اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟


تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و تحلیل فاندامنتال برای تعیین پتانسیل و ارزش یک دارایی استفاده می‌شود

اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟

اندیکاتورها از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال هستند که وسیله‌ای جهت ارزیابی بازارهای مالی محسوب می‌شوند. به کمک اندیکاتور ها می‌توان از عملکرد گذشته سهم جهت بررسی چشم‌انداز آن استفاده کرد. دو اندیکاتوری که جهت بررسی قدرت و ضعف بازار استفاده می‌شوند، اندیکاتورهای لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) هستند.

اندیکاتورهای پیشرو (Leading) ابزارهایی هستند که جلوتر از بازار حرکت کرده و پیش از چرخه‌های بازار تغییر می‌کنند. این اندیکاتورها که عمدتاً از تغییر قیمت دارایی در بازار و حجم ترید بهره می‌برند، برای پیش‌بینی پتانسیل حرکت بعدی بازار مناسب هستند.

برعکس اندیکاتورهای پسرو یا دنباله‌رو بر اساس اتفاقات قبل ایجاد شده است و بینشی از تاریخ قیمت ایجاد می‌کند. از هر کدام می‌توان برای تشخیص روند کنونی بازار و برای تحلیل‌های بلندمدت استفاده کرد. این ابزارها با اینکه از تغییرات قیمت عقب‌تر هستند ولی با این‌ حال می‌توانند کاربردی باشند.

اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟

به اندیکاتورهایی که پیش از وقوع روندی به تحلیلگران سیگنال می‌دهند، اندیکاتورهای پیشرو گفته می‌شود و مزیت این اندیکاتورها نیز آگهی دادن به سهامدار پیش از برگشت روند است.

با استفاده از این اندیکاتور می‌توانید در بررسی عملکرد و پیش‌بینی بازار اطلاعاتی را کسب کنید که به وقوع نپیوسته‌اند.

اندیکاتورهای پیشرو چون جلوتر از قیمت حرکت می‌کنند، ابزارهای مناسبی برای تحلیل در بازه‌های زمانی کوتاه مدت و میان‌مدت هستند و بیشتر برای بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند.

اما اکتفا کردن به این اندیکاتور به‌ تنهایی نمی‌تواند متضمن سود شما باشد. گاهی اوقات ممکن است از این اندیکاتور نیز سیگنال‌های کاذب دریافت کنید که یکی از معایب آن محسوب می‌شود؛ بنابراین باید مراقب باشید که گمراه نشوید.

توصیه می‌شود برای گمراه نشدن به هنگام استفاده از اندیکاتور پیشرو، از اندیکاتورهای دیگر مانند حمایت‌ها و مقاومت‌ها و الگوهای شمعی ژاپنی کلاسیک و سایر الگوها به‌صورت ترکیبی استفاده کنید.

اندیکاتور پسرو (Lagging indicator) چیست؟

اندیکاتور پسرو جهت بررسی روند فعلی سهم استفاده می‌شود. عقب‌تر حرکت کردن از چرخه‌های اقتصادی از تفاوت این اندیکاتورها با اندیکاتورهای پیشرو است. به اندیکاتورهای پسرو، اندیکاتورهای تأییدکننده‌ی روند یا دنباله‌رو نیز گفته می‌شود. اندیکاتورهای پسرو با توجه‌ به روندهایی که قبلاً در بازار به وقوع پیوسته‌اند، ایجاد می‌شوند و در واقع به سهامدار اخطار می‌دهد که روند تغییر پیدا کرده و روندی جدید شکل‌گرفته است.

علاوه بر عدم کارایی این اندیکاتورها در بازار رنج، ویژگی امکان از دست‌ رفتن ورود به‌ موقع را نیز، می‌توان از معایب اندیکاتورهای پسرو دانست، چون باعث می‌شود معامله‌گر دیرتر وارد روند جدید معاملاتی شود اما از مزایای آن، درجه اطمینان آن است که درصد خطای آن از اندیکاتور پیشرو کمتر است.

از این اندیکاتور جهت تحلیل‌های بلند مدت استفاده می‌شود یعنی زمانی که قیمت‌ها، روندی نسبتاً ممتد و طولانی را سپری می‌کنند. از جمله معروف‌ترین اندیکاتورهای پسرو، به میانگین‌های متحرک می‌توان اشاره کرد. مثلاً زمانی که یک حرکت نزولی به اتمام رسید و قیمت تا بالای میانگین متحرک رشد کرد، بدین معنی است که پتانسیل شروع روند صعودی وجود دارد.

انواع اندیکاتورهای پیشرو در تحلیل تکنیکال

سرمایه‌گذاران به کمک اندیکاتورهای پیشتاز (پیشرو) می‌توانند از تغییرات مهم، سریع‌تر اطلاع پیدا کنند. از جمله اندیکاتورهای معروف پیشرو می‌توان به RSI و RSI Cross اشاره کرد. حتی نمودار کندل استیک را می‌توان در اندیکاتور پیشرو دسته‌بندی کرد زیرا این الگو هم می‌تواند در پیش‌بینی‌های آینده بازار کمک کنند.

از جمله اندیکاتور های پیشرو برای سرمایه‌گذاران می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

استوکاستیک ( (Stochastic

اندیکاتور استوکاستیک یا نوسان‌ساز تصادفی، یک اندیکاتور حرکت است که قیمت پایانی یک اوراق بهادار را با طیف وسیعی از قیمت‌های آن در مدت‌ زمان مشخص مقایسه می‌کند. با تنظیم دوره زمانی آن یا با در نظر گرفتن میانگین متحرک، حساسیت نوسان‌ساز به نوسانات بازار کاهش می‌یابد. نوسان‌ساز تصادفی محدوده دارد، یعنی همیشه بین 0 تا 100 است.

اندیکاتور استوکاستیک یک اندیکاتور مفید برای نشان‌ دادن شرایط صف خرید و صف فروش است. با این‌ حال، همیشه نشان‌دهنده برگشت قریب‌الوقوع نمی‌باشد و در روندهای بسیار قوی می‌تواند شرایط صف خرید یا فرش را برای مدت طولانی حفظ کند. اما معامله گران باید به دنبال تغییرات در اندیکاتور Stochastic باشند تا سرنخ‌هایی در مورد تغییرات روند آینده داشته باشند.

(OsMA) Oscillator of a Moving Average

OsMA مخفف عبارت نوسان‌ساز میانگین متحرک (MA) است. OsMA یک اندیکاتور تکنیکال است که تفاوت بین نوسانگر (MACD) و میانگین متحرکش را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد.

MACD متداول‌ترین نوسان‌ساز مورد استفاده در اندیکاتور OsMA است که بر مبنای میانگین قیمت، در یک بازه زمانی مشخص کار می‌کند که در جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و تأیید روند از آن استفاده می‌شود.

On Balance Volume ( OBV )

حجم موجودی (OBV) ، مجموع حجم معاملات مثبت و منفی برای سهام یا اوراق بهادار را مشخص می‌کند. OBV یکی از نوسان‌سازهای اصلی حرکت است که از نظریه جو گرانویل نشأت می‌گیرد که حجم به شیوه‌ای قابل‌ اندازه‌گیری از قیمت پیشی می‌گیرد.

به منظور اندازه‌گیری OBV اوراق بهادار، باید از رابطه بسته‌ شدن قیمت‌ها اطلاع داشته باشید. در واقع به کمک این ابزار ، پیش‌بینی قیمت سهم با توجه‌ به تغییرات حجم انجام می‌شود.

RSI) Relative Strength Index)

شاخص قدرت نسبی (RSI) را می‌توان بهترین اندیکاتور پیشرو دانست که در اصل توسط تحلیلگر برجسته آمریکایی J. Welles Wilder Jr. RSI معرفی شد . این اندیکاتور شاخص حرکت را توصیف می‌کند که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید و فروش سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. این اندیکاتور به‌عنوان یک نوسان‌ساز نمایش داده می‌شود که یک نمودار خطی است که بین دو محدوده از 0 تا 100 حرکت می‌کند.

شاخص قدرت نسبی (RSI) ، 30 یا کمتر نشان‌دهنده وضعیت اشباع فروش است و مقادیر 70 یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خریداری شده (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزش‌گذاری می‌شود و ممکن است برای تغییر روند یا عقب‌نشینی، قیمت اصلاح شود.

CCI) Commodity Channel Index)

شاخص کانال کالا (CCI) یک نوسان‌ساز مبتنی بر شتاب است که برای تعیین زمان رسیدن یک سرمایه‌گذاری به شرایط خرید یا فروش بیش از حد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این اندیکاتور که توسط دونالد لمبرت توسعه‌ یافته است، جهت و قدرت روند قیمت را ارزیابی می‌کند و به معامله گران اجازه می‌دهد تعیین کنند آیا می‌خواهند وارد معامله شوند، از آن خارج شوند، از انجام معاملات خودداری کنند یا به موقعیت فعلی خود بیفزایند. به‌ این‌ ترتیب، می‌توان برای ارائه سیگنال‌های معاملاتی استفاده کرد.

CCI در ابتدا برای مشاهده تغییرات روند طولانی‌ مدت مورد استفاده قرار می‌گرفت اما به‌ تدریج توسط معامله‌گران برای استفاده در همه بازارها یا بازه‌های زمانی تطبیق داده شده است.

Williams %R ( Bill wiliams )

یک نوع دیگر از شاخص حرکت بیل ویلیامز است که بین 0 تا 100- حرکت می‌کند و سطوح خرید و اشباع را اندازه‌گیری می‌کند. ویلیامز٪ R ممکن است برای یافتن نقاط ورود و خروج در بازار استفاده شود. اندیکاتور بسیار شبیه به نوسان‌ساز Stochastic است و مانند همان روش استفاده می‌شود.

این اندیکاتور توسط لری ویلیامز توسعه‌ یافته است و قیمت پایانی سهام را با محدوده بالا و پایین در یک دوره خاص، معمولاً 14 روزه مقایسه می‌کند. این شاخص به معامله‌گر می‌گوید که قیمت فعلی نسبت به بالاترین قیمت در 14 اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ دوره گذشته (یا هر تعداد دوره بازبینی انتخاب شده) نسبی است.

وقتی شاخص بین 0 و 20- باشد، قیمت در منطقه اشباع خرید است یا نزدیک به بالاترین محدوده قیمت اخیر است. هنگامی که شاخص بین 80- و 100- باشد، قیمت در منطقه اشباع فروش است.

Momentum

این شاخص بیانگر حرکت یا سرعت تغییرات قیمت در سهام، اوراق بهادار یا ابزار قابل معامله است. Momentum میزان تغییر در حرکت قیمت را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد تا به سرمایه‌گذاران در تعیین قدرت یک‌ روند کمک کند. به سهامی که تمایل به حرکت با قدرت دارند، سهام مومنتوم می‌گویند.

Momentum توسط سرمایه‌گذاران برای مبادله سهام، مورد استفاده قرار می‌گیرد که دریک‌ روند صعودی با خرید سهام و در یک‌ روند نزولی با فروش سهام همراه است. به عبارت دیگر، یک سهم می‌تواند شتاب صعودی داشته باشد، به این معنی که قیمت در حال افزایش است، یا حرکت نزولی که در آن قیمت به طور پیوسته در حال کاهش است.

نحوه تحلیل اندیکاتور پیشرو

همان‌طور که گفته شد، بسیاری از معامله‌گران و تحلیلگران از اندیکاتورهای اقتصادی برای تحلیل نمودارها استفاده می‌کنند که یکی از این اندیکاتورها، اندیکاتور پیشرو است. نحوه تحلیل اندیکاتورهای پیشتاز بر اساس سوابق قیمت و حجم انجام می‌شود که به معامله‌گر چشم‌اندازی را ارائه می‌دهد.

برای مثال در روند صعودی، وقتی قیمت به مقدار کمتر از میانگین متحرک می‌رسد و به پایان روند صعودی نزدیک می‌شود، اندیکاتور پیشرو سیگنال شروع روند نزولی را می‌دهد.

برخی از اندیکاتورها مثل ابرهای ایچیموکو، هر دو نوع اندیکاتور پیشرو و پسرو را می‌تواند در یک نمودار نشان دهد. اندیکاتورهای نوسانگر دارای بازه محدود هستند که بین یک محدوده مشخص مثلاً 0 تا 100 نوسان می‌کنند و نزدیک 100 مناطق اشباع خرید و بالعکس نقاط نزدیک به صفر، نقاط اشباع فروش می‌باشند. به‌این‌ترتیب شدت ضعف و قدرت سهم را می‌توانید تشخیص دهید.

دقت اندیکاتورهای پیشرو

دقت اندیکاتورهای پیشرو خیلی بالا نیست اما اگر به همراه دیگر اندیکاتورها مورد استفاده قرار گیرد، می‌تواند اطلاعات مفیدی در رابطه با آینده سهام ارائه دهد. صحت، دقت و زمان سه عامل مهمی هستند که باید در اندیکاتور پیشرو موردتوجه قرار گیرند.

در کل عملکرد اندیکاتورهای پیشرو با یکدیگر متفاوت است. استفاده از طیف اندیکاتورهای پیشرو به تحلیلگر کمک خواهد کرد که از صحت و دقت تحلیل خود اطمینان داشته باشد و بتواند زمان مناسب برای بهره‌گیری از روندهای آتی را متوجه شود.

جمع‌بندی

اندیکاتورها به‌ طور کلی به دو بخش تقسیم می‌شوند.

  1. پیشرو Leading indicator و پسرو Lagging indicator
  2. اسیلاتورها و روندها و مومنتوم‌ها

تفاوت آنها در زمان سیگنال‌دهی است. اندیکاتورهای پیشرو همان‌طور که از نامشان مشخص است، زودتر سیگنال می‌دهند اما اندیکاتورهای پسرو نسبت ب ه اندیکاتورهای پیشرو دیرتر عمل می‌کنند.

هر دو نوع ابزار تحلیلی، مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند. مثلاً در حالی‌ که اندیکاتورهای پیشرو می‌تواند سیگنال وضعیت قیمت در آینده را ایجاد کنند ولی اغلب سیگنال‌های گمراه‌کننده ایجاد می‌کنند. درحالی‌که اندیکاتورهای پسرو یا دنباله‌دار قابل اعتمادتر هستند ولی احتمال اینکه سیگنالی که می‌دهند برای یک تریدر از نظر زمانی گذشته باشد، وجود دارد.

اندیکاتور (Indicator)

اندیکاتور (به ا نگلیسی I ndicator) در دنیای مالی شاخص‌های آماری هستند که برای اندازه‌گیری شرایط فعلی و همچنین پیش‌بینی روندهای مالی و اقتصادی به کار گرفته می‌شوند.

در دنیای سرمایه گذاری و معامله‌گری در بازار‌های مالی مانند فارکس و کریپتو، اندیکاتورها معمولا به الگوهای تکنیکال بر روی نمودار اشاره دارند که از حرکت قیمت، حجم معامله و نرخ بهره یک سهام نشات گرفته‌اند.

برخی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌های رایج در بازار‌های مالی شامل میانگین متحرک، MACD، RSI و OBV هستند. اما تعریف اندیکاتور فقط به اینجا ختم نمی‌شود.

در اقتصاد‌ها، اندیکاتور‌ها معمولا به داده‌های اقتصادی اشاره دارند که برای اندازه گیری میزان سلامت یک اقتصاد و پیش بینی جهت حرکت آن استفاده می‌شود. اما در حوزه اقتصاد و عوامل موثر در آن، دلیل اهمیت اندیکاتور چیست؟

وقتی صحبت از اندیکاتور‌های اقتصادی می‌شود، معمولا شاخص‌هایی مانند بهای مصرف کننده (CPI)، شاخص تولید ناخالص داخلی استان‌ها و کشور‌های جهان و همچنین بیکاری به میان می‌آید.

اندیکاتور چیست؟

در تعریف اندیکاتور، می‌توان آن‌ها را به دو دسته کلی اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم کرد.

اندیکاتورهای اقتصادی به انگلیسی Economic indicators، متریک‌ها و معیارهای آماری هستند که برای اندازه‌گیری رشد یا کوچک شدن یک اقتصاد به طور کلی یا یک بخش خاص از اقتصاد به کار می‌روند.

اندیکاتورهای اقتصادی در ایران با عنوان شاخص اقتصادی شناخته می‌شوند. شاخص‌های اقتصادی زیادی توسط منابع مختلف در بخش‌های خصوصی و عمومی ایجاد شده است.

در اینجا نیز تعریف اندیکاتور فقط به تحلیل تکنیکال محدود نمی‌شود و د ر تحلیل بنیادی ، اندیکاتورهای اقتصادی که شرایط فعلی یک صنعت یا اقتصاد را می‌سنجند برای ارائه بینش نسبت به پتانسیل سودآوری آینده شرکت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

به عبارت دیگر از اندیکاتورهای اقتصادی در تحلیل بنیادی استفاده می‌شود تا پتانسیل سودآوری یک شرکت در آینده ترسیم شود.

از سمت دیگر، اندیکاتورهای تکنیکال در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند تا با بررسی الگوها، تغییرات قیمت و روند آن در نمودار، قیمت احتمالی در آینده پیش‌بینی شود.

اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

وقتی صحبت از تحلیل تکنیکال می‌شود باید ببینیم اهمیت اندیکاتور چیست. د ر زمینه تحلیل تکنیکال، یک اندیکاتور از طریق محاسبات ریاضی که داده‌های آن از قیمت و حجم معاملات یک دارایی بدست آمده محاسبه و روی نمودار رسم می‌شود.

اندیکاتورها توسط نرم‌افزارهای تحلیل اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ تکنیکال رسم می‌شوند و اغلب این نرم‌افزارها طیف گسترده‌ای از اندیکاتورها را دارا هستند.

در واقع ه دف از به کار بردن اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال، یافتن فرصت‌های کسب سود است. یک اندیکاتور می‌تواند با محاسبات خود، نقاطی که احتمال برگشت قیمت یا تغییر روند وجود دارد را مشخص کند.

برای مثال تقاطع دو میانگین متحرک که یکی از آنها بلندمدت و یکی کوتاه‌مدت است معمولا نشانگر تغییر روند است.

استراتژی‌های معاملاتی از اندیکاتورها به شکلی هدفمند برای شناسایی نقاط ورود به معامله و خارج شدن از آن استفاده می‌کنند.

استراتژی معاملاتی ، یک سری قوانین از قبل مشخص شده است که تریدر تحت آنها به معامله می‌پردازد. اغلب استراتژی‌ها به شکل دقیق، نحوه استفاده از اندیکاتورها را شرح می‌دهند.

تعداد اندیکاتورها همواره در حال افزایش است، بسیاری از آنها رایگان هستند ولی برخی دیگر توسط افرادی ایجاد شده و به فروش می‌رسند.

بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای که تجربه بالایی در بازارهای مالی کسب کرده‌اند، اندیکاتورهای خود را برای شرایط و بازارهای مختلف ایجاد می‌کنند.

در نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال، تنظیمات اندیکاتورها را می‌توان تغییر داد و بطور مثال بازه زمانی آنرا کم یا زیاد کرد.

کاربرد اندیکاتور چیست؟

با توجه به تعریف اندیکاتور، آیا می‌توان از آن‌ها برای استخراج واقعیت‌های بازار استفاده شود؟ مهم‌ترین کاربرد اندیکاتور چیست؟

توجه داشته باشید که یک اندیکاتور به تنهایی، یک استراتژی معاملاتی نیست.

اندیکاتورها برای کمک به معامله‌گران جهت شناخت بازار و درک شرایط فعلی ایجاد شده‌‌اند. استفاده از اندیکاتورها بدون دانش کافی نمی‌تواند کمکی به افزایش سود سرمایه‌گذاری کند.

اندیکاتورها مثل یک جعبه ابزار هستند، ابتدا شخص باید ترتیب و روش استفاده از آن‌ها را بیاموزد سپس با توجه به آنها تصمیم خرید و فروش بگیرد.

به عبارت دیگر در بازار‌های مالی بیش از صد‌ها اندیکاتور متفاوت وجود دارد که هر کدام از آن‌ها برای اهداف خاصی استفاده می‌شوند حتی روزانه شاهد ظهور اندیکاتور‌های جدیدی هستیم که در پلتفرم‌های معاملاتی توسط کاربران و برنامه نویسان تولید می‌شوند.

به خاطر داشته باشید در تعریف اندیکاتور باید به پیش زمینه آن دقت کنید. برای مثال حتی در علوم اجتماعی نیز اندیکاتور‌ها وجود دارند و برای نشان دادن وضعیت جوامع استفاده می‌شوند اما از آن‌چه که در بازار‌های مالی استفاده می‌شود متفاوت هستند.

بررسی 3 کاربرد مهم اندیکاتورها

اندیکاتور کاربردهای متفاوتی دارند اما در علوم اقتصادی، وقتی صحبت از اندیکاتور و استفاده از آن‌ها برای اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری می‌شود باید آن‌ها را با واقعیت‌ها نیز تطبیق دهید.

با این حال با توجه به تعریف اندیکاتور و مزایای فراوان آن‌ها، در اینجا به معرفی 3 کاربرد رایج آن‌ها می‌پردازیم:

اطلاع از تغییر روند

اندیکاتورها در زمان‌های خاص براساس شرایط شکل گرفته روی آن‌ها، قبل از تغییر روند یا هم‌زمان با چرخش روند، در بازار علائم بازگشت روند را نشان می‌دهند. از این رو یکی از مهم‌ترین استفاده‌ها از اندیکاتورها برای تعیین هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکت قیمت است.

پیش‌بینی

از دیگر کاربردهای اندیکاتورها برای پیش‌بینی قیمت مناسب برای ورود به معاملات است. شما می‌توانید با استفاده از داده‌های ارائه شده از سوی اندیکاتور و لحاظ کردن پرایس اکشن یک دارایی، از آن بهره ببرید.

تایید

از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتورها، تایید گرفتن جهت تشخیص درست روند است. به عبارت دیگر، اندیکاتورها می‌توانند کمک کنند که صحت یا اشتباه بودن تحلیل انجام شده مورد بررسی قرار گیرد. این روش استفاده از اندیکاتورها زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که تحلیل‌گر براساس داده‌های تکنیکال یا تحلیل بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب را پیش‌بینی کرده و از اندیکاتور برای تایید گرفتن استفاده می‌کند.

انواع اندیکاتور چیست؟

اندیکاتور‌های معاملاتی از داده‌های قیمتی و حجم آن‌ها یا حتی الگو‌های قیمتی در جهت ارائه اطلاعات جدید به ما استفاده می‌کنند. از اندیکاتور برای تشخیص این که بازار چگونه و در چه جهتی حرکت می‌کند و خواهد کرد استفاده می‌شود.

به طور کلی ا ندیکاتورها از لحاظ نوع حرکت و رفتار به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند که در ادامه به بررسی آن‌‌ها خواهیم پرداخت.

Leading Indicators

اندیکاتورهای پیشرو معمولا همراه با نوسانات قیمت، هشدار و پیش‌بینی را اعلام می‌کنند. اندیکاتورهای پیشرو اغلب مواقع سیگنال‌های بیشتری نسبت به اندیکاتورهای تاخیری (Lagging) ایجاد می‌کنند و به همین دلیل احتمال خطا در آن‌ها بیشتر است.

تریدر‌ها برای اطمینان از سیگنال‌های دریافتی از اندیکاتور‌های پیشرو، معمولا حداقل تاییدیه‌های دیگر را از سایر اندیکاتور‌ها و پرایس اکشن دریافت می‌کنند. حتی نوسانات حجم معاملات نیز می‌تواند گاهی به عنوان یک تاییدیه به کمک ما بیاید.

این اندیکاتور‌ها فقط مختص بازار‌های مالی نیستند. در تعریف اندیکاتور و علم اقتصاد، اندیکاتورهای پیشرو به ما کمک می‌کنند تا رویداد‌های آتی و روندهای آینده را پیش بینی کنیم. حتی کسب و کارها نیز به آن متکی هستند.

اندیکاتور‌های پیشرو متفاوتی وجود دارند که از نظر دقت، رابطه پیشرو و صحت، نتایج مختلفی به ما نشان می‌دهند. به همین دلیل پیشنهاد می‌شود از چندین اندیکاتور پیشرو برای ارزیابی وضعیت استفاده شود.

در علم اقتصاد مهم‌ترین اندیکاتور‌های پیشرو شامل درخواست‌های اولیه دریافت بیمه بیکاری، اعتماد مصرف کننده و شاخص مدیران خرید هستند.

Lagging Indicators

این نوع از اندیکاتورها با نام اندیکاتورهای دارای تاخیر یا تاخیری در زبان فارسی نام برده می‌شود. اندیکاتورهای تاخیری با تاخیر پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیش‌بینی را ارائه می‌دهند.

اندیکاتورهای تاخیری با اینکه سیگنال‌های کمتری نسبت به اندیکاتورهای پیشرو ایجاد می‌کنند اما به خاطر اینکه قیمت حرکت اصلی خود را در بازار انجام داده و سپس این اندیکاتورها سیگنال می‌دهند، معمولا تاخیر آن‌ها باعث از دست رفتن موقعیت مناسب ورود می‌شود.

از این اندیکاتور‌ها برای تایید روند‌های طولانی یا اصلی استفاده می‌شود اما آن‌ها این روند‌ها را پیش بینی نمی‌کنند. از آن‌جایی که اندیکاتور‌های پیشرو نوسانات زیادی را تجربه می‌کنند، اندیکاتور‌های تاخیری راهی برای تایید سیگنال‌های تولید شده از سوی آن اندیکاتورها است.

به خاطر داشته باشید در علم اقتصاد و کسب و کار نیز از این اندیکاتورها برای ارزیابی عملکرد استفاده می‌شود.

روش‌های محاسباتی و نمایش اندیکاتور چیست؟

اندیکاتورها از نظر نوع نمایش یا مدل محاسبات به دسته‌های مختلفی ت قسیم می‌شوند که با توجه به تعریف اندیکاتور، داده‌های آن‌ها در سایر زمینه‌های تحلیلی کاربرد دارد.

اندیکاتور Trend

اندیکاتور‌های روند به شما می‌گویند جهت قیمت سهام یا کوین کریپتو به کدام سمت در حرکت است. قیمت‌ها یا در جهت بالا در حال حرکت هستند یا در حال سقوط. البته زمان‌هایی که بازار هیچ حرکت خاصی از خود نشان نمی‌دهد یا به اصطلاح بدون روند است، Sideway گفته می‌شود. زمانی که ترند بازار خنثی است، برخی از اندیکاتور‌های روند ممکن است شما را سردرگم کنند که باید به نمودار قیمتی توجه داشته باشید.

برخی از محبوب‌ترین اندیکاتور روند که می‌توانید در چارت‌های قیمتی استفاده کنید میانگین متحرک و اوسیلاتور آن هستند.

اندیکاتور Momentum

اندیکاتور‌های مومنتوم یا حرکت به شما می‌گویند روند قیمت دارایی فعلی با توجه به جهت آن، چقدر قوی یا ضعیف است. با توجه به امکان تنظیم خواص این اندیکاتور‌ها، شما می‌توانید نه تنها‌ آن‌ها را در تایم فریم‌های مختلف استفاده کنید بلکه در بازار‌های متفاوت نیز کارایی دارند. برای مثال در بازار فارکس و پلتفرم متاتریدر4 برای تحلیل قدرت قیمت نفت از آن استفاده می‌شود.

برخی از اندیکاتور‌های مومنتوم رایج شامل RSI، MACD و ADX هستند که ممکن است در کنار هم یا جداگانه استفاده شوند.

اندیکاتور‌ Volatility

این اندیکاتور به شما می‌گوید قیمت یک دارایی نسبت به میانگین قیمتی خود، چقدر بالا یا پایین حرکت می‌کند. محبوب‌ترین اندیکاتورهای نوسان که در فارکس، بورس و کریپتو استفاده می‌شوند شامل Bollinger Band، ATR و Keltner Channel هستند.

اندیکاتور Volume

همانطور که از نام آن پیداست در این اندیکاتورها شما متوجه خواهید شد در یک تایم فریم مشخص، یک دارایی چقدر معامله شده است. در این دسته، اندیکاتور OBV یکی از نمونه‌های رایج است که در انواع بازار‌ها به کار می‌رود. البته اندیکاتور‌های Volume RSI و Chaikin Volume نیز می‌توانند به ما کمک کنند.

اندیکاتور Support و Resistance

اندیکاتورهای تکنیکال حمایت و مقاومت نیز این سطوح را برای ما مشخص می‌کنند. روش محاسبه این اندیکاتور چیست؟ چگونه آن‌ها این سطوح را تشخیص می‌دهند؟

در واقع این اندیکاتورها قیمت کف یک دارایی را که در طول زمان چندین بار با آن برخورد داشته است را برای حمایت و قیمت سقف که مانع افزایش قیمت شده است را به عنوان مقاومت در نظر می گیرند. زمانی که قیمت خارج از یکی از سطوح حرکت کند می‌گوییم قیمت Breakout کرده است.

نتیجه گیری

در تعریف اندیکاتور فقط به بازارهای مالی اشاره ندارد، بلکه اندیکاتورها در اقتصاد نیز کاربردهای فراوانی دارند. اما اندیکاتورهای معاملاتی معمولا در کنار تحلیل تکنیکال به کار می‌روند.

اندیکاتور را می‌توان در کنار انواع سبک‌های معاملاتی استفاده نمود. در واقع آن‌ها معمولا مکمل یکدیگر هستند. اندیکاتور به ما کمک می‌کنند درک بهتری از نحوه حرکت قیمت و داده‌های مخفی بازار به دست بیاوریم.

اما سوال اصلی این است مهم‌ترین معایب اندیکاتور چیست؟ به خاطر داشته باشید اندیکاتور‌ها ریسک معاملات را حذف نمی‌کنند. حتی داده‌هایی که ارائه می‌دهند نیز به معنای تضمین یک معامله موفق نخواهد بود و شما باید سایر عوامل تحلیل تکنیکال را در نظر بگیرید.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

اندیکاتور MVRV چیست و ‌چطور قیمت بیت‌کوین را پیش‌بینی می‌کند؟

اندیکاتور MVRV با تقسیم ارزش بازار بر ارزش واقعی محاسبه می‌شود. در ارزش واقعی، قیمت‌های بیت‌کوین به‌جای قیمت فعلی مانند ارزش بازار، در زمان آخرین جابجایی گرفته می‌شوند. ارتباط بین ارزش بازار و ارزش واقعی معیاری است که برای تجزیه و تحلیل چرخه‌های بلندمدت استفاده می‌شود و مشخص می‌کند که بازار چقدر از حجم معاملات ارزهای دیجیتال سود می‌برد. این معیار در نشانگر MVRV استفاده می‌شود. امروزه، مجله بیت‌کوین به معیارهای زنجیره‌ای بیت کوین (BTC)، به‌ویژه ارزش بازار در ارزش واقعی (MVRV) توجه ویژ‌ه‌ای دارد تا آن را با چرخه‌های قبلی بازار مقایسه کند.

MVRV و تغییرات آن هر دو از این احتمال حمایت می‌کنند که بیت‌کوین به رشد خود ادامه می‌دهد و به بالاترین سطح تاریخ خود می‌رسد. از آن‌جایی که ارزش بازار تا ارزش واقعی (MVRV) از لحاظ تاریخی یکی از دقیق‌ترین شاخص‌های زنجیره‌ای برای تخمین بالا و پایین بازار بیت‌کوین بوده است، در این مقاله قصد داریم به تفسیر و کاربرد MVRV بپردازیم.

MVRV چیست و‌ چگونه به وجود آمد؟

نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی که بیش‌تر به‌عنوان شاخص MVRV شناخته می‌شود، رابطه بین ارزش بازار یک دارایی رمزنگاری و ارزش تحقق یافته آن است. این رابطه برای کمک به شناسایی قیمت‌های بالا و پایین بازار و‌ارائه اطلاعات ارزشمند در مورد رفتار بازار استفاده می‌شود. MVRV (نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی) نسبتی از سرمایه بازار یک دارایی به سرمایه واقعی آن است. با مقایسه این دو معیار، از MVRV می‌توان برای دریافت اطلاعاتی درباره قیمت دارایی‌ها و ارزیابی سودآوری بازار استفاده کرد. انحرافات شدید بین ارزش بازار و ارزش تحقق یافته را می‌توان برای شناسایی سطوح بالا و پایین بازار استفاده کرد؛ زیرا به ترتیب دوره‌های سود و زیان غیر واقعی سرمایه گذار را منعکس می‌کنند.

شاخص MVRV

اندیکاتور MVRV در پایه خود مقایسه‌ای از ارزش بازار – ارزش فعلی عرضه (ارزش بازار دارایی) – و سقف تحقق یافته – مبنای بهای تمام شده عرضه (ارزش ذخیره شده در دارایی)- است. یک راه برای درک شاخص MVRV این است که آن را به‌عنوان یک مقایسه رفتاری بین معامله‌گران و دارندگان دارایی‌های دیجیتال در نظر بگیرید. با فرض اینکه تغییرات ناگهانی قیمت عمدتاً ناشی از سفته بازی باشد، ارزش بازار نشان دهنده دیدگاه معامله‌گران است. از سوی دیگر، ارزش تحقق یافته، ارزش‌گذاری

بازار را از دیدگاه دارندگان دارایی‌ها نشان می‌دهد، قیمت‌ها را در زمان ورود منعکس می‌کند و تحت تاثیر نوسانات ناگهانی قیمت قرار نمی‌گیرد.نرخ MVRV توسط مراد محمودوف و دیوید پوئل در مورد اختراع کلاه واقعی توسط نیک کارتر و آنتوان لو کالوز از تیم Coinmetrics ایجاد شد. Realized Cap یک رویکرد جایگزین برای ارزش بازار به‌عنوان معیاری برای ارزیابی شبکه است. به جای استفاده از آخرین قیمت معامله شده و ضرب در سکه‌های درحال گردش، Realized Cap ارزش پرداخت شده برای تمام سکه‌های موجود را با جمع کردن ارزش بازار سکه‌ها در آخرین زمان حرکت آن‌ها در بلاک‌چین تقریب می‌زند. MVRV صرفاً نسبتی است که این دو را با هم مقایسه می‌کند، یعنی شاخص MVRV برابر است با ارزش بازار تقسیم بر سرمایه یا ارزش واقعی. این شاخص برای درک زمانی که قیمت معامله شده در مبادلات و همچنین برای تشخیص بالا و پایین بازار بسیار مفید است.

کاربرد MVRV چیست؟

MVRV و استفاده از آن به‌عنوان یک ابزار تحلیلی اساساً مطالعه رفتار کل سرمایه‌گذاران با حرکت قیمت از مبنای هزینه آن‌ها است و می‌توان آن را به‌عنوان یک مدل سبک بازگشت میانگین در نظر گرفت، که در آن سقف تحقق یافته یا مبنای هزینه کل بازار به عنوان میانگین عمل کرده و اندیکاتور MVRV انحرافات از این میانگین را اندازه گیری می‌کند. MVRV یک شاخص عالی از بالا و پایین است که عمدتاً برای بیت کوین استفاده می‌شود. نقطه اوج در MVRV نشان می‌دهد که بازار در بالاترین نرخ خود قرار دارد، در حالیکه نقاط پایین در فواصل انباشت رخ می‌دهند.

MVRV مخفف عبارت Market Value to Realized Value است و به عنوان راهی برای تشخیص اینکه آیا قیمت بیت‌کوین در هر لحظه از زمان که ممکن است کمتر یا بیش از حد ارزش گذاری شود، استفاده می‌شود. اندیکاتور MVRV الگوهای رشد نسبتاً سالمی را برای بیت کوین نشان می‌دهد که با فواصل کوتاهی از انباشتگی همراه است. هنگامی که به تفاوت بین ارزش بازار بیت‌کوین و ارزش واقعی نگاه می‌کنیم، متوجه می‌شویم افراط اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ در نتایج در بالا یا پایین‌ترین چرخه‌های بازار بیت‌کوین رخ داده است.

نرخ MVRV

MVRV چگونه محاسبه می شود؟

MVRV مفهوم جدید از ارزش تحقق یافته پیشرفتی در زمینه نوظهور تحلیل زنجیره‌ای است که در 2 اکتبر 2018، توسط دیوید پوئل و مراد محمودوف با معرفی نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی (MVRV) ارائه شد. نسبت MVRV با تقسیم ارزش کل بازار بیت‌کوین (MV) بر ارزش تحقق‌یافته آن (RV) محاسبه می‌شود. بنابراین، این معیار نشان‌دهنده میزانی است که در آن ارزش‌گذاری فعلی بازار بیت‌کوین بیش از حد (مقادیر > 1) یا در واقع با تخفیف (مقادیر <1) در مقایسه با پایه هزینه جمع‌آوری شده دارندگان افزایش می‌یابد.

محاسبه نسبت MVRV

به‌طور‌کلی دو ورودی داده برای این اندیکاتور وجود دارد که اولین مورد ارزش بازار است. ارزش بازار برابر است با قیمت‌کوین، ضرب در تعداد سکه در گردش؛ که بسیار شبیه به محاسبه ارزش بازار در بازارهای سنتی است که در آن قیمت یک سهم را در تعداد سهام ضرب می‌کنیم. ارزش واقعی نیز مبنای هزینه تمام بیت‌کوین‌های موجود در بازار است. اما مبنای هزینه به چه معناست؟ مبنای هزینه به قیمت تمام بیت‌کوین‌ها اشاره دارد که می‌توانیم آن را با تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها در بلاک‌چین محاسبه کنیم. محاسبه اصلی برای اندیکاتور MVRV از نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی به دست می‌آید.

چرا اندیکاتور MVRV برای پیش‌بینی قیمت بیت‌کوین مهم است؟

نسبت MVRV معیاری برای سنجش ارزش بازار بیت‌کوین نسبت به ارزش واقعی آن محسوب می‌شود که نشان دهنده تفاوت بین قیمت فعلی ارز دیجیتال و میانگین قیمتی بیت‌کوین است. MVRV شاخص مفیدی است زیرا می‌تواند نشان دهد که چه زمانی ارزش بازار فعلی افزایش و یا کاهش می‌یابد. زمانی که MVRV در نقطه بالایی قرار دارد، ممکن است قیمت بیت‌کوین درحال افزایش باشد. اما وقتی MVRV پایین باشد، می تواند نشان دهد که قیمت بیت‌کوین به پایین‌ترین حد خود نزدیک شده است.

MVRV برای دانستن اینکه آیا قیمت فعلی منصفانه است یا خیر، مفید است. اگر ارزش بسیار بالا باشد، به این معنی است که قیمت بیت‌کوین ممکن است بیش از حد ارزش‌گذاری شود و بنابراین سرمایه گذاران تمایل به فشار فروش دارند. از سوی دیگر، اگر ارزش اندیکاتورMVRV پایین باشد، ممکن است نشان دهد که قیمت بیت‌کوین کم‌تر از ارزش اصلی آن است، که می‌تواند منجر به فشار خرید در بازار شود.

بررسی شاخص MVRV

جمع بندی

همان‌طور که می‌دانید یکی از مزایای بلاک‌چین باز این است که برای تجزیه‌و‌تحلیل روی زنجیره باز می‌شود و به معامله‌گران و تحلیلگران داده‌های بسیار بیش‌تری برای کار با آن‌ها می‌دهد. بسیاری از شاخص‌های زنجیره‌ای از لحاظ تاریخی برای تخمین شرایط عرضه و تقاضا برای دارایی‌های کریپتو و به‌خصوص بیت‌کوین مفید بوده‌اند. یکی از این شاخص‌ها که در این مقاله نیز به آن اشاره کردیم، نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی یا MVRV است. این اندیکاتور برای یافتن نقاط ورود و خروج برای معامله گران میان مدت و سرمایه‌گذاران بلند مدت و همچنین ارائه اطلاعات ارزشمند در رابطه با تشخیص نقاط بالا و‌ پایین بازار برای خرید کوین‌های مختلف، بسیار مناسب است.

آشنایی با 8 مورد از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند

بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند

اندیکاتورهای تشخیص روند توسط معامله‌گران برای به‌دست‌آوردن بینشی در‌باره‌ عرضه و تقاضای اوراق بهادار و روانشناسی بازار استفاده می‌شوند. این شاخص‌ها با هم، اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل می‌دهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، سرنخ‌هایی برای ادامه حرکت قیمت ارائه می‌دهند. اندیکاتورها را می‌توان جهت تولید سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار داد، البته نیازی به استفاده از همه‌ اندیکاتور‌ها نیست، بلکه تعدادی را می‌توان انتخاب کرد که برای تصمیم‌گیری بهتر در معاملات مفید هستند. برخی از آن‌ها تاریخچه قیمت را در نظر می‌گیرند، برخی دیگر حجم معاملات را مورد بررسی قرار می‌دهند و برخی دیگر شاخص‌های حرکت هستند. این اندیکاتور‌ها اغلب به‌صورت پشت‌سرهم یا ترکیبی با یک‌دیگر استفاده می‌شوند.

در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اندیکاتورهای تشخیص روند بپردازیم و هفت شاخص برتر را معرفی کنیم.

معرفی بهترین اندیکارتورهای تشخیص روند

ابزار معامله برای معامله‌گران و تحلیلگران تکنیکال، شامل ابزارهای نموداری است که سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ایجاد می‌کنند و یا روندها یا الگوهای موجود در بازار را نشان می‌دهند. جهت تشخیص روند، روش‌های مختلفی وجود دارد که یکی از این روش‌ها، اندیکاتورهای تشخیص روند در تحلیل تکنیکال هستند. از مهم‌ترین چالش‌هایی که اکثر معامله‌گران تازه‌کار حوزه‌ فارکس با آن مواجه می‌شوند، اندیکاتور تشخیص روند در فارکس است. در بازار‌های مالی، قیمت به سمت خاصی در حال حرکت است. به این سمت و جهت خاص، روند یا Trend گفته می‌شود. روند می‌تواند در سه حالت UpTrend یا صعودی، DownTrend یا نزولی و Sideway یا خنثی قرار بگیرد. به‌طورکلی، دو نوع اساسی از اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:

1.پوشش‌ها (Overlays): اندیکاتور‌های فنی که از همان مقیاس قیمت‌ها استفاده کرده و دامنه یکسانی با آن‌ها دارند. به عنوان مثال می‌توان به میانگین‌های متحرک و Bollinger Bands اشاره کرد.

2.نوسانگراها(Oscillator): به جای قرارگرفتن در نمودار قیمت، اندیکاتورهای تشخیص روند که بین حداقل و حداکثر در نوسان هستند، بالا یا پایین نمودار قیمت قرار می‌گیرند. به‌عنوان‌مثال می‌توان به اسیلاتور‌های MACD یا RSI اشاره کرد.

اندیکاتور‌های حجم/حجم در تعادل

معامله‌گران معمولا هنگام تجزیه و تحلیل یک اوراق بهادار و دارایی از چندین شاخص فنی مختلف، پشت سر هم استفاده می‌کنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معامله‌گران باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند که برای آن‌ها بهتر است و سپس با نحوه کار آن‌ها آشنا شوند. شاخص‌های فنی هم‌چنین می‌توانند با توجه به ماهیت کمی آن‌ها در سیستم‌های معاملاتی خودکار گنجانده شوند. در این بخش به معرفی هفت مورد اندیکاتور تشخیص روند بازار می‌پردازیم.

1. اندیکاتور‌های حجم/حجم در تعادل (On-Balance Volume):

از اندیکاتور تشخیص روند حجم در تعادل (OBV) برای اندازه‌گیری جریان مثبت و منفی حجم در اوراق بهادار در طول زمان استفاده می‌شود.

افزایش حجم نسبت به میزان حجم روزی است که قیمت افزایش یافته است. حجم پایین نیز به حجم روزی گفته می‌شود که قیمت کاهش می‌یابد. حجم هر روز بر اساس افزایش یا کاهش قیمت، از شاخص افزوده یا کاسته می‌شود. وقتی OBV در حال افزایش است، نشان می‌دهد که خریداران مایلند وارد عمل شوند و قیمت را بالاتر ببرند. وقتی OBV در حال کاهش است، حجم فروش از حجم خرید پیشی می‌گیرد که نشان‌دهنده قیمت‌های پایین‌تر است. به‌این‌ترتیب، مانند یک ابزار تایید روند عمل می‌کند.

اگر قیمت و OBV در حال افزایش باشد، به ادامه روند کمک می‌کند. این امر زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور تشخیص روند و قیمت در جهت‌های مختلف در حرکت باشند. اگر قیمت در حال افزایش اما OBV در حال کاهش باشد، می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که این روند توسط خریدارانی قوی، حمایت نمی‌شود و به زودی می‌تواند به صورت معکوس عمل کند.

2. میانگین متحرک (Moving Average):

میانگین متحرک، ابزاری برای تجزیه‌ و تحلیل تکنیکال و پرکاربرد‌ترین اندیکاتور موجود است که در بازه‌ای زمانی مشخص، از طریق خط میانگین، امکان تعیین و مشخص‌کردن قیمت وجود دارد. میانگین متحرک، به دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA دسته‌بندی می‌شود که هریک از آن‌ها قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بوده و تنها تفاوتی که دارند، حساسیت نسبت به تغییرات قیمت است.

این اندیکاتور، میانگین قیمت‌ها را به‌ عنوان داده مورد استفاده قرار داده و آن را به شکل یک خط، بر روی نمودار نشان می‌دهد. اندیکاتور میانگین متحرک در بازه‌های زمانی مشخصی مانند ۱۰ روزه، ۲۰ دقیقه‌ و ۳۰ هفته‌ در نظر گرفته می‌شوند. در حالت بلندمدت نیز میانگین‌های متحرک ۲۰۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۵۰ روزه هستند. میانگین متحرک را می‌توان در استراتژی‌های زیادی استفاده کرد اما مهم‌ترین استفاده آن در تشخیص روند است. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران، این اندیکاتور را بهترین اندیکاتور تشخیص روند معرفی می‌کنند.

3. میانگین جهت شاخص (Average Directional Index):

شاخص جهت‌دار متوسط ​​(ADX) یکی از اندیکاتورهای تشخیص روند قدرت است که برای اندازه‌گیری حرکت و قدرت یک روند استفاده می‌شود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد، بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است، روند دارای قدرت جهت‌گیری زیادی است. وقتی اندیکاتور ADX زیر ۲۰ باشد، روند ضعیف یا غیر‌روندی در نظر گرفته می‌شود. ADX خط اصلی بر روی شاخص و معمولا سیاه‌رنگ است. دو خط دیگر نیز به نماد DI+ و DI- وجود دارند که اغلب به ترتیب به رنگ قرمز و سبز هستند. هر سه خط با هم فعالیت می‌کنند تا جهت روند و هم‌چنین حرکت آن را نشان دهند.

ADX بالای ۲۰ و DI+ بالای DI-: اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ روند صعودی است.

ADX بالای ۲۰ و DI- بالاتر از DI+: روند نزولی است.

ADX زیر ۲۰ نیز، یک روند ضعیف است.

اندیکاتور میانگین متحرک

4. باند بولینگر (Bollinger Band) :

یکی دیگر از اندیکاتورهای تشخیص روند، باند بولینگر است که توسط مجموعه‌ای از خطوط روند طراحی شده و دو انحراف استاندارد مثبت و منفی را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ارائه می‌دهد. نوسان‌هایی که در سهم به وجود می‌آید را می‌توان به وسیله‌ این اندیکاتور به‌خوبی نشان داد. اغلب در میانگین متحرک در دوره‌ زمانی ۲۰ روزه در نمودارهای معاملاتی از اندیکاتور باند بولینگر استفاده می‌شود. زمانی‌که Aroon-up از Aroon-down عبور کند، اولین نشانه تغییر روند احتمالی نمایان می‌شود و اگر Aroon-up به عدد ۱۰۰ برسد و Aroon-down به صفر برسد، روند صعودی است و بر‌عکس. اگر Aroon-down از Aroon-up عبور و به ۱۰۰ نزدیک بماند، روند نزولی است.

5. اندیکاتور واگرایی همگرایی (MACD) :

شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) به معامله‌گران کمک می‌کند تا جهت روند و هم‌چنین حرکت آن روند را بررسی کنند. زمانی‌که MACD بالای صفر باشد، قیمت در یک فاز صعودی قرار دارد و اگر MACD زیر صفر باشد، وارد فاز نزولی شده است. این اندیکاتور تشخیص روند از دو خط تشکیل شده است:

خط MACD و یک خط سیگنال که حرکت کندی دارد. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، نشان می‌دهد که قیمت در حال کاهش است و هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور می‌کند، قیمت در حال افزایش خواهد بود. نگاه‌کردن به این که نشانگر در کدام سمت صفر قرار دارد، به تعیین سیگنال‌هایی که باید دنبال شوند، کمک شایانی می‌کند. به‌عنوان‌مثال، اگر نشانگر بالای صفر است، MACD از بالای خط سیگنال برای خرید عبور می‌کند و اگر MACD زیر صفر باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال یک معامله کوتاه احتمالی را ارائه می‌دهد.

6. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index):

شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده دارد. این اندیکاتور، یکی دیکر از اندیکاتورهای تشخیص روندی است که بین صفر تا ۱۰۰ حرکت و افزایش قیمت اخیر در مقابل ضرر اخیر قیمت را ترسیم می‌کند. بنابراین سطوح RSI به اندازه‌گیری حرکت و قدرت روند کمک می‌کنند. اساسی‌ترین استفاده از RSI به عنوان شاخص خرید و فروش بیش‌ازحد است. وقتی RSI به بالای ۷۰ برسد، دارایی بیش از حد خرید در نظر گرفته می‌شود و ممکن است کاهش یابد. زمانی که RSI زیر ۳۰ باشد، دارایی بیش از حد فروخته می‌شود و می‌تواند افزایش یابد.

به‌همین‌منظور، برخی از معامله‌گران منتظر می‌مانند تا اندیکاتور به بالای ۷۰ برسد و سپس پیش از فروش به پایین نزول کند، یا به زیر ۳۰ برسد و سپس پیش از خرید دوباره به بالاتر از سطح برسد. واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. زمانی که اندیکاتور در جهتی متفاوت از قیمت حرکت می‌کند، نشان می‌دهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی می‌تواند معکوس شود. سومین کاربرد RSI، پشتیبانی و مقاومت است. در طول روندهای صعودی، سهام اغلب بالای سطح ۳۰ باقی می‌ماند و اغلب به ۷۰ یا بالاتر می‌رسد. هنگامی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، RSI معمولا کم‌تر از ۷۰ باقی می‌ماند و اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد.

7. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)

آخرین مورد از اندیکاتورهای تشخیص روند نوسانگر تصادفی است که شاخصی برای اندازه‌گیری قیمت فعلی، نسبت به محدوده قیمت در چند دوره است. این اندیکاتور بین صفر تا ۱۰۰ ترسیم شده و به این صورت است که وقتی روند صعودی است، قیمت باید به بالاترین حد خود برسد. در یک روند نزولی نیز قیمت به پایین‌‌ترین حد تمایل دارد. استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین می‌رود، زیرا به ندرت پیش می‌آید که قیمت به صورت مداوم به اوج‌ برسد، استوکاستیک را نزدیک ۱۰۰ یا پایین‌ترین حد مستمر و یا نزدیک به صفر، نگه دارد. بنابراین، استوکاستیک اغلب به عنوان یک شاخص خرید و فروش بیش‌ازحد استفاده می‌شود. ارزش‌های بالای ۸۰ خرید بیش از حد در نظر گرفته شده و درحالی‌که سطوح زیر ۲۰ باشد، فروش بیش‌ازحد در نظر گرفته می‌شود. هنگام استفاده از سطوح خرید و فروش بیش‌ازحد، روند کلی قیمت باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی زمانی که اندیکاتور به زیر ۲۰ می‌رسد و دوباره بالا می‌رود، سیگنال احتمالی است.

اندیکاتور نوسانگر تصادفی

کدام شاخص فنی می‌تواند شرایط خرید بیش‌ازحد یا فروش بیش‌از حد را به بهترین شکل نشان دهد؟

8. شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از محبوب‌ترین اندیکاتور‌های تشخیص روند است که برای شناسایی سهام بیش‌از‌حد خرید یا فروش بیش‌از‌حد به کار برده می‌شود. RSI بین 0 تا 100 محدود شده است و عدد بالای 70 نشان‌دهنده فروش بیش‌ازحد و عدد کم‌تر از ۳۰ نشان‌دهنده خرید بیش‌ازحد است.

اندیکاتور تشخیص روند شارپ، چه چیزی را نشان میدهد؟

اندیکاتور تشخیص روند شارپ برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک نسبت بازگشت سرمایه در مقایسه با ریسک آن استفاده می‌شود. این نسبت، میانگین بازدهی است که به ازای هر واحد نوسان یا ریسک کل به دست می‌آید.

نتیجهگیری

هدف هر معامله‌گر کوتاه‌مدت، تعیین جهت حرکت یک دارایی معین و تلاش برای کسب سود از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر برای این هدف خاص، توسعه یافته‌ و روش‌ها و ابزار زیادی برای تشخیص روند در یک تحلیل تکنیکال وجود دارند. مهم‌ترین این روش‌ها و ابزارها، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که اطلاعاتی راجع‌به قیمت و حجم بازار را با توابع ریاضی ادغام کرده و سپس در جهت تحلیل بازار، مورد استفاده قرار می‌دهند. از اندیکاتورها می‌توان برای توسعه استراتژی‌های جدید نیز استفاده کرد. در این مقاله ما سعی کردیم تا هر آن‌چه نیاز است راجع‌به اندیکاتورهای تشخیص روند و فرآیند کاری آن‌ها بدانید را جمع‌آوری کرده و به‌طور کامل و جامع شرح دهیم.

تحلیل تکنیکال چیست؟ چطور روند آینده قیمت ارزهای دیجیتال را پیش بینی کنیم؟

تحلیل تکنیکال چیست؟ چطور روند آینده قیمت ارزهای دیجیتال را پیش بینی کنیم؟

تحلیل تکنیکال مهم‌ترین بخش از ترید و معامله ارزهای دیجتال است و آشنایی با آن برای هر تریدری الزامی است. دیگر دوران استفاده از سیگنال دیگر تریدرها به پایان رسیده و تمامی افراد چه تازه‌کار و چه باسابقه باید خود با تحلیل تکنیکال آشنا باشند. حال ما امروز قصد داریم به سوال بسیار مهم «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست» پاسخ بدهیم. با ما در بلاگ توکن باز همراه باشید.

آنچه در این مقاله می‌خوانید:

  • تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
  • آشنایی با تاریخچه تحلیل تکنیکال
  • تحلیل تکنیکال چطور کار می‌کند؟
  • چطور از اندیکاتورها استفاده کنیم؟
  • سیگنال خرید و فروش با استفاده از تحلیل تکنیکال
  • مزایا و معایب تحلیل تکنیکال چیست؟
  • تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis، نوعی تحلیل است که هدف آن پیش‌بینی رفتار بازار بر اساس داده‌های قبلی و حجم معاملات است. TA در تمامی بازارها و ارزها استفاده شده و جزء جدایی‌ناپذیر تجارت و ترید ارزهای دیجیتال است.

برخلاف تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال به‌شدت بر عملکرد تاریخ یک دارایی متمرکز است. بنابراین از آن به‌عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت دارایی و داده‌های حجمی استفاده می‌شود. همچنین تریدرها از آن در راستای شناسایی روند و فرصت‌های معاملاتی مطلوب استفاده می‌کنند.

تحلیلگر تکنیکال کیست؟

افرادی که به این تحلیل تسلط دارند و با آن کار می‌کنند را با اسامی همچون چارتیست، تحلیلگر بازار یا تحلیل‎گر نموداری می شناسند که در پیشتر همه اینها معانی یکسانی داشتند.

فرد تحلیل‌گر اندیکاتور پیش بینی روند چیست؟ قطع به یقین خصوصیتی منحصر به فرد دارد:

  1. تسلط و یقین کامل به نمودار قیمت
  2. عدم توجه به خبرها و شایعه های موجود و اعتقاد بر تاثیر گذاری در قیمت
  3. بررسی احوال و روند گذشته نمودار
  4. شناسایی بهترین زمان ورود و خروج
  5. صبر و حوصله در پیش بینی‌ها و تحقق آن ها

تاریخچه تحلیل تکنیکال

ابتدا تحلیل تکنیکال در قرن هفدهم در آمستردام و قرن هجدهم در ژاپن متولد شد. با این حال تحلیل تکنیکال مدرن از سوی چارلز داو بنیان‌گذاری شد. داو تشخیص داد که دارایی‌ها و بازارهای مالی در روندهایی حرکت می‌کنند و این روندها قابل تقسیم‌بندی و بررسی هستند. فعالیت او منجر به تولد نظریه‌ی داو شد.

در مراحل اولیه، رویکرد ابتدایی تحلیل تکنیکال مبتنی بر محاسبات دستی بود و با پیشرفت تکنولوژی، ابزارهای مختلف تحلیل متولد شدند.

تحلیل تکنیکال چگونه کار می‌کند؟

همانطور که اشاره کردیم، تحلیل تکنیکال اساسا بررسی روند پیشین یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی اتفاقی نبوده و در طول زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل خواهد شد.

در هسته‌ی تحلیل تکنیکال، شاهد تجزیه و تحلیل میزان عرضه و تقاضای بازار هستیم. میزان عرضه و تقاضا خود نشان‌دهنده‌ی احساسات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی بازتابی از فعالیت فروشندگان وخریداران است. فعالیت این دو دسته نیز ارتباط تنگاتنگی با احساسات معامله‌گران و سرمایه‌گذاران (ترس و طمع) دارد.

شایان‌ذکر است بدانید تحلیل تکنیکال در بازارهایی با نقدینگی و حجم معاملات بالا موثق‌تر و قابل اعتمادتر است. بازارهای با حجم بالا کم‌تر مستعد دست‌کاری قیمت و تاثیرات خارجی غیرعادی هستند.

اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟

اندیکاتور تحلیل تکنیکال چیست؟

به منظور بررسی قیمت‌ها و یافتن فرصت‌های مطلوب، معامله‌گران از ابزارهایی به نام اندیکاتور استفاده می‌کنند. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به معامله‌گران کمک کرده تا روندهای موجود را شناسایی کرده و اطلاعات مناسبی در مورد روند بازار کسب کنند.

اندیکاتورها نیز قابل خطا بوده و در همین راستا برترین تریدرها از چند اندیکاتور استفاده کرده تا درصد خطای خود را کاهش بدهند.

معرفی مشهورترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال

به‌طور معمول، سرمایه‌گذاران از اندیکاتورها و شاخص‌های مختلف استفاده کرده تا بر اساس نمودارها و پرایس اکشن‌ها، روند یک رمز ارز را تعیین کنند.

میانگین متحرک ساده (SMA)

در این میان یکی از برترین و پرکاربردترین اندیکاتورها میانگین متحرک ساده (SMA)است. همانطور که از نام آن پیداست، SMA بر اساس میانگین قیمت‌ بسته شدن کندل یک دارایی در یک تایم فریم مشخص است.

میانگین متحرک نمایی (EMA) نیز یک نسخه‌ی اصلاح شده از SMA است که قیمت کندل‌ها را بیش‌تر از EMA وزن می‌کند.

شاخص RSI

یکی دیگر از اندیکاتورهای رایج، شاخص قدرت نسبی (RSI) است. این اندیکاتور به‌عنوان یکی از برترین اندیکاتورهای نوسان‌گر بازار شناخته می‌شود. برخلاف میانگین‌ متحرک ساده که تغییرات قیمت را در طول زمان بررسی می‌کند، نوسان‌گرها از فرمول‌های ریاضی استفاده کرده و از محدوده‌ای برای اعلام نتیجه‌ی خود بهره می‌گیرند. درخصوص اندیکاتور RSI این محدوده از 0 تا 100 است.

اندیکاتور Bollinger Bands (BB)

یکی دیگر از نوسان‌گرهای بازار، اندیکاتور Bollinger Bands (BB) است. این اندیکاتور از دو نوار جانبی تشکیل شده که در اطراف یک خط میانگین متحرک جریان دارند. از این اندیکاتور برای شناسایی شرایط بازار، فرصت‌های خرید و فروش و اندازه‌گیری نوسانات بازار استفاده می‌شود.

اندیکاتور MACD

برخی اندیکاتورها برای تولید داده‌های خود به دیگر اندیکاتورها متکی هستند. به‌عنوان مثال یکی از این اندیکاتورها، شاخص واگرایی هم‌گرایی میانگین متحرک (MACD) است. در این اندیکاتور دو EMA از یکدیگر کسر شده و بدین صورت خط MACD تولید می‌گردد. سپس از خط اول برای تولید EMA دیگر استفاده شده که منجر به ایجاد خط دوم (خط سیگنال) می‌شود.

همچنین هیستوگرام MACD نیز بر اساس تفاوت بین این دو خط محاسبه می‌شود.

اندیکاتور Stochastic RSI

یکی دیگر از اندیکاتورهای مبتنی بر دیگر اندیکاتورها، Stochastic RSI است. این اندیکاتور با اعمال یک فرمول ریاضی دیگر بر اندیکاتور RSI معمولی محاسبه می‌شود.

سیگنال‌ با استفاده از تحلیل تکنیکال

اندیکاتورها فواید زیادی داشته و یکی از این فواید، پیش‌بینی نقاط ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) است. این سیگنال‌ها زمانی ایجاد می‌شوند که رویدادهای خاصی در نمودار یک اندیکاتور دیده شوند. مثلا زمانی که RSI در سطح 70 یا بالاتر قرار دارد، بازار در وضعیت خرید بیش‌ازحد بوده که به‌معنای سیگنال خرید است.

از سوی دیگر زمانی که RSI در سطح 30 یا کم‌تر باشد، بازار در شرایط فروش بیش‌ازحد قرار داشته که به‌عنوان سیگنالی برای فروش تلقی می‌شود.

همانطور که پیش‌تر اشاره کردیم، سیگنال‌های ارائه شده با تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نبوده و درصد خطای بالایی دارند. این امر در بازار ارزهای دیجیتال (به‌دلیل حجم معاملات و نقدینگی پایین‌) بیش‌تر از دیگر بازارها دیده می‌شود.

نقاط ضعف تحلیل تکنیکال

اگرچه تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی داشته و از محبوبیت زیادی برخوردار است، اما بی‌عیب نبوده و برخی از آن به‌عنوان «پیش‌گویی خودشکوفایی» یاد می‌کنند.

منتقدان باور دارند که درصورت استفاده‌ی تعداد زیادی از تریدرها از اندیکاتورهای یکسان همچون خطوط حمایت یا مقاومت، شانس کارکرد آنها کاهش می‌یابد.

از سوی دیگر بسیاری از حامیان تحلیل تکنیکال مدعی هستند که هر تریدری روش خاص خود را برای تجزیه و تحلیل نمودارها داشته و استراتژی افراد یکسان نیست.

تحلیل تکنیکال Vs تحلیل فاندامنتال؛ کدام تحلیل بهتر است؟

تحلیل تکنیکال بر مبنای حجم معاملات و داده‌های قبلی یک قیمت استوار است. برخلاف این تحلیل، تحلیل فاندامنتال یک استراتژی تحقیقات گسترده‌ی مبتنی بر عوامل کیفی است.

حلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست

تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و تحلیل فاندامنتال برای تعیین پتانسیل و ارزش یک دارایی استفاده می‌شود

تحلیل فاندامنتال بر طیف مختلفی از معیارها ازجمله مدیریت، رقابت در بازار، شهرت مدیران و پروژه، نرخ رشد، سلامت شرکت و مدیران و … استوار است.

بنابراین می‌توانیم این‌گونه درنظر بگیریم که تحلیل تکنیکال عمدتا به‌عنوان ابزاری برای پیش‌بینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده شده و تحلیل فاندامنتال برای تعیین پتانسیل و ارزش یک دارایی برای سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. معمولا معامله‌گران کوتاه‌مدت از تحلیل تکنیکال و معامله‌گران بلندمدت از تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کنند.

یکی از مزایای قابل توجه تکنیکال تکنیکال، اتکای آن بر داده‌های کمی است. بدین ترتیب، چارچوبی برای بررسی عینی تاریخچه‌ی قیمت فراهم می‌شود. متاسفانه علی‌رغم استفاده از داده‌های کمی، تحلیل تکنیکال تا حدودی مبتنی بر سوگیری و ذهنیت شخصی است.

تحلیل تکنیکال رایگان

ما در بلاگ توکن باز روزانه به تحلیل تکنیکال رایگان رمز ارزهای ترند بازار می‌پردازیم. شما عزیزان می‌توانید با مراجعه به دسته‌بندی «تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال» از تحلیل‌های ما استفاده کرده تا از روند و وضعیت رمز ارزهای مختلف مطلع شوید.

سخن پایانی

ما در این مقاله به بررسی تحلیل تکنیکال و آشنایی کامل با آن پرداختیم. نظر شما همراهان توکن باز نسبت به این تحلیل و اندیکاتورهای آن چیست؟ شما چه تجربه‌ای از اندیکاتورها دارید؟ لطفا نظرات و تجربه‌های خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید. ممنون از اینکه تا پایان مطلب «تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست» همراه ما بودید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.