پیشنهاد اروپاییها برای خرید نفت ایران: ایران روزانه یک میلیون بشکه نفت خود را به روسیه بفروشد و این کشور نفت ایران را صادر کند!
اروپاییها اخیرا در دیدار با مسؤولان سیاسی ایران به جای پیشنهاد خرید مستقیم نفت از ایران، اعلام کردهاند ایران روزانه یک میلیون بشکه نفت خود را به روسیه بفروشد و این کشور نفت ایران را صادر کند.
اروپاییها اخیرا در دیدار با مسؤولان سیاسی ایران به جای پیشنهاد خرید مستقیم نفت از ایران، اعلام کردهاند ایران روزانه یک میلیون بشکه نفت خود را به روسیه افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا بفروشد و این کشور نفت ایران را صادر کند.
سفیر اتریش اخیرا اعلام کرده است، اتحادیه اروپا خواهان باز شدن کانالهای مالی ایران است، زیرا اتحادیه اروپا به دلیل قطع صادرات به ایران حدود 10 میلیارد دلار متضرر شده است.
از سوی دیگر آژانس بینالمللی انرژی در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده است، صادرات نفت ایران به اروپا نیز به نصف کاهش پیدا کرده است و این موضوع نشان میدهد، گرچه هنوز چند ماهیتی به آغاز تحریمهای نفتی علیه ایران باقی مانده است، اما از هم اکنون روابط تجاری ایران و اروپا رو به سردی رفته است.
* صادرات 600 هزار بشکهای نفت ایران به اروپا
براساس گزارش، ماکرز بین المللی انرژی قبل از تحریمهای نفتی ایران توسط آمریکا، ایران روزانه 600 هزار بشکه نفت به اروپا صادر میکرد که وضعیت صادرات نفت ایران در تابستان سال گذشته به بیشترین میزان خود و به حدود 800 هزار بشکه در روز رسیده بود.
ترکیه بزرگترین کشور اروپایی خریدار نفت ایران محسوب می شود، به طوری که این کشور به طور میانگین بین 200 تا 250 هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است.
از طرف دیگر ایتالیا، فرانسه، هلند و یونان و لهستان دیگر مشتریان نفت ایران محسوب می شدند که ظاهرا وضعیت صادرات نفت ایران نشان میدهد، حجم صادرات نفت ایران به مجموع کشورهای اروپایی به حدود 300 هزار بشکه رسیده است که در این میان ترکیه بزرگترین خریدار اروپایی نفت ایران محسوب میشود.
* فشار امریکا به مشتریان نفت ایران
آمریکا با افزایش فشار دولت دونالد ترامپ علیه ایران، سرگرم لابی با واردکنندگان نفت مانند هند، چین، ژاپن برای اقدام آنها به پایان دادن خرید نفت از ایران است. با این حال واشنگتن احتمال اعطای معافیت به کشورهای مصرفکنندهای که مایل به ادامه خرید نفت ایران هستند را مطرح کرده است.
یک تحلیلگر اقتصادی ایرانی که مایل نبود نامش برده شود، به فاینانشال تایمز گفت: اگر چین نفت ایران را خریداری کند ما میتوانید دربرابر آمریکا ایستادگی کنیم.
طبق آمار افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا شرکت کپلر، چین، هند، ژاپن و کره جنوبی 65 درصد از 2.7 میلیون بشکه در روز نفتی که ایران در ماه مه صادر کرد را خریداری کردند.
یک سخنگوی وزارت خارجه چین اظهار کرد: تحریمهای یک جانبه علیه ایران باید متوقف شوند، زیرا اثرات منفی دارد و این کشور همچنان به حمایت از برجام ادامه میدهد.
* پیشنهاد اروپاییها به ایران برای خرید نفت
بعد از خروج آمریکا از برجام مسئولان سیاست خارجه ایران سعی داشتهاند تا برجام را به شکل اروپایی ادامه دهند و مذاکرات متعددی نیز با اروپایی ها برای ادامه برجام داشتند، تا بتوانند نفت را به این کشورها بفروشند.
تا کنون صحبتهای مختلفی از گوشه و کنار به گوش میرسد که آنها به ایران پیشنهاد دادهاند که میتوانند روزانه یک میلیون بشکه نفت از ایران خریداری کنند، به شرط انکه ایران نیز به درخواستهای نامعقولشان توجه کند.
اما پیگیری خبرنگار فارس از پیشنهاد اروپایی ها حاکی از آن است که ظاهرا آنها اعلام کردهاند ایران روزانه یک میلیون بشکه نفتش را به روسیه بفروشد و این کشور نفت ایران را عرضه کند و یا به جای ان نفت خود افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا را صادر کند.
آنچه که اروپایی ها به عنوان پیشنهاد مطرح میکنند، در واقع یکی از سیاستهایی است که ایران در سالهای گذشته نیز انجام می داد و عملا این موضوع ربطی به اروپایی ها ندارد و آنها حق دخالت در این موضوع را ندارند و اگر پیشنهادی مطرح میکنند، باید مستقیما خرید نفت از جانب کشور های 4 +1 باشد و الا آنچه که اروپایی ها به عنوان پیشنهاد مطرح میکنند، روغن ریخته را نذر امامزاده کردهاند و انتظار میرود که مسئولان مذاکره کننده ایران نسبت به این موارد دقت لازم را داشته باشند.
* صادرات نفت ایران به روسیه
این گزارش حاکی است دو سال پیش یعنی زمانی که برجام موجودیت داشت، ایران و روسیه توافق میکنند که براساس یک قرار داد بلند مدت نفت ایران به روسیه صادر شود که در ازای صادرات روزانه 100 هزار بشکهای نفت ایران به روسیه 50 درصد بهای این نفت به صورت کالا و 50 درصد به صورت نقد و با ارز یورو دریافت شود که تاکنون چندین محموله نفت ایران به این کشور نیز صادر شده است.
جالب است که پیش از آنکه این توافق به صورت قرارداد تنظیم شود، ایران و روسیه در دوران تحریمهای سال 90 و 91 نیز این کار را بدون داشتن قرارداد انجام داده بودند، به طوری که روسیه بخشی از نفت ایران را خریداری کرده و آن را به عنوان نفت خودش صادر میکرد.
بنابراین اروپاییها حق تصمیم گیری در مورد این سیاست قدیمی و راه بردی ایران ندارند و اگر پیشنهاد مشخصی در مورد خرید نفت از ایران دارند، باید ارائه کنند.
بعد از سقوط قیمت دلار،نوبت به بازار مسکن می رسد
پس از اینکه فصل تابستان با افزایش قابل توجه قیمت مسکن گذشت، این روزها بازار مسکن به اما و اگر وصله پینه شده است. همین جمله کافی است تا حق مطلب ادعا شود و بگوییم که در این شرایط خیلی دقیق نمیتوان برای این بخش پیشبینی داشت. اکثر کارشناسان آینده این حوزه را به بازار طلا و ارز گره زدند. آنها میگویند که ممکن است مردم از بازار ارز و سکه اشباع شوند و قیمتها روند ثابتی را به خود بگیرد، در این شرایط مسکن جذاب خواهد شد و افزایش دوباره قیمتها در انتظار این بخش است.
برخی از کارشناسان هم فعالیتهای اقتصادی و کنترلی دولت را بیاثر میدانند و میگویند جهش قیمت رخ داده به دلیل افزایش هزینهها بوده است و هنوز افزایش تقاضا دامنگیر بازار نشده و چه بسا با افزایش خرید مسکن از سوی مردم و حتی سوداگران، قیمت مسکن در سالجاری مجدداً با افزایشی روبهرو میشود که غیرقابل پیشبینی است.
از سوی دیگر عدهای معتقدند که بازار مسکن در رکود کامل به سر میبرد. تقاضایی برای آن نیست و بنابراین حباب قیمتها تا سال آینده شکسته خواهد شد.
خانه ارزان میشود؟
در همین حال یک کارشناس اقتصاد مسکن در پاسخ به این پرسش که آیا با آرام شدن بازار ارز سرمایهها به سمت بازار مسکن میرود؟ به تجارتنیوز میگوید: چنانچه قرار باشد ثبات در بازار ارز شکل گیرد به تبع آن دیگر بازارها نیز روند آرامی را در پیش خواهند گرفت. بنابراین معتقدیم با ثبات بازار ارز قیمت مسکن روند صعودی نخواهد داشت.
فرهاد بیضایی میافزاید: البته ثبات و ساماندهی بازار ارز هم در حد شایعه است. باید برای پیشبینی بازار مسکن منتظر تشدید تحریمها که قرار است از ۱۳ آبان ماه اعمال شود، ماند. چرا که در آن زمان با اعمال قوانین منع کننده همه بازارها نیز تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
در عین حال یک عضو انبوهسازان مسکن نیز در پاسخ به این پرسش که آیا در آذر ماه و با تشدید تحریمها جهش قیمت مسکن در راه است؟ به تجارتنیوز میگوید: بازار مسکن در رکود کامل به سر میبرد. با این وضعیت تا اردیبهشت ماه سال ۹۸ این رکود در این حوزه پابرجاست و تا هفت ماه دیگر هیچ افزایش قیمتی وجود ندارد.
عباس شوکتی درباره چرایی ثبات قیمت مسکن تا سال آینده اظهار میکند: در این بازه زمانی قیمت مسکن به خصوص در شهر تهران بسیار حبابی است. یعنی افراد به طور اختیاری و بدون پایه علم و اقتصاد مسکن خود را قیمتگذاری میکنند. با وجود این برای قیمتهای فرضی و حبابی مشتری و تقاضایی وجود ندارد.
او میگوید: تجربه نشان داده زمانی که نرخ طلا و ارز افزایش مییابد قیمت مسکن روند کاهشی میگیرد. حال امیدواریم با تزریق برنامههای جامع بتوان در این حوزه اقدامات قابل قبولی انجام داد.
مرکز اسناد انقلاب اسلامی
غارت نفت ایران توسط امریکا بعد از کودتای 28 مرداد 1332
بعد از کودتای 28 مرداد 1332 و انعقاد قرارداد كنسرسيوم، شكل جديدی از غارت نفت ايران در دستور كار قرار گرفت. به موجب این قرارداد، كمپانیهای امريكايی، انگليسی، هلندی و فرانسوی اجازه پيدا كردند كه روند اكتشاف و استخراج نفت را با هزينه دولت ايران انجام دهند. روند يادشده نشانههايی از افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا سلطه جديد اقتصادی شركتهای چند مليتی و ارتقاء نقش امريكا در اقتصاد و سياست ايران را منعكس میساخت. امضای قرارداد نفتی ايران با شركتهای غربی همچنین زمينه لازم برای افزايش نقش اقتصادی امريكا در ايران را بوجود آورد و امريكا برای ارتقاء موقعيت خود در مناطق پيرامونی، از سازوكارهايی همانند ملیسازی حمايت به عمل آورد. كنسرسيوم به شهادت بسياری از تحليلگران مستقل مسائل ايران، نشانهای از نهادينه شدن اقتدار و كنترل شركتهای بينالمللی جهان غرب بر منابع اقتصادی ايران بوده و این قرارداد علنا از نفت ملیزدایی کرد. بعد از انعقاد قرارداد کنسرسیوم، ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی هرگز كنترل همهجانبه بر منابع نفتی خود را به دست نیاورد.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ابراهیم متقی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، طی یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار "پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی" قرار داده، به بررسی غارت نفت ایران توسط امریکا بعد از کودتای 28 مرداد پرداخته و نشان داده است که چگونه بعد از کودتای امریکایی-انگلیسی، از نفت ایران ملیزدایی شد. محور اصلی این یادداشت، قرارداد کنسرسیوم است که از طریق آن، نفت ایران بار دیگر در اختیار امریکا و کشورهای غربی قرار گرفت.
مشروح یادداشت ابراهیم متقی را در زیر میخوانید:
قرارداد كنسرسيوم نفتي ايران و 8 كمپاني نفتي امريكايي، انگليسي، هلندي و فرانسوي در سال 1333 منعقد شد. در اين فرآيند زمينه براي تغيير الگوي قراردادهاي نفتي ايران به وجود آمد. قرارداد كنسرسيوم به عنوان شكلي از همكاري اقتصادي رژیم پهلوی با كشورهاي غربي بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 محسوب ميشد. براساس پيمان كنسرسيوم، شكل جديدي از غارت نفت ايران در دستور كار قرار گرفت. در اين ارتباط 40 درصد از سهام نفت ايران به 5 كمپاني امريكايي،40درصد ديگر به شركت نفت ايران و انگليس، 14 درصد مربوط به شركت نفتي هلند و 6 درصد الباقي را كمپاني فرانسوي به دست آوردند.
روند جديدي كه در سال 1333 به بعد در دستور كار كمپانيهاي اقتصادي بينالمللي قرار گرفت، نشانههايي از مشاركت شركتهاي چند مليتي نفتي را منعكس ميسازد كه از قابليت لازم براي كنترل منابع اقتصادي ايران بويژه منابع نفتي را به وجود آوردند. به موجب قرارداد كنسرسيوم، كمپانيهاي امريكايي،انگليسي، هلندي و فرانسوي اجازه پيدا كردند كه روند اكتشاف و استخراج نفت را با هزينه دولت ايران انجام دهند. روند ياد شده نشانههايي از سلطه جديد اقتصادي شركتهاي چند مليتي و ارتقاء نقش امريكا در اقتصاد و سياست ايران را منعكس ميساخت.
به موجب قرارداد كنسرسيوم، مقرر شد كمپانيهاي غربي اختيارات وسيعي در حوزه سرويسهاي زيربنايي ايران در صنايع راهآهن، تلفن، تلگراف و هواپيمايي را بدست آورد. در تير ماه 1333 مذاكرات دولت زاهدي با كنسرسيوم پايان گرفت. زاهدي براي بدست آوردن وجاهت در بين شهروندان ايراني، به انگليسيها هشدار داد كه ايرانيها را تهديد نكنند و سر ايرانيها را كلاه نگذارند. بيان چنين مفاهيمي عموما در شرايطي از سوي كارگزاران ايراني مطرح ميشود كه قدرتهاي بزرگ به دستاوردهاي مربوط به خود نائل شده و در اين فرآيند، كارگزاران ايراني در صدد مشروعيتيابي در میان مردم هستند.
براي توجيه جامعه و نخبگان سياسي ايران، زاهدي حتي بيان داشت كه ما سر انگليسيها را با قرارداد كنسرسيوم كلاه گذاشتهايم! در حالي كه واقعيت آن است كه قرارداد كنسرسيوم محدوديتهاي اقتصادي و راهبردي زيادي را عليه ايران ايجاد ميكرد. قرارداد كنسرسيوم به عنوان شكل خاصي از پيمان اقتصادي و راهبردي تلقي ميشد كه زمينه ايجاد محدوديتهاي بنيادين در ارتباط با ساختار اقتصادي ايران را شكل ميداد. چنين فرآيندي به مفهوم وضعيتي بود كه ميتوانست منابع اقتصادي ايران را در كنترل مجموعهاي از شركتهاي نفتي قرار دهد كه داراي منافع مشترك براي غارت منابع و تأسيسات راهبردي كشورهاي پيراموني از جمله ايران بودهاند.
واقعيتهاي قرارداد كنسرسيوم نشان ميدهد كه شكل جديدي از غارت منابع اقتصادي ايران و ساير كشورهاي پيراموني در دستور كار ائتلافي از قدرتهاي بزرگ قرار گرفت. زاهدي قرارداد كنسرسيوم را پيماني مبتني بر برد- برد، معاهدهاي شرافتمندانه و منصفانه دانست. بسياري از مقامهاي سياسي آن زمان از جمله دكتر علي اميني به اين موضوع اشاره داشتهاند كه بهتر از اين قرارداد نميتوانستيم بدست آوريم. در حالي كه قرارداد كنسرسيوم به شهادت بسياري از تحليلگران مستقل مسائل ايران، نشانهاي از نهادينه شدن اقتدار و كنترل شركتهاي بينالمللي جهان غرب بر منابع اقتصادي ايران بوده و این قرارداد علنا از نفت ملیزدایی کرد.
شكلگيري دولت دست نشانده و كنسرسيوم نفتي در ايران
كنسرسيوم نفتي را ميتوان یکی از نشانههای شكلگيري دولت دستنشانده در ايران دانست. اگر دولت دستنشانده داراي ماهيت و ساختار سياسي است، بايد به اين موضوع اشاره داشت كه قراردادهاي اقتصادي همانند قرارداد كنسرسيوم نشانههايي از كنترل منابع اقتصادي را براي شركتهاي بينالمللي امكانپذير ميسازد. كنسرسيوم نمادي از شكلبنديهاي مبتني بر دستنشاندگي در ساختار اقتصادي كشور محسوب ميشود. بخش قابل توجهي از نظريهپردازان سياسي و راهبردي ايالات متحده به اين موضوع اشاره دارند كه ايران در سالهاي بعد از كودتاي 28 مرداد 1332 در وضعيت «دولت دستنشانده» قرار گرفته است.
ويژگي اصلي دولت دستنشانده آن است كه عموماً كشور فرادست ميكوشد تا از طريق بهرهگيري از ابزار دستنشاندگي همانند كمک اقتصادي، دستياري امنيتي، توافقهاي امنيتي و دخالت براي افزايش توانايي دولت دستنشانده، ثبات سياسي و مازاد اقتصادي ايجاد كند. به اين ترتيب، ايالات متحده براي پيشبرد ثبات سياسي در ايران بعد از كودتا، از سازوكارهاي اقتصادي در چارچوب وام، اعانه، انتقال غيرمستقيم تقاضا و قراردادهاي اقتصادي بهره گرفته است. چنين فرآيندي، بخشي از ويژگي عمومي دولت دستنشانده خواهد بود.
از آنجايي كه ايران در سالهاي 32-1331 با نشانههايي از محدوديت و تحريم اقتصادي روبرو بود، امكان فروش نفت را نداشته و به اين ترتيب با نشانههايي از محدوديت اقتصادي روبرو بوده است. ايالات متحده براي بازتوليد موقعيت سياسي و اقتصادي حكومت شاه در سالهاي بعد از كودتا، تلاش کرد تا زمينه براي شكلگيري كنسرسيوم نفتي را به وجود آورد. كنسرسيوم نفتي از سال 1954 بر اساس مشاركت شركتهاي اقتصادي و نفتي امريكا شكل گرفت.
فرآيند انعقاد قرارداد كنسرسيوم و نهادينه شدن اقتدار اقتصادي امريكا در ايران
ساختار كنسرسيوم به گونهاي بود كه شركتهاي نفتي امريكايي توانستند موقعيت خود را ارتقاء دهند. در اين دوران، نقش دولت انگليس در كنترل اقتصاد نفتي ايران كاهش پيدا كرد. دولت انگليس توانست موقعيت خود را از طريق سازوكارهاي سياسي و همكاريهاي اقتصادي بيشتر با حكومت زاهدي پيگيري کند. اگرچه دولت زاهدي در سال 1953 و در دوران بعد از كودتا، نياز شديدي به كمكهاي اقتصادي ايالات متحده داشت، اما چنين نيازهايي به گونه تدريجي كاهش پيدا كرده و تحت تأثير فضاي اقتصادي ناشي از كنسرسيوم نفتي قرار گرفت. امريكا اصليترين پيروز اقتصادي كودتاي 28 مرداد محسوب ميشد.
در اين ارتباط «برتون كافمن» نقش كودتا در ارتقاي موقعيت شركتهاي اقتصادي امريكا را مورد بررسي قرار ميدهد. كافمن به اين جمعبندي ميرسد كه موقعيت و جايگاه شركتهاي نفتي امريكا در سالهاي بعد از كودتاي 28 مرداد تثبيت شد. علت آن را بايد در سازوكارهايي جستجو کرد كه زمينه براي پايان دادن به مناقشه نفتي توسط دولت امريكا انجام گرفت. دولت امريكا بعد از كودتا، از سازوكارهاي مختلفي همانند ديپلماسي، مشاركت اقتصادي و انتقال تكنولوژي براي بهينهسازي موقعيت خود در ايران بهره گرفت.
براي سازماندهي فرآيندهاي جديد اقتصادي امريكا و ايران، «هربرت هوور جونيور» كه از تحليلگران برجسته صنعت نفت در امريكا بود، براي مذاكره در مورد انعقاد قرارداد افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا نفتي جديد با دولت ايران به تهران فرستاده شد. در نوامبر 1953، هربرت هوور به تهران و لندن سفر كرد. او در نهايت توانست موافقتنامهاي را تنظيم و تدوين كند كه در مهرماه 1333 يعني اكتبر 1954 به تصويب مجلس شوراي ملي ايران رسيد.
كنسرسيوم نفتي افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا و نهادينه شدن اقتدار راهبردي آمريكا در ايران
اهميت سياسي و اقتصادي كنسرسيوم براي شركتهاي امريكايي و دولت امريكا را ميتوان بر اساس پيامدهاي شكلگيري همكاريهاي سازمانيافته مورد توجه قرار داد. در اين دوران «امريكا براي تقويت حكومت زاهدي به اقدامهاي گوناگوني دست زد؛ اقداماتي كه به ايجاد يك حكومت نوين، پايدارتر و خودمختار در پايان سال 1954 كمك كرد. آنگاه ايالات متحده اجراي اقدامهايي را شروع كرد كه براي تقويت ثبات سياسي بلندمدت ايران و گنجاندن ايران در استراتژي جهاني امريكا براي مقابله با شوروي طرحريزي شده بود. در آغاز دهه 1960، افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا اين اقدامها ايران را به يكي از دستنشاندگان عمده امريكا در منطقه تبديل كرد. اين اقدام بر سياست داخلي ايران نيز تأثير قابل ملاحظهاي داشت و تواناييهاي سركوب يارگيري دولت را تقويت كرد.»
امضاي قراردادي بين شركت ملي نفت ايران و كنسرسيومي از شركتهاي نفتي كشورهاي غربي در اكتبر 1954 به وجود آمد. مذاكره براي اينگونه قراردادها را دكتر علي اميني وزير دارايي زاهدي براساس مشاوره با كارشناسان و متخصصان امريكايي به انجام رساند. اين قرارداد شباهت بسيار زيادي با قراردادهاي ديگري داشت كه در همان دوران تاريخي بين كشورهايي همانند عربستان و ساير دولتهاي توليدكننده نفت با شركتهاي امريكايي منعقد شده بود.
سود حاصل از اينگونه قراردادها به گونه مشاركتي يعني در وضعيت 50-50 تعيين شده بود. قرارداد كنسرسيوم به گونهاي تنظيم شده بود كه ايران حق امتياز خود را بر اساس 5/ 12 درصد كل فروش دريافت ميكرد. در اين دوران، شركت بريتيش پتروليوم كه همان شركت نفتي سابق ايران و انگليس را تشكيل ميداد، در ازاي ملي شدن داراييهاي خود، به غرامت مناسبي دست مييافت. بريتيش پتروليوم 40 درصد از سهام كنسرسيوم را دريافت کرده و 40 درصد ديگر را شركتهاي امريكايي در اختيار خود قرار دادند. در اين دوران، شركت رويال داچ شل هلندي نيز توانست 14 درصد سهام را به دست آورده و كمپانيهاي نفتي فرانسه نيز 6 درصد الباقي كنسرسيوم را به دست آوردند.
پيامدهاي قرارداد كنسرسيوم بر اقتصاد و ساخت سياسي ايران
فعاليت كنسرسيوم در افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا تهران صرفاً مربوط به همكاريهاي اقتصادي و نفتي نبود، بلكه زمينه شكلگيري طيف گستردهتري از همكاريهاي سياسي و امنيتي رژیم پهلوی و ايالات متحده را به وجود آورد. به طور كلي حكومت آيزنهاور، موقعيت شركتهاي تسليحاتي و نفتي امريكا در تهران را به گونه قابل توجهي ارتقاء داد.
فعاليت شركتهاي اقتصادي به ويژه كمپانيهاي نفتي امريكا در ايران و در قالب كنسرسيوم، بر اساس «عهدنامه مودت در روابط اقتصادي، حقوقي و كنسولي ايران و امريكا» مورد تائيد و پذيرش قرار گرفت. يكي از ويژگيهاي اصلي سياست اقتصادي امريكا در ايران و كشورهاي مختلف را ميتوان در ارتباط با سازوكارهايي دانست كه زمينه قانوني شدن استثمار اقتصادي را امكانپذير ميسازد.
بر اساس ماده 3-1 عهدنامه مودت 1955 ايران و ايالات متحده مقرر گرديد كه: «شركتهايي كه طبق قوانين و مقررات مربوط به هر يك از طرفين معاهده تشكيل ميگردد و در قلمروي كشور ديگر فعاليت ميكند، داراي شخصيت حقوقي و حقيقي بوده كه وظيفه اصلي آنان را گسترش همكاريهاي اقتصادي تشكيل ميدهد. هر يك از اين شركتها ميتوانند در راستاي كسب درآمدهاي پولي و يا اعتباري، فعاليت خود را انجام دهند. اينگونه شركتها ميتوانند اموال غيرمنقول لازم را براي ارتقاي كسب و كار خود خريداري نموده و از حقوق انحصاري در حوزه تجاري برخوردار خواهند بود»
به اين ترتيب، شركتهاي اقتصادي و كمپانيهاي نفتي امريكا در چارچوب قرارداد كنسرسيوم توانستند موقعيت اقتصادي خود در ايران را ارتقاء دهند. قرارداد اقتصادي ايران و امريكا كه به عنوان قرارداد مودت معروف است، موقعيت و جايگاه شركتهاي اقتصادي امريكايي به ويژه شركتهاي نفتي را به گونه قابل توجهي ارتقاء داد.
فعاليت كنسرسيوم نفتي نه تنها موقعيت اقتصادي امريكا در ايران را ارتقاء داد، بلكه زمينه براي كاهش كمكهاي اقتصادي دولت امريكا به ايران را به وجود آورد. در اين دوران، زمينه براي شكلگيري فرآيندهايي همانند «پترو پالتيك» و «پترودلار» به وجود آمد. وامهاي امريكايي نيز به گونه قابل توجهي كاهش پيدا كرد. بهطوركلي بايد به اين موضوع اشاره داشت كه در سالهاي 59-1954، درآمد نفتي بخش محوري و اصلي درآمدهاي دولت را تشكيل ميداد. در اين شرايط، كنسرسيوم نفتي امريكا توانست در ساختار اقتصادي ايران، موقعيت منحصر به فردي به دست آورد. درآمدهاي نفتي ايران بر طرحهاي عمراني، همكاريهاي بانكي، صادرات و واردات ايران و امريكا تأثير به جا گذاشت. چنين وضعيتي را بايد افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا به عنوان زمينهاي براي اجراي سياستهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي امريكا در ايران دانست.
همكاريهاي اقتصادي رژیم پهلوی و امريكا كه محوريت آن را كنسرسيوم تشكيل ميداد، زمينه گسترش وابستگي اقتصادي و توسعه سرمايهداري در ايران را به وجود آورد. بسياري از تحليلگران انگليسي از جمله «فرد هاليدي» به اين موضوع اشاره دارند كه شركتهاي نفتي امريكا در ايران كه فعاليت خود را در قالب كنسرسيوم نفتي به انجام ميرساندند، صرفاً ماهيت اقتصادي نداشتند، بلكه از قابليت لازم براي اثرگذاري در ساختار دفاعي، امنيتي و حوزههاي سياسي ايران نيز بهره ميگرفتند.
نتيجه اصلي كنسرسيوم را ميتوان افزايش سازوكارهاي مربوط به توسعه وابسته در ايران دانست. قرارداد نفتي ايران با شركتهاي امريكايي، انگليسي، فرانسوي و هلندي زمينه لازم براي افزايش نقش اقتصادي امريكا در ايران را بوجود آورد و امريكا براي ارتقاء موقعيت خود در مناطق پيراموني، از سازوكارهايي همانند مليسازي حمايت به عمل آورد. میتوان گفت مليسازي منابع اقتصادي همانند نفت ايران و شكلگيري قراردادهايي همانند كنسرسيوم نفتي منجر به افزايش نقش سياسي و اقتصادي ايالات متحده در ايران شد.
در نهايت ميتوان به اين موضوع اشاره داشت كه كنسرسيوم انعكاس شكلبندي جديدي از قراردادهاي بينالمللي براي اكتشاف، استخراج و بازآوري منابع اقتصادي در محيط پيراموني محسوب ميشود. ميزان وابستگي ايران به اقتصاد و سياست جهاني در سالهاي بعد از انعقاد پيمان كنسرسيوم به ميزان قابل توجهي افزايش پيدا كرد. بعد از انعقاد قرارداد کنسرسیوم، ایران تا پیروزی انقلاب اسلامی هرگز كنترل همهجانبه بر منابع نفتي خود را به دست نیاورد.
افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا
دوشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۱
۱۴ نوامبر ۲۰۲۲
بررسی مسیر ایران در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹
پس از انجام قرعهکشی رقابتهای جام ملتهای آسیا 2019 در امارات، بیش از تعیین همگروهیها، مسیر تیم ملی فوتبال کشورمان تا فینال این رقابتها مشخص شد
به گزارش فریاد و به نقل از ورزش سه، هفدهمین دوره جام ملتهای آسیا از 5 ژانویه 2019 (15 دیماه) و با دیدار تیمهای امارات و بحرین آغاز خواهد شد که تیم ملی فوتبال کشورمان در این رقابتها با تیمهای عراق، ویتنام و یمن در گروه D بازیها قرار گرفت.
البته با 24 تیمی شدن جام ملتهای آسیا برای اولین بار و راهیابی تیمهای درجه 3 و حتی 4 قاره کهن به هفدهمین دوره این رقابتها، مرحله گروهی برای تیم ملی فوتبال ایران به عنوان پرقدرت ترین تیم آسیایی حال حاضر چندان هم مورد توجه و با اهمیت نبود. بلکه بیشتر از تعیین همگروههای ایران، این مسیر راهیابی تا دیدار نهایی بازیها بود که مورد توجه قرار داشت. مسیری که با کمترین چالش ممکن برای قهرمانی، هموارتر از همیشه است.
در دور گروهی ایران باید هرطور شده اجازه ندهد تیمی سرگروهیاش را به خطر بیاندازد چرا که در غیر این صورت بازیهای حذفی ایران بسیار سختتر از حالت سرگروهی خواهد بود. اما اگر شاگردان کیروش بتوانند همانطور که از آنها انتظار میرود عمل کنند و به عنوان افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا تیم نخست راهی مرحله یک شانزدهم نهایی مسابقات شوند تا نیمهنهایی در مقابل رقیب سرشناس و بزرگی قرار نخواهند گرفت.
ایران اگر بتواند در پایان مرحله گروهی صدرنشین گروه D باشد، باید به مصاف تیم سوم یکی از گروههای B، E و F برود. سختترین رقیب ممکن در این حالت میتواند تیم ملی سوریه و یا عمان باشد، در حالی که اردن، لبنان، کرهشمالی و ترکمنستان که همگی تیمهای سطح پایینی محسوب میشوند هم میتوانند رقیب احتمالی ایران در اولین دور حذفی جام ملتهای آسیای 2019 شوند.
مسیر تیم ملی فوتبال کشورمان پس از دیدار مرحله یک شانزدهم نهایی هم چندان سخت نیست. در واقع قرار گرفتن در گروه D بازیها بزرگترین شانس را در اختیار ملی پوشان کشورمان گذاشته که مجبور نباشند برای راهیابی به جمع 4 تیم برتر رقابتها، حریف پرقدرتی را پیش روی خود ببینند. تایلند، بحرین یا چین میتوانند رقیب ایران در دیدار مرحله یک هشتم نهایی باشد و عبور از این مرحله ساده هم کار چندان سختی به نظر نمیرسد.
کار برای تیم ملی ایران تازه از مرحله نیمهنهایی آغاز خواهد شد. جایی که به احتمال زیاد باید به مصاف افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا یکی از دو تیم ژاپن و استرالیا برود. تیمهایی که هرکدام به اندازه ملی پوشان کشورمان قدرتمند هستند و به همراه ایران از شانس یکسانی برای کسب عنوان قهرمانی برخوردارند. در واقع عبور از نیمهنهایی برای شاگردان کیروش، دشوارترین پیچ جاده قهرمانی است و در صورتی که به سلامت از این مرحله هم عبور کند، فینال جام ملتهای آسیای 2019 می تواند مصاف ایران با یکی از سه قدرت دیگر آسیایی یعنی کرهجنوبی، امارات میزبان و عربستان سعودی باشد. تیمهای پرقدرتی که البته شکست دادنشان به اندازه پیروز شدن بر استرالیا و ژاپن سخت نخواهد بود.
شاگردان کیروش پس از آشنایی با مسیر قهرمانی در جام ملتهای آسیا و پشت سر گذاشتن جام جهانی در روسیه، 6 ماه فرصت خواهند داشت تا خود را برای پایان دادن به طلسم 43 ساله قهرمانی در آسیا آماده کنند. امید است فدراسیون فوتبال از همین حالا با اتخاذ تصمیمات درست و انجام تدابیر لازم، شرایط دستیابی به چهارمین قهرمانی آسیایی ایران را فراهم سازد تا پس از کسب رتبه اولی در رنکینگ آسیایی آن هم به مدت 4 سال، جام قهرمانی آسیا به تهران برگردد.
کاهش توجیه تکمیل زنجیره متانول با افزایش قیمت نفت
مدیر نظارت بر تولید شرکت ملی صنایع پتروشیمی، اعلام کرد: شرکتهای پتروشیمی صادرکننده متانول به دلیل اینکه بازار جذاب است، متانول را تبدیل نمیکنند و برای آنها اجرای طرحهای MTP و یا MTO جذابیت ندارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی انجمن صنفی کارفرمائی صنعت پتروشیمی، همزمان با جهش قیمت نفت به بیش از بشکهای 65 دلار و به تبع آن جهش قیمت اکثر محصولات پتروشیمی در بازار، جذابیت اجرای طرحهای تکمیل زنجیره متانول در صنعت پتروشیمی ایران کاهش یافته و تولیدکنندگان متانول به دنبال صادرات بیشتر متانول به جای تکمیل زنجیرههای ارزش هستند.
به عبارت ساده تر در شرایط بالا رفتن قیمت نفت خام و به دنبال آن گران شدن بهای متانول در بازار، تولیدکنندگان بزرگ متانول ایران توجیه صادرات متانول را بیش از تکمیل زنجیره ارزش این محصول پتروشیمیایی با اجرای طرحهایی همچون MTP و یا MTO می بینند و عملا افزایش قیمت نفت به بزرگترین مشکل تکمیل زنجیره ارزش متانول در صنایع پتروشیمی ایران تبدیل شده است.
«علی محمد بساقزاده» در گفتگو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی انجمن صنفی کارفرمائی صنعت پتروشیمی ایران درباره برنامه های تکمیل زنجیره ارزش متانول در صنعت پتروشیمی ایران، گفت: یکی از مهمترین مسیرهای تکمیل زنجیره ارزش متانول در صنایع پتروشیمی کشور اجرای طرحهای MTP و یا MTO است.
مدیر نظارت بر تولید شرکت ملی صنایع پتروشیمی با اعلام اینکه با تکمیل زنجیره ارزش امکان تبدیل متانول به اتیلن و پروپیلن و پلی پروپیلن وجود دارد، تصریح کرد: تکمیل زنجیره ارزش با قیمتهای فعلی متانول در بازار برای شرکتهای پتروشیمی تولیدکننده متانول توجیه و جذابیت بالای اقتصادی ندارد.
این عضو هیات مدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی با بیان اینکه با اجرای طرحهای MTP و یا MTO در واقع گاز متان ابتدا به متانول و سپس پروپیلن یا اتیلن تبدیل میشود که اجرای زنجیره به صورت یکپارچه امکان پذیر و اقتصادی است، اظهار داشت: اما برخی شرکتهای پتروشیمی که متانول صادر میکنند به دلیل اینکه بازار متانول جذاب است، متانول افزایش قیمت فروش نفت ایران به آسیا را تبدیل نمیکنند و برای این شرکتها اجرای طرحهای MTP و یا MTO جذابیت ندارد.
این مقام مسئول، افزود: اما اجرای طرحهای MTP و یا MTO برای شرکتهای تولیدکننده متانول چنانپه قیمت متانول کم شود، ممکن است به سمت تولید پروپیلن از متانول پیش بروند که محصول متنوع تری باشد.
گفتنی است، در حال حاضر ظرفیت تولید متانول ایران حدود 5 میلیون تن است که عملیات اجرایی 12 طرح جدید با پشرفتهای بین 12 تا 95 درصد در صنعت پتروشمی در حال انجام بوده و پیشبینی میشد در صورت بهرهبرداری از این طرحها با ظرفیت تولید سالانه حدود 19 میلیون تن، در مجموع ظرفیت تولید متانول ایران به بیش از 24 میلیون تن در سال افزایش پیدا می کرد.
پیش بینی میشود امسال سه طرح جدید تولید متانول شامل طرحهای پتروشمی مرجان، فاز اول پتروشیمی بوشهر و پتروشیمی کاوه (به عنوان بزرگترین طرح تولید متانول ایران و خاورمیانه) در مدار بهره برداری قرار میگیرند که با راهاندازی این سه طرح تا پیش از پایان سال 96 ظرفیت تولید متانول ایران با افزایش بیش از دو برابری از مرز 10 میلیون تن در سال عبور میکند.
دیدگاه شما