پتانسیل سود معامله گران روزانه در معاملات فیوچر
فاکتورهای زیادی در تعیین پتانسیل سود رسانی معاملات فیوچر برای معامله گران روزانه نقش دارند. بیایید با درست کردن فرضیه ای همراه با استفاده استراتژی مدیریت ریسک در معاملات، به صورت تقریبی از پتانسیل سود رسانی معاملات، آگاه شویم.
لازم است مواردی را به ذهن بسپارید: سود معاملات براساس شرایط بازار، تغییر می کند. در زمان های بی ثباتی بازار،زمانی که تغییرات قیمت ها زیاد باشد، پتانسیل بازار برای سود رسانی بیشتر خواهد بود و زمانی که تغییر قیمت ها کم باشد، میزان سود رسانی بازار هم کاهش می یابد. عملکرد افراد و تصمیمات آنها هم، نسبت سود به زیان در هر معامله، میزان و یا درصد برد در هر معامله، اسلیپیج و تعداد معاملات در نتیجه پایانی موثر خواهند بود.
مدیریت ریسک
هر معامله گر موفقی در زمینه معاملات فیوچرز، ریسک خود را مدیریت می کند. مدیریت ریسک از جمله مواردی است که در سود رسانی به معامله گران نقش مهمی را ایفا می کند. معامله گران باید در هر معامله میزان ریسک را به 1% یا کمتر نسبت به سرمایه حساب خود برسانند.
اگر معامله گری در حساب خود 30 هزار دلار داشته باشد، نباید بیشتر از 300 دلار در یک معامله از دست بدهد. در این میان، ضرر و زیان امری اجتناب ناپذیر است و حتی یک استراتژی مناسب روزانه هم ممکن است با شکست مواجه شود. می توان، میزان ریسک را با دستور استاپ لاس کنترل کرد و معاملات را با قیمت هایی مورد نظر فرد، انجام داد.
میزان موفقیت در معاملات فارکس
میزان موفقیت یک استراتژی معاملاتی را می توان بوسیله روش های مختلفی بررسی کرد اما معمولاً، کارایی یک روش با در نظر گرفتن درصد برد و نسبت ریسک به پاداش محاسبه می شود. درصد برد که به عنوان نسبت برد به باخت شناخته می شود، درصد تمام معاملات همراه با سود را مشخص می کند. اگر از 100 معامله ای که انجام می دهید، 55 معامله را با موفقیت انجام دهید، درصد بردتان برابر با 55% خواهد بود.
توجه داشته باشید که در معاملات، درصد بردی بالاتر از 50 ،میزانی ایده آل برای معامله گران خواهد بود و بدست آوردن میزان بردی در محدوده 55 تا 60 درصد، هدفی است که افراد به دنبال بدست آوردن آن هستند.
نسبت ریسک به پاداش، تعیین کننده میزان سرمایه ای است که باید در ریسک قرار گیرد تا سود قطعی و مورد نظر فرد را فراهم کند. فرض کنید که معامله گری، 7000 دلار در حساب معاملاتی خود داشته باشد و به فکر خرید E-mini S&P 500 فیوچر و نگه داشتن آن تا بالارفتن قیمت به اندازه 8 تیک باشد. برای E-mini، یک تیک ( حداقل میزان تغییر قیمت) برابر با 12.5 دلار یا 0.25 ایندکس پوینت خواهد بود. اگر معامله گر، استاپ لاس خود را به اندازه 5 تیک زیر قیمت ورودی تعیین کند، میزان ریسک برای هر معامله برابر با 5 تیک 12.5x 62.5 دلار خواهد شد.
همانطور که می بینید، میزان بدست آمده کمتر از ماکزیمم مقدار ریسک که برابر با 70 دلار ( 7000 دلار0.1x ) برای هر معامله است ،می شود. اگر، فرضیه ها در معاملات بر اساس خواسته معامله گر پیش بروند، می تواند به 8 تیک 12.5x دلار یا 100 دلار ( بدون احتساب کمیسیون) برسد. این میزان، نسبت سود به زیان را برای هر معامله به 0.625 یا 100/ 62.5 دلار می رساند.
اگر یک معامله گر در یک معامله ناموفق 5 تیک ببازد ولی در معامله بعدی موفق عمل کند و 8 تیک برنده شود، حتی اگر 50 درصد از معاملات خود را هم ببرد، باز هم در آخر برنده خواهد بود. به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران فیوچرز در تلاشند تا در هر معامله سود بیشتری کسب کنند. درصد بالاتر در میزان برد به معنای انعطاف بیشتر در میزان نسبت سود به زیان است و هرچه این میزان بالاتر باشد به این معنا است که ممکن است درصد برد شما هنگام سود کردن، کمتر باشد.
سناریویی برای معاملات ماهانه فارکس
فرض کنید که میزان نوسانات بازار به معامله گر اجازه دهد تا با استفاده از پارامترهای بالا، روزانه 5 معامله کامل را انجام دهد ( معامله همراه با ورود و خروج را معامله کامل می گویند) . اگر یک معامله گر 20 روز در ماه معامله داشته باشد ،به طور میانگین در هر ماه 100 معامله انجام می دهد. حال بیایید باهم به محاسبات زیر در زمینه محاسبه نرخ کمیسیون توجه کنیم:
- 55 معامله همراه با سود:5500 دلار= 100x 55 دلار
- 45 معامله همراه با ضرر: 2812.5 دلار= 62.5x 45 دلار
- سود ناخالص: 2687.5 دلار=2812.5-5500
با فرض اینکه هزینه کمیسیون و اجرای هر معامله کامل برار با 4.12 دلار باشد، میزان سود خالص برابر است با: 2275.5 دلار= 412 – 2687.5
با فرض اینکه میزان سود خالص برابر با 2275.5 دلار باشد، بازگشت پول به حساب شما در ماه برابر با 32.5%= (22750.5/7000) 100x خواهد بود.
تکرار این سناریو در حساب های لایو می تواند چالش برانگیز باشد.معامله گران کمی هستند که قادر به دریافت درصد بازگشت دو رقمی، در معاملات ماهانه خود هستند. دریافت چنین درصد بازگشتی غیر قابل ممکن نیست اما برای بدست آوردن آن لازم است یک تا دو سال بسیار تلاش کنید تا مهارت کافی را در انجام معاملات کسب کنید.
اصلاحات
باید بدانید که همیشه نمی توانید 5 روز خوب معاملاتی را تجربه کنید، مخصوصاً زمانی که بازار در اغلب مواقع به کندی حرکت می کند . در زمان های کندی بازار، بدست آوردن 8 تیک معمولاً امکان پذیر نیست چرا که در این دوران معامله گر برای بدست آوردن سود، حتی در اندازه کم از معاملات خارج می شود. در مقابل، حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک معامله گری که به جای استفاده از استاپ لاس، به صورت حسی معاملات را انجام می دهد، ممکن است نتواند 5 تیک کامل را بدست آورد. باید بدانید که تغییرات کوچک در سود و زیان در هر معامله می تواند روی سود کلی تأثیر زیادی بگذارد.
زمانی که یک معامله گر معامله خود را با مبلغی دور از پیش بینی خود انجام بدهد، باید به مسئله ای مانند اسلیپیج توجه کند. در بازار شناور مانند E-mini S&P 500، اسلیپیج معمولاً نگرانی خاصی را ایجاد نمی کند و معمولاً زمانی باید نگران آن بود که باعث کاهش سود معامله گر و افزایش ضرر او شود. به عنوان یک معامله گر باید به سرمایه خود، استاپ لاس، هدف قیمتی، درصد برد، نسبت ریسک به پاداش، حجم معاملاتی، کمیسیون و اسلیپیج توجه کنید.
بالانس ( موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز) شامل مالیات، خدمات و سرویس های سرمایه گذاری نمی شود. این اطلاعات بدون در نظر گرفتن اهداف سرمایه گذاری ، تحمل ریسک یا شرایط مالی هر سرمایه گذار خاص ارائه می شود و ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری همیشه با ریسک همراه است و شما مجبور به پذیرش آن هستید.
محاسبه اندازه معاملات فیوچرز در بازار
اگر به عنوان یک معامله گر روزانه فیوچرز هستید ، تعیین حجم معاملاتی یکی از مهمترین فاکتورهایی است که باید به آن توجه کنید. اندازه حجم معاملاتی شما، بخشی از استراتژی مدیریت ریسک است که نقش آن کم کردن میزان ضرر در معاملات و رساندن زیانتان به اندازه معقول است. در زیر به مراحل محاسبات یک حجم معاملاتی مناسب برای معاملات فیوچرز اشاره شده است. توجه کنید که نوع قرارداد معاملات فیوچرز شما یا نوع استراتژی مورد استفاده تان تفاوتی در روند کار ایجاد نمی کند.
دانستن اندازه تیک و ارزش آن در قراردادهای معاملات فیوچرز
میزان تیک در واقع نشان دهنده کوچکترین تغییرات در قیمت و ارزش آن نشان دهنده ارزش دلاری تغییرات قیمت است. اندازه تیک و ارزش آن بوسیله قراردادها و معاملات فیوچرز مشخص می شوند. برای مثال، قراردهای ES) S&P 500 E-mini) هر0.25 تغییر تیک آنها برابر با 12.5 دلار( 1 تیک) است، همچنین،هر 0.1 تغییر تیک در گلد فیوچرز برابر با 10 دلار است در حالی که در معاملات فیوچرز نفت خام ،0.01 تغییر تیک برابر با 10 دلار خواهد بود.
محاسبه میزان ماکزیمم ریسک در معاملات
ماکزیمم مقدار ریسک، میزانی از سرمایه حساب معاملاتی شما است که می خواهید در هر معامله آن را تحت ریسک قرار دهید. اکثر معامله گران حرفه ای به میزان 1 درصد و یا کمتر در هر معامله ریسک می کنند. معامله گر در انتخاب میزان ریسک آزاد است و در نهایت او باید تصمیم بگیرد که چه میزان از حساب خود را تحت ریسک قرار دهد اما بدانید که 1% ریسک در هر معامله کافی است.
در این صورت، با این میزان ریسک، در شرایط ضرر زیاد، تنها درصد کمی از سرمایه خود را از دست می دهید که در نهایت می توانید آن را با بردهای بعدی خود، جبران کنید.
برای مثال، اگر 10 هزار دلار داشته باشید و 1 درصد آن را برای هر معامله تحت ریسک قرار دهید به این معناست که در هر معامله تنها 100 دلار از حسابتان را در معرض ریسک قرار می دهید. اگر می خواهید این میزان را به 2 درصد برسانید، باید 200 دلار از موجودی حساب خود را تحت ریسک قرار دهید. در اکانتی با سرمایه 30 هزار دلار و ریسک 1% برای هر معامله، در هر معامله، 300 دلار از سرمایه حساب را در ریسک قرار می دهید. اگر بیشتر از این میزان ضرر کنید، قانون 1% ریسک سرمایه حسابتان را تغییر داده اید.
محدوده خود را تعیین کنید
آخرین مرحله مربوط به ریسک، تمرکز روی معاملات فعال و در حال انجام و تعداد تیک هایی است که می خواهید روی آنها ریسک کنید. میزان ریسک در معامله بوسیله اختلاف بین نقطه ورود شما و اندازه استاپ لاس، تعیین می شود. محل استاپ لاس شما باید فضای کافی در زمینه حرکت در معاملات را فراهم کند اما در عین حال باید بتواند جلوی ضرر را هم بگیرد و خارج از انتظار شما عمل نکند.
ممکن است میزان ریسک شما در یک معامله، با معامله دیگر متفاوت باشد و یا ممکن است برای تمام معاملات میزان ثابتی را در نظر گرفته باشید. برای مثال، می توانید هنگام معامله روزانه فیوچرز S&P 500 E-mini ، محدوده استاپ لاس را تا 4 استیک تعیین کنید و یا به عنوان مثالی دیگر، همیشه هنگام معاملات فیوچرز نفت خام محدوده آن را 10 تیک قرار دهید.
این مقادیر می توانند در معاملات افراد گوناگون متفاوت شوند، گاهی اوقات معامله گر در معاملات S&P 500 E-mini استاپ لاس خود را 3 تیک در نظر می گیرد و در زمانی دیگر و با در نظر گرفتن شرایط بازار، میزان این ریسک را به 4 یا 5 تیک می رساند. در هر معامله ای، باید اندازه استاپ لاس خود را مشخص کنید ( فاصله از نقطه ورودی در تیک ها). برای محاسبه اندازه سایز معاملات فیوچرز خود، باید میزان تیک یا استاپ لاس خود را تعیین کنید.
محاسبه سایز معاملاتی دلخواه فیوچرز
برای بازار فیوچرز، سایز معاملات در حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک واقع تعداد قراردادهایی است که معامله می شوند ( حداقل یک قرارداد باید وجود داشته باشد). سایز معامله، با استفاده از ارزش تیک، ماکزیمم ریسک اکانت و ریسک معامله ( سایز استاپ لاس در تیک ها) محاسبه می شود. فرض کنید که 10 هزار دلار در حساب فیوچرز خود داشته باشید و برای هر معامله، 1% آن را تحت ریسک قرار می دهید. شما در حال معامله S&P 500 E-mini هستید که سایز تیک آن برابر با 0.25 و به ارزش 12.5 دلار است. هدف شما خرید روی قیمت 1250 است و استاپ لاس خود را روی 1249 ( استاپ لاس برای 4 تیک) قرار می دهید. براساس این اطلاعات، چه تعداد قرارداد می توانید بخرید؟
از فرمول زیر استفاده کنید:
ریسک معامله (به تیک) x ارزش تیک/ماکزیمم ریسک اکانت(به دلار)= حجم معاملاتی
حال اعداد را در فرمول بالا قرار می دهیم:
2 قرارداد= (12.5×4 دلار)/ 100 دلار
از آنجایی که هر قرارداد با ریسکی برابر با 50 دلار همراه است ( 4 تیک12.5x دلار)، در این صورت با خرید 2 قرارداد، مجموع ریسک خود را به 100 دلار می رسانید. در واقع محدوده و ماکزیمم ریسک شما در مجموع برابر با 100 دلار خواهد شد و اگر تنها یک قرارداد را بخرید، تنها نیمی از میزان مجاز ریسک را انجام داده اید. در این شرایط خرید 2 معامله، ایده آل ترین حجم معاملاتی را در اختیارتان قرار می دهد.
سخن پایانی درباره حجم معاملاتی فیوچرز
از فرمول بالا برای محاسبه حجم معاملاتی فیوچرز خود استفاده کنید. مهم نیست قرارداد معاملاتی فیوچرز شما چه چیزی باشد، میزان استاپ لاس و همچنین مقدار سرمایه حساب شما هم اهمیتی ندارد. برای هر معامله، میزان ماکزیمم ریسک را تعیین کنید و درباره سایز تیک و ارزش آن برای قرارداد معاملاتی فیوچرز اطلاعات کافی داشته باشید. برای استاپ لاس معاملات روزانه خود، محدوده تعیین کنید تا بتوانید میزان ریسک در معامله را محاسبه کنید و نقطه ایده آل خود را در آن تعریف کنید.
بالانس ( موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز) شامل مالیات، خدمات و سرویس های سرمایه گذاری نمی شود. این اطلاعات بدون در نظر گرفتن اهداف سرمایه گذاری ، تحمل ریسک یا شرایط مالی هر سرمایه گذار خاص ارائه می شود و ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری همیشه با ریسک همراه است و شما مجبور به پذیرش آن هستید.
ریسک چیست
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست.
ریسک در معنای کلی، نا حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است.
عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد.
هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم.
بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند.
همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند.
این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.
در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.
مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.
هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود.
بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است.
در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود.
با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد.
این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند.
از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.
به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد.
لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است.
در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.
استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.
درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
ریسک سرمایه گذاری در بورس | مفهوم ریسک در بازارهای مالی
ریسک سرمایه گذاری در بورس چقدر است و چه مواردی را شامل میشود؟ افرادی که در بورس و بازارهای مالی دیگر سرمایه گذاری انجام می دهند، همواره به دنبال شناسایی ریسک های مختلف بازارهای مالی هستند تا بتوانند با دید مناسبی برای سرمایه گذاری اقدام کنند و بتوانند نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه نمایند. در این مقاله مفهوم ریسک در بازارهای مالی را بررسی خواهیم کرد و در ادامه ریسک سرمایه گذاری در بورس ایران را به بحث خواهیم گذاشت. همچنین انواع ریسک در سرمایه گذاری را خواهیم گفت و مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را به شما یاد خواهیم داد، پس اگر می خواهید ریسک سرمایه گذاری در بورس را بشناسید و سرمایه گذاری با ریسک پایین را برای خود انتخاب کنید، این مطلب برای شماست.
ریسک سرمایه گذاری در بورس
عمدتا وقتی که صحبت از انواع ریسک به میان است، کلمه خطر برجسته می شود، ولی باید در نظر داشته باشید که ریسک تنها دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می دهد. امکان دارد ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت های مثبت مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند، لذا ریسک از دو بعد مثبت و منفی برخوردار است.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
معمولا مفهوم ریسک در مالی و سرمایه گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو می خواهیم به توضیح انواع ریسک بپردازیم. به عبارت دیگر ریسک یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک می گویند. این انحراف بازده می تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح این طور می گویند که ریسک سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود. اصل ثابتی در سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه گذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایه گذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه شان هست، امتناع می کنند. ریسک گریزی را می توان این طور بیان کرد که سرمایه گذاران طرح های مخاطره آمیز را قبول نمی کنند، مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
سرمایه گذاران را از منظر پذیرش ریسک می توان به سه گروه مختلف تقسیم بندی کرد :
- افراد ریسک پذیر : این افراد استراتژی جسورانه دارند و شخص در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و تمایل دارد شانس خود را بیازماید.
- افراد خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که اصطلاحا آن ها را ریسک خنثی می نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن می دانند.
- افراد ریسک گریز : این افراد استراتژی محافظه کارانه دارند. یک شخص ریسک گریز ترجیح می دهد که بازده مطمئن به دست آورد و در حالتی که درصد احتمال بالای موفقیت مطرح باشد شرکت می کند.
ارتباط ریسک و بازده
در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همیشه در ادبیات سرمایه گذاری استفاده می شود، مفهومی به نام بازده است. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری است. این طور فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایه گذاری در بورس، سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰ درصد بازدهی را طی یک سال به دست آورید.
حالا ببینیم اگر شما به جای سرمایه گذاری در بورس، به اندازه پول خود اوراق مشارکت از بانک خریداری کرده بودید چه اتفاقی رخ می داد؟ احتمالا با نرخ سود سالانه اوراق مشارکت که حدود ۲۰ درصد تعیین شده است، سرمایه شما پس از یک سال به حدود ۱۲۰ ملیون تومان می رسید، یعنی ۲۰ درصد بازدهی در یک سال! در حقیقت در اوراق مشارکت، بر خلاف سهام، ارزش اوراق ثابت است و سرمایه گذار تنها سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده و مشخصی دریافت خواهد کرد.
چرا ریسک سرمایه گذاری مهم است؟
درک این موضوع که سرمایه گذاری ریسک های خودش را دارد و همچنین شناخت پاداش های احتمالی که از سرمایه گذاری کسب می کنید، برای اتخاذ استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. دانستن ریسک های احتمالی پیش روی یک کلاس دارایی یا یک سرمایه گذاری خاص به شما اجازه می دهد که عکس العمل های احساسی را که سرمایه گذاری با خود به همراه دارد بهتر کنترل کنید. در ضمن آگاهی از ریسک بیشتر بعضی سرمایه گذاری ها به شما در تخصیص دارایی های خود و انتخاب دارایی هایی با ریسکی متناسب با موقعیت شما کمک خواهد کرد تا بهتر بتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را مدیریت فرمایید.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
ریسک سرمایه گذاری معمولا شامل ریسک اعتباری، ریسک تجاری، ریسک نقدینگی، ریسک مالی، ریسک ورشکستگی، ریسک تورم، ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نوسان قیمت سهام، ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی ریسک نرخ تبدیل ارز است. در زمان مقایسه سرمایه گذاری های مختلف هر چقدر خطرات و ریسک سرمایه گذاری افزایش یابد، انتظار بازدهی مورد انتظار بیشتر است و یا به عبارتی نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد. برای درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بورس ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم. در ادامه سعی داریم تمامی انواع ریسک در سرمایه گذاری را عنوان کنیم :
ریسک نرخ بهره : ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق قرضه قبول می کند و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش می آید و موجب افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می شود ریسک نوسان نرخ بهره گفته می شود. اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر می کند و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک نرخ ارز : نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود. به این دلیل که نرخ ارز مدام در حال نوسان است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکت هایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار خواهد بود. زمانی که نرخ ارز زیاد شود، شرکت هایی که در زمینه واردات فعالت دارند، مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می کنند. لذا حاشیه سود آن ها کم خواهد شد، ولی شرکت هایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری می فروشند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک بازار : ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان موجب تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار گفته می شود. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، ولی سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
ریسک تورم : ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم در ارتباط است.، در واقع کاهش قدرت خرید به معنای افزایش نرخ تورم خواهد بود. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهام ها را تحت تاثیر قرار می دهد. در جامعه ای تورمی قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند، بنابراین تقاضا در بازار کمتر شده و موجب کاهش ارزش سهام های موجود می شود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکت ها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است. ریسک تورم بر اساس قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش پیدا کند.
ریسک نقدینگی : به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی ایجاد می شود، ریسک نقدینگی گفته می شود. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد، ریسک نقدینگی کمتر است. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش پیدا می کند، خریدار در بازار کاهش خواهد یافت، این موضوع باعث ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت ها می شود. بنابراین قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایه گذاری افزایش پیدا می کند. ریسک نقدینگی می تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و موجب ریزش بازار شود.
ریسک مالی : یکی از منابع تامین مالی شرکت ها، دریافت وام از بانک ها و موسسات مالی است. در حقیقت شرکت با دریافت وام، بدهی های خود را در افزایش خواهد داد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است. هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی افزایش خواهد یافت.
ریسک کشور : ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگری سرمایه گذاری می کنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از لحاظ سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر است.
ریسک تجاری : تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های گوناگون در حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایه گذاری در آن را دارید، می توانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری کنید.
کسب سود در ارزهای دیجیتال از چه روش هایی ممکن است؟
تمامی افرادی که در دنیای ارز های دیجیتال فعالیت می کنند با هدف کسب سود پا به این عرصه گذاشته اند. اما همه این افراد نمیتوانند به هدفشان برسند چرا که موفق ترین سرمایه گذاران همیشه از اصول هوشمندانه پیروی می کنند که برای افزایش سود نیز اهمیت خواهد داشت. ارز دیجیتال و فناوری بلاک چین یک کلاس دارایی جدید است که برای ایجاد تحول در اقتصاد جهانی آمادگی کاملی دارد. در این مقاله قصد داریم شما را با 5 روش کسب سود از طریق ارزهای دیجیتال آشنا کنیم. با ما همراه باشید.
نوسان گیری و سوداوری از توکن های رایج
بیشتر افراد معتقد هستند با نگه داشتن و یا هودل کردن ارزهای دیجیتال میتوانند سود بیشتری کسب کنند. از طرفی دیگر عده ای به دنبال کسب سود لحظه ای هستند و دائما در حال خرید و فروش ارز های دیجیتال هستند که به این افراد تریدر می گویند.
البته توجه داشته باشید که نوسان گیری در ارز های دیجیتال از ریسک بسیار بیشتری نسبت به سرمایه گذاری بلند مدت برخوردار است و انجام این کار نیازمند تجربه لازم، تخصص و روحیه ریسک پذیری بالا است.
توجه داشته باشید که نوسان گیری و یا Trading شاید کار پول سازی باشد اما آسان نیست و برای اینکه شما بتوانید از این روش برای کسب سود در بازار ارز های دیجیتال استفاده کنید باید فاکتورهایی را در نظر داشته باشید که در ادامه به بررسی برخی از آنها خواهیم پرداخت.
از روش های میانبر استفاده نکنید. افرادی که با تصور یک شبه ثروتمند شدن وارد دنیای ارز های دیجیتال می شوند و بر این باورند که از طریق راه های میانبر میتوانند به کسب سود قابل توجهی بپردازند علاوه بر اینکه وقت و تلاش بیهوده صرف میکنند، به طور کلی سرمایه خود را هم از دست میدهند و متحمل حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک ضرر و زیان میشوند. بنابراین توصیه می شود که اولویت را با یادگیری اصولی و کسب مهارت لازم قرار دهید.
زمان کافی برای یادگیری صرف کنید. اگر شما با فردی که سال ها در این زمینه فعالیت دارد صحبت کنید متوجه خواهید شد که این مهارت در چند هفته و یا حتی چند ماه به دست نمی آید و از آنجایی که بازار کریپتو کارنسی ثابت نیست، با گذشت زمان می توانید راه حل های مقابله با مشکلات را یاد بگیرید و اشتباهات را رفع کنید.
برای معاملات خود برنامه ریزی کنید. پس از آنکه دوره یادگیری شما به اتمام رسید قطعا برای شروع فعالیت باید استراتژی معاملاتی خود را تعیین کنید. توجه داشته باشید که هنگام ترید کردن زمان مناسبی برای فکر کردن و تصمیم گیری نیست. پس تلاش کنید که برنامه معاملاتی خود را از قبل تعیین کرده و آن را تست کنید سپس وارد معاملات واقعی شوید و در آن لحظه فقط براساس برنامه ریزی خود پیش روید.
معاملات قبلی خود را بررسی و تحلیل کنید. تریدرهای حرفه ای با بررسی معاملات قبلی خود از اشتباهاتشان درس می گیرند و پی می برند که با انجام چه کاری میتوانند ضرر خود را کاهش دهند. همچنین این اطلاعات را ثبت می کنند تا در صورت نیاز به آن مراجعه کنند و آن را بررسی نمایند.
علاقه به کار تریدینگ و نوسان گیری را در نظر بگیرید. اگر شما هم جزو آن دسته از افراد هستید که به فعالیت در این حوزه علاقه مند هستید باید در نظر داشته باشید که سرمایه عاطفی و ذهنی یک معامله گر بسیار با ارزش تر از سرمایه مالی اوست. بسیاری از افراد که آگاهی کامل و درک درستی ندارند، با از دست دادن سرمایه خود به طور کل از سرمایه گذاری کردن دست می کشند.
نکته: در حال حاضر صرافی های متعددی در سراسر جهان وجود دارد که خدمات گوناگونی مانند معاملات آتی یا اهرم دار و معاملات مارجین را ارائه می دهند و معامله گران می توانند با استفاده از آنها به کسب سود در ارزهای دیجیتال بپردازند اما با توجه به مسئله تحریم اکثر صرافی های خارجی از ارائه خدمات به کاربران مقیم ایران خودداری می کنند.
بنابراین برای اینکه بتوانید در بستری امن و مطمئن ترید کنید می توانید به بخش معرفی صرافی های ارز دیجیتال در اکادمی استیریک مراجعه کنید و با معتبر ترین و متداول ترین پلتفرم های خرید و فروش ارز های دیجیتال آشنا شوید.
استیکینگ و سود سپرده گذاری از ارزهای دیجیتال
یکی از روش های رایج کسب سود از حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک طریق ارزهای دیجیتال، سپرده گذاری و یا استکینگ (Staking) است.
این روش مشابه با هودل کردن است اما تفاوتی که در این میان وجود دارد آن است که سرمایه گذاران برای هودل کردن ارز مورد نظر را خریداری می کنند و در کیف پول های نرم افزاری و یا سخت افزاری برای بلند مدت نگهداری می کنند اما در روش استکینگ سرمایه گذار تصمیم میگیرد در ازای قفل کردن ارز ها در کیف پول پاداش و یا سود دریافت کند.
در این روش نمیتوانید ازادانه از سرمایه خود استفاده کنید چرا که سیستم مقدار مشخصی از سکه های مورد نظر را مسدود می کند تا به عنوان سیستم های امنیت بلاک چین مبتنی بر اثبات سهام (POS) فعال شود و بدین ترتیب پاداش مشخصی برای اعتبار سنجی خود کسب می کند و در نهایت با گذشت زمان ارز بیشتری به رمز ارز اضافه میشود.
در مکانیزم اثبات کار (POW)، بلاک های جدید با انجام عملیات ماینینگ یا استخراج تولید می شوند اما در مکانیزم اثبات سهام بر اساس عمل استکینگ بلاک جدید و تایید تراکنش انجام میشود.
فرایند استکینگ شامل نودهایی از شبکه است که کوین های شبکه بلاک چین را نگهداری می کند. در زمان تایید تراکنش ها، پروتکل شبکه به صورت اتفاقی و در بازه زمانی معین از میان استیکرها (Stakers) یک نود را به عنوان مسئول ایجاد بلاک جدید انتخاب می کند. در این سیستم هر گره ای که مقدار کوین بیشتری را داشته باشد، شانس بیشتری برای ایجاد بلاک جدید دارد.
به زبان ساده استکینگ به معنای دریافت سود در ازای نگهداری یک ارز دیجیتال است.
شبکه بلاک چین مانند هر شبکه دیگری مطابق پروتکل خود پاداش را محاسبه میکند. عموما شبکه های بلاک چین مبتنی بر اثبات سهام برای محاسبه سود و پاداش استکینگ فاکتور هایی را در نظر میگیرد. برخی از این فاکتورها عبارت است از:
- مقدار هایی که توسط نود ها ذخیره شده است.
- مدت زمان نگهداری ارز دیجیتال مورد نظر توسط نود چقدر است.
- مقدار کل کوین های ذخیره شده در شبکه چقدر است.
- نرخ تورم را نیز میتوان به عنوان یکی از فاکتور های اساسی در نظر گرفت.
کسب سود با تمرکز بر روی توکن های مستعد
بازار ارز های دیجیتال و دنیای کریپتوکارنسی در هر دو جهت نوسانات زیادی را به خود اختصاص میدهد. این نوسانات ممکن است شامل سود های کلان و باورنکردنی باشد و یا ضرر های وحشتناک برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشد.
ارز های رمز پایه به شما این امکان را میدهد که مقادیر کمی سرمایه گذاری کنید و کسب سود زیادی داشته باشید اما این بدان معنا نیست که هیچ ریسکی در این زمینه وجود ندارد. در حقیقت بیشتر سرمایه گذاران حرفه ای با تنوع بخشیدن به سبد دارایی های خود این ریسک را به حداقل میرساند.
تنوع بالا رمز ارزها برای مبادله و یا سرمایه گذاری باعث ایجاد سردرگمی برای افراد کم تجربه می شود. به همین منظور سرمایه گذاران برای انتخاب یک ارز باید پارامترهایی را در نظر بگیرند و با مفاهیم پایه ای اشنا و تسلط کامل داشته باشند.
تا اینجا احتمالا این سوال برای شما مطرح شده است که “چگونه توکن های مستعد رشد را تشخیص دهیم؟” از جمله فاکتور هایی که برای انتخاب یک ارز مستعد رشد در نظر داشته باشید عبارت است از:
رتبه مارکت کپ: اولین قدم برای انتخاب یک توکن ارزشمند بررسی رتبه مارکت کپ آن است. مارکت کپ یک رمز ارز از حاصل ضرب قیمت یک ارز بر تعداد حجم آن که در بازار در گردش است، به دست می آید. تمامی ارز ها براساس عدد مارکت کپ رتبه بندی می شوند و کل ارزشی که آن ارز در بازار دارد را نشان میدهد.
ارزهایی با رتبه بالاتر از حجم بیشتر و ریسک کمتری برخوردارند و مناسب افرادی است که برای سرمایه گذاری امنیت بالا و ریسک کم اولویتشان است.
حجم در گردش: حجم در گردش فاکتور مهم دیگری است که ارزش در گردش ان دارایی در بازار ارزهای دیجیتال را نشان میدهد و عاملی محسوب میشود که هر چه بیشتر باشد، ارز مربوطه را گزینه بهتری برای سرمایه گذاری تبدیل می کند.
تعداد کل رمز ارز عرضه شده: حداکثر عرضه به منظور تعداد کل ارزی است که در نهایت وارد شبکه می شود و براساس الگوریتم و قوانین تولید ان ارز هیچگاه امکان ندارد که بیشتر از مقدار تعیین شده در شبکه وجود داشته باشد. ارزی که حداکثر عرضه آن مشخص نباشد طرفداران کمتری دارد و با نزدیک شدن به حداکثر تعداد تعیین شده قسمت آن بالاتر می رود.
بلاک چین و فناوری: از دیگر پارامتر های مهم برای انتخاب حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک یک ارز برای کسب سود بلاک چین آن است. بلاک چین یک رمز ارز به عنوان قلب آن عمل می کند که کارکرد فنی ان از جمله امنیت، زمان ساخته شدن بلاک ها و… مشخص می کند.
مطالعه شناسنامه یا همان وایت پیپر ارز: شناسنامه یا همان (Whitepaper) یک ارز بیانگر تمام قوانین حاکم بر آن در کنار جزئیاتی مانند تیم توسعه دهنده و سرمایه گذاران اصلی و همچنین مزایا و معایب آن است. نقشه راه یک پروژه نشان میدهد که آینده قرار است چه اقداماتی برای بهبود پروژه صورت بگیرد.
در واقع منطق حکم میکند که یک سرمایه گذار پس از مشخص کردن میزان سرمایه خود با تعیین اهداف و انتظارات عقلانی تقریبا 10 ارز را انتخاب کند و با مقایسه نمودار ها و عملکرد یک ساله انها، یک یا چند ارز را به عنوان گزینه انتخاب کند.
تضمین سود با دنبال کردن اخبار فاندامنتال
یکی از مهمترین تحلیل های بازار که به بررسی دقیق اطلاعات موجود در خصوص یک ارز یا سهام می پردازد تحلیل حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک فاندامنتال (Fundamental Analysis یا بهاختصار FA) است. تیم توسعه دهنده و افرادی که از یک ارز حمایت می کنند از جمله مواردی است که در تحلیل بنیادی از اهمیت زیادی برخوردار است.
هدف از تحلیل فاندامنتال آن است که سرمایه گذاران متوجه شوند آیا این دارایی بیش از ارزش واقعی خود قیمت گذاری شده است یا ارزش آن بیش از قیمت فعلی است.
معیارهای تحلیل بنیادی صحیح در فضای ارزهای دیجیتال را به 3 دسته میتوان تقسیم کرد:
معیارهای پروژه: این معیارها عواملی مانند عملکرد تیم، وایت پیپر، اخبار و رویداد و نقشه راه آینده را در برمی گیرد و در قالب رویکردی علمی عمل میکند.
معیارهای بازار: میزان نقدینگی ارز دیجیتال و نحوه معامله آن از گذشته تا کنون و همچنین معیارهای اقتصادی در افزایش اعتبار و صحت تحلیل فاندامنتال موثر است.
معیارهای درون زنجیره ای: معیار وضعیت شبکه شامل هرگونه اطلاعاتی در مورد از پروژه بلاک چین ارز دیجیتال مورد نظر است و به معیار های خاص مربوط نمی شوند. این اطلاعات شامل تعداد تراکنش های یک ارز، ادرس های فعال و نرخ هش و میزان ارز استیک شده و… می باشد.
صبور باشید احساساتی عمل نکنید
سرمایه گذاری در حوزه ارز های دیجیتال ممکن است در بازه زمانی کوتاهی رشد چشمگیری داشته باشد اما توصیه میشود قبل از به خطر انداختن سرمایه خود، درک کاملی از پروژه مورد نظر داشته باشید و احساساتی عمل نکنید.
سرمایه گذاری های کوتاه مدت ممکن است راهی آسان برای به دست آوردن سود سریع باشد اما تجارت در مقیاس زمانی کوتاه نیازمند تجربه و تشخیص تفاوت های ظریف است.
بازارهای مالی مانند ارز های دیجیتال که بی ثبات هستند و نوسانات آن به صورت لحظه ای اتفاق می افتد می تواند انواع احساسات را در معامله گران بی تجربه ایجاد کند. معمولا در این نوع بازارها تصمیمی که در لحظه ممکن است صحیح به نظر برسد، اغلب ضرر و زیان شدیدی به همراه دارد. این صنعت ممکن است نوپا باشد اما توسط مردم پذیرفته شده است.
از جمله احساساتی که در بازار ارزهای دیجیتال موجب ضرر معامله گران و یا سرمایه گذاران است میتوان به فومو (ترس از دست دادن فرصت ها، هیجان و خوشحالی غیر منطقی، خیال پردازی و فاد (ترس، شک و عدم اطمینان) اشاره کرد. تمام عوامل موفقیت در بازار اکتسابی است و میتوان با تمرین مکرر و رفع اشتباهات به کسب سود در حوزه ارز های دیجیتال بپردازیم. بنابراین صبور باشید و به طور مستمر در حال یادگیری و آموزش باشید.
نتیجه گیری
آینده فناوری بلاک چین بسیار روشن است و کسانی که به دنبال ورود در بازار رمز ارزها هستند میتوانند از طریق یادگیری اصولی و تسلط بر تحلیل تکنیکال و فاندامنتال به کسب درآمد بپردازند. انتخاب یک روش مناسب بسته به دیدگاه سرمایه گذار و مدت زمانی که در نظر دارد و همچنین مطالعه و تحقیق قبل از انتخاب روش ها بسیار ضروری است و میتواند نقش بسزایی در کسب سود مستمر از بازار ارزهای دیجیتال داشته باشد.
💬 اگر شما هم در بازار ارزهای دیجیتال تجربه دارید، با یادداشت در بخش دیدگاه ها به ما بگویید که از چه روشی برای کسب سود در ارز دیجیتال استفاده کردهاید؟
مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای
یکی از مهم ترین مسائلی که در امور مالی و مدیریت دارایی ها بایستی مورد بررسی قرار گیرد، میزان ریسک یا خطر پذیری سرمایه گذاری ها می باشد. در واقع هر سرمایه گذار یا معامله گر، با هر بار سرمایه گذاری روی سهام و یا اوراق بهادار، ملزم به پذیرش ریسک می گردد. در این گونه شرایط می توان از مدل CAPM استفاده نمود که به قیمت گذاری کمک شایانی می کند و باعث کنترل ریسک می شود. در ادامه این مطلب به مدل CAPM و چگونگی استفاده از آن پرداخته شده است.
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای:
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (Capital Asset Pricing Model)، که به آن CAPM گفته می شود، در سال 1952 توسط مارکویتز توسعه داده شد و سپس توسط ویلیام شارپ بهبود یافت. مدل CAPM رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را بررسی می کند که برای بررسی ریسک اوراق مالی به کار برده می شود.
بنا بر مدل CAPM، نرخ بازده مورد انتظار یک پرتفوی، از جمع نرخ بازده بدون ریسک در بازار و پاداش ریسک حاصل از سرمایه گذاری محاسبه می گردد که بر این اساس، اگر بازده مورد انتظار به دست آمده با بازده مورد نیاز سرمایه گذار مطابقت نداشته باشد و یا بیشتر از آن نباشد، سرمایه گذاری صورت نمی گیرد.
مفهوم مدل CAPM:
این مدل بیان گر آن است که بازده مورد انتظار برای یک دارایی، به عوامل زیر وابسته می باشد:
- عامل اول، ارزش زمانی پول در شرایط بدون ریسک: این عامل بر اساس نرخ بازده بدون ریسک محاسبه می گردد و پاداش آن صرفا بر اساس گذر زمان دریافت می شود و هیچ ریسکی ندارد.
- عامل دوم، پاداش پذیرش ریسک سیستماتیک: این عامل با توجه به صرف ریسک بازار (مازاد بازده بازار)، بررسی می گردد که بازار برای پذیرش یک واحد از ریسک سیستماتیک، علاوه بر پاداش به تعویق انداختن مصرف پول به سرمایه گذار می دهد.
- عامل سوم، مقدار ریسک سیستماتیک: این عامل بر اساس متغیر بتا مورد بررسی قرار می گیرد که در آن مقداری از ریسک سیستماتیک یک دارایی خاص نسبت به ریسک سیستماتیک پرتفوی بازار می باشد.
فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای:
برای محاسبه مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، فرمول زیر توسط دانشمندان ارائه شده است:
فرمول مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای
که در آن:
Ra بازده مورد انتظار سرمایه گذاری دارایی a
Rrf نرخ بازدهی بدون ریسک
Ba ضریب بتا یا معیار ریسک سیستماتیک دارایی
Rm بازده مورد انتظار بازار
هدف از ارائه این فرمول، قیمت گذاری دارایی ها بر اساس ریسک آنها می باشد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله اختیار معامله را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
مشکلات و نواقص مدل CAPM
مشکلات و نواقص مدل CAPM:
مانند تمام نظریه هایی که وجود دارد، این مدل اقتصادی نیز در طول گذر زمان بارها تحت آزمایش قرار گرفته است و دارای نواقصی می باشد که در طول زمان شناسایی شده اند. بر این اساس مشخص شد که با این روش، نتایج همیشه حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک درست نمی باشند و در برخی مواقع امکان بروز خطا وجود دارد.
پژوهشگران این زمینه نقد های زیادی به این مدل قیمت گذاری وارد کرده اند برای مثال می توان به متغیر بتا اشاره نمود که نشان دهنده درجه حساسیت دارایی نسبت به نوسانات بازار می باشد که میزان ریسک را با نوسان قیمت سهام بررسی می کند اما این دوره انتخاب شده برای تعیین نوسان، استاندارد نمی باشد زیرا بازده و ریسک دارای توزیع یکنواخت نیستند.
همچنین انتقاد دیگری که به این مدل وارد می شود این است که جریان های نقدی آینده را می توان تخمین زده و ارزش دارایی ها را حساب نمود و اگر در این مورد، سرمایه گذار بتواند تخمین درستی برای بازگشت آینده سهام بزند، استفاده از مدل CAPM ضرورتی ندارد.
دلیل استفاده از مدل CAPM:
حال این سوال پیش می آید که چرا با وجود این عیوب و نواقص، بایستی از این مدل استفاده نمود؟ در واقع می توان گفت که با گذر زمان و نمایان شدن کاستی های این مدل، CAPM هنوز هم به صورت گسترده دارای کاربرد های زیادی است و محبوبیت خاصی دارد. استفاده از این مدل بسیار آسان بوده و دید نسبتا خوبی از ارزش سهام و اوراق به سرمایه گذار می دهد.
در نتیجه می توان گفت که سرمایه گذاران هنوز هم دارایی های سرمایه ای خود را با استفاده از مدل CAPM قیمت گذاری می کنند و از این طریق می توانند ارزیابی قابل قبولی از آینده سرمایه گذاری های خود کسب نمایند.
نتیجه گیری:
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا CAPM، بر اساس فرضیه هایی در مورد رفتار سرمایه گذاران، میزان توزیع ریسک و اصول بازار بنا شده است که ممکن است تمام آنها با واقعیت امر تطابق نداشته باشند. اما با این وجود نیز میتوان از آن به منظور درک رابطه بین ریسک و سود سرمایه گذاری استفاده نمود تا از این طریق بتوان تصویر روشن تری از آینده به دست آورد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله بازار معاملات فارکس را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما