سهام میانگین صنعتی داو جونز

تئوری داو Dow Jones

تئوری داو یک نظریه مالی است که می گوید بازار در صورتی روند صعودی دارد که یکی از میانگین های آن بالاتر از یک سقف قیمت قبلی پیش برود و با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر همراه باشد یا به دنبال آن دنبال شود.

به عنوان مثال ، اگر میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) به بالاترین حد صعود کند ، انتظار می رود میانگین حمل و نقل داوجونز (DJTA) در یک بازه زمانی منطقی از این روند پیروی کند.

تئوری داو یک چارچوب فنی است که پیش بینی می کند در صورتی که یکی از میانگین های آن بالاتر از یک بالاترین قیمت قبلی باشد که همراه با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر باشد ، بازار در یک روند صعودی قرار دارد.

این نظریه بر این تصور پیش بینی شده است که بازار همه چیز را به روشی منطبق با فرضیه بازارهای کارآمد تطبیق می دهد.

در چنین الگویی ، شاخص های مختلف بازار باید یکدیگر را از نظر عملکرد قیمت و الگوهای حجم تأیید کنند تا روند معکوس شود.

درک تئوری داو

تئوری داو رویکردی برای تجارت است كه توسط چارلز اچ. داو ارائه شد ، وی با ادوارد جونز و چارلز برگسترسر ، داو جونز و شركت را تأسیس كرد و متوسط صنعتی داو جونز را در سال 1896 توسعه داد.

چارلز داو در سال 1902 درگذشت ، و به دلیل مرگ او هرگز نظریه کامل خود را در بازارها منتشر نکرد ، اما چندین پیرو و وابسته آثاری را منتشر کردند که در مقاله ها گسترش یافته اند.

برخی از مهمترین مشارکتهای تئوری داو شامل موارد زیر است:

"فشارسنج بازار سهام" ویلیام پی. همیلتون (1922)

رابرت رئا "تئوری داو" (1932)

جورج شفر "چگونه به بیش از 10 هزار سرمایه گذار در سودآوری سهام کمک کردم" (1960)

"تئوری داو امروز" ریچارد راسل (1961)

داو معتقد بود که بورس اوراق بهادار به عنوان یک کل معیار قابل اعتمادی برای شرایط کلی تجارت در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل بازار کل ، می توان آن شرایط را دقیق ارزیابی کرد و جهت روند عمده بازار و جهت احتمالی سهام منفرد را شناسایی کرد.

این نظریه در تاریخ صد و یک ساله خود دستخوش تحولات بیشتری شده است ، از جمله مشارکت های ویلیام همیلتون در دهه 1920 ، رابرت رئا در دهه 1930 و ای جورج شفر و ریچارد راسل در دهه 1960.

جنبه های نظریه از دست رفته است ، به عنوان مثال ، تأکید آن بر بخش حمل و نقل - یا راه آهن ، در شکل اصلی آن - اما روش داو هنوز هسته اصلی تجزیه و تحلیل فنی مدرن را تشکیل می دهد.

نظریه داو چگونه کار می کند

شش مولفه اصلی در تئوری داو وجود دارد.

بازار همه چیز را شفافیت می دهد

نظریه Dow بر اساس فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) عمل می کند ، که بیان می کند قیمت دارایی ها تمام اطلاعات موجود را در بر می گیرد.

به عبارت دیگر ، این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است.

پتانسیل درآمد ، مزیت رقابتی ، صلاحیت مدیریت - همه این عوامل و موارد دیگر در بازار قیمت گذاری می شوند ، حتی اگر همه افراد از همه یا هر یک از این جزئیات اطلاع نداشته باشند.

در قرائت دقیق تر این نظریه ، حتی رویدادهای آینده نیز به صورت خطر شفافیت است.

سه نوع روند اصلی بازار وجود دارد

بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد ، مانند بازار گاو نر یا خرس.

در این روندهای گسترده تر ، آنها روند ثانویه را تجربه می کنند ، که اغلب بر خلاف روند اصلی کار می کنند ، مانند عقب نشینی در بازار گاو نر یا افزایش در بازار خرس این روندهای ثانویه از سه هفته تا سه ماه طول می کشد.

سرانجام ، روندهای جزئی کمتر از سه هفته وجود دارد که عمدتا سر و صدا هستند.

در نتیجه روندها ثانوی میتوانند بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت باشند.

روندهای اصلی سه مرحله دارند

طبق تئوری داو ، یک روند اصلی از سه مرحله عبور می کند.

در بازار گاوی ، مرحله انباشت ، مرحله مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و مرحله اشتیاق است.

در بازار خرس ، مرحله توزیع ، مرحله مشارکت عمومی و مرحله وحشت (یا ناامیدی) نامیده می شوند.

شاخص ها باید یکدیگر را تأیید کنند

برای ایجاد یک روند ، شاخص های فرضی Dow یا میانگین بازار باید یکدیگر را تأیید کنند.

این بدان معنی است که سیگنالهایی که در یک شاخص وجود دارد باید با سیگنالهای دیگر مطابقت داشته باشند .

اگر یک شاخص ، مانند میانگین صنعتی داو جونز ، روند صعودی اولیه جدید را تأیید سهام میانگین صنعتی داو جونز کند ، اما شاخص دیگری در روند نزولی اولیه باقی بماند ، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.

داو از دو شاخصی که او و شرکایش اختراع کرده اند ، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده کرد ، با این فرض که اگر شرایط تجاری در واقع سالم باشد ، به عنوان افزایش DJIA ، ممکن است پیشنهاد می شود که راه آهن از جابجایی باری که این فعالیت تجاری لازم دارد سود می برد.

اگر قیمت دارایی ها در حال افزایش بود اما راه آهن رنج می برد ، احتمالاً روند پایدار نخواهد بود.

این معکوس نیز اعمال می شود:

اگر راه آهن رشد کرد اما بازار در حال رکود است ، روند مشخصی وجود ندارد.

حجم باید روند را تأیید کند

اگر قیمت در جهت اصلی حرکت کند ، حجم باید افزایش یابد و اگر بر خلاف آن حرکت کند ، باید کاهش یابد.

حجم کم نشان دهنده ضعف در روند است.

به عنوان مثال ، در بازار گاوی، با افزایش قیمت ، حجم باید افزایش یابد و در هنگام بازگشت ثانویه کاهش یابد.

اگر در این مثال در هنگام بازپس گیری حجم افزایش یابد ، این می تواند نشانه ای از روند معکوس باشد .

روندها ادامه دارند تا زمانی که یک واژگونی واضح رخ دهد

وارونگی در روندهای اولیه را می توان با روند ثانویه اشتباه گرفت.

تعیین اینکه آیا یک صعود در بازار خرس معکوس است یا یک حرکت کوتاه مدت است که باید با پایین آمدن پایین تر همراه باشد ، دشوار است و تئوری داو با تأکید بر تأیید برگشت احتمالی احتیاط را تأیید می کند.

چه چیزی در بازار فارکس معامله می شود؟

فارکس یک بازار مالی جهانی است و به جرئت می توان گفت که بزرگترین بازار جهانی نیز می باشد.

در بازار فارکس دسته های گوناگونی از معامله گران و سرمایه گذاران حضور دارند از جمله بانک ها و موسسات مالی ، دولت ها ، شرکت ها و معامله گران خرد و … . با توجه به حضور گسترده ی دسته های مختلف معامله گران می توان حدس زد که نقدینگی این بازار تا چه حد بالاست.

معامله گران بازار فارکس عمده ی معاملات خود را بر روی جفت ارز ها انجام می دهند.

چه چیزی در فارکس معامله می شود؟

در بازار فارکس موارد مختلفی قابل معامله هستند که در این مقاله به بررسی آن ها می پردازیم .

جفت ارز های معاملاتی در فارکس

بیشترین حجم معاملات در بازار فارکس بر روی جفت ارز ها انجام می شود. منظور از جفت ارز، نسبت قیمتی دو ارز از دو کشور مختلف است.

طبیعی است که قیمت ارز هر کشور به موارد مختلفی از جمله شرایط سیاسی آن کشور، سیاست های بانک مرکزی، شرایط معیشتی و کسب و کار مردم و … بستگی دارد. با توجه به تمام موارد گفته شده لزوم حضور دولت ها و بانک های مرکزی در این بازار کاملا حس می شود. همچنین جالب است بدانید که نوسانات سهام میانگین صنعتی داو جونز بازار فارکس برای بانک های مرکزی کشور های مختلف اهمیت زیادی دارد چراکه این نوسانات تعیین کننده ی نرخ ارز کشورها می باشد.

جفت ارز های قابل معامله در بازار فارکس به سه دسته ی کلی تقسیم می شوند:

• جفت ارزهای ماژور : جفت ارز های ماژور جفت ارزهایی هستند که بیشترین حجم معاملات در بازار فارکس به آن ها اختصاص دارد. در این جفت ارز ها ارز های پایه و اساسی مثل دلار آمریکا وجود دارند. به طور کلی جفت ارز های ماژور از ارز کشور های پیشرفته تشکیل می شوند.

• جفت ارزهای مینور : جفت ارز های مینور جفت ارز هایی هستند که نسبت به جفت ارز های ماژور حجم معاملات کمتری دارند. جفت ارز های مینور ارز کشور های توسعه یافته را تشکیل می دهند.

• جفت ارزهای اگزوتیک : نسبت ارز دو کشور در حال توسعه، جفت ارز اگزوتیک یا جفت ارز عجیب و غریب نامیده می شود.

عمده ی معاملات در بازار فارکس مربوط می شود به جفت ارز ها به خصوص جفت ارز های ماژور. اما به دلیل حجم بالای معاملات و همچنین اهمیت سایر مواردی همچون طلا و نفت و … ، می توان بر روی این موارد هم معامله کرد.

فلزات در بازار فارکس

از جمله ی اصلی ترین فلزات قابل معامله در بازار فارکس می توان به طلا اشاره کرد. بسیاری از معامله گران بازار فارکس علاقه ی زیادی به انجام معامله بر روی طلا دارند. نماد طلا در فارکس XAG می باشد.

علاوه بر طلا فلزات دیگری نیز در بازار فارکس قابل معامله هستند از جمله نقره که با نماد XAU شناخته می شود.

شاخص های سهام فارکس

از جمله ی سهام میانگین صنعتی داو جونز مهم ترین شاخص های قابل معامله در بازار فارکس می توان به شاخص های داوجونز، نزدک 100 و S&P500 و … اشاره کرد.

در ادامه به معرفی مختصر هر کدام از این شاخص ها می پردازیم :

• شاخص داوجونز : شاخص داوجونز یکی از شاخص های بازار سهام آمریکا است. شاخص میانگین صنعتی داوجونز (Dow Jones Industrial Average) که مختصرا داوجونز نامیده می شود نمایانگر وضعیت 30 شرکت رده بالای سهام آمریکا است.در شاخص داوجونز، بزرگترین، مهم ترین و باثبات ترین شرکت ها حضور دارند. نکته ی مهم در انتخاب 30 شرکت برتر این است که ارزش بازار شرکت ها مدنظر قرار می گیرد.شرکت هایی که در شاخص داوجونز حضور دارند در زمینه کالاهای مصرفی،مواد اولیه،خدمات و مراقب های بهداشتی،صنعت نفت و گاز،مخابرات،خدمات عمومی و فناوری فعالیت می کنند.طبیعی است که نوسانات شاخص میانگین صنعتی داوجونز می تواند نمایانگر شرایط کلی بازار بورس و سهام آمریکا باشد.

• شاخص S&P500 : شاخص S&P500 میانگین وضعیت 500 شرکت آمریکایی را در نظر می گیرد بر خلاف شاخص داوجونز ، در شاخص Standard and Poor’s index یا همان S&P500 به جای ارز بازار ، قیمت سهام شرکت ها اولویت انتخاب شرکت ها می باشد.

• شاخص نزدک100 : بازار نزدک دومین بازار بزرگ بورس آمریکا(بعد از بازار نیویورک) می باشد. میانگین وضعیت 100 شرکت اول در بازار نزدک شاخص نزدک100 (NASDAQ-100) یا شاخص بازار سهام را به وجود می آورد.

نکته ی مهم درباره ی این شاخص این است که شرکت هایی در این شاخص حضور دارند که حوزه ی فعالیت آن ها تکنولوژی می باشد. همچنین در این شرکت های حاضر در این شاخص می توانند غیر آمریکایی نیز باشند.

شاخص های انرژی در بازار فارکس

شاخص های انرژی مانند نفت و گاز و … هم از جمله ی مواردی هستند که در بازار فارکس معامله می شوند.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید بیش از 160 نوع نفت قابل معامله در بازار فارکس وجود دارد. از جمله نفت اوپک، نفت WTI یا وست تگزاس اینترمدیت و … .

اما پرحجم ترین معاملات بر نفت خام دریای شمال (Brent Crude) انجام می شود.

مختصرا باید اشاره کنم که دلیل وجود انواع مختلف نفت، ویژگی های شیمیایی و محل استخراج آن و یا توافقات سازمان های مختلف می باشد. برای مثال نفت WTI نفت سبکی است که از غرب تگزاس استخراج می شود.

همچنین نفت اوپک نشان دهنده ی ارزش نفت کشور های عضو سازمان اوپک می باشد.

نکته ی بسیار مهم

زمانی که از بازار فارکس صحبت می کنیم منظور ما معاملات بر جفت ارز ها و بررسی نوسانات ارز کشور های مختلف می باشد.

و اگر بخواهیم دقیق تر صحبت کنیم معاملات فلزات ، شاخص های بازار سهام و شاخص های انرژی مربوط به این بازار نیستند اما به دلیل انجام معاملات بر روی این موارد توسط بسیاری از معامله گران فارکس در این محتوا به بررسی ان ها نیز پرداختیم.

در نگاهی کامل تر فلزات و نفت مربوط می شوند به بازار کلاها یا کامودیتی.

Commodity Market یا بازار کالاها مربوط می شوند به کالاهایی که قابلیت معامله دارند از جمله طلا، نقره و نفت و … .

همانطور که گفته شد علت بررسی این موارد در این مقاله علاقه ی زیاد معامله گران بازار فارکس به معامله بر روی این فلزات و شاخص ها می باشد.

توجه داشته باشید که شاخص های سهام هم به خود بازار سهام مربوط می شوند.​

دیدگاه خود را به ما بگویید لغو پاسخ

تیم سرمایه دیجیتال در سال ۹۷ به طور رسمی شروع به فعالیت گسترده در حوزه تحلیل بازار های مالی ، آموزش تحلیل تکنیکال ، آموزش ترید و سرمایه گذاری ، آموزش های رایگان در حوزه رمز ارزها می کند .

میانگین درآمد داو جونز چیست؟

اگر روزنامه را بخوانید، به رادیو گوش کنید یا اخبار شبانه تلویزیونی را تماشا کنید، احتمالا در مورد آنچه امروز در بازار اتفاق افتاده، شنیده اید. همه چیز خوب و خوب است که داو جونز به ترتیب 35 امتیاز را برای پایان دادن به 8738 به پایان برساند، اما این واقعا چه معنی دارد؟

داو چیست؟

میانگین صنعتی Dow Jones (DJI)، معمولا به سادگی "Dow" نامیده می شود، به طور متوسط ​​قیمت 30 سهام مختلف است.

این سهام 30 درصد از سهام بزرگترین و به طور گسترده ای در بورس ایالات متحده است.

این شاخص اندازه گیری می کند که چگونه سهام این شرکت ها در طول یک جلسه معامله استاندارد در بازار سهام مورد معامله قرار گرفته است. این دومین قدیمی ترین و یکی از شاخص ترین شاخص سهام در ایالات متحده است. شرکت داو جونز، مدیران این فهرست، سهام را که از زمان به زمان در فهرست ردیابی می شود، تغییر می دهد تا بهترین بازده بزرگترین و بیشترین سهام در روز را داشته باشد.

ذخایر میانگین صنعتی داو جونز

در سپتامبر 2015، 30 سهام زیر جزء شاخص صنعتی صنعتی داو جونز بود:

شرکت	سمبل	صنعت
3M	MMM	کنگلومرا
آمریکن اکسپرس	AXP	مصرف کننده مالی
سیب	AAPL	الکترونیک مصرفی
بوئینگ	BA	هوافضا و دفاع
کاترپیلار	CAT	تجهیزات ساخت و ساز و معدن
شورون	CVX	نفت و گاز
سیستم های سیسکو	CSCO	شبکه های کامپیوتری
کوکاکولا	KO	نوشیدنی ها
DuPont	DD	صنایع شیمیایی
ExxonMobil	XOM	نفت و گاز
شرکت جنرال الکتریک	GE	کنگلومرا
گلدمن ساکس	GS	بانکداری و خدمات مالی
انبار خانه	HD	خرده فروشی خانه بهبود
اینتل	INTC	نیمه هادی ها
آی بی ام	آی بی ام	کامپیوترها و فناوری
جانسون و جانسون	JNJ	داروها
JPMorgan چیس	JPM	بانکداری
مک دونالد	MCD	فست فود
Merck	MRK	داروها
مایکروسافت	MSFT	الکترونیک مصرفی
نایک	NKE	پوشاک
Pfizer	PFE	داروها
Procter & Gamble	PG	کالاهای مصرفی
مسافران	TRV	بیمه
UnitedHealth Group	UNH	مدیریت بهداشت و درمان
فن آوری های متحده	UTX	کنگلومرا
ورایزون	VZ	مخابرات
ویزا	V	بانکداری مصرفی
وال مارت	WMT	خرده فروشی
والت دیزنی	DIS	پخش و سرگرمی

چگونه داو محاسبه می شود

میانگین صنعتی Dow Jones میانگین بهای مقرون به صرفه است به این معنی که آن را با در نظر گرفتن میانگین قیمت 30 سهام که شاخص را تشکیل می دهند و تقسیم این رقم با یک شماره به نام تقسیم کننده محاسبه می شود. تقسیم کننده این است که تقسیمات سهام سهام میانگین صنعتی داو جونز و ادغام سهام را در نظر بگیریم که Dow نیز یک مقیاس مقیاس کوچک را ایجاد می کند.

اگر Dow ​​به عنوان یک مقیاس مقیاس محسوب نشود، شاخص هر بار که تقسیم سهام صورت می گیرد، کاهش می یابد. برای نشان دادن این، فرض کنید یک سهام در فهرست 100 رقم تقسیم شده یا تقسیم به دو سهام با ارزش 50 دلار است. در صورتی که مدیران متوجه نشدند که دو برابر سهام آن شرکت در قبل از آن وجود دارد، DJI 50 دلار کمتر از قبل از تقسیم سهام خواهد بود، زیرا یک سهام در حال حاضر 50 دلار به جای 100 دلار ارزش دارد.

دیوید داو

تقسیم بر اساس وزن بر روی تمام سهام (به دلیل این ادغام ها و ادغام ها) تعیین می شود و در نتیجه، آن ها اغلب تغییر می کنند. برای مثال، در 22 نوامبر 2002، تقسیم کننده برابر با 0.14585278 بود، اما از 22 سپتامبر 2015، تقسیم کننده برابر با 0.14967727343149 است.

این بدان معنی است که اگر میانگین هزینه هر یک از این 30 سهام را در 22 سپتامبر 2015 به دست آوردید و این عدد را با تقسیم 0.14967727343149 تقسیم کنید، می توانید ارزش بسته DJI را در آن تاریخ که 16330.47 بود، بدست آورید. شما همچنین می توانید از این تقسیم کننده استفاده کنید تا ببینید که چگونه سهام فردی بر میانگین تاثیر می گذارد. به دلیل فرمول استفاده شده توسط Dow، یک نقطه افزایش یا کاهش توسط هر سهام خواهد اثر مشابهی داشته باشد، که برای همه شاخص ها وجود ندارد.

مقیاس میانگین صنعتی داو جونز

بنابراین تعداد داو جونز که هر شب به اخبار می شنوید، به سادگی این میانگین از قیمت سهام است. به همین دلیل، میانگین صنعتی صنعتی داو جونز فقط باید در نظر گرفته شود. هنگامی که شما می شنوید که داو جونز 35 امتیاز به دست آورد، به این معنی است که برای خرید این سهام (با توجه به تقسیم کننده) در ساعت 4:00 بعد از ظهر EST (روز بسته شدن بازار)، آن را هزینه 35 دلار بیشتر از آن خواهد بود که برای خرید سهام روز قبل در همان زمان هزینه. این همه آن است که وجود دارد.

آشنایی با شاخص داو جونز در بازار فارکس

یکی مهم‌ترین نمادهای بازار سهام شاخص داو جونز است. این شاخص وسیله‌ای برای اطلاع از شیوه و روند اقتصاد آمریکا در متاتریدر است. داو جونز از شاخص‌های بزرگ بورس آمریکا محسوب می‌شود چون تا این لحظه 30 شرکت بزرگ جهان، سهام آن را تشکیل داده‌اند. پیشینه نماد داوجونز به نزدیک 100 سال قبل برمی‌گردد و به همین دلیل میان تریدرها اهمیت زیادی دارد؛ چون از طریق این شاخص عملکرد دارایی‌شان را مقایسه می‌کنند.

به دلیل اهمیت و قدمت بالایی که این شاخص دارد، تصمیم گرفتیم تا این مطلب را تهیه کنیم و کم یدرباره پیشینه این شاخص صحبت کنیم. سپس این شاخص را در بازار فارکس و همچنین در سه بروکر معتبر بررسی کنیم. پس حتما تا پایان همراه ما باشید.

پیشینه شاخص داو جونز

شاخص Dow Jones توسط شخصی به نام داو و شریکش جونز در سال 1885 به وجود آمد و نام این شاخص برگرفته از نام خانوادگی این دو شخص است. شاخص میانگین صنعتی یا داو جونز، از قدیمی‌ترین شاخص‌های بورس آمریکا شناخته می‌شود. این شاخص در ابتدا، تنها از سهام 12 شرکت تشکیل شد سهام میانگین صنعتی داو جونز که این شرکت‌ها به طور غالب شرکت‌های صنعتی همچون صنعت راه‌آهن، روغن، نفت و گاز و… بودند. علامت اختصاری این شاخص در بازارهای مالی DJI است و تریدرها از طریق این نماد می‌توانند به خرید و فروش این شاخص بپردازند.

در ابتدا نیز به این موضوع اشاره کردیم که شاخص داو جونز یکی از شاخص‌های بزرگ بورس آمریکا است چون در حال حاضر بیشتر از 30 شرکت بزرگ که نقش پررنگی در اقتصاد آمریکا دارند، آن را تشکیل داده‌اند. از جمله شرکت‌هایی که بر این شاخص تاثیر می‌گذارند می توان به شرکت اپل، بویینگ، مایکروسافت، مک دونالدز، موسسه مالی جی پی مورگان اشاره کرد. در غالب بازارهای مالی این شاخص به شکل قیمت-وزنی محاسبه می‌شود. یعنی اگر یک سهم بزرگ باشد یا اینکه با قیمت بالایی معامله شود، وزن بیشتری داشته و تاثیر بیشتری هم بر این سهام می‌گذارد.

بررسی نماد شاخص داو جونز در فارکس

تا اینجا چندین مرتبه به این موضوع اشاره کرده‌ایم که شاخص داو جونز از شاخص‌های مهم است و تعداد زیادی از معامله گران برای تحلیل وضعیت اقتصاد آمریکا از این شاخص استفاده می‌کنند و تریدهای خود را با آن مقایسه می‌کنند. در بازار فارکس شاخص داوجونز به شکل کامل یعنی Dow Jones نشان داده می‌شود.

نماد داو جونز در بازار فارکس در کنار جفت ارزها نمایان می‌شود. بنابراین اگر یک تریدر بخواهد این نماد را خرید و فروش کند لازم است در متاتریدر خود به بخش اضافه کردن نمادها برود و گزینه Show All را انتخاب کند. به این ترتیب شاخص داو جونز و تعداد زیادی نماد دیگر برای او قابل دسترس خواهد بود و می‌تواند اقدام به خرید و فروش آنها کند.

از آنجایی که شرکت‌های بزرگی این شاخص را تشکیل داده‌اند، می‌توان گفت که این نماد گزینه خوبی برای سرمایه گذاری طولاتی مدت باشد و به احتمال زیاد روند مثبتی را به همراه دارد. خیلی از تریدرها به این شاخص برای سرمایه گذاری علاقه‌مند هستند و برای آنها جذاب است.

کاربردهای شاخص داوجونز چیست؟

احتمالا این سوال برای شما هم مطرح شده که شاخص Dow Jones چه کاربردی دارد و یک تریدر چگونه می‌تواند از این شاخص برای مدیریت سبد سهام خود استفاده کند؟ در پاسخ باید بگوییم که به صورت کلی این شاخص 4 کاربرد کلی دارد و از قرار زیر است:

با نگاه به این شاخص که از سهام بزرگ‌ترین شرکت‌های فعال در بورس آمریکا تشکیل شده، می‌توان به راحتی وضعیت کلی بازار را بررسی کرد. به بیان بهتر با شاخص داو جونز می‌توان یک تصویر کلی از آنچه در بورس آمریکا در حال رخ دادن است به دست آورد.

اگر یک تریدر به دنبال سرمایه گذاری طولانی مدت و کم خطر است، می‌تواند این شاخص سهام میانگین صنعتی داو جونز را خریداری کرده و به این ترتیب یک سرمایه گذاری کم ریسک تجربه کند. به این خاطر که سهام متنوع و البته معتبری در این شاخص قرار دارند.

یک تریدر به وسیله شاخص داو جونز می‌تواند وضعیت عملکرد خود را با مقایسه کردن با این شاخص ارزیابی کند. در صورتی که در یک مدت زمان مشخص سودی که تریدر به دست می‌آورد از شاخص Dow Jones بالاتر باشد یعنی تریدر عملکرد خوبی در بازار داشته است.

برای خرید و فروش این شاخص تریدر در وهله اول باید ببیند که آیا بروکرش از این نماد پشتیبانی می‌کند یا نه. اگر بروکر این نماد را معامله می‌کرد، تریدر می‌تواند اقدام به خرید و فروش آن کند. در ادامه سه بروکر معتبری که این نماد را معامله می‌کنند معرفی خواهیم کرد.

نماد داو جونز در بروکر آلپاری

بروکر آلپاری یکی از معتبرترین بروکرهای بازار فارکس است که پشتیبانی خوبی برای ایرانیان دارد. این بروکر این امکان را برای مشتریان خود فراهم کرده که بتوانند شاخص داو جونز را معامله کنند. این شاخص در بروکر آلپاری با نماد wallst30 نشان داده می‌شود. نام کامل این شاخص Dow Jones Industrial Average است.

نکته‌ای که تریدرها باید مدنظر قرار بدهند این است که برای معامله این نماد در حساب‌های STANDARD.MT4، ECN.MT4 و PROECN.MT4 باید حداقل با حجم 0.1 لات وارد معامله شوند.

نماد داوجونز در بروکر آمارکتس

بروکر آمارکتس نیز برای تریدرهای فعال خود امکان معامله روی این شاخص را فراهم کرده است. تریدر برای معامله شاخص داو جونز در بروکر آمارکتس باید به این نکات توجه داشته باشد:

• تریدر باید برای معامله این شاخص یکی از حساب‌های standard، ecn و یا pro ecn داشته باشد.
• باید از پلتفرم معاملاتی متاتریدر استفاده کند.
• با حداقل حجم 0.1 لات معامله خود را انجام دهد.

البته در سایت رسمی بروکر آمارکتس می‌توانید اطلاعات بیشتر و جامع‌تری در این زمینه پیدا کنید.

شاخص داو جونز در بروکر لایت فارکس

سومین بروکری که معامله شاخص داو جونز را برای تریدرهای فعال خود امکان‌پذیر کرده، بروکر لایت فارکس است. شرایط معامله نماد Dow Jones در این بروکر نیز مانند دو بروکر فوق است؛ یعنی شخص باید یکی از سه حساب standard، ecn و یا pro ecn را داشته باشد، از پلتفرم متاتریدر استفاده کند و با حداقل حجم 0.1 لات معامله را باز کند.

جمع‌بندی

داو جونز یکی از شاخص‌های معروف و مهم بازار سهام آمریکا است و به دلیل آنکه از سهام شرکت‌های بزرگی تشکیل شده، تاثیر زیادی در اقتصاد ایالت متحده می‌گذارد. اگر سوال بیشتری درباره این شاخص دارید می‌توانید با تیم پشتیبانی فنی فارکس 365 از طریق تلگرام در ارتباط باشید و هر سوالی داشتید بپرسید.

فراموش نکنید که فارکس 365 کانال سیگنال vip رایگان دارد و هرروز تعداد زیادی سیگنال با وین ریت بالای 90 درصد ارائه می‌دهد. برای استفاده از این سیگنال‌ها فقط باید شرایط عضویت در کانال سیگنال فارکس را مطالعه کنید.

تئوری داو (Dow Theory) چیست و چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارد؟

تئوری داو یک تئوری مالی است که توسط "چارلز داو" هنگام بررسی دو شاخص "میانگین صنعتی داو جونز" (DJIA) و "میانگین حمل و نقل داو جونز" (DJTA) توسعه داده شده است. طبق این تئوری، مارکت در یک روند صعودی است اگر یکی از میانگین های آن (یعنی میانگین صنعتی یا حمل و نقل) بالاتر از یک قله مهم قبلی باشد و با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر همراه یا به دنبال آن باشد. به عنوان مثال، اگر میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) به یک سقف متوسط صعود کند، انتظار می رود که میانگین حمل ونقل داوجونز (DJTA) در یک بازه زمانی معقول از همین رویه پیروی کند.

درک تئوری داو

تئوری داو رویکردی برای ترید است که توسط چارلز داو ایجاد شد که به همراه ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داوجونز را در سال 1896 توسعه دادند. داو این نظریه را در مجموعه ای از مقاله های وال استریت ژورنال، که او یکی از بنیانگذاران آن بود، بیان کرد.

چارلز داو در سال 1902 درگذشت و به دلیل مرگ او هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد؛ اما چند تن از پیروان و همکاران او آثاری را منتشر کردند که در مقالات مختلف گسترش یافته است که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

• بارومتر بازار سهام اثر ویلیام همیلتون (1922)
• تئوری داو اثر رابرت ریا (1932)
• "چگونه به 10000سرمایه گذار برای کسب سود در سهام کمک کردم" اثر جرج شفر (1960)
• تئوری داو امروزی اثر ریچارد راسل (1961)

داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کل، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسب و کار در داخل اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار، می توان آن شرایط را به دقت اندازه گیری کرد و جهت اصلی روندهای بازار و جهت احتمالی تک تک سهام را شناسایی کرد. این نظریه در تاریخ بیش از 100 ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است؛ از جمله مشارکت های ویلیام همیلتون در دهه 1920، رابرت ریا در دهه 1930 و جورج شفر و ریچارد راسل در دهه 1960. جنبه های این نظریه جایگاه خود را از دست داده اند؛ به عنوان مثال، تأکید آن بر بخش حمل ونقل یا راه آهن، در شکل اصلی اش نمونه ای از این موضوع است. اما رویکرد داو همچنان هسته تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل می دهد.

شش جزء اصلی تئوری داو

تئوری داو دارای 6 جزء اصلی می باشد. این موارد عبارت اند از:

تنها چیزی است که به آن احتیاج داریم.
• روندهای بازار از نظر زمانی سه نوع هستند.
• روندهای اصلی شامل سه فاز هستند.
• شاخص های بازار باید یکدیگر را تایید کنند. باید روند را تایید کند.
• روندها تا زمانی که یک بازگشت واضح رخ ندهد، ادامه دارند.

قیمت تنها چیزی است که به آن احتیاج داریم

نظریه داو براساس فرضیه "بازارهای کارآمد" عمل می کند که طبق آن قیمت دارایی ها تمام اطلاعات موجود را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است. پتانسیل درآمد، مزیت رقابتی، شایستگی مدیریت، همه این عوامل و موارد دیگر در قیمت لحاظ می شوند؛ حتی اگر اشخاص همه یا هر یک از این جزئیات را ندانند. در قرائت های دقیق تر از این نظریه، حتی رویدادهای آینده نیز می توانند در قیمت کنونی مارکت لحاظ شوند.

روندهای بازار از نظر زمانی سه نوع هستند

بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد؛ مانند بازار گاوی یا خرسی. در این روندهای اصلی، روندهای ثانویه وجود دارند که اغلب بر خلاف روند اصلی عمل می کنند، مانند پولبک ها در بازارهای صعودی یا نزولی. این روندهای ثانویه از سه هفته تا سه ماه طول می کشد. در نهایت، روندهای جزئی وجود دارد که کمتر از سه هفته طول می کشد که عمدتاً به شکل نویز هستند.

روندهای اصلی شامل سه فاز هستند

طبق نظریه داو، یک روند اصلی از سه فاز عبور می کند. در یک بازار صعودی، این موارد شامل مرحله انباشت، مرحله مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و مرحله مازاد هستند. در یک بازار نزولی، آن ها را فاز توزیع، مرحله مشارکت عمومی و فاز وحشت (یا ناامیدی) می نامند.

شاخص های بازار باید یکدیگر را تایید کنند

برای اینکه یک روند ایجاد شود، شاخص های فرضی داو یا میانگین های بازار باید یکدیگر را تایید کنند. این بدان معنی است که سیگنال هایی که در یک شاخص رخ می دهند باید با سیگنال های دیگری مطابقت داشته یا به دنبال یکدیگر باشند. اگر یک شاخص، مانند میانگین صنعتی داوجونز، یک روند صعودی اصلی جدید را تأیید می کند، اما شاخص دیگری در روند نزولی اصلی باقی می ماند، معامله گران سهام میانگین صنعتی داو جونز نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.

حجم باید روند را تایید کند

اگر قیمت در جهت روند اصلی حرکت کند، حجم باید افزایش یابد و اگر خلاف آن حرکت کند، کاهش یابد. حجم کم نشانه ضعف در روند است. به عنوان مثال، در یک بازار صعودی، حجم باید با افزایش قیمت افزایش یابد و در طی پولبک های ثانویه کاهش یابد. اگر در این مثال حجم در حین پولبک افزایش یابد، می تواند نشانه ای از معکوس شدن روند باشد؛ زیرا بیشتر شرکت کنندگان بازار باور به شروع بازار خرسی دارند.

روندها تا زمانیکه یک بازگشت واضح رخ ندهد، ادامه دارند

معکوس شدن در روندهای اصلی را می توان با روندهای ثانویه اشتباه گرفت. تعیین اینکه آیا یک صعود در بازار نزولی یک بازگشت روند است یا یک صعود کوتاه مدت که با کف های پایین تر همراه است، دشوار است و نظریه داو بر احتیاط تاکید می کند و اصرار دارد که بازگشت های احتمالی باید تأیید شوند.

چند نکته در خصوص تئوری داو

در اینجا چند نکته اضافی در مورد تئوری داو وجود دارد که آن ها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

قیمت های بسته شدن و رِنج های خطی

چارلز داو تنها به قیمت های بسته شدن متکی بود و نگران حرکت های شاخص در طول روز نبود. برای اینکه یک سیگنال روند شکل بگیرد، قیمت بسته شدن باید روند را نشان دهد، نه حرکت قیمت درون روز.

یکی دیگر از ویژگی های تئوری داو، ایده رِنج های خطی است که در سایر حوزه های تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد. این دوره های حرکت های جانبی (یا افقی) قیمت به عنوان دوره تثبیت تلقی می شوند و معامله گران باید منتظر بمانند تا قیمت از یک سمت محدوده رِنج را بشکند تا به نتیجه برسند که بازار به کدام سمت می رود.

سیگنال ها و شناسایی روندها

یکی از جنبه های دشوار اجرای نظریه داو، شناسایی دقیق نقاط بازگشت روند اصلی است. به یاد داشته باشید، کسانی که از تئوری داو تبعیت می کنند، با جهت اصلی بازار معامله می کند. بنابراین ضروری است که نقاطی را که این جهت تغییر می کند، شناسایی کنند.

یکی از تکنیک های اصلی مورد استفاده برای شناسایی نقاط معکوس شدن روند در نظریه داو، تحلیل قله ها و قعرها است. در یک روند صعودی در تئوری داو، هر قله بالاتر از قله قبلی و هر قعر نیز بالاتر از قعر قبلی تشکیل می شود. به همین ترتیب روند نزولی نیز مجموعه ای از قله های متوالی پایین تر و قعرهای متوالی پایین تر است.

اصل ششم تئوری داو ادعا می کند که یک روند تا زمانیکه نشانه واضحی مبنی بر معکوس شدن روند وجود نداشته باشد، به قوت خود باقی می ماند. تقریباً مانند قانون اول حرکت نیوتن، یک جسم در حال حرکت تمایل دارد در یک جهت حرکت کند تا زمانیکه نیرویی آن حرکت را مختل کند. به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت اولیه ادامه خواهد داد تا زمانیکه نیرویی مانند تغییر در شرایط کسب و کار به اندازه کافی قوی باشد که جهت این حرکت اولیه را تغییر دهد.

بازگشت ها

زمانیکه بازار نتواند قله و قعر متوالی دیگری را در جهت روند اصلی ایجاد کند، یک نشانه بازگشت در روند اصلی نشان داده می شود. برای یک روند صعودی، یک بازگشت با ناتوانی در رسیدن به یک قله جدید و به دنبال آن ناتوانی در ثبت یک قعر بالاتر نشان داده می شود. در این شرایط، بازار از یک دوره کف ها و سقف های متوالی بالاتر به کف ها و سقف های متوالی پایین تر تبدیل شده است که ویژگی یک روند اصلی نزولی می باشد. در مورد تبدیل روند نزولی به صعودی نیز به همین ترتیب می باشد.

جمع بندی

در این مقاله با تئوری داو آشنا شدیم. در واقع این تئوری، اساس و پایه تحلیل تکنیکالی می باشد که امروزه در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد؛ اما جالب توجه این است که آقای چارلز داو این تئوری را در اواخر قرن نوزدهم معرفی کرده است.