انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس


بانکداری سرمایه گذاری چیست و چه نقشی در بازار سرمایه دارد؟

بانکداری سرمایه گذاری

بانکداری سرمایه گذاری با استفاده از ابزارهایی مانند پذیره‌نویسی اوراق، سرمایه لازم را برای اجرای طرح‌ها و پروژه‌ها فراهم می‌کند. به همین دلیل است که در ایران به بانک‌های سرمایه‌گذاری (Investment Banks) یا شرکت تامین سرمایه گفته می‌شود.

بانکداری سرمایه گذاری (Investment Banking) چیست؟

بانکداری سرمایه گذاری معادلی فارسی برای مفهوم Investment Banking است که در ایران، به شرکت‌های فعال در این حوزه «شرکت‌های تامین سرمایه‌» می‌گویند. یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های شرکت‌های تامین سرمایه این است که اوراق بهاداری از قبیل سهام و اوراق مشارکت را از یک سازمان یا نهاد دیگر می‌خرند (یا متعهد به خرید این اوراق می‌شوند) و این اوراق را به‌صورت خرد دوباره به سرمایه‌گذاران دیگر می‌فروشند.

به این ترتیب، شرکت‌های تامین سرمایه مانند چرخدنده‌ای عمل می‌کنند که بین سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر قرار می‌گیرد و ارتباط بین این دو را ساده‌تر می‌کند. در حالت کلی، یک شرکت یا سازمان زمانی سراغ شرکت‌های تامین سرمایه یا همان بانک‌های سرمایه‌گذاری می‌رود که نیاز داشته باشد اوراق بهادار جدیدی منتشر کند و به فروش برساند.

تفاوت بانک سرمایه گذاری با بانک معمولی چیست؟

از این توضیح کوتاه مشخص است که بانک‌های سرمایه‌گذاری کارشان با بانک‌های معمولی فرق دارد؛ بانک‌های معمولی پول‌ در گردش را به صورت سپرده جذب می‌کنند و به اعتبار همین سپرده‌ها به متقاضیان وام پرداخت می‌کنند. اما بانک‌های سرمایه‌گذاری یا شرکت‌های تامین سرمایه کار اصلی‌شان انتشار اوراق بهادار به منظور تامین سرمایه مورد نیاز شرکت‌ها و سازمان‌های بزرگ است. خوب است به این نکته هم اشاره کنیم که به این شرکت‌ها «موسسات تامین مالی» هم گفته می‌شود.

شرکت‌های تامین سرمایه فعالیت مهم دیگری هم انجام می‌دهند و آن ارائه مشاوره برای افزایش منابع مالی شرکت‌ها است. یعنی اگر شرکت یا نهادی نیاز به سرمایه داشته باشد ولی نداند که بهترین روش برای تامین سرمایه مورد نیازش چیست، سراغ شرکت‌های تامین سرمایه می‌رود از متخصصان مالی این شرکت‌ها مشورت می‌گیرد.

نقش‌ها و وظایف بانک‌های سرمایه‌گذاری

به‌طور کلی می‌توانیم بگوییم شرکت‌های تامین سرمایه ۳ وظیفه یا نقش اصلی دارند؛ تامین مالی شرکت‌ها، مدیریت دارایی و مشاور سرمایه‌گذاری. در این قسمت این ۳ نقش را به اختصار مرور می‌کنیم.

شرکت تامین سرمایه در نقش تامین مالی شرکت‌ها

مهم‌ترین وظیفه شرکت‌های تامین سرمایه این است که برای شرکت‌های متقاضی سرمایه، اوراق بهادار جدید منتشر کنند و این اوراق را در بازار سرمایه به فروش برسانند. اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم، باید فعالیت اصلی شرکت‌های تامین سرمایه را به ۲ بخش تقسیم کنیم:

  • انتشار اوراق بهادار در بازار اولیه بورس (مانند عرضه‌ اولیه سهام شرکت‌ها، عرضه اوراق مشارکت برای اولین بار و غیره)
  • بازارگردانی اوراق و سهام در بازار ثانویه

پس اگر شرکتی، چه دولتی باشد چه خصوصی، به منابع مالی نیاز داشته باشد، می‌تواند به شرکت‌های تامین سرمایه مراجعه کند.

موضوع انتشار و عرضه اوراق بهادار جدید یکی از مهم‌ترین نقش‌های شرکت‌های تامین سرمایه است. مثلا شرکت‌های بزرگ و کوچکی که می‌خواهند وارد بورس شوند باید ابتدا سراغ یکی از شرکت‌های تامین سرمایه بروند تا کارشناسان ارزشیابی شرکت تامین سرمایه، ارزش کل شرکت متقاضی را مشخص کنند. این ارزش مبنایی خواهد بود برای تعداد و قیمت کل سهام شرکت متقاضی. همچنین بر همین مبناست که تعداد انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس و قیمت سهام قابل عرضه در بورس در روز عرضه اولیه مشخص می‌شود.

نکته: شرکتی که نیازمند تامین منابع مالی باشد «ناشر اوراق بهادار» است و شرکت تامین سرمایه واسطه‌ای است که این اوراق را به سرمایه‌گذاران می‌فروشد و منابع حاصل را در اختیار ناشر اوراق می‌گذارد.

شرکت تامین سرمایه در نقش مدیریت دارایی

یکی دیگر از فعالیت‌های مهم شرکت‌های تامین سرمایه مدیریت دارایی برای شرکت‌های دیگر است. همچنین ممکن است این مدیریت دارایی به شکل مدیریت صندوق‌های سرمایه‌گذاری (صندوق‌های درآمد ثابت، صندوق‌های مختلط و صندوق‌ سرمایه‌گذاری در سهام) باشد. همان‌طور که می‌دانید این صندوق‌ها زیر نظر سازمان بورس و اوراق بهادار قرار دارند.

شرکت‌های تامین سرمایه کارشناسانی دارند که در حوزه‌های مختلف بازار سرمایه تخصص دارند. این شرکت‌ها با تکیه بر دانش و تجربه این افراد می‌توانند استراتژی‌های مختلفی برای مدیریت منابع مالی تدوین کنند و در شرایط مختلف از استراتژی‌های متفاوتی بهره بگیرند. به این ترتیب شرکت‌های تامین سرمایه این امکان را دارند که سرمایه‌گذاری‌هایی با کمترین ریسک و بیشترین بازده انجام بدهند.

به همین دلیل است که صندوق‌های سرمایه‌گذاری، اگر زیر نظر یک شرکت تامین سرمایه معتبر فعالیت کنند، می‌توانند یکی از مناسب‌ترین گزینه‌های سرمایه‌گذاری برای افراد عادی باشند؛ افرادی که تخصصی در حوزه سرمایه‌گذاری ندارند و کارشان چیز دیگری است.

شرکت‌های تأمین سرمایه در نقش مشاور سرمایه گذاری

بانکداری سرمایه گذاری یا شرکت‌های تامین سرمایه گاهی ممکن است مدیریت منابع مالی را به‌طور مستقیم در اختیار نداشته باشند، بلکه به طور غیرمستقیم و در نقش مشاور در انجام این کار به سازمان‌ها و نهادهای دیگر کمک کنند. مشاوره سرمایه گذاری سومین نقش مهم شرکت‌های تامین سرمایه است. در واقع سازمان‌ها و نهادهای متقاضی مشاوره از دانش و مهارت شرکت‌های تامین سرمایه استفاده می‌کنند تا بتوانند سرمایه‌گذاری‌های بهتری انجام بدهند. سازمان‌ها و شرکت‌هایی که انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس برای مشاوه به شرکت‌های تامین سرمایه مراجعه می‌کنند، می‌توانند با تکیه بر تخصص این شرکت‌ها، استراتژی‌های بهتری برای توسعه انتخاب کنند و ارزش شرکت را به‌شکل قابل قبول ارتقا بدهند.

ممکن است همکاری یک شرکت یا سازمان با شرکت تامین سرمایه همکاری بلندمدتی باشد و شرکت تامین سرمایه همواره در نقش مشاور کنار شرکت متقاضی حضور داشته باشد و این شرکت را برای سرمایه‌گذاری‌های آینده و مسیری ‌که می‌تواند در پیش بگیرد یاری کند. شرکت‌های تامین سرمایه در نقش مشاور سرمایه‌گذاری در درازمدت نه فقط برای شرکت‌های مشاوره‌پذیر، بلکه برای کل بازار سرمایه و توسعه هرچه بیشتر آن مفید باشند.

به‌طور کلی می‌توان گفت شرکت‌های تامین سرمایه در حوزه‌های زیر مشاوره ارائه می‌کنند؛

  • روش بهینه برای تامین مالی (مبلغ منابع مورد نیاز، زمان‌بندی تامین مالی و …)
  • پیشنهاد روش و زمان‌بندی مناسب برای عرضه اوراق بهادار
  • قیمت‌گذاری روی اوراق بهاداری که ناشر می‌خواهد عرضه کند
  • ثبت اوراق بهادار و دریافت مجوز عرضه
  • ادغام، تملک و تجدید ساختار مالی و سازمانی شرکت‌ها
  • مدیریت ریسک
  • سرمایه‌گذاری
  • زمینه‌های دیگر

شرکت‌های تامین سرمایه در ایران

خوب است بدانیم در حال حاضر ۹ شرکت تامین سرمایه در ایران فعالیت می‌کنند که فهرست آن‌ها از این قرار است: تامین سرمایه امید، تامین سرمایه امین، تامین سرمایه بانک مسکن، تامین سرمایه بانک ملت، تامین سرمایه تمدن، تامین سرمایه سپهر، تامین سرمایه کاردان، تامین سرمایه لوتوس پارسیان، تامین سرمایه نوین.

نکته: با جست‌وجوی نام این شرکت‌ها در لینک زیر می‌توانید صفحه اصلی هر کدام را پیدا کنید و ببینید. در وبسایت هر کدام از این شرکت‌ها می‌توانید ببینید که هر کدام از این شرکت‌های تامین سرمایه مدیریت کدام صندوق‌های سرمایه‌گذاری (درآمد ثابت، مختلط و سرمایه‌گذاری در سهام) را به عهده دارند.

درآمد شرکت های تامین سرمایه از کجا می‌آید؟

شرکت‌های تامین سرمایه در ازای خدماتی که ارائه می‌دهند دستمزد می‌گیرند. مثلا وقتی به شرکت یا سازمانی درمورد مدیریت دارایی‌هایشان مشاوره می‌دهند، این کار را در ازای دریافت حق مشاوره انجام می‌دهند. اما مهم‌ترین درآمد این شرکت‌ها ناشی از پذیرش ریسک‌های مالی در فرایند پذیره‌نویسی انواع اوراق بهادار است.

شرکت‌های تامین سرمایه برای پذیره‌نویسی اوراق (انتشار و فروش اوراق بهادار برای اولین بار) و بازارگردانی این اوراق (واسطه‌گری برای خرید و فروش اوراق بهادار پذیره‌نویسی‌شده در بازار ثانویه) کارمزد دریافت می‌کنند. سازمان بورس و اوراق بهادار هم تعیین‌کننده میزان کارمزدی است که این شرکت‌ها برای پذیره‌نویسی و بازارگردانی اوراق دریافت می‌کنند. به‌طور کلی درآمدهای شرکت‌های تامین سرمایه را می‌توان به شکل فهرست زیر خلاصه کرد:

  • درآمدهای ناشی از تعهد پذیره‌نویسی یا کارمزد تعهد پذیره‌نویسی (انتشار اوراق در بازار اولیه)
  • درآمدهای ناشی از خدمات بازارگردانی اوراق بهادار (در بازار ثانویه)
  • درآمدهای مربوط به ارائه مشاوره برای عرضه و پذیرش
  • درآمدهای معامله و مبادله به حساب خود و سرمایه‌گذاری با سرمایه شرکت (فعالیت‌هایی که شرکت با سرمایه خودش انجام می‌دهد)
  • درآمدهای مربوط به مدیریت دارایی‌ها (مانند مدیریت صندوق‌های سرمایه‌گذاری)

نکته یک: منظور از اصطلاح «پذیره‌نویسی» فرایندی است که طی آن سرمایه‌گذاران (مانند فعالان بورسی) اوراق بهادار را از ناشر (شرکتی که به دنبال جذب سرمایه است) یا نماینده قانونی آن خریداری می‌کند.

نکته ۲: منظور از «تعهد پذیره‌نویسی» این است که اگر طی دوره تعیین‌شده برای پذیره‌نویسی، اوراق بهادار مذکور فروش نرود، شخص ثالث (شرکت تامین سرمایه) تعهد دارد که باقیمانده اوراق را بخرد.

آیا امکان ورود شرکت‌های تأمین سرمایه به بورس وجود دارد؟

بله. در حال حاضر از میان ۹ شرکت تامین سرمایه ایرانی، سهام ۶ شرکت در بورس معامله می‌شود؛ تامین سرمایه ملت (با نماد تملت)، تامین سرمایه سپهر (با نماد وسپهر)، تامین سرمایه لوتوس پارسیان (با نماد لوتوس)، تامین سرمایه امین (با نماد امین)، تامین سرمایه امید (با نماد امید) و تامین سرمایه نوین (با نماد تنوین). قرار است در آینده نزدیک هم سهام یک شرکت تامین سرمایه دیگر هم در بورس عرضه شود.

به‌طور کلی شرکت‌های تامین سرمایه در ایران با بانکداری سرمایه گذاری به‌صورت سهامی خاص تاسیس می‌شوند، اما می‌توانند وارد بورس هم بشوند. این شرکت‌ها برای ورود به بورس، مانند هر شرکت غیربورسی دیگری، باید ابتدا از سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شوند و سپس مراحل پذیره‌نویسی و ورود به یکی از بازارهای بورس یا فرابورس را طی کنند (و اصطلاحا عرضه اولیه شوند).

جمع‌بندی

شرکت تامین سرمایه غول‌هایی هستند که با توسعه ابزارهای نوین مالی این امکان را ایجاد می‌کنند که رابطه بین سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر هرچه ساده‌تر و سریع‌تر باشد. این شرکت‌ها علاوه بر اینکه امکان انتشار و فروش اوراق بهادار جدید را ایجاد می‌کنند، از طریق ارائه مشاوره‌های مالی به شرکت‌ها کمک می‌کنند که ساختارهای مالی و سازمانی‌شان را بهبود ببخشند و بهترین روش را برای توسعه و جذب سرمایه (تامین مالی) در پیش بگیرند.

قوانین پیچیده مانع توسعه سبدگردان‌ها

قوانین پیچیده مانع توسعه سبدگردان‌ها

عموم جامعه با هدف حفظ ارزش پول، افزایش ثروت و دستیابی به سطح رفاه بالاتر، همواره در پی‌یافتن گزینه‌های مناسب سرمایه‌گذاری هستند. سرمایه‌گذاری در بورس یکی از این گزینه‌هاست که علیرغم پتانسیل‌های بسیار، برای بسیاری مردم هنوز ناشناخته‌ است. با توجه به اینکه در بازار سرمایه پول و سهام (دارایی‌های با نقد شوندگی بسیار بالا) معامله می‌شود و قاعدتا هر سرمایه‌گذاری با تلاش زیاد منابعی را برای سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه مهیا کرده است، بنابراین عقل سلیم حکم می‌کند که سرمایه‌گذاران از طریق شركت‌ها‌ی رسمی و دارای مجوز فرآیند مدیریت دارایی‌ها را انجام دهند.
یکی از این شركت‌ها دارای مجوز از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار سبدگردان‌ها هستند که عمری کمتر از 10 سال دارند. سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد ماهر در امر سرمایه‌گذاری بر اساس خصوصیات، سطح ریسک‌پذیری و سرمایه هر سرمایه‌گذار، سبدی مناسب او تشکیل داده و به صورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت می‌کند. البته سبدگردان‌ها با توجه به انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس شرایط کشور و بازار سرمایه با دغدغه‌هایی مانند طولانی بودن فرآیند اخذ کدهای سبدگردانی تا قوانین سخت‌گیرانه برای مجوز فعالیت روبه‌رو است.
با توجه به این موضوع گفت‌وگویی با مهدی شبانی، مدیرعامل سبدگردان سهم آشنا انجام داده‌ایم تا با فعالیت و دغدغه‌های این شركت‌های نوپا در بازار سرمایه بیشتر آشنا شویم.

بسیاری از مردم با فعالیت سبدگردان‌ها آشنا نبوده و آنها را با صندوق‌های سرمایه‌گذاری اشتباه می‌گیرند، مشکل کار چیست؟


در کشورهای توسعه یافته بیش از 50 درصد افراد دارایی‌های خود را در بازار سرمایه، سرمایه‌گذاری می کنند و برای سرمایه‌گذاری نیز به صورت غیر مستقیم عمل کرده و به سراغ سبدگردان‌ها و صندوق‌های سرمایه‌گذاری رفته و یا این خدمات را از بانک‌های خود دریافت می‌کنند. اما در ایران این عدد بسیار کمتر است که اگر کدهای فعال، سهام کارگری و ترجیحی در نظر گرفته شوند ممکن است حدود 15 درصد جمعیت کشور را شامل شود، البته این افراد ممکن است در یک مقطع زمانی سهامی به آنها تعلق گرفته و پس از آن دیگر سراغ معامله در بازار سرمایه نرفته‌ باشند. متاسفانه سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ما و خدمات مرتبط با این موضوع در بین عموم مردم جامعه ما ناشناخته مانده است. در ایران هنوز این فرهنگ رخ نداده که عموم مردم منابع خود را وارد بازار سرمایه کنند. البته باید گفت عمر سبدگردان‌ها کمتر از 8 سال بوده و بیشتر سبدگردان‌ها در 3 سال اخیر مجوز فعالیت گرفته‌اند. بنابراین تا همه افراد فعال در بازار با فعالیت سبدگردان‌ها آشنا شوند ممکن است کمی زمانبر باشد.


درخصوص نحوه سرمایه‌گذاری در سبدگردان‌ها توضیح دهید؟


شرکت سبدگردان شرکتی است که سرمایه‌گذار به آن اجازه می‌دهد تا منابع او را با تشکیل سبدی از سهام در اوراق بهادار سرمایه‌گذاری کند. در حال حاضر سبدگردان‌ها 2 ابزار بیشتر ندارند. قرارداد سبدگردانی که با شخص سرمایه‌گذار منعقد می‌شود و شرکت سبدگردان به وکالت از او سرمایه‌گذاری می‌کند و در ازای آن کارمزد دریافت می‌کند. در حالت دوم صندوق‌های سرمایه‌گذاری درآمد ثابت بوده که عمدتا مشتریان آنها بانک‌ها هستند، اما صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام ریسک‌های خاص خود را دارند. انواع دیگر صندوق‌های سرمایه‌گذاری که وجود دارد که عموما فعالیت بازارگردانی انجام می‌دهند و اصولا سهامدارانش سهامدار عمده شركت‌ها هستند. در واقع باید گفت در حال حاضر در دوران کودکی این صنعت هستیم ولی به مرور زمان این شركت‌ها می‌توانند در بازار شناخته شده و افراد بیشتری جذب این شركت‌ها شوند.

فرهنگ سازی برای استفاده از این خدمات را باید چگونه انجام دهیم؟


به شخصه اعتقاد به فرهنگ‌سازی با مفاهیم رایج آن ندارم چرا که اگر سازوکارهای اقتصاد درست تعریف شود فرهنگ نیز شکل می‌گیرد. فرهنگ‌سازی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد طوری زندگی کنند که پس اندازی داشته باشند که آنگاه فکر می‌کنند که این پس‌انداز را کجا و چگونه سرمایه‌گذاری کنند و بهترین سرمایه‌گذاری نیز از طریق بازار سهام و یا بانک‌هاست که دوباره وارد چرخه اقتصادی شده و صرف تأمین مالی بنگاه‌ها شود. در حال حاضر پایه کار فراهم نیست و قشر خاصی مازاد سرمایه خود را در بازار سرمایه، سرمایه‌گذاری می‌کنند. بخشی از این امر نیز مربوط به وضعیت اقتصادی خانوارها به عنوان دارندگان اصلی منابع مالی است.

آیا نباید با اعتماد سازی فرهنگ درست را آموزش داد؟


یکی از موارد اعتماد‌سازی همان مجوز سازمان بورس و اوراق بهادار است و موضوع دیگر اینکه ضامن صندوق با درآمد ثابت بانک است. البته رزومه شركت‌ها نیز این اعتماد را فراهم کرده، اما وقتی که این صنعت جوان است قطعا زمان خواهد برد تا رزومه‌ای مناسب و قابل اعتماد ایجاد شود.

در برخی موارد به‌دلیل ناآگاهی افراد از خدماتی مانند سبدگردان‌ها و دیگر نهادها از تحلیل‌های اشخاص ناآگاه استفاده می‌کنند و این موجب ضررشان شده و در نهایت از این بازار فرار می‌کنند که موجب دفع منابع می‌شود، به نظر شما راهکار حل این مشکل چیست؟


نهاد مالی که بتواند این منابع راهدایت کند به اندازه کافی وجود ندارد، به طور مثال همه افراد می‌دانند برای بازکردن حساب بانکی باید به بانک مراجعه کنند و شعبات بانک‌ها نیز بسیار زیاد در سطح شهرها وجود دارد، اما اولین صندوق در کشور ما در سال 86 راه اندازی شد که 11 سال از عمر این صندوق‌ها می‌گذرد. در کشورهای توسعه یافته بانک‌ها خدمات صندوق‌ها را نیز ارائه می‌دهند اما در ایران اینگونه نیست، اگر فردی نقدینگی داشته اما دانش لازم را ندارد و بخواهد در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری کند اولین جایی که مراجعه می‌کند کارگزاری است و زمانی که به مسئول پذیرش کارگزاری مراجعه می‌کند آن مسئول به جای اینکه به او بگوید چه سهمی بخرد، باید با راهنمایی درست فرد را با فعالیت سبدگردان‌ها و دیگر نهادهای مشابه آشنا کند تا چنین مشکلاتی به وجود نیاید، البته به شرطی که نهادهای مربوطه به اندازه کافی وجود داشته باشد، اما در حال حاضر تنها 13 شرکت سبدگردان مجوز فعالیت دارند.

با توجه به اندازه بازار سرمایه کشورمان آیا این تعداد سبدگردان باید بیشتر شود؟


اینطور بگویم که خیلی از مدیران عامل شركت‌ها هنوز سبدگردان‌ها را نمی‌شناسند و از فعالیت آنها اطلاعی ندارند، حتی شركت‌های بزرگی هستند که قابلیت آمدن در بازار سرمایه را دارند اما هنوز این نهاد مالی را نمی‌شناسند. در مورد تعداد بهینه این شركت‌ها در بازار طبیعتا بهترین مکانیزم عرضه و تقاضاست. یعنی در صورتی که تعداد این انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس شركت‌ها بیش از ظرفیت و کشش بازار باشد طبیعتا بخشی از آنها از بازار خارج می‌شوند که البته به نظر می‌رسد ما تا آن نقطه فاصله زیادی داریم.

به نظر شما راه حل این مشکل چیست؟


سازمان بورس و اوراق بهادار باید به عنوان نهاد حاکمیتی فرهنگ سازی‌های لازم را انجام دهد و بهتر است این موضوع از آموزش و پرورش به خصوص در سطح دبیرستان آغاز شود که اگر دانش‌آموزان پس‌اندازی دارند نحوه سرمایه‌گذاری و این که کجا سرمایه‌گذاری کنند را یاد بگیرند.

قانون جدیدی ابلاغ شده که طی این ابلاغیه سبدگردان‌ها نمی‌توانند بیش از حد خاصی دارایی بخرند. نظر شما در این خصوص چیست؟
سبدگردان‌ها ضریب کفایت سرمایه دارند و ملزم هستند تا این ضریب را محاسبه و به سازمان بورس اعلام کنند. اگر به میزان A ریال دارایی‌های تحت مجموعه خود دارند باید نیروی تخصصی نیز برای آن در نظر بگیرند و اگر دارایی مجموعه از یک میزان خاصی بیشتر شد نیز باید افزایش سرمایه دهند که البته در حال حاضر طبق قانون تا 10 میلیارد تومان پیش‌بینی شده است و برای دارایی بیشتر از این مقدار قانونی وجود ندارد.

در قانون نویسی نگاه بلند مدت وجود ندارد؟

آیا سازمان بورس بر روی دارایی‌های تحت مدیریت سبدگردان‌ها اعلام نظر می‌کند؟


بر روی ترکیب سبدها محدودیت وجود دارد ولی بر پرتفوی خیر. البته سازمان بورس و اوراق بهادار سیستم‌های سبدگردان‌ها را نظارت می‌کند و اگر قوانین رعایت نشود اخطار می‌دهد.

آیا به نظر شما این نظارت درست انجام می‌شود؟


زمانی‌که سرمایه‌گذار فرم سنجش ریسک را پر می‌کند ولی سبدگردان پرتفوی آن را کمتر یا بیشتر از ریسکش درنظر بگیرد سازمان بورس اخطار می‌دهد و این به نظر من درست است که سبدگردان به سرمایه‌گذار نباید بیش از ریسک اعلام شده ریسک تحمیل کند.

چالش‌های سبد گردان‌ها چیست؟


یکی از مشکلاتی که در بازار سرمایه کشور داریم این است که همواره در حال تدوین مقررات هستیم و این مقررات‌ها زیاد و خسته کننده شده است و بعضا برخی از این قوانین با اصلاحیه‌های فراوان موجب سردرگمی می‌شوند. به نظر من باید نهادی انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس تحت عنوان مدیریت دارایی تشکیل شود که مدیر دارایی باشیم نه مدیر پرتفوی، اما به‌دلیل اینکه مجوز سبدگردان‌ها از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت می‌شود سازمان اجازه نمی‌دهد در خارج از اوراق بهادار سرمایه‌گذاری کنیم و این محدودیت برای سبدگردان‌هاست. در کشورهای توسعه‌یافته سبدگردان‌ها انواع دارایی را می‌توانند مدیریت کنند و برای افراد پر ریسک پرتفویی از همه نوع دارایی حتی آثار هنری نیز خریداری می‌کنند. در حال حاضر ابزارهایی که سبدگردان‌ها بتوانند استفاده کنند کم است، به طور مثال صندوق زمین و ساختمان به آن مفهوم وجود ندارد. گزینه‌های سرمایه‌گذاری سبدگردان‌ها محدود بوده و اگر سبدگردان منصف باشم به سرمایه‌گذار خواهم گفت که همه سرمایه خود را به سبد تخصیص ندهد چرا که نمی‌توانیم تنوع دارایی مناسب برای سرمایه‌گذار انجام دهیم. یکی دیگر از مشکلات سبدگردان‌ها این است که مجوز این شركت‌ها یک‌ساله بوده و زمانی که مثلا در اواخر سال سرمایه‌گذاری بخواهد قرارداد با سبدگردان منعقدکند دچار مشکل می‌شویم و همین موضوع خود موجب بی اعتمادی سرمایه‌گذار به این شركت‌ها خواهد شد،‌ چرا که در شرایط عدم اطمینان اقتصادی این قوانین دست و پاگیر مشکل را مضاعف می‌کنند.

حداقل سرمایه یک سرمایه‌گذار برای استفاده از خدمات سبدگردانی چقدر است؟


سیاست هر سبدگردان جهت حداقل دارایی برای تشکیل سبد متفاوت است.

آیا سبدگردان‌ها تضمین سوددارند؟


خیر، شركت‌های سبدگردان تضمین سود ندارند. تنها جایی که سود مشخص به سرمایه‌گذار اعلام می‌شود صندوق‌های با درآمد ثابت است.

کارمزد سبدگردان‌ها چگونه محاسبه می‌شود؟


اگر منظور کارمزد از قراردادهای سبدگردانی است عموما شامل درصدی از کل ارزش سبد به علاوه یک کارمزد موفقیت در صورت عبور از میزان خاصی از بازدهی است.

نحوه دریافت کد سبدگردانی چگونه است؟


کد سبدگردانی برای سرمایه‌گذار بعد از ارسال مدارک از سوی شرکت سبدگردان به سمات صادر می‌شود و یکی از این مدارک ارسالی قرارداد منعقد شده بین سرمایه‌گذار وشرکت سبدگردان است.

چرا این فرآیند دریافت کد طولانی است؟


فرآیند دریافت کد سبدگردانی معمولا بیش از 5 روز زمان می‌برد، در صورتی که فرآیند اخذ کد سهامداری 2 روز بیشتر زمان نمی‌برد. اخذ کد برای سرمایه‌گذار خارجی نیز بسیار طولانی است این فرآیند از سوی شرکت سپرده‌گذاری مرکزی صورت می‌گیرد و من دلیل طولانی بودن آن را نمی‌دانم.

آیا این فرآیند طولانی اخذ کد سبدگردان موجب نخواهد شد تا در شرایطی که بازار رونق دارد و فردی تصمیم به سرمایه‌گذاری می‌گیرد تا زمانی که کد آن صادر شود روال بازار تغییر کند؟


بله دقیقا به همین صورت است، زمانی که سرمایه‌گذار آورده نقدی می‌آورد تا زمان اخذ کد نمی‌توان خرید و یا فروشی انجام داد و بدترین حالت زمانی است که سرمایه‌گذار پرتفوی خود را در اختیار سبدگردان قرار می‌دهد و براساس ارزش روز ارزش گذاری می‌شود اما تا زمان صدور کد سبدگردانی ممکن است این ارزش تغییر کند.

وجود سبدگردانی غیررسمی یکی دیگر از مشکلات اساسی سبدگردان‌ها است که این خدمات علاوه برضد فرهنگ سازی در حوزه حرفه‌ای بازارسرمایه، ‌منجر به توسعه سبدگردانی غیررسمی می‌شود، نظر شما در این زمینه چیست و برای بهبود این مسئله چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟
دریافت مجوز برای فعالیت سبدگردان‌ها بسیار سخت است، از ساختمان آن گرفته تا نیروی انسانی سازمان بورس محدودیت قائل شده و اظهار نظر می‌کند. در چنین فضایی افرادی هم هستند که بدون داشتن مجوز اقدام به مدیریت دارایی برای برخی افراد می‌کنند و در مواردی از سبدگردان‌ها منابع تحت مدیریت و درآمد بیشتری دارند، این افراد نه مجوز فعالیت دارند و نه دفتر در منطقه خوب بلکه به واسطه اعتبار و عملکردشان توانسته‌اند این چنین فعالیت کنند و برخی افراد به آنها اعتماد می‌کنند و قراردادی هم بین این افراد منعقد نمی‌شود. از سوی دیگر نهاد ناظر زمانی مجوز می‌دهد که افرادی دارای مدرک سبدگردان استخدام شوند و بیشتر افراد صرفا این مدارک را دارند ولی تجربه لازم را نداشته و این خود موجب ضرر به شرکت می‌شود و ممکن است افرادی باشند که مدرک سبدگردانی ندارند ولی توانایی لازم در این زمینه را دارند. یکسری قوانین حالت ظاهری داشته که باید رعایت شوند و همین موضوع به صنعت سبدگردانی آسیب می‌رساند.

آیا سازمان می‌تواند بر روی افرادی که غیر مجاز سبدگردانی انجام می‌دهند نظارت کند؟


سازمان بر روی شركت‌هایی که مجوز فعالیت دارند نظارت داشته و طبیعتا باید بتواند بر روی اشخاص نظارت داشته باشد ولی مکانیزم اجرایی برای این امر وجود ندارد.

یکی از اصلی‌ترین مشکلات، بحث نرم افزار سبدگردانی است، ولی این سرویس‌ها و نرم‌افزارها، به قوت و خوبی صندوق‌ها نیست. نظر شما در این زمینه چیست؟


شركت‌هایی که در حوزه بازار سرمایه نرم‌افزار ارائه می‌کنند اولویت اول آنها سبدگردان‌ها نبوده، چرا که خدمات دیگر با درآمدهای بیشتر در این حوزه وجود دارد و این نرم‌افزارها صرفا جهت راه اندازی اولیه درنظر گرفته شده است. سبدگردان‌ها در گرفتن گزارش‌های تکمیلی به خصوص بازدهی مشکل دارند زمانی که ورود و خروج پول اتفاق می‌افتد و بخواهیم بازدهی را محاسبه کنیم به مشکل برمی‌خوریم و بازدهی قابل اتکایی ارائه نمی‌شود و در بیشتر مواقع از نرم افزار اکسل محاسبه بازدهی واقعی را انجام می‌دهیم.

آیا می‌توان مسکن را ارزان کرد؟

اکوایران :‌یک پژوهشگر معماری و مدرس دانشگاه معتقد است: برای جلوگیری از افزایش قیمت مسکن در کشورهای مختلف راهکارهایی وجود دارد که به طور کلی هدفِ آنها این است که مسکن یک کالای مصرفی باشد نه یک کالای امن برای سرمایه‌گذاری. برای مثال در برخی شهرهای انگلستان شهروندان عادی اجازه مالکیت بر بیش از یک واحد مسکونی ندارند. قوانین این چنینی در آمریکا نیز وجود دارد و در برخی کشورها نیز قوانین مالیاتی برای خرید و فروش مسکن فرصت‌هایِ سرمایه‌گذاری در مسکن را از بین می‌برد.

آیا می‌توان مسکن را ارزان کرد؟

هوشنگ فروغمند اعرابی پژوهشگر معماری و مدرس دانشگاه : طبق آمار اخیر بانک مرکزی قیمت مسکن در نیمه اول امسال با رشد 15.9درصدی در منطقه ۱ تهران و رشد ۴۳ درصدی در منطقه ۱۶ روبرو بوده است. در حالیکه تعداد معاملات مسکن هنوز در یک رکود نسبی به سر می‌برد و سرمایه‌گذاران تمایل چندانی برای شروع ساخت و سازهای جدید به خصوص در حوزه مسکن ندارند. حال سوال اینجاست که چرا چنین اتفاقی در بازار مسکن روی می‌دهد؟ چرا ما هیچگاه به طور جدی حتی در وضعیت‌های بد اقتصادی و علی‌رغم برنامه‌های تولید انبوه مسکن، شاهد کاهش قیمت در بازار مسکن نبودیم؟

نظام‌های حقوقی و اقتصادی کنونی در حوزه مسکن و مرتبط با آن، علاوه بر اینکه کیفیت مسکن و ابعاد فرهنگی و اجتماعی حوزه مسکن و شهرسازی را نمی‌توانند در نظر بگیرند، به طور سازمان‌یافته‌ سرمایه‌گذاران را به احتکار مسکن سوق می‌دهد. بانک‌ها عمدتا زمین و ملکرا به عنوان تضمین برای وام‌ها یا فعالیت‌های مشابه می‌پذیرند. در واقع این پذیرش خودش ضمانتی است که قیمت ملک نزولی نشود و یک امنیت یا رانت خاص برای املاک و در میان آن مسکن به وجود آید. در این بین خود بانک‌ها به طور مستقیم و غیرمستقیم در حوزه ساخت و ساز فعالیت دارند در حالیکه عمل نیز از نظر فنی به خصوص در کاهش هزینه‌ها و افزایش سرعت ساخت عملکرد بسیار ضعیفی داشته‌اند. چون صاحب پول و به دنبال آن قدرت هستند و صرفا هدفشان افزایش دارایی است و نه مسایل دیگر تمام تلاش خود را خواهند کرد که هر آنچیزی که مانع کاست ارزش دارایی است را از پیش رو بردارند، این یعنی اکتفا به حداقلهایی که قانونها یا ضوابط می‌توانند پیگری یا مواخذه کنند. پس چه چیزی بهتر از آن است که همین شرایطی که به نوعی حاصل از احتکار مسکن (که در ادامه بیشتر توضیح داده خواهد شد) است ادامه پیدا کند؟ بیاید فرض کنیم که با همین مدیریت ضعیف فعلی در حوزه مسکن و بهره‌مندی بسیار ضعیف از فناوری‌های روز، متضرر شدن بانکها و نهادهای قدرتمند از ساخت و ساز در مسکن امکان پذیر می‌بود. آیا باز هم این نهادها در حوزه ساخت و ساز و مسکن فعالیت می‌داشتند؟‌ اگر می‌داشتند هم کار برایشان سخت می‌شد و هم اینکه می‌بایست ساز و کارهایی را پیدا می‌کردند که سبب کاهش قیمتها و افزایش رقابت از نظر کیفیت بشود.

از دیگر سو سیطره نگاهِ اقتصادی به مسکن، به خصوص در حوزه مدیریتی و تصمیم‌گیری باعث شده است که هم نسبت به درک و فهم معضلات موجود ناتوان باشیم و هم در برنامه‌ریزی برای آینده همین رویه که رو به سوی خرابی و فرسوده سازی داشته است را ادامه دهیم. گواهِ این مدعا آن است که قوانین و طرح‌های کلان انبوه‌سازی مسکن نیز بدون توجه‌های حداقلی به برنامه‌های کلان‌شهری و معماری در نهادهایی ذی‌ربط تصویب شده است. این نگاهی که نسبت به سایر معضلات مسکن سازی غافل است در کنار قوانینی که در حوزه احتکارِ مسکن طرح شد، معضلات را دو چندان خواهد کرد. به همین دلیل است که آنچه که شاهد آن هستیم خانه‌هایی است که از نظر مسائل فنی ضعیف هستند در حالیکه با قیمت‌های گزافی توسط بنگاه‌های معاملاتی املاک خرید و فروش می‌شود! و از آنجا که بازار آینده بین است و انتظارات تورمی در ایران به نظر همیشگی است همین املاک به عنوان ثروت‌های اقتصادی کشور نیز بر شمرده خواهد شد. در حال حاضر نه تنها سرمایه‌گذاران خصوصی علاقه‌ای بر عرضه واحدهای مسکونی ندارند، بلکه نهادهای عمومی نیز منتظر قیمت مناسب برای فروش واحدهای مسکونی ساخته شده و یا اقدام به ساخت زمین‌های خود کنند. در واقع مالکین و سرمایه‌گذاران همگی به دنبال و چشم انتظار گرانی هستند. البته گرانی ممکن است سبب رونق ساخت و ساز بشود اما آیا مسکن فعلی شرایط و قیمت مناسبی دارد؟

اما چه باید کرد؟ آیا می‌توان مسکن را ارزان کرد؟

احتمالاً خیر، تا به حال طرح‌های بسیاری به عنوان خانه‌دار کردن اقشار مختلف خصوصاً جوانان به انجام رسیده است. در حال حاضر نیز دولت با شعار کمبود مسکن و از طرفی نیاز واقعی خانه برای اقشار مختلف خصوصاً جوانان به دنبال پیگیری طرح‌های انبوه‌سازی مسکن در مقیاس چند میلیون واحد مسکونی است. در گذشته نیز چنین طرح‌هایی هیچگاه در عمل موجب ارزان شدن مسکن نشده است. اگر چه به نظر نمی‌رسید که نیازمند تجربه‌های نظیر مسکن مهر بودیم تا اشتباه بودن این طرح را درک می‌کردیم، اما این تجربه‌ها به ما نشان داد که ساخت هزاران واحد مسکونی در اطراف کلان‌شهرهای چون تهران هرگز سبب پایین آمدن قیمت در تهران نخواهد شد!

برای جلوگیری از افزایش قیمت مسکن در کشورهای مختلف راهکارهایی وجود دارد که به طور کلی هدفِ آنها این است که مسکن یک کالای مصرفی باشد نه یک کالای امن برای سرمایه‌گذاری. برای مثال در برخی شهرهای انگلستان شهروندان عادی اجازه مالکیت بر بیش از یک واحد مسکونی ندارند. قوانین این چنینی در آمریکا نیز وجود دارد و در برخی کشورها نیز قوانین مالیاتی برای خرید و فروش مسکن فرصت‌هایِ سرمایه‌گذاری در مسکن را از بین می‌برد. یک نکته مهم دیگر هم این است که در کشور ما اختصاص تراکم برای ساخت در طبقات در واقع سبب شده است که فرصتهایی برای مالکین به وجود بیاورد که این خود معضلات بسیاری داشته است. یک مالک خصوصی که دانش و تجربه کافی نداشته است دخالتهای نا‌به جای بسیاری در هنگام ساخت دارد که از نظر کیفیت ساخت معضلاتی به همراه داشته است.

مضاف بر آن حقی به وجود آمده است که یک شخص بتواند تعداد زیادی واحد مسکونی خالی را نگه دارد تا در اوج قیمتی بفروشد. در واقع ما در ایران همه اسباب به وجود آمدن احتکار مسکن را مهیا ساختیم. اما در شرایط کنونی تصمیم‌گیری برای تغییر این روند بسیار سخت خواهد بود. بایستی به این جرأت برسیم که مسکن را برای سرمایه‌گذاری ناامن کنیم. اگر چه شاید در کوتاه مدت برای خود اشخاص تصمیم گیرنده نیز این تصمیم سخت و ضرر آفرین است اما در بلند مدت فواید بسیاری خواهد داشت. مسئولین و تصمیم‌گیران بایستی و جرأت و آزادگی کافی برای اینکه مسکن را ناامن کنند داشته باشند حتی اگر خودشان از این اتفاق متضرر شوند! اینجا منافع شخصی نیز دخیل است! اما تعریف ماهیت مصرفی برای مسکن و برون آمدن از چنین حالت احتکار مانندی ثمرات بسیار مفیدی برای حوزه مسکن و همچنین اقتصاد کلان خواهد داشت. باید دقت کنیم تغییرات در قوانین بایستی به طریقی باشد که خود انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس دولت‌ها و نهادهای عمومی نیز ترغیب و تا حدودی مجبور به عرضه زمین‌ها و املاک شوند.

باشگاه مشتريان

در باشگاه مشتریان شرکت کارگزاری رضوی به ازای تراکنش هایی که انجام می دهید از تخفیفات آن بهره مند خواهید شد.

مدیریت پاداشها

مشتریان کارگزاری رضوی می توانند همانند یک فروشگاه اینترنتی از بین پاداش های تعریف شده در سیستم توسط مدیر باشگاه، پاداش یا پاداش های مورد نظرشان را به سبد پاداش ها اضافه نمایند.

شبکه اجتماعی پویا

شبکه اجتماعی کارگزاری رضوی، محیطی پویا برای بحث و تبادل نظر کاربران بورسی است، آنها براحتی می توانند با سایر اعضای شبکه تبادل نظر و ایده نمایند.

گردش امتیازات

در بخش گردش امتیازات، بر طبق فرمول ارائه شده توسط کارگزاری یا فرمول پیش فرض سامانه (امکان سفارشی سازی فرمول وجود دارد) امتیاز هر کاربر را بعد از پایان روز معاملاتی بصورت خودکار محاسبه نموده و در سامانه ثبت می نماید.

مسابقات

مسابقات بخش مسابقات محیطی پویا را برای مشتریان فراهم میکند تا با شرکت در مسابقات تعریف شده از سمت مدیر باشگاه سطح مهارت و دانش خود را محک زده و کسب امتیاز کنند.

«افسردگی» و «اضطراب» زنان بیشتر از مردان است

پزشک و متخصص روانشناسی سلامت با بیان اینکه امروزه نبود بیماری تنها تعریف "سلامت" شناخته نمی‌شود بلکه سلامت ابعاد گسترده جسمی، روانی، اجتماعی و حتی معنوی دارد، گفت: در سطح جهان، اضطراب و افسردگی زنان بیشتر از مردان است.

به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، دکتر امین رفیعی‌پور همزمان با هفته ملی سلامت بانوان ایرانی اظهار کرد: طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی امروز نبود بیماری تعریف سلامت عنوان نمی شود بلکه سلامت ابعاد مختلفی اعم از سلامت جسم، روان و اجتماعی دارد و حتی در برخی مجامع علمی از سلامت معنوی نیز صحبت می شود.

وی با بیان اینکه می توان گفت امروزه داشتن حال خوب و رفاه اجتماعی از جمله ابعاد سلامت محسوب می شود، به بیان راهکارهایی برای کاهش افسردگی و اضطراب در بین زنان پرداخت و ادامه داد: اولین گام آن است که باید بپذیریم خانم هایی که بیرون از خانه شاغل هستند و یا خانه دارند و مدیریت خانه، مراقبت از فرزندان و. را انجام می دهند باید از سوی همسرانشان به عواطف، احساسات و هیجانات آنها توجه شود.

این روانشناس معتقد است که زنان با توجه به داشتن شخصیت عاطفی، احساساتی و هیجانی نیاز به کمک عاطفی و احساسی بیشتری در قیاس با مردان دارند و از این رو لازم است از نظر اجتماعی و روانی مورد توجه بیشتری قرار گیرند.

رفیعی‌پور با تاکید بر اینکه باید عواطف و احساسات زنان را ببینیم و به آن توجه کنیم، افزود: همسران باید زنان را به معنای واقعی درک کرده، ببینند و با آنها حرف بزنند. همدلی با زنان به معنای گفت وگو با آنها و گوش دادن فعال به حرف آنها را نباید فراموش کرد. همسر باید با تمام وجود به صحبت‌های خانم گوش دهد و با او همدلی کند.

این پزشک و متخصص روانشناسی سلامت در بخش دیگر سخنان خود درباره لزوم توجه به فعالیت اجتماعی زنان و تاثیر آن بر سلامت روانشان، توضیح داد: اگر خانم‌ها بیشتر به اجتماع ورود پیدا کنند و بیشتر در مسائل اجتماعی دخیل باشند حال بهتری خواهند داشت چراکه با ورود به اجتماع بهتر دیده می شوند و شرایط برای بروز توانایی‌ها و توانمندی‌هایشان فراهم می شود.

وی به سختی انجام امورات منزل و تلاش زنان به ویژه زنان خانه دار برای انجام کارهای منزل نیز اشاره و عنوان کرد: به طور متوسط روزانه چندین ساعت از زمان خانم‌های خانه‌دار برای انجام امورات منزل گرفته می شود. باید به تلاش‌های زنانه خانه‌دار توجه کرد. در همین راستا می تودان شرایطی را برای زنان خانه دار فراهم کرد تا در کنار انجام کارهای منزل به فعالیت‌های دلخواه خود نیز بپردازند. حتی می توان شرایط فعالیت اقتصادی در منزل را نیز برای آنها فراهم کرد تا حس ارزشمند فعالیت اجتماعی و اقتصادی را انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس تجربه کنند و از سوی دیگر به طور غیر مستقیم به درآمد خانواده نیز کمک کنند.

رفیعی‌پور به نقش فرزندان در سلامت روان مادران نیز اشاره کرد و با بیان اینکه فرزندان آموزش دیده خانواده هستند و این خانواده‌هااند که باید احترام به والدین را به فرزندان خود آموزش دهند، گفت: گرچه در سنینی خاص فرزندان از انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس هم سالان خود بسیار تاثیر پذیر هستند و ممکن است چالشی میان والدین و به ویژه مادران با فرزندان ایجاد شود که سلامت روان والدین و مادران را تحت الشعاع قرار دهد اما باید گفت فرزندان آموزش دیده خانواده ها هستند و این والدین هستند که باید از روز نخست احترام به والدین را به فرزندان خود آموزش دهند.

این روانشناس سلامت در پایان سخنان خود توصیه کرد: باید ارتباط خوب و موثری میان مادران و فرزندان ایجاد شود که لازمه این ارتباط موثر گفت و گو است. مادران باید با فرزندان خود دائما گفت و گو کرده و مشکلات بین نسلی را با مذاکره حل کنند. پدر خانواده باید حمایت ویژه‌ای از مادر انواع فعالیت غیر مستقیم در بورس داشته باشد تا فرزندان احساس کنند که مادر در خانواده تاثیرگذار است. از احترام توام با صداقت و صمیمت میان فرزندان و مادر نباید غافل شد. مادر گرچه با صراحت توام با احترام با فرزندان خود سخن می گوید اما باید اجازه اظهار نظر را به فرزندان نیز بدهند تا ارتباط موثر و صمیمی میان آنها شکل گیرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.