انواع پرتفوی سرمایهگذاران
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
انواع پرتفوی سرمایهگذاران
به گزارش روابط عمومی کارگزاری بانک مسکن به نقل از پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)؛ یک کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که دولتها از چه طریقی از بورس تامین مالی میکنند، گفت: زمانی که راجع به بازار سرمایه صحبت به میان می آید، ذهن افراد به سمت بازار سهام، معاملات سهام، عرضههای اولیه، نمادهای باز و متوقف کشیده می شود درصورتی که این بخشی از بازار یعنی بازار ثانویه است (البته به دلیل آنکه حجم معاملات ثانویه حجم بزرگی از بازار بوده و بیشتر مردم هم با این بخش از بازار درگیر هستند).
مهسا رادفر در این باره توضیح داد: بازار بخش دیگری هم دارد که به آن بازار اولیه گفته میشود و تامین مالی در آنجا اتفاق میافتد و این مختص کشور ما نیست بلکه در سایر کشورهای دنیا هم بازار اولیه، بازار بزرگی است که برای شرکتها جذاب بوده و میتواند منابع مالی را تامین کند.
وی در ادامه افزد: به طور کلی دولت برای تامین مالی خود وارد بازار اولیه شده و از روشهای مختلف به این منظور بهرهمند میشود.
رادفر افزود: فروش مستقیم سهم در بازار، فروش غیر مستقیم سهم از طریق صندوقهای پالایش یکم و انتشار اوراق بهادار از جمله روشهای تامین مالی دولت به شمار میرود.
وی در ادامه توضیح داد: در بازار اوراق بدهی که دولت از آن تامین مالی میکند وجوه خرد مردم جمع آوری شده و به صورت هدفمند صرف سرمایهگذاری در اجرای پروژهها و طرحها میشود.
وی اظهار کرد: از جمله ویژگیها و خصوصیات بازار اوراق بدهی آن است که چون اوراق در آن منتشر میشود هر کدام سر رسیدی دارند و با انتشار تدریجی اوراق، سررسید میشوند.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه؛ میزان تامین مالی دولت از طریق اوراق، سالانه در قوانین بودجه مشخص میشود که براساس قانون بودجه ۱۴۰۰، این مقدار برای امسال ۱۳۵ هزار میلیارد تومان است که بخش کوچکی از آن از ابتدای سال تاکنون انجام شده و حجم بزرگی از آن باقی مانده که تا انتهای سال جاری میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
وی تاکید کرد: با توجه به اینکه ما با دو گروه از سرمایهگذاران مواجه هستیم، به افراد و سرمایهگذاران ریسکگریز و سنتی توصیه میکنیم که برای ورود به بازار سرمایه میتوانند سودهای ثابتی را از طریق خرید این اوراق به دست بیاورند و هر زمان که بخواهند میتوانند اوراق را واگذار کنند.
رادفر اضافه کرد: در خرید اوراق این اتفاق نمیافتد و سرمایه گذار میتواند اوراق را خریده و هر زمان که خواست آن را فروخته و سود را به دست بیاورد اما به دلیل آنکه معاملات از طریق بورس انجام شده، با تاخیر یک روزه، اصل پول دریافت میشود.
وی خاطر نشان کرد: افراد درگیر معاملات، بر فرض آنکه سهمی را بفروشند تا زمان خرید بعدی می توانند از فاصله زمانی استفاده کرده و پول را صرف خرید اوراق کنند.
وی تاکید کرد: افراد و سرمایه گذاران میتوانند وجه نقد خود را به بهترین شکل مدیریت کنند و با استفاده از فواصل زمانی و وجوهی که متوقف مانده، اوراق خریداری و از آن نگهداری کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این سوال که سهامداران چند درصد پرتفوی خود را به اوراق با درآمد ثابت اختصاص دهند، گفت: به طور معمول پرتفویی که تشکیل میشود به طور متوسط حداقل ۱۰ تا ۳۰ درصد آن باید نقد شونده باشد به این معنا که شما هر زمان که نیاز به نقدینگی داشتید میتوانید آن بخش از پرتفوی خود را نقد کنید.
وی یادآور شد؛ اوراق بدهی از یک سو تأمین کننده بودجه لازم برای پیادهسازی طرحهای شرکتها و نهادها و از سوی دیگر روشی برای کاهش ریسک سرمایهگذاری و ایمن کردن پرتفوی سرمایهگذاران در بازار سرمایه است و از آنجا که اوراق بدهی نظیر انواع اوراق مشارکت، اوراق خزانه اسلامی و … دارای سود ثابت است، میتواند ریسک سرمایهگذاری را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.
هرآنچه از سبد سهام نمیدانید
سبد سهام یا پرتفو، مجموعه اوراق بهاداری است که یک سرمایهگذار برای سرمایهگذاری آنها را خریداری میکند.
ایجاد سبدی از سهام در بازار بورس ، تنوع داراییها را بیشتر و در نتیجه ریسک سرمایهگذاری را کمتر میکند اما بهترین روشهای تشکیل سبد سهام چیست؟ چگونه بهترین ترکیب برای سبد سهام خود را بیابیم؟
انواع روشهای تشکیل سبد سهام
انتخاب نوع سبد سرمایهگذاری به اهداف و میزان ریسکپذیری شما بستگی دارد. با این حال، معمولا چند توصیه کلی در این زمینه مطرح میشود. یک پرتفوی بورسی باید سهمهایی از انواع گروههای مختلف فعال در بورس را شامل شود. این سهمها در بنیاد با یکدیگر تفاوت بسیاری خواهند داشت. سرمایهگذاری روی یک سهم یا یک صنعت کار پرریسک و نادرستی است. پرتفوی مناسب و پربازده شامل همه گروههای بورسی میشود؛ خصوصا گروههایی که در خلاف یکدیگر حرکت میکنند.
یک پرتفوی بورسی بهتر است علاوه بر سهام شرکتهای بزرگ، سهام شرکتهای کوچک را شامل شود. فراموش نکنید که تمامی این کارها برای کاهش ریسک سرمایهگذاری شما است.
تنوعبخشی سبد سرمایهگذاری روشی برای مدیریت ریسک است که از ترکیب ابزارهای مختلف سرمایهگذاری بهترین بازدهی را به سرمایهگذار هدیه میکند. استفاده از ابزارهای مختلف سرمایهگذاری برای حداقلسازی تاثیر ابزاری خاص بر عملکرد کل پرتفو است. ابزار سرمایهگذاری در بورس تنها خرید مستقیم سهام شرکتها نیست. خرید واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری نیز ریسک سرمایهگذاری شما را به میزان چشمگیری کاهش میدهد.
تشکیل سبدی از سهام شرکتهای مختلف بسیار مفید است اما توجه کنید که ایجاد تنوع بیش از حد، نتیجه عکس دارد. به عبارت دیگر تنوع بیش از حد پرتفوی شما میتواند نتیجه انواع پرتفوی سرمایهگذاران منفی روی بازدهی سرمایهگذاریتان داشته باشد. اما سبد سهام را چگونه بچینیم؟
همانطور که میدانید در بورس تلاش هر سرمایهگذار در جهت کاهش ریسک و افزایش بازده سرمایهگذاری است. سرمایهگذار موفق باید بتواند با استفاده از تشکیل سبد سهام، ریسک سرمایهگذاری در بازار سرمایه را کاهش دهد. به این ترتیب اگر یکی از معاملات منجر به ضرر شود، ضرر آن سهم با سود سهم دیگر جبران میشود. در مجموع برآیند سرمایهگذاری مثبت و مانع از کاهش ارزش دارایی فرد میشود.
در ادامه انواع روشهای تشکیل سبد سهام را معرفی میکنیم:
سبد سهام پرخطر یا تهاجمی
سرمایهگذار در سبد پرخطر سهامی با ریسک و انتظار بازدهی بالا را قرار میدهد. بنابراین در این نوع سبد سهام، سهام پر نوسان بازار و سهام شرکتهایی که در شروع رشد قیمتی خود هستند و بازار محصول خاصی دارند، قرار میگیرند. گفتنی است که سهام شرکتهای نوظهور، باید توسط افرادی خریداری شود که میتوانند ریسک تازه تاسیس بودن و عدم دسترسی اطلاعات بورسی شرکت را بپذیرند.
سرمایهگذار باید برای تشکیل سبد سهام پرخطر، به دنبال شرکتهایی با ضریب رشد درآمد بالا باشد؛ شرکتهایی که هنوز مورد توجه اهالی بازار قرار نگرفتهاند. انتخاب سهام مناسب برای این نوع سبد سرمایهگذاری بسیار مهم است اما مهمتر از آن توجه به روشهای مدیریت ریسک سبد سهام است. میزان ریسکپذیری هر فرد متفاوت است و در نهایت، هر فرد با هر درجه از ریسکپذیری، باید جوانب احتیاط را رعایت کند. مسلما تمام سرمایهگذاران در راستای کاهش ضرر و افزایش و محافظت از سودهای خود قدم بر میدارند.
سبد تهاجمی دارای ریسک بالا و در کنار آن بازدهیمورد انتظار بسیار بالا است؛ بنابراین سرمایهگذارانی که به دنبال سودهای بسیار زیاد هستند، این نوع سبد سهام را تشکیل میدهند. آنها سهام شرکتهایی با ریسک بالا را انتخاب میکنند و درصد زیادی از پرتفوی خود را به این نوع از سهام اختصاص میدهند. این افراد در عین حال که سود زیادی کسب میکنند، در صورت اصلاح بازار نیز زیان زیادی به سرمایهشان وارد میشود.
بیشتر بخوانید:
سبد سهام کمخطر یا دفاعی
در این روش همانطور که از نام آن پیدا است، سهامی با میزان ریسک کمتر برای سرمایهگذاری انتخاب میشود. این دسته از سهام معمولا ضریب بتای پایینی دارند و نوسان قیمتی شدید ندارند. محصولات تولیدی بعضی از این شرکتها، کالاهای اساسی و خدمات روزمره زندگی مردم هستند.
در صورت انتخاب سهام این دسته از شرکتها، حتی در زمان بحران و رکود اقتصادی، امنیت سرمایهگذاری بیشتری خواهید داشت. بعضی از شرکتهای این دسته، به دلیل فروش مناسب محصولات، سود نقدی مناسبی به سرمایهگذاران اختصاص میدهند. این موضوع نیز ریسک سبد سرمایهگذاری را کمتر میکند.
بنابراین سبد دفاعی در کنار ریسک کمتر، بازدهی کمتری را نصیب سرمایهگذاران خود خواهد کرد اما در شرایط مختلف بازار، معمولا خوب عمل میکند.
سبد سهام مبتنی بر سود سهام یا درآمدی
در این نوع سبد سهام، شرکتهای موجود ریسک قابل کنترلتری از سبد سهام کمخطر و بازدهی بالاتری نسبت به آن دارند. بنابراین سهام شرکتهایی که سود سالانه پرداخت میکنند و درصد بیشتری از سود خود را به سهامداران اختصاص میدهند، از گزینههای اصلی موجود در سبد درآمدی است.
سبد سهام درآمدی از شرایط اقتصادی تبعیت میکند. در نهایت سبد سهام درآمدی، ریسک کمتر و بازدهی کم و تقریبا ثابتی در طول زمان دارد. این سبد برای کسانی که میخواهند در کنار سرمایهگذاری، درآمد خود را نیز افزایش دهند گزینه مناسبی خواهد بود.
سبد سهام ترکیبی
با تشکیل سبد ترکیبی علاوه بر سهام شرکتها در بازار سرمایه، اوراق قرضه، املاک و. باید توسط سرمایهگذار انتخاب شود. در حقیقت داراییهای موجود در سبد ترکیبی انعطافپذیری بالایی دارد.
اصل اساسی در تشکیل سبد ترکیبی انتخاب دارایی و سهامی است که با یکدیگر همبستگی منفی داشته باشند. این اصل باعث برآیند مثبت بازده سبد، حتی در زمان منفی بودن بازده یک سهم یا یک دارایی میشود.
سبد ترکیبی را معمولا با ترکیب نسبت معینی از سهام و اوراق قرضه تشکیل میدهند. سرمایهگذاری در دستههای مختلفی از داراییها تنوع در سبد را افزایش و ریسک را تا حد زیادی پوشش میدهد.
سخن آخر
سبد سهام باید متناسب با روحیات سرمایهگذار باشد؛ یعنی هر فرد باید قبل از اقدام به سرمایهگذاری ویژگیهای شخصیتی و اهداف خود را بشناسد و میزان ریسکپذیری خود را بسنجد. در مرحله بعد لازم است انواع روشهای تشکیل سبد سهام را بشناسد و در نهایت، استراتژی مناسب خود را انتخاب کند. تک سهم شدن یا تنوع دادن بیش از حد به سبد سهام، از جمله عواملی است که موجب ایجاد ریسک یا کاهش بازده سرمایهگذاری میشود.
راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس
سرمایهگذاریهای فردی شما بهطور معمول در دو کلمه خلاصه میشود: «ریسک» و «پاداش». قانون کلی این است که پاداش بالقوه بیشتر، خطر بیشتری نیز به همراه دارد. اما این قانون به ترتیب معکوس صادق نیست. خطر بیشتر، لزوما به پاداش بالقوه بیشتری تبدیل نمیشود. گاهی اوقات ریسک بیشتر، فقط ریسک بیشتر با پاداش کم است. ریسک چیز بدی نیست. اما شما باید آگاه باشید که با داراییهای سرمایهگذاری خود چه نوع ریسکی را میخواهید بپذیرید و چگونه میتوانید سطح غیرقابلقبول ریسک را کاهش دهید. در این مقاله قصد داریم با ارائه ترفندهایی برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، شما را یاری کنیم.
تحمل خود را در برابر انواع مختلف ریسک تعیین کنید
هر سرمایهگذاری شامل مقداری از سطح ریسک است. درک نوع ریسک یا ترکیبی از انواع ریسک در کاهش این خطرات پیش رو، ضروری است. دو عاملی که میتواند به شما کمک کند میزان تحمل ریسک خود را تعیین کنید، عبارتند از:
- میزان خالص سرمایه شما
- تعیین میزان ریسکپذیری
ارزش خالص سرمایه شما، داراییهای شما منهای بدهیها هستند. ریسک سرمایه شما پولی است که اگر در یک سرمایهگذاری ضرر کنید، تأثیری در سبک زندگی شما نخواهد داشت. اگر از دارایی خالص بالایی برخوردارید و دارای میزان ریسک قابلتوجهی هستید، توانایی تحمل ریسک بالاتری دارید. اگر ارزش خالص شما کم است و سرمایه ریسک چندانی ندارید، احتمالا با سرمایهگذاریهای محافظهکارانه و کمخطر وضعیت بهتری خواهید داشت و حتما با کاهش ریسک سرمایه گذاری روبهرو خواهید بود.
دقت کافی و واقعبینی مهم هستند
بهطور خلاصه، این مسئله به معنای تحقیق در مورد سرمایهگذاریهای قبلی شما است. شما باید موارد زیر را بررسی کنید:
- تاریخچه سرمایهگذاری
- رشد درآمد
- تیم مدیریتی
- میزان بدهی
این نتایج را با داراییهای دیگر در سبد سرمایهگذاری جدید خود، مقایسه کنید. یکی از معیارهایی که برای کاهش ریسک سرمایه گذاری باید مراقب آن باشید، نسبت ریسک به ریوارد است. شما با تحلیل میزان ریسک و میزان پاداشی که برای هر سرمایه در نظر دارید، بهتر پیش خواهید رفت.
تنوع سازی را مهم بدانید
متنوع سازی با پخش سرمایه در محصولات مختلف، از جمله راه های کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس است. بهعنوان مثال، ممکن است 25 درصد پول سرمایهگذاری خود را در سهام الف، 25 درصد را در گواهی سپرده بیمه فلان سازمان، 25 درصد را در اوراق قرضه و 25 درصد دیگر سرمایه خود را در املاک و مستغلات قرار دهید. اگر شرکت الف با بازده کمی مواجه شود، شما همچنان سود کسب خواهید کرد، اما پتانسیل سود شما کاهش مییابد. زیرا فقط بخشی از پول شما در سهام سرمایهگذاری شده. اگر سرمایه کمی در الف داشته باشید، ضرر شما نیز محدود است، زیرا 75 درصد از پول شما در محصولات دیگر سرمایهگذاری میشود.
سرمایهگذاریهای خود را بهطور منظم کنترل کنید
تخصیص مناسب سرمایه شما به عواملی مانند مدتزمان سرمایهگذاری و خلقوخوی سرمایهگذاری شما بستگی دارد. بهعنوان مثال، یک سرمایهگذار محافظهکار ممکن است 40 درصد از پرتفوی خود را در اوراق قرضه میانمدت، 25 درصد را در سهام بزرگ، 10 درصد را در اوراق کوتاهمدت، 10 درصد را در سهام متوسط و 10 درصد را در سهام کوچک، قرار داده باشد. لازم است که حداقل یکبار در سال، دارایی خود را ارزیابی کند و داراییهای جدید را در صورت لزوم خریداری کرده یا بفروشد تا سبد سهام خود را به تخصیص مناسب داراییهای جدید برساند. در نتیجه لازم است برای کاهش ریسک سرمایه گذاری، در صورت لزوم منابع خود را دوباره بررسی کنید.
از تحلیل تئوری نوین پرتفوی استفاده کنید
نظریه پرتفوی مدرن (MPT) نظریهای در مورد چگونگی ایجاد سرمایهگذاری ریسکپذیر، برای ایجاد حداکثر بازده مورد انتظار، بر اساس سطح معینی از ریسک بازار است. هری مارکوویتز در مقاله خود «انتخاب سبدگردانها» که در سال 1952 در یک مجله مالی چاپ شد، پیشگام این نظریه بود. وی بعدا برای کارش در مورد نظریه مدرن سبدگردانها، جایزه نوبل دریافت کرد.
تئوری نوین پرتفوی، استدلال میکند که ویژگیهای ریسک و بازده سرمایهگذاری نباید بهتنهایی مشاهده شوند. بلکه باید از طریق تأثیر سرمایهگذاری روی ریسک و بازده کل سبدگردان ها ارزیابی شود. MPT نشان میدهد که یک سرمایهگذار میتواند مجموعهای از داراییهای متعدد را ایجاد کند که بازده را برای یک سطح معین از خطر، به حداکثر برساند. به همین ترتیب، باتوجه به سطح بازده مورد انتظار، یک سرمایهگذار میتواند یک پرتفوی با کمترین ریسک ممکن ایجاد کند. بر اساس معیارهای آماری مانند واریانس و همبستگی، عملکرد یک سرمایهگذاری فردی، کمتر از تأثیر آن بر کل سبدگردانها است. این مهم را در کاهش ریسک سرمایه گذاری خود فراموش نکنید.
انتخاب پرتفوی چه تأثیری در کاهش ریسک سرمایه گذاری دارد؟
MPT فرض میکند که سرمایهگذاران از ریسکپذیری بالا رنج میبرند. به این معنی که آن ها برای یک سطح مشخص از بازده، پرتفوی کمخطرتر را به نمونه پرخطر ترجیح میدهند. بهعنوان یک موضوع عملی، گریز از ریسک نشان میدهد که اکثر مردم باید در چندین کلاس دارایی، سرمایهگذاری کنند. این مسئله اهمیت متنوع سازی را برای ما بیشتر میکند.
برای درک بهتر این موضوع، ضربالمثل بهظاهر تکراری اما مهم را به یاد بیاورید: «تمام تخممرغهایتان را در یک سبد نگذارید». این مسئله به این معناست که هنگام ورود به عرصه بورس، نباید تمام سرمایه خود را روی یک منطقه متمرکز کنید. بهتر است که با تکیه بر یک تحلیل تکنیکال حرفهای، سرمایه خود را به 4 یا 5 قسمت تقسیم کنید.
نحوه انتخاب پرتفوی بهینه
سبد سهام بهینه به سبد سهامی گفته میشود که سهام پیکربندیشده و درستی را در خود داشته باشد. این سبد، از نظر آماری، بازدهی مطلوب را در سطح معینی از ریسکِ پذیرفتهشده توسط یک سرمایهگذار، ارائه میدهد. تجزیه و تحلیل پرتفوی با فرض اینکه سرمایهگذاران سعی میکنند با وسواس زیاد ریسک را به حداقل برسانند، در حالی که به دنبال بالاترین بازده هستند، بر مفهوم بهینه سبدگردانها تأکید دارد. طبق این تئوری، سرمایهگذاران باید تصمیماتی منطقی برای دستیابی به حداکثر بازده، در سطح قابلقبول ریسک خود، اتخاذ کنند.
سبدگردانها با ریسک بهینه، بهطور کلی در وسط منحنی ریسک تناسب قابل قبول میان ریسک و بازده خود یافت میشوند. اگر فرد از منحنی بالاتر برود، به معنای ریسک بیشتر است. به همین ترتیب، اگر فردی در پایین منحنی حرکت کند، به معنای پرتفویهای کمخطر / کمبازده خواهد بود.
برای بلندمدت سرمایهگذاری کنید
بورس اوراق بهادار از لحاظ تاریخی، در درازمدت، عملکرد خوبی داشته است. اگر سهام را با پولی خریداری کنید که ممکن است بهزودی به آن نیاز داشته باشید، ممکن است مجبور شوید در دورهای که قیمت سهام پایین است، سهم خود را بفروشید. پس با مدیریت سرمایه، برای سرمایه گذاری بلندمدت برنامه ریزی نمایید. این اصل یکی از مهمترین مؤلفهها برای کاهش ریسک سرمایه گذاری است.
در نهایت، برای کاهش ریسک سرمایه گذاری خود، بهتر است قبل از ورود به این عرصه، تمام راهکارها و اصول مهم را آموزش ببینید. با فراگیری این موارد، درصد ریسک سرمایهگذاری شما نیز پایین خواهد آمد. آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی به شما در سرمایه گذاری اصولی و حرفه ای کمک شایانی خواهند کرد.
معرفی ۲۰ مورد از پرکاربردترین اصطلاحات و مفاهیم بورس
آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم پرکاربرد بورس یکی از ضروریترین مواردی است که هر سرمایهگذاری باید انجام دهد. اینکه صندوق سرمایهگذاری شاخصی چه تعریفی دارند یا توجه به شاخص کل چه کمکی به سرمایهگذار یا معاملهگران بورس میکند، از جمله مواردی هستند که باید برای سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم در بورس با آنها آشنا باشید. در ادامه این مطلب بهطور اجمالی ۲۰ مورد از پرکاربردترین اصطلاحات و مفاهیم بورس را با هم مرور میکنیم.
۱- شاخص کل
در بورس تهران شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده نقدی با نام TEDPIX شناخته میشود. این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن بهعنوان شاخص بورس تهران صحبت میشود. شاخص کل در بین فعالان بازار و سرمایهگذاران یکی از پرکاربردترین شاخصهاست. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است، بهعبارتدیگر تغییرات شاخص کل بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس است. برای درک سادهتر مفهوم شاخص کل، فرض کنید که شما از تمام شرکتهای بورسی به تعداد مساوی خریداری کنید. در این صورت تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سبدسهام شما خواهد بود. در واقع شاخص کل تغییرات قیمت سهام و سودهای سالیانهای را که شرکتها به شما پرداخت میکنند، محاسبه میکند.
۲- صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس(ETF)
صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس ETF یا Exchange Tradable Found نوعی از صندوقهای سرمایهگذاری است که از داراییهای متنوع تشکیل شده و واحدهای آن در طول روز همانند سهام در بازار معامله میشود و ساختاری شبیه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارند؛ یعنی شما در طول ساعات و روزهایی که بازار معاملات سهام باز است، میتوانید یک یا چند واحد از یک صندوق ETF را بخرید، یا چند واحد از آن را بفروشید. شما با خرید واحدهایETF، پول خود را در صندوقی سرمایهگذاری میکنید که با استفاده از یک تیم مدیریت حرفهای سعی میکند تا با تشکیل پرتفویی از سهام و انواع اوراق بهادار سود کسب کند.
۳- صندوقهای سرمایهگذاری مشترک
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک(Mutual Funds) یکی از مهمترین سازوکارهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی هستند که شرایط بازار را ازنظر ریسک و بازده برای سرمایهگذاران مختلف بهویژه برای سرمایهگذاران مبتدی مساعدتر میکنند. لازم است بدانید در کشورهای پیشرفته معمولا افراد اوراق بهادار را مستقیما معامله نکرده و در عوض پولهای خود را در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری میکنند. ایده اصلی این صندوقها یککاسه کردن پولهای کوچک و سرمایهگذاری آنها توسط یک گروه از مدیران با تجربه و حرفهای است.
۴- صندوق سرمایهگذاری شاخصی
هدف صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص(Index fund) انطباق پرتفوی سرمایهگذاری با شاخص بازار سهام است. یک صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص، الزاماً منابع خود را براساس الگوی تعیین شده برای یکی از شاخصهای موجود در بازار، سرمایهگذاری میکند. شاخص مذکور میتواند شاخص کل یا یکی دیگر از شاخصهای بازار سهام باشد. در این صندوقها تنها زمانی خریدوفروش سهام ضرورت مییابد که وجهی بهواسطه ورود سرمایهگذار جدید اضافه یا به دلیل خروج یک سرمایهگذار کم شود. مزیت اصلی صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص، هزینههای نسبتاً پایین آن و حذف ریسک مدیریت صندوق است.
۵- سبدگردانی (Separately managed account)
سبدگردانی، همانطور که از نامش پیداست، چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد مشخص است که مالکیت آن کاملاً متعلق به سرمایهگذار بوده و میزان هر یک از داراییها و زمان خریدوفروش آنها نیز بهدقت توسط سبدگردان تعیین و پایش میشود. ارائه این خدمت مالی به سرمایهگذاران در جهان قدمتی بیش از نیمقرن دارد، اما در بازار نوپای ایران پس از تجربه ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، اخیرا «سبدگردانی» مورد توجه قرار گرفته است؛ هرچند تا پیشازاین نیز تجربه سبدگردانی بهطور غیررسمی در یک دهه اخیر در بورس تهران وجود داشته است. سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد خبره در امر سرمایهگذاری با همکاری تیمی از تحلیلگران حرفهای و براساس خصوصیات، سطح ریسکپذیری و سرمایه هر سرمایهگذار، سبدی مناسب از داراییهای سهام، اوراق مشارکت و سکه طلا برای او تشکیل داده و بهصورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت میکند.
همچنین، با توجه به تغییر عوامل اثرگذار بر محیط سرمایهگذاری، تصمیمات لازم در جهت رسیدن به اهداف سبد و افزایش ارزش آن از طرف مدیر اتخاذ میشود.
۶- تحلیل تکنیکال و بنیادی
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) به دنبال محاسبه ارزش ذاتی هر سهم است و به این منظور به مطالعه هر چیزی، از وضعیت کلی اقتصاد و صنعت تا وضعیت مالی شرکت و مدیریت آن میپردازد؛ اما تحلیل تکنیکال(Technical Analysis) از طریق مطالعه آمارهای فعالیت بازار مانند قیمت و حجم معاملات، به دنبال شناسایی الگوها و روندهایی است که نشاندهنده حرکت آینده یک سهم به آنسو هستند. تحلیلگران بنیادی در جستوجوی این هستند که ارزش ذاتی سهام چقدر است و براساس دانستههای بنیادی اقدام به خرید و فروش و کسب سود میکنند؛ درحالیکه تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که کلیه اطلاعات در قیمت سهام نهفته است و با تشخیص روندها و الگوها میتوان به سود رسید.
۷- اوراق بدهی
اوراق بدهی مانند اوراق قرضه دولتی و شرکتی، گواهی سپرده نوعی ابزارهای بدهی هستند که با شرایط معین بین دو طرف معامله میشوند. بهبیاندیگر اوراق بدهی اسناد یا اوراق بهاداری هستند که بهموجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد میشود مبالغ مشخصی(بهره سالانه) را در زمانهایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص(سررسید) اصل مبلغ را بازپرداخت کند. دارنده اوراق بهعنوان بستانکار حق دریافت اصل و بهره آن را دارد، ولی هیچ مالکیتی در شرکت ندارد. خریدار این نوع اوراق در واقع به شرکتهای بزرگ و دولت وام میدهد و با کمک آن سود ثابتی را به دست میآورد.
۸- پرتفوی (Portfolio)
پرتفوی یک واژه فرانسوی و بهظاهر خیلی پیچیده است، اما مفهوم کاملاً واضحی در بورس داشته و به مجموعه یا سبدی از داراییهای مالی گفته میشود. بهبیاندیگر پرتفوی ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییهاست که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل پرتفوی سهام یا سبد سهام، کاهش ریسک غیرسیستماتیک سرمایهگذاری است؛ بدین ترتیب، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را انواع پرتفوی سرمایهگذاران جبران کند. پرتفوی بهصورت مستقیم توسط سرمایهگذاران نگهداری شده یا بهوسیله سبدگردانهای حرفهای مدیریت میشود. بازده سرمایهگذاری در پرتفوی معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود؛ اما ریسک پرتفوی بهدلیل کاهش ریسک غیرسیستماتیک در غالب موارد کمتر از متوسط ریسک سهام داخل سبد است.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و شرکتهای سرمایهگذاری نمونههایی هستند که بهصورت پرتفوی سرمایهگذاری میکنند و برای قیمتگذاری آنها مهمترین عامل ارزش خالص پرتفوی این شرکتهاست.
۹- دارایی تحت مدیریت (AUM)
دارایی تحت مدیریت (Asset Under Management)، نشاندهنده ارزش بازار همه داراییهای مالی است که یکنهاد مالی مانند صندوق سرمایهگذاری، شرکت سرمایه جسورانه یا یک کارگزاری، از طرف مشتریانش به مدیریت آن مشغول است. دارایی تحت مدیریت معمولا معیاری از اندازه و موفقیت شرکت مدیریت سرمایهگذاری است. شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری معمولا کارمزدهای خود را بهتناسب دارایی تحت مدیریت تعیین میکنند، بنابراین داراییهای تحت مدیریت همراه با متوسط نرخهای کارمزد تعیینکننده اصلی درآمدهای یک شرکت مدیریت سرمایهگذاری هستند.
۱۰- ارزش خالص دارایی NAV
مفهوم ارزش خالص دارایی (Net Asset Value)در واقع ارزش روز همه داراییها شامل سهام، مطالبات سود سهام، ملک، اوراق با درآمد ثابت و… پس از کسر ارزش روز بدهیها میباشد. اصطلاح NAV معمولا درباره ارزش خالص دارایی شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای شاخصی، ETFها و سبدهای اختصاصی بهکار میرود.
۱۱- عرضه اولیه
عرضه اولیه(IPO) به زمانی گفته میشود که سهام یک شرکت خصوصی برای اولین بار به عموم مردم عرضه میشود. عرضههای اولیه معمولاً توسط شرکتهای کوچک و جوان که به دنبال سرمایه برای گسترش هستند انجام میشود، همچنین شرکتهای بزرگ خصوصی نیز که به دنبال تبدیلشدن به سهامی عام هستند، عرضه عمومی اولیه انجام میدهند. جزئیات سهامی که عرضه میشود، در امیدنامه به اطلاع سرمایهگذاران بالقوه میرسد. از مزایای عرضه اولیه در بورس دستیابی ارزانتر به سرمایه، افزایش سرمایه، شفافیت اطلاعاتی و معافیت مالیاتی را میتوان نام برد. از معایب این کار هزینههای قانونی، حقوقی و بازاریابی عرضه اولیه، الزام به افشای اطلاعات مالی، کاهش کنترل و افزایش ریسک دعاوی حقوقی است.
۱۲- بازار گاوی
در بازار گاوی(Bull market) تقاضا بسیار زیاد است و عرضه بهندرت صورت میگیرد. بهعبارتدیگر، سرمایهگذاران با امید به آینده رو به رشد انواع پرتفوی سرمایهگذاران بازار، اقدام به خرید سهام جدید میکنند و فروشندگان نیز تمایلی برای فروش ندارند. بازار گاوی به دورهای گفته میشود که قیمتها در حال افزایش است. ویژگی اصلی بازار گاوی، خوشبینی، اعتماد سرمایهگذاران و انتظار ادامه روند افزایشی است. بازار گاوی در مقابل بازار خرسی قرار دارد. بازارهای گاوی و خرسی معمولاً با چرخههای تجاری همزمان هستند. شروع بازار گاوی معمولاً نشاندهنده گشایش اقتصادی است، زیرا عقاید عمومی درباره وضعیت اقتصادی آینده، قیمت سهام را تغییر میدهد. همچنین بازارهای خرسی قبل از رکود اقتصادی شروع میشوند.
۱۳- بازار خرسی
بازار خرسی(Bear market) موقعیتی است که در آن قیمت اوراق بهادار کاهشیافته و خوشبینی سرمایهگذاران تبدیل به ترس و بدبینی میشود. بهبیاندیگر در بازار خرسی، جوی منفی بر بازار حاکم است و همین امر رمقی برای سرمایهگذاران بهمنظور خرید سهام جدید باقی نمیگذارد. بازار خرسی نباید با اصلاح قیمتها اشتباه گرفته شود، اصلاح قیمتها روند کوتاهمدت دارد و کمتر از دو ماه طول میکشد. در اصلاح قیمت سرمایهگذاران میتوانند یک نقطه ورود پیدا کرده سهام را بخرند، درحالیکه در بازار خرسی نقطه ورود وجود ندارد.
۱۴- ارزش ذاتی
ارزش ذاتی(Intrinsic value) در علوم مالی به ارزش واقعی سهام یک شرکت یا یک دارایی اطلاق میشود که بر پایه بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر، از جمله صورتهای مالی ، پتانسیل رشد سودآوری شرکت در سالهای آینده و لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفته است.
با این تفاسیر شاید برای شما این سؤال بهوجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت یا ارزش ذاتی یک سهم وجود دارد؟ بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون ۲۰۰ تومان است. بهبیاندیگر، سهام شرکت الف هماکنون با قیمت ۲۰۰ تومان در بورس در حال خریدوفروش است؛ اما سرمایهگذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از سرمایهگذاران خریدار سهم سؤال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آنها این خواهد بود که «به نظر ما، این سهم بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش دارد.» معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، از نگاه آنها بیشتر از قیمت بازار این سهم است. بنابراین، در یک تعریف ساده، ارزش ذاتی یک سهم، بیانگر قیمتی است که سرمایهگذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتا اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی یک سهم پایینتر از ارزش بازار آن سهم باشد، این سهم گزینه مناسبی برای فروش خواهد بود.
گفتنی است ارزش ذاتی یکی از پارامترهای کلیدی در تحلیل بنیادی محسوب میشود. تحلیلگران با در نظر گرفتن داراییهای مشهود و نامشهود و محاسبه سودآوری شرکت در سالهای آتی، ارزش ذاتی شرکت را بهدست میآورند و آن را با ارزش روز سهم مذکور مقایسه میکنند. تصمیم درباره خرید یا فروش سهم توسط تحلیلگران بهتفاوت قیمت ارزش ذاتی و ارزش روز بازار آن بستگی دارد.
۱۵- ضریب بتا
ضریب بتا(β) معیاری است که براساس دادههای تاریخی معاملات سهام بدست آمده و معرف میزان ریسک سیستماتیکی است که سرمایهگذار با تصاحب آن سهم نسبت بهکل بازار متحمل میشود. بتای یک سرمایهگذاری نشاندهنده میزان نوسان آن سرمایهگذاری نسبت به بازار است. اگر بتا کوچکتر از یک باشد، آن سرمایهگذاری نسبت به بازار نوسان کمتر و اگر بتا بیشتر از یک باشد آن سرمایهگذاری نسبت به بازار نوسان بیشتری دارد. بتای بازار که شامل همه داراییهای قابل سرمایهگذاری است، برابر با یک است.
۱۶- آربیتراژ
آربیتراژ (Arbitrage) به معنی سود بردن از تفاوت قیمتی میان دو یا چند بازار است، از دیدگاه علمی، آربیتراژ احتمال سود بدون ریسک پس از کسر هزینههای انجام معامله است. بهبیاندیگر آربیتراژ به معنای بهره گرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است؛ مثلا تفاوت قیمت فلز مس در بورس لندن و بورس شانگهای چین میتواند باعث آربیتراژ معاملهگران مس بین این دو بازار شود.
سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود، اما قیمتهای یکسانی ندارد. آربیتراژ این امکان را به وجود میآورد که در بلندمدت قیمتها به میزان زیادی از ارزش منصفانه فاصله نگیرند. با فاصله گرفتن قیمتها در یک بازار از قیمت منصفانه، آربیتراژگران فعال شده و با خرید این کالا از بازارهای دیگر قیمت را به قیمت منصفانه نزدیک میکنند. در انجام آربیتراژ توصیه میشود که خرید در یک بازار و فروش در بازار دیگر بهصورت همزمان انجام بگیرد تا از ریسک تغییر قیمت در یکی از بازارها جلوگیری شود.
۱۷- سهام شناور آزاد
سهام شناور آزاد(Free Float) بخشی از سهام یک شرکت است که دارندگان آن، آماده عرضه و فروش آن سهام هستند و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام، در مدیریت شرکت مشارکت کنند و انتظار میرود، در آینده نزدیک، قابل معامله باشد. برای محاسبه سهام شناور آزاد باید ترکیب سهامداران بررسی شده و سهامداران راهبردی را مشخص کرد. سهامدار راهبردی، سهامدارانی هستند که در کوتاهمدت، قصد واگذاری سهام خود را نداشته و معمولاً میخواهند برای اعمال مدیریت خود، این سهام را حفظ کنند.
۱۸- سود هر سهم و سود پرداختی سهام
سود هر سهم یا EPS عبارت است از مقدار سود خالص شرکت به ازای هر سهم. سود سهام پرداختی به ازای هر سهم یا DPS عبارت است از بخشی از سود هر سهم که در مجمع بین سهامداران تقسیم میشود و نشانگر مقدار سود نقدی توزیعشده توسط شرکت است.
۱۹- نماد
نماد عبارت است از کد یا نام اختصاری شرکتها که برای سهولت شناسایی و دستهبندی آنها در بورس مورد استفاده قرار میگیرد. بهعنوانمثال شرکت ملی مس ایران با نماد «فملی» یا پالایشگاه نفت بندرعباس با نماد «شبندر» در بازار بورس و تالارهای معاملاتی معرفی میشوند. بد نیست بدانید معمولا حرف اول در یک «نماد» نشاندهنده صنعت مربوطه و بخش دوم خلاصهای از نام شرکت است.
بهعنوانمثال تمام شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران که در گروه بانکها، مؤسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی فعالیت میکنند نمادشان با حرف «و» شروع میشود.
۲۰- بازار خارج از بورس(OTC)
بازار خارج از بورس(Over The Counter) یک بازار غیرمتمرکز و بدون مکان فیزیکی است که معامله بهطور مستقیم بین دو نفر انجام میشود و قیمت معامله لزوماً بهصورت عمومی منتشر نمیشود. در این بازار قیمتها براساس مذاکره تعیین میشوند و معاملات از طریق شبکههای کامپیوتری، تلفن و ایمیل صورت میگیرد. محصولات معامله شده در بورس باید استاندارد باشند، درحالیکه این محدودیت در بازار خارج از بورس وجود ندارد و طبق قرارداد دو طرف، ویژگیهای مورد معامله مشخص میشود.
دیدگاه شما