بازار نمیتواند چیزی از شما بگیرد؛ مگر آنکه خود اجازه دهید. وقتی پولی را از دست میدهید یا بیشتر از حد ریسک خود متضرر می شوید، گ درواقع پول خود را به معاملهگری دیگر دادهاید. درنهایت و به هر شکل ممکن، با حس انتقامجوییتان، پدیدآورنده دشمنی میشوید و آن دشمن را رودرروی خود قرار میدهید. اگر فردی هستید که پول خود را به بازار تقدیم کرده است؛ پس، همانی هستید که خود اجازه این کار را به بازار دادهاید و مسئولیتش فقط پای خودتان است. اگر شما از دست خود عصبانی هستید که چرا اجازه دادم آخرین معاملهام اینگونه شود، با اینکه بازار اکنون فرصتی دیگر را مقابل پای شما قرار میدهد، بازهم راضی نمیشوید. از دید روانشناسی، شما فرصت بهدستآمده جدید برای کسب سود را رد میکنید، بهدلیل اینکه هنوز واقعیت آخرین معامله را کاملا نپذیرفته و هضم نکردهاید. در این صورت، با انکار این فرصت جدید، خود را بهخاطر اشتباه اخیر مجازات میکنید. درواقع، نهتنها به بازار برنگشتهاید، بلکه با حس انتقامجویی زادهشده در خود اجازه میدهید که افکارتان به گذشته برگردد و دوباره در همان شرایط قرار گیرد.
آموزش مبانی بورس؛ مبانی روانشناسی معاملهگری
هنگام معامله در بازارهای مالی، شما کنترلی بر بازار ندارید؛ پس باید روی خودتان تسلط پیدا کنید. راز افراد موفق در بازار سرمایه همین است: آنها بهجای تلاش برای کنترل بازار، برای تسلط بر خودشان تلاش میکنند.
روانشناسی معامله یکی از اصول مهمی است که هر معاملهگری باید به آن توجه داشته باشد. درواقع بهگفته بسیاری از معاملهگران مطرح جهان، در معامله موفق، تنها ۲۰ درصد از فرایند به سبک معاملاتی مناسب و کارامد مربوط است و ۸۰ درصد دیگر به پیروی از اصول صحیح روانشناسی معامله ربط پیدا میکند. با وجود این اهمیت بسیار زیاد، کمتر کسی است که به اصول روانشناسی در معامله بها بدهد.
متأسفانه یکی از ضعفهای بزرگ در بین معاملهگران خُرد در ایران پیروینکردن از اصول صحیح روانشناسی در معامله است که باعث تحمیل ضررهای هنگفت به معاملهگران میشود. در این مطلب، قصد داریم چند توصیه مهم برای تج به معاملهای کارامد به شما ارائه کنیم. بدیهی است که در چنین مطلب کوتاهی، نمیتوان تمام موضوع را پوشش داد؛ اما در صورت پیروی از توصیههای ارائهشده در این مطلب، میتوانید سودآوری و موفقیت خود در بازار سرمایه را افزایش دهید.
پیش از صحبت درباره بازار سرمایه، باید به این درک کلی برسید که شما کنترلی بر روند بازار ندارید. بازار مسیر خود را میرود و شما تنها میتوانید تصمیم بگیرید که آیا وارد معامله بشوید یا نه. تمام اختیار شما پیش از ورود به معامله تمام میشود و بعد از آن، دست نامرئی بازار است که قیمتها را حرکت میدهد. پس برای موفقیت در بازار سرمایه، باید بتوانید پیش از هرچیز بر خودتان مسلط باشید. احتمالا این حرفی است که تمام معاملهگران از آن اطلاع دارند؛ اما کمتر از ۱ درصد آنها به این حرف عمل میکنند. بااینهمه، چگونه میتوان بر خود کنترل داشت؟
۱. تعیین اهداف
پیش از ورود به بازار سرمایه، باید اهداف خود را مشخص کنید. قصد شما از ورود به بازار سرمایه چیست؟ عدهای برای حفظ سرمایه وارد بازار شدهاند؛ و عدهای بهدنبال تغییر شغل هستند و میخواهند بهجای شغل کارمندی معاملهگری در بازار سرمایه را امتحان کنند؛ و عدهای قصد دارند درکنار شغل اصلی خود، با معامله در بازار سرمایه نیز درآمد کسب کنند. جدا از این دلایل، شما نیاز به اهداف مشخص دارید؛ اما اهداف باید چه ویژگیهایی داشته باشند؟
واقعبینبودن
بسیاری از افراد با تأثیرگرفتن از فیلمهای سینمایی یا پیجهای اینستاگرامی، اهداف خود را بسیار بلندپروازانه در نظر میگیرند؛ اما در بازارهای مالی جایی برای رؤیاپردازی نیست. اگر سرمایه اولیه دهمیلیونتومانی دارید، نمیتوانید و نباید هدف خود را رسیدن به سرمایه یکمیلیاردتومانی در یک سال قرار بدهید.
دستیافتنیبودن
فرض کنیم فردی با سرمایه دهمیلیونتومانی قصد دارد در ماه به سود پنجمیلیونتومان برسد. این هدف دستنیافتنی و ناممکن است. اگرچه شاید برحسب اتفاق یا رخدادهایی بتواند در یک یا دو ماه به چنین سودی دست پیدا کند، قطعا نمیتواند این سودآوری را ادامه بدهد. درمقابل، اگر فردی با سرمایه دهمیلیونتومانی قصد دارد به سودآوری پانصدهزار یا حتی یکمیلیونتومانی در ماه برسد، میتوان گفت وی بهدنبال هدفی نسبتا امکانپذیر است. حال بهمرورزمان میتواند به هدفش بالوپر دهد و آن را تا ماهی پنج یا حتی ده میلیون تومان نیز برساند. توصیه مهم به معاملهگران تازهکار این است که حتما از اهداف کوچک و خُرد شروع کنند و بهتدریج اهداف خود را افزایش دهند و همواره نسبت اهداف با سرمایه موجود را مدنظر قرار بدهند.
اندازهگیریپذیر بودن
اهداف شما باید اندازهگیریپذیر باشد؛ اهدافی مانند اینکه «میخواهم موفق باشم» یا «میخواهم کسب سود کنم» مفید نیستند. شما باید در هر لحظه بدانید که در کجای مسیر قرار دارید تا هر لحظه احساس کردید از مسیر خارج شدهاید، تغییر مسیر دهید و به مسیر اصلی بازگردید.
۲. ضررها را دوست داشته باشید
شاید در نگاه اول، این توصیه سادهلوحانه بهنظر برسد و تصور کنید قصد ما طبیعی جلوهدادن ریزشهای بازار است. بااینحال، چه بخواهید و چه نخواهید، ضرر یکی از دوستان شما در تبدیل به معاملهگر موفق است. ضررکردن نباید موجب رنجش شما شود؛ البته هیچکس از ضررکردن خوشحال نخواهد شد. باید توجه کنید که شما برای پیشرفت در بازارهای مالی نیازمند تجربه هستید و هیچ تجربهای مانند تجربه تلخ ازدستدادن پول نمیتواند به شما کمک کند. زمانیکه سود کسب میکنید، هرگز بهدنبال بهبود روش معاملهگری خود نیستید؛ ولی باید هنگام معامله توجه کنید طوری معامله کنید که ضررهای زیاد به شما آسیب خاصی نزند. نکته دیگر اینکه ارزش و بهای این تجربه کاملا به خود شما بستگی دارد. اگر هنگامیکه ضرر کردید علل بیت کوین و روان شناسی بازار این ضررها را بررسی نکنید، درواقع، فقط ضرر کرده و از این ضررها هیچ اندوختهای کسب نکردهاید. سپس دوباره معامله میکنید و دوباره همان اشتباه و بازهم ضرر بیشتری میبینید. درحقیقت، پولی که شما از دست دادهاید، در جیب معاملهگرانی است که قبلا از ضررهای خود درس گرفته و روش معاملهگری خود را بهبود بخشیدهاند.
معاملهگر موفق با ضرردهبودن بعضی معاملات کنار میآید و قبول میکند که گاهی معامله ضررده خواهد بود؛ اما معاملهگر ناموفق هنگامیکه معامله وارد ضرر میشود، همواره به امید این باقی خواهد ماند که جهت حرکت بازار تغییر خواهد کرد و به سودآوری خواهد رسید. اکثر افراد این واقعیت ساده را که معاملات گاهی ضررده خواهد بود، به بدترین شکل ممکن یاد میگیرند و پیش از اینکه به این درک برسند، پول زیادی را از دست دادهاند.
اگر پیش از اینکه معاملهای انجام دهید، احتمال ضرردهبودن آن را در نظر نگرفته باشید، احتمالا با ورود معامله به منطقه قرمز، ترس بر شما غلبه خواهد کرد و توانایی فکرکردن صحیح را از دست خواهید داد. مارک داگلاس، نویسنده کتاب تحسینشده «معاملهگر منضبط» میگوید:
معاملههای زیانده را بهمحض درک زیاندهبودن متوقف کنید، پیش از آنکه خسارت جبرانناپذیری به شما بزند.
۳. انعطاف کلید موفقیت
یکی از مشکلات اکثر معاملهگران حتی معاملهگران موفق این است که بهسختی قبول میکنند جهت انتخابی گشان برای معامله اشتباه بوده است. ممکن است شما بعد از روزها تلاش و بررسی چندده سهام مختلف، به نتیجه رسیده باشید که سهام شرکت الف صعودی خواهد بود؛ اما بهمحض شروع معامله، قیمت رو به کاهش میگذارد. احتمالا برای شما بیت کوین و روان شناسی بازار سخت است که بپذیرید تمام روزهایی که صرف کردهاید تا این سهم را انتخاب کنید، آورده مثبتی نداشته است. نداشتن انعطافپذیری در چنین مواقعی، میتواند بهای سنگینی برای معاملهگران بههمراه داشته باشد.
انعطافپذیری، تنها درباره معاملهها صادق نیست و معاملهگر موفق درزمینه روش و سبک معاملهگری خود نیز انعطافپذیر است. ممکن است سبک معاملهگری شما برای یک سال بهخوبی عمل کند؛ اما ناگهان متوجه شوید که این روش دیگر بهدرستی گذشته کار نمیکند. ناگفته نماند این اتفاق در بازارهای مالی رایج است. در چنین وضعیتی، باید انعطاف به خرج دهید و سیستم معاملاتی خود را بهروزرسانی کنید. نکتهای که باید بیت کوین و روان شناسی بازار بهیاد داشته باشید، این است که همیشه وقت برای سودآوری هست؛ پس با خروج از معاملههای زیانده، میتوانید فرصت بیشتری برای ورود به معامله سودآور داشته باشید.
۴. از قوانین خود تخطی نکنید
هیچچیز بهاندازه تخطی از روش و سبک و قوانین معاملاتی به شما آسیب نمیزند؛ خصوصا اگر این تخطی برایتان سودآور نیز باشد. عدهای میگویند قوانین برای این ایجاد شدهاند که شکسته شوند؛ اما در بازارهای مالی این توصیه میتواند بهسرعت شما را به نابود بکشاند. نظم و انضباط در بازارهای مالی حرف اول را میزند. البته تمام معاملهگران در طول زندگیشان حداقل یکبار با این دوراهی مواجه شدهاند که آیا از قوانین تخطی کنند یا به سبک خود پایبند بمانند؟ جوابی که در این مواقع داده میشود، مرز میان معاملهگر موفق و ناموفق را تعیین میکند.
۵. از معاملههای انتقامی بپرهیزید
معاملهگران، تنها به یک دلیل دست به معامله انتقامجویانه میزنند و آن هم مقصردانستن بازار است. بسیاری از معاملهگران پس از کسب ضرری اندک در معامله، فورا برای جبران آن دست به معاملهای دیگر میزنند. در چنین مواقعی، بسیار کم پیش میآید که معامله جدید سودآور باشد.
اگر شما زمان کافی برای بررسی معامله زیانده اختصاص ندهید، درواقع دوبار ضرر کردهاید: بار اول، زیان ناشی از معامله اول و بررسینکردن ضعفها و دلیلهای اشتباه در معامله که به ازدسترفتن تجربهای ارزشمند منتهی میشود؛ بار دوم، زیان ناشی از معاملهای بیبرنامه که در نهایت به خسارتی مضاعف برایتان تمام میشود.
مارک داگلاس دراینباره میگوید:
بازار نمیتواند چیزی از شما بگیرد؛ مگر آنکه خود اجازه دهید. وقتی پولی را از دست میدهید یا بیشتر از حد ریسک خود متضرر می شوید، گ درواقع پول خود را به معاملهگری دیگر دادهاید. درنهایت و به هر شکل ممکن، با حس انتقامجوییتان، پدیدآورنده دشمنی میشوید و آن دشمن را رودرروی خود قرار میدهید. اگر فردی هستید که پول خود را به بازار تقدیم کرده است؛ پس، همانی هستید که خود اجازه این کار را به بازار دادهاید و مسئولیتش فقط پای خودتان است. اگر شما از دست خود عصبانی هستید که چرا اجازه دادم آخرین معاملهام اینگونه شود، با اینکه بازار اکنون فرصتی دیگر را مقابل پای شما قرار میدهد، بازهم راضی نمیشوید. از دید روانشناسی، شما فرصت بهدستآمده جدید برای کسب سود را رد میکنید، بهدلیل اینکه هنوز واقعیت آخرین معامله را کاملا نپذیرفته و هضم نکردهاید. در این صورت، با انکار این فرصت جدید، خود را بهخاطر اشتباه اخیر مجازات میکنید. درواقع، نهتنها به بازار برنگشتهاید، بلکه با حس انتقامجویی زادهشده در خود اجازه میدهید که افکارتان به گذشته برگردد و دوباره در همان شرایط قرار گیرد.
۶. فعال باشید، نه منفعل
اگر قرار است در بازار برنده یا بازنده باشید، بهتر است برنده یا بازنده فعال باشید. افرادی هستند که پس از معامله، شروع به دعا کردن میکنند که جهت بازار بهسمت دلخواهشان حرکت کند. دعاکردن و امیدداشتن و آرزوکردن بهخودیخود هیچ اشکالی ندارد؛ اما در بازارهای مالی جایی برای امید و آرزو نیست. مشکل از جایی آغاز میشود که ما در بازارهای مالی نیز برمبنای امیدها و آرزوها معامله میکنیم. این مسئله ما را درمقابل عملکردمان منفعل و بیمسئولیت میکند. درنهایت نیز، هنگامیکه جهت بازار برخلاف حرکت مدنظرمان نرفت، هسته معاملاتی، عملکرد حقوقیها، تیم اقتصادی دولت، تحریمهای سازمان ملل، شورشهای هنگ کنگ و کالیفرنیا و. را مسبب ضرر و زیانهایمان میدانیم.
باید هرچه سریعتر دست از آرزوکردن بردارید و بدانید همانطورکه سودهای شما متعلق به هیچکس نیست، مسئول زیانهای شما نیز هیچکس نیست. همانطورکه در ابتدا گفته شد، شما جهت حرکت بازار را کنترل نمیکنید؛ پس باید خودتان را کنترل کنید. همین امروز تصمیم بگیرید که اگر هم قرار است ببازید، بازنده فعال باشید نه کسی که در گوشهای به امید بازگشت بازار نشسته است.
۷. مواظب ترس و طمع باشید
ترس و طمع دو دشمن اصلی انجام معاملات هدفمند و موفق هستند. بازارهای مالی ظرفیت سودآوری و درعینحال زیانرسانی درخورتوجهی دارند. هنگامی که فردی یکمیلیون تومان سود میکند، انتظار دارد بلافاصله یکمیلیون تومان دیگر نیز سود کند و سپس یک میلیون تومان دیگر و. . این طمع مدام افزایش پیدا میکند و اجازه تمرکز را از فرد میگیرد. باید توجه کنید که معامله شما قرار نیست برایتاندخانهای بخرد یا اجارهبهای شما را بپردازد. معامله فقژ قرار است در جهت حرکت بازار حرکت کند و هیچ ارتباطی به نیازهای شما ندارد.
پس روی اهدافتان تمرکز کنید و اجازه ندهید آرزوهای درونیتان شما را از تمرکز روی قیمتها منحرف کند. توجه کنید طمع یکی از راههای سریع برای اشتباهکردن است.
نقطه مقابل طمع، ترس است. اصل مهمی در دنیای بازارهای مالی وجود دارد: معاملهگران تازهکار در بدترین زمان ممکن وارد بازار میشوند. این موضوع دو مسئله بههمراه دارد: ۱. بدبینی عموم مردم به بازارهای مالی؛ ۲. زیان هنگفت این معاملهگران. چرا این اتفاق رخ میدهد؟ هنگامیکه بازارهای مالی حبابوار رشد میکند، در مردم احساس ترس ازدستدادن یا FOMO ایجاد میشود. آنها همواره بین دو ترس سرگرداناند: ۱. هر لحظه در حال ازدستدادن فرصت هستند؛ ۲. ممکن است دیگر برای ورود دیر شده باشد. بااینحال، عدهای هستند که به ترس خود غلبه میکنند و وارد میدان میشوند.
این معاملهگران تازهوارد متوجه نیستند که در حال خرید زیانهای افراد باتجربه هستند. سپس، قیمتها از سقف خود شروع به ریزش میکند و معاملهگران تازهوارد را در خود غرق میکند. مشابه این موضوع در همهجای دنیا دیده شده و شاید معروفترین نمونههای آن سقوط قیمت بیتکوین و سقوط قیمت سهام آمریکا در دهه ۱۹۲۰ باشد.
مجموعه مقالات بیتکوین:
تقریبا نمیتوان معاملهگر تازهکاری را یافت که در ابتدای مسیر خود، متحمل زیانهای هنگفت نشده باشد؛ اما همانطورکه گفته شد، معاملهگر موفق کسی است که از این زیانها درس بگیرد. ترس افراد از معاملهکردن طبیعی است و شاید لازم هم باشد؛ ولی اگر این ترس مدیریت نشود، میتواند معامله پرسود را به معامله پرضرر تبدیل کند. معاملهگر ترسو با مشاهده اندکی نوسان در قیمت، فورا از معامله خارج میشود؛ درحالیکه با کمی صبر میتوانست به سود مطلوبی دست پیدا کند. توجه کنید که ترس از نداشتن اعتمادبهنفس میآید. اگر به خود اعتماد داشته باشید و بدانید همواره به بهترین وجه تصمیم گرفتهاید، هرگز ترسی به خود راه نخواهید داد.
نتیجهگیری
آنچه در این مطلب گفته شد، تنها بخش کوچکی از مبحث روانشناسی معامله بود. در بازارهای مالی، هرگز نباید از دانستن و آگاهی بیشتر خسته شوید و همواره مشتاق خواندن و دانستن اطلاعات جدید باشید؛ اما قطعا خواندن هیچ متن و کتابی بهاندازه بهکاربردن این آموختهها در دنیای واقعی نتیجهبخش نیست.
شاخص ترس طمع بیت کوین و کاربرد آن چیست؟
شاخص ترس و طمع یکی از مهم ترین ابزارها در تحلیل بازارهای مالی می باشد و رفتار سنجی بخش زیادی از معامله گران در بازارهای مالی بر مبنای احساسات درونی و لحظهای آنها صورت می پذیرد. ترس و طمع دو عامل اصلی و مهم نوسانات در بازارهای مالی هستند که جریانات قیمتی را به وجود میآورند.
بر همین اساس شاخص ترس و طمع یا به عبارتی، Fear and Greed میتواند احساسات معاملهگران را در قالب اعداد و به صورت کمی نشان دهد.
به طور مثال معامله گران بیت کوین در زمان رشد شدید قیمت ها، بسیار حریص می شوند و این موضوع سبب ایجاد ترس از دست دادن یا همان فومو در کاربران می شود و با دیدن تغییرات قیمتی منفی نیز به صورت غیر طبیعی اقدام به فروش ارزهای خود می کنند.
این شاخص که در بازه ی 0 تا 100 تغییر میکند ، اندیکاتوریست شامل پارامترهای زیر:
نوسانات قیمت نسبت به 30 روز و 90 روز گذشته
حجم معاملات در مقایسه با 30 روز و 90 روز گذشته
فراوانی کلمات مرتبط با بازار با یک الگوریتم تشخیص در متون
نظرسنجی های هفتگی در جامعه ی آماری
دامیننس یا سلطه
ترند سرچ های مرتبط با کریپتو در موتور جستجوگر گوگل
حال برای آشنایی بیشتر با این شاخص و کاربرد آن در تریدهایی که انجام می دهیم از شما دعوت می بیت کوین و روان شناسی بازار کنم،این ویدئو را تا پایان مشاهده کنید:
اصطلاحات رایج و کاربردی ارزهای دیجیتال
اوراکل چیست؟
دیدگاه خود را به ما بگویید لغو پاسخ
جستجو
مطالب جدید
- معرفی پروژه Dvision Metaverse با توکن اختصاصی DVI، همراه با بررسی قیمتی و ساپلای
- معرفی پروژه LOSSLESS با توکن اختصاصی LSS،همراه با بررسی قیمتی و ساپلای
- بازی پوکمون بیت کوین و روان شناسی بازار گو بهدنبال راهاندازی متاورس خود با پاداشهای مبتنی بر بیت کوین است
- نحوه بازیابی ارزهای دیجیتال در ولت های مختلف توسط پرایوت کی
- پیشنهاد طرح بهبود هزینه گس اتریوم توسط ویتالیک بوترین با نام EIP-4488
برچسب ها
اطلاعات تماس
اغلب مردم ذهنیت قمارگرا دارند و به دنبال بلیط لاتاری،خرید رویا و یک شبه پولدار شدن هستند،نتیجه جز شکست نیست.
اما افراد ثروتمند ذهنیت عملگرا دارند و به طور مداوم در حال یادگیری هستند،آن ها باور دارند اگر قراره پولدار شوند به خودشان و کاری که می کنند بستگی دارد.
ما همراه شما خواهیم بود تا ذهن خلاق و عملگرای شما را برای ثروتمند شدن روشن نگه داریم.
(یادتان باشد، درآمدتان فقط به اندازه کاری که می کنید رشد می کند.)
آرش قنبرزاده مشاور و تحلیلگ
تمامی حقوق کپی رایت © برای سایت آرش قنبرزاده ، حقوق محفوظ می باشد نشر بدون مجوز کتبی مجاز نمی باشد.
روانشناسی بازار سرمایه چیست؟
روانشناسی بازار به طور ساده میگوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.
صدای ایران - روانشناسی بازار یکی از مهمترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.
اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میانرشتهای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیمگیریهای اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار میدهند.
بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایهگذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته میشود.
این بازار میتوان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.
به طور خلاصه احساسات بیت کوین و روان شناسی بازار بازار، آن حس کلی سرمایهگذاران و معاملهگران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.
اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمتها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته میشود.
پس میتوان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایهگذاران و معاملهگرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.
درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعهای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.
بر طبق تئوریهای روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر میباشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سختتر میشد.
در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معاملهگران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایهگذاران را بهتر نیز میکند.
به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل میکند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا میکند.
احساسات در چرخههای بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر میکنند؟
روند رو به بالا
تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوشبینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایهگذاران به وجود میآید.
این احساساتی که از آنها یاد شد، اصلیترین دلایل برای بالا بردن فعالیتهای خرید هستند.
معمولا مشاهده کردن فعالیتهای چرخهای و برگشتپذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمتها مثبت است و همین موضوع باعث میشود که هیجان سرمایهگذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.
همانطور که میبینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخهای باعث اتفاقات مشابه بعدی میشوند.
گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به بیت کوین و روان شناسی بازار طور کامل در بر میگیرد و باعث ایجاد حباب میشود.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید میکنند.
معاملهگران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجانزده میشوند و امید به سود کردن دارند.
قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور میشود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.
در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت میکند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.
این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته میشود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع میشود.
روند رو به پایین
وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی میشود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس میدهد.
در چنین شرایطی معاملهگران نمیخواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمتها همچنان کاهش مییابند و احساسات بازار به تدریج منفی میشود.
احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.
در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایهگذاران این سوال پیش میآید که چرا قیمتها در حال کاهش هستند و همین موضوع آنها را وارد مرحله انکار میکند.
درمرحله انکار سرمایهگذاران نمیخواهند داراییها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آنها میتواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.
برخی معاملهگران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخمشان تسکین یابد!
حال وقتی کاهش یافتن قیمتها بیت کوین و روان شناسی بازار ادامه پیدا میکند، موج فروش قدرتمندتر میشود.
در این نقطه ترس و وحشت سرمایهگذاران را به مرحله تسلیم میرساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش میکنند.
در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات میرسد، روند رو به پایین متوقف میشود.
معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوشبینی بین سرمایهگذاران رواج پیدا میکند.
این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روندها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته میشوند.
دیدگاهی سادهتر به چرخه بازار:
سرمایهگذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره میبرند؟
با فرض اینکه تئوریهای روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن زمانهای بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.
به طور کلی اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمتهای بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود میآید.
در نتیجه بعضی از سرمایهگذاران و معاملهگران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوتهای بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.
به طور ایدهآل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمتها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوشبینی شروع به فروش میکنند.
نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانیای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایهگذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمتها حتی از آن نیز پایینتر بروند.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس
نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایهگذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.
تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص میکند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.
با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سختتر شده و پیشبینی حرکت بعدی قیمتها غیرممکن میشود.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روندهای بازار استفاده میکنند.
شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازهگیری میکنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار اندارهگیری میکند.
اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخههای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص میکند.
بیتکوین و روانشناسی بازار
بازار صعودی دیوانهکننده بیتکوین در سال 2017 یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است.
از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیتکوین با شیب فوقالعاده زیاد به 20 هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانهوار، احساسات بازار بسیار مثبت شد.
در چنین شرایطی هزاران سرمایهگذار جدید وارد بازار بیتکوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیتکوین ایجاد کردند.
طمع بسیار زیاد و خوشبینی افراطی قیمتها را بالاتر میبرد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد!
چرخش روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایهگذاران تازهوارد ضررهای سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معاملهگران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیتکوینهای خود را نگه داشتند.
در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد به بازار بیتکوین به کمترین حد خودش رسید.
اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایهگذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیتکوین خریداری کرده بودند، در نزدیکی کف قیمت آن را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند.
بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیتکوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.
تعصبات
تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث میشود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند.
این الگوها میتوانند بر روی شخص معاملهگر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آوردهایم:
تعصب تاییدی
میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ بیت کوین و روان شناسی بازار اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم میکنیم؛ برای مثال سرمایهگذاران ممکن است که در یک بازار رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانههای بازگشت روند را نادیده بگیرند.
نفرت از ضرر
میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آنها) این است که ترس از ضرر کردن در آنها بیشتر از لذت بردن از سود در آنهاست.
به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع میتواند باعث شود که سرمایهگذاران فرصتهای خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.
اثر دارایی
این میل افرادی است که ارزش داراییهای خودشان را بالاتر از چیزی که هست میدانند و تنها دلیل این موضوع این است که آنها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.
سخن پایانی
اکثر معاملهگران و سرمایهگذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمتهای بازار و چرخههای آن تاثیر میگذارد.
با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر میکنید، نیست.
بسیاری از سرمایهگذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند.
سرمایهگذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.
سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطوح معاملاتی بدون شک دو مورد از مهم ترین ویژگی های تحلیل تکنیکال هستند. بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شوند که بیت کوین و روان شناسی بازار قیمت ارز به یک جهت خاص سوق یابد.
در ابتدا، توضیح و ایده شناسایی این سطوح آسان به نظر می رسد، اما همان طور که خواهید فهمید، حمایت و مقاومت می تواند به اشکال مختلف باشد و تسلط بر این مفهوم دشوارتر از آن است که در ابتدا نشان داده شده است.
آنچه در این مقاله میخوانید
تعریف سطوح حمایت و مقاومت
حمایت، یک سطح قیمتی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز تقاضا یا سود خرید، متوقف شود. با کاهش قیمت ارزها یا اوراق بهادار، تقاضا برای آن افزایش می یابد، بنابراین خط حمایت ایجاد می شود. در همین حال، مناطق مقاومت به دلیل علاقه فروش هنگام افزایش قیمت ها بوجود می آیند.
همبستگی بیت کوین با ارزهای دیجیتال دیگر و بازار سهام چه نتیجهای دارد؟
اطلاعات Skew نشان میدهد که همبستگی بین اتریوم و بیت کوین کاهش یافته است. این میتواند نشان دهد که بازار با ورود به یک مرحله جدید، در حال بالغ شدن است.
محققان Skew میگویند:
“همبستگی کوتاه مدت بین بیت کوین و اتر در حال کاهش است. آیا این به معنی پایان همبستگی سه ساله و بازگشت روزهای خوب است؟”
بازار سهام آمریکا روند مشابهی را در هفتههای اخیر داشته است. در تاریخ ۲۲ ژوئن(۲ تیر)، تحلیلگران JPMorgan گفتند كه سرمایه گذاران باید در سرمایه گذاریهای خود محتاطتر باشند.
اطلاعات نشان میدهند که بازار منطقیتری به وجود خواهد آمد
در این بازار غیر منطقی کنونی، بیشتر داراییها تمایل به رشد دارند. برای مثال، در بازار سهام آمریکا، اکثر سهامها همزمان از ماه آوریل تا ژوئن افزایش یافتند.
اما وقتی بازار تثبیت میشود و سرمایه گذاران منطقی عمل میکنند، رویکردهای بیفکر آنها از بین میرود.
همچنین از اواسط ماه ژوئیه(تیر)، بیشتر داراییهای موجود در بازار کریپتو رشد کردند. پس از افت شدید در ماه مارس، ارزهای دیجیتال تا سه ماهه سوم شاهد یک افزایش قیمت شدید بودند.
اما پس از آن که بازار ضعیف شد، سرمایه گذاران محتاطتر شدند و دقیقاً همانطور شد که تحلیلگران JPMorgan گفته بودند:
“این سطح بالای همبستگی تا چند ماه دیگر باعث برگشت قیمت به سطح میانگین این ارزها خواهد شد، زیرا شرکتها دوباره به قدرت خود باز میگردند. این تمایز در نیمه دوم سال ۲۰۲۰ شروع خواهد شد.”
ارزهای دیجیتال، به عنوان سطحی از دارایی، با بازار سهام متفاوت هستند. آنها درآمدی ندارند و از آن مهمتر، تحلیلگران هنوز در حال تشخیص و توصیف ارزهای دیجیتال هستند. با این که بعضی باور دارند که ارزهای دیجیتال دارایی امن هستند، بعضی دیگر هنوز آنها را دارایی ریسکی تلقی میکنند.
با این وجود در بسیاری از سطوح دارایی، روانشناسی سرمایه گذاران و بازارها مشابه است. به همین دلیل احتمال دارد که بازار کریپتو رویکرد محتاطانهای را در سه ماهه چهارم ببیند.
در چند ماه اخیر بازار سهام و بیت کوین نیز همبستگی داشتند
از ماه مارس برای حدود ۴ ماه، بازار سهام و بیت کوین به شدت با یک دیگر ارتباط داشتند. دادهها نشان میدهند که قبل از همهگیری هیچ همبستگی بین S&P 500 و بیت کوین وجود نداشت.
اما پس از به وجود آمدن همهگیری و تزریق پول به بازار توسط بانکهای مرکزی، بیشتر داراییها همزمان شروع به صعود کردند.
برخی استراتژیستها افزایش کلی داراییهای ریسکی را به تضعیف دلار و تورم نسبت می دهند. همچنین، ارتباط بین بیت کوین و سهامها می تواند این استدلال را تقویت کند که بازار کریپتو به شدت محتاطانه خواهد شد.
دیدگاه شما