ارزش ذاتی چیست؟ روش محاسبه ارزش ذاتی سهم
برای فعالیت در بازار سرمایه و خرید و فروش سهام در این بازار باید به یک سری ملاکها و معیارها مجهز باشید. در این بازار تحلیلگران همیشه به دنبال کشف فرصتها و ابزارهایی هستند که به راحتی بتوانند بهترین زمان خرید و فروش سهام را بیابند تا به کسب سود حداکثری دست پیدا کنند.
در این فرآیند تحلیلگران بنیادی اول از هر چیزی به دنبال این هستند که ارزش ذاتی سهم چیست و چه تفاوتهایی با قیمت بازار دارد! در گام بعدی بر اساس این تفاوتها و ارزیابیهایی که انجام میدهند، برای خرید و فروش سهام در بازار اقدام میکنند. این عمل بیشتر در بازه زمانی بلندمدت کاربرد دارد و بر این اساس ایده اصلی این است که قیمت هر سهم در نهایت به سمت میانگین ارزش ذاتی آن سهم حرکت خواهد کرد.
ارزش ذاتی سهام چیست؟
(Intrinsic value) به عنوان یکی از اصلاحات رایج بورسی شناخته میشود و از آن به عنوان معیاری برای معاملات اوراق بهادار استفاده میشود. ارزش ذاتی با استفاده از عوامل دیگر و فرمولهای مربوطه قابل دستیابی است. به منظور آشنایی بیشتر با ارزش ذاتی سهام ابتدا به این توضیحات دقت نمایید: در گام اول باید تفاوت میان ارزش و قیمت سهم مشخص شود. این دو مفهوم با یکدیگر فرق داشته و برای درک این موضوع به این مثال توجه کنید: در بازار خودرو ارزش واقعی ماشین پراید برای همه مشخص است اما قیمت آن بسیار بالاست! این به این معنی است که ارزش واقعی پراید در بازار خودرو ایران نسبت به قیمت آن بسیار پایینتر است.
در بازار بورس قیمت به مبلغی گفته میشود که سهم در آن قیمت مورد معامله یا خرید و فروش قرار میگیرد. کشف این قیمت با استفاده از عوامل متعددی امکانپذیر است برخی از این عوامل نظیر میزان عرضه و تقاضا، هیجانات موجود در بازار، شرایط سیاسی کشور و … است. از طرف دیگر ارزش ذاتی سهم اهمیت و سودمندی آن سهم را نمایش میدهد و دو عاملی که روی آن بسیار تاثیرگذارند عبارتند از: عامل سودآوری و چگونگی کسب سود. کارشناسان و تحلیلگران بازار به منظور تشخیص قدرت سودآوری یک سهم از ابزارهای متنوعی استفاده میکنند تا قابلیتهای سهم مدنظر را مشخص کنند. در این میان صورتهای مالی، شرایط رشد شرکت و امور مالی مربوط به آن در روند ارزیابی قرار میگیرند و با استفاده از آنها مشخص میشود که میزان سودآوری شرکت در آینده برچه اساس خواهد بود. به یاد داشته باشید که به منظور به دست آوردن ارزش ذاتی سهم، باید جریانها و صورتهای مالی شرکت در سالهای آینده پیشبینی شود.
ارزش ذاتی سهم در اصل به فاکتوری گفته میشود که در فرآیند تحلیل بنیادی و رویکردهای فاندامنتال در نظر گرفته میشود. اگر شما به عنوان یک سرمایهگذار قصد سرمایهگذاری بلندمدت را داشته باشید این عامل (ارزش ذاتی سهام) به عنوان یکی از مهمترین عوامل فرآیند سرمایهگذاری شما به حساب خواهد آمد. در ارزیابیهایی که از بازار بورس شده است به این اصل رسیدهایم که قیمت و ارزش یک سهم لزوما با هم برابر نیستند و اصل داستان بر این اساس است که قیمت سهم در گذر زمان به سمت ارزش سهم در حال حرکت است. برای آشنایی بیشتر در خصوص ارتباط بین ارزش ذاتی سهام و سرمایهگذاری به ادامه متن توجه نمایید.
سرمایهگذارانی که در بازار بورس با استفاده از ابزار تحلیل بنیادی حرکت میکنند و به معاملات نگاه میکنند، زمانی که قیمت یک سهم از ارزش ذاتیش کمتر باشد برای خرید آن سهم اقدام میکنند در این حالت به اصطلاح ارزش بازاری سهم نسبت به ارزش ذاتی سهم کمتر بوده است. پیشبینی میشود که در آینده این سهم در بازار به سمت ارزش ذاتی خود حرکت کرده و در این پروسه سهامدار به سودی که در نظر داشته است، خواهد رسید. حال در نقطه مقابل زمانی که قیمت یک سهم نسبت به ارزش ذاتی آن بیشتر باشد، سهامداران برای فروش آن سهم اقدام خواهند کرد چرا که در بازار این امکان وجود دارد که قیمت سهم به ارزش واقعی خود برگشته و سهامداران فرصت فروش را از دست بدهند.
با این تفاسیر متوجه شدید که تفاوت قیمت و ارزش ذاتی یک سهم چگونه فرصت مناسبی را برای سهامداران ایجاد میکند که بتوانند در نقطه مناسب برای خرید و فروش سهم مدنظر اقدام کنند. اصطلاح حباب بازار نیز از همین مغایرت قیمت بوجود آمده است. زمانی را تصور کنید که قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد، در این حالت حباب مثبت بوجود میآید و سهامداران بهتر است که برای فروش سهم اقدام کنند. برعکس، اگر قیمت سهم از ارزش ذاتی آن کمتر باشد، حباب منفی شکل گرفته و بهتر است که سرمایهگذاران برای خرید این سهم اقدام کنند.
نحوه محاسبه ارزش ذاتی سهام چگونه است؟
به دست آوردن ارزش ذاتی یک سهم یک کار پیچیده و تخصصی به شمار میآید که کارشناس یا تحلیلگر با استفاده از فرمولهای متعدد به ارزش ذاتی سهم دست پیدا میکند. این نکته را در نظر داشته باشید که تحلیل بنیادی به عنوان یک فرآیند ارزیابی سهم شناخته میشود که هر شخصی توانایی پرداختن به آن را ندارد. در همین راستا شرکتها و سازمانهای مرتبط بوجود آمدهاند که با استفاده از ارزیابی و تحلیلهایی که به عمل میآورند، خدمات مشاورهای را به علاقهمندان ارائه میدهند.
مدل گوردون به عنوان یکی از روشهای محاسبه ارزش ذاتی سهم است. مدلی که ارزش ذاتی سهام را، بر مبنای سود تقسیمی پیشبینیشده با نرخ ثابت، محاسبه میکند. در نظر داشته باشید که برای استفاده از این روش باید چندین شاخص را در فرمول قرار دهید تا بتوانید به ارزش واقعی سهام یک شرکت دست یابید. فرمول مدل گوردون برای به دست آوردن ارزش ذاتی سهم به شکل زیر است:
(Intrinsic value of stock = D÷(k-g
- D : سود تقسیمی مورد انتظار هر سهم.
- K : بازه مورد انتظار سرمایهگذار.
- G : نرخ رشد مورد انتظار سود تقسیمی سهام.
نحوه محاسبه ارزش داراییهای مالی شرکت
کارشناسان و تحلیلگران به منظور به دست آوردن ارزش ذاتی هر سهم، در گام اول باید ارزش دارییهای مالی آن شرکت را محاسبه نمایند و برای این پروسه رویکردهای متنوعی وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
رویکرد ترازنامهای: در این رویکرد معمولا ارزش داراییهای شرکت چه از نوع مشهود و چه از نوع غیرمشهود، مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد. در همین راستا یکی از روشهای رایج در رویکرد ترازنامهای، بررسی و تحلیل ارزش خالص دارایی شرکت مدنظر است. در نظر داشته باشید که از NAV به عنوان یک فاکتور برای تعیین ارزشهای داراییهای یک شرکت استفاده میشود که در آن مجموع ذخیره کاهش ارزش داراییها، سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه، ارزش افزوده پرتفوی غیر بورسی، ارزش افزوده پرتفوی بورسی و حقوق صاحبان سهام بر تعداد سهام شرکت تقسیم میشوند.
رویکرد نسبی: در این روش به اصطلاح ارزش واقعی یک شرکت در مقایسه با ارزش سایر شرکتهای مشابه تعیین میشود. در این رویکرد بیشتر از نسبت P/E استفاده میشود. برای درک بیشتر در این رویکرد، دو شرکت را درنظر داشته باشید که از لحاظ نرخ رشد، ریسک و … در شرایط یکسانی باشند. در این فرآیند اگر P/E یکی از این شرکتها در مقایسه با دیگری از مقدار کمتری برخوردار باشد، به این معنی است که سهام آن شرکت زیر قیمت و کمتر از ارزش واقعی آن در بازار مورد خرید و فروش قرار میگیرد و این سهم از نظر بنیادی برای سرمایهداران جای رشد دارد و به سودآوری منجر خواهد شد. البته P/E تنها فاکتور مدنظر در این رویکرد نیست و بهتر است از سایر فاکتورها در ارزیابی شرکت استفاده شود.
رویکرد تنزیلی: از نظر کارشناسان و تحلیلگران بازار سرمایه، این روش به عنوان بهترین و دقیقترین روش برای ارزشگذاری سهام محسوب شده که با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تولیدی شرکت مورد محاسبه قرار میگیرد. همچنین در رویکرد تنزیلی، جریانهای نقد آتی شرکت با توجه به یک نرخ مشخص، تنزیل میشوند و به این ترتیب، ارزش فعلی شرکت به دست میآید.
سخن آخر
در بازار سرمایه معیارها و ابزارهای متنوعی به منظور خرید و فروش سهام در نظر گرفته میشود. سرمایهگذارانی که با استفاده از علم بنیادی به بررسی و ارزیابی بازار و وضعیت شرکتهای بورسی میپردازند، قادر هستند که با به دست آوردن ارزش ذاتی سهام یک شرکت، نسبت به خرید و فروش آن تصمیمگیری نمایند. کارشناسان فعال در حوزه سرمایهگذاری در بازار سرمایه بر این عقیدهاند که با استفاده از تعیین ارزش ذاتی سهام یک شرکت میتوان به موقعیتهای عالی برای خرید و فروش آن اقدام کرد و از این رویکرد به سودآوری بسیاری در جریان سرمایهگذاری دست پیدا کرد.
آینده بورس ایران | سبز یا قرمز ؟!
چیزی که خیلی در بازار بورس اهمیت داره. تضمین پول و سرمایه شما در بازار بورس تنها یک راه داره. شاید خیلی ها فکر کنن بازار بورس وابسته به شانسه در حالی که این این طور نیست. تنها راه نجات و رشد چند برابری پول شما در بورس آموزش بورس هست. که در وب سایت ماهان تیموری آموزش بورس رایگان و ویژه (هوش بورسی) آموزش داده شده.
نقدشوندگی سریع در بورس
با توجه به این که شما در بورس سهام خرید و فروش می کنین،.در عرض ۱ الی ۳ روز میتونین تمام پول خود و سودی که دریافت کردین رو از بورس بیرون بکشید.و این یک مزیت بسیار عالی برای این نوع سرمایه گذاریه. اما باید به این نکته دقت کرد که کسانی می تونن از این نقدشوندگی پول خوبی نصیبشون بشه که هم سهم هارو به صورت بنیادی و هم تکنیکال بررسی کرده باشن.که در این صورت بیش ترین سود رو می تونید داشته باشید. آموزش رایگان تحلیل تکنیکال و آموزش تحلیل بنیادی به صورت رایگان بورس رو هم می تونید از وب سایت ماهان تیموری بهره مند بشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی، همون طوری که از اسمش پیداست،.قراره روی بنیاد هر سهم یا به عبارت بهتر هر نماد کار کنه. فرقی نمیکنه.که شما کدوم سهم یا نماد رو در بازار سرمایه برای خرید انتخاب میکنید،.چیزی که باید بدونید اینه که هر سهمی، یک بنیاد داره.
ما برای اینکه بنیاد یک سهم رو به خوبی درک کنیم،.باید اول یه دید کلی از اصول تحلیل بنیادی به دست بیاریم. اصول تحلیل بنیادی به ما یک شمای کلی میدن.که ما قراره چه کاری در تحلیل بنیادی انجام بدیم.و چه طور میدونیم با یک دید فاندامنتال، یک سهم خوب بخریم.
اصول تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی همیشه چهار تا اصل مورد توجه میگیره. این چهار تا اصل به زبان ساده:
تحلیل وضعیت اقتصادی کشور
تحلیل صنعت
تحلیل وضعیت شرکت
بررسی برنامههای آتی و آیندهی نماد
تحلیل تکنیکال چیست؟
اولین سوالی که ما باید در حوزهی تحلیل تکنیکال بهش جواب بدیم، اینه که اصولا تحلیل تکنیکال چیه؟.ببینید، تحلیل تکنیکال تعاریف متعددی داره که من همرو براتون میگم.و دونستن اون هم بسیار واجبه. اما اگر بخوام بهتون یه تعریف ساده بگم:
"تحلیل تکنیکال، علم آنالیز و بررسی نمودارهای بورسی،.با استفاده از ابزارهای تحلیل در بازارهای مالیه.".یعنی ما در بورس، یه نمودار یا چارتی داریم که با استفاده از یک سری ابزارها و با نکاتی که توی علم تحلیل تکنیکال هست،.شروع میکنیم به تحلیل یک سهم یا کل بازار.
تعریف اول در تحلیل تکنیکال مربوط به نمودار زمان_قیمت است..در تعریف اول از تحلیل تکنیکال داریم که:."در هر نموداری که یک سوی آن زمان باشد، یک سوی آن قیمت،.میتوانیم رفتار سهم را تشخیص دهیم و بر اساس پارامترهایی که توی بازار سرمایه هست،.برای آینده سهم تحلیل داشته باشیم.
تعریف دوم چی میشه؟
تعریف دوم از تحلیل تکنیکال میگه که:."فرآیند اصلی تحلیل تکنیکال در بازار بورس،.به این صورت است که ما قیمت سهم و روند آن را در گذشته میبینیم،.آن را با روند فعلی تطبیق میدهیم و سپس برای آیندهی آن تصمیم میگیریم.".به زبان ساده بخوام براتون بگم، تحلیل تکنیکال،.یعنی بررسی گذشته و تصمیم گیری برای آینده یک سهم.
خب حالا سوال بعدی که پیش میاد اینه که."ما چطوری میتونیم تحلیل تکنیکال رو آموزش ببینیم؟.چطور میتونیم بر اساس تحلیل تکنیکال سهام بازارهای مالی رو تحلیل کنیم؟.آیا تحلیل تکنیکال، برای بازار بورس ایران سود ساز است؟ "
اصول تحلیل تکنیکال در بازار بورس
برای شناخت اصول تحلیل تکنیکال هم نیاز داریم که یه سری از تعاریف از اصول اولیه تحلیل تکنیکال رو با هم مرور کنیم..این تعاریف، تعاریف اصولیای هستند که به ما میگن،.ما چه دیدی باید از تحلیل تکنیکال داشته باشیم.
تعریف اول میگه که: "همه اطلاعات، توی قیمت یه سهم هست.".این یعنی شما اگر بتونید روی نمودار یک سهم،.قیمتشو تحلیل کنید و بقولی یک تکنیکالیست باشید،.دیگه نیاز ندارید که به سراغ روشهای دیگه برید و یا بخواید بر اساس شنیده هاتون معامله کنید.
توی اولین تعریف تحلیل تکنیکال، ما به یک نکتهی مهم میرسیم و اون اینه که:."ما توی بازارهای مالی، ما به هیچ وجه نیاز نداریم که به رانت دسترسی داشته باشیم.و یا یه سری اطلاعات پنهان رو از یک سری سیگنال فروشها دریافت کنیم. چرا؟.چون وقتی تکنیکال بلد باشیم،.همه اتفاقات روی قیمت یک سهم رو میتونیم درک کنیم و همه چیز برای ما واضح هستش.
اما بریم سراغ تعریف دوم. توی تعریف دوم تحلیل تکنیکال داریم که:."آینده شبیه به گذشته است.".بر اساس یک اصل ریاضی، تحلیل گرها معتقد برآیند که وقتی روندی برای چندین بار به شکل مشابه اتفاق میافتد،.پس میتوان این انتظار را داشت که دوباره اتفاق بیفتند.
در واقع تحلیل تکنیکال، به ما این قدرت رو میده که با نگاه به رفتارهایی که یک سهم در گذشته داشته،.برای آیندهی سهم تصمیم بگیریم. این مورد،.حتی برای کسانی که میخوان دلار و طلا هم بخرن خیلی خوبه..حداقل میتونه یک دور نما رو بهشون بده.
بازار هم درست مثل یک معادلهی ریاضی میمونه و هر کسی که شیوهی حل اصول بازار رو بدونه،.میتونه با علم تحلیل تکنیکال،.بازار رو تحلیل کنه و سودهای بسیار عالی از بازار بدست بیاره..البته یه فرقی هم وجود داره و اونم اینه که برای یادگیری تحلیل تکنیکال ما نیاز به یادگیری علم ریاضی نداریم.و نیاز به این نداریم که خیلی سواد تحصیلی بالایی داشته باشیم.
اصطلاحات و نمادهای تحلیل تکنیکال
نمودار: اولین چیزی که باید باهاش آشنا باشید،.یک نموداره. نمودار یا چارت،.مجموعه اطلاعاتیه که ما از یک سهم و یا یک نماد توی بازار،.به دست میآریم. مثلا وقتی میخایم، روی یک سهم،.مثل سیمان تهران یا سایپا، تحلیل بزنیم، باید بریم و نماد ستران (سیمان تهران).و یا خساپا (خودروسازی سایپا) رو سرچ کنیم و اون رو تحلیل کنیم.
نموداری که ما در تمام دنیا، روی اون تحلیل انجام میدیم،.نمودار قیمت _ زمان هستش. نمودار قیمت زمان،.یعنی ما یه اطلاعاتی داریم که توی اون قیمت در طول زمان نشون داده میشه..باز هم به زبان سادهتر بخام بهتون بگم. "هر وقت یک نمودار بورسی دیدید، ردیف عمودی، قیمت هست و ردیف افقی زمان".یا باز هم سادهتر ".عرض هر نمودار، قیمت هستش و طول هر نمودار، زمان."
قیمت: وقتی به ردیف عمودی یک سهم نگاه میکنیم،.میتونیم قیمتش رو ببینیم. قیمت،.در بازار بورس، یعنی قیمت هر سهم..یعنی اگر قیمت سهم خساپا، 300 تومن باشه،.یعنی شما برای خرید هر سهم خساپا باید سیصد تک تومن پول بدید.و اگر بخاید ده تا سهم خساپا بخرید باید سه هزار تومن هزینه کنید.
زمان: وقتی به ردیف افقی نگاه میکنیم، زمان رو میبینیم..زمان برای ما یک عامل تعیین کننده توی تحلیل تکنیکال هست،.به این دلیل که ما میتونیم در زمانبندی های متفاوت، بفهمیم که روند یک سهم صعودی و یا نزولی است..یا تا کجا و تا کی قرار است صعودی شود و کی قرار است روند نزولی به خودش بگیرد.
تارگت در بورس چیست؟ هدفگذاری برای قیمت سهم
هر معاملهگر باید از یک برنامه اصولی پیروی کند و هدفگذاری را بر مبنای آن انجام دهد. در واقع تارگت همان هدفگذاری قیمتی است. در بازارهای مالی نظیر بورس، افراد با استفاده از استراتژیهای خود و با تکیه بر ابزار تحلیل، هدفی را برای هر سهم تعیین میکنند. اما برای هدفگذاری ابتدا باید بفهمیم که
هر معاملهگر باید از یک برنامه اصولی پیروی کند و هدفگذاری را بر مبنای آن انجام دهد. در واقع تارگت همان هدفگذاری قیمتی است. در بازارهای مالی نظیر بورس، افراد با استفاده از استراتژیهای خود و با تکیه بر ابزار تحلیل، هدفی را برای هر سهم تعیین میکنند. اما برای هدفگذاری ابتدا باید بفهمیم که تارگت زدن چیست و تارگت به چه معناست. در ادامه بیشتر با این مفهوم آشنا خواهیم شد.
منظور از تارگت زدن در بورس چیست؟
گفتیم که تارگت به از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ معنای هدف قیمتی (Price Target) است. زمانی که تحلیلگر تخمین میزند که در آینده سهم به قیمت x برسد، این قیمت هدف آن سهم خواهد بود. بدیهی است که هدف در هر سهم با سهام دیگر متفاوت است. زمانی که تحلیلگر بورس، رفتار قیمت آینده سهم را پیشبینی میکند، در حقیقت زمان فروش سهم را تعیین میکند.
اما باید دید هدف از تعیین تارگت در بورس چیست. تحلیلگر به کمک این اهداف قیمتی، میتواند زمان دقیق خروج از معامله یا حتی ورود به معامله را مشخص کند. پس انتظار معاملهگر از قیمت آینده داراییهایی نظیر سهام، قرارداد آتی و صندوقهای قابل معامله هدف قیمتی نام دارد.
بیشتر بخوانید: بازار دو طرفه در بورس؛ سود هم از افت و هم از رشد قیمت
فراموش نکنید که اهداف قیمتی ثابت نیستند و با توجه به شرایط میتوان آنها را تغییر داد. وضعیت اقتصادی کشور و اخباری که در مورد سهام یا صنعتی خاص به گوش میرسد، میتواند بر تارگتهای تحلیلگران اثر بگذارند. نکته مهم دیگر آن است که تارگت زدن، یک تضمین صددرصدی ایجاد نمیکند. در واقع با هدفگذاری، تنها یک پیشبینی درخصوص قیمت معامله انجام میشود. البته این پیشبینی بر اساس تحلیل بنیادی یا تکنیکال صورت میگیرد و از اعتبار برخوردار است.
اما به این دلیل که معاملهگران بر اساس نظر تحلیلگرها معامله میکنند، تعیین این اهداف قیمتی میتواند اثراتی را بر قیمت سهم بگذارد. چرا که وقتی یک تحلیلگر میگوید سهام x که اکنون ۵۰۰ تومان است، در آینده به قیمت ۱۲۰۰ تومان میرسد، این امر منجر به خرید بیشتر سهامداران میشود.
تارگت حد سود و تارگت نزول قیمت چیست؟
در نظر بگیرید که فردی سهمی را در قیمت ۴۵۰ تومان خریداری کرده است. این سهامدار تحلیلهایی انجام داده و به این نتیجه رسیده است که بهتر است عدد ۸۰۰ تومان را به عنوان تارگت سهم در نظر بگیرد. این شخص میتواند تمام یا بخشی از دارایی را در این قیمت بفروشد. یعنی میتواند بخشی از سهام خود را در قیمت ۸۰۰ تومان و بخشی دیگر را در قیمت ۸۵۰ تومان بفروشد. با این مثال دیگر مشخص است که منظور از تارگت در بورس چیست. البته این مثال به تارگت حد سود مربوط است.
اما تارگت نزول قیمت نیز مبحث دیگری است که باید به آن توجه کرد. سرمایهگذاران سهمی را رصد میکنند تا در زمان مناسب آن را خریداری کند. اما این زمان مناسب چه موقع فرا میرسد؟ برای محاسبه این زمان، فرد هدف قیمتی نزولی سهم را به دست میآورد. مثلا اگر اکنون سهم موردنظرش در قیمت ۱۰۰۰ تومان معامله میشود، با تحلیلهای خود پیشبینی میکند که قیمت تا ۶۷۰ تومان کاهش پیدا خواهد کرد. به این ترتیب منتظر زمانی میشود که بتواند در این قیمت به سهم ورود کند. هدف او از انجام این کار این است که بتواند با خرید سهم در قیمت پایینتر، سود بیشتری به دست آورد.
توجه به یک نکته نیز در این بخش خالی از لطف نیست. فراموش نکنید که ممکن است افراد مختلف، تحلیلهای مختلفی را به منظور تارگت زدن در سهام مشابه داشته باشند. چرا که هر فرد استراتژی معاملاتی متفاوتی دارد. به همین دلیل نمیتوان گفت که تارگت زدن یک نسخه همگانی دارد و همه باید از آن پیروی کنند.
فواید تارگت زدن در بورس چیست؟
قطعا هدفگذاری داراییها، با فواید و مزایایی همراه است که افراد به انجام آن روی میآورند. زمانی که معاملهگر تارگت خود را مشخص میکند، این امر نشاندهنده آن است که فرد دیگر توجهی به احساسات ندارد. چرا که پیروی از برنامه و قواعد یعنی اعتماد معاملهگر به خود و تواناییهایش. به این ترتیب جایی برای شک و تردید در عمل باقی نخواهد ماند. زمانی که معاملهگر این موارد را رعایت کند، میتواند در بازار سرمایه با تمرکز بیشتری فعالیت کند. این امر منجر به موفقیتهای بیشتر و همچنین زیان کمتر در سرمایهگذاری خواهد شد. برنامهریزی در هر زمینهای عملکرد منطقیتر را به دنبال دارد.
افزون بر این مسائل، هدفگذاری به تعیین حد سود کمک میکند. به این ترتیب معاملهگر میتواند پیش از آنکه سود سهامش را از دست دهد، در نقطه تعیینشده از سهم خارج شود و به اصطلاح سیو سود انجام دهد. به علاوه زمانی که فرد سهام خاصی را بر اساس پیشبینی افت قیمت آن دنبال میکند، میتواند در نقطه مناسب خرید آن را انجام دهد. در حقیقت میتوان گفت تارگت زدن در بورس موجب دریافت سیگنالهای خرید و فروش به موقع خواهد شد.
روش تارگت زدن در بورس چیست؟
حال که دریافتیم تارگت زدن در بورس چیست و تارگت به چه معناست، زمان آن رسیده است که با نحوه انجام این کار هم آشنا شویم. تحلیلگران بنیادی و تکنیکال، هر یک به شیوههای مختلفی متوسل میشوند تا هدفگذاری قیمتی را انجام دهند.
در تحلیل بنیادی، تحلیلگران صورتهای مالی، نرخ رشد و همچنین پشتوانه شرکتهای صاحب سهام را بررسی میکنند. به این ترتیب از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ میتوانند تارگت سهم را مشخص کنند.
بیشتر بخوانید: شخصیت سرمایه گذاری خود را بشناسید!
اما در تحلیل تکنیکال، تحلیلگر روشهای متعددی را به کار میبندد. تکنیکالیستها با بررسی نمودارها، روند سهام و به کمک اندیکاتورها و سایر ابزارهای تکنیکال، هدف قیمتی را تعیین میکنند. البته تنها با بهرهگیری از این موارد نمیتوان تارگت سهم را تعیین کرد. در این میان فارغ از اینکه روش تحلیل بنیادی است یا تکنیکال، باید عوامل دیگری نیز در نظر گرفته شود.
به عنوان مثال، در الگوی پرچم، میله پرچم نشاندهنده هدف قیمت است. اما برای تعیین دقیقتر تارگت باید به حمایت و مقاومتهای سهم و همچنین تاریخچه آن بسیار دقت کرد. به طور کلی بهتر است تحلیلگر با تکیه بر دو شیوه تحلیل تکینکال و بنیادی، تارگت سهام خود را مشخص کند. به این ترتیب پیشبینی او دقیقتر از آب در میآید.
تابلوخوانی و بازارخوانی
علاوه بر تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، باید تابلوخوانی را نیز در تارگت زدن در نظر بگیرید. اما فایده این کار چیست؟ پیشتر در این خصوص صحبت کردهایم و میدانیم که تابلوخوانی اطلاعات زیادی را در مورد سهام در اختیار ما قرار میدهد. افراد مختلف، هدفگذاریهای متفاوتی انجام میدهند. چرا که آنها استراتژیهای مختلفی دارند و همه به یک اندازه ریسکپذیر نیستند. اطلاعاتی که از تابلوی سهام و شرایط بازار به دست میآید، میتواند در تعیین قیمت متناسب با استراتژی هر فرد موثر باشد. آنچه مهم است، این است که معاملهگر بتواند به استراتژی و برنامه خود عمل کند. این مسئله موجب اعتماد افراد به تحلیل و روش معاملهگری خودشان میشود.
البته زمانی که از اعتماد حرف میزنیم، مشخص است که این اعتماد در پی تحلیلهای صحیح به وجود میآید. وگرنه اگر فردی یک استراتژی غلط را به کار بندد و به آن اعتماد کند، حاصل آن چیزی جز زیان نخواهد بود.
چه عاملی موجب تفاوت در تارگتهای یک سهم میشود؟
پیشتر هم به این موضوع اشاره کردیم که دو معاملهگر مختلف، ممکن است نظرات مختلفی را در خصوص تارگت یک سهام داشته باشند. عواملی مانند میزان پذیرش ریسک و بازه زمانی موردنظر تحلیلگر میتواند در تعیین تارگت سهم اثرگذار باشد.
اگر هر دو سرمایهگذار بدانند تارگت زدن در بورس چیست و روش انجام آن چگونه است، شاید هر دو پیشبینیهای درستی انجام بدهند. اما این پیشبینیها ناشی از دید متفاوتی است که افراد دارند. پس مشخص است که اهداف میتوانند با هم متفاوت باشند. مثلا ممکن است سرمایهگذاری تحلیل خود را برای بازه ۹ ماهه انجام داده باشد. ولی فرد دیگر بازه دو ساله را در نظر داشته باشد. گفتیم که اهداف قیمتی تغییر میکنند و نمیتوان ادعا کرد که ثابت هستند. چرا که اطلاعات جدیدی در هر زمان منتشر میشود و از این رو هدف قیمت در زمانهای مختلف دستخوش تغییر خواهد شد.
این احتمال نیز وجود دارد که تارگت یک دارایی بیش از حد تخمین زده شده باشد. حتی این امکان وجود دارد که انتظارها از یک سهم به کلی غلط باشد و پس از گذشت مدتی قیمت سهم با افت شدیدی مواجه شود.
تارگت قیمتی با توجه به عرضه و تقاضا و اطلاعاتی که در مورد یک سهم وجود دارد، تعیین میشود. مجددا تاکید میکنیم که اطلاعات جدید میتواند منجر به تغییر تارگت شود. با این تفاسیر رسیدن سهم به هدف قیمتی حتما الزامی برای خروج از سهم نیست.
اثر تحلیلگران خبره بر قیمت سهام
زمانی که یک تحلیلگر مجرب، قیمت هدف را در سهامی تعیین کند، میتواند نقش موثری بر قیمت آن دارایی داشته باشد. فرض کنید سهام شرکتی در قیمت ۴۵۰ تومان خرید و فروش میشود. تحلیلگر هدف قیمت را روی عدد ۸۰۰ تومان تنظیم کرده است. اما به دلیل عملکرد نامطلوب شرکت، تارگت را به ۴۰۰ تومان کاهش میدهد. این مسئله میتواند موجب فروش بیشتر سهام و کاهش قیمت سهم تا رسیدن به تارگت ۴۰۰ تومانی شود.
در سمت دیگر، اگر همین شرکت عملکرد مناسبی داشته باشد، تحلیلگر میتواند هدف قیمتی را بر همین اساس افزایش دهد. این امر میتواند منجر به خرید بیشتر سهام شود. بنابراین استقبال سرمایهگذاران از این سهام، میتواند قیمت آن را به تارگت تعیینشده برساند.
اما از آنجا که کاهش و افزایش قیمتها همواره در حال وقوع است، نمیتوان چنین ارزیابی کرد که تا چه میزان از این افزایش و کاهش در خدمت رسیدن سهم به اهداف تعیینشده است. با توجه به آنچه گفتیم، دریافتیم که ممکن است تعیین اهداف بالاتر موجب افزایش قیمت سهام شود. از سوی از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ دیگر کاهش قیمت هدف میتواند موجب اثر منفی و کاهش قیمت سهام شود. اما نکته مهم اینجاست که شرط تاثیرگذاری فرد تحلیلگر در قیمت سهام اعتبار، مهارت و سابقه او است. اگر یک تحلیلگر ناشناخته و مبتدی اهداف قیمتی تعیین کند، مطمئنا میزان اثرگذاری او بر بازار سهام به اندازهای نیست که بخواهیم از آن صحبت کنیم.
نکات مهم
اکنون میدانیم تارگت زدن در بورس چیست، اما لازم است چند نکته کلیدی را نیز در این خصوص بیان کنیم تا دانستههایمان تکمیل شود.
- هدف از تارگت زدن، پیشبینی قیمت آینده در مورد سهم یا دارایی است.
- هدفگذاری میتواند کمتر از قیمت کنونی بازار و یا بیشتر از آن باشد. اگر هدف بالاتر از قیمت باشد گاوی و اگر پایینتر باشد خرسی خواهد بود.
- اهداف قیمتی در افراد مختلف با همدیگر متفاوت است. چرا که هر معاملهگر روشهای متفاوتی را برای پیشبینی قیمت استفاده میکند.
- زمانی که یک تحلیلگر حرفهای، اهداف قیمت خود را تغییر میدهد، میتواند بر قیمت دارایی اثر بگذارد.
- زمانی که هدفگذاری انجام میشود، باید افق سرمایهگذاری را در نظر گرفت. چرا که ممکن است سهمی با دید پنجماهه هدفگذاری شود و سهام دیگری با دید دو ساله. البته که بازه زمانی طولانیتر منطقیتر است. اما هدف قیمت کوتاهمدت باید به شیوهای تعیین شود که فرد متضرر نشود.
- هدفگذاری قیمتی به معنای تحمل ضرر و زیان نیست. این معاملهگر است که باید بتواند زیان را کنترل و مدیریت کند. شاید سهمی به قیمت تعیینشده برسد. اما ممکن است در این مسیر افتی ۵۰ درصدی را تجربه کند. این مسئله برای سرمایهگذاران شرایط مطلوبی به شمار نمیرود.
جمعبندی
در این مطلب متوجه شدیم که تارگت در بورس چیست و تارگت زدن به چه معناست. به طور خلاصه تارگت یعنی تعیین اهداف قیمتی برای سهم. به این ترتیب فرد میتواند از طریق تعیین حد سود خود، در زمان مناسبی از سهم خارج شود. به علاوه به کمک تارگت نزول قیمت، معاملهگر یک هدف قیمتی را در نظر میگیرد و پیشبینی میکند که سهم احتمالا تا آن قیمت ریزش داشته باشد. سپس در آن نقطه سهام را خریداری میکند و با رشد سهم، سود میکند.
اما در تعیین اهداف قیمتی، باید به یک شیوه معتبر چون تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی تکیه کرد. در غیر اینصورت، هدفگذاری اشتباه خواهد بود و معاملهگر متضرر میشود. فراموش نکنید که هدفگذاری نیازمند توجه به موارد متعددی است. از همین رو باید این عوامل را در تحلیل خود به کار ببندید. توجه به بازار و تابلوخوانی نیز در تارگتگذاری حائز اهمیت است. به یاد داشته باشید که هدف قیمتی تنها یک پیشبینی است و ممکن است صد در صد اتفاق نیفتد. اما اگر این پیشبینی به وقوع بپیوندد، قطعا موفقیت خوبی نصیب معاملهگر خواهد شد.
آینده بورس ایران | سبز یا قرمز ؟!
چیزی که خیلی در بازار بورس اهمیت داره. تضمین پول و سرمایه شما در بازار بورس تنها یک راه داره. شاید خیلی ها فکر کنن بازار بورس وابسته به شانسه در حالی که این این طور نیست. تنها راه نجات و رشد چند برابری پول شما در بورس آموزش بورس هست. که در وب سایت ماهان تیموری آموزش بورس رایگان و ویژه (هوش بورسی) آموزش داده شده.
نقدشوندگی سریع در بورس
با توجه به این که شما در بورس سهام خرید و فروش می کنین،.در عرض ۱ الی ۳ روز میتونین تمام پول خود و سودی که دریافت کردین رو از بورس بیرون بکشید.و این یک مزیت بسیار عالی برای این نوع سرمایه گذاریه. اما باید به این نکته دقت کرد که کسانی می تونن از این نقدشوندگی پول خوبی نصیبشون بشه که هم سهم هارو به صورت بنیادی و هم تکنیکال بررسی کرده باشن.که در این صورت بیش ترین سود رو می تونید داشته باشید. آموزش رایگان تحلیل تکنیکال و آموزش تحلیل بنیادی به صورت رایگان بورس رو هم می تونید از وب سایت ماهان تیموری بهره مند بشید.
تحلیل بنیادی چیست؟
تحلیل بنیادی، همون طوری که از اسمش پیداست،.قراره روی بنیاد هر سهم یا به عبارت بهتر هر نماد کار کنه. فرقی نمیکنه.که شما کدوم سهم یا نماد رو در بازار سرمایه برای خرید انتخاب میکنید،.چیزی که باید بدونید اینه که هر سهمی، یک بنیاد داره.
ما برای اینکه بنیاد یک سهم رو به خوبی درک کنیم،.باید اول یه دید کلی از اصول تحلیل بنیادی به دست بیاریم. اصول تحلیل بنیادی به ما یک شمای کلی میدن.که ما قراره چه کاری در تحلیل بنیادی انجام بدیم.و چه طور میدونیم با یک دید فاندامنتال، یک سهم خوب بخریم.
اصول تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی همیشه چهار تا اصل مورد توجه میگیره. این چهار تا اصل به زبان ساده:
تحلیل وضعیت اقتصادی کشور
تحلیل صنعت
تحلیل وضعیت شرکت
بررسی برنامههای آتی و آیندهی نماد
تحلیل تکنیکال چیست؟
اولین سوالی که ما باید در حوزهی تحلیل تکنیکال بهش جواب بدیم، اینه که اصولا تحلیل تکنیکال چیه؟.ببینید، تحلیل تکنیکال تعاریف متعددی داره که من همرو براتون میگم.و دونستن اون هم بسیار واجبه. اما اگر بخوام بهتون یه تعریف ساده بگم:
"تحلیل تکنیکال، علم آنالیز و بررسی نمودارهای بورسی،.با استفاده از ابزارهای تحلیل در بازارهای مالیه.".یعنی ما در بورس، یه نمودار یا چارتی داریم که با استفاده از یک سری ابزارها و با نکاتی که توی علم تحلیل تکنیکال هست،.شروع میکنیم به تحلیل یک سهم یا کل بازار.
تعریف اول در تحلیل تکنیکال مربوط به نمودار زمان_قیمت است..در تعریف اول از تحلیل تکنیکال داریم که:."در هر نموداری که یک سوی آن زمان باشد، یک سوی آن قیمت،.میتوانیم رفتار سهم را تشخیص دهیم و بر اساس پارامترهایی که توی بازار سرمایه هست،.برای آینده سهم تحلیل داشته باشیم.
تعریف دوم چی میشه؟
تعریف دوم از تحلیل تکنیکال میگه که:."فرآیند اصلی تحلیل تکنیکال در بازار بورس،.به این صورت است که ما قیمت سهم و روند آن را در گذشته میبینیم،.آن را با روند فعلی تطبیق میدهیم و سپس برای آیندهی آن تصمیم میگیریم.".به زبان ساده بخوام براتون بگم، تحلیل تکنیکال،.یعنی بررسی گذشته و تصمیم گیری برای آینده یک سهم.
خب حالا سوال بعدی که پیش میاد اینه که."ما چطوری میتونیم تحلیل تکنیکال رو آموزش ببینیم؟.چطور میتونیم بر اساس تحلیل تکنیکال سهام بازارهای مالی رو تحلیل کنیم؟.آیا تحلیل تکنیکال، برای بازار بورس ایران سود ساز است؟ "
اصول تحلیل تکنیکال در بازار بورس
برای شناخت اصول تحلیل تکنیکال هم نیاز داریم که یه سری از تعاریف از اصول اولیه تحلیل تکنیکال رو با هم مرور کنیم..این تعاریف، تعاریف اصولیای هستند که به ما میگن،.ما چه دیدی باید از تحلیل تکنیکال داشته باشیم.
تعریف اول میگه که: "همه اطلاعات، توی قیمت یه سهم هست.".این یعنی شما اگر بتونید روی نمودار یک سهم،.قیمتشو تحلیل کنید و بقولی یک تکنیکالیست باشید،.دیگه نیاز ندارید که به سراغ روشهای دیگه برید و یا بخواید بر اساس شنیده هاتون معامله کنید.
توی اولین تعریف تحلیل تکنیکال، ما به یک نکتهی مهم میرسیم و اون اینه که:."ما توی بازارهای مالی، ما به هیچ وجه نیاز نداریم که به رانت دسترسی داشته باشیم.و یا یه سری اطلاعات پنهان رو از یک سری سیگنال فروشها دریافت کنیم. چرا؟.چون وقتی تکنیکال بلد باشیم،.همه اتفاقات روی قیمت یک سهم رو میتونیم درک کنیم و همه چیز برای ما واضح هستش.
اما بریم سراغ تعریف دوم. توی تعریف دوم تحلیل تکنیکال داریم که:."آینده شبیه به گذشته است.".بر اساس یک اصل ریاضی، تحلیل گرها معتقد برآیند که وقتی روندی برای چندین بار به شکل مشابه اتفاق میافتد،.پس میتوان این انتظار را داشت که دوباره اتفاق بیفتند.
در واقع تحلیل تکنیکال، به ما این قدرت رو میده که با نگاه به رفتارهایی که یک سهم در گذشته داشته،.برای آیندهی سهم تصمیم بگیریم. این مورد،.حتی برای کسانی که میخوان دلار و طلا هم بخرن خیلی خوبه..حداقل میتونه یک دور نما رو بهشون بده.
بازار هم درست مثل یک معادلهی ریاضی میمونه و هر کسی که شیوهی حل اصول بازار رو بدونه،.میتونه با علم تحلیل تکنیکال،.بازار رو تحلیل کنه و سودهای بسیار عالی از بازار بدست بیاره..البته یه فرقی هم وجود داره و اونم اینه که برای یادگیری تحلیل تکنیکال ما نیاز به یادگیری علم ریاضی نداریم.و نیاز به این نداریم که خیلی سواد تحصیلی بالایی داشته باشیم.
اصطلاحات و نمادهای تحلیل تکنیکال
نمودار: اولین چیزی که باید باهاش آشنا باشید،.یک نموداره. نمودار یا چارت،.مجموعه اطلاعاتیه که ما از یک سهم و یا یک نماد توی بازار،.به دست میآریم. مثلا وقتی میخایم، روی یک سهم،.مثل سیمان تهران یا سایپا، تحلیل بزنیم، باید بریم و نماد ستران (سیمان تهران).و یا خساپا (خودروسازی سایپا) رو سرچ کنیم و اون رو تحلیل کنیم.
نموداری که ما در تمام دنیا، روی اون تحلیل انجام میدیم،.نمودار قیمت _ زمان هستش. نمودار قیمت زمان،.یعنی ما یه اطلاعاتی داریم که توی اون قیمت در طول زمان نشون داده میشه..باز هم به زبان سادهتر بخام بهتون بگم. "هر وقت یک نمودار بورسی دیدید، ردیف عمودی، قیمت هست و ردیف افقی زمان".یا باز هم سادهتر ".عرض هر نمودار، قیمت هستش و طول هر نمودار، زمان."
قیمت: وقتی به ردیف عمودی یک سهم نگاه میکنیم،.میتونیم قیمتش رو ببینیم. قیمت،.در بازار بورس، یعنی قیمت هر سهم..یعنی اگر قیمت سهم خساپا، 300 تومن باشه،.یعنی شما برای خرید هر سهم خساپا باید سیصد تک تومن پول بدید.و اگر بخاید ده تا سهم خساپا بخرید باید سه هزار تومن هزینه کنید.
زمان: وقتی به ردیف افقی نگاه میکنیم، زمان رو میبینیم..زمان برای ما یک عامل تعیین کننده توی تحلیل تکنیکال هست،.به این دلیل که ما میتونیم در زمانبندی های متفاوت، بفهمیم که روند یک سهم صعودی و یا نزولی است..یا تا کجا و تا کی قرار است صعودی شود و کی قرار است روند نزولی به خودش بگیرد.
چگونه بفهمیم سهام یک شرکت بورسی ارزنده است؟
به گزارش تیتربرتر؛ سرمایه گذاری در بازار سهام همواره با ریسک همراه است و حالا که مدتی است بازار منفی شده است باید برای خرید سهام چه فاکتورهایی را مدنظر قرار دهیم تا در بلند مدت و کوتاه مدت متضرر نشویم.
چگونه بفهمیم یک سهام ارزنده است؟
چگونه بفهمیم یک سهام ارزنده است؟
قیمت سهام در بازار سرمایه مانند بازارهای دیگر بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود. با افزایش تقاضا، فروشندگان سهام خود را با قیمت بالاتری به فروش میگذارند و در صورت افزایش عرضه، خریداران به همان نسبت قیمتهای پایینتری را برای خرید سهام پیشنهاد میکنند.
اما در همین حال توجه به فاکتورهای ارزندگی سهام برای خرید لازم و ضروری است. به ویژه سهامدارانی که در روزهای منفی بازار و پس از ۶ ماه اصلاح فرسایشی قصد خرید دارند باید به این فاکتورها توجه بیشتری کنند. نرخ دلار ، قیمتهای جهانی، نرخ سود بانکی، تورم و نقدینگی فاکتورهایی است که کارشناسان تاکید دارند سرمایهگذاران برای انتخاب سهام خود باید به آنها توجه کنند.
به این ترتیب که هر شرکت و صنعتی را بر مبنای این فاکتورها مورد بررسی بنیادی قرار دهند. در همین حال برخی کارشناسان نیز به سهامدارانی که در شرایط فعلی تصمیم به خرید سهام در بازار سرمایه دارند توصیه میکنند این نکته را فراموش نکنند که ممکن است روزهای منفی مدتها ادامه داشته باشد بنابراین نگاهشان بلندمدت باشد.
در روزهای منفی چه سهامی بخریم؟
در روزهای منفی سهام بخریم؟
«روند منفی بازار ممکن است مدتها ادامه داشته باشد بنابراین سهامداران قبل از هر معامله باید به این نکته توجه کنند»؛ این توصیه را علیرضامستقل، کارشناس بازار سرمایه به سهامدارانی که در این روزهای منفی میخواهند به بازار سرمایه ورود کنند، میگوید. او توضیح میدهد: در روزهای منفی مهمترین فاکتوری که سهامداران برای معامله باید به آن توجه کنند تنها ارزندگی سهم نیست. وقتی بازار منفی است اولا باید به این نکته دقت داشت که این بازار منفی میتواند مدتها به همین شکل باقی بماند. بنابراین شخص سرمایهگذار باید این مهم را مدنظر داشته باشد سهمی که میخرد در شرایط منفی بازار است و ممکن است این شرایط هم مدتها ادامه داشته باشد. پس باید دیدش به بازار بلندمدت باشد تا بتواند با منفی بازار کنار بیاید. اگر هم نگاهش به بازار نگاه کوتاهمدتی است باید برای خود حد ضرر تعیین کند و این حد ضرر هم باید پایین تعیین شود.»
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه میگوید: ضمن اینکه چه در بازار منفی و چه در بازار مثبت اصولا معاملات مکرر توصیه نمیشود. در بازار مثبت و صعودی معاملات مکرر ممکن است از سود کم کند و ضرری ندارد ولی در حالت نزولی بازار، معاملات مکرر باعث تشدید و افزایش زیان معاملات میشود. خود این عامل نیز موجب میشود ثبات و تعادل روانی شخص سرمایهگذار برای تصمیمگیری برای معامله به هم بخورد و نتواند در معاملات بعدی درست انتخاب کند و تصمیم بگیرد. اینها پارامترهای مهمی است که سهامداران باید به آن بسیار توجه کنند.
مستقل با بیان اینکه «ارزندگی سهم مبحثی جداگانه از معاملات دارد و بحث فاندامنتال است» میگوید: اکنون شاهد ثبات نرخ دلار هستیم. مقاومت سیاسی هرچند به دلار ۱۵ هزار تومانی اشاره داشتند و این رقم را نرخ دلار معین کرده بودند اما رئیس کل بانک مرکزی به نرخ ۲۰ هزار تومان اشاره داشته است؛ یعنی بالاتر از آن ۱۵ هزار تومانی که قبلا گفته شده بود که به نظر میرسد باید به نظرهای فنی مسوولان اقتصادی توجه کرد؛ هرچند سهامداران باید تحلیل جداگانهای هم داشته باشند.
او اضافه میکند: ولی در کل میتوان گفت که اکنون قیمت دلار در حالت ثابتی قرار دارد و از سوی دیگر هم قیمتهای جهانی هم در اوج خود هستند. البته ادامه روند صعودی قیمتهای جهانی مقداری با ابهام روبهرو است. اما وقتی قیمتهای جهانی در اوج خود باشند و قیمت دلار هم تقریبا ثابت باشد یا حداقل افت و افزایش خاصی در کوتاهمدت برای آن متصور نبود، طبیعتا باید با P/ E نزدیک به سود بانکی وارد بازار شد یا حتی پایینتر از آن. یعنی هرقدر P/ E بازار یا سهمی که خریداری میشود کمتر از ۵ باشد بهتر است و هرقدر بالاتر از ۵ باشد آن سهم ریسک بیشتری خواهد داشت. البته همه اینها بحثهای تحلیلی است که بحثهای تحلیل هم مستقل از معاملات است و شخص باید سعی کند از آن تحلیل به معامله خوب برسد.
مستقل یادآور با بیان اینکه «علاوه بر همه این فاکتورها توجه به نرخ بهره هم مهم است» یادآور میشود: آقای همتی اخیرا به کاهش جزئی نرخ بهره و سود غیربانکی هم اشاره داشتهاند که گرچه ۱۸ و نیم که ایشان گفتند عدد پایینی نیست ولی ثبات آن مهم است. با این حال اگر قرار باشد سود غیربانکی به ۱۸ برسد یعنی افزایش حجم نقدینگی که در نهایت منجر به تورم میشود و اثرات بلندمدت خود را دارد. با گذشت زمان انتظارات تورمی افزایش پیدا میکند و اثرش را روی همه داراییها در کشور میگذارد.
فاکتورهای تاثیرگذار بر بازار بورس چیست؟
فاکتورهای تاثیرگذار بر بازار بورس چیست؟
حمید اعرابی اما این توصیه که باید به سهامداران گوشزد کرد که نگاه بلندمدت به بازار داشته باشند را چندان قبول ندارد و میگوید: اینکه میگویند سهامداران باید به بازار نگاه بلندمدتی داشته باشند، نظر اشتباهی است. در شاخص دو میلیون هم چنین حرفی زدند. مثلا در نسبت قیمت به درآمد ۲۷ بازار گفتند سهامداران بلندمدت به بازار نگاه کنند! این حرف زمانی اطلاق دارد که تمام فاکتورهای بازار در شرایط خوب باشد.
وقتی در شاخص دو میلیونی این حرف را زدند اصلا فلسفه این صحبت را از بین بردند. الان همان کسانی که به این توصیه عمل کردند میگویند اگر ۶ ماه قبل فروخته بودم ضررم کمتر بود و جلوتر بودم که حرفش هم درست بود. کسانی که این حرف را در تلویزیون زدند باید فاکتورهای تاثیرگذار را در بازار هم میسنجیدند.
او با بیان اینکه «یکی از فاکتورها برای خرید سهام در بازار، قیمت دلار است» توضیح میدهد: فاکتور دیگر قیمتهای جهانی و بعدی نیز میزان ورود پول به بازار سرمایه است. از سویی قیمتهای جهانی از زمان ریزش بازار ۴۵ درصد بالا آمادهاند و به عقیده من قیمت دلار زیر ۲۲ هزار تومان هم نمیرود، بنابراین P/ E بازار برای سهمهای بزرگ میتواند بین ۴ تا ۶ باشد یعنی سهمهایی که ۷۰ درصد بازار را تشکیل میدهند.
اعرابی با بیان اینکه «من جای ریزش بیشتری برای بازار نمیبینم و کف آن را یک میلیون و ۱۰۰ هزار واحد میدانم» میافزاید: دیگر اینکه باید هیجانات را از بازار دور کرد تا خروج پول از بازار اتفاق نیفتد. از زمانی که بازار خراب شده روزانه بین ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیارد تومان پول از سوی حقیقیها از بازار خارج میشود. دلیل این اتفاق هم هیجاناتی است که در بازار وجود دارد. اکنون با توجه به قیمتهایی که وجود دارد باید کاری کرد که سهمها صف فروش نشوند.
بازار بورس در بلاتکلیفی
احمد مهجوری نگاه تحلیل دیگری دارد. این کارشناس بازار سرمایه معتقد است «ارزندگی یک سهم چند شاخص دارد که سودآوری، نوع تولید و حاشیه سود جز این شاخصهاست». او با بیان اینکه «جا برای ریزش شاخص هنوز هست ولی این ریزش زیاد نخواهد بود» میگوید: به عقیده من شاخص از یک از کجا بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ میلیون و ۲۰۰ هزار واحد پایینتر نمیآید. البته بنده جزو کسانی بودم که پیشبینی کردم شاخص تا عید به ۲ میلیون برسد ولی همه آن پارامترها تحقق پیدا نکرد. بازار حجمی ندارد و عرضه جدید هم وارد بازار نمیشود اگر هم باشد شرکتهای خیلی کوچک است که وقتی عرضه میکنند به هر سهامدار ۷ تا سهم میرسد که خیلی فایدهای ندارد. در همین حال متاسفانه دخالتهای ناصوابی از بیرون بر بورس اعمال میشود ولی با همه اینها به نظر نمیرسد شاخص از یک میلیون و ۲۰۰ هزار واحد پایینتر بیاید.
مهجوری یادآور میشود: الان نگرانیای که وجود دارد این است که با این قیمتها در مجامع سال آتی قرار است چه اتفاقی بیفتد. اگر نگاهی به قیمتهای سهام داشته باشیم میبینیم که همه قیمتها پر است؛ آن هم با EPSهای نه چندان مطلوب. بنابراین اینکه برای بازار چه اتفاقی میافتد معلوم نیست.
دیدگاه شما