بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و تمام چیزهایی که باید درباره آن بدانید
سرمایهگذاری و کسب درآمد یک مسیر پر از چالش، موفقیت و شکست است. بنابراین اگر اهل تجارت هستید، باید خودتان را برای قدم گذاشتن در این مسیر آماده کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری باید به همان اندازه که به دانش تجارت نیاز دارید، جسارت ریسکپذیری هم داشته باشید. اما مرز موفقیت و شکست در مبحث ریسکپذیری بسیار باریک است و نتیجه نهایی با تصمیمگیریهای کوچک رقم میخورد. بنابراین مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یک هنر است. هنری که شما را به سمت سودهای آنی هدایت میکند و تا حد ممکن از ضرر دور نگه میدارد. در این مطلب از مجله لندو انواع ریسکهای سرمایهگذاری قصد داریم که از ترفندهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری صحبت کنیم تا هدفمندتر بتوانید سودتان را افزایش دهید.
آشنایی با انواع ریسک در سرمایهگذاری
طبق آنچه گفتیم، ریسک بخش جدانشدنی از سرمایهگذاری پربازده است. تفاوت یک سرمایهگذار حرفهای با یک معاملهگر ناآشنا به بازار سرمایه، در پذیرش و نحوه مدیریت ریسک در سرمایه گذاری مشخص میشود. حرفهایها با کمک ابزارها و ترفندهای به موقع، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و آن را به سود تبدیل میکنند. برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر بتوانید خطرهای یک معامله را مدیریت کنید، پیش از هر چیز باید با انواع ریسکهای مرسوم در سرمایه گذاری در بورس و دیگر بازارهای مالی سرمایهگذاری آشنا شوید. به همین منظور، در ادامه به سراغ معرفی ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک رفتهایم.
ریسک سیستماتیک چیست؟
در بازارهای مالی به ریسکهایی سیستماتیک میگویند که نتیجه آن در کل نظام اقتصادی تأثیرگذار است. بنابراین در بازاری مثل بورس، همه سهامهای موجود مشمول ریسک سیستماتیک میشوند. به زبان سادهتر زمانی که با تورم، رکود اقتصادی در کشور، کم و زیاد شدن میزان بهره، اتفاقات غیرمنتظرهای مثل جنگ و… روبهرو هستیم، این اتفاقات روی کل نظام اقتصادی تأثیر دارند، بنابراین به آنها ریسکهای سیستماتیک میگویند. پس وقتی بحران اقتصادی بهوجود میآید با یک خطر سیستماتیک روبهرو هستیم و دیگر باید با نگاهی کلی آن مدیریت کنیم.
ریسک غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسک غیر سیستماتیک، همانطور که از نامش پیداست، دیگر روی کل سیستم اقتصادی مؤثر نیست. این ریسکها مختص به یک شرکت یا سهام یک واحد صنعتی است. بنابراین فراگیر نیست و در مقیاس کوچکتر باید بررسی شود. گاهی به دلیل وضعیت بازار ممکن است سهام یک شرکت خاص افت کند و به قیمت پایینی برسد. در واقع وضعیت بازار فقط روی این سهام مؤثر بوده است و ربطی به سهام دیگر واحدها ندارد. مثلاً تغییر قیمت مواد اولیه کارخانههای تولید یا تغییر نرخ هزینه واردات یک کالای پرمصرف، نمونههایی از ریسکهای غیر سیستماتیک هستند.کسی که بازار را خوب بشناسد و از رشد دوباره سهام خاطر جمع باشد، در چنین مواقعی میتواند با بررسی درست موقعیت و با شناسایی بهترین زمان معامله در بورس به سراغ خرید سهام شرکت مورد نظر برود تا در روزهای آتی یک سود کلان بهدست آورد.
منظور از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
اصولاً سرمایهگذاری با ریسک همراه است و با موفقیت و شکست تعریف میشود. بنابراین کسی که اهل سرمایهگذاری باشد، خوب میداند که برای رسیدن به سودی بیشتر از رقبا باید بیشتر هم ریسک کند. در واقع در صورت عدم پذیرش ریسک، باید به سودهای ثابت بسنده کند و تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت کند که حداقل سود ممکن را دارد. بنابراین ریسک در سرمایهگذاری به این معنی است که سرمایهگذار بپذیرد، با یک خرید و فروش ممکن است به سود کلان برسد، اما در عین حال احتمال شکست هم وجود دارد. وقتی صحبت از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری میشود، منظورمان هدایت این ریسکها به سمت موفقیت و کاهش احتمال شکست است.
در نگاه کلیتر مدیریت ریسک در سرمایهگذاری در سه مرحله شناسایی ریسک، میزان تأثیر و برنامهریزی استراتژیک خلاصه میشود. برای این کار باید پیش از هر اقدامی ریسکهای پرسود و در عین حال قابل کنترل را بشناسیم و میزان ضرر احتمالی آن را بسنجیم. بعد از شناسایی و انتخاب بهترین موقعیتهای قابل کنترل، باید اهمیت هر ریسک را هم بررسی کنیم . حالا لازم است که هر کدام از پیشنهادهای ریسکی را با توجه به احتمال موفقیت درجهبندی کنیم. در مرحله آخر باید به سراغ یک برنامه استراتژیک برویم تا بتوانیم میزان ریسک و در نتیجه احتمال شکست را کم کنیم. در واقع هرچه بهتر بتوانیم موقعیت را مدیریت کنیم و خیالمان از میزان بازدهی راحتتر باشد، پرجرئتتر میتوانیم به سراغ خرید و فروشهای پرسودی برویم که هر سرمایهگذاری خطر نزدیک شدن به آن را به جان نمیخرد.
استراتژیهای کلی برای انواع ریسکهای سرمایهگذاری مدیریت ریسک
یکی از مهمترین مراحل مدیریت ریسک سرمایه گذاری در فرابورس ، بورس یا دیگر تجارتها، تعیین استراتژی است. در این مرحله بعد از ارزیابی کامل شرایط، به ترفندهایی نیاز داریم که بتوانیم میزان زیان را در معامله کمتر و آنها را به سمت سود هدایت کنیم. معاملهگرهای حرفهای، استراتژی خود را بر اساس چند اصول کلی طراحی میکنند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
پذیرش ریسک سیستماتیک
بسیاری از مواقع ریسک به صورت سیستماتیک است. یعنی در خرید و فروش انواع بازارهای مالی تأثیر میگذارد. در واقع به دلیل رکود اقتصادی ناشی از یک اتفاق در کل کشور یا جهان، همه سرمایهگذاریهای مختلف مثل سهام، اوراق بهادار و… با ریسک در معاملات روبهرو هستند. در چنین مواقعی برای تمرکز بهتر و انواع ریسکهای سرمایهگذاری برنامهریزی هدفمندتر، یک معاملهگر حرفهای باید شرایط را بپذیرد و خود را برای عواقب ریسک تجارت آماده کند. این آمادگی دید افراد را بیشتر میکند تا تصمیمهای کاربردیتر بگیرند.
امنیت بیشتر با انتقال ضررهای احتمالی
یکی از نکاتی که برای تنظیم استراتژی در مدیریت ریسک سرمایهگذاری باید در نظر بگیریم، اقداماتی است که با انجام آنها میتوان بخشی از عواقب ریسک را به دیگران واگذار کرد. در واقع گاهی با بستن یک قرارداد شما بخشی از ریسک را به مجموعه دیگری انتقال میدهید؛ در نتیجه در صورت شکست، ضرر کمتری متحمل میشوید. بهعنوان مثال گاهی استفاده از انواع وام یا بیمه میتواند تاحدی در ضرر جبران و مدیریت ریسک به ما کمک کند.
کم کردن ضررهای احتمالی
هر روشی که بتواند زیان را به حداقل برساند، یک ترفند استراتژیک محسوب میشود. اهمیت استراتژی کاهش ضرر، تنها در سرمایهگذاریهای کلان یا خرید و فروش سهام خودش را نشان نمیدهد؛ بلکه در سرمایهگذاریهای کوچک زندگی هم نقش مؤثری دارد. حتی دریافت وام هم نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع شما ممکن است برای خرید یک ملک، کالای مورد نیازتان یا حتی طلا، بودجه کمی داشته باشید. اگر بخواهید منتظر جمع شدن پولتان بمانید، بدون شک با توجه به تورم موجود در بازار، ضرر بزرگی پرداخت خواهید کرد. چون قیمت آن ملک، کالا یا هر گرم طلا بعد از گذشت مدت زمانی بالا میرود و باید همان کالای قبلی را با قیمتی جدید و گرانتر بخرید. درحالیکه با دریافت به موقع وام، میتوانید در زمان مناسب خرید کنید و پول اضافه پرداخت نکنید.
در مقیاس کوچکتر میتوان وامهای مخصوص خرید کالا را مثال زد. در واقع اگر برای خرید یک کالا به دنبال دریافت وام هستید، اما باید زمان زیادی را صرف پیدا کردن ضامن و فراهم کردن چک ضمانت صرف کنید تا بتوانید این وام را بگیرید، در چنین حالتی احتمال ضرر در خرید کالا بالاست. چون ممکن است به دلیل وقفه افتاده بین زمان درخواست تا زمان دریافت وام، قیمت کالای مورد نظر افزایش پیدا کند و مجبور شوید هزینه بیشتری را پرداخت کنید. برای جلوگیری از چنین ضررهایی شما به یک وام با سفته بدون ضامن و چک نیاز دارید تا در زمان کوتاهی، پیش از افزایش قیمت کالا بتوانید آن را دریافت کنید. بنابراین با انتخاب یک وام مناسب میتوانید مدیریت ریسک در سرمایه گذاری کوچکی مثل خرید کالا را هم به خوبی عهدهدار شوید.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
با توجه به نگاه کلی که باید در استراتژی داشته باشیم، میخواهیم به سراغ چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی مهمی مثل سهام برویم و از روشهای اصلی برای کنترل ریسک در بورس بگوییم. برای همین پیش از هرچیز به سراغ محاسبه حد ضرر میرویم تا بتوانیم یک خط قرمز برای معاملات سهام ایجاد کنیم. با کمک این حد میتوانید ریسک خرید و فروش سهام را کنترل کنید. در واقع اگر قیمت سهام از عدد حد ضرر هم کمتر شود، برای کاهش ریسک باید زودتر به فکر فروش آن باشید.
کار دیگری که لازم است انجام دهید، ایجاد چند سبد سرمایهگذاری است. این سبدهای سرمایهگذاری باید تا حد ممکن ریسک غیر سیستماتیک کمی داشته و از سهام چند صنعت مختلف تشکیل شده باشند. حتی لازم است که به سراغ صندوقهای درآمد ثابت یا سرمایهگذاریهای مرتبط با طلا هم بروید تا پشتوانهای برای کنترل ضررهای احتمالی ناشی از خرید و فروش دیگر سهامها در بورس داشته باشید. در واقع داشتن سبدهای متنوع باعث ایجاد تعادل میشود. یعنی ممکن است که یک سهام دچار افت ارزش شود، اما بالا رفتن قیمت سهام دیگر، این زیان را جبران میکند. همچنین سرمایهگذاری در صندوقهای بدون ریسک و درآمد ثابت، با یک سود همیشگی همراه است. این سود پشتوانه خوبی برای جبران ضررهای ناشی از ریسکپذیری محسوب میشود.
بهعنوان توصیه آخر برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، پیشنهاد میکنیم زمانی به سراغ خرید و فروش در بورس بروید که این بازار رونق بالایی دارد و سهامها رشد صعودی پیدا کردهاند. در دورههایی که بورس روند صعودی دارد، بیشتر سهامها سودآوری بالایی دارند و کنترل ریسک معاملات به دلیل کاهش احتمال زیان بسیار راحتتر است.
بیشتر بدانید تا حرفهایتر باشید
دنیای تجارت هر روز شما را با چالش جدیدی روبهرو میکند تا به سراغ روشهای تازه سودآوری بروید و تنها به روشهای قبلی در کسب درآمد بسنده نکنید. برای رقابت در بازارهای کلان مالی و قدرت بیشتر در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، باید تا حد ممکن در مورد ابزارهای تجارت اطلاعات بهروزی داشته باشید. یادتان باشد که هرچه بیشتر بدانید، قدرت بالایی در کنترل ریسک خواهید داشت، سود بیشتری بهدست میآروید و در نتیجه مثل یک معاملهگر حرفهای رفتار میکنید. مجله لندو میتواند در مورد انواع بازارهای مالی و روشهای سرمایهگذاری اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار دهد تا با دانش بیشتر وارد دنیای تجارت شوید. لندو یک سامانه مالی است که با وارد شدن به صفحه خرید قسطی میتوان برای تهیه انواع کالا و خدمات به صورت آنلاین از آن وام دریافت کرد. این وام بدون چک و ضامن و تنها با ارائه سفته داده میشود و سقف آن ۲۰ میلیون تومان است.
سوالات متداول
۱ـ مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
توانایی کنترل ریسک و کاهش زیان، یک معامله را به سمت موفقیت هدایت میکند و از درصد شکست آن کم میکند. به مجموعه مراحلی که برای رسیدن به این هدف برنامهریزی میشود، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری گفته میشود.
۲ـ تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک در چیست؟
ریسک سیستماتیک ناشی از یک اتفاق در سطح گسترده کشور یا جهان است که تمام سرمایهگذاران یک بازار مالی با آن روبهرو میشوند. اما ریسک غیر سیستماتیک مختص یک سهام و صنعت خاص است. بنابراین ناشی از یک بحران کلی در نظام اقتصادی نیست.
۳ـ حد ضرر چه تأثیری در مدیریت ریسک دارد؟
حد ضرر خط قرمز معاملات را مشخص میکند. به این صورت که اگر قیمت یک سهام از عدد حد ضرر کمتر شد، معاملهگر باید برای فروش آن اقدام کند.
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
آموزش| ریسک به معنای احتمال عدم موفقیت است ریسکپذیری پذیرفتن این واقعیت است که ما در این لحظه از فرصتهایی چشمپوشی میکنیم تا در آینده فرصتهای بیشتری داشته باشیم و در حقیقیت خطر و فرصت را در کنار هم میبینیم.
آموزش| ریسک به معنای احتمال عدم موفقیت است ریسکپذیری پذیرفتن این واقعیت است که ما در این لحظه از فرصتهایی چشمپوشی میکنیم تا در آینده فرصتهای بیشتری داشته باشیم و در حقیقیت خطر و فرصت را در کنار هم میبینیم. وقتی صحبت از پول و سرمایهگذاری به میان میآید تاثیر ریسک پذیری بیشتر دیده میشود. از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتر و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد. در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود. اصل ثابتی در سرمایهگذاریوجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از انواع ریسکهای سرمایهگذاری ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند. ریسک گریزی را میتوان اینطور بیان کرد که سرمایهگذاران طرحهای مخاطرهآمیز را نمیپذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد. سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم کرد: افراد ریسکگریز: این افراد استراتژی محافظهکارانه دارند. یک شخص ریسک گریز ترجیح میدهد که بازده مطمئن به دست آورد و در حالتی که درصد احتمال بالای موفقیت مطرح باشد شرکت خواهد کرد. افراد ریسکپذیر: این افراد استراتژی جسورانه دارند و شخص در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و تمایل دارد شانس خود را بیازماید. افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد.شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند.
انواع ریسک در بازار:
ریسکهای واقعی یا خالص: این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی هستند که بهطور روزمره ممکن است با آنها درگیر شویم. مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و … . این مسائل عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموما قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
ریسک سیستماتیک: این نوع ریسک مربوط به کل بازار بوده و سرمایهگذار نقشی در کنترل آن ندارد و غیرقابل حذف است. این ریسک تنها به انواع ریسکهای سرمایهگذاری یک شرکت و یا یک صنعت خاص محدود نبوده و کل بازار را دربرمیگیرد. این نوع ریسک غیرقابل پیشبینی و اجتنابناپذیر است. مواردی نظیر سیاستهای اقتصادی، نرخ تورم، شرایط سیاسی بر سود سهام و ارزش سرمایه تاثیرگذار است و سرمایهگذار دخالتی در آنها ندارد.
ریسک غیرسیستماتیک: این نوع ریسک مرتبط با یک سهم یا یک صنعت خاص است، این ریسک قابل حذف بوده و میتوان آن را کاهش داد. مثلا زمانی که یک شرکت در اثر اشتباه در تصمیمگیریهای کلان و مدیریت ضعیف با چالش مواجه میشود و ارزش سهام آن پایین میآید، سرمایهگذار میتواند با بررسی وضعیت شرکت از خرید سهام چنین شرکتی اجتناب کند.
ریسک نرخ سود: فرض کنید دو گزینه برای سرمایهگذاری دارید. خرید سهام با سود مورد انتظار ۳۰ درصد و خرید اوراق مشارکت با سود ثابت ۲۰ درصد. کسی که ریسک پذیری بالاتری داشته باشد خرید سهام را ترجیح خواهد داد. اما اگر بانک تصمیم بگیرد که نرخ سود را به ۳۰ درصد برساند در این حالت فردی که اوراق مشارکت خریداری کرده است بدون تحمل ریسک به این سود دست یافته است. این ریسک مربوط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث دگرگونی ارزش یک سرمایهگذاری شود، این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
ریسک نقدشوندگی: یکی از ویژگیهای دارایی خوب آن است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، خریداری برای آن انواع ریسکهای سرمایهگذاری سهام پیدا نمیشود، در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرقدر خرید و فروش یک دارایی سریعتر انجام شود ریسک نقدشوندگی کمتر میشود.
ریسک نرخ ارز: اگر شرکتی که سهام آن را خریداری کردهاید، عمده مواد مصرفی خود را از خارج از کشور تهیه میکند، زمانی که قیمت ارز افزایش پیدا میکند باید بهای بیشتری برای تهیه مواد اولیه بپردازد در نتیجه هزینههای شرکت زیاد میشود و به تبع آن ارزش سهام شرکت پایین میآید.
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار انواع ریسکهای سرمایهگذاری است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید انواع ریسکهای سرمایهگذاری دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
انواع ریسک های سرمایهگذاری بازار
ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید و فروش سهام با آن مواجه میشود انواع مختلف دارد، که در یک طبقهبندی کلی، به دو دسته تقسیم میشود:
به گزارش صدای بورس ، ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید و فروش سهام با آن مواجه میشود انواع مختلف دارد، که در یک طبقهبندی کلی، به دو دسته تقسیم میشود:
1- ریسک قابل اجتناب (غیر سیستماتیک)
2- ریسک غیرقابل اجتناب (سیستماتیک)
1- ریسک قابل اجتناب (غیر سیستماتیک):
همان طور که از اسمش پیداست، با دقت و بررسی در فرصت سرمایهگذاری پیش رو میتوانیم این نوع ریسک را برای سرمایه خود به حداقل برسانیم و سرمایه خود را جای مطمئنتری قرار دهیم. برای مثال فرض کنید شما سهام شرکتی را خریداری کردهاید که مدیریت آن ضعیف است، سهامداران آن شرکت درست عمل نمیکنند، شرکت در رقابت با سایر رقبا موفقیت چندانی به دست نیاورده است، محصولاتش قدیمی شده است، مشتریانش به تدریج کم میشوند و.
به نظر میرسد میتوانیم پیش از خرید سهام در مورد بسیاری از موارد فوق آگاه شویم و در دام چنین ریسکی نیفتیم.
2- ریسک غیر قابل اجتناب (سیستماتیک):
کنترل چنین ریسکهایی به طور کلی از اختیار سرمایهگذار خارج است، هرچند تا اندازهای قابل پیشبینی هستند. به عنوان مثال: تغییر نرخ تورم، افزایش یا کاهش نرخ ارز، جریانهای سیاسی، تصمیمات دولت، و. که این موارد به شیوه مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد شرکتها و میزان درآمد و سودآوری آنها تاثیر گذار است و طبیعتا ارزش سهام آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
مهمترین راهکار برای کاهش دادن ریسک غیرقابل اجتناب توجه به ضربالمثل: همه تخم مرغها را در یک سبد قرار ندهید، میباشد. با متنوعسازی درست و حسابشده سبد سرمایهگذاری میتوان از ریسک غیر قابل اجتناب نیز تا حد قابل توجهی اجتناب کرد.
بخش دوم: ریسک نرخ سود
فرض کنید دو گزینه سرمایهگذاری پیش روی شماست:
خرید اوراق مشارکت با نرخ سود ۲۰ درصد
خرید سهام با بازده مورد انتظار ۳۰ درصد
گزینه اول، سرمایهگذاری کاملا بدون ریسک با سود پایینتر و گزینه دوم سرمایهگذاری دارای ریسک همراه با انتظار برای تحقق سود بالاتر میباشد. اگر شما فرد ریسکپذیری باشید، به سراغ گزینه دوم خواهید رفت، زیرا انتظار دارید بازده بیشتری نصیبتان شود.
در این بین بانک مرکزی تصمیمات جدیدی انواع ریسکهای سرمایهگذاری اتخاذ میکند و نرخ سود اوراق مشارکت از ۲۰ به ۳۰ درصد افزایش مییابد! حال فرد دیگری با خرید اوراق مشارکت بدون متحمل شدن حتی کوچکترین ریسکی بازدهی را به دست خواهد آورد که شما با قبول ریسک نسبتا زیادی انتظار دارید (!) محقق شود.
در این حالت شما در واقع با ریسک جدیدی مواجه خواهید شد، که "ریسک نرخ سود" نامیده میشود.
بخش سوم: ریسک تورم
فرض کنید نرخ تورم سالیانه ۱۵ درصد است و شما سهامی را خریداری کردهاید که انتظار دارید در پایان سال حداقل ۴۰ درصد بازدهی داشته باشد. با توجه به این میزان نرخ تورم، بازدهی ۴۰ درصدی، مطلوبیت دارد، چون حداقل ۲۵ درصد بیشتر از نرخ تورم است.
حال اگر به هر دلیلی، نرخ تورم سالیانه از ۱۵ درصد به ۳۰ درصد افزایش یابد، طبیعتا ممکن است دیگر بازدهی ۴۰ درصدی، آن هم برای یک سرمایهگذاری با ریسک مثل خرید سهام، مطلوب نباشد. چون حتی به فرض تحقق ۴۰ درصد بازدهی مورد انتظار، قیمتها آنقدر افزایش یافته است که دیگر این میزان بازدهی، آن هم برای یک سرمایهگذاری دارای ریسک جذاب نیست.به ریسک ناشی از افزایش نرخ تورم، ریسک تورم گفته میشود.
انواع ریسک
بخش چهارم: ریسک مالی
فرض کنید شما سهام شرکتی را خریداری کردهاید که مبلغ زیادی وام از بانک دریافت کرده است و باید اصل و سود وام دریافتی را در یک دوره مشخص بازگرداند. این بدان معناست که با تعهدات زیادی مواجه خواهد بود.
از آنجایی که خرید سهام یک شرکت به معنای این است که شما مالک بخشی از آن شرکت شدهاید، در نتیجه نسبت به زمانی که سهام یک شرکت غیر مقروض را خریداری کرده باشید، در ریسک بالاتری قرار خواهید داشت.
ریسک مالی گونهای از ریسک است، که در اثر افزایش بدهی در شرکت، به سهامداران تحمیل میشود.
بخش پنجم: ریسک نقدشوندگی
همان طور که میدانید، یکی از ویژگیهای مهم یک دارایی خوب این است که به سرعت به پول نقد تبدیل شود.
فرض کنید در گذشته، سهام شرکتی را به امید کسب منفعت خریداری کردهاید اما در حال حاضر به پول نقد نیاز دارید. در این زمان به علت عملکرد نا مناسب شرکت، برای این سهام در بازار سرمایه خریداری _که به سرعت آن را بخرد_ وجود ندارد. در این صورت شما با ریسکی به نام ریسک نقد شوندگی مواجه خواهید شد.
البته به دلیل ویژگی ذاتی بازار سرمایه و اوراقی از جمله سهام، شما در اغلب اوقات میتوانید با قیمت اندکی پایینتر سهام خود را بفروشید ولی ممکن است این موضوع مطلوب شما نباشد. میتوان گفت ریسک نقد شوندگی در بازار سرمایه از بسیاری از شیوههای سرمایهگذاری پایینتر است.
مفهوم ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک چیست؟
منظور از ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک چیست؟ چه تفاوتی با هم دارند؟ در این مقاله از شرکت کارگزاری سرمایه و دانش انواع ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک را به شما معرفی کرده ایم.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک از اصطلاحات رایج در بازار سرمایهگذاری هستند و افرادی که در این بازار مشغول به فعالیتاند لازم است تا با تکنیکهای مختلف و اصطلاحات مرسوم این بازار مانند انواع ریسک آشنا شوند. هر میزان سرمایهگذار به مباحث تخصصی بازار مالی تسلط داشته باشد به همان اندازه در تصمیمگیریهای خود موفق عمل خواهد کرد. در این بخش، با دو ریسک مرسوم در بازار سهام آشنا خواهید شد.
ریسک سیستماتیک، به نوعی ریسک گفته میشود که سرمایهگذار نمیتواند آن را کنترل یا حذف کند. به همین خاطر آن را ریسک غیرقابل حذف نیز مینامند. این ریسک یکی از مباحثی است که همیشه در بازار بورس وجود داشته و برخی از سرمایهگذاران از آن با لفظ ریسک بازار نیز یاد میکنند. در مقابل، ریسک غیرسیستماتیک قابل کنترل و حذف است. به همین خاطر آن را ریسک شدنی و ریسک مشخص نیز مینامند. در ادامه همراه ما باشید تا با این اصطلاحات مهم بازار سهام به صورت تخصصی آشنا شوید.
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
آشنایی با ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک باعث آمادگی کامل شرکتهای حاضر در بازار سهام و همین طور سرمایهگذاران در مواجه با پیشآمدهای مختلف خواهد شد. درواقع، در بازارهای مالی شاهد انواع ریسک هستیم که برخی از آنها، آسیب رسان بوده و برخی دیگر قابل کنترل هستند.
هرچقدر با ریسکهای موجود بیشتر آشنا شوید، بهتر میتوانید آنها را کنترل یا رفع کنید. بنابراین یادگیری این دو ریسک در رفع بسیاری از موانع مالی کارآمد خواهد بود. ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک نیز از مهمترین ریسکهای حاکم بر بازار مالی هستند که آشنایی با آنها ضرورت دارد.
ریسک سیستماتیک چیست؟
ریسک سیستماتیک مربوط به تمام بازار است نه یک شرکت یا سهام به خصوص و بر کل بازار سهام تأثیر میگذارد. ضمن اینکه، سرمایهگذاران یا شرکتهای بورسی در شکلگیری این ریسک یا حذف آن نقشی ندارند و این سیاستهای کلان یک کشور است که باعث بروز این ریسک یا رفع آن میشود.
برای تشخیص اینکه سهام شما چقدر در برابر ریسک سیستماتیک آسیبپذیر است بایستی به بتای آن توجه کنید. به این ترتیب، اگر مقدار بتای سهام بالاتر انواع ریسکهای سرمایهگذاری از ۱ بود یعنی ریسک سیستماتیک آن زیاد است و اگر پایینتر از ۱ بود به معنای ریسک سیستماتیک کمتر است. بنابراین اگر قصد یک سرمایهگذاری با حداقل ریسک را دارید باید سهامهایی را انتخاب کنید که بتای آنها زیر ۱ باشد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک
از عوامل تأثیرگذار در ریسک سیستماتیک میتوان به تحریم، جنگ یا خطر وقوع آن، تورم و نوسانات ارز و. اشاره کرد. همه این عوامل باعث رکود بازار سرمایهگذاری شده و بر کل بازار تأثیر میگذارند. جالب است بدانید حتی صحبتهای سیاستمداران نیز باعث شکلگیری ریسک سیستماتیک شده و بر ارزش سهام شرکتهای حاضر در بورس تأثیر میگذارد و سهامداران یا شرکتهای بازار نقشی در کنترل یا حذف آن ندارند.
بنابراین در بازار مالی کشورهایی که تنش سیاسی و اقتصادی کمتری دارند شاهد یک بازار قدرتمند سرمایهگذاری هستیم و حتی بسیاری از کشورهای جهان به این بازارهای باثبات ورود کرده و مایل به سرمایهگذاری در آنجا هستند. در نتیجه این ریسک در شکست بازار یا موفقیت آن نقش بسزایی دارد.
نمونه ریسک سیستماتیک
یکی از ریسکهای سیستماتیک رایج جدال و جنگ لفظی بین دو رئیس جمهور است. برای مثال، زمانی که رئیس جمهور ایران با مقامات امریکایی وارد جنگ لفظی و تهدیدی میشود، شاهد رکود بازار و افت ارزش سهامهای مختلف هستیم. بسیاری از سرمایهگذاران در چنین مواقعی به سرعت سهام خود را به فروش گذاشته و از بازار سهام به بازار طلا، ماشین و مسکن ورود میکنند که خود این کار نیز پیامدهای منفی در پی خواهد داشت.
مفهوم ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک مختص صنایع و سهام شرکتهای بازار است و تنها بر خود شرکت یا سهم تأثیر میگذارد. در واقع، این نوع ریسک به عملکرد و سیاستگذاری شرکت بستگی داشته و با اعمال راهکارهایی قابل کنترل و مدیریت است. ضمن اینکه، اگر سرمایهگذار در پرتفوی خود تنوع ایجاد کند آسیبهای این مدل ریسکهایی ناچیز و قابل چشمپوشی خواهد شد.
عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک
از انواع ریسکهای سرمایهگذاری عوامل تأثیرگذار در ریسک غیرسیستماتیک میتوان به اتخاذ یک تصمیم اشتباه از سوی مدیریت یا اعضای هیئت مدیره که منجر به اعتصاب کارکنان شرکت میشود یا حتی تصمیمات اشتباه خود سرمایهگذاران اشاره کرد. همچنین به روز نبودن شرکت نیز باعث فروش نرفتن خدمات و محصولات آنها شده و این عدم فروش و کسب سرمایه باعث ریسک غیرسیستماتیک میشود که این ریسک انواع ریسکهای سرمایهگذاری همان طور که اشاره شد قابل کنترل و جبران است.
شرکتهای بازار مالی برای کنترل این ریسک و حذف آن باید خدمات خود را به روزرسانی کرده و تصمیمات مهم و حتی جزئی را بعد از مشورت با افراد کاردان و مشاوران تخصصی لحاظ کنند. هر تصمیم عجولانهای ممکن است باعث ضررهای مالی بزرگ شده که این شرایط باعث خروج بسیاری از سرمایهگذاران نیز خواهد شد. در مقابل، سرمایهگذار نیز برای کنترل این وضعیت باید در پرتفوی خود یک تنوع سهامی لحاظ کند. به این معنا که همه سرمایه خود را در یک شرکت به خصوص سرمایهگذاری نکند و آن را در چند صنعت و شرکت مختلف بورسی به گردش درآورد. با این کار، آسیبهای ریسک غیرسیستماتیک به حداقل میرسد.
نمونه ریسک غیرسیستماتیک
زمانی که مدیر شرکت یک راهبرد و برنامه اشتباهی را در پیش میگیرد باعث افت درآمد و عملکرد شرکت شده و در نهایت، سایر رقبا از این شرکت سبقت میگیرند و باعث منفی شدن سهام آن میشوند. برای نمونه برخی از شرکتهای فعال در بازار سهام، پرداخت دستمزد کارکنان خود را مرتب به تعویق میاندازند که این شیوه حسابرسی منجر به اعتراض و اعتصاب کارکنان شده و در صورت تکرار شاهد افت ارزش سهام آن شرکت و ریسک غیرسیستماتیک خواهیم بود.
تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
مهمترین تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک مربوط به کنترل آن و میزان خسارتهای وارد شده است. ریسک غیرسیستماتیک، از طریق روشهایی مانند ایجاد سبد سرمایهگذاری و تنوع در آن، قابل کنترل است اما ریسک سیستماتیک از طریق این روش کنترل نمیشود و تنها راهکار کاهش آسیبهای آن، مشارکت در اوراق سهام و دیگر بازارهای سرمایهگذاری است.
ضمن اینکه، ضررهای مالی که توسط ریسک سیستماتیک وارد میشود سنگین بوده و حتی ممکن است تا سالهای طولانی ادامه داشته باشد؛ درصورتی که ریسک غیرسیستماتیک با تغییر روش و راهکار به آسانی قابل جبران است و ظرف مدت کوتاهتری می توان آن را حل کرد.
دیدگاه شما