۶ اشتباه سرمایهگذاران در بورس تهران
فعالیت در بورس تهران همانند هر بازار مالی دیگری در دنیا میتواند با اشتباهاتی همراه شود. هرچند برخی از اشتباهات، تاثیرات منفی در تمام بازارهای مالی دارد، اما هر بازاری به تناسب شرایط خاص خودش میتواند احتمال بروز برخی اشتباهات را افزایش دهد.
افزون بر خود بازار، شرایط حاکم بر آموزش فعالان آن بازار نیز میتواند زمینهساز بروز برخی اشتباهات باشد. این مقاله تلاش میکند رایجترین اشتباهاتی را که معاملهگران در بازار بورس اوراق بهادار تهران مرتکب میشوند را تشریح کند.
۱- شروع معاملات بدون کسب دانش کافی
شاید به جرات بتوان گفت شایعترین مشکل افرادی که وارد بورس تهران میشوند و ضرر میکنند، نداشتن دانش کافی باشد. هر چند سال یک بار، هم زمان با استراتژی های معاملات تازه کاران رشدهای خیرهکننده قیمت سهام و شاخص کل بورس، بساط تبلیغات سوداگران برای جذب افراد به کارگاهها و کلاسهای آموزش بورس گرم میشود. وعدههای اغواگرانه و تبلیغات غیرواقعی (مانند کسب بیش از ۱۰ درصد سود در روز) بسیاری را به فکر سرمایهگذاری در بورس میاندازد.
افراد به سرعت یک کد بورسی میگیرند و پس از مطالعه چند سایت و دیدن چند ویدئوی آموزشی، شروع میکنند به خرید و فروش. نتیجه آن میشود که این افراد، هنوز با مفاهیم کلیدی بازار و نیز روشهای تحلیل و تکنیکهای مدیریت سرمایه آشنایی ندارند. در هر لحظه، به صورت احساسی و جوگیرانه، خرید و فروش انجام میدهند.
بدترین اتفاق برای چنین فردی آن است که در بازار سود کسب کند! بله درست خواندید! کسی که در بدو ورود به بازار سود کسب میکند، دچار این توهم میشود که رمز کسب سود رویایی در بازار را پیدا کرده است. در نتیجه بر میزان سرمایه خود میافزاید. بدترین اتفاق هم آن است که از دوست و آشنا و بستگان، پول قرض کند. ماحصل این اتفاق، بر باد داد سرمایه خود و اطرافیان است. متأسفانه چنین فردی، به دلیل فقدان دانش کافی در زمینه معاملات در بازار سرمایه، حتی نمیتواند از زیانهای خود درس بگیرد. یا عطای این بازار را به لقایش میبخشد یا آنقدر در زیان کردن اصرار میورزد که دیگر سرمایهای برای ادامه حضور در بازار نداشته باشد.
۲- سرمایهگذاری در بورس تهران از محل فروش منزل
در بسیاری از آموزشهای اصولی معامله در بازارهای سرمایه گفته میشود که با پولی استراتژی های معاملات تازه کاران در بازار سرمایهگذاری کنید که زندگیتان به آن وابسته نباشد. به بیان سادهتر، با پول و سرمایهای باید در بازارهای مالی فعالیت کنید که اگر حتی همه آن را از دست بدهید، زندگی شما آسیب نبیند.
با این حال، جو ناشی از رشدهای نجومی (و بعضا مسالهدار) در بورس باعث میشود برخی افراد به امید آنکه بتوانند ظرف چند هفته تا چند ماه، سود چندبرابری کسب کنند، خانه و ماشین و مغازه خود را بفروشند و پول حاصل از آن را صرف معاملات در بورس تهران کنند.
اکثر این افراد، در انتهای حرکت صعودی قیمت خرید میکنند در فاصله زمانی بسیار کوتاهی، برخلاف تصورشان، به جای سود، زیان نصیبشان میشود. بدتر از زیان در معاملات، در وضعیتی درگیر میشوند که دیگر نمیتوانند خانه، ماشین یا مغازه خود را از نو تهیه کنند.
۳- معامله بر اساس سیگنال کانالهای تلگرامی
با گرم شدن فضای معاملات در بورس و سبز شدن شاخص کل، کانالهای تلگرامی و اینستاگرامی بسیاری نیز سبز میشوند و به عنوان بخشی از خدمات VIP! اقدام به فروش سیگنالهای معاملاتی میکنند. برخی از این کانالها هم گزارشی خیره کننده از عملکرد سیگنالهایشان در گذشته ارائه میکنند. افراد تازهوارد هم از همه جا بیخبر، بدون اینکه بدانند این سیگنالها بر چه اساس صادر میشوند و چرا باید به آنها اعتماد کرد، به دام این کانالها میافتند. در آینده، مقالهای مفصل از دلایل عدم اعتماد به این سیگنالها منتشر خواهیم کرد. فیالحال بدانید که نباید به سیگنالهای هیچ شخص و کانالی اعتماد کنید.
- پیشنهاد میشود این مقاله را مطالعه فرمایید : آموزش بورس را از کجا شروع کنیم؟
۴- تکسهم شدن
یکی از ارکان مهم سرمایهگذاری در هر بازاری، مدیریت سرمایه است. مرسومترین تکنیک برای این کار، تشکیل سبد سهام است. دلیل اساسی تشکیل سبد سهام، مدیریت و کنترل ریسک در معاملات است. با این حال، نه تنها تازهکاران، بلکه در مواردی دیده شده است که افراد حرفهای بازار بورس تهران، اهمیت تشکیل سبد را فراموش میکنند و به طمع کسب سود بیشتر، اصطلاحا تکسهم میشوند.
خطر این تکسهم شدن به خصوص در بازار بورس تهران این است که ممکن است نماد معاملاتی مورد نظر، برای چند ماه (بعضا بالای یک سال و نیم) بسته شود. در این حالت، نه تنها تا ماهها حتی امکان دریافت اصل پول را نخواهید داشت، بلکه ممکن است بعد از بازشدن نماد معاملاتی، قیمت افت بسیار شدیدی را تجربه کند. در این خصوص میتوانید به سابقه نمادهایی مانند آکنتور یا وبصادر مراجعه کنید.
۵- نداشتن یا عدم رعایت قوانین استراتژی معاملاتی
یکی از رایجترین اشتباهات افراد فعال در بازار بورس تهران ، نداشتن استراتژی معاملاتی است. استراتژی یا سیستم معاملاتی، مجموعه قوانین و اصولی است که معاملهگر تدوین میکند و مطابق آن اقدام به خرید و فروش و تعیین حجم معاملات میکند. نداشتن استراتژی معاملاتی باعث میشود فرد نتواند درک صحیحی از عملکرد خود در معاملات داشته باشد.
نکته کلیدی آن است که داشتن یک استراتژی معاملاتی به تنهایی کفایت نمیکند. عملا، عدم پایبندی به قوانین تعریف شده در سیستم معاملاتی تفاوت خیلی خاصی با نداشتن سیستم معاملاتی ندارد. این، اجرای دقیق استراتژی معاملاتی است که اهمیت دارد. لذا، تا زمانی که نتوانستهاید یک استراتژی معاملاتی تدوین و عملکرد آن را در گذشته محک بزنید، نباید وارد هیچ موقعیت معاملاتیای بشوید.
۶- استفاده از استراتژی معاملاتی دیگران
اساسا اتکا به استراتژیای که برای بازار یا حتی قاب زمانی و تایمفریمی دیگر طراحی شده است، بسیار پر خطر است. به ندرت میتوان استراتژیای را پیدا کرد که در بازارها و قابهای زمانی مختلف، عملکرد مثبت و مشابهی داشته باشد. با این حال، متأسفانه رفتار نادرست رایج بین فعالان بازار بورس تهران، معرفی، آموزش و استفاده از استراتژیهای معاملاتیای است که برای بازارهای دیگر طراحی شدهاند.
این مشکل متأسفانه توسط برخی آموزشگاهها و مدرسین مطرح نیز دامن زده میشود. به جرات میتوان استراتژی های معاملات تازه کاران گفت تمام استراتژیهای معاملاتیای که در دورههای آموزشی به افراد داده میشود، برای بازار ایران طراحی نشدهاند. فاجعهبار آن است به احتمال زیاد، حتی مدرس دوره هم نمیداند که آن استراتژی برای کدام بازار و تایم فریم طراحی شده است. بعضا این استراتژیها حتی در بازار ایران مورد بکتست قرار نگرفتهاند تا عملکردشان در بورس تهران (یا آتی و…) محک زده شود.
جمعبندی
چه تازه پا به عرصه معاملات در بورس تهران گذاشته باشید چه تجربه چند ساله داشته باشید، اشتباهات در کمین شما هستند. چیزی که اهمیت دارد، کسب دانش و افزون بر آن، یادگیری از اشتباهات خود و دیگران است. روش پیشنهادی مهدسرمایه برای فعالیت در بازارهای مالی، طراحی اصولی و علمی سیستم و استراتژیهای معاملاتی است. استراتژیهایی که نه تنها سودآور باشند، بلکه به شما در زمینه مدیریت سرمایه و نیز روانشناسی معاملات کمک کنند. این کار، نیازمند صرف زمان و بررسی دقیق بازار و به خصوص، استفاده از دانش و ابزارهای مناسب است.
۹ اشتباه رایج تریدرهای تازه کار ارز دیجیتال
تریدرهای تازهکار با احساساتی سروکار دارند که سوخت محرک بازارهای مالی است؛ ترس و طمع. درصورتیکه به این موضوع بهاندازه کافی پرداخته نشود، ممکن است به فجایع مالی منجر شود.
۱- زحمت فکر کردن به خود نمیدهند!
تریدرهای تازهکار چشمبسته هرچیزی را در اینترنت دنبال میکنند؛ این اولین و شایعترین خطایی است که آنها دچارش میشوند و دیگر اشتباهات آنها عموماً از این مورد ناشی میشود.
این افراد به سادگی اجازه میدهند دیگران به جایشان فکر کنند.
این تریدرها شاید از دوستشان شنیده یا در اینترنت خوانده باشند که معامله ارزهای دیحیتال کسبوکار سودآوری است. آنها این بخش قضیه را فراموش کردهاند که چیزی به اسم ضرر کردن نیز وجود دارد. این تریدرها با این تفکر و باکمی تحقیقات که با سایت نام آشنای گوگل آغاز و به ردیت و کانالها و گروههای خصوصی و عمومی تلگرام یا دیسکورد ختم میشود، درنهایت تصمیم میگیرند که طبق پیشنهادات و نظرات مردم در اینترنت ارز دیجیتال بخرند.
همیشه هوشیار باشید که توصیههای آنلاین، حتی از افراد مشهور نیز میتواند تنها یک بازارگرمی برای سرمایههای شخصی خودشان باشد. همیشه از خودتان این سؤال را بپرسید که چه چیزی از مطرح کردن یک توکن یا کوین خاص نصیب این فرد میشود؟ و آیا مدارک کافی برای اثبات حرفهایش دارد؟
توصیه هوشمندانه: سعی کنید عبارت «(نام کوین)+ کلاهبرداری (scam) / نقد (criticism) / نزولی (downside)» را به انگلیسی سرچ کنید تا مطمئن شوید از جنبه منفی کوین مدنظر نیز قبل از خرید آگاه شدهاید.
پس با این حساب تریدر تازهکار عزیز! اگر به فکر انجام دادن چنین کاری هستی، لطفاً همینالان آن را متوقف کن! البته اگر خوششانس باشی احتمال دارد چند بار هم در این راه مزه پیروزی را بچشی اما دیر یا زود با واقعیت ناخوشایندی روبهرو خواهی شد.
خودت تحقیق و جستجو کن و تصمیماتت را بر اساس چیزی قطعیتر از «آن را در اینترنت خواندهام» بگیر.
۲- عاشق فومو (FOMO) هستند!
یکی از تجربیات ناگواری که تریدرهای تازهکار با آن روبرو میشوند، خرید در مبالغ بالا و فروش در مبالغ پایینتر است.
فومو (FOMO) یا ترس از جا ماندن احساساتی نظیر عصبانیت ناگهانی، دید بسته و رفتارهایی با این نگاه که یکبار زندگی میکنید (YOLO) را در شما برمیانگیزد. همه اینها چیزهایی هستند که برای یک تریدر تازهکار بسیار دردآور است.
بهتازگی در اینترنت خواندهاید که کوین X بهزودی صعود خواهد کرد؟ فومو باعث میشود که شما این کوین را همینالان و همین لحظه بخرید، وگرنه این فرصتی که یکبار در زندگیتان اتفاق میافتد را از دست خواهید داد.
معمولاً هم در اکثر مواقع و طبق همان استراتژی خرید در مبالغ بالا و فروش در مبالغ پایین، فومو باعث میشود تا شما کوین خریداریشده را به مدت طولانی نگهدارید و یا با ضرری دردناک از شر آنها خلاص شوید.
فومو بهصورت دیگری نیز میتواند برای شما اتفاق بیافتد. هنگامیکه بازار روی قرمز به خود میگیرد و همه چیز سقوط میکند، فومو سبب میشود تا شما بدون هرگونه فکری، فروش هیجانی (panic sell) داشته باشید. پسازاینکه شرایط بازار دوباره به روند قبلی خود برمیگردد، دیگر فرصتی برای بازگشت ندارید و شما یک زیان غیرضروری را تجربه کردهاید.
۳- توجهی به مدیریت ریسک ندارند
همه تریدرها باید با مفهوم مدیریت ریسک آشنا باشند. اگر شما هیچ استراتژی مبنی بر مدیریت ریسک ندارید، پس ترکیبی از خطرات بسیار بزرگ و شانس موفقیتهای بسیار کوچک و کم پیدا در انتظارتان است. چیزی شبیه به عبور از اقیانوس آرام با یک کلک چوبی بدون داشتن غذا و آب. دیگر خودتان فکرش را بکنید!
تریدینگ ابزار لازم جهت موفقیت یا حداقل محافظت شما از بازاری که غیرمنطقی عمل میکند را در اختیارتان قرار میدهد.
توصیه هوشمندانه: سعی کنید یک سبد سهام با پوشش دهی بالا داشته باشید. یعنی اینکه در سبد سهامتان، یک مقدار منطقی بیت کوین، مقداری دلار USDT، مقداری هم آلت کوین با حجم معاملات بالا داشته باشید البته میتوانید بخش اندکی از سرمایه خود را به ICOها نیز اختصاص دهید.
نکته اول: حد ضرر را فراموش نکنید
بااینحال، تفکر تریدرهای تازهکار به این شکل است که هر چیزی که میخرند، قیمتش تا ابد بالا خواهد رفت یا اینکه کمی ریزش کرده و سپس سوار بر راکت بهسوی ماه خواهد تاخت!
بار دیگر باید متذکر شوم که این خیالی واهی است و فاصله زیادی با واقعیت دارد. تریدرهای تازهکار معمولاً از حد ضرر استفاده نمیکنند. آنها نمیدانند که این قابلیت برای گرفتن پول عزیزشان تعبیه نشده و یک ابزار دوستانه جهت محدود کردن ضررهایشان با توجه به استراتژی ریسک/پاداش است.
نکته دوم: برای کسب سود باید استراتژی داشته باشید
تریدرهای کمتجربه استراتژی خروج برای کسب سود از معاملاتشان تعریف نمیکنند. احساس طمع این ذهنیت را در شما ایجاد میکند که کوینی که خریدهاید همینطور بالا و بالاتر میرود و در مدت کوتاهی شما فرد ثروتمندی میشوید که آرزویش را داشتید.
تا اینکه بازار کمی ریزش میکند ولی بااینحال شما هنوز در منطقه سود هستید. حس طمع و البته اینترنت در گوشتان زمزمه میکنند که این سقوط موقتی است و خیلی زود راکت دوباره سوختگیری میکند و استراتژی های معاملات تازه کاران مقصد بعدی شما کره ماه خواهد بود! در سکانس بعدی شما وارد منطقه ضرر شدهاید اما احساستان به شما میگوید که دیگر از این پایینتر نمیتواند بیاید. حتماً بخش بعدی را میتوانید حدس بزنید. بله میتواند از این هم پایینتر برود و اتفاقاً پایینتر هم میرود! پایینتر. پایینتر. سود شما تبدیل به ضرر بزرگی شده است چراکه شما ۱- استراتژی برای گرفتن سود از معاملات نداشتید و ۲- از هیچ ابزاری جهت محدود کردن زیان خود استفاده نکردهاید (مثلاً حد ضرر)
تریدرهای موفق احساسات را در معاملاتشان کنار میگذارند. آنها به این نکته واقف هستند که ترس و طمع در شرایط بحرانی بر آنها چیره خواهد شد و برای جلوگیری از ضربه ناشی از احساسات، استراتژیهای از پیش تعیینشدهای را بهکار میگیرند تا روند تصمیمگیری حین معاملات فعال خود را از بین ببرند. برای آنها مهم نیست چه اتفاقی قرار است رخ دهد، آنها به استراتژی خود تکیه خواهند کرد. آنها قسمتی از سودها را از دست خواهند داد و با ضررهای کنترلشدهای مواجه خواهند شد، اما در مقایسه با یک تریدر ناپخته و در بلندمدت بسیار موفقتر خواهند بود.
توصیه هوشمندانه: سعی کنید خریدوفروش خود را بهصورت پلهپله انجام دهید، بجای اینکه با تمام قوا و موجودی که دارید یک کوین را بخرید یا بفروشید. پس خریدوفروش پلهپله را فراموش نکنید!
۴- با واژهای به نام تحلیل تکنیکال غریبهاند
هر تریدری که وارد بازار مالی میشود، باید دانش پایهای درباره تحلیل تکنیکال داشته باشد. در این رابطه اینترنت یک منبع غنی جهت یادگیری تحلیل تکنیکال به شمار میرود.
باید به یاد داشته باشید که تحلیل تکنیکال دستورالعمل خوشبختی نیست اما از شما در برابر برخی فجایع که میتواند رخ دهد، محافظت میکند.
توصیه هوشمندانه: استفاده از سایت تریدینگویو برای ابزارهای تکنیکال را فراموش نکنید!
۵- هنگام خریدوفروش آلت کوینها، روند بیت کوین را از یاد میبرند
بیت کوین بزرگترین و مهمترین ارز دیجیتال است و تا زمانی هم که فکرش را بکنید در این مقام خواهد ماند. درنتیجه هر چرخهای هم که در بازار شکل میگیرد از بیت کوین ناشی میشود.
بااینوجود تریدرهای تازهوارد، قیمت بیت کوین و روندهای مربوط به آن را هنگام معامله آلت کوینها در نظر نمیگیرند.
به دلیل همبستگی بالای بیت کوین و آلت کوینها، معمولاً هنگام افزایش ارزش دلاری بیت کوین، آلت کوینها نیز با افزایش ارزش دلاری مواجه میشوند (مگر در برخی شرایط که بیت کوین قصد افزایش سلطه در بازار را داشته باشد و از خون دیگر آلت کوینها بخواهد تغذیه کند!). البته این دلیل نمیشود که ارزش ساتوشی (ارزش آلت کوینها هنگامیکه نسبت به بیت کوین سنجیده میشوند) آلت کوینها نیز افزایش یابد. در اغلب مواقعی که بیت کوین روند صعودی دارد، (همانند اتفاقی که در نوامبر و دسامبر ۲۰۱۷ شاهدش بودیم) آلت کوینها ارزش ساتوشی خود را از دست میدهند. پس تریدرهایی که در این مواقع روی بیت کوین سرمایهگذاری کردهاند نسبت به آنهایی که آلت کوینها را مدنظر قرار دادهاند، موفقتر خواهند بود.
این اتفاق درروند نزولی همانند چیزی که هماکنون شاهد هستیم نیز میتواند اتفاق بیافتد. با کاهش ارزش بیت کوین، ارزش دلاری آلت کوینها نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و کاهش مییابد. در کنار این تریدرها جهت محافظت از سرمایه خود آن را از آلت کوینها خارج میکنند و سبب ریزش هر چه بیشتر آن میشوند.
۶- بیشازحد ترید میکنند!
اشتباه مرسوم دیگری که بین تازهکاران شایع است و در بررسیها به آن رسیدهایم، ترید کردن بیشازحد است.
بحثهای اینترنتی + فومو + نداشتن استراتژی مدیریت ریسک = ترید بیشازحد
ترس + طمع = ترید بیشازحد
تریدرهای تازهکار زودبهزود موقعیت عوض میکنند و معاملات جدید و پشت سرهم انجام میدهند و تا به خود میآیند خود را میان تریدهای کوچک و ناموفقی میبینند که هرکدام ضرر کوچکی به موجودی آنها زده است (در صورتی هم که متحمل ضرر نشده باشند، کارمزد هر معامله قسمتی از موجودی آنها را گاز زده است)
نیازی نیست که ذکر کنم ترید کردن بیشازحد، دارایی شمارا ذرهذره میبلعد. اگر خود را در چنین موقعیتی یافتید، همهچیز را متوقف کنید و به خود استراحت دهید.
اگر معاملات شما پراکنده است، معمولاً به ترید بیشازحد منجر میشود. یادتان باشد که باید اهداف مشخص و استراتژی دقیقی داشته باشید.
۷- در سبد سهامشان هر چیزی یافت میشود یا دقیقاً برعکس!
تریدرهای جوان که با خرید بیت کوین یا اتریوم وارد حیاتوحش کریپتو شدهاند، در قدم بعدی به گوگل کردن عباراتی نظیر «بهترین ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاری» یا «ارز دیجیتال بعدی که ۱۰۰ برابر خواهد شد» میپردازند. این سرآغاز راهی است که در انتها سبد سهام این تریدرهای کمتجربه را با بهترین کوینهای مزخرف بازار پر میکند؛ بهطوری که گوناگونی شدیدی در سبد سهامشان مشاهده میشود.
در حالی که تنوع داشتن برای پوشش دهی مناسب سرمایه چیز خوبی است، اما گوناگونی بسیار بالا قابلیت پیگیری ارزهایی که دارید را از شما میگیرد.
نداشتن تنوع هم بهنوبه خود کار خطرناکی است؛ معروف است که نباید همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار دهید چراکه اگر سبد از دستتان بیفتد دیگر تخممرغی نخواهید داشت.
۸- به دنبال خرید «ارزانترین» کوینها هستند
یکی دیگر از اشتباهات رایج این عده، خرید ارزانترین کوینها یا توکنهایی است که در سایت کوینمارکتکپ یافت میشوند. تفکر آنها به این شکل است که بیت کوین همزمانی تنها چند پنی ارزش داشته اما هماکنون ارزش آن به هزاران دلار رسیده است؛ پس اگر من هم چیزی بخرم که تنها چند پنی ارزش دارد بعدها و روزی ارزش آن به هزاران دلار خواهد رسید. چه اشتباه مضحکی!
تریدرهای تازهوارد معمولاً به سرمایه در گردش و حجم بازار یک کوین نگاه میکنند.
برای مثال به کاردانو نگاه کنید. ارزش کاردانو در حال حاضر حدود ۶ سنت است و کوینهای در گردش آن ۲۵٬۹۲۷٬۰۷۰٬۵۳۸ استراتژی های معاملات تازه کاران عدد است که ۱٬۰۰۰ برابر بیشتر از تعداد کوینهای در گردش بیت کوین میباشد. این تعداد کوین در کاردانو باقیمتی که گفته شد، حجم بازار ۱٫۶۵ میلیارد دلار را به وجود آورده که بیش از ۵۰ برابر کمتر از حجم بازار بیت کوین است.
خب اعداد ذکرشده را در نظر داشته باشید! برای اینکه قیمت بیت کوین ۵۰۰ دلار افزایش یابد به ۱۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. درعینحال کاردانو برای افزایش قیمت ۵۰۰ دلاری به ۱۳ تریلیون دلار (۶۷ برابر کل حجم بازار ارزهای دیجیتال!) سرمایه نیازمند است. پس با این حال خیلی بعید به نظر میرسد یک روز کاردانو را در بازههای قیمتی هزار دلاری یا حتی صد دلاری بتوانیم ببینیم.
۹- روی آلت کوینهای بدون آینده یا حجم سرمایهگذاری میکنند
آخرین موردی که بین تریدرهای کمتجربه یافتیم، علاقه شدید این عده به سرمایهگذاری و استفاده از «متوسط هزینه دلاری» روی آلت کوینهای بدون آینده بود. متوسط هزینه دلاری روشی است که در آن سرمایهگذار تلاش میکند در یک زمانبندی مشخص و از پیش تعیینشده اقدام به خرید کند. برای مثال هنگامیکه قیمتها کاهش مییابند این سرمایهگذار تعداد بیشتری ارز دیجیتال میتواند بخرد و البته هنگام افزایش قیمتها توان خرید تعداد کمتری را خواهد داشت. پس هدف در این روش خریدن و نگهداشتن است.
در حالی که روش متوسط هزینه دلاری باید بخشی از استراتژی مدیریت ریسک هر سرمایهگذار باشد، خرید در قیمتهای پایین، پایینتر و بازهم پایینتر آلت کوینی که حجم معامله ندارد، میتواند بخشی از سبد سهامتان را غیرنقدینه کند. غیرنقدینه استراتژی های معاملات تازه کاران به این معنی که توان نقدینگی سبد سهامتان پایین میآید. اصلاً توصیه نمیکنیم که سبد سهامتان را با کوینهایی پرکنید که نقدینگی نداشته باشند، یا آیندهای برای آنها نتوان متصور شد؛ مگر اینکه دوست داشته باشید کلکسیونی از کوینهای آشغال را در سبد سهامتان نگهداری کنید!
با داستانهایی که راجع به سودهای دیوانه کننده ای که در کریپتو شنیدهاید، قابلدرک است که خودداری از برخی کارها در این حوزه کار سختی باشد. اما باید به نکاتی که گفته شد مسلط و مسلح شوید تا یک ذهنیت معاملهگری محکم داشته باشید.
به یاد داشته باشید برای زیستن در چنین سطح بالایی، تجربه فراز و نشیبهای فراوان امری طبیعی است. از پیروزیهای خود لذت ببرید و از اشتباهاتتان بیاموزید.
مدیریت ریسک یا خطرپذیری در سرمایه گذاری ارز دیجیتال
در بخش قبلی به مفاهیم اولیه مدیریت ریسک یا خطرپذیری اشاره کردیم و در این بخش به ادامه موضوع قبلی میپردازیم.
چطور ریسک را اندازه گیری کنیم؟
قانون ریسک شماره یک قبل از ورود به بازار است، باید بدانید در صورتی که بازار و معامله بر وفق مراد شما نبود، چه میزان پول را حاضرید از دست بدهید.
معمولا مقدار ریسک درصدی از حساب معامله است. تازه کاران بایستی ریسک 1 درصد یا کمتر را استفاده کنند تا بتوانند به صورت تدافعی تر در بازار حضور پیدا کنند و از سرمایه اشان محافظت کنند تا زمانیکه یاد بگیرند که درست معامله کنند.
قانون یک درصد (قانون 1%) قانونی عمومی و کاربردی است که پیشنهاد میکند شما هرگز بیش از 1 درصد از سرمایه یا حساب معامله ای تان را روی یک معامله واحد صرف نکنید.
عموما، معامله گران با مانده حساب های بالاتر از درصد پایین تری استفاده میکنند. به این صورت به موضوع نگاه کنید، هر چقدر حساب معامله ای شما افزایش یابد، حجم معامله شما بزرگتر خواهد بود. با این حال برای مینیموم کردن ضررها بهتر است به این قانون پایبند باشید و هیچگاه از 2 درصد فراتر نروید.
بعد از این که درصد خطرپذیری تعیین شد، حجم معامله بایستی محاسبه شود. در مثال بعدی، شما با کلیت این محاسبه آشنا خواهید شد.
بر اساس استراتژی معامله ، سطوح ورود و توقف ضرر تعیین میگردند. در این مثال یک ورود با خرید (Long entry) بر اساس شکست خط بازار بالارونده رقم می خورد.
حال باید اختلاف بین ورود و خروج توقف ضرر محاسبه شود. در اینجا سطح توقف ضرر بر اساس استراتژی معامله نعیین می شود که میتواند تحلیل تکنیکال یا دیگر روش های تحلیل و آنالیز بازار باشد.
در این مثال اختلاف سطوح ورود و توقف ضرر 800 واحد است. در ادامه باید مقدار ورودی به بازار یا همان حجم معامله (Position Size) را محاسبه کنیم.
برای اینکه به قانون 1 درصد پایبند باشیم، بایستی به میزانی خرید کنیم که در صورت رسیدن قیمت بازار به سطح توقف ضرر، میزان خسارت ما به میزان همان 1 درصد از حساب معامله ای ما باشد. برای این منظور مقدار ریسک حساب را تعیین میکنیم.
در صورتی که حسابی 80 دلار موجودی داشته باشد، رقم ریسک آن 0.8 دلار خواهد بود. به این معنی که مقداری خرید خواهیم کرد که در صورت ورود بازار به سطح توقف ضرر و خروج، این معامله 0.8 دلار زیان خواهد کرد.
پس از ضرب و تقسیم های ساده، حجم خرید به صورت ضریبی از قیمت ورودی از تقسیم عدد ریسک بر اختلاف قیمت ورودی و خروجی به دست خواهد آمد.
ریسک/(ضرر توقف و ورودی قیمت اختلاف)
به این ترتیب با تقسیم 0.8 بر 800 به عدد 0.001 می رسیم که با ضرب این عدد در قیمت ورودی به حجم ورودی معامله دست پیدا خواهیم کرد. در اینجا این عدد 46.45 دلار خواهد بود.
دقت کنید که حجم ورود به بازار با مقدار ریسک رابطه مستقیم و با اختلاف سطوح ورود و توقف ضرر رابطه عکس دارد. هر چقدر موجودی حساب یا مقدار ریسک بالاتر باشد حجم بزرگتری وارد بازار خواهد شد و برعکس. هر چقدر نیز اختلاف سطوح ورود و توقف ضرر به هم نزدیک تر باشند به همان میزان حجم معامله بزرگتر خواهد بود.
تخصیص سرمایه
شما همواره باید سبد معاملاتی اتان را متنوع و گوناگون کنید. به این علت که حضور در بازار های متنوع بیشتر ، فرصت های بیشتری نیز پیش رویتان قرار خواهد داد. در نهایت، این تنوع، خسارت سنگین در معامله در یک بازار خاص را متعادل خواهد کرد.
تعبیر این تنوع و گوناگونی در مدیریت ریسک معاملاتی این است که شما نباید تنها به یک استراتژی در معاملات بسنده کنید. به این دلیل که بازار همواره در حرکت است و محیط آن همیشه در حال تغییر و تحول است.
در عوض خود را با آگاهی به مدیریت کردن برد و باخت دروضعیتی که معامله هایتان در حال حرکت به مسیر های مختلف هستند، آماده کنید.
در آخر تعبیر دیگر برای متنوع سازی، ساختن یک نمای کلی متعادل از ریسک برای بالابردن سود در دراز مدت است.
معامله گران روزانه در طول روز ممکن است چند معامله انجام دهند ولی عموما معامله های خود را قبل از بسته شدن بازار می بندند در مورد بازارهای پیوسته آن ها در زمان پایان فعالیت خودشان این کار را انجام میدهند.
مدیریت ریسک یا خطر پذیری معاملاتی برای این دسته از افراد نیز به خوبی عمل می کند. با این حال گاهی حرکات در بازه یک روز به همراه قابلیت های اهرم (Leverage در مورد معاملات جفتی) مانند یک شمشیر دو لبه میشود. چرا که می توانند میزان سود یا ضرر را به صورت تصاعدی افزایش دهند.
به همین علت اگر شما یک معامله گر روزانه هستید، داشتن یک سیستم مدیریت ریسک یک باید محسوب میشود به این خاطر که محافظت لازم از سرمایه تان را تضمین خواهد کرد. از سوی دیگر از معامله اتان در برابر لیکویید شدن جلوگیری میکند (از بین رفتن معاملات جفتی در اثر تغییر قیمت بر خلاف آن چه که شما انتظار دارید تا حدی که میزان نقدینگی وارد شده به معامله به حد اختلاف دو جفت برسد)
همانند آنچه گفته شد، باز هم به سعی در متنوع کردن معاملات کنید. از چند استراتژی مختلف بهره بگیرید با این ایده که احتمال ریسک نابود شدن را کاهش دهید.
چه میزان بازگشتی را بایستی در نظر داشته باشیم؟
میزان بازگشتی یا سود را می توان به نسبت ریسک اندازه زد. بسیاری از حرفه ایها از واحدهای ریسک برای توصیف هدف بالقوه استفاده میکنند و مشخص میکنند که آیا یک معامله ارزش ورود دارد یا نه. معمولا محدوده هدف بر اساس ساختار بازار شکل می گیرد، جایی که عرضه و تقاضا وجود دارد.
برای مثال نمودار 60 دقیقه ای بیت کوین در برابر دلار یک مثال خوب برای ترسیم مفهوم است.
بعد از اینکه نقطه ورود بر اساس تحلیل بازار و عبور قیمت از خط نشان برای تشخیص بازار بالارونده مشخص شد و یک معامله خرید (Long Entry) شکل گرفت، میتوانیم سطح مقاومت اصلی بالایی را در حدود 48400 دلار (محدوده آبی) شناسایی کنیم که نقطه خوبی برای قراردادن یک محدوده هدف خواهد بود.
با وجود فاصله ای در حدود 2000 دلار از قیمت ورودی تا قیمت هدف و فاصله 800 دلاری ورودی و ریسک، می توان رابطه ای بین این دو برقرار کرد. دقت کنید که هدف 2.5 برابر مقدار ریسک است.
به طور خلاصه، یک استراتژی معامله سودآور معمولا به دنبال موقعیتهایی با نرخ های بالاتری از خطر- سود است که با درصد برد منطقی همراه است. به این ترتیب، معاملات سودآور معاملات زیانده را جبران می کنند و میزان قابل توجهی سود باقی خواهند گذاشت.
کتابخانه بورسی
که هر معاملهگر تازه کاری برای یاد گرفتن نکات و راهنماییهای مفید در مورد سرمایهگذاری باید آنها را مطالعه کند.
بسیاری از این کتابها بر اساس نحوه آغاز به کار در سرمایهگذاری، آموزش تازه کاران، تحلیل تکنیکال و بنیادی تنظیم و تدوین شدهاند.
از نظر ما پیچیدگی این کتابهای پرطرفدار برای سرمایهگذاران تازه کار،
به شما کمک میکند اطلاعاتی را کسب کنید که برای انجام معاملات بورس، سهامها یا دیگر گزینهها به آنها نیاز خواهید داشت.
چه تازه کار باشید و چه معاملهگر با تجربهتری باشید، با مطالعه این کتابها میتوانید اطلاعات مفیدی کسب کنید.
پیشنهاد میکنیم مطالبی را که در این کتابها یاد میگیرید در نرمافزارهای رایگان چارت تحلیل تکنیکال تمرین کنید.
بنابراین اگر بخواهید سرمایهگذار و معاملهگر موفقی شوید چه کتابهایی را باید مطالعه کنید؟
۱٫معامله گر منظم
این یکی از بهترین کتابهایی است که تاکنون در حوزه سرمایهگذاری و معامله نوشته شده است.
تألیف و کامل کردن این کتاب توسط مارک داگلاس هفت سال به طول انجامید.
این کتاب مارک داگلاس یکی از پرمخاطبترین آثار اوست که توسط هر معاملهگر با انگیزه و موفقی در فارکس مطالعه شده است.
با وجود توصیههای آگاهی بخشی که در مورد راههای مختلف بهبود سطح معاملات ذکر شدهاند،
این کتاب در اصل برای تعدیل رفتار و نحوه نگرش تان طراحی شده تا بتواند شما را بهصورت شایستهای برای فعالیتهای آتی در بازار آماده کند.
این کتاب بر روانشناسی معامله و داشتن یک طرز فکر سالم تمرکز دارد.
جای تعجب ندارد که این کتاب بهعنوان “انجیل روانشناسی معامله” شناخته میشود.
۲. دایره المعارف الگوهای نموداری
همانطور که از نام این کتاب پیداست، دایره المعارف الگوهای نموداری یک کتاب حجیم است
که برای معامله گران باتجربه طراحی شده و هر سرمایهگذاری باید آن را بخواند.
در واقع، بیشتر افراد حرفهای به دلیل محتوای غنی و نامحدود آن را بهعنوان کتاب در نظر نمیگیرند.
در کنار توصیههای معتبر، پیشنهادات مطمئن و قابل قبول، ت
وماس بولکوفسکی توضیحات مرتبط با نحوه استفاده از چارتها برای بهبود معاملات را ارائه کرده است.
۳. نیکد فارکس
اگرچه معامله کردن بدون تحلیل تکنیکال تقریباً غیرممکن است، اما در گذشته این مشکل وجود داشته است.
در کتاب نیکد فارکس، والتر پیتر در مورد این که چگونه میتوان در فارکس به سادهترین شکل ممکن معامله کرد
اطلاعات مفیدی را در اختیارتان قرار میدهد و ایدههایی را در مورد نحوه خواندن چارتهای شمعی (کندلستیک) به شما میدهد.
حتی یک معاملهگر تازه کار نیز با خواندن این کتاب میتواند راههای ساده و آسانی را برای انجام معاملات موفق پیدا کند.
۴. خاطراتی از یک اپراتور سهام
این کتاب که نخستین بار در سال ۱۹۲۳ چاپ شد، پرمخاطبترین و بهترین کتابی است
که خواندن آن به معامله گران تازه کار در سهام توصیه میشود. همچنین راهنمای بسیار خوبی برای سرمایهگذاری در بازار سهام است.
نسلهای مختلف خوانندگان به این نتیجه رسیدهاند که این کتاب بیشتر از سالها تجربه میتواند به آنها درمورد بازار و افراد بیاموزد.
این یک داستان بدون زمان است که زندگی تان را غنیتر کرده
و شما را به یک معاملهگر بهتر تبدیل میکند. محتوای آن بیشتر درمورد جنبههای ذهنی معامله کردن است.
۵. جادوگران بازار: گفتگو با معامله گران برتر
نویسنده معروف جک د. شواگر با دهها معاملهگر برتر در برترین بازارهای مالی مصاحبه میکند.
با این که جزئیات پاسخهای آنها با هم تفاوت داشت اما تمامی آنها به یک فرمول خاص میرسیدند:
روش مطمئن + طرز فکر مناسب = موفقیت معاملات.
جک شواگر همچنین پاسخهای معامله گرهای برتر را به مجموعهای از اصول راهنما تبدیل کرد
که شما میتوانید با استفاده از آنها به نوبه خود به یک ستاره در معاملات تبدیل شوید.
۶. برای داشتن استقلال مالی معامله کنید
این کتاب معاملهگری در مورد مدل ۱۷ مرحلهای و جدید ثارپ (نویسنده کتاب) در معاملات است.
همچنین این کتاب به بررسی عوامل تشدیدکننده سود و زیان پرداخته
و گفتگوهای هوشمندانه جدیدی را با معامله گرهای برتر در بر دارد و مثالها و نمودارهای به روز شده در آن آورده شدهاند.
مباحث بسیار خوبی در مورد استفاده از موقعیتها و کنترل ریسک در آن وجود دارند که در دنیای معامله نقش “جام مقدس” را دارند.
۷. راه لاک پشت
راه لاک پشت: روشهای اسرارآمیزی که افراد عادی را به معامله گرانی افسانهای تبدیل میکند
این کتاب دلایل موفقیت سیستم معاملاتی اسرارآمیزی را توضیح میدهد
که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که با عنوان “لاک پشت” شناخته میشوند.
این کتاب پرفروش کورتیس فیث تمام تجارب را بازگو کرده و توضیح میدهد
که دنیس و اکهارت چگونه ۲۳ فرد عادی را تنها در دو هفته به معامله گرانی خارق العاده تبدیل کردند.
اگر بهعنوان یک تازه کار هنوز نمیدانید چگونه و از کجا شروع کنید، این کتاب کمک بسیار خوبی برای نشان دادن راه خواهد بود.
۸. زندگی از راه داد و ستد (نسخه جدید)
ما معمولاً این کتاب معاملهگری را به افرادی توصیه میکنیم که تازه وارد عرصه سرمایهگذاری و معامله شدهاند.
حتی پیش از این که اولین معامله خود را در بازار انجام دهید، باید این کتاب را بخوانید
و اصول اولیه روانشناسی معامله، قواعد، کنترل ریسک و مدیریت معامله را یاد بگیرید.
این کتاب در حالی که طیف گستردهتری از چگونگی نحوه انجام تجزیه و تحلیلها را در اختیارتان قرار میدهد،
در کنار ایدههای جالب و جدیدی که به معاملات تان کمک میکنند، استراتژیهای موفقیت آمیزی را هم پیشنهاد میدهد.
این کتاب را مطالعه کنید و یاد بگیرید چگونه بر اشتباهات رایج در معاملات غلبه کنید.
۹. استاد شدن در معامله
در این کتاب معاملهگری چندین استراتژی معامله را یاد میگیرید که میتوانید برای موفق شدن در معاملات آنها را به کار گیرید. استراتژیهای جان اف. کارتر در بیشتر بازارها سودبخش خواهند بود.
در این کتاب در مورد ابزارهای ضروری و تکنیکهای قابل اعتماد برای سوددهی در معاملات روزانه و چرخشی اطلاعات بیشتری کسب خواهید کرد.
این کتاب دربرگیرنده استراتژیهای واقعی و کارساز است که میتوانند به شما کمک کنند موفق شوید و شکستهای تان در معاملات را جبران کنید. درست مانند صحبت کردن با یک مشاور مالی، این کتاب لحنی دوستانه دارد و حقایق درست را در اختیارتان قرار میدهد.
۱۰. معاملهگری به روش پرایس اکشن
اگر به دنبال معاملات روزانه موفق هستید، استراتژیهای موجود در این کتاب به شما کمک میکنند سوددهی مداوم داشته باشید.
در این کتاب، ال بروکس سیستم معاملاتی چارت قیمت ۵ دقیقهای خود را همراه با مثال توضیح میدهد.
او راهی پیدا کرده است که بدون توجه به جهت بازار بتوان سوددهی مداوم داشت.
این کتاب در مورد سیستم او است که در آن میتوانید روش معاملهگری او را قدم به قدم در تمام مراحل دنبال کنید.
در این کتاب در مورد سوددهی مؤسسهای، روش معاملاتی، بازههای معاملاتی و بازگشتها یاد خواهید گرفت.
این کتاب همه چیز را به یک روش موفق تقسیمبندی میکند
و بهصورت جزئی به توصیف معانی شمعهای تکی و ترکیبی از شمعها میپردازد که به معاملهگر میگویند پول هوشمند چه کاری انجام میدهد.
دلیل علاقه ما به این کتاب این است که به شما تکنیکهایی را یاد میدهد که میتوانید معاملات درست را در روندهای مختلف انجام دهید.
تایم فریم یا بازه زمانی چه اهمیتی در فارکس دارد؟
مواردی وجود دارد که یک تریدر خوب را از یک تریدرعالی جدا میکند. شجاعت، غریزه، هوش و البته زمان بندی مناسب از جمله این ویژگیهاست. همانطور که میدانید، انواع مختلفی از تریدرها و همچنین بازه های زمانی مختلفی وجود دارد که به معاملهگران در توسعه ایدهها و اجرای استراتژیهای معاملاتی کمک میکند. زمانبندی معامله اهمیت بالایی دارد زیرا به معاملهگران امکان کنترل چیزهایی را میدهد که نمیتوانند در نظر بگیرند.
استفاده از بازه های زمانی مختلف در فارکس به معاملهگران در آشکارسازی روندهای بزرگتر و تشخیص حرکات قیمت به صورت دقیقتر کمک میکند. هنگام جابهجایی بین بازههای زمانی مختلف در یک جفت ارز مشخص، میتوان دیدگاههای متفاوتی را شکل داد و این موضوع در تجزیه و تحلیل کمک بزرگی به شخص معاملهگر میکند. بنابراین، داشتن درک کامل از بازههای زمانی معاملات فارکس بسیار مهم است. در این مقاله به اهمیت بازههای زمانی، نحوه استفاده از آنها و انواع مختلف معامله میپردازیم.
تایم فریم (Time Frame) در معاملات فارکس
تایم فریم یا بازه زمانی در معاملات فارکس میتواند به هر واحد زمانی تعیینشدهای که معامله در آن انجام میپذیرد اشاره کند. به طور معمول، تایم فریمهای فارکس بر حسب دقیقه، ساعت، روز یا هفته اندازه گیری میشود. شخص تریدر تایم فریمی را انتخاب میکند که برای استراتژی معامله او مناسبتر باشد.
ارتباط مستقیمی بین بازه زمانی انتخابی استراتژی های معاملات تازه کاران در فارکس و سیستم معاملاتی وجود دارد. اما برای انتخاب بهترین بازه زمانی در معاملات باید ابتدا استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید. برخی از تریدر ها در بازههای زمانی بسیار کوتاه معامله میکنند درصورتیکه برخی در مدت زمان طولانیتر به معامله میپردازند. انتخاب بهترین بازههای زمانی فارکس برای معامله به نوع سبک معاملاتی شخص بستگی دارد.
انواع معامله و بازه های زمانی
وقتی به تصویر وسیعتر نگاه میکنیم، معاملهگران برچسبها و نامهای مختلفی را انتخاب میکنند. اما وقتی نگاهی دقیقتر بندازیم، در واقع در چهار دسته اصلی معاملهگر براساس نوع بازه زمانی وجود دارد:
تریدر روزانه (The Day Trader)
تریدر روزانه جذابترین مورد در بین این سه دسته است. همانطور که از نام آن پیداست، یک معاملهگر روزانه در طول روز معامله استراتژی های معاملات تازه کاران میکند. این نوع معامله معمولا پس از پایان زمان معاملاتی، موقعیت معاملاتی خود را حفظ نمیکند. به طور معمول، این معاملهگران کوتاهمدت هستند که عموما به دنبال سود سریع در یک یا چند معامله هستند تا از یک محدوده نسبتا کوچک سود بیشتری کسب کنند. از این رو، از نمودارهایی با بازه زمانی کوتاهتر، دورههای 1، 5 یا 15 دقیقهای استفاده استراتژی های معاملات تازه کاران میکنند. در نهایت، معاملهگران روزانه بیشتر به الگوهای معاملاتی تکنیکال و جفت ارزهای نوسانی برای سود متکی هستند.
تریدرهای نوسانی (Swing Trader)
معاملهگران نوسانی از بازه زمانی طولانیتری استفاده میکنند و گاهی برای چند ساعت، روز یا حتی بیشتر موقعیت معاملاتی خود را حفظ میکنند. معاملهگر نوسانی، برخلاف معاملهگر روزانه، به دنبال کسب درآمد از ورود به بازار است، زیرا او امیدوار است تغییر در حرگت قیمتی به موقعیت معاملاتی او کمک کند. بنابراین، زمانبندی یک معاملهگر نوسانی از یک معاملهگر روزانه نیز حیاتیتر است.
اسکالپر (The Scalper)
اسکالپینگ یک سبک معاملاتی شامل شناسایی تغییرات کوچک قیمت بازار فارکس است. اسکالپرها معاملهگران کوتاهمدتی هستند که برای چند ثانیه یا چند دقیقه موقعیتهای معاملاتی خود را حفظ میکنند. آنها از هر معامله سریع سود اندکی به دست میآورند و معمولا نمودارهای بازه زمانی 1 تا 15 دقیقه را مطالعه میکنند.
تریدر موقعیت معاملاتی(Position Trader)
این نوع معامله، طولانیترین بازه زمانی بین موارد فوق است. معاملهگر موقعیت بازار را متفاوت درک میکند. این معاملهگران به جای بررسی حرکات کوتاه مدت بازار، به سراغ بازههای زمانی بلند مدت میروند. استراتژیهای موقعیت معاملاتی به روزها، هفتهها، ماهها یا حتی سالها طول میکشد. بنابراین مدلها و فرصتهای تکنیکال بلندمدت از جمله مدلهای اقتصادی، تصمیمات دولتی و نرخ بهتره در نظر گرفته میشوند.
سخن پایانی
بازههای زمانی برای معاملهگران و استراتژیهای معاملاتی اهمیت بسیاری دارد. فرقی ندارد که معاملهگر روزانه، نوسانی، اسکالپر یا موقعیت معاملاتی باشید، بازههای زمانی همیشه یک ملاحظات مهم در برنامه معاملهگران به ویژه برای تازهکاران است.
دیدگاه شما