سرمایه گذاری و فرق آن با معاملهگری چیست؟
سرمایه گذاری در بازار سرمایه و بورس چند سالیست که به شدت مورد توجه مردم قرار گرفته است. واژههای بورس، سرمایه گذاری، تریدر یا معاملهگر و تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و… نیز بسیار جستجو شدهاند. این نشان از علاقه زیاد مردم به سرمایه گذاری و تریدری در این حوزه است. اما نکتهای که شاید مردم به آن خیلی توجه نمیکنند، این است که این واژههای سرمایهگذاری و تریدری باهم متفاوت هستند. در این مقاله قرار است راجع به تفاوتهای یک تریدر و یک سرمایهگذار صحبت کنیم.
تعریف سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه گذار کیست؟ تریدر کیست؟ ویژگیهای هریک کدامند؟ چگونه بدانیم که کدامیک برای ما بهتر است؟ اگر میخواهید جواب همه این سوالها را بدانید و بتوانید برای آینده خود تصمیم بهتری بگیرید، تا آخر این مقاله اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ را با دقت مطالعه کنید.
سرمایه چیست؟
در ابتدا برای اینکه بدانیم سرمایه چیست، باید بدانیم تعریف دارایی چیست و انواع آن کدامند؟
داراییهای ما در زندگی به دو دسته کلی تقسیم میشوند؛ داراییهای هزینهای و داراییهای سرمایهای. داراییهایی که هزینهای هستند، در طول مدت از ارزش آنها کاسته میشوند و به اصطلاح جز هزینههای زندگی ما محسوب میشوند. بهعنوان مثال خودرو و گوشی موبایل و پوشاک و… همه اینها جز داراییهای هزینهای ما هستند که بر اثر گذر زمان و استفاده ما مستهلک شده و از ارزششان کاسته میشود.
اما در مقابل داراییهایی مثل زمین، آپارتمان، طلا و سهام و… داراییهای سرمایهای ما هستند. شما هرچه از زمینتان استفاده کنید از ارزش آن کاسته نمیشود. طلا را هرچه به گردن بیاویزید و دست بخورد، قیمتش مستهلک نمیشود. اما کافی است تا جعبه گوشی همراهتان را باز کنید تا ارزشش به نصف قیمت کاهش پیدا کند.
ملک یک دارایی سرمایهای محسوب میشود
آیا خودرو یک دارایی و نوعی سرمایه گذاری است؟
خودرو در همه جای جهان جز داراییهای هزینهای به حساب میآید، اما در ایران جز داراییهای سرمایهای محسوب میشوند که این یک اشتباه مرسوم در ایران است. این روزها مردم برای سرمایهگذاری، به خرید خودرو روی آوردهاند. کار به جایی رسیده که مردم صف میایستند تا خودرویی بخرند که حتی چیزی از آن نمیدانند. اما نکته مهم اینجاست که مردم فقط برای سود فروشش این کار را میکنند و شاید اصلا به خودرو نیازی نداشته باشند. حتی برای آنها مهم نیست که خودروی مورد نظر چه کیفیتی دارد و اصلا ایمن است یا خیر.
دقیقا حباب گل لاله نیز چنین مشخصاتی داشت. بعد از مدتی مردم جهان گل لاله را بهعنوان یک کالای سرمایهای حساب میکردند و تنها برای فروش به دیگران با قیمت بالاتر و سودش آن راخریداری میکردند. اما این باعث نشد که گل لاله همیشه بهعنوان یک کالای سرمایهای باقی بماند.
در واقع خودرو را باید یک کالای مصرفی بادوام نامید. کالایی که به سرعت یک بسته چیپس مصرف نمیشود، اما به مرور ارزش خود را از دست میدهد.
سوال: آیا اگر خودروی پراید با قیمت یک میلیون تومان و از دم قسط به وفور در ایران وجود داشت و خرید آن به راحتی خرید یک آب معدنی بود، باز هم مردم آن را برای سرمایه گذاری انتخاب میکردند؟
خوب به این موضوع فکر کنید. حتی در ایران نیز، خودرو نمیتواند برای همیشه یک کالای سرمایهای باقی بماند.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند دارایی سرمایهای و نگهداری آنها به منظور افزایش ثروت.
سرمایه، در لغت به معنای سرِ مایه، یا سرچشمه پول است. سرمایهگذار، منابع نقد و شبه نقد خود را به شکلی بهکار میبندد که برایش یک جریان نقدی ایجاد کند.
برای مثال وقتی یک دستگاه بازی میخریم، پول خرج میکنیم. اما وقتی یک دستگاه بازی را در شهربازی میگذاریم و از سود حاصل از آن بهره میبریم، داریم سرمایه گذاری میکنیم.
سرمایه گذار کیست؟
مشخصا سرمایه گذار نیز شخصی است که عمل سرمایه گذاری را انجام میدهد. این افراد معمولا با هدف توسعه سرمایه خود و بهرهمندی از منافع اقتصادی آن در آینده این کار را انجام میدهند. بنابر این سرمایه گذاری بیشتر در دیدگاه بلندمدت معنی پیدا میکند.
سرمایه گذاری، شبیه به کاشتن یک درخت است، به امید بهرهمندشدن از میوههای آن. کسی که یک درخت میکارد، میخواهد ده سال، بیست سال، یا برای تمام عمر از این درخت بهرهمند شود. هرچند شاید روزی درخت خود را بفروشد، اما دیدگاه اصلی او فروش درخت به قیمتی بالاتر نیست. درخت برای او واسطه تولید میوه است.
چنین فردی چندان به نوسان قیمت درخت توجه ندارد، برای او بازار میوه است که اهمیت دارد.
به تعبیر وارن بافت، سرمایه گذار موفق کسی نیست که هوش بسیار زیادی دارد. بلکه عامل اصلی موفقیت یک سرمایه گذار، صبر بالا است.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر کسی است که اقدام به خرید و فروش داراییها در کوتاه مدت میکند. او این کار را با هدف کسب منفعت از نوسانات قیمتی انجام میدهد، پس میتوان گفت که ذات عمل معاملهگری در بلندمدت نیست.
برای این که به رابطه بین زمان در تریدری و سرمایهگذاری پی ببریم، باید به نکته زیر دقت کنیم:
بهعنوان مثال وقتی شما یک واحد آپارتمان میخرید، احساس برنده بودن میکنید. چون میدانید که ارزش آن در آینده بیشتر از قیمت پرداختی شما است و شما برای توسعه داراییهایتان در آینده و بهرهبرداری از منافع آن این اقدام را انجام دادهاید. اما این آینده دقیقا یعنی کی؟ فردا؟ هفته بعد؟ ماه بعد؟
کمی به این موضوع فکر کنید. آیا وقتی شما خانهای میخرید انتظار دارید که از فردا قیمت ملک شما رشد کند؟ اصلا هدف شما از این که که ملکی را میخرید چیست؟ آیا با این دید میخرید که هفته بعد آن را بفروشید؟
اکثر مردم برای خرید ملک دید بلند مدت دارند. بهعبارت دیگر شاید کمتر باشد که ملکی را برای فروش در هفته بعد خریداری کند. پس خرید ملک را میتوانیم در دسته سرمایهگذاریها قرار دهیم و درواقع کسانی که ملک میخرند، سرمایه گذاری میکنند.
دسته سوم
بنیامین گراهام از دسته سوم فعالان بازارسرمایه هم اسم میبرد. معاملهگرانی که سواد کافی برای سفتهبازی ندارند، با اصول سرمایه گذاری هم آشنا نیستند. آنها در عمل دارند سهم را به امید فروش در قیمت بالاتر میخرند و نوسانهای روزانه قیمت برایشان مهم است. اما ضعف دانش خود را در پس عنوان سرمایهگذار پنهان میکنند.
این افراد در عمل، معاملهگرانی با افق زمانی طولانیتر هستند، نه سرمایهگذار.
کافی است بازار برای مدتی رنج باشد، آنوقت میبینیم که سود تقسیمی و بازدهیهای آهسته و پیوسته برایشان اهمیتی ندارد و شاید به نوسانگیری بلندمدت در بازارهای دیگر مثل طلا و مسکن روی بیاورند.
البته این کار از نظر قانونی و اخلاقی ایرادی ندارد. اما خوب است که فرد خودش را بهتر بشناسد و بداند که دقیقا دارد چه کار میکند.
سرمایه اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ گذاری کنیم یا معاملهگری؟
جالب است بدانید که قیمت ملک هم دارای نوسانهای زیادی است، منتهی ما آن را نمیبینیم. اگر قیمت ملک هر روز روی تابلوی بازار ثبت میشد، شاید خیلیها از ترس نوسانهای قیمتی، هیچوقت به سراغ آن نمیآمدند. پس درمییابیم که سرمایه گذار بودن و یا تریدر بودن به روحیات خودمان نیز بستگی دارد. واقعیت این است که ما باید ابتدا روحیات خودمان را بشناسیم تا ببینیم کدامیک برایمان بهتر است و از لحاظ شخصیتی کدام فعالیت با روحیات ما سازگارتر است.
سوال این است که سرمایهگذار باشیم یا یک معاملهگر؟ در ادامه به ویژگیهای خاص برای یک فرد سرمایه گذار و یا یک تریدر اشاره میکنیم.
تحمل صبرتان چقدر است؟
روزی یکی از دوستانم راجع به سهمی در بازار بورس آمریکا از من نظر خواست. او هدف از خریدش را بلندمدت اعلام کرد که من هم نظرش را تایید کردم و گفتم برای خرید گزینه خوبی است. بعد از یک هفته دوباره دوستم را دیدم و از او پرسیدم که آیا سهمی که گفته بودی را خریدی؟ او خیلی جدی گفت که فروختمش!
من با کمال تعجب از او پرسیدم که مگر نگفتی که برای بلندمدت خرید کردی؟
گفت: بله، من هم دو روز سهم را نگهداشتم و بعد فروختم.
اینجا بود که فهمیدم تعریف بلندمدت و کوتاهمدت برای آدمهای مختلف متفاوت است.
شما باید بدانید که آستانه صبرتان چقدر است. یکی مثل دوست من بلندمدت را تنها در دو روز میبیند و یکی هم مثل وارن بافت چهل سال سهامدار سهم کوکاکولا است. اگر صبرتان محدود است سرمایه گذاری تقریبا برای شما بیمعنی خواهد بود. زیرا سرمایهگذاریها عملا در بلندمدت (به معنای واقعی) سودآور هستند.
تا چه حدی اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ ریسکپذیر هستید؟
در دنیای معاملهگری همواره ریسک کارتان بالا است. اگر در معاملاتتان تحمل ضرر را ندارید و یا استرس روی نتیجه کار شما تاثیر میگذارد، باید در استراتژی خود تجدید نظر کنید. میزان تحمل ضرر در افراد مختلف با شخصیتهای مختلف کاملا متفاوت است. همچنین میزان سرمایه نیز در این امر دخالت دارد.
یکی از روشهایی که میتوانید میزان تحمل ضرر را در خودتان اندازه بگیرید این است که وقتی یک معامله باز میکنید، تا چه حد ذهنتان را درگیر میکند؟ اگر معاملهای را وارد شدید که هنگام شب و در خوابتان هم درگیرش هستید، یعنی ذهن شما هنوز آمادگی تحمل آن حجم از معامله و ضررهای احتمالی را ندارد.
در این مرحله باید حجم معاملاتتان را کاهش دهید و آنقدر این عمل را تکرار کنید که دیگر ذهنتان درگیر مقدار ضرر در معامله نباشد. اگر مقدار حجم معاملات شما پس از کاهش به اندازهای بود که دیگر سودش برایتان ارزشی ندارد، یعنی معاملهگری با روحیات و شخصیت شما سازگار نیست.
پیشنهاد میکنم که سعی کنید بدون هیچ تعصبی تست فوق را روی خودتان انجام دهید.
پیروی از نظم و پایبند بودن به استراتژی
یکی از عوامل مهمی که هر معاملهگری باید به آن دقت داشته باشد، این است که در معاملات خود یک نظم خاص داشته باشد و سعی کند این نظم را در هر شرایطی حفظ کند. داشتن استراتژی به نظمدهی معاملات یک تریدر کمک زیادی میکند. ولی این که تا چه حد به قوانینی که خود وضع کردهاید پایبند میمانید، به شما مربوط است.
یک معاملهگر حرفهای به استراتژی خود ایمان دارد و حتی در ضرر نیز به آن پایبند است. اگر نمیتوانید روی یک قاعده خاص حرکت کنید و تصمیم خود را سریع عوض میکنید، سرمایه گذاری برای شما گزینه راحتتری از معاملهگری است.
چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
تا چه حد احساسی هستید؟
این نکته یکی از مهمترین نکات در ویژگیهای فردی یک سرمایهگذاریا یک معاملهگر است. از خودتان بپرسید که با قرار گرفتن در شرایط بحرانی چقدر روی خود کنترل دارید؟ آیا زود عصبانی میشوید؟ آیا زودرنج هستید؟ عواطف روی تصمیمات زندگی شما چقدر تاثیرگذار هستند؟
جواب این سوالات را کسی بهتر از خود شما نمیداند. پس در جواب سوالات بالا خودتان را قانع نکنید و سعی کنید که با خودتان در اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ این موارد صادق باشید. درواقع هرچقدر این احساسات در شما قویتر باشد، کار شما برای کنترل این احساسات در کارتان سختتر میشود.
به این نکته فکر کنید که چرا یک جراح مغز و اعصاب فوق حرفهای، هیچ وقت عزیزان خود را جراحی نمیکند. آیا واقعا بلد نیست و نمیداند یا نمیتواند؟ او برای این که حساسیت کارش را میداند و برای این که احساساتش را در کارش دخالت ندهد این کار را انجام نمیدهد.
کنترل احساسات در معاملهگری یکی از مهمترین عوامل برای کسب موفقیت در این راه است
یک معاملهگر حرفهای نیز هیچگاه در معاملات خود احساسات را دخالت نمیدهد و همواره سعی دارد از نگاه منطق به آن نگاه کند. بهعبارت دیگر معاملهگر موفق و حرفهای کسی است که سودها و زیانها هیچ تاثیری بر روحیه او ندارد، زیرا او میداند که ترید احساسی از روی ترس یا طمع، آغاز یک زیان بزرگ است.
اگر روی احساسات خود کنترل زیادی ندارید، بهتر است تایم فریمی که معاملاتتان را در آن انجام میدهید بالاتر ببرید. زیرا نوسانات در تایم فریمهای بالاتر کندتر انجام میشوند و همین موضوع باعث میشود که کمتر درگیر احساسات مقطعی در معاملاتتان شوید. اگر تایم فریمتان آنقدر بالا رفت که دیگر معاملاتتان به یک سرمایه گذاری تبدیل شد، پس روحیه کاری شما هم همان است.
نداشتن تعصب و غرور
یکی از ویژگیهای بارز و مهم در معاملهگران بازارهای مالی این است که مغرور هستند، اما متعصب نیستند. بین غرور و تعصب یک مرز باریک وجود دارد که اگر غرور به تعصب تبدیل شود میتواند زیانهای زیادی را برای یک معاملهگر بهدنبال داشته باشد. یک معاملهگر حرفهای به تحلیلها و استراتژی معاملاتی خودش ایمان دارد و همواره به استراتژی خود پایبند است؛ اما هرگز روی آنها تعصب ندارد و هیچ وقت روی نظر خودش پافشاری نمیکند. بلکه طبق استراتژی معاملاتی که دارد، مداوم خودش را با روند بازار منطبق میسازد.
هدفتان از ورود به بازارهای مالی چیست؟
اگر خواستید روزی وارد بازارهای مالی بشوید این سوال را حتما از خود بپرسید که چرا قصد دارید وارد بازارهای مالی بشوید؟ اگر جوابتان رسیدن به سود و پولدار شدن است، متاسفانه گزینه اشتباهی را انتخاب کردهاید. حتما این جمله را شنیدهاید که میگویند بیش از 90% از معاملهگران در بازارهای مالی زیانده هستند. علت این امر جواب همان سوال است. باید معاملهگری در بازاهای مالی را بهعنوان یک شغل ببینید. آیا کسی که کاسب و مغازهدار است فقط برای سودش این کار را کرده؟
جواب: خیر او مغازه داری را بهعنوان یک شغل انتخاب کرده و از این راه زندگی میکند. ممکن است گاهی سود کند و گاهی هم ضرر. دقت کنید که هیچ فروشندهای بخاطر ضرر در یک ماه مغازه خود را جمع نمیکند. مشکلات شغلی یک معاملهگر نیز زیاد هستند. یک معاملهگر واقعی نیز ضرر در معاملاتش را با جان و دل میپذیرد، اما از ایجاد زیان زیاد نیز جلوگیری میکند. او قبول دارد که ضرر نیز جزئی از معاملات او است و برای این کار همواره روی بهتر شدن استراتژی و روانشناسی خودش کار میکند.
معاملهگر واقعی طمع را در خودش کشته و اصلا به دنبال کسب سود بالا در کوتاه مدت نیست؛ بلکه بیشتر به دنبال ماندن است. به قول وارن بافت “اگه کسی کسب سود بالا در کوتاه مدت را با لحن مطمئن وعده داد، لبخند زنان از او دور شوید.
آیا باید هر روز معامله کرد؟
خیلی مرسوم است که میگویند معاملهگری در بازارهای مالی، یک کرم درونی را در انسان ایجاد میکند. این کرم همواره او را به معاملات بیشتر تشویق میکند. یکی از مشکلاتی که معمولا مردم دارند این است که فکر میکنند هر روز باید معامله کنند. بهعبارت دیگر اگر یک روز در بازار بورس یا فارکس معامله نکنند، شب خواب به چشمانشان نمیآید.
این یک ذهنیت غلط برای معاملهگران حاضر در بازارهای مالی است. بعضی از اوقات برای من پیش میآید که در طول یک هفته نیز هیچ معاملهای نمیکنم، چون درک شرایط بازار در آن هفته برایم سخت است. مطمئن باشید این نکته باعث کوچک شدن و سرشکستگی شما نخواهد بود.
نتیجه گیری فرق بین معاملهگری و سرمایه گذاری چیست؟
در این مقاله سعی کردیم که فرق بین سرمایه گذاری و معاملهگر را شرح دهیم و ویژگیها و خصوصیات فردی یک معاملهگر و یک سرمایه گذار را باهم بررسی کنیم، تا بتوانیم استراتژی بهتری را برای ورود و کار کردن در حوزه بازاهای مالی بهکار ببریم. واقعیت این است که هرچه بیشتر روی روانشناسی خودتان کار کنید نتیجه بهتری در انتظار شما خواهد بود. یادتان باشد که خودتان بهترین قاضی در این مورد هستید، پس سعی کنید همواره با خودتان در این مورد صادق باشید. زیرا خودتان را هیچ وقت نمیتوانید گول بزنید.
اگر این مقاله برایتان مفید بوده لطفا آن را با دیگران به اشتراک بگذارید و اگر سوالی در مورد موضوع این مقاله دارید ان را برایمان کامنت کنید. حتما شخصا به آنها پاسخ خواهم داد.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.
سبک های معامله گری و انتخاب سبک معاملاتی متناسب با شخصیت
معامله گری چهار سبک اصلی دارد. که به وسیله آن می توان معامله گران را در چهار دستهی معامله گر اسکالپر، معامله گر روزانه، معامله گر سوئینگ یا همان نوسانگر و در نهایت معامله گر پوزیشن قرار داد. تفاوت بین سبک های معامله گری بر اساس مدت زمان انجام معاملات است. معاملات اسکالپ فقط در چند ثانیه یا حداکثر چند دقیقه انجام می شود. معاملات روزانه چند ثانیه تا چند ساعت انجام می شود. معاملات نوسان گیری ممکن است برای چند روز زمان ببرد. معاملات پزیشن یا موقعیتی نیز از چند روز تا چند سال می تواند انجام می شود.
احتمالا معامله گران مبتدی در هنگام ورود به بازارهای مالی در انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت آنها سازگار باشد، مشکل خواهند داشت. اما شما باید بدانید که برای دستیابی به موفقیت بلند مدت و تبدیل شده به یک معامله گر حرفه ای، باید این کار را انجام دهید. اگر یک معامله گر هستید و هنوز احساس می کنید که سبک معامله گری خود را پیدا نکرده اید. این مقاله به شما کمک خواهد کرد. تا با برخی از ویژگی های شخصیتی که هر کدام از انواع سبک های معامله گری نیاز دارد، آشنا شوید.
انتخاب سبک معاملاتی که بیشتر با شخصیت شما سازگار است. شانس بیشتری برای سودآوری به عنوان یک معامله گر به شما می دهد. بنابراین حتی اگر برخی از ویژگی های ذکر شده را دوست ندارید، در این مورد کاملا صادق باشید.
معامله گری به روش اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپ یک روش معامله گری بسیار سریع است. معامله گر اسکالپر اغلب در عرض چند ثانیه چندین معامله مختلف انجام می دهند. این بدان معناست که ممکن است کل معالات آنها یک دقیقه طولانی طول بکشد، آن هم یک دقیقه کوتاه.
معامله گری به روش اسکالپینگ بیشتر مناسب معامله گران فعال و متمرکز بر بازار است. که می توانند تصمیمات آنی را بگیرند و بدون تردید به آنها عمل کنند.
افراد بی حوصله اغلب بهترین اسکالپرها را تشکیل می دهند زیرا انتظار دارند که معاملات آنها بلافاصله سودآور شود. در صورتی به سود نرسند، آنها به سرعت از معامله مورد نظر خود خارج می شوند.
برای موفقیت به عنوان یک معامله گر اسکالپر نیاز به تمرکز زیادی دارید. این شیوه معاملاتی مناسب برای افرادی که به راحتی حواسشان پرت می شود یا مستعد رویا پردازی هستند، نیست. بنابراین اگر هنگام خواندن این مطلب به چیز دیگری فکر کرده اید، معامله گری به روش اسکالپینگ مناسب شما نیست.
معامله گری به روش روزانه (Day Trading)
معاملات روزانه مناسب معامله گران است که ترجیح می دهند معامله ای را در همان روز شروع و به اتمام برسانند. اگر شما فردی هستید که وقتی شروع به رنگ آمیزی آشپزخانه خود می کنید، تا پایان اتمام کار در آشپزخانه به سراغ رختخواب نمی روید، معامله گری روزانه مناسب شماست. حتی اگر این بدان معناست که تا ساعت 3 اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ صبح بیدار بمانید.
بسیاری از معامله گران روزانه هرگز نوسانگیری یا معامله بلند مدت را انجام نمی دهند. آنها نمی توانند شب ها راحت بخوابند. زیرا می دانند که یک معامله فعال دارند که می تواند تحت تأثیر حرکت قیمت ها در طول شب قرار گیرد و باعث ایجاد زیان شود.
معامله گری به روش نوسان گیری (Swing Trading)
معاملات نوسان گیری برای افرادی که برای ورود اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ به معامله صبر می کنند، اما پس از ورود به آن سود سریع می خواهند مناسب است. معامله گران نوسان تقریباً معاملات خود را یک شبه نگه می دارند. بنابراین اگر هنگام انجام کار دور از کامپیوتر عصبی هستید، این روش برای شما مناسب نیست. معاملات نوسان به طور کلی نیاز به حد ضرر بزرگتری نسبت به معاملات روزانه دارد. بنابراین توانایی حفظ آرامش هنگام معامله ی که بر خلاف میل شما حرکت می کند، بسیار حیاتی است.
معامله گری به روش پوزیشن (Position Trading)
معاملات پوزیشن طولانی ترین نوع معاملات است. اغلب معاملاتی دارند که چندین سال دوام می آورند. بنابراین، معاملات پوزیشن تنها برای معامله گران صبور و کم تحرک مناسب است. اهداف قیمتی معاملات پوزیشن اغلب چند صد درصد هستند. اگر هنگامی که در یک معامله شما 25 درصد سود کرده اید، ضربان قلب شما شروع به کار می کند، احتمالاً معامله پوزیشن برای شما مناسب نیست.
معامله گران پوزیشن باید بتوانند نظر عمومی را نادیده بگیرند. معاملات پوزیشنی اغلب از طریق بازارهای گاو و خرس انجام می شود. به عنوان مثال، زمانی که عموم مردم متقاعد شوند که بازار رو به رشد است، ممکن است معامله شما یک سال به طول انجامد. اگر افراد دیگر به راحتی شما را تحت تأثیر قرار می دهند، معامله گری به روش پوزیشن برای شما یک چالش خطرناک خواهد بود.
نکته مهم در مورد سبک های معامله گری: به سبک معاملاتی خود وفادار باشید.
انتخاب سبک معاملاتی مستلزم انعطاف پذیری است تا بدانید وقتی یک روش معاملاتی برای شما کار نمی کند. همچنین نیاز به ثبات دارد تا با سبک مناسب حتی در مواقعی که عملکرد آن عقب افتاده است، بمانید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معامله گران جدید مرتکب می شوند تغییر سبک معاملات (و سیستم های معاملاتی) در اولین زیان های آن است. تغییر مداوم سبک معاملاتی یا سیستم معاملاتی شما راهی مطمئن برای دور شدن از موفقیت در بازارهای مالی است. هنگامی که بر یکی از سبک های معامله گری مسلط شدید، به آن وفادار بمانید. وفاداری شما به سبک معامله گری خود، در دراز مدت به شما پاداش می دهد.
بازار خرسی و گاوی چیست؛ تفاوت بازار گاوی و خرسی
منظور از بازار گاوی و بورسی چیست؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم بازار خرسی و گاوی و ویژگی های هر یک را به شما معرفی کرده ایم.
بازار گاوی و بازار خرسی از اصطلاحات رایج بازار سرمایه هستند. در این بازار، از اصطلاحات متعددی جهت تجزیه و تحلیل شرایط استفاده شده که این کلمات و اصطلاحات سبب درک بیشتر شخص از روند کلی بازار میشود. اصطلاحات بازار گاوی و بازار خرسی در بورس نیز نشاندهنده روند کلی بازار است که منظور دقیق از این اصطلاحات رایج را در ادامه به صورت تخصصی و با زبانی ساده و قابل فهم بازگو کردهایم.
بازار گاوی چیست؟
بازار گاوی یا Bull Market به معنای شرایط خوب بازار سرمایه است به صورتی که بر روی نمودار شاهد روند صعودی هستیم و این روند مثبت مربوط به کل بازار است. سرمایهگذاران در این بازار به سودهای خوبی دست مییابند و از شرایط آن، رضایت کامل دارند. این رضایت و کسب سود منجر به ورود افراد بیشتری به بازار سرمایه میشود. در بازار گاوی، سرمایهگذاران به دلیل افزایش ارزش سهامهای خود تمایلی به فروش آنها ندارند. به همین خاطر اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ فروش سهام، کمتر صورت میگیرد.
بازار خرسی به چه معناست؟
بازار خرسی یا Bear Market برعکس بازار گاوی بوده و در بورس نشاندهنده رکود اقتصادی و افت بازار است. این افت باعث کاهش چشمگیر ارزش سهامهای مختلف شده و بر کل بازار تأثیر منفی میگذارد. بنابراین کارشناسان هنگام ریزش بورس و قرمز شدن آن از اصطلاح بازار خرسی استفاده میکنند. در بازار خرسی تعداد فروش بالا بوده و خرید کم باشد در این شرایط معمولاً به دلیل تنشهای سیاسی و تصمیمهای اشتباه شرکتهای بورسی به وجود میآید. البته این شرایط بلندمدت بوده و بایستی تصمیمات و سیاستهای کارآمدی را اجرا کرد تا بتوان بازار بورس اوراق بهادار را از حالت خرسی خارج کرد.
دلیل انتخاب واژه گاو و خرس چیست؟
دلیل انتخاب واژه گاو و خرس برای این حالتهای بازار، به نحوه نبرد و مبارزه آنها برمیگردد. گاو اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ به هنگام مبارزه، شاخهایش را به سمت بالا حرکت میدهد که این حرکت رو به بالا در نمودار نشاندهنده روند صعودی و رشد است. به همین خاطر به این بازار پررونق و صعودی بازار گاوی گفته میشود. خرس نیز هنگام مبارزه با رقبایش، پنجههایش را به سمت پایین به حرکت درمیآورد که این حرکت رو به پایین باعث نامیدن بورس ریزشی به بازار خرسی شده است. فعالیت افرادی که در گذشته با پیش فروش کردن پوست خرس به سود خوبی دست مییافتند از دیگر دلایل نامگذاری بازارهای خرسی و گاوی است. این افراد، پوست خرس را به قیمت روز میفروختند و پیشبینی میکردند که قیمت آن در آینده کاهش مییابد و به این ترتیب، آنها میتوانند با خرید پوست خرس با قیمت کم و فروش آن با قیمت بالا به سود خوبی دست یابند. این پیشبینی برای نزولی شدن قیمت، یکی از دلایل اصلی نامگذاری بازار منفی بورس به نام بازار خرسی بوده است و ازآنجاییکه مردم مکزیک در گذشته، خرس را برای نبرد در مقابل گاو قرار میدادند، جریان مثبت بورس به بازار گاوی معروف شده است.
بازار خرسی و گاوی چه خصوصیاتی دارند؟
عرضه و تقاضای سهام
افراد در بازار گاوی به آینده بسیار خوشبین هستند. به همین خاطر شاهد تقاضای بالا و عرضه کم هستیم. در واقع افزایش قیمت سهامهای بازار و سوددهی قابل توجه آنها منجر به افزایش خرید و کاهش فروش شده است. این شرایط در بازار خرسی کاملاً برعکس است به صورتی که شاهد عرضه بالا و تقاضای کم هستیم.
روانشناسی بازار و رفتار معاملهگران
روانشناسی بازار یکی از ابزارهای موجود جهت تصمیمگیری در معاملات است. در واقع، آشفتگی بازار و عملکرد بد شرکتهای بورسی به واکنش معاملهگران ختم شده و آنها را از این بازار خارج میکند. این افراد بعد از خارج شدن از بورس، به دیگر بازارهای سرمایه ورود کرده و باعث افزایش بیرویه قیمتهای این بازارها میشوند. اگر هم آرامش بر کل بازار بورس حاکم باشد، معاملهگران با خیالی آسوده اقدام به خرید سهمهای بیشتر کرده و در بازار ماندگار میشوند. بنابراین اتفاقات بازار بر رفتار معاملهگران تأثیر زیادی میگذارد. در مقابل نیز رفتار معاملهگران باعث صعودی یا نزولی شدن بورس میشود. بنابراین، این دو موضوع بر یکدیگر تأثیر زیادی گذاشته و تعیینکننده وضعیت بورس هستند.
تغییرات در روند فعالیتهای اقتصادی
در بازار گاوی، قدرت خرید معاملهگران بیشتر خواهد بود و در نتیجه، سرمایه بیشتری به گردش درمیآید اما در بازار خرسی، قدرت خرید افراد کاهش یافته و از دست رفتن بیشتر سرمایه آنها منجر به عدم تمایل معاملهگر به سرمایهگذاری مجدد میشود. این موضوع بر فعالیت اقتصادی شرکتهای بورسی تأثیر گذاشته و باعث میشود شرکتها به سود خوبی دست نیابند.
در واقع، شرکتهای بورسی که در بازار بورس ایران حضور دارند اغلب از نوع تولیدی هستند. این شرکتهای تولیدی جهت تولید محصولات باکیفیت و پیشی گرفتن از رقبای خود به سرمایه نیاز دارند و زمانی که افراد دست از سرمایهگذاری میکشند، این مراکز نیز دچار افت شده و با ضررهای پیدرپی مواجه میشوند.
چگونه روند بازار را تخمین بزنیم؟
برای تخمین بازار باید به وضعیت آن در طولانیمدت توجه کرد. بازار خرسی در بورس و بازار گاوی بیانگر وضعیت بلندمدت هستند. بهاینترتیب، اگر بورس دو هفته روند صعودی داشته باشد به معنای بازار گاوی نیست و بایستی بازه زمانی طولانیتری را مدنظر قرار دهید. در واقع، در کوتاه مدت ممکن است اصلاحاتی صورت بگیرد که تأثیر آن در همان کوتاه مدت است و در بلند مدت جواب نمیدهد. شما عزیزان هرچقدر به این مفاهیم تسلط بیشتر داشته باشید به تخمین بهتری همدست خواهید زد و سرمایهگذاری موفقی را تجربه خواهید کرد.
چگونه بازار گاوی به بازار خرسی تبدیل میشود؟
زمانی که بیشتر مردم به بازار سرمایه ورود میکنند زمینههای تبدیل بازار گاوی به بازار خرسی فراهم میشود. درواقع، حضور عموم مردم به بازار سرمایه بدون اطلاع کافی از بورس و شرایط آن منجر به روند نزولی بازار میشود. در این شرایط بیشتر سهامهای موجود خریداری شده و معمولاً مردمی که وارد بورس شدهاند دست به ریسک نمیزنند. به عبارتی دیگر برای حفظ بازار گاوی بایستی پول به آن تزریق شود اما فروش بیشتر سهام باعث تزریق پول کمتری شده و این به معنای پایان بازار گاوی و شرایط ایدهآل بورس است.
انحراف ناگفته در بورس بازی
دنیای اقتصاد-سلیمان کرمی : در مسیر صعودی سهام همه در پی اخبار مثبت هستند و هیجان رونق دائمی، اثرات خود را در تصمیمگیری معاملهگران به خوبی منعکس میکند. اما نادیده گرفتن ریسکها نشان از نبود آنها نیست، بلکه میتواند نشانه تفکر اشتباه حاکم بر معاملات باشد. در کنار ریسکهای پیش روی نوسان قیمتی هر سهام، تهدید بزرگتری نیز وجود دارد که تبعات آن میتواند دامنگیر مقام ناظر و حتی اقتصاد کشور شود. به این معنا که بورسبازانی که صرفا خود را مالک سود میدانند، هنگام زیان به دنبال مقصرهای بیرونی باشند.
شاخص کل بورس تهران در هفته گذشته رشد بیش از سه درصدی را تجربه کرد. شاخص کل هموزن نیز در این هفته رشد تقریبا مشابهی را به ثبت رساند. در هفته گذشته به لزوم رشد بیشتر نمادهای بزرگ یا از سوی دیگر نزول سهام کوچکتر بازار به منظور بازگشت تعادل قیمتهای نسبی سهام اشاره شده بود. بزرگان بازار مسیر صعودی را در پیش گرفتند تا بتوانند بخشی از عقبماندگی خود را از کوچکترها جبران کنند اما از سوی دیگر همچنان سهام شرکتها و صنایع کوچکتر نیز از ادامه صعود دست نکشیدند. در این خصوص رالی صعودی نمادهای زیرمجموعه بازار پایه نگرانی روزافزونی را برای کل بازار سرمایه ایجاد کرده است. سهامدارانی که در شرایط کنونی از صعود بیپروای سهام سرمستند کافی است که حباب قیمتی سهام در این بازار و همچنین سایر نمادهای کوچکتر متلاشی شود تا پایکوبی کنونی سهامداران به جنجال و اعتراض تبدیل میشود. تجربه از بورس تهران نشان داده سهامداران و معاملهگران سهام کسب سود و بازدهی را حاصل خرد و دانش خود میدانند و زیان را ناشی از هزاران عامل بیرونی مانند سازمان بورس، دولت و شانس مطرح میکنند. فرار از پذیرش مسوولیت زیان یکی از مواردی است که علاوه بر ضربه به بدنه بازار سرمایه، عمده زیان را متوجه معاملهگر میسازد.
بهصورت مشخص بازار سهام دورهای را پشت سر میگذارد که هر معاملهگری که دانش کمتری نسبت به معاملات و معاملهگری و متغیرهای اثرگذار بنیادی و حتی بهانههای نوسان قیمت داشته احتمالا سود بیشتری را کسب کرده است. علت این موضوع نیز عدم لحاظ ریسک در نگاه معاملهگران است. این دوره با حمایت متغیرهای کلان اقتصادی همراه شده و چشمانداز ادامه بیثباتی اقتصادی نیز خود دلیلی شده تا معاملهگران بیش از همیشه شجاع باشند و بدون توجه به ریسکهای موجود به خرید سهام بپردازند. این در حالی است که برخلاف نگاه حاکم بر بازار اتفاقا در مسیر صعودی معاملهگر باید نیمنگاهی به اخبار حامی روند صعودی داشته و تمرکز خود را بر ریسکهای پیش روی سهام معطوف کند تا هر چه سود کرده در نزول احتمالی سهام دود نشود.
بر همین اساس سایت «دنیای بورس» در هفته گذشته این پرسش را از کارشناسان مختلف داشت که ریسکهای پیش روی سهام کدامند؟ کارشناسان مختلف به این پرسش پاسخ دادند که میتوانید در سایت «دنیای بورس» آن را مطالعه کنید. در این مطلب نیز اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ به مهمترین ریسکهایی که در شرایط کنونی از نگاه معاملهگران مخفی مانده است پرداخته میشود. شاید یکی از مهمترین ریسکهایی که میتوان برای کل بازار سرمایه تعریف کرد همین عدم پذیرش مسوولیت زیان و همچنین معکوس شدن رابطه آگاهی با کسب سود از سهام باشد. این ریسک که به حباب قیمتی دامن زده است به اقتصاد کلان نیز میتواند سرایت کند و نتایج مخربی به همراه داشته باشد.
مسوولیت زیان خود را بپذیرید
صعود اخیر و پرشتاب سهام و رکوردشکنیهای مداوم باعث شده که هیچکس به اتفاقاتی که رخداد آنها در آینده محتمل است توجه نکند. عادت همیشگی بازارهای مالی است که در دوره رونق کمتر کسی به ریسکها توجه میکند و همه سرمست از رشدهای متوالی سهام انتظار صعود بیشتر را دارند؛ همین موضوع باعث میشود اگر هفته قبل سهام صعود کرده باشد نظرسنجیها از اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ فعالان بازار صعود در هفته پیش رو را تضمینشده بدانند. در همین آغاز مطلب باید تاکید کرد که به هیچ وجه منظور از حباب در کل بازار سهام نیست و همانطور که پیش از این نیز مطرح شده بود صحبت قطعی از حباب جز در برخی از موارد کار بسیار دشواری است. در برخی از موارد که معادل یک سرمایهگذاری (در اینجا سهام) وجود دارد میتوان از حباب قیمتی صحبت کرد. برای مثال در شرکتهای سرمایهگذاری به حباب نمادهایی مانند «وآوا»، «وجامی»، «وصنا»، «ومشان» و سایر نمادهای از این دست اشاره شده بود؛ در اینجا به جای خرید سهام شرکت سرمایهگذاری، امکان خرید سهام زیرمجموعه وجود دارد.
در مطالب پیشین بیشتر در این خصوص صحبت شده بود. اما در اینجا موضوع اصلی و نگرانکننده بیتوجهی کامل معاملهگران به ریسکها است. در چنین شرایطی در آیندهای نزدیک اگر احتمال اصلاح جدیتر سهام پس از صعود متوالی را در نظر بگیریم بسیاری از همین سرمایهگذاران که از کسب سودهای رویایی غره شدهاند، علت زیان خود در موج اصلاحی را هر چیزی و هر کسی جز خودشان مطرح میکنند.
عدم مسوولیت پذیرش زیان یکی از شروط ماندگاری در بازار سهام محسوب میشود و عدمتوجه به این مساله نتایج مخربی را بهدنبال دارد. برای مثال در دوره قبلی اصلاح بازار پایه شاهد اعتراضهای شدیدی به مقام ناظر درخصوص اعمال محدودیتها بودیم. گرچه نقدهای جدی به قوانین معاملاتی بازار پایه (شهریورماه سال جاری) وارد بود اما حباب قیمتی سهام زیرمجموعه این بازار غیرقابل انکار است. در شرایط کنونی نیز بار دیگر باید بر حباب سهام بازار پایه تاکید داشت و گرچه در شرایط کنونی سهامداران این بازار سرمست از رشد تصاعدی ارزش پرتفوی خود هستند اما اگر بنا را بر این بگذاریم که سهام بنا نیست تا ابد رشد کند در نتیجه باید گفت در موج اصلاحی احتمالی، سهامداران بار دیگر مسوولیت زیان خود را نمیپذیرند و این معضل سنگینی را برای مقام ناظر بازار پایه به دنبال خواهد داشت. بسیاری از معاملهگران همچنان به این درک نرسیدهاند که شاید سود آنها ناشی از شانس باشد اما با تقریب بسیار بالایی علت زیان آنها جز متوجه تصمیمات خودشان نیست.
دو نقد به ناظر بازار پایه
در اینجا دو موضوع کلی برای ناظر بازار پایه مطرح است. در گزارشهای پیرامون بازار پایه در ماههای گذشته (به خصوص در دوره اصلاح) عنوان شده بود که محدودیت نمیتواند هیجان این بازار را از بین ببرد و طی یک ماه و نیم اخیر نیز بار دیگر شاهد شکلگیری موج هیجانی تقاضا هستیم. در اینجا دو نقد جدی به فرابورس وارد است.
یکی از مواردی که در هفتههای گذشته بیشتر به گوش میرسد منع فروش سهامداران درصدی در این بازار است. البته نگرانی از سفتهبازی در سهام باعث شده که چنین تصمیمی در این بازار کمعمق و کوچک اتخاذ شود؛ برای مثال برخی با خرید چشمبسته سهام طی یک سال اخیر به درصدیهای سهام پیوستهاند و نمادها را به منطقه حباب قیمتی بردهاند و در شرایط کنونی بهدنبال فرصتی برای فرار از سهام هستند. با این حال با یک قانون جدید حداقل باید به سهامداران درصدی قدیمیتر (با سابقه سه سال بیشتر، قبل از امکان معامله آنلاین بازار پایه) اجازه فروش سهام و خروج از نماد داده شود. مقام ناظر نیز در ادامه تفکر دولتی حاکم بر اقتصاد کشور نقش دایه مهربانتر از مادر را برعهده گرفته است. شاید واقعا خریداران این نمادها که از نگاه ما حباب را خریداری میکنند طرح رویایی برای شرکت در ذهن دارند در نتیجه باید اجازه معامله آزاد سهام با برخی از ملاحظات، زمانی که هم فروشنده و هم خریدار رضایت دارد، فراهم شود. دولت نیز با همین تفکر بسیاری از شرکتهای ورشکسته را به خیال خود زنده نگه داشته و درحالیکه به زالویی برای اقتصاد کشور تبدیل شدهاند. برخی از این شرکتها در بازار پایه نیز وجود دارند به جای اینکه به اداره ورشکستگی واگذار شوند.
موضوع دیگر لزوم استفاده از مکانیزم بازار برای جلوگیری از ایجاد حباب قیمتی بازمیگردد. سازمان بورس یا فرابورس باید هر چه زودتر ابزار فروش استقراضی را فعال کنند. شاید این ابزار به تدریج بتواند با استفاده از مکانیزمهای درونی بازار، ریسک حباب قیمتی را برای کل بازار کاهش دهد. فروش استقراضی بهصورت مشخص عمق بازار را افزایش میدهد و همین موضوع میتواند به واقعی شدن قیمتها کمک بیشتری کند. در چنین شرایطی علت تعلل در راهاندازی چنین ابزاری مشخص نیست.
ریسکهای کنونی سهام کدامند؟
ریسکهای کنونی بازار سهام از سوی کارشناسان مختلف مطرح شده است. یکی از این موارد شاید نامشخص بودن مسیر دلار در سه ماه پایانی سال است که با فروکش اثر روانی احتمال افت دوباره ارز به کانال پایینتر وجود دارد. در چند سال اخیر مسیر زمستانی دلار در هفتههای نخست دی رقم خورده است. نگرانی زیادی درخصوص وضعیت متغیرهای پولی مانند حجم نقدینگی وجود داشت که همچنان بررسی علل رشد نقدینگی از موارد بااهمیت برای تشخیص مسیر آتی بازارها است. برخی از شنیدهها از این موضوع حکایت دارند که علت رشد محسوس نقدینگی در تابستان استقراض دولت نیست. در این میان مواردی مانند افزایش داراییهای خارجی بانک مرکزی دلیلی برای رشد پایه پولی مطرح میشود. سناریوی قابلتامل برای رشد پرشتاب نقدینگی در تابستان هجوم حجم عظیمی از نقدینگی به سهام عنوان کرد در عین حالیکه فرصتی برای اقتصاد کشور است میتواند به ریسک بزرگ تبدیل شود. به این ترتیب در دورهای (تابستان) که دلار رویه نزولی و اصلاحی را در پیش گرفته بود و سایر بازارها نیز بستر جذب نقدینگی نداشتهاند، این سناریو نیز مطرح است که اوجگیری ارزش معاملات بورس به بیش از هزار و در ادامه دو هزار و در برخی از روزها ۳ هزار میلیارد تومان میتواند اثر خود را در رشد حجم نقدینگی کشور منعکس کرده باشد. بر این اساس از ریسکهایی که در شرایط کنونی حبابی شدن سهام میتواند برای اقتصاد کشور به دنبال داشته باشد رشد افسارگسیخته نقدینگی در این ماهها به واسطه سهام باشد که در ادامه رشد اینچنینی نقدینگی میتواند اثر مخرب خود را در التهاب اقتصاد منعکس کند.
بر این اساس ریسکهای کنونی سهام تنها متوجه بازار، معاملهگر یا مقام ناظر نیست بلکه میتواند اثرات سوء خود را در اقتصاد کشور نیز منعکس کند. یکی از ریسکهای اصلی سهام در شرایط کنونی حباب واضح قیمتی در برخی از نمادها یا بازار پایه است که سیگنالهای نگرانکنندهای را به دنبال دارد. اگر حباب واضح قیمتی سهام در برخی از شرکتهای سرمایهگذاری همچنان خریدار دارد این موضوع از عدم آگاهی اولیه برای خرید و فروش سهام خبر میدهد. سرمستی کنونی از صعود حبابی سهام (البته نه همه بازار) که اگر در نتیجه عدم آگاهی باشد و نه از روی نیت سفتهبازانه بهصورت واضح میتواند کل بازار را به خود درگیر کند. بر این اساس بار دیگر تاکید میشود که هر چه زودتر از ابزارهای بازاری مانند فروش استقراضی برای جهتدهی به این موارد استفاده شود. در غیر اینصورت رونق ظاهری بورس روی موج عدمآگاهی اگر در کنار رشد حجم نقدینگی گذاشته شود میتواند به زیان همه تمام شود.
پیش بینی بورس 30 مهر 1401/ سهامداران زیر بمباران اخبار منفی
بورس تهران گرفتار رکود است. روز چهارشنبه ارزش معاملات بازار کمترین رقم در 18 ماه اخیر را داشت. به علاوه روند خروج پول حقیقی ادامه دارد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، برای پیش بینی بورس امروز – شنبه 30 مهر- به روند بازار سهام در روزهای گذشته نگاه میکنیم. روز چهارشنبه شاخص کل بورس تنزل کرد و 2 هزار و 396 واحد پائین آمد. شاخص هموزن نیز 651 واحد افت کرد و شاخص کل فرابورس تغییر یک واحدی را پشت سر گذاشت.
در پایان معاملات روز چهارشنبه، 318 نماد رشد قیمت و 343 نماد کاهش قیمت داشتند، به عبارت دیگر، 48 درصد بازار رشد قیمت داشتند و 52 درصد بازار افت قیمت داشتند.
سهمهای صعودی
روز چهارشنبه در بورس شرکت بیمه آسیا (آسیا)، شرکت سرمایه گذاری بوعلی (وبوعلی) و شرکت سرمایه گذاری توکا فولاد (وتوکا) بیشترین افزایش قیمت را ثبت کردند. در فرابورس نیز شرکت بازرگانی و تولیدی اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ و مرجان کار (کمرجان)، شرکت گسترش سرمایه گذاری ایرانیان (وگستر) و شرکت توکا ریل (توریل) بیشترین افزایش قیمت را داشتند.
سهمهای نزولی
در بورس شرکت ایران دارو (دیران)، شرکت نورد و قطعات فولادی (فنورد) و شرکت سیمرغ (سیمرغ) در روز چهارشنبه بیشترین کاهش قیمت بازار را داشتند و در معاملات فرابورس شرکت لیزینگ ایران و شرق (ولشرق)، شرکت کشاورزی مکانیزه اصفهان کشت (زکشت) و شرکت هتل پارسیان کوثر اصفهان (گکوثر) بیشترین کاهش قیمت را داشتند.
عرضه و تقاضای بازار
در معاملات چهارشنبه 74 نماد صف خرید داشتند و 47 نماد با صف فروش مواجه بودند. مجموع ارزش صفهای خرید با رشد 31 درصدی به 183 میلیارد تومان رسید و مجموع ارزش صفهای فروش 23 درصد کاهش یافت و 106 میلیارد تومان بود.
در پایان معاملات امروز ارزش صفهای فروش پایانی بازار 210 میلیون تومان اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ بود و ارزش صفهای خرید نیز در رقم 85 میلیارد تومان ایستاد.
در پایان معاملات نماد خنصیر (شرکت مهندسی نصیر ماشین) با صف خرید 26 میلیارد تومانی در صدر جدول تقاضای پایانی بازار قرار گرفت. پس از خنصیر، نمادهای کمرجان (شرکت بازرگانی و تولیدی مرجان کار) و بالبر (شرکت کابل البرز) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد دیران تعلق داشت که ارزش آن 2 میلیون تومان بود. پس از دیران، نمادهای ثاباد و اپال صف فروش داشتند.
پیش بینی بورس امروز
در آخرین روز معاملاتی هفته شاخصهای بازار سهام افت کردند و شاهد افزایش خروج پول حقیقی از بورس بودیم. نمادهای بزرگ بازار بیشترین افت و بیشترین خروج پول حقیقی را به خود اختصاص دادند. شپنا، خودرو، بپاس، خساپا، شبندر، قشرین، وبملت، وغدیر، وپست و فملی بیشترین خروج پول حقیقی را داشتند.
در میان صنایع نیز گروههای «پالایشی»، «بانکها»، «خودرو و ساخت قطعات» و «محصولات شیمیایی» بیشترین تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی بازار را داشتند.
از سوی دیگر بیشترین تأثیر کاهنده بر شاخص کل بورس تهران به نمادهای کچاد، فولاد، کگل، شپنا، وبانک، نوری، ومعادن، شبندر و فملی اختصاص داشت.
در پایان هفته اخیر شاخص کل به سطح یک میلیون و 310 هزار واحد رسید. مرزی که در مهرماه شکسته شده بود و شاهد حمایت ضعیفی در این سطح بودیم. رکود معاملات و مازاد عرضه خصوصا از جانب حقیقیها مشکلات اصلی این روزهای معاملات بورس هستند. از سوی دیگر سهامداران تحت بمباران اخبار منفی هستند، کاهش احتمال احیای برجام و تحریمهای جدید اثر روانی مهمی بر بازار خواهد گذاشت و با منفی کردن انتظارات معاملهگران، بورس را به سمت پائین هدایت میکند.
دیدگاه شما