نقاط کلیدی خرید و فروش طلا


سید حمید حسینی، کارشناس حوزه نفت و فعال اقتصادی معتقد است افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی ناشی از رشد قیمت نفت است و دولت بازارهای جدیدی را نیافته است

ضرورت بازسازی روش‌ها در سیاست خارجی

پس از سخنان حسین امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ارسال پهپاد به روسیه، آن هم قبل از جنگ اوکراین و در سطحی محدود شاهد موضع‌گیری‌های مقامات اوکراینی و به خصوص آمریکایی در این رابطه بودیم. مجموع اظهارنظر‌ها نشان می‌دهد که غرب تمایلی برای شنیدن موضع تهران ندارد.

ضرورت بازسازی روش‌ها در سیاست خارجی

شرق: پس از سخنان حسین امیرعبداللهیان به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ارسال نقاط کلیدی خرید و فروش طلا پهپاد به روسیه، آن هم قبل از جنگ اوکراین و در سطحی محدود شاهد موضع‌گیری‌های مقامات اوکراینی و به خصوص آمریکایی در این رابطه بودیم. مجموع اظهارنظر‌ها نشان می‌دهد که غرب تمایلی برای شنیدن موضع تهران ندارد. در این میان بسیاری از تحلیلگران معتقدند فشارهای غرب شرایط را برای فشار به ایران از طریق شورای امنیت و سازمان ملل مهیا کرده تا حدی که اعتراف ایران هم می‌تواند به اجماع‌سازی علیه تهران منجر شود. اما چه شد که ایران به این نقطه رسیده و چرا شاهد این موضع‌گیری‌ها بودیم، سؤالی است که «شرق» پاسخ آن را در گفت‌وگو با احمد وخشیته پی گرفته است. در گپ‌وگفت با استاد دانشگاه در روسیه و تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل سعی شده است این موضوع هم مورد واکاوی قرار گیرد که راه‌حل برون‌رفت از وضعیت کنونی چیست؟

‌ سؤال کلیدی که پیرامون موضوع ارسال پهپاد ایرانی به روسیه مطرح است ناظر به هدف غایی مسکو است. با توجه به اینکه شما در روسیه حضور دارید و به فضای سیاسی و رسانه‌ای این کشور از نزدیک آشنا هستید، آیا کرملین و شخص پوتین از همان ابتدا به دنبال این بود که جمهوری اسلامی ایران را درگیر جنگ اوکراین معرفی کند، فارغ از مسئله پهپاد یا هر مسئله دیگری؟

برای اینکه به این سؤال مهم شما پاسخ بدهیم باید از نگاه منافع و امنیت ملی ایران به مسئله جنگ اوکراین نگریسته شود. چون سؤال شما سؤالی است که بیشتر ماهیت ژورنالیستی دارد.

‌چرا ژورنالیستی؟ آیا ماهیت سؤال از تحلیل تهی است؟

خیر. ببینید مسئله اینجاست که در فضای دوقطبی کنونی ناشی از جنگ اوکراین به هیچ عنوان نمی‌توان این‌گونه تصور کرد که مسائل ماهیتی سیاه و سفید دارند و باید به صورت صفر یا صد مورد بررسی قرار گیرند. از این رو بدون شک هجمه رسانه‌ای و سیاسی غرب هم سعی دارد وضعیت را به نحوی نشان دهد که پوتین از ابتدا به دنبال آن بوده که پای ایران را به جنگ اوکراین باز کند.

‌غیر از این است؟

اتفاقا حرف من هم همین است. روسیه شاید در برنامه‌ریزی، راهبردها و نگاه خود به هر مسئله‌ای، چه جنگ اوکراین و یا موضوع دیگر سعی کند برای خود مسیری را تعریف کند، ولی چرا باید در این مسیر گام برداشته شود؟ لذا من معتقدم وضعیتی که اکنون برای ایران در جنگ اوکراین پیش آمده است بیشتر از یک ارزیابی نادرست به خصوص در قبال روابط روسیه با کشورهای حاشیه خلیج فارس شکل گرفت.

‌مسئله را قدری بیشتر کالبدشکافی می‌کنید؟

ببینید ظاهرا در ایران این تصور وجود دارد که تقویت روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با روسیه به نحوی پیش برود که جایگاه تهران را نزد کرملین بگیرد. به هرحال با ابتکار عمل ریاض و ابوظبی در جنگ شاهد آن تبادل اسرا بودیم. این نشان می‌دهد که روسیه تا چه اندازه برای کشورهای حاشیه خلیج فارس اهمیت قائل است. به همین دلیل ایران هم سعی کرده است با موضوعات مختلف مسیری برای افزایش نفوذ و تقویت جایگاه خود در روسیه نقاط کلیدی خرید و فروش طلا تعریف کند. تا پیش از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، هم ترکیه و هم اسرائیل به عنوان کشورهایی بودند که روابط راهبردی و بلندمدتی را با روسیه تعریف کردند، اکنون اگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هم به این جرگه اضافه شود، ایران در فضایی قرار می‌گیرد که بازیگران رقیب عملاً توانسته‌اند روسیه را به سمت خود بکشانند. به همین دلیل ایران با یک ارزیابی سعی کرد با حمایت از روسیه خود را به عنوان یک شریک راهبردی در کنارش تعریف کند، در حالی که بیش از همه خود روس‌ها هستند که به این واقعیت اشراف دارند، روابط کنونی دو طرف که یک رابطه راهبردی هم نیست، نه به واسطه ایران یا روسیه که به دلیل تقابل تهران و واشنگتن صورت گرفته است و اگر این تقابل و تخاصم روزی تعدیل پیدا کند روسیه جایگاه فعلی را از دست خواهد داد؛ البته این نگاه بود که از دوره حسن روحانی هم به وجود آمده بود؛ عملکرد ترامپ بعد از خروج از برجام به جایی رسید که محمدجواد ظریف با سفرهای مداوم خود به روسیه سعی کرد این پیام را به واشنگتن ارسال کند که اگر آمریکا مسیر تقابل با ایران را در پیش بگیرد، تهران هم تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد چین و روسیه قرار می‌دهد. این نگاه تا به اکنون ادامه دارد و متأسفانه در جنگ اوکراین هم هزینه‌های بسیار زیادی را به کشور تحمیل کرد.

‌در پاسخ شما نوعی تشتت تحلیلی دیده می‌شود، از یک طرف وضعیت کنونی را محصول هجمه سیاسی، رسانه و دیپلماتیک غرب می‌دانید و از طرف دیگر معتقدید ارزیابی ایران از روابط اسرائیل، ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس با روسیه ما را در حاشیه جنگ اوکراین به این شرایط بغرنج کشانده است. در گفته‌های شما مشخص نیست که بالاخره کدام پارامتر باعث شده است که این شرایط برای ایران شکل بگیرد؟ آیا تحلیل شما به معنای آن است که اساسا پهپادی از سوی ایران به روسیه ارسال نشده، آن هم در شرایطی که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به صراحت به این مسئله اشاره کرده است؟

اولا من منکر این مسئله نیستم و سعی نمی‌کنم که موضوع را از اساس زیر سؤال ببرم، ولی باید موضوع را به شکل مستقیم و از پایه و ریشه مورد ارزیابی قرار بدهیم و بررسی کنیم که آیا این موضوع در راستای منافع ملی و امنیت ملی ایران است یا خیر؟ در ضمن موضوع فعلی و محوری این مصاحبه باید منفک از برخی صحبت‌ها بررسی شود. ما در گفت‌وگو نباید در زمین دیگران بازی کنیم.

‌دیدن واقعیت به معنای آن است که ما در زمین اروپا و آمریکا بازی کرده‌ایم؟

خیر منظور من این نیست. به هیچ وجه بازی‌نکردن در زمین دیگران به معنی آن نیست که ما نباید واقعیت‌ها را نادیده بگیریم و صورت‌مسئله را پاک کنیم. منظور من این بود که به صورت پایه‌ای مسئله مورد بررسی قرار گیرد و ببینیم که چه شد ایران به اینجا رسید؟ تا ادامه موضوع را از بعد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی مورد ارزیابی قرار دهیم و در نهایت باید گفته‌ها و مواضع داخلی، منطقه‌ای و جهانی را هم مورد ارزیابی قرار دهیم. بله آقای امیرعبداللهیان به نوعی اذعان داشته که ایران قبل از جنگ اوکراین تعداد محدودی پهپاد به روسیه ارسال کرده است که اتفاقا هم جای انتقاد دارد. اینجاست که باید به تحلیل قبلی خود بازگردیم که متأسفانه ایران تحلیل نادرست داشته و بر اساس ارزیابی برخی جریان‌ها صاحب نفوذ، آن هم در برهه‌های حساس عمل کرده که در نهایت هم هزینه زیادی داشته است. متأسفانه ما در مسئله پهپادها شاهد یک سناریو هستیم که از ابتدا تهران اصل مسئله را به شکل جدی و اساسی منکر شد و اکنون به یک باره با این اذعان مسئله را پیچیده‌تر کرد. این نشان می‌دهد که ما از ابتدا ارزیابی غلطی نسبت به جنگ اوکراین داشتیم و پارامترهایی که به آن اشاره کردم باعث شده بود که این ارزیابی غلط شکل بگیرد و تداوم پیدا کند.

‌اجازه دهید روی مسئله ارسال و فروش پهپاد به روسیه و تناقض آن با قطع‌نامه ۲۲۳۱ تمرکز کنیم. آیا این مهم می‌تواند با ماهیت و محتوای این قطع‌نامه تناقض داشته باشد؟

آن‌گونه که در برجام مطرح است ایران از چهاردهم اکتبر سال ۲۰۲۰ اجازه خرید و فروش تسلیحات را دارد. البته آمریکا در آن زمان سعی کرد مانع جدی بر سر راه ایران در این مسئله ایجاد کند که نتوانست، اما سؤال اساسی که باید پرسید این نیست که آیا خرید و فروش تسلیحاتی ایران مطابق با قطع‌نامه ۲۲۳۱ هست یا نیست؟ سؤال اصلی که از نگاه من مطرح است این است که اگر ایران و مقامات به یک جمع‌بندی کلی رسیده‌اند که در راستای منافع و امنیت ملی خود پهپاد، موشک، کمک مستشاری و تسلیحات دیگری به روسیه بدهند، چرا باید در موضع‌گیری شاهد دوگانگی، چندگانگی و تضاد مواضع باشیم؟ اگر مسئله اتفاق افتاده است چرا از ابتدا انکار کردند؟ اگر ارسال نشده است چرا اکنون اعتراف می‌کنند؟ به نقاط کلیدی خرید و فروش طلا نظر من اینجا باید مسئله مورد آسیب‌شناسی و ارزیابی قرار بگیرد که مقامات وزارت خارجه هنوز تکلیفشان با سیاست‌گذاری‌هایشان روشن نیست و این ناشی از همان ارزیابی غلط در روابط روسیه با ترکیه، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. چراکه ایران این تصور را داشت که به هر قمیت که شده نباید از جرگه رقبای خود عقب بماند و حتی باید جای آنها را برای مسکو پر کند تا روس‌ها را برای خود در برابر آمریکا نگاه دارد. به همین دلیل تلاش کرد که روابطش با روسیه را ارتقا دهد. متأسفانه دولت هم در حوزه سیاست خارجی و هم در حوزه سیاست داخلی آن‌طور که باید عملکرد مطلوبی نداشت که وضعیت به این نقطه رسیده است. وقتی در سفر رئیسی به روسیه آن مدل از تشریفات و بدرقه شکل گرفت و در مقابل ولیعهد امارات با آن تشریفات مجلل مورد استقبال قرار گرفته و حتی پوتین شخصا تا پای ماشین ولیعهد امارات را بدرقه کرد و پالتوی خود را به او داد، نشان داد که وضعیت کشورهای حاشیه خلیج فارس برای روسیه متفاوت از ایران است و این واقعیتی بود که ایران را نگران کرد. به همین دلیل ما شاهد این وضعیت هستیم. ایران این تصور را داشت که مبادا کشورهای حاشیه خلیج فارس در کنار ترکیه و اسرائیل بتوانند روسیه را در مسیری قرار دهند که نیاز و توجهی جدی به تهران نداشته باشد.

‌به تضاد مواضع ایران پیرامون موضوع پهپادها تمرکز کنیم. آیا واقعا چالش کنونی صرفا به این مسئله بازمی‌گردد؟

خیر. ببینید تضاد مواضع ناشی از ارزیابی غیرواقعی است. وقتی ارزیابی غلطی شکل گرفت شاهد این نوع موضع‌گیری‌ها هستیم. برای مثال در همان روزی که امیرعبداللهیان اذعان می‌کند قبل از جنگ اوکراین تعداد محدودی از پهپادها به روسیه داده شده است، سردار شکارچی هم به عنوان معاون فرهنگی ستاد کل نیروهای مسلح از بی‌طرفی ایران در جنگ اوکراین سخن می‌گوید. همین موضع‌گیری‌ها شرایط کنونی را پیچیده و بغرنج کرده است که هر فردی به مسئله سیاست خارجی وارد می‌شود. وقتی افراد فاقد تخصص به سیاست خارجی ورود می‌کنند و بدون درنظرگرفتن تبعات آن، مواضعی را مطرح می‌کنند باید به این شرایط می‌رسیدیم. به همین دلیل است که در پاسخ به سؤال نخست شما عنوان داشتم نباید همه وضعیت بغرنج و چالش کنونی را گردن روسیه انداخت. باز هم تکرار می‌کنم شاید مسکو و شخص پوتین بخواهد ایران یا کشور دیگر را در جنگ اوکراین درگیر کند، ولی ما باید با تدبیری که در سیاست خارجی به کار می‌بریم در این دام قرار نگیریم. من معتقدم بیش از آنکه ایران توسط روسیه در حاشیه جنگ اوکراین درگیر شود به دلیل ارزیابی غیرواقعی سیاست خارجی به این نقطه رسیده است. وقتی رئیسی در آغاز جنگ اوکراین و پیش از لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس با طرف متجاوز یعنی روسیه و شخص پوتین تماس می‌گیرد و برای او آرزوی موفقیت می‌کند و در ادامه موضع‌گیری‌های سیاسی، دیپلماتیک و به خصوص رسانه‌های ما از طرف متجاوز به شکل آشکار و پررنگی در دستور کار قرار می‌گیرد ما به این نقطه می‌رسیدیم.

‌‌حال با این ارزیابی شما راه‌حل برون‌رفت از بحران کنونی چیست. چون بسیاری معتقدند ایران تنها با مذاکره با طرف اوکراینی می‌تواند از این وضعیت و تبعات آن خارج شود، اما در این رابطه تهران با دو چالش بزرگ مواجه است؛ اول ماجرای هواپیمای اوکراینی و دیگری فشار آمریکا بر کی‌یف. آیا ایران می‌تواند بر این دو مانع فائق آید و از این طریق مسئله را به سرانجام برساند؟

اتفاقا با توجه به همین دو مانع راه‌حل مذاکره با اوکراین عملیاتی نخواهد شد. این سؤال مطرح است که آیا ایران می‌تواند از طریق گفت‌وگوی مستقیم با طرف اوکراینی و یا همکاری‌های مشترک و تحقیقات مسئله را ختم کند و از این فضا خارج شود؟ اکنون زلنسکی به شکل مستقیم از سوی ایالات متحده آمریکا مدیریت می‌شود و کی‌یف قادر نیست که به شکل مستقیم و مستقلی مذاکره با روسیه، ایران و. را در دستور کار قرار دهد.

‌موضوع ارسال پهپاد محل مناقشه است یا نوع و کارکرد پهپادها هم می‌تواند در تشدید بحران نقش‌آفرین باشد؟

تا جایی که من از موضوع اطلاع دارم به نظر می‌رسد روسیه در تولید و ساخت پهپادها به مشکل برخورد. چون ساخت پهپاد به شکل کامل در خود روسیه انجام نمی‌شود و برخی قطعات آن از کشورهای دیگر تأمین می‌شود. در این رابطه اخباری وجود دارد که یک شرکت چینی به عنوان تأمین‌کننده قطعات کلیدی ساخت پهپاد یا از تحویل و ارسال آن به روسیه سر باز زد و یا قیمت بالاتری را درخواست کرده بود و نهایتا تولید پهپاد برای روسیه با قیمت تمام‌شده بیشتری همراه شد. در نتیجه روسیه سعی کرده است از پهپاد‌های دیگر کشورها که قیمت ارزان‌تری دارند استفاده کند. در این میان واقعا مشخص نیست که ایران از ابتدا پهپاد را با چه ساختار فنی به روسیه تحویل داده است؟

‌پس راه‌حل برون‌رفت از این وضعیت چیست؟

اصلاحات ساختاری در حوزه سیاست خارجی؛ باید ما یک اصلاحات بنیادین و اساسی را در حوزه سیاست خارجی اعمال کنیم. تا زمانی که این تغییرات شکل نگیرد نمی‌توانیم به شکل موردی و تاکتیکی مانند جنگ اوکراین به یک نتیجه مشخص و ملموس برسیم. باید سیاست خارجی و دیپلماسی ایران از پایه تغییراتی را اعمال کند و درخصوص مسائل منطقه‌ای و جهانی دست به یک پوست‌اندازی بزند. از این طریق می‌توان وضعیت را کنترل و مدیریت کرد.

‌تغییرات ساختاری در سیاست خارجی چگونه می‌تواند ماجرای فعلی در قبال جنگ اوکراین را تعدیل کند؟

‌زمانی که تغییرات ساختاری شکل بگیرد دیگر مشکل مذاکره مستقیم با هر کشوری برطرف خواهد شد و آن زمان ایران می‌تواند درخصوص برجام، مسائل منطقه‌ای جنگ اوکراین و یا هر چیز دیگری وارد گفت‌وگو شود. اگر اصلاحات ساختاری در سیاست خارجی شکل بگیرد قطعا ارزیابی ما از روابط با چین و روسیه هم تغییر پیدا خواهد کرد و ما هم به سمت نوعی تغییر موضع در قبال مسائل مهمی مانند جنگ اوکراین و پیگیری الگویی شبیه به الگوی ترکیه پیش خواهیم رفت. یعنی تهران هم به معنای واقعی کلمه می‌تواند یک بی‌طرفی جدی و عینی را در جنگ اوکراین پیش ببرد. تا زمانی که سیاست خارجی بر وضعیت کنونی به حرکت خود ادامه دهد مطمئنا چالش ما در جنگ اوکراین ادامه و تشدید پیدا خواهد کرد و نه تنها مذاکره مستقیم با اوکراین نمی‌تواند وضعیت را تعدیل کند، بلکه می‌تواند چالش را دوچندان کند. ما باید بفهمیم که این جنگ در یک نقطه، هم از سوی آمریکا و هم از سوی روسیه به نقطه توازن خواهد رسید. چراکه مسکو و واشنگتن این روش را دارند. اوج‌گیری جنگ اوکراین می‌تواند به نابودی یکی از دو طرف منجر شود. یا روسیه و شخص پوتین باید برای همیشه سیاست را کنار بگذارد و یا اینکه جو بایدن و دموکرات‌ها تا هشت سال دیگر از رسیدن به قدرت در کاخ سفید دور می‌شوند. بنابراین به نظر من بازی با حاصل‌جمع صفر در جنگ اوکراین شکل نخواهد گرفت، ولی متأسفانه به نظر می‌رسد ایران تصور می‌کند در جنگ اوکراین نابودی ناتو دور از ذهن نیست. حتی روسیه و شخص پوتین هم می‌داند هیچ‌گاه این مهم تحقق پیدا نخواهد کرد و اساسا مسکو بنایی هم ندارد که بخواهد ناتو یا غرب را در این جنگ نابود کند.

‌‌به نحوی به مذاکره مستقیم با آمریکا اشاره داشتید. آیا منظورتان این است که ایران باید با مذاکره مستقیم با ایالات متحده در قبال جنگ اوکراین به این ماجرا خاتمه دهد؟

‌‌بدون شک. چون اوکراین اکنون به شکل مستقیم این آزادی سیاسی و دیپلماتیک را ندارد که با ایران وارد گفت‌وگو شود. یعنی ایران اصطلاحا باید با طرف بزرگ‌تر مذاکره کند و کار را به نتیجه برساند. از این رو اگر این اصلاحات ساختاری در سیاست خارجی شکل گرفت و پیرو آن مذاکرات مستقیم ایران با آمریکا به وجود آمد و در مسائل عمده‌ای مانند برجام، موضوعات منطقه‌ای و. به نتیجه رسیدیم خود به خود فضای مثبتی هم برای مسئله پهپادها و جنگ اوکراین شکل خواهد گرفت و موضوع به راحتی حل‌وفصل خواهد شد. اما اینکه ایران بخواهد با همین سیاست و همین نگاه فعلی در قبال جنگ اوکراین صرفا از طریق تماس‌هایی با مقامات اوکراینی نتیجه را به نفع خود تمام کند به هیچ عنوان قابل تحقق و قابل پیگیری نیست. کما اینکه به اعتراف صریح خود حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، آمریکایی‌ها تاکنون مانع از برگزاری این نشست مشترک بین ایران و طرف اوکراینی شده‌اند. این نشان می‌دهد که آمریکا تا چه اندازه مانع جدی بر سر راه خواهد بود. بنابراین باید مسئله از طریق دیگری حل‌وفصل شود. البته من باید این نکته را هم یادآور شوم که با این روش سیاست خارجی نمی‌توان به نتیجه مطلوبی رسید. چراکه مذاکره آداب و توان و قواعد خود را می‌طلبد و با توجه به روند مذاکرات وین به نظر می‌رسد موفقیت فعلا دور از دسترس است.

نقاط کلیدی خرید و فروش طلا

عضو هیات علمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات گفت: اطمینان از لو نرفتن پیام‌های ارسال شده توسط کاربران، رفع کندی و قطعی اپلیکیشن، ذخیره کردن پیام‌ها، سرعت در ارسال، دریافت و انعکاس پیام‌ها و. از جمله نکاتی‌ است که اپلیکیشن روبیکا باید در جهت بهبود آن اقدام کند.

محسن گرامی

دکتر محسن گرامی عضو هیات علمی پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات در گفت‌وگو با خبرنگار سیتنا پیرامون بهبود کیفی سکوهای داخلی همچون روبیکا، گفت: مسئله‌ی اصلی در خصوص اپلیکیشن روبیکا، اضافه شدن امکانات به آیتم‌های این اپلیکیشن نیست، بلکه مسئله مهم این است که در وهله اول باید اطمینان و اعتماد مردم جلب شود، زیرا تا زمانی که اعتمادسازی کامل صورت نگیرد، این اپلیکیشن نمی‌تواند کارایی قابل قبولی در جامعه داشته باشد.

این استاد دانشگاه، ادامه داد: پلتفرهای داخلی اگر به نکات مورد نظر مردم توجه کنند و امکانات موردنیاز آنها را برآورده کنند، قطعا مردم به استفاده از آنها روی خواهند آورد. هر اپلیکیشنی نقاط ضعفی دارد، به طور مثال کافه بازار، آپارات و. نیز پلتفرم داخلی هستند اما با وجود این نقاط ضعف مردم همچنان از آنها استفاده می‌کنند.

وی، اشاره کرد: پلتفرم‌های داخلی موجود باید در جهت رفع نقاط ضعف خود حرکت کنند؛ چراکه مردم به دنبال استفاده از پلت‌فرم‌هایی هستند که امکانات و دسترسی‌های مورد نیازشان را داشته باشد.

گرامی، خاطرنشان کرد: اطمینان از لو نرفتن پیام‌های ارسال شده توسط کاربران، رفع کندی و قطعی اپلیکیشن، ذخیره کردن پیام‌ها، سرعت در ارسال، دریافت و انعکاس پیام‌ها و. از جمله نکاتی‌ است که اپلیکیشن روبیکا باید در جهت بهبود آن اقدام کند.

پول‌ به کدام بازار می‌رود؟/ سیگنال دلار به سرمایه‌های سرگردان

اگرچه قیمت دلار امروز اندکی کاهشی شده است اما رشد روزهای اخیر اسکناس آمریکایی آنقدر پرشتاب و زیاد بوده است که نمی‌توان از آن چشم پوشید. رشدی که حتی در صورت کنترل آن توسط بازارساز، اثر خود را برای مدتی طولانی در اقتصاد نشان خواهد داد.

به گزارش تجارت‌نیوز، قیمت دلار در یک هفته گذشته پی‌در پی سقف‌شکنی کرده و حالا در کانال 36 هزار تومانی نوسان می‌کند. قیمت این ارز سه شنبه هفته گذشته روی قیمت 33 هزار و 950 تومان بسته شده بود که نشان از خیز دلار برای صعود به کانال بالاتر داشت. با توجه به پیوند دلار و بازارهای موازی به ویژه مسکن، آینده این بازارها چه خواهد بود؟

بیست و یکم شهریورماه بود که دلار توانست به کانال 31 هزار تومانی (31 هزار و 100 تومان) صعود کند. این مسیر صعودی با نوساناتی ادامه داشت تا در نهایت روز هفتم مهرماه دلار در کانال 32 هزار تومانی (32 هزار و 150 تومان) قرار گرفت. پس از آن اما دلار مانند بازه یک ماه گذشته روندی نوسانی اما کم رمق را طی کرد و در همین کانال در جا ‌زد. بیست و دوم مهر اما روزی بود که دلار توانست در سطح 33 هزار تومان قرار گیرد و نشان دهد که همچنان میل به صعود دارد. از این زمان به بعد دلار با شتاب بیشتری مسیر افزایشی خود را ادامه داده است؛ به نحوی که تنها طی حدود دو هفته وارد کانال بالاتر شده و طی سه روز سه سقف تاریخی را پشت سر گذاشته است.

در لحظه تنظیم این گزارش، دلار در سطح 36 هزار و 400 تومان معامله می‌شود و در صورتی که همین عدد را مبنا قرار دهیم روند پرشتاب رشد قیمت دلار حاکی از بازدهی مثبت حدود 17 درصدی این ارز طی یک ماه و نیم گذشته است. دلار طی این مدت از 6 سقف عبور کرده و در تلاش برای شکستن مقاومت‌های بعدی است.

رشد نرخ دلار طی هفته‌های اخیر سبب افزایش تمایل افراد برای ورود به این بازار شده است. حتی در حال حاضر هم که قیمت دلار اندکی کاهش نشان می‌دهد هنوز معاملات زیادی در بازار آزاد ارز انجام می‌‌شود که حاکی از جذابیت ادامه‌دار دلار برای سرمایه‌گذاری است.

رفتار متقابل دلار و مسکن

اما رفتار دلار چه تاثیری در بازارهای دیگر از جمله بازار مسکن دارد؟ بازاری که همواره از رفتار دلار تاثیر پذیرفته و به طور سنتی رابطه معناداری با دلار داشته است. پیشتر متوسط قیمت تعادلی هر متر واحد مسکونی در شهر تهران حدودا معادل هزار و 100 دلار محاسبه می‌شد؛ اما این معادله طی ماه‌های اخیر بر هم خورده است. به عنوان مثال در شهریورماه قیمت دلاری مسکن حدودا 1400 تا 1500 تومان بوده است. در مهرماه این رقم کاهش نشان می‌دهد که به نظر می‌رسد نقاط کلیدی خرید و فروش طلا ناشی از کنترل قیمت دلار در سطح 31 تا 32 هزار تومانی در کنار کندشدن آهنگ رشد قیمت مسکن بوده است.

نکته مهم این است که هر زمان قیمت ها از نقطه تعادلی یعنی هزار و 100 دلار فاصله گرفته‌اند ، طی ماه‌های بعد خود را به آن نزدیک کرده‌اند. بر همین اساس این سوال مطرح می‌شود که آیا قیمت مسکن در ماه‌های آتی با توجه به رشد دلار افزایشی خواهد شد یا اینکه دلار راه نزولی را در پیش می‌گیرد؟

از منظری دیگر، در مهرماه متوسط قیمت هر واحد مسکونی در شهر تهران 43 میلیون و 720 هزار تومان بوده در حالی که طی همین ماه قیمت دلار در سطح 32 هزار تا 33 هزار تومان نوسان کرده است. در صورتی که قیمت 32 هزار تومان را متوسط قیمت دلار در این ماه بدانیم، قیمت هر متر واحد مسکونی در شهر تهران در این ماه حدودا هزار و 300 دلار بوده است. به بیان دیگر نرخ رشد قیمت مسکن در مهرماه در حالی به 1.1 درصد رسیده که نرخ رشد دلار در این ماه حدودا 8 درصد بوده است. به این ترتیب قیمت دلار در این ماه از قیمت مسکن پیشی گرفته و بازدهی بالاتری را نسبت به حوزه مسکن برای سرمایه‌گذاران به ارمغان آورده است.

ظرفیت‌ بازارها برای جذب پول

اما این محاسبات چه سیگنال ممضاعفی به صاحبان نقدینگی می‌دهد؟ طی دو سال گذشته بازار سرمایه با افت روبرو بوده و در بهترین حالت در جا زده است. هنوز هم بسیاری از سرمایه‌گذاران این بازار نتوانسته‌اند زیان سال 99 خود را جبران کنند. در همین حال این بازار هنوز چشم‌انداز روشنی ندارد و رشد روزهای گذشته آن هم عموما به حساب دستکاری و هیجان‌زدگی گذاشته می‌شود. بازار مسکن نیز همان‌گونه که گفته شد با وجود روند صعودی اما از نرخ رشد پایینی برخوردار بوده و به ویژه طی مهرماه بازده مثبت پایینی را ثبت کرده است. در فضای سرمایه‌گذاری هم البته این بازار عموما به عنوان بازاری با ظرفیت سرمایه‌گذاری بلندمدت و پذیرای پول‌های درشت شناخته می‌شود.

بازار طلا اما در این مدت رشد نسبتا بهتری داشته است؛ قیمت طلا که جهش به کانال بالاتر را همزمان با دلار در بیست و یکم شهریور آغار کرده بود تا کنون توانسته است حدود 12.7 درصد بازدهی مثبت ثبت کند. طی مهرماه هم طلا رشد 1.2 درصدی را ثبت کرده است.

قیمت دلار اما طی مهرماه 3.4 درصد رشد داشته است. این ارز از بیست و یکم شهریورماه تا کنون هم بیش از 17.8 درصد بازدهی مثبت داشته است! بدین ترتیب آشکار می‌شود که برنده بازارها طی یک ماه و نیم گذشته کدامیک بوده است. حالا اما سوال کلیدی این است که آیا این روند موجب کوچ سرمایه‌های خرد و کلان از بازارهای راکد و دور از نقدشوندگی به بازار نقدشونده و در دسترس دلار خواهد شد؟

نقاط کلیدی خرید و فروش طلا

​قیمت طلا امروز(سه‌شنبه) ‌ثابت بود زیرا سرمایه‌گذاران به دنبال ارقام کلیدی تورم ایالات‌متحده هستند نقاط کلیدی خرید و فروش طلا که احتمالاً بر افزایش نرخ فدرال‌رزرو تأثیر می‌گذارد.

ایسنا: قیمت طلا امروز(سه‌شنبه) ‌ثابت بود زیرا سرمایه‌گذاران به دنبال ارقام کلیدی تورم ایالات‌متحده هستند که احتمالاً بر افزایش نرخ فدرال‌رزرو تأثیر می‌گذارد.

بهای هر اونس طلا تا ساعت ۵ و ۳۳ دقیقه صبح به وقت شرقی با ۱.۳ درصد کاهش به ۱۶۷۴ دلار و ۲۰ سنت رسید. قیمت شمش در جلسه قبل به بالاترین حد خود در سه هفته گذشته رسید که تحت تاثیر کاهش ارزش دلار آمریکا بود. قیمت طلا در بازار معاملات آمریکا نیز با ۰.۰۸ درصد افزایش به ۱۶۷۵ دلار و ۲۰ سنت رسید.

قیمت طلا دوباره در جا زد

گزارش شاخص قیمت مصرف‌کننده ایالات‌متحده در روز پنجشنبه ارائه می‌شود. معامله‌گران اکنون انتظار دارند ۶۵ درصد احتمال افزایش ۵۰ واحدی نرخ بهره در نشست دسامبر فدرال رزرو وجود داشته باشد.

طلا به عنوان پوششی در برابر تورم در نظر گرفته می‌شود اما افزایش نرخ بهره هزینه فرصت نگهداری شمش‌های بدون بازده را افزایش می‌دهد.

بر اساس گزارش رویترز، رئیس بانک مرکزی فرانسه به آیرش تایمز گفت: بانک مرکزی اروپا نباید افزایش نرخ بهره را متوقف کند تا زمانی که تورم اساسی به وضوح به اوج خود نرسد اما ممکن است زمانی که نرخ‌ها به سطحی برسد که شروع به محدود کردن رشد کند، سرعت افزایش را کاهش دهد.

ذخایر بزرگ‌ترین صندوق سرمایه‌گذاری تحت پشتوانه طلا در جهان، روز دوشنبه به ۹۰۵.۴۸ تن کاهش یافت که پایین‌ترین سطح از اوایل سال ۲۰۲۰ است.

در بازار سایر فلزات ارزشمند، بهای هر اونس نقره با ۰.۱ درصد افزایش به ۲۰.۸ دلار رسید. پلاتین با ۰.۱ درصد افزایش به ۹۸۰.۰۹ دلار رسید و پالادیوم نیز ۰.۱ درصد افزایش یافت و به ۱۸۹۸ دلار و ۲۲ سنت رسید.

چرا پول نفت فتیله دلار را پایین نکشید؟

 چرا پول نفت فتیله دلار را پایین نکشید؟

درست در روزهایی که دلار در سبزه‌میدان و فردوسی در حال ثبت رکوردهای تازه است، مقامات دولتی ایران از افزایش فروش نفت و همچنین وصول پول درآمدهای نفتی سخن می‌گویند.

معاون اول رئیس‌جمهوری در حالی از رشد قابل توجه درآمدهای نفتی سخن گفته است که دلار در بازار در حال زورآزمایی برای ماندن در کانال سی و شش هزار تومان

این اولین باری نیست که مقامات دولتی از رشد قابل توجه درآمدهای نفتی خبر می‌دهند. وزیر امور اقتصادی و دارایی نیز پیش از این از سه برابر شدن درآمدهای حاصل از فروش نفت سخن گفته بود و حالا معاون اول رئیس‌جمهوری می‌گوید که پول حاصل از صدور نفت نیز وصول می‌شود . او گفته است: امروز نفت را به‌خوبی می‌فروشیم و جابه‌جایی پول به نحو مطلوب انجام و هزینه‌های جاری کشور بدون استقراض و روش‌هایی که منجر به تورم شود تأمین می‌شود. امروز با وجود تصویری که از کشورمان نمایش داده می‌شود، ایران در نقطه بسیار خوبی قرار گرفته و در این مدت توانستیم گره‌های بسیار بزرگی را در فروش نفت، جابه‌جایی پول، تأمین کالاهای اساسی و سایر موارد پشت سر بگذاریم.

علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت نیز به‌تازگی با انتشار مطلبی در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: صادرات نفت ایران در ماه پیش رکورد چند سال اخیر را شکست و پول فروش آن جایگزین خلق سرسام‌آور نقدینگی می‌شود.

باید دید این آمار و ارقام فروش نفت و وصول درآمدهای نفتی که مقامات بدان افتخار می‌کنند چرا نتوانسته است بازار ارز را آرام نگه دارد؟

مقایسه عملکرد وصول درآمدهای حاصل از صادرات نفت، میعانات گازی، گاز طبیعی، فرآورده‌های نفتی و محصولات پتروشیمی در دو ماه امسال نسبت به پارسال نشان می‌دهد وصول درآمدهای ارزی در فروردین و اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ بیش از ۶۰ درصد بیشتر از مدت مشابه پارسال بوده است. برای نمونه درآمدهای پتروشیمی که به سامانه نیما واریز شده در دو ماه نخست پارسال ۱.۵ میلیارد دلار بود که در دو ماه امسال به دو میلیارد و ۴۵۰ میلیون دلار رسیده است.

همچنین از ابتدای شروع به‌کار دولت سیزدهم صادرات نفت ایران نسبت به قبل افزایش یافته و آن‌طور که جواد اوجی، وزیر نفت اعلام کرده تا به امروز پول نفت فروخته شده در سررسیدهای خود وصول شده است. وزارت نفت از ابتدای شروع به ‌کار دولت سیزدهم توانسته هم‌زمان با افزایش دریافت پول نفت از مشتریان خود، قراردادهای جدیدی برای فروش نفت خام با سایر کشورها منعقد کند. همچنین به گفته وی، بیش از ۱۲.۵ میلیارد دلار ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی به سامانه نیما در سال گذشته واریز شده و اگر می‌خواستیم با روش دولت قبل به سمت فروش نفت برویم، معلوم نبود قیمت ارز چگونه بود. وی با بیان اینکه در سال ۱۴۰۰ بیش از چهار برابر بیشتر وصول مطالبات نسبت به سال ۱۳۹۹ در بخش صادرات گاز انجام شده است، اظهار کرد: پارسال چهار میلیارد دلار وصول مطالبات در بخش گاز انجام شده، در حالی که این رقم در سال ۱۳۹۹ برابر با یک میلیارد و ۲۵ میلیون دلار بوده است.

طبق اعلام سازمان برنامه و بودجه، آمار عملکرد متغیرهای اصلی پنج‌ ماه سال ۱۴۰۱ نشان‌ می‌دهد که در این مدت وصول درآمدهای نفتی ۷۰۰ درصد افزایش یافته و منابع فروش نفت و فرآورده‌های نفتی به ۱۱۴ هزار میلیارد تومان رسیده است. این آمار گویای این است که دولت سیزدهم هم توانسته نسبت به دولت پیش نفت بیشتری صادر کند، هم اینکه پول فروش آن به کشور بازگردد که به‌معنای موفقیت دولت در دور زدن تحریم‌های نفتی است.

سید حمید حسینی، کارشناس حوزه نفت و فعال اقتصادی معتقد است افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی ناشی از رشد قیمت نفت است و دولت بازارهای جدیدی را نیافته است

کارشناسان چه نظری دارند؟

سید حمید حسینی، کارشناس حوزه نفت و فعال اقتصادی معتقد است افزایش قابل توجه درآمدهای نفتی ناشی از رشد قیمت نفت است و دولت بازارهای جدیدی را نیافته است. این نکته از سوی نرسی قربان، کارشناس بازار نفت نیز تایید شده است. البته وزیر نفت پیش‌تر تاکید کرده است ایران تحت هیچ شرایطی روش‌های فروش نفت خود را فاش نمی‌کند و به واسطه تحریم قصد ندارد از مشتریان نفتی خود رونمایی کند . نفت در شرایط فعلی در کانال 90 دلار است در حالی که قیمت پیش از این در محدوده پایین‌تر از این رقم قرار داشت و در سال گذشته در کانال 60 دلار معامله می‌شد. آنچه داستان را در این میان پیچیده می‌کند این است که اگر درآمدهای نفتی رو به افزایش است و بنا بر اعلام معاون اول رئیس‌جمهور و وزیر نفت پول حاصل از صادرات نفت و گاز نیز وصول می‌شود، چرا بازار ارز با تلاطم قیمتی روبرو شد و چرا هنوز بانک مرکزی توضیحی درباره دلایل رشد قیمت نداده و تنها درصدد هشدار به خریداران ارز و اجاره‌دهندگان کارت ملی برآمده است. مانور بر مساله افزایش صادرات نفت در حالی تداوم دارد که تحریم‌های نفتی ایران در کنار سایر تحریم‌ها پابرجاست و در کنار این تهدید تازه‌ای علیه نفت ایران از سوی همسایه شمالی ایجاد شده است. این تهدید تازه تلاش روسیه است برای در اختیار گرفتن بازارهای نفت در آسیا .

پس از آنکه صادرات نفت روسیه به اروپا دستخوش کاهش شد، این کشور تلاش کرد با تخفیف‌های ویزه نسبت به افزیش صادرات خود به چین، هند و سایر کشورها اقدام کند. طبق آمار روسیه در ماه اکتبر توانسته با پشت سر گذاشتن عربستان و عراق به بزرگ‌ترین صادرکننده نفت به هند تبدیل شود.

بر اساس آمار منتشرشده از سوی مؤسسه وُرتکسا، که محموله‌های انرژی را رهگیری می‌کند، صادرات نفت روسیه به هند در ماه اکتبر نسبت به ماه قبل از آن ۸ درصد رشد کرده و به ۹۴۶ هزار بشکه در روز رسیده است.

نکته مهم اینجاست که در ماه گذشته چین نیز بزرگ‌ترین واردکننده نفت دریای روسیه بود و روزانه یک میلیون بشکه از این کشور خرید کرده است. اوایل سال جاری بود که هند پس از اعمال تحریم‌ها علیه مسکو از سوی کشورهای غربی و تخفیف خوردن نفت روسیه، واردات از این کشور را افزایش داد.

ایران پس از تحریم نفتی به برخی مشتریان سنتی خود نظیر چین و هند نفت فروخته است. کارشناسان معتقدند تداوم این روند فضای بازار نفت ایران در دوره تحریم را تنگ‌تر از قبل خواهد کرد. باید دید این آمار و ارقام که مقامات بدان افتخار می‌کنند چرا در عین محقق شدن نتوانسته است بازار ارز را آرام نگه دارد و در عین حال حضور ایران در بازارهای آسیایی همچنان ماندگاری دارد یا خیر؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.