۱۲ اشتباه ویرانگر در سرمایه گذاری در بورس
آگاهی از خطاهای رایج و ویرانگر در سرمایه گذاری در بورس، مهمترین بخش از یک برنامه موفق سرمایه گذاری است. بررسی تکرار خطاهای رایج نشان می دهد که بزرگترین دشمن این دسته از سرمایه گذاران خود آنها هستند. در هر حال، رایج ترین خطاهای سرمایه گذاران را می توان به شرح زیر برشمرد:
1-خرید در بالاترین قیمت (گران خریدن)
نخستین اصل سرمایه گذاری خرید در پایین ترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت ممکن است. پس چرا بعضی افراد به عکس عمل می کنند؟ دلیل اصلی این است که افراد به عملکرد گذشته سهم نگاه می کنند. بسیاری از افراد روی دسته یا گونه ای از دارایی ها که طی یک یا دو سال گذشته عملکرد خوبی داشته اند سرمایه گذاری می کنند و استدلال شان این است که چون عملکرد دارایی مورد نظر در گذشته خوب بوده در آینده نیز خوب خواهد بود . اما این فرض کاملاً اشتباه است . گران خریدن و ارزان فروختن شیوه افرادی است که برنامه مشخصی در ذهن ندارند و فقط به تحرکات بازار واکنش نشان می دهند. سرمایه گذاری این افراد به جای این که راهبردی باشد تاکتیکی است. عده دیگری که همیشه در معرض خطر گران خریدن هستند افرادی هستند که موج خریداران بازار را دنبال می کنند. برخی از انواع سهام موجود در بازار در یک دوره کوتاه مد روز می شوند و بسیاری از سرمایه گذاران مبتدی را در اوج قیمت به سوی خود می کشند. همیشه اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ سعی کنید به عملکرد آینده سرمایه گذاری مورد نظر خود نگاه کنید نه وضعیت آن در گذشته.
2- فروش در پایین ترین قیمت (ارزان فروختن)
سیاری از سرمایه گذاران تا زیان شان جبران نشود حاضر به فروش سهام خود نیستند . غرور این افراد اجازه نمی دهد که قبول کنند اشتباه کرده اند و سهام شان را به قیمت بالایی خریده اند. اما افراد باهوش واقعیت را می پذیرند و به سرعت جلوی ضرر بیشتر را می گیرند. به یاد داشته باشید که همه سرمایه گذاری ها هم به ارزش افزوده نمی رسند و حتی سرمایه گذاران حرفه ای هم همیشه در کار خود موفق نیستند . بهترین کار این است که هر چه زود تر جلوی ضرر بیشتر گرفته شود و منابع مورد نظر در سرمایه گذاری دیگری به جریان گذاشته شود.
3-نداشتن برنامه مشخص برای سرمایه گذاری
سرمایه گذار باید از ابتدای کار برنامه مشخصی برای سرمایه گذاری خود در نظر بگیرد تا در آینده بتواند تصمیم های خود را در قالب همین برنامه شکل دهد. برای طراحی برنامه سرمایه گذاری توجه به چند عامل اصلی از جمله افق زمانی ، میزان ریسک پذیری، میزان وجوه قابل سرمایه گذاری، و میزان افزایش احتمالی سرمایه گذاری در آینده بسیار ضروری است . سرمایه گذار باید به دقت بداند چه کار می خواهد بکند و تا چه اندازه تحمل پذیرش نوسان های بازار را دارد.
4-سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص به جای سبدی از انواع اوراق بهادار
سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص نسبت به سرمایه گذاری در یک شرکت سرمایه گذاری یا صندوق سرمایه گذاری مشترک ریسک به مراتب بالاتری همراه خواهد داشت. سرمایه گذاران بهتر است بر روی سبد متنوعی از انواع اوراق بهادار و شیوه های متفاوت سرمایه گذاری متمرکز شوند . در غیر این صورت، در مقابل نوسان های یک نوع خاص از اوراق بهادار یا بخش خاصی از اقتصاد به شدت بی دفاع و آسیب پذیر خواهند بود . البته نباید مفهوم تنوع شرکت ها یا صندوق های سرمایه گذاری را با تنوع سبد اوراق بهادار اشتباه گرفت . ممکن است شخصی در چند صندوق سرمایه گذاری مشترک سرمایه گذاری کرده باشد اما متوجه نباشد که همه این صندوق ها در چند صنعت مشابه و حتی بر روی چند گونه خاص از اوراق بهادار سرمایه گذاری کرده اند. از سوی دیگر، باید به خاطر داشت که تنوع بیش از اندازه همم ممکن است باعث پرداخت کارمزد بیش از حد شود. در هر حال، بهترین شیوه اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ ممکن ، حفظ تعادل در کار سرمایه گذاری است و شاید بهترین ابزار آن هم استفاده از راهنمایی های یک شخص آگاه یا یک مشاور خبره باشد.
5- سرمایه گذاری بر روی سهام به جای سرمایه گذاری بر روی شرکت
سرمایه گذاری قمار نیست و نباید مانند یک بازی برد و باخت به آن نگاه کرد. سرمایه گذاری پذیرش ریسک معقول با هدف تأمین مالی یک بنگاه اقتصادی معین است . بنگاهی که به نظر سرمایه گذار این توانایی را دارد که در بلندمدت به رشد مثبتی دست یابد . برای رسیدن به این هدف ، بهتر است دست به کار تحلیل ویژگی های بنیادی شرکت یا صنعت مورد نظر شوید و نه بررسی تغییرات روزانه قیمت سهام شرکت . خرید یک سهم خاص تنها براساس هجوم بازار یا علاقه شخصی شما نسبت به محصولات تولیدی یا خدمات ارائه شده توسط شرکت، بهترین راه برای دور ریختن پولتان است ! به علاوه، لازم است گوشه چشمی هم به چگونگی رعایت مسایل مربوط به راهبری شرکتی در شرکت مورد نظرتان داشته باشید.
6-کافی دانستن اخبار رسانه ها
یکی دیگر از خطاهای رایج سرمایه گذاران مبتدی این است که به مطالعه و گوش کردن به اخبار رسانه های همگانی اکتفا می کنند و هیچ ارتباط حرفه ای با مشاوران کارکشته سرمایه گذاری ندارند . حتی زمانی که فکر می کنید به خبر دست ا ولی دست پیدا کرده اید و می توانید با استفاده از آن پرتفوی تان را رونق بدهید، به یاد داشته باشید که همیشه با عده ای سرمایه گذار حرفه ای طرف هستید که هر کدام چندین نفر تحلیل گر خبره را به استخدام خود درآورده اند. سرمایه گذاران حرفه ای اطلاعات خود را از چندین منبع مستقل گردآوری می کنند و پیش از تصمیم گیری راجع به سرمایه گذاری مورد نظر خود اطلاعات موجود را به دقت تجزیه و تحلیل می کنند. 5 اگر فکر می کنید اطلاعاتی که به دست شما رسیده کاملاً دست اول است و شخص دیگری از آن خبر ندارد به شدت اشتباه می کنید. فراموش نکنید خبری که به گوش شما رسیده ممکن است به گوش دیگران هم رسیده باشد، پس همین اطلاعات ممکن است تا این لحظه تأثیر خود را بر روی قیمت ها گذاشته باشد.
7- پرهیز از خرید و فروش های مکرر
هرچه کمتر سرمایه گذاری های انجام شده خود را جابه جا کنید ، در نهایت عایدی بیشتری نصیب تان می شود. مطالعه انجام شده توسط دو تن از استادان دانشگاه کالیفرنیا بر روی بیش، از 64 هزار نفر از سرمایه گذاران یک مؤسسه بزرگ کارگزاری، طی سال های 1991 تا 1996 ، نشان می دهد که این افراد بدون در نظر گرفتن هزینه معاملات 17/7 درصد، سود سالانه حاصل از سرمایه گذاری داشته اند که این رقم به خودی خود 0/6درصد بالاتر از میانگین بازار سهام بوده است. اما هنگامی که هزینه معاملات محاسبه می شود، سود حاصل از سرمایه گذاری آنها به رقم 15/3 درصد در سال یا 1/8درصد پایین تر از میانگین بازار نزول می کند. برای سرمایه گذاران مبتدی خرید و نگهداری سهم بهتر از خرید و فرو ش مکرر آن است.
8- پرداخت بیش از اندازه هزینه و کارمزد
سرمایه گذاران باید پیش از گشایش حساب نزد کارگزار متوجه هزینه هایی که به عهده ش ان گذاشته می شود مانند هزینه های مدیریت پرتفوی و کارمزد معاملات باشند . به علاوه، میزان عایدی سرمایه گذاری باید با توجه به تمامی این گونه هزینه ها برآورد شود.
9- ناآگاهی از قدرت واقعی تحمل ریسک
اولین نکته ای که هرگز نباید فراموش کرد این است که سرمایه گذاری بدون ریسک وجود ندارد. با اندازه گیری تأثیر احتمالی مبلغ مشخصی از زیان مالی (برای مثال، 10,000 ریال ) بر وضعیت کلی پرتفوی و روح و روان شخص می توان میزان اشتیاق او را به پذیرش ریسک تعیین کرد . به طور کلی ، می توان گفت افرادی که برای اهداف بلندمدت برنامه ریزی می کنند و به انتظار درآمد بیشتری هستند ، باید پذیرای ریسک بیشتری باشند . در هر حال، برای ارزیابی میزان ریسک پذیری خود لازم نیست منتظ ر کاهش ناگهانی ی ا کوتاه مدت ارزش دارایی ها ی تان باشید . همین امروز دست به کار شوید و سقف واقعی تحمل ریسک خود را مشخص کنید. در پایان مطلب، گفتنی است که با وجود هشدارهای داده شده، به هیچ وجه جای نگرانی وجود ندارد و فقط با کمی تلاش و جدیت می توانید از این گ ونه خطاها دوری کنید و سرمایه گذاری مطمئنی را به انجام برسانید.
10- سهل انگاری و بی توجهی
افراد به طور معمول به خاطر این که نمی دانند از کجا و چگونه سرمایه گذاری خود را شروع کنند، از آغاز کار طفره می روند یا به دل یل زیان سرمایه گذاری های قبلی یا رشد منفی بازارهای سهام ، از سرمایه گذاری جدید سرباز می زنند. سرمایه گذار باید در هر وضعیتی به کار خود ادامه دهد و با توجه به شرایط بازار بر روی ابزارهای مختلف سرمایه گذاری کند و مرتب پرتفوی خود را بررسی کند و از مطابقت آن با برنامه مورد نظر خود مطمئن شود.
11-اعتماد به نفس بی جا
بسیاری از سرمایه گذاران همچنان تصور می کنند که از چگونگی فعالیت بازار سرمایه اطلاع دارند، درحالی که واقعیت چیز دیگری است همان طور که جاش بیلینگز طنز نویس میگوید آنچه انسان نمی داند از وی احمق نمی سازد؛ بلکه آنچه تصور میکند می داند، ولی در واقع نمی داند وی را به یک احمق تبدیل می کند. نتیجه این که، افراد اقدام به سرمایه گذاری می کنند بدون این که دانش کافی درباره عواقب تصمیم هایشان داشته باشند. مثل این است که به جایی سفر کنید که قبلاً هیچ گاه در آن جا نبوده اید، بدون این که نقشه مسیر یا راهنما اشتباهات معاملهگری بورس کدامند؟ با خود داشته باشید. نداشتن تحصیلات علمی در مسائل مالی، باعث شده که اکثر سرمایه گذاران تصمیمات خود را بر اساس دانش عام در جامعه اتخاذ کنند. این دانش، همان ایده ها و نظرهایی است که آن قدر در بین مردم باقی مانده و پذیرفته شده اند که دیگر کسی در مورد آن ها سؤال نمی کند. متأسفانه، اغلب آنچه به عنوان دانش عام در مورد سرمایه گذاری وجود دارد نادرست است. در نتیجه، سرمایه گذاران، تصمیماتی اتخاذ می کنند که نتایج فاجعه باری به همراه دارد.
12- انتظار نامعقول
همیشه در زمان وجود حباب قیمت ها در سطح بازار سرمایه گذارانی را می بینیم که صبر خو د را از دست می دهند و ریسک بیش از اندازه ای را متح مل می شوند . داشتن دید بلندمدت نسبت به سرمایه گذاری انجام شده بسیار مهم است . سرمایه گذار نباید به عوامل بیرونی اجازه دهد تأثیر نامطلوبی بر روی تصمیم گیری او داشته باشند و باعث شوند او در زمان نامناسب استراتژی خود را تغییر دهد . همیشه می توان با مقایسه عملکرد پرتفوی مورد نظر با شاخص های پایه به انتظاری معقول دست یافت.
مدیریت فراچارت: اکنون ایمان دارم می دانید هدف ما از انتخاب عکس این مقاله چه چیز بوده: در این عکس درشکه ای به اسب به صورت برعکس بسته شده که می بایست به پشت اسب وصل می شد و همچنین سطل آبی بر روی درشکه است که نماد و استعاره از سرمایه شماست و ممکن است هر لحظه بریزد و هدر برود.
۶ اشتباه رایج هنگام معامله در بورس
بورس بازاری است که در آن اوراق بهادار، کالاها، مشتقات و سایر ابزارهای مالی مورد معامله قرار میگیرند. وظیفه اصلی بورس اطمینان از معاملات منصفانه و منظم و انتشار کارآمد اطلاعات قیمت برای هر معامله اوراق بهادار در آن بورس است. کارگزاریها به شرکتها، دولتها و سایر گروهها بستری را میدهند که از آن طریق میتوانند اوراق بهادار را به مردم سرمایهگذار بفروشند. در دهههای اخیر مبادلات به صورت کاملاً الکترونیکی انجام میگیرد. برای انجام معامله در بورس باید اطلاعات جامع و کامل داشته باشید. در ادامه اشتباهات رایج در بورس معرفی شدهاند:
اشتباه رایج هنگام معامله در بورس چیست؟
اشتباه ۱ : نداشتن دانش اولیه
قبل از خرید سهام داشتن دانش اولیه خاصی ضروری است. یکی از رایجترین اشتباهات برای معامله در بورس این است که بدون اطلاع قبلی، به راحتی شروع به مبادله کنید. کسی که فاقد دانش اولیه است، خطر از دست دادن مقدار زیادی پول در بازار سهام برای او وجود دارد. سرمایهگذاران بیتجربه تمایل دارند سهام را با قیمتهای بالا خریداری کنند زیرا آنها مهمترین سطحهای کلیدی را نمیدانند یا سهام را در یک زمان اشتباه خریداری و میفروشند؛ بنابراین، مبتدیان لازم است قبل از خرید اطلاعاتی در مورد دنیای بورس کسب کنند از جمله:
بورس چگونه کار میکند؟ قیمت سهام چگونه توسعه مییابد؟ چگونه سبد سهام را ایجاد کنیم؟ سود سهام چیست؟ دانش بورس اوراق بهادار نیز شامل دانش پایهای در زمینه امور مالی است.
اشتباه ۲: معاملات کوتاه مدت
یک مطالعه توسط استادان اقتصاد آندریاس هاکتال و استفن مایر انجام شد و در مجله Finanztest منتشر شد که بر اساس آن سرمایهگذاران خصوصی در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۵ سود زیادی را در بازار سهام از دست دادهاند. دلیل این اشتباهات رایج در بورس عدم دانش در مورد معاملات کوتاهمدت و اقدامات کورکورانه بود.(در ادامه مقاله جفت ارز چیست را هم مطالعه کنید)
بسیاری از سرمایهگذاران هنگام کاهش قیمت سهام خود دلیلی برای نگهداری آنها نمیبینند و یا برخی هنگام بالا رفتن قیمت و افزایش سود به سرعت سهام را به فروش میرسانند.
در هر دو مورد، افراد فرصتهای ارزشمندی را از دست میدهند. در عوض، برای معامله در بورس سرمایهگذاران باید یک استراتژی سرمایهگذاری میانمدت و بلندمدت را دنبال کنند و آن را حتی در صورت تلاطم کوتاهمدت بازار حفظ کنند.(در ادامه مقاله معاملات دو طرفه در فارکس را هم بخوانید)
اشتباه ۳: متنوع نبودن سبد خرید
متنوع نبودن سبد خرید یکی از اشتباهات رایج در بورس است. متنوع سازی سبد خرید، پایه و اساس موفقیت در خرید فروش است. برای سرمایهگذاران خصوصی این بدان معنی است که: متنوع سازی میزان شکست را کاهش میدهد، به این معنی که هنگام سرمایهگذاری در سهام صنایع مختلف، خطرات موجود در سبد سهام کاهش مییابد.
اگر یک بخش دچار بحران شود، کل مجموعه سهام ارزش خود را از دست نمیدهد. با این وجود، بسیاری از سرمایهگذاران خصوصی این قانون اساسی را به اندازه کافی رعایت نمیکنند، زیرا سهام انفرادی بیش از حد در پرتفوی خود دارند. این کار اشتباه در معامله بورس است.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)
اشتباه ۴: خرید سهام به وسیله اعتبار
خرید سهام به صورت اعتباری استراتژی مورد استفاده متخصصان بازار سهام است که یکی از اشتباهات رایج در بورس است. آنها برای خرید سهام از بانک یا کارگزار پول وام میگیرند.(در ادامه مقاله ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک را هم مطالعه کنید)
پس از افزایش قیمت سهام، آنها دوباره سهام را میفروشند و از سود بدست آمده بدهیهای خود را پرداخت میکنند و مابهالتفاوت را به عنوان سود خالص دریافت میکنند؛ اما در صورت افزایش و افت قیمت سهام، بانک یا کارگزار انتظار دارد که پول بیشتری بپردازند. این اصطلاح “کال مارجین” میتواند منجر به خسارات زیادی شود که بسیار بیشتر از سرمایه اولیه است.
برخی از سرمایهگذاران کوچک هنگام خرید سهام به جای وامهای بانکی به وامهای دوستان یا خانواده خود متوسل میشوند. اگر این سرمایهگذاری ناموفق باشد، ضرر زیادی متوجه افراد خواهد شد. به همین دلیل است که سرمایهگذاران خصوصی باید همیشه از معاملات اعتباری سهام دور باشند. خطر خسارات زیاد (برای وامهای بانکی) و اعتماد از بین رفته (برای وامهای خانوادگی) خیلی زیاد است.(در ادامه مقاله مارجینها و کمیسیون ها را هم بخوانید)
اشتباه ۵: پیروی کورکورانه از توصیهها
هنگام معامله در بورس، سرمایهگذاران بیتجربه تمایل به استفاده از توصیههای متخصصان بورس اوراق بهادار دارند. بهتر است در این زمینه از افراد قابل اعتماد که دارای علم و دانش کافی هستند مشورت بگیرید. مشورت با افراد بیدانش اشتباه در معامله بورس است.
تجارت بدون استراتژی که یکی از اشتباهات رایج در بورس است یعنی چه؟
اشتباه ۶: تجارت بدون استراتژی
به عنوان یک سرمایهگذار هنگام معامله در بورس، هرگز نباید اجازه دهید احساسات شما هنگام خرید سهام شما را راهنمایی کنند. ترس مشاور بدی است، اما سرخوشی بیاساس نیز میتواند خطرناک باشد. همانطور که اساتید اقتصاد آندریاس هاکتال و استفن مایر در تحقیقات خود دریافتند، میانگین سرمایهگذاران حدود یکچهارم سبد سهام خود را در بازه یکساله تغییر میدهند.(در ادامه مقاله رصد و تحلیل در بورس و کیف پول ترزور هم بخوانید)
برخی از افراد کل سبد سهام خود را دو بار در سال تغییر میدهند، به همین دلیل کمترین بازده سهام را به دست میآورند. هزینههای معاملاتی کارگزاران بهتنهایی حدود ۱٪ درآمد را کاهش میدهد. برای سرمایهگذاری درست و اصولی در بورس، به یک استراتژی نیاز دارید.
برای خرید سهام دو استراتژی اساسی سرمایهگذاری وجود دارد: سرمایهگذاری با توجه به سود سازی شرکت و متنوع سازی. سرمایهگذاران باید یک استراتژی شخصی تهیه کنند که اولویتهای ریسک و ترجیحات سرمایهگذاری آنها را در نظر بگیرد.
چگونه بر اشتباهات خود غلبه کنیم
بازار های مالی (فارکس) محل آزمایش ما هستند. در صورتیکه از تریدرهای موفق جهان بپرسید مهمترین عامل موفقیت در آموزش فارکس چیست قطعا به شما خواهند گفت : روانشناسی فردی و بازار. اگر در آموزش بورس در بخش روانشناسی ترید،تمامی اشتباهاتی که یک معامله گر انجام می دهد را بشمارید بیشتر از ده مورد نیست.عامل اصلی ضرر تکرار این اشتباهات است.
مغز انسانها در شرایطی شکل گرفته که به کل متفاوت از آن چیزی است که معاملهگران با آن سر و کار دارند. بسیاری از مشخصههای الگوهای تصمیمگیری برای مغز در فشار بازار بیشتر آسیبرسان هستند تا مفید. در این مقاله مثالهایی بیان میشوند که نشان میدهند چگونه نیازهای جدی ذهنی یک معاملهگر میتواند منجر به ضرر و زیان شود.
میخواهم لذت ببرم
سیستم غرایز انسان مطابق اصل “چماق و هویج” عمل میکند. پس از انجام یک عمل خوب (غذا خوردن، ورزش کردن و غیره)، شخص با انتشار هورمونهای شادی و سرخوشی به نام سروتونین و دوپامین تشویق و ترغیب میشود و بعد از ارتکاب یک کار اشتباه، با درد و رنج و انتشار هورمون کورتیزول احساس ناخوشی به او دست میدهد.
بنابراین در حالت “پیشفرض” مغز انسان همواره در جستجوی فرصتی برای دریافت بسته دیگری از شادی و سرخوشی است. اگر معاملهگری موفق شود حداقل یک مرتبه سود قابل توجهی کسب کند و احساس خوشحالی به او دست دهد، در این صورت مغز او زنجیره منطقی را تشکیل داده است: “یک معامله انجام داد و از آن لذت برد”. اتصال مشابهی در مغز افرادی که معتاد به قمار هستند ایجاد میشود.
بعلاوه به عنوان یک قانون، پیچیدگی تحلیل بازار ساده میشود و تنها واقعیتی با بیشترین برجستگی در حافظه ذخیره میشود. برای مثال “معامله در جهت روند انجام شد.”
و حال معاملهگر با یک پیشبینی خوشایند وارد معاملهای در جهت روند میشود، بدون اینکه متوجه عملکرد خود باشد و از استراتژی یا تحلیلهای خود استفاده کند و تنها در جستجوی احساس لذت و شادمانی حاصل از سود آسان و راحت است.
میخواهم جبران کنم، قادر به تحمل ضرر و زیان نیستم
تصور کنید که معاملهگر پس از صبر و انتظاری طولانی، در عوض دریافت سود با ضرر مواجه شود و پس از آن ضرری دیگر. در این هنگام توقع لذت و شادی با بهت و حیرت جایگزین میشود: “چه اتفاقی افتاد؟ من دقیقا مشابه همین معامله را قبلا انجام داده بودم!”. و این ضرر کوچک کمتر از احمق به نظر رسیدن در نظر دوستان و آشنایان شما را وحشتزده میکند، یعنی کسانی که معاملهگر پیش از این در برابر آنها از موفقیت خود لاف زده بود و خودستایی کرده بود.
در این موقع یک معامله سودآور در نظر معاملهگر دیگر سود محسوب نمیشود، بلکه تنها افتخار و غرور به همراه دارد. در واقع راهی برای التیام اعتماد به نفس آسیب دیده است. در این حالت، مغز زمان لازم برای تفکر درباره موقعیتهای سودآور، ارزیابی نسبت سود به ضرر و بررسی دیگر مسائل ندارد. هدف اصلی کسب سود در سریعترین زمان ممکن و برگشت به ناحیه آسایش و راحتی است. و برای کسب سود، لازم است معامله دیگری انجام دهید. به نظر میرسد ذهن ناخودآگاه معاملهگر را وادار به ورود به معاملات میکند، حتی در شرایطی که بازار وضعیت مساعدی ندارد.
ترس از دست رفتن فرصت
اشاره کردیم که مغز اغلب اوقات معاملات موفق را سادهسازی میکند و به صورت چند نکته آسان ثبت میکند، برای مثال “معامله در جهت روند”. گاهی اوقات، به ویژه پس از چندین فرصت از دست رفته معاملاتی، معاملهگر دچار بیم و هراس از دست رفتن سود میشود. معاملهگر به شدت در جستجوی الگوها و سیگنالها است، به تایمفریمهای پایینتر رجوع میکند و مدام نمودارها را بهروزرسانی میکند.
کاملا منطقی است که اگر در مورد یک معامله شک و تردیدی وجود دارد، بهتر است از هر گونه اقدامی خودداری کنیم و صرفا نظارهگر بازار باشیم. اما ترس از دست دادن سود، بر این منطق غلبه میکند. یادآوری کمرنگی از “معامله در جهت روند” ناگهان انگیزه بسیار قدرتمندی برای ورود به معامله ایجاد میکند.
در این شرایط محدود کردن نفس به انقیاد از نظم و برنامه معاملاتی بسیار دشوار است، چرا که گاهی اوقات بعضی از موارد “معامله در جهت روند” واقعا اجرا میشوند و در نتیجه بر معاملات اشتباه صحه میگذارند. در همین هنگام اضطراب رو به افزایش معاملهگر به او امکان تمرکز بر عوامل دیگری که بر موقعیت بازار موثر هستند را نمیدهد.
میخواهم از درد دور باشم. حلقههای منطقی
معاملات ناموفق متوالی تجربه بسیار ناگواری است. اما هر معاملهگری یک مرتبه دچار ضررهای پشت سر هم میشود که میتواند به شدت دردآور باشد. همزمان ذهن ناخودآگاه به سختی تلاش میکند که از شما در برابر احساسات منفی محافظت کند و به همین منظور راهحلهای منطقی پیشنهاد میدهد: یک تکه شکلات بخور (دریافت اندورفین)، از معامله کردن فاصله بگیر، درباره مشکلی به دوستانت اعتراض کن، چیزی برای خود بخر (به ویژه برای خانمها)، قدری بخواب و غیره.
تحت تاثیر ذهن خودآگاه، پیشنهادهای دیگری ارائه میشود: در چند دوره آموزشی دیگر ثبت نام کن، در اینترنت جستجو کن استراتژیهای معاملاتی “سودآور” و به جفتارزهای دیگر هم توجه کن. اما همه این موارد برای یافتن راهحلی سریع به ذهن میرسند، در حالیکه بخش بزرگی از معاملهگری موفق را جستجوهای شخصی درباره بازار شکل میدهد.
بازار پیوسته در حد جزئیات کوچک اما در عین حال قابل توجه در حال تغییر است. بسته به تمایلات بازار، از دسته سیگنالهای مشابه میتوان در جهات مختلف بهره برد. بدون نظارت دقیق بر بازار، پی بردن به این اختلاف بسیار مشکل است.
افزایش سطح استرس، تمرکز بر بازار را غیرممکن میسازد. بدن انسان تحت فشار و استرس بیشتر تمایل به جنگ یا گریز دارد تا تفکر عمیق و کار خلاقانه. در نتیجه معاملهگر بازار را بصورت کاملا سطحی تحلیل میکند و اسیر و گرفتار “حلقههای منطقی” متعددی میشود.
برای مثال، معاملهگری با ۲ درصد سود از معامله خارج میشود و قیمت به اندازه ۱ درصد دیگر پیشروی میکند. مرتبه دیگر که تحلیل میکند، تصمیم میگیرد معامله را به قصد دریافت سود بیشتر برای مدت زمان طولانیتری باز نگه دارد. اما نمودار قیمت تغییر مسیر میدهد و در خلاف جهت معامله حرکت میکند و در نهایت معامله با لمس حد ضرر بسته میشود. دفعه بعد پس از تحلیل بازار تصمیم میگیرد با سود ۲ درصدی از بازار خارج شود، و به همین ترتیب این حلقه تکرار میشود.
مثالهای زیادی از چنین حلقههایی وجود دارد، اما بطور خلاصه تمام حلقهها حاکی از این هستند که معاملهگر یک اشتباه را مرتب تکرار میکند و متحمل ضرر و زیان میشود. با قرار گرفتن در چنین موقعیتهایی، بسیار مشکل بتوان با نگاه از جانب ناظر بیرونی وضعیت را قضاوت کرد و عملکرد خود را به نحوی سودمند و سازنده تغییر داد.
میخواهم از درد و رنج دور باشم.
وجود حلقههای منطقی و در نتیجه عدم رضایت از نتایج معاملات، میتواند خستگی و فرسودگی روحی و روانی را به دنبال داشته باشد. معاملهگر دیگر نمیداند چگونه معامله کند و به چه نکاتی توجه کند و صرفا به باز و بسته کردن معاملات ادامه میدهد و تلاش میکند به ناحیه امن و مثبتی برسد.
مغز بطور فزاینده از انسان در برابر آسیبهای روانی محافظت میکند و تلاش میکند او را از معامله کردن منصرف سازد و به کار دیگری مشغول کند. در نتیجه تمرکز کاهش پیدا میکند و ضرر و زیان افزایش.
در ذهن ناخودآگاه یک بنبست شکل میگیرد: هیچ فرصتی برای انجام معاملهای سودآور وجود ندارد، اما در عین حال ذهن را به کنارهگیری از معامله کردن ترغیب نمیکند. در این هنگام تنها یک تصمیم اتخاذ میشود و آن کاهش موجودی حساب به صفر و در نهایت اجتناب از استرس است. از نقطه نظر ذهن ناخودآگاه، این تصمیم و رفتار به منظور رهایی از فشار و استرس کاملا توجیهپذیر است.
و حال معاملهگر بیش از پیش به انجام معاملهای با حداکثر حجم ممکن فکر میکند. یا به سرعت ثروتمند میشود و به تمام رنج و عذاب خود خاتمه میدهد، یا اینکه تمام موجودی حساب خود را از دست میدهد و میتواند استراحت کند. دیر یا زود معاملهگر تسلیم این میل و خواسته میشود و پس از یک یا دو معامله با حجم سنگین تمامی سرمایه خود را از دست میدهد. دیگر پولی وجود ندارد، اما سلسله اشتباهات و درد و رنج به پایان رسیده است. مغز در محافظت و مراقبت از صاحب خود کاملا موفق عمل کرده است.
برای اجتناب از معاملات احساسی چه اقداماتی انجام دهیم
در این قسمت دلایل احساسی اصلی ورود به معاملات به ترتیب زمانی بیان میشوند، اما در واقع همه چیز به این ترتیب رخ نمیدهد. اغلب معاملات منطقی و احساسی بطور متوالی تکرار میشوند که در نتیجه باعث کاهش نتیجه نهایی میشود.
بسیار دشوار بتوان کاری را بدون وجود دستورالعمل مشخصی به درستی انجام داد. در ابتدا برای اینکه سرمایه خود را به دلیل کلیشههای ناکارآمد ذهنی از دست ندهید، لازم است برای ورود به هر معامله معیارهای کاملا مشخصی داشته باشید. هرچه استراتژی معاملاتی صورت رسمیتر و وضوح بیشتری داشته باشد، راحتتر میتوان در برابر انگیزههای احساسی ذهن ناخودآگاه مقاومت کرد.
مجموعهای از موقعیتهایی که میتوانید با استفاده از آنها کسب سود کنید را جمعآوری کنید. تعیین کنید که در هر معامله استاندارد با چه حجمی ورود کنید. تمام الگوهای تجربی را زیر نظر داشته باشید، یا اینکه با کمترین حجم ممکن معاملات را انجام دهید. از “بازی حدس و گمان” جدا پرهیز کنید و به مغز خود فرصت ندهید از طریق کسب سود تصادفی، اندورفین دریافت کند.
سود و ضرر از طریق معاملات رندوم و تصادفی هر دو به یک اندازه برای معاملهگر مضر هستند. ضرر بزرگ باعث میشود معاملهگر به فکر جبران باشد و سود کلان سبب میشود در گوشه ذهن این تفکر شکل بگیرد که همیشه میتوان با این روش موفق بود.
ذهن خود را آموزش دهید. فراموش نکنید که علیرغم قدرت و توانایی بالای هوش و ذکاوت انسان مدرن، همواره بخشی از فرایند معاملاتی توسط غرایز و احساسات اداره میشوند. اگر پس از ورود به یک معامله ناگهان متوجه شدید که شتابزده عمل کردهاید و تصمیم عجولانهای گرفتهاید، بلافاصله و بدون توجه به نتیجه از معامله خارج شوید. با این کار ذهن ناخودآکاه یاد میگیرد که باید از ورود به موقعیتهای مشکوک اجتناب نمود و نباید انتظار داشته باشد که بخش خودآگاه ذهن فرصتی برای انجام “بازی حدس و گمان” در اختیار او قرار دهد.
در صورتیکه نمودار قیمت به حد ضرر معامله میرسد، اگر دلایل فاندامنتالی دیگر موثر نیستند، به سرعت و با خونسردی ضرر وارده را برطرف کنید. به این طریق مغز شما عادت میکند و مرتبه بعدی خیلی راحت نخواهد بود که ضرر را به تعویق بیاندازید.
حالات روانی خود را هنگامی که مشغول معامله کردن هستید، دنبال کنید. تنبلی نکنید و از خود بپرسید: “الان چه احساسی دارم؟ آیا این معامله به خوبی انجام شد یا من کسل شدهام؟ آیا به قدر کافی تمرکز دارم یا اینکه مدام افکار من متوجه مسائل دیگری میشود؟ آیا اکنون زمان تصمیمگیری برای معاملات است؟”
اگر شما یک معاملهگر فعال و پویا هستید، میتوانید دفتری برای ثبت حالات روانی خود اختصاص دهید. این دفتر میتواند دربرگیرنده توصیفاتی از حالات روانی شما در طول یک روز کاری، به هنگام ورود به معامله و در حین فرایند مدیریت آن معامله باشد. زمانی که حالات روانی خود را ثبت و ضبط میکنید، میتوانید به اشتباهات روانی رایج خود پی ببرید و همچنین متوجه میشوید که تحت چه شرایطی بهتر است از معامله کردن دست بکشید.
بعلاوه میتوانید قوانینی مختص به خود وضع کنید که به شما امکان دهد با دقت و احتیاط بیشتری معامله کنید. این قوانین میتواند فهرستی از شرایطی باشد که تحت آنها سراغ معاملهگری نمیروید (برای مثال خستگی، هیجان زیاد و غیره) و همینطور تمرینات و تکنیکهای ویژهای به منظور کسب آرامش و پایدارسازی عواطف و احساسات.
اگر موفق شوید این توصیهها را اجرا کنید، قطعا سود مستمر خیلی دور نخواهد بود.
اشتباهات استراتژیک معاملهگران
یکی از استراتژی های معامله گری این است که معامله گران اگر در دو بازار متوالی متحمل ضرر و زیان شدند، فعالیت خود را متوقف کنند.
به گزارش بورس نیوز ، تعدادی از سرمایهگذاران در کشور ما، به قولی صاحبان نقدینگی سرگردان هستند و هر از چندگاهی به سمت بازاری کوچ می کنند تا شاید بازدهی بالاتری کسب کند.
اگر چه برخی از این افراد سودهای خوبی هم نصیبشان شده، اما برخی دیگر به دلیل عدم شناخت کافی این بازارها و ورود و خروج بدموقع، متحمل ضرر و زیان شده اند. اینجاست که اساتید و تحلیلگران معتقدند "نداشتن یک پلن معامله گری، اشتباه استراتژیک سرمایه گذاران است".
رضا زنگنه کارشناس بازارهای مالی در گفتوگو با بورس نیوز در این خصوص بیان کرد: برای داشتن یک پلن معامله گری، ۳ رکن اهداف شخصی، فوانین عمومی، و سیستم معاملاتی شامل استراتژی معاملاتی و مدیریت ریسک باید در نظر گرفته شود.
وی ادامه داد: در این سیستم معاملاتی، اولین نکته ای که باید بررسی شود مکانیزم انتخاب بازار در سطح کلان و در سطح پایینتر بررسی نماد است. برای بررسی یک بازار در سطح کلان گاهی آن بازار با خودش مقایسه می شود.
زنگنه افزود: به عنوان مثال قبل از سرمایهگذاری در بازار فارکس، بازار فارکس را با خودش مقایسه میکنیم و به تحلیل آن می پردازیم و بر اساس استراتژی معاملاتی و بازده مورد انتظار، بخشی از پرتفوی را به آن اختصاص می دهیم.
وی اضافه کرد: نکته اینجاست که خیلی از سرمایهگذاران پلن معاملاتی صحیح ندارند و در زمان سرمایه گذاری در بازار سرمایه ادعا دارند نگاه بلندمدت به این بازار داشته و قصد دارد سرمایه خود را در داخل کشور سرمایه گذاری کنند. بازار سرمایه ما، بازاری یک طرفه است که در صورت سرمایهگذاری بلندمدت به احتمال زیاد بازدهی مناسبی نصیب سرمایه گذاران خواهد شد.
این فعال بازارسرمایه تاکید کرد: حال اگر همین سرمایهگذاران ناگهان و بدون شناخت کافی، بخشی از سبد سرمایه گذاری های خود را به بازار فارکس یا کریپتوکارنسی ها اختصاص دهند، احتمالاً متحمل ضرر و زیان و مشکلاتی خواهند شد. چرا که بازار فارکس، بازاری کاملاً متفاوت از بازار سرمایه ما است.
زنگنه گفت: معمولاً معاملهگرانی که فقط به فکر کسب بازدهی هستند و بازارها را یک طرفه میبینند، سراسیمه و هیجانی و بدون تحلیل کافی، از این شاخه به آن شاخه میپرند. اینکه معاملهگران، پرتفویی متشکل از چند بازار مختلف داشته باشند یا هر از چند گاهی به بهانه کسب سود بالاتر، از بازاری راهی بازار دیگری شوند نشان دهنده حرفهای بودن معاملهگران نیست. ثابت قدم بودن یکی از ویژگی های یک معامله گر موفق است. در نظر داشته باشید که برای داشتن اکثر مشاغل نیاز به سال ها دانش و تجربه است. به عنوان مثال کسی که در رشته پزشکی تحصیل کرده و در این حرفه شروع به کار کرده، با گذشت زمان پزشک موفق تر و با تجربه تری خواهد بود.
وی اضافه کرد: سرمایه گذاری هم حرفه ای است که نیاز به کسب دانش و تجربه کافی دارد و فقط آماتور ها بدون داشتن یک پلن معاملاتی و شناخت کافی از ساختار ذهنی و انتظارات خود در بازارهای مختلف ورود کرده و بازارها را فقط یک طرفه میبینند.
مدیرعامل صدرا تک افزود: نکته دیگری که باید در نظر داشت این است که هیچ بازاری وظیفه ندارد ضرر و زیانی که سرمایهگذاران در یک بازار دیگر متحمل شدهاند، جبران کند. اگر معامله گران در یک بازار متحمل ضرر و زیان شده اند، ممکن است در بازارهای دیگر هم زیان کنند و اصلاً معنی ندارد که اگر معامله گران در بازاری زیان کردند، سرمایه خود را وارد بازار دیگری کنند شاید در آن بازار سود کرده و زیان بازار قبلی پوشش داده شود.
زنگنه با اشاره به اینکه باید استراتژی مناسبی برای معاملات اتخاذ کند، تصریح کرد: یکی از استراتژی های معامله گری این است که معامله گران اگر در دو بازار متوالی متحمل ضرر و زیان شدند، فعالیت خود را متوقف کنند. برای مثال اگر یک معامله گر در بازار ارز سرمایهگذاری کرده و متحمل ضرر و زیان شده و بعد از آن سرمایه خود را وارد بازار سرمایه کرده و در این بازار هم متحمل ضرر و زیان شده، کلاً باید فعالیت سرمایهگذاری خود را متوقف کند و اشتباه بزرگی است اگر چنین فردی تصمیم بگیرد که بعد از دوبار زیان در دو بازار متوالی میتواند وارد بازار سوم شود که ضرر و زیان دو بازار قبلی را پوشش دهد!
زنگنه در توصیه به سرمایهگذارانی که نقدینگی برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی در اختیار دارند، اما تا این لحظه پلن معاملهگری مناسبی نداشته اند، گفت: اگر فردی دانش کافی در مورد بازارهای مالی ندارد بهتر است از سرمایه گذاری مستقیم در بازار ها بپرهیزید و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری یا بانک ها اقدام به سرمایه گذاری کند اما؛ اشخاصی که خود را معامله گر می دانند و شناخت اولیه در مورد بازارهای مالی و تابلو خوانی و تحلیل تکنیکال و. دارند، باید تفکرات اشتباه خود در مورد پلن معامله گری را اصلاح کند.
این کارشناس بازارهای مالی اظهارکرد: اولین تفکر اشتباه این است که برخی معاملهگران پلن معاملاتی را نوعی ابزار لوکس می دانند که فقط جنبه تزئینی دارد. پلن معاملاتی اولین نقطه قوت سرمایه گذاری است و هیچ معامله گری بدون داشتن یک پلن معاملاتی نمی تواند سرمایه گذاری موفقی باشد. هر معامله گری باید اهداف سرمایهگذاری اش را به صورت واضح برای خود مشخص کند و برای رسیدن به این اهداف، نقشه راه داشته باشد.
زنگنه در پایان گفت: دومین اشتباه، داشتن پلن معاملاتی ذهنی است هر معامله گر باید یک پلن معاملهگری با جزئیات به صورت مکتوب داشته باشد. پلنی که فقط در ذهن معامله گر باشد، قابل پذیرش نیست. معامله گری که پلن خود را به صورت ذهنی طراحی کرده به راحتی تحت تاثیر هیجانات قرار می گیرد و به رعایت حد ضرر و. پاییند نخواهد بود. سومین تفکر اشتباه در مورد پلن معامله گری این است که معاملهگران فکر می کنند داشتن یک پلن خوب یعنی داشتن یک سیستم عالی! یک تحلیلگر خوب لزوماً یک معاملهگر خوب نیست؛ چرا که برخی از تحلیلگران اعتماد به نفس کافی ندارند.
خطاهای معامله در بورس! برای تبدیل شدن به یک معامله گر بزرگ، باید از انجام این اشتباهات خودداری کنید
برای تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق، مجبورید از انجام بسیاری از اشتباهات رایج که اغلب معاملهگران قربانی آن میشوند، اجتناب کنید. به یاد داشته باشید ممکن است همانطور که یاد میگیرید تجارت کنید، مرتکب اشتباه نیز شوید. در این مقاله، قصد داریم رایجترین خطاهای معامله در بورس را که احتمالا برای شما هم پیش آمده، مورد بحث قرار دهیم و راهحلهای سادهای برای آنها ارائه دهیم. بعد از آن، این شما هستید که میتوانید از آنها بیاموزید و اطمینان حاصل کنید که در جریان تجزیه و تحلیل و معاملات بازارها، از آنها اجتناب کنید. در همین راستا، با خانه بورس ایران – ایتسکا همراه باشید.
خطاهای معامله در بورس! برای تبدیل شدن به یک معامله گر بزرگ، باید از انجام این اشتباهات خودداری کنید 1
انجام معامله های بیش از حد در یک زمان
این شاید یکی از کلاسیکترین خطاهای معامله در بورس باشد که 100درصد مبتدیان و حدود 90درصد بقیه مرتکب میشوند. همچنین، تعجبآور نیست که حدود 90درصد از معاملهگران در درازمدت ضرر میکنند، وقتی حدود 90درصد آنها بیش از حد معامله میکنند. نکته جالب توجه این است که اگر متوجه شدید همزمان بیش از یک معامله دارید، احتمالا بیش از حد معامله میکنید. واقعا هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که همزمان بیش از یک معامله داشته باشید.
بسیاری از مردم نمیتوانند وسوسه معامله مداوم را نادیده بگیرند؛ بنابراین آنها انواع دلایل اینکه چرا باید معامله کنند را متذکر میشوند. حقیقت موضوع این است که یاد بگیرید خود را کنترل کنید و معامله بیش از حد را متوقف کنید. نیازی نیست با پول مداوم در بازار تجارت کنید.
شاید سریعترین و آسانترین راه برای آموزش دادن به خود در مورد توقف معاملات بیش از حد، تغییر ساده تفکر شما در مورد معامله باشد؛ آنچه که «تجارت پول» از آن تشکیل شده است. مطمئن باشید با معامله کمتر در طول زمان، درآمد بیشتری کسب خواهید کرد.
تحلیل رفتن قوا با نگاه کردن به نمودارها و فکر کردن به معامله
معامله گران غالبا اشتباه میکنند که وقت زیادی را صرف نگاه کردن به نمودارها میکنند، حتی هنگامیکه هیچ سهام آشکاری برای معامله وجود ندارد! در نتیجه، آنچه درنهایت اتفاق میافتد این است که آنها وارد یک معامله میشوند و معمولا برای برنامه تجارت خود، تصمیم نمیگیرند.
اگر اکنون خود را در جایی میبینید که تقریبا تمام مدت به فکر بازارها هستید و معاملات خود را انجام میدهید، به راحتی میتوان گفت که بیش از حد معامله میکنید و در نتیجه ضرر میبینید.
شما باید در زمان برنامهریزیشده به دور از نمودارها، برای برنامه تجارت خود وقت بگذارید. بنابراین اگر برنامه تجارت خود را دنبال میکنید، زمانهایی که به طور منظم برنامهریزی کردهاید و از نمودارها دور هستید، به شما کمک میکند تا به بخشی از برنامهتان پایبند بمانید.
اگر شما شروع به انحراف از برنامه و درنهایت از دست رفتن پولتان شوید، درنتیجه فقط خودتان مقصر هستید. بنابراین، مهم است بدانید برای اینکه در دام خطاهای معامله در بورس نیفتید، چقدر میتوانید نظم و انضباط و پایبندی به یک برنامه را رعایت کنید.
تصمیمگیری در مورد معاملات از طریق نمودارهای کوتاه مدت
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که معاملهگران جدید مرتکب میشوند، «معاملات روزانه» است. بسیاری از مردم قبل از اینکه چیزهای بیشتری در مورد معامله بیاموزند، درباره تجارت روزانه میشنوند. این امر منجر میشود آنها از مسیر درست به سمت مسیر اشتباه هدایت شوند.
برای مثال آنها در چرخه معاملات چهارچوبهای کوتاهمدت مانند نمودارهای 5 دقیقهای یا 1 دقیقهای وارد میشوند و این امر منجر به تجارت بیش از حد، قمار و همچنین اعتیاد به تجارت میشود. نمودارهای چارچوب زمانی کوتاهمدت به اندازه نمودار چارچوب زمانی بلندمدت مهم نیستند. دلیل آن ساده است، هرچه بازه زمانی بیشتر باشد، داده بیشتری منعکس میشود. بنابراین «وزن» بیشتری از یک بازه زمانی کوتاهمدت حمل میکند. به عنوان مثال نمودار روزانه بسیار مهمتر از نمودار 1 دقیقهای است.
شما برای معامله بازه زمانی بلندمدت به صبر بیشتری نیاز دارید، اما در عوض سهام تجاری قابل اعتمادتری دریافت میکنید و استرس کمتری تجربه خواهید کرد. حواستان باشد درگیر این نوع خطاهای معامله در بورس نشوید.
معامله با پول واقعی
یکی دیگر از خطاهای معامله در بورس این است که قبل از اینکه استراتژی خود را روی یک حساب آزمایشی امتحان کنید، با پول واقعی معامله کنید. این اشتباه مانند حکم اعدام برای پول شماست؛ اما معاملهگران مبتدی بارها و بارها، این کار را میکنند. معاملهگران با این حساب و نحوه کار آن آشنا نیستند، بنابراین درگیر اشتباهات احمقانهای میشوند مانند اینکه ریسک را بیش از آنچه تصور میکنند مرتکب میشوند، یا به درستی ضرر را متوقف نمیکنند و… . درنتیجه این اشتباه باعث از دست دادن پول آنها میشود.
همچنین، از آنجا که شما استراتژی معاملاتی خود را روی یک حساب نمایشی در بازار زنده آزمایش نکردهاید، شما حتی نمیدانید که آیا استراتژی یا توانایی شما در تجارت آن موثر است یا خیر.
ماموریت شما به عنوان کسی که میخواهد به یک معاملهگر ماهر و سودآور تبدیل شود، آزمایش استراتژی و همچنین توانایی تجارت شما در یک بستر معاملاتی نمایشی معتبر است، قبل از اینکه تجارت را مستقیما امتحان کنید!
این کار به شما این امکان را می دهد که اشکالات را با پلتفرمی که ممکن است داشته باشید برطرف کنید و همچنین به شما امکان میدهد بدون پول واقعی در بازار، نحوه معاملات بازار و روش معامله خود را احساس کنید.
کسب اطلاعات از سیاهچاله اینترنتی
سیاهچاله اینترنتی انتشاردهنده اخبار نامعتبر در دنیای تجارت است و اگر مراقب نباشید گرفتار آن میشوید. همانطور که همه ما میدانیم، میتوانید هر چیزی را که میخواهید در بستر اینترنت پیدا کنید و میتوانید نظرات موافق یا مخالف هرگونه استدلال یا موضعی را که میخواهید اتخاذ کنید.
دیدگاه شما