چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
شما از چه ابزاری برای تحلیل معاملات خود در بازار رمزارزها استفاده میکنید؟ گاهی اوقات معاملهگران به سراغ انواع و اقسام ابزارهای تحلیل تکنیکال میروند. ابزارهایی که استفاده از آنها گاهی بسیار دشوار است؛ اما بهراحتی از کنار ابزارهای ساده و کلیدی برای تحلیل ارزهای دیجیتال میگذرند. حجم معاملات ارز دیجیتال یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلی پیش روی معاملهگران است. در این مقاله قصد داریم راه و روش سود کردن با استفاده از حجم معاملات رمزارزها را بررسی کنیم. تا پایان با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
حجم معاملات ارز دیجیتال چیست؟
احتمالاً، شما که در حال خواندن این مقالهاید، با مفهوم اندیکاتور آشنایی دارید. اگر به مطالعه بیشتر در این زمینه نیاز دارید، به مقاله اندیکاتور چیست ، مراجعه کنید. آیا میدانید که میتوان از حجم معاملات بهعنوان اندیکاتوری معتبر استفاده کرد؟ حتماً میپرسید چگونه این کار ممکن است؟
به زبان ساده، حجم معاملات، شاخصی است که میزان معاملات ارز دیجیتالی مانند بیتکوین را در بازه زمانی مشخصی تعیین میکند. حجم معاملات معمولاً بر حسب تعداد رمزارز خریدوفروششده یا ارزش معادل دلاری آنها برآورد میشود.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات ارز دیجیتال، تصویر روشنی از میزان نقدینگی وارد یا خارجشده به معاملهگران ارائه میدهد. همچنین، به کمک این شاخص میتوان رفتار جمعی خریداران و فروشندگان را در بازه زمانی مشخصی تحلیل کرد. مثلاً، فرض کنید بیتکوین در محدوده قیمت 25 هزار دلار، با نوسان کمی همراه است؛ اما در عوض، حجم معاملات آن زیاد است. به نظر شما، این اتفاق نشانه چیست؟
بله؛ درست حدس زدید؛ در این شرایط، عمده خریداران و فروشندگان بیتکوین در بازار معتقدند که قیمت دارایی مدنظرشان در محدوده معقول و منصفانهای برای معامله قرار دارد. به همین دلیل سفارشهای خود را در بازار ثبت میکنند.
برای مشاهده حجم معاملات ارز دیجیتال در بازههای زمانی مختلف، میتوانید از سایتهای معتبری مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap) و تریدینگ ویو (Tradingview) استفاده کنید.
روشهای سود کردن با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال
سود کردن در بازار نزولی و صعودی هدفی ایدئال برای هر معاملهگری است. استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال، کمک زیادی برای نزدیک شدن به این هدف میکند. حال که با مفهوم حجم معاملات آشنا شدید، وقت آن رسیده است که با نحوه استفاده از آن برای بهبود معاملات نیز آشنا شوید. برای این منظور، نکات زیر را با دقت مطالعه کنید.
1. تأیید روندها
حجم معاملات ابزاری کلیدی برای تأیید روندهای نزولی و صعودی است. بازار رو به رشد باید با افزایش حجم همراه باشد؛ به این معنی که خریداران برای افزایش قیمت، پُرقدرت حاضر میشوند. اگر قیمت ارز دیجیتال افزایش یابد، درحالیکه حجم معاملات آن کاهش پیدا کند، نشانه مهمی از تضعیف قدرت خریداران است؛ بنابراین، این موضوع هشداری جدی مبنی بر نزدیک شدن به پایان روند صعودی است.
2. تغییر روندها
لازم است در اینجا به نکته فوقالعاده مهمی اشاره کنیم. کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات زیاد ارز دیجیتال، سیگنال بسیار قویتری به شمار میرود. این جمله مهم را با ذکر مثالی توضیح میدهیم. تصور کنید بیتکوین در روند نزولی قرار دارد. در پایان روند نزولی، خریداران دست به کار میشوند و با حجم بالا، سفارشهای فروش را از بازار جمع میکنند. به این ترتیب، یکباره حجم معاملات افزایش پیدا میکند. این اتفاق سیگنالی بسیار قوی از نزدیک شدن به انتهای روند نزولی در بازار است.
3. شناسایی حمایت و مقاومت
تصور کنید در پایان روند نزولی قیمت اتریوم، حجم معاملات افزایش مییابد. سپس روند صعودی آغاز میشود. پس از مدتی، بار دیگر روند معکوس میشود و قیمت اتریوم کاهش پیدا میکند. اگر در حرکت نزولی موج دوم، قیمت اتریوم از پایینترین سطح قیمت موج نزولی قبلی کمتر نشود و همچنین، حجم معاملات در روند نزولی دوم نسبت به روند نزولی قبل کمتر شود، در این شرایط، میتوانیم پایینترین سطح قیمت قبلی را بهعنوان حمایت اتریوم در نظر بگیریم و درنتیجه، به پولبک در نمودار قیمت اتریوم امیدوار باشیم. دقیقاً عکس این ماجرا نیز برای روند صعودی و تشخیص مقاومت روی نمودار قیمت صادق است.
4. شناسایی روندهای کاذب
نکته دیگر این است که اگر تغییر روندها با حجم معاملات کم همراه باشد، باید با دیده تردید به آن نگریست؛ چرا که نشاندهنده نداشتن توانایی لازم برای تغییر روند است. به این ترتیب، احتمالاً تعدادی از معاملهگران فریبخورده از معامله خارج یا به آن وارد میشوند و بعد از مدت کوتاهی، رمزارز بار دیگر به روند قبلی بازمیگردد.
شاخص نمایه حجم معاملات چیست؟ (Volume Profile)
در حالت عادی، حجم معاملات ارز دیجیتال را بر اساس زمان روی نمودار تجزیه و تحلیل میکنیم؛ اما جالب است بدانید که شاخص دیگری به نام نمایه حجم معاملات نیز وجود دارد. به کمک این شاخص، حجم معاملات بر اساس قیمت ارز دیجیتال بررسی میشود و میتوان نقاط حمایت و مقاومت را خیلی راحتتر روی نمودار قیمت تشخیص داد.
در سایت معتبر تریدینگ ویو (Tradingview) میتوانید این شاخص را مشاهده کنید. برای این منظور، ابتدا وارد سایت شوید و جفت ارز معاملات مدنظر خود را انتخاب کنید. ما در اینجا جفت ارز BTC / USDT را انتخاب میکنیم. در ادامه، نمودار قیمت این جفت ارز معاملاتی در صفحه به نمایش درمیآید.
در سمت چپ نمودار، ابزارهایی در اختیار شما قرار دارد. مطابق تصویر زیر، روی آیکون ابزار Prediction and Measurement Tools کلیک کنید. منویی به نمایش درمیآید. روی آخرین گزینه، یعنی Fixed Range Volume Profile کلیک کنید.
در ادامه، باید محدودة مدنظر روی نمودار قیمت را با استفاده از موس انتخاب کنید. سپس نمودار مربوط به شاخص نمایة حجم معاملات به نمایش درمیآید. نتیجه، چیزی مشابه تصویر زیر است. در این نمودار بهراحتی میتوان تشخیص داد که در چه محدوده قیمتی حجم معاملات افزایش پیدا کرده است.
کلام پایانی
در این مقاله نحوه استفاده از شاخص حجم معاملات ارز دیجیتال در بازار رمزارزها را بررسی کردیم. از این شاخص میتوانید برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ارزهای دیجیتال روی نمودار قیمت استفاده کنید. از شاخص حجم معاملات در تایم فریم های کوتاه استفاده کنید تا بهترین نتایج را به دست آورید. درعینحال، توجه کنید تنها با استفاده از حجم معاملات نمیتوانید معاملات موفقی داشته باشید؛ بلکه لازم است از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در کنار حجم معاملات استفاده کنید. آیا تاکنون از حجم معاملات رمزارزها برای تحلیل رمزارزها استفاده کردهاید؟
معرفی شاخص S&P 500
شاخص S&P 500، یک شاخص وزن شده بر اساس ارزش بازار از 500 شرکت پیشرو در معاملات عمومی در ایالات متحده است. این فهرست دقیقی از 500 شرکت برتر ایالات متحده بر اساس ارزش بازار نیست، زیرا معیارهای دیگری وجود دارد که باید در این شاخص گنجانده شوند. این شاخص به عنوان یکی از بهترین معیارهای سنجش سهام ایالات متحده با سرمایه بزرگ در نظر گرفته می شود.
فرمول وزن و محاسبه برای S&P 500
شاخص S&P 500 از روش وزن دهی ارزش بازار استفاده می کند که درصد بیشتری را به شرکت هایی با بیشترین ارزش بازار اختصاص می دهد. بنابراین در ابتدا باید ارزش بازار کلیه ی شرکت های موجود در S&P 500 با یکدیگر جمع شود تا ارزش بازار کل به دست بیاید و سپس تاثیر نسبی هر شرکت روی این شاخص با تقسیم ارزش بازار آن بر ارزش بازار کل به دست می آید.
تاثیر شرکت در شاخص = ارزش بازار شرکت/کل ارزش بازار
برای یادآوری، ارزش بازار یک شرکت با ضرب قیمت فعلی سهام و در تعداد سهام موجود شرکت محاسبه می شود. خوشبختانه، برای کسانی که در این بازار فعالیت می کنند، کل ارزش بازار S&P 500 و همچنین ارزش بازار شرکتهای منفرد، اغلب در وبسایتهای مالی منتشر میشود و سرمایهگذاران را از نیاز به محاسبه آنها نجات میدهد.
ساختار شاخص S&P 500
S&P هنگام محاسبه ارزش بازار فقط از سهام شناور آزاد استفاده می کند، یعنی سهامی که عموم می توانند معامله کنند. S&P ارزش بازار هر شرکت را برای جبران مسائلی مثل انتشار سهام جدید یا ادغام شرکت ها تعدیل می کند. ارزش این شاخص از مجموع ارزش بازار تعدیل شده هر شرکت و تقسیم نتیجه بر یک مقدار مشخص محاسبه می شود. متأسفانه، این مقدار مشخص اطلاعات اختصاصی S&P است و برای عموم منتشر نمی شود.
با این حال، علاقه مندان می توانند وزن یک شرکت را در شاخص محاسبه کنند که می تواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیارشان قرار دهد. اگر یک سهم افزایش یا کاهش یابد، میتوانیم متوجه شویم که آیا ممکن است بر شاخص کل تأثیر به سزایی بگذارد یا خیر. به عنوان مثال، شرکتی با وزن 10 درصد نسبت به شرکتی با وزن 2 درصد تأثیر بیشتری بر مقدار شاخص خواهد داشت.
شاخص S&P 500 یکی از پر استفاده ترین شاخصهای آمریکایی است زیرا نشاندهنده بزرگترین شرکتهای سهامی عام در ایالات متحده است. S&P 500 بر بخش بزرگ بازار ایالات متحده متمرکز است و همچنین یک شاخص وزنی شناور است، به این معنی که ارزش بازار شرکت با تعداد سهام موجود برای خرید و فروش عموم مردم تنظیم می شود.
مقایسه S&P 500 و DJIA
S&P 500 با توجه به عمق و وسعت آن، اغلب شاخص ترجیحی سرمایه گذاران نهادی است، در حالی که میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) از لحاظ تاریخی با معیار سرمایه گذاران خرد در بازار سهام ایالات متحده مرتبط بوده است. سرمایه گذاران نهادی، S&P 500 را نماینده بزرگتری از بازار های سهام ایالات متحده می دانند زیرا شامل سهام بیشتری در همه بخش ها می شود.
علاوه بر این، S&P 500 از روش وزن دهی ارزش بازار استفاده می کند که درصد بیشتری را به شرکت هایی با بیشترین ارزش بازار اختصاص می دهد، در حالی که DJIA یک شاخص وزنی قیمت است که به شرکت هایی با قیمت سهام بالاتر وزن شاخص بیشتری می دهد. ساختار وزندهی شده به ارزش بازار، نسبت به ساختار وزن دهی شده به قیمت، در ایالات متحده رایجتر می باشد.
مقایسه S%P 500 و نزدک
نزدک یک بازار الکترونیک جهانی برای معاملات اوراق بهادار است. چندین شاخص بازار سهام وجود دارد که شامل سهام معامله شده در نزدک می شود. توجه داشته باشید که یک سهم موجود در شاخص S&P 500 ممکن است در یک یا چند شاخص مختلف نزدک نیز باشد.
شاخصهای سهام نزدک که بیشترین بازدید را دارند عبارتند از: شاخص نزدک 100 که شامل 100 مورد از بزرگترین و فعالترین سهام عادی فهرست شده در نزدک است؛ شاخص ترکیبی نزدک که اغلب در رسانه ها به سادگی «نزدک» نامیده می شود و شامل بیش از 2500 سهام عادی است که در نزدک معامله می شوند؛ شاخص ترکیبی بازار جهانی نزدک که شامل سهام بین المللی می شود.
محدودیت های شاخص S&P 500
یکی از محدودیتهای S&P و سایر شاخصهای وزن شده بر اساس ارزش بازار زمانی به وجود میآید که قیمت سهام در این شاخص به مقداری زیاد و بسیار بیشتر از ارزش ذاتی خود افزایش یابند. اگر یک سهم وزن زیادی در شاخص داشته باشد و در عین حال قیمت آن بسیار بالا رفته باشد، این سهم به تنهایی می تواند ارزش یا مقدار کلی شاخص را به مقدار نسبتا زیادی افزایش دهد. در این گونه مواقع شاخص نمی تواند نمایانگر خوبی از وضعیت کل بازار باشد. در نتیجه، شاخص های هم وزن به طور فزاینده ای محبوب شده اند که به موجب آن حرکات قیمت سهام هر شرکت تأثیر یکسانی بر شاخص دارد.
ذکر یک مثال
برای درک اینکه چگونه سهام موجود در شاخص S&P 500 بر آن تأثیر میگذارند، باید وزنهای هر سهم به طور تکی محاسبه شود که با تقسیم ارزش بازار هر شرکت بر ارزش کل بازار شاخص انجام میشود. در زیر نمونه ای از این محاسبه را برای اپل مشاهده می کنید:
- شرکت اپل گزارش داد که تا 15 جولای 2021، تعداد 16،530،166،000 سهام عادی منتشر شده دارد و در 13 اکتبر استفاده از شاخص در معاملات 2021 قیمت سهام آن 141 دلار بوده است.
- بنابراین ارزش بازار اپل 2.33 تریلیون دلار (یا 16.53 میلیارد در 141 دلار) بوده است.
- در این زمان ارزش کل بازار S&P 500 تقریباً 38.41 تریلیون دلار بود که مجموع ارزش بازار برای همه سهام این شاخص است.
- پس در این زمان وزن اپل در این شاخص 6.1 درصد یا 2.33 تریلیون دلار / 38.41 تریلیون دلار بوده است.
جمع بندی
در این مطلب با شاخص S&P 500 که یکی از معروف ترین شاخص ها در سراسر جهان و ایالات متحده می باشد، آشنا شدیم. تغییرات این شاخص بر اساس تغییرات ارزش بازار شرکت های موجود در این شاخص انجام می شود و بنابراین هر چه ارزش بازار یک شرکت بیشتر باشد، تغییرات آن در شاخص اثر بیشتری می گذارد که این موضوع یکی از دلایلی است که برخی منتقدان به شاخص های محاسبه شده بر اساس ارزش بازار وارد می کنند و بر این اساس شاخص های هم وزن از محبوبیت بیشتری نزد این عده برخوردارند.
مهم ترین و بهترین شاخص های ارزهای دیجیتال
پیش بینی اینکه قیمت یک رمزارز به کدام سمت حرکت می کند آسان نیست. به همین دلیل است که باید از شاخص ها برای کمک به معامله گران برای پیش بینی دقیق تر قیمت ها استفاده کرد و به آنها تصویر واضح تری داد که خریداران و فروشندگان در آینده چه اقدامی انجام خواهند داد. کسانی که تازه وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال شده اند، ممکن است در استفاده از انواع تجزیه و تحلیل بازار ارزها گیج شوند. در این مطلب چند مورد از استفاده از شاخص در معاملات مهم ترین و بهترین شاخص های ارزهای دیجیتال را بررسی می کنیم تا با کمک این شاخص های مهم بتوانید تحلیل دقیقی از روند قیمتی ارزهای دیجیتال مورد نظر خود داشته باشید.
با این حال، همانطور که هر معامله گر باتجربه ای تأیید می کند، شاخص ها یک ابزار حیاتی برای کسانی هستند که به دنبال نتیجه ای سودآور هستند. خبر خوب این است که هرکسی می تواند به یک معامله گر رمز ارز موثر تبدیل شود و با تسلط بر اصول اولیه، پایه محکمی برای معامله بسازد. با انجام این کار، می توانید رمز ارزها را با اطمینان و با ابزار قدرتمند معامله کنید.
یکی از مهم ترین و بهترین شاخص های ارزهای دیجیتال شاخص SORP است. ایده پشت شاخص SORP(نسبت سود خروجی خرج شده) از آنجا ناشی می شود که دفتر کل، داده های هر معامله همراه با قیمت فروش توکن را ذخیره می کند، بنابراین می توانیم در هر نقطه ببینیم چند نفر در سود یا زیان هستند. کاربرد اصلی این شاخص، برجسته کردن قسمت های بالقوه در بازار در زمان معین است.
SORP این کار را با اندازه گیری وضعیت کلی سود یا زیان در بازار و اندازه گیری تفاوت بین قیمت خرید و فروش با استفاده از نسبت قیمت فروش بر قیمت خرید انجام می دهد. اگر این نسبت ارزش بیش از 1 را نشان دهد، بدین معناست که شرکت کنندگان در بازار با سود کمتر و به ارزش کمتر از 1 می فروشند اما شاخص ثابت بالای 1 نشان می دهد که دارایی در بازار صعودی قرار دارد.
شاخص بعدی که به عنوان یکی از مهم ترین و بهترین شاخص های ارزهای دیجیتال شناخته می شود، شاخص CVDD است. CVDD (Cumulative Value Days Destroyed یا ارزش تجمعی تخریب شده) از داده های جمع آوری شده در مورد زمان وقوع هر تراکنش استفاده می کند تا محاسبه کند که هر شخص چند توکن در کیف پول خود دارد.
وقتی کوین ها از یک سرمایه گذار به سرمایه گذار دیگر منتقل می شوند، معامله انجام شده هم ارزش دلاری و هم ارزش زمانی مربوط به مدت زمانی که سرمایه گذار اصلی سکه های خود را نگه داشته است، از بین می برد. CVDD مجموع تجمعی تخریب زمان-ارزش را هنگام حرکت کوین ها از تریدر قدیمی به معامله گر جدید به نسبت سن بازار(مدت زمانی که دست تریدر قدیمی بوده) ردیابی می کند.
ارزش CVDD به طور مداوم افزایش می یابد. این امر برای ایجاد یک محدوده پایین تر برای کف بازار در فصل هایی که بازار خرسی و قیمت بازار در حال سقوط است، مفید خواهد بود.
هنگامی که همراه با قیمت واقعی کوین متریک استفاده می شود، CVDD می تواند به تجسم انتهای تجمع بیت کوین کمک کند.
هر دو معیار CVDD و قیمت واقعی شباهت های قابل توجهی در شکل دارند، بنابراین این موضوع تصادفی نیست که هر دو از زمان هولد توسط سرمایه گذار در محاسبه خود استفاده می کنند.
مدل Stock To Flow
نسبت سهام به جریان، افزایش مقدار دارایی در طول زمان را در مقایسه با مقدار موجودی آن در حال حاضر اندازه گیری می کند. این مدل یکی از رایج ترین مدل ها بوده و بر اساس این فرض که کمبود دارایی و عرضه کم، ارزش را پیش می برد، در بازار استفاده می شود. نسبت بالاتر نشان می دهد که دارایی به طور فزاینده کمیاب است و بنابراین، به عنوان ذخیره ارزش مطلوب تر است. از این رو، بیت کوین دارایی با عرضه محدود است که هر 4 سال یکبار نصف می شود و تا سال 2140 تولید آنها متوقف می شود. این کمبود قیمت آن را افزایش می دهد.
مدل انباشت به جریان(Stock to Flow) تلاش می کند تا قیمت بیت کوین را بر اساس این عامل پیش بینی کند. با وجود چند انتقاد جزئی، این نسبت برای ایجاد یک مدل آماری با موفقیت مورد استفاده قرار می گیرد و تاکنون، ابزاری موثر برای ترسیم مسیر حرکت قیمت ها بوده و عموماً بسیار خوب عمل می کند.
هش ریت(Hash Rate)
هش ریت یک معیار مهم برای ارزیابی قدرت یک شبکه بلاک چین و به طور خاص، امنیت آن است. شاخص هش ریت بر اساس نرخ هش است و اگرچه به عنوان یک شاخص واقعی نیست اما یکی از مهمترین معیارها برای سلامت شبکه بیت کوین، به ویژه برای افرادی است که تازه وارد بازار شده اند. نرخ هش اساساً میزان قدرت محاسبه ای است که استخراج کنندگان BTC در هر زمان معین تولید می کنند و میزان عملکرد فعال ماینرها در سیستم، ایجاد بلوک های جدید و پردازش معاملات جدید را اندازه گیری می کند. به زبان ساده هش ریت معیاری برای اندازه گیری عملکرد یک دستگاه ماینر است. این شاخص چقدر قیمت را پیش بینی می کند؟ مسلما در این مورد چندان خوب نیست اما همچنان به عنوان یکی از مهمترین "شاخص ها" در نظر گرفته می شود زیرا به شما نشان می دهد که امنیت شبکه در هر نقطه از زمان چگونه است.
شاخص میانگین متحرک
تجزیه و تحلیل فنی و مطالعه الگوهای نمودار، ابزاری است که به معامله گران کمک می کند تا برتری خود را نسبت به استفاده از شاخص در معاملات دیگران افزایش دهند. شاخص های تکنیکال یکی از شاخص های مهم در تحلیل روند قیمت بازار یک رمزارز محسوب می شوند. در بین شاخص های تکنیکال شاخص میانگین متحرک یا MV یکی از بهترین و مهم ترین شاخص های ارزهای دیجیتال است.
میانگین های متحرک که شاخص های تاخیری نیز نامیده می شوند، از روند پیروی می کنند زیرا بازخورد تاخیری را پس از وقوع حرکت قیمت ارائه می دهند یعنی بر اساس قیمت های گذشته محاسبه شده و از این رو به آن تاخیری یا موخر گفته می شود. محبوب ترین بازه های زمانی که برای معاملات و سرمایه گذاری استفاده می شود، میانگین متحرک 20، 50 و 200 دوره ای است. معامله گران کوتاه مدت نیز از میانگین متحرک 5 و 10 دوره ای استفاده می کنند. میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA). البته دونوع میانگین متحرک دیگر نیز وجود دارد که صاف و وزنی نامیده می شوند اما متداول ترین آن ها همان ساده و نمایی است.
برای محاسبه، در میانگین های متحرک نمایی، وزن بیشتری به داده های قیمت های اخیر می دهند، بنابراین به سرعت به تغییرات قیمت پاسخ می دهند اما یک میانگین متحرک ساده، وزنی معادل با داده های قیمت را می دهد بنابراین در پاسخ به تغییرات قیمت، نسبتاً کند عمل می کنند.
معامله گران یا تریدرها تمایل دارند از EMA (میانگین متحرک نمایی) برای بازه زمانی کوتاه تر، مانند 10 و 20 استفاده کنند زیرا تغییرات را به سرعت می بینند. برای بازه های زمانی طولانی تر نیز، از میانگین های متحرک ساده استفاده می شود زیرا معمولاً روند، سریع تغییر نمی کند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی(RSI) نیز یکی دیگر از شاخص های تکنیکال و از جمله بهترین و مهم ترین شاخص های ارزهای دیجیتال است. این شاخص یک شاخص حرکتی است که تغییرات قیمت را ثبت می کند و به عنوان یک نوسان ساز بین 0 تا 100 عمل می کند. قدرت نسبی نشان می دهد که یک دارایی در موقعیت خرید یا فروش بیش از حد قرار دارد یا خیر؟
در عمل، زیر 30 به عنوان موقعیت بیش از حد فروش شناخته می شود و بالاتر از 70 به عنوان موقعیت بیش از حد خرید تصور می شود. در حالی که این مرزها در یک بازار محدود به خوبی کار می کنند اما در مراحل ترند تمایل به نشان دادن سیگنال های کاذب دارند.
محبوب ترین بازه زمانی مورد استفاده دوره 14 تایی است (14 روزه، 14 ساعته و . ). با این حال، این بازه سنگ تمام نمی گذارد زیرا معامله گران کوتاه مدت ممکن است از RSI دوره 5 یا 7 استفاده کنند در حالی که سرمایه گذاران بلند مدت ممکن است دوره 21 یا حتی 30 را انتخاب کنند.
یکی از رایج ترین کاربردهای RSI، تشخیص واگرایی است که به معامله گران در مورد احتمال تغییر روند هشدار می دهد.
جمع بندی
شاخص های تحلیل در مورد ارزهای دیجیتال زیاد است. با استفاده از آن ها می توانید قدرت تحلیل خود را از این بازار پرنوسان و تقریبا غیرقابل پیش بینی بالا ببرید. نکته مهم این است که باید در مورد آن ها مطالعه کنید و در عمل از آن ها استفاده نمایید. هنگام استفاده از این شاخص ها در هرگونه فعالیت تجاری و نه فقط رمزارزها، باید مراقب بود. استفاده از مهم ترین و بهترین شاخص های ارزهای دیجیتال، اطلاعات زیادی را در مورد حداکثر کردن سود به شما ارائه می دهند.
استفاده از شاخص در معاملات
دیدگاه خود را بنویسید
یو اس جی
روبوفارکس
ارانته
آمارکتس
آلپاری
اچ وای سی ام
کوکوین
کوینکس
نوبیتکس
بینگ ایکس
اکسیر
والکس
«ایران بروکر» به معاملهگران محترم کمک میکند بتوانند تواناییهای معاملاتی خود را ارتقا دهند و پس از بررسی و مقایسه انتخاب صحیحی در رابطه با سرمایهگذاری داشته باشند و بتوانند بستر مناسبی را برای معاملات خود انتخاب نمایند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. اکثر افراد در بازارهای مالی سرمایهی خود را از دست میدهند. مسئولیت سود و ضرر هرکس با خود اوست. ما هیچ صرافی یا بروکری را تأیید کامل نمیکنیم. تمامی کارگزاریها اشکالات و نواقصی دارند. مراقب سرمایهی خود باشید.
این وبسایت در راستای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
سلب مسئولیت: کلیه مطالب، مقالات، آموزشها، تحلیلهای ارائه شده در وبسایت “ایران بروکر” متضمن هیچ پیشنهاد معاملاتیای نیست و صرفا جنبهی مطالعاتی و اطلاعرسانی دارد. این وبسایت نسبت به ضرر و زیان احتمالی افراد هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرد. افراد باید نسبت به ریسکهای ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایهگذاری مطمئن شوند که تجربه و دانش کافی را دارند. بیشتر بخوانید
© انتشار و کپیبرداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و لینکدهی ممنوع است. کلیه مطالب منتشر شده در وبسایت متعلق به “ایران بروکر” است.
همبستگی محصولات با شاخص دلار در فارکس و استفاده استفاده از شاخص در معاملات از آن در معاملات
در سایت تریدینگ ویو ابزاری هست که ما میتوانیم میزان همبستگی شاخص دلار را با هر یک از محصولات دیگر به صورت دقیق محاسبه کنیم. در فیلم زیر توضیحات کاملی راجع به این موضوع داده شده است.
شاخص دلار با نماد DXY و یا USDDX یکی از مهمترین موارد برای تحلیل تکنیکال در فارکس به شمار میرود و میتوان با تحلیل آن، نسبت به تحلیل بقیه محصول ها در فارکس دید مشخص تری پیدا کرد. این شاخص قدرت ارز دلار امریکا را نسبت به سبدی از ارزهای مهم دنیا نشان میدهد. این سبد ارزها متشکل از ارزهای زیر است:
- ین ژاپن با نماد JPY با درصد با سهم ۱۳٫۶ درصد
- فرانک سویس با نماد CHF با درصد سهم ۳٫۶ درصد
- پوند انگلستان با نماد GBP با درصد سهم ۱۱٫۹ درصد
- یورو با نماد EUR با درصد سهم ۵۸ درصد
- کرون سوئد با درصد سهم ۴٫۲ درصد
- دلار کانادا با درصد سهم ۹٫۲ درصد
در حقیقت در شاخص دلار، دلار در صورت کسر قرار دارد و این ۶ ارز با درصد های گفته شده استفاده از شاخص در معاملات در مخرج کسر قرار دارد و اگر شاخص دلار افزایش پیدا کند به ابن معنی است که ارزش دلار در مقابل سایر ارزها در حال افزایش است و اگر شاخص دلار کاهش پیدا کند به این معنی است که ارزهای دیگر در مقابل دلار در حال افزایش است.
شاخص چه کاربردی در معامله گری در فارکس دارد؟
از نظر من بهتر است هر چیزی در باره معامله گری یاد میگیریم هدفی و مشکلی را از مشکلات ما در معامله گری حل کند. برای اینکه از شاخص دلار در تحلیل هایتان استفاده کنید باید ابتدا بدانید مفهوم همبستگی در معاملات فارکس چیست؟
از نظر آماری دو محصول میتوانند با هم همبستگی قیمتی داشته باشند. اگر دو محصول با هم همبستگی مثبت داشته باشند، یعنی با افزایش قیمت یک محصول، قیمت محصول دیگر هم بالا میرود. به استفاده از شاخص در معاملات عنوان مثال میتوان از همبستگی دلار بازار آزاد ایران و سکه بهار آزادی نام برد. هر چقدر دلار گران تر شود، سکه نیز افزایش قیمت خواهد داشت. پس این دو محصول همبستگی مثبت دارند.
برای همبستگی منفی میتوان به دو محصول بنزین و ماشین ۸ سیلندر اشاره کرد، هر چقدر بنزین گران تر شود قیمت ماشین ۸ سیلندر که بنزین زیاد تری مصرف میکند ارزان تر میشود.
همبستگی در آمار با عددی بین ۱ و -۱ بیان میشود. هر چقدر همبستگی دو محصول به عدد ۱ نزدیک تر باشد آن دو محصول به اصطلاح همبستگی مثبت دارند، به این معنی که با افزایش قیمت یکی، قیمت دیگری افزایش پیدا میکند و اگر عدد همبستگی دو محصول به -۱ نزدیکتر باشد، اصطلاحا آن دو با هم همبستگی منفی دارند و با افزایش قیمت یکی، قیمت دیگری کاهش پیدا میکند.
برای اینکه بتوانیم از این موضوع در معامله گری فارکس استفاده کنیم، باید ابتدا بدانیم کدام یک از آن دو محصول پیشرو هستند. یعنی اول کدام محصول افزایش پیدا میکند که بتوانیم برای محصول دیگر تصمیم بگیریم. مثلا در مورد مثال دلار و سکه، اول دلار گران میشود و بعد سکه خود را با آن هماهنگ میکند، یا برعکس اول دلار ارزان میشود و بعد سکه نیز ارزان میشود.
در مورد شاخص دلار و دیگر محصولات، اول شاهد افزایش و یا کاهش قیمت شاخص دلار هستیم، بعد سایر محصولات در فارکس ،خود را با آن هماهنگ میکند. پس ما اگر بتوانیم متوجه شویم که میزان همبستگی شاخص دلار با هر یک از محصولاتی که میخواهیم معامله کنیم چقدر است، باید از ابزاری برای این موضوع استفاده کنیم.
توصیه میکنم در صورتی که میخواهید در بروکری ثبت نام کنید بروکر HYCM را هم میتوانید در نظر داشته باشید این مقاله به شما کمک خواهد کرد.همچنین برای اینکه بخواهید کتاب معامله گری را داشته باشید به این لینک مراجعه نمایید.
دیدگاه شما