شکست معتبر خط روند را چطور تشخیص دهیم؟
شرایط شکست معتبر خط روند
یکی از مهمترین مسائلی که در تحلیل تکنیکال با آن سر و کار داریم، خط روند است. در مرحلهی اول و پیش از هر چیز مهم است که بتوانیم خط روند را به درستی تشخیص بدهیم. وقتی این کار را انجام دادیم، باید حواسمان به شکست معتبر و استاندارد خط روند هم باشد. چرا که وقتی خط روند شکسته میشود، سیگنال های معاملاتی فعال میشوند. در این مقاله از اخبار بورس میتوانید شرایط شکست معتبر خط روند و چگونگی وقوع آن را یاد بگیرید و به درستی تشخیص بدهید.
فهرست مطالب با دسترسی سریع
منظور از شکست خط روند چیست؟
قبل از اینکه شرایط شکست خط روند را بررسی کنیم، بهتر است توضیح کوتاهی در مورد خط روند بدهیم. خط روند در حقیقت همان جهت حرکت سهم است. مثلا وقتی میگوییم روند فلان سهم صعودی است، نشان از آن دارد که سهم تمایل به حرکت به سمت قیمتهای بالا دارد. به همین ترتیب وقتی روندمان نزولی است قیمت سهم کاهش پیدا میکند. گاهی هم میگویند بازار رنج است که به معنای آن است که روند خاصی ندارد و سهم به اصطلاح در یک محدودهی مشخص درجا میزند.
اما شکست خط روند یا بریکاوت (Breakout) در تحلیل تکنیکال به شرایطی اشاره دارد که در آن نمودار قیمت، خط روند را قطع میکند. این اتفاق باعث میشود روند تغییر کند و سهم در جهتی دیگر حرکت کند. پس برای یک معاملهگر بسیار مهم است که بتواند شرایط شکست معتبر خط روند را بررسی کند و از این مسئله اطمینان پیدا کند. در آن صورت سیگنال هایی که دریافت کرده است با احتمال بالاتری درست خواهند بود.
شکست خط روند میتواند هم در حرکتهای صعودی رخ بدهد و هم در حرکتهای نزولی سهم. گاهی پیش میآید که شاهد شکسته شدن خط روند هستیم ولی این شکست استاندارد و معتبر نیست. پس باید شرایط وقوع این اتفاق را با دقت بررسی کنیم تا مبادا سیگنال های نادرست و غلط موجب خطا و ضررمان شوند.
شرایط شکست معتبر خط روند
برای اینکه بفهمیم از میان شکست هایی که در خط روند اتفاق میافتد کدامش معتبر است، باید به چند عامل مهم توجه کنیم. در اینجا پنج فاکتور را بررسی میکنیم که شروط اساسی شکست استاندارد خط روند هستد. این پنج شرط عبارتاند از:
- هجوم قیمت به سطوح حمایت و مقاومت
- افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
- بالا رفتن حجم معاملات
- شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
حالا شناسایی روند از طریق این دو خط هر کدام از این پنج شرط را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم تا بهتر بر این مسئله مسلط شویم.
هجوم قیمت به سطح حمایت یا مقاومت
وقتی روند معتبر را در یک سهم رسم میکنیم، ممکن است بعد از گذشت مدتی، شاهد نزدیک شدن قیمت به این خط روند باشیم. با توجه به اینکه خط روند صعودی است یا نزولی، باید منتظر باشیم که نقش حمایت یا مقاومت را از این سطح ببینیم. یعنی این احتمال وجود دارد که قیمت نسبت به این سطوح واکنش نشان بدهد. پس انتظار وقوع شکست روند هم دور از ذهن نیست. در اینجا آنچه مهم است توجه به عرضه و تقاضاست. اگر خریداران برای خرید سهم هجوم بیاورند، کفهی تقاضا سنگینی میکند و اگر شاهد فشار فروش باشیم، عرضه بیشتر خواهد بود. تابلوخوانی در این مورد به ما کمک میکند بتوانیم قدرت خریداران و فروشندهها را بررسی کنیم.
هرچقدر تعداد برخورد قیمت به خط روند بیشتر باشد، در نتیجه خط روندمان معتبرتر است. هرچقدر هم اعتبار بیشتر باشد، اهمیت این سطح افزایش پیدا میکند. به جز این مسئله باید ببینیم قیمت چه مدت در محدودهی حمایت یا مقاومت میماند. یعنی اگر خط روندمان مدتی طولانی است که پابرجاست، نشان از قدرت آن دارد.
افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به موج قبلی
اگر شیب برخورد قبلی قیمت با خط روند، کمتر از شیب برخورد فعلی باشد، اعتبار شکست هم بیشتر میشود. به بیان دیگر اگر آخرین برخورد قیمت به خط روند نسبت به برخورد قبلی شیب بیشتری داشته باشد، میفهمیم که این شکست معتبرتر است. برای اینکه درک درستی از شیب قیمت داشته باشیم، باید به مفهوم شتاب توجه کنیم. شتاب را هم میتوانیم با اندیکاتور مومنتوم اندازهگیری کنیم. هر چه مومنتوم تمایل بیشتری برای حرکت رو به بالا داشته باشد، نشانگر آن است که قدرت کندل ها بیشتر است و بدنههای آنها هم بزرگتر خواهد بود.
بالا رفتن حجم معاملات
پای ثابت شکست معتبر و استاندارد خط روند، حجم معاملات بالاست. این مسئله به خاطر آن است که برای شکستن سطوح معتبر حمایت یا مقاومت، به کندلهای پرقدرت نیاز داریم. یعنی حجم معاملات بالا میتواند اهرمی باشد برای فشار وارد کردن به این سطوح. اما یک نکتهی بسیار مهم در اینجا وجود دارد که خیلی از مواقع تازهکاران را گرفتار میکند.
بعضی وقتها پیش میآید که خط روند شکسته میشود و کندل آخر هم بالاتر یا پایینتر از این خط بسته میشود. اما کندل بعدی در جهتی معکوس تشکیل میشود. یعنی اگر روند سعم صعودی باشد، ابتدا کندلی که خط روند را میشکند پایین این خط بسته میشود. یک معاملهگر تازهکار ممکن است این مسئله را به عنوان شکستن خط روند تلقی کند. ما در اینجا نیاز به تثبیت داریم. ممکن است کندل بعدی، باز هم بالای خط روند بسته شود و سهم همچنان به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این شکست فیک، Fakeout نام دارد. اگر به اندیکاتور حجم معاملات در هنگام شکست توجه کنیم، به میزان زیادی میتوانیم از این گونه شکستهای فیک در امان بمانیم.
شکست حمایت یا مقاومت با یک کندل قوی
یکی دیگر از شرایط شکست معتبر خط روند صعودی یا نزولی این است که یک کندل قوی بالاتر از خط روند بسته شود. معمولا کندل باید بدنهای بزرگ با سایهی کوتاه داشته باشد. حتما و حتما دقت کنید که کندل بالاتر از خط روند بسته شود. در غیر این صورت شرایط وقوع شکست معتبر خط روند برقرار نخواهد بود.
در سمت دیگر روند صعودی را داریم که همین قانون برای آن هم وجود دارد. یعنی اگر روندمان صعودی است، یه یک کندل قوی نیاز داریم که پایین خط روند بسته شود.
پولبک
آخرین شرطی که برای معتبر بودن شکست خط روند باید آن را بررسی کنیم، وجود پولبک است. پولبک خطوط حمایت و مقاومت را امتحان میکند. فرض کنید یک خط روند صعودی داریم که شکسته میشود. در اینجا خط روندمان نقش حمایتی دارد. یعنی در حرکات صعودی، خط روند مانع از آن میشود که قیمت سهم ریزش کند. اما وقتی شکست اتفاق میافتد، این خط تبدیل به مقاومت میشود. وظیفه پولبک این است که صحت این اتفاق را آزمایش کند. بعد از شکست، قیمت به این سطح نزدیک میشود تا این آزمون را انجام بدهد. این حرکت پولبک نامیده میشود.
در روند نزولی هم همین مسئله را داریم. در روندهای نزولی، خط روند نقش مقاومت دارد. وقتی شکسته میشود این خط نقش حمایت پیدا میکند و باید ببینیم آیا این حمایت مانع از ریزش قیمت و باعث آغاز روند صعودی میشود یا خیر.
آموزش تشخیص شکست استاندارد خط روند صعودی
حالا میخواهیم مسائلی را که توضیح دادیم در دو بخش شکست معتبر خط روند صعودی و نزولی با هم بررسی کنیم. اول به سراغ روند صعودی میرویم. تصویر زیر را در نظر بگیرید:
اینجا یک روند صعودی داریم. میبینیم که این خط روند نقش حمایتی را ایفا میکند و نمیگذارد قیمت سهم پایین بیاید. در این تصویر سه نقطهی برخورد داریم که اعتبار روند را مشخص میکنند.
وقتی در بالاترین سقفی که ایجاد شده است یک خط افقی را مطابق شکل رسم کنیم، میبینیم که سقف بعدی در نقطهای پایینتر تشکیل شده است. این نخستین مسئلهای است که میتواند توجه ما را به خودش جلب کند و ما را برای شکست آماده کند. حالا به فلش قرمزی که با علامت تعجب در تصویر مشخص است نگاه کنید. شیب این حرکت نزولی از شیب حرکت قبلی بیشتر و تندتر است. فاصلهی بین دو فلش قرمز آخر هم کمتر از فاصلهی بین فلشهای قبلی است.
نقطهی C در این تصویر آخرین پیوت ماست. از این نقطه یک خط افقی رسم میکنیم. ممکن است سهم تا این سطح افقی ریزش داشته باشد و مجددا به حرکت صعودیاش ادامه بدهد. این مسئله نشان میدهد که هر شکست خط روند معتبر نیست و باید شرایط را به دقت بررسی کرد. لازم است که منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی باید قیمت از محدودهی دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت پایین حرکت کند. در این صورت است که میتوانیم بگوییم شکست خط روند معتبر و قطعی است. پولبک ممکن است به خط روند یا به همان سطح افقی C اتفاق بیفتد. بعد از این که این شرایط برقرار شوند، میتوانیم منتظر ریزش بمانیم.
مثال شکست خط روند صعودی
حالا به سراغ بورس ایران میرویم تا سهمی را بررسی کنیم و ببینیم شرایط معتبر شکست خط روند چگونه است. نمودار نماد توریل در تصویر زیر مشخص است:
اول از همه خط روندمان با دستکم سه برخورد داشته باشد که این اتفاق افتاده است. پس خط روند معتبر است. میبینید که سقف آخر از سقفهای قبلی پایینتر است که این نشانهای است برای شکست روند. بعد از آن هم میبینید شناسایی روند از طریق این دو خط که یک کندل قوی خط روند را شکسته و پس از آن پولبک زده است. با اتمام این مراحل، یک ریزش شدید را در سهم میبینیم که اگر از اول به این مسائل دقت کرده بودیم میتوانستیم از احتمال وقوع شکست باخبر شویم.
آموزش شناسایی شکست معتبر خط روند نزولی
حالا اگر روندمان نزولی باشد چه میشود؟ هیچ تفاوتی ندارد. باز هم همان مراحل را باید بررسی کنیم. تصویر زیر را در نظر بگیرید.
اگر آخرین کف ایجاد شده بالاتر از کف قبلی باشد به منزلهی سیگنال مهمی است که ما را از احتمال شکست معتبر خط روند نزولی باخبر میکند. همچنین اگر شیب فلش صعودی در نقطهی C را بررسی کنیم میفهمیم که از فلش قبلی تندتر است. به جز این فاصلهی برخورد دو فلش سبزرنگ آخر هم کمتر از فلشهای قبلی است. این مسئله هم به عنوان یکی دیگر از نشانههای شکستن خط روند تلقی میشود. در نهایت باز هم باید منتظر تثبیت شکست بمانیم. یعنی لازم است قیمت از دایرهی نارنجی خارج شود و به سمت بالا حرکت کند. پولبک هم یا همتراز با سطح افقی C خواهد بود (خط چین آبی) یا به خط روند برخورد میکند.
مثال شکست خط روند نزولی
در پایان یک مثال هم از شکست استاندارد خط روند نزولی بررسی میکنیم. تصویر زیر نمودار نماد فزرین را نشان میدهد:
اول از همه به این نکته توجه کنید که در حرکات آخر سهم، قیمت چقدر به خط روند نزدیک شده است. در سمت راست نمودار مشخص است که کف جدید از کف قبلی بالاتر است. شکست هم به کمک یک کندل با بدنهای قوی انجام شده است و پس از آن پولبک به سطح مقاومت شکسته شده را داریم. در نتیجه تمام این شرایط در کنار هم، موجب شکست خط روند نزولی و آغاز حرکت صعودی شدهاند.
جمع بندی
خط روند یکی از مهمترین مولفههای تحلیل تکنیکال است که به کمک آن میتوانیم جهت حرکت سهم را تشخیص بدهیم. وقتی این خط شکسته میشود، روند فعلی به پایان میرسد و روندی جدید از سر گرفته میشود. منتهی شکست روند باید به صورت معتبر و استاندارد انجام شود. هر شکستی را نمیتوانیم به منزلهی تغییر روند در نظر بگیریم. عواملی مثل حجم معاملات بالا، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک کندل قوی، پولبک، هجوم نمودار قیمت به سمت خط روند و افزایش شیب شکست موج فعلی در مقایسه با موج قبلی همگی عواملی هستند که میتوانند به ما در تشخیص شکست معتبر خط روند کمک کنند.
سوالات متداول با پاسخ های کوتاه
به معنای برخورد نمودار قیمت با روند حاکم بر سهم است که منجر به تغییر روند میشود.
با توجه به عواملی مثل: افزایش حجم معاملات، پولبک، شکست سطوح حمایت یا مقاومت به کمک یک کندل با بدنهای قوی، افزایش شیب شکست موج فعلی نسبت به شیب موج قبلی و حرکت کندلها به نزدیکی خط روند میتوانیم از اعتبار شکست مطلع شویم.
به ما کمک میکند زمان مناسب برای خرید و فروش و به طور کلی معامله سهم را بهتر بفهمیم. وقتی بتوانیم اعتبار شکست را به درستی بررسی کنیم، سیگنالهایی که از این طریق میگیریم هم معتبر خواهند بود.
آموزش استفاده از خطوط روند در معاملات (آموزش تصویری)
وقتی از تحلیل بازارهای مالی صحبت میکنیم، اولین چیزی که هر تریدر و تحلیلگر مالی باید بتواند در چارتهای سهام و کوینهای کریپتو انجام دهد، کشیدن خط روند است. آموزش خط روند یکی از اساسیترین اصول یادگیری تحلیل بازارهای مالی است.
خطوط روند (Trendlines) بخش عمدهای از تحلیل تکنیکال و انجام معامله بر اساس نمودارها را تشکیل میدهند.
درصورت استفاده صحیح، خطوط روند یا ترند میتوانند به عنوان ابزاری عالی توسط معاملهگران مورد استفاده قرار گیرند. اما دنبال کردن آموزش کشیدن خط روند به شکل صحیح و اصولی یکی از مسائلی است که بسیاری از تحلیلگران تازه کار به آن توجه نمیکنند. به طور کلی خط روند اگه به شکل نادرست استفاده شود، ناکارآمد و حتی باعث ضرر خواهد بود.
در هنگام دنبال کردن آموزش کشیدن خط روند، به دلیل عدم درک صحیح رسم خط روند، ممکن است به این باور نادرست منجر شود که قیمتها روندی معکوس را پیش گرفتهاند یا روند قوت گرفته است درحالیکه عملکرد قیمت در واقعیت چنین چیزی را نشان نمیدهد.
در ادامه این مقاله به آموزش خط روند و نکات مهم آن میپردازیم. شما میتوانید با مطالعه این مقاله از سایت بورسینس به استفاده موثر از خطوط روند به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی آن را به شکل اصولی یاد بگیرید.
مبانی و اصول آموزش خط روند
خطوط روند، خط مشخصکننده روندها یا محدوده رنج قیمت به یک سمت خاص هستند. خطوط شناسایی روند از طریق این دو خط روند به ما کمک میکنند تا الگوهای قیمتی بر روی نمودار را بهتر تشخیص دهیم.
در آموزش کشیدن خط روند، وقتی صحبت از یک خط روند صعودی میشود، باید کفهای قیمت را به کفهای بالاتر متصل کنیم. این اتصال، شامل پایینترین نقطه در حرکات قیمت میشود. هنگامی که قیمتها افزایش مییابند، خط روند نیز به همان نسبت افزایش پیدا میکند.
رسم خط و اتصال این نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی را تشکیل داده و به شما نشان میدهد که قیمتها روندی صعودی به سمت بالا دارند.
یک خط روند همچنین میتواند در امتداد هر کدام از نوسانهای رو به بالا (سقفها) کشیده شود. خط روند نشاندهنده زاویه صعود یا نزول قیمت، قدرت حرکت قیمت و مقاومت نسبی روند است.
در اموزش خط روند، برای رسم خط نزولی نیز این قضیه بالعکس است. در یک روند نزولی، قیمت پس از نوسانهای کوتاه رو به بالا، مجدد سقوط میکنند. اتصال این نقاط بالا با یک خط منجر به رسم خط روند نزولی میشود و روندی رو به پایین را نشان میدهد.
همچنین، یک خط روند را میتوان در امتداد نوسانهای رو به پایین کشید، که زاویه نزول و قوت حرکت نزولی قیمت را نشان میدهد.
رسم چندین خط روند
آموزش کشیدن خط روند فقط به یک خط محدود نمیشود. معمولا در هر نموداری شما بیش از یک خط روند میتوانید رسم کنید که همگی نشاندهنده حرکت قیمت در دورههای مختلف زمانی هستند.
در آموزش خط روند به خاطر داشته باشید خطوط روند در زاویههایی با شیب تند معمولا عمر کوتاهی دارند، زیرا قیمتها نمیتوانند یک افزایش یا کاهش تقریبا عمودی را برای مدت طولانی حفظ کنند.
با توجه به این نکته، ترسیم خطوط روند در هر زمانِ ممکن میتواند به معاملهگران جدید در شناسایی روند کلی کمک کند. با اینکار، تریدر از روندها و اصلاحهای کوچک در قالب آن روند کلی وجود دارد آگاهی مییابد.
- در طی یک روند صعودی، خرید ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند نزولی کوتاهمدت با یک خط روندِ صعودی کلیتر (روند صعودی بزرگ) برخورد کند.
- در امتداد یک روند نزولی، فروش ممکن است هنگامی اتفاق بیفتد که یک روند صعودی کوتاهمدت با یک خط روندِ نزولی کلیتر (روند نزولی بزرگ) برخورد کند.
آموزش تنظیم خط روند با خطوط چندگانه
پس از ترسیم خطوط روند، اغلب نیاز است تا این خطوط به خوبی تنظیم شوند. قیمتها معمولا به شکلی یکنواخت حرکت نمیکنند و از آنجا که خطوط روند هم زمان و هم قیمت را مشخص میکنند، آنها در امتداد محور زمان و قیمت پیش میروند.
این یعنی با هرگونه افزایش یا کاهش شتاب در روند، نیاز به تنظیم با خط روند وجود دارد. خطوط روند مانند یک ابزار عمل میکنند و نمیتوان صرفا به آنها اعتماد کرد.
در آموزش خط روند به این نکته توجه کنید که برای تصمیمگیری در مورد اینکه آیا یک خط روند باید تنظیم شود یا اینکه آیا قطعا شکسته شده است یا خیر، حرکات قیمت را در یک روند در نظر بگیرید:
- در طی یک روند صعودی، قیمت سقفها و کفهای بالاتر را به وجود می آورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، بالاتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت به زیر خط روند حرکت کند لزوما به معنای پایان روند نیست و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط باشد.
- در طی یک روند نزولی، قیمت کفها و سقفهای پایینتر را به وجود میآورد. به عبارت دیگر، کفها و سقفهای قیمت، پایینتر از کفها و سقفهای قبلی هستند. تا زمانی که این مسئله صادق باشد، اگر قیمت از خط روند نزولی بالاتر برود، لزوما به معنای پایان روند نیست، و ممکن است فقط لازم به تنظیم کردن خط روند باشد.
تشخیص حمایت و مقاومت با خطوط روند
آموزش کشیدن خط روند فقط به تشخیص چند نقطه و کشیدن یک خط منتهی نمیشود با این حال خطوط روند ابزارهایی نسبتا ساده هستند که میتوانند برای ارزیابی مسیر کلی قیمت یک دارایی سهام، ارز دیجیتال، جفت ارز و سایر بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرند.
اما مهمتر از همه، تریدرها از این خطوط میتوانند برای پیشبینی محدودههای حمایت و مقاومت استفاده کنند. به این معنا که معاملهگران میتوانند با این خطوط تشخیص دهند قیمت در چه محدودهای برای حرکت دچار چالش خواهد شد.
این اطلاعات برای معاملهگرانی که به دنبال یافتن نقاط استراتژیک ورود به معامله و قراردادن حدضرر یا حد سود هستند کاربرد دارد.
معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، زمانی که قیمت یک دارایی به خطوط روند نزدیک میشود، آن را با دقت بیشتری زیر نظر میگیرند. زیرا این مناطق نقش بزرگی در مسیر کوتاهمدت قیمت بازی میکنند.
وقتی قیمت به مقاومت یا حمایت میرسد دو اتفاق ممکن است رخ دهد: قیمت با برخورد به حمایت و مقاومت بازگشت کرده و در مسیر روند قبلی شروع به حرکت کند یا اینکه حمایت یا مقاومت را بشکند که نشاندهنده تغییر و یا ضعف روند کنونی است.
تشخیص معتبر بودن یا نبودن خط روند
میتوان گفت اولین اصل در آموزش خط روند این است که یک خط روند حداقل باید دو نقطه را به هم وصل کند.
هر چقدر تعداد نقاط وصل شده در یک خط روند بیشتر باشد، اعتبار خط روند و حمایت و مقاومتهای آتی بیشتر خواهد بود.
با وجودی خط روند از جنبههای مهم تحلیل تکنیکال است اما رسم خط روند ممکن است گاهی امکان پذیر نباشد. شاید عجیب به نظر برسد اما گاهی یافتن بیش از 2 نقطه برای رسم خط روند مشکل میشود و نمیتوانید بهترین خط روند ممکن را بکشید.
مثلا ممکن است سقف و کفها در یک راستا نباشند تا بتوانیم خط روند را رسم کنیم. در این مواقع نباید به رسم خط روند بینقص اجباری وجود داشته باشد. در آموزش کشیدن خط روند باید به حالت خنثی دقت کنید. برخی اوقات بازار بدون جهت را نمیتوان با خطوط روند مجبور به نشان دادن روند کرد.
خطوط روند به عنوان یک راهنما
نکته دیگری که در اموزش خط روند باید به آن توجه کنید این است که نیاز به تنظیم و رسم مداوم این خطوط، باعث تبدیل خط روند به یک سیگنال معاملاتی غیردقیق میشود.
همچنین، در نظر داشته باشید خط روندی که با زاویه اندکی متفاوت ترسیم شده باشد میتواند در اینکه این خط روند با چه قیمتی برخورد میکند باعث ایجاد تفاوتی بزرگ شود.
بنابراین، با اینکه میتوانید خطوط روند را یک راهنما در نظر بگیرید، بهتر است از معیارهای دقیقتری برای ورود به یک معامله استفاده کنید، مانند الگوهای قیمت، کندل استیکها (نمودار شمعی) یا اندیکاتوری که نسبت به نوسانات قیمت، به شکل دقیقتر و سریعتری مطابقت دارد.
اگر از خطوط روند تنها به عنوان یک راهنما استفاده کنید، دیگر نیازی نیست نگران ترسیم خطوط روند به شکلی دقیق در امتداد کفها یا سقفها باشید.
خطوط روند را به شکل متناسب رسم کنید و نیاز نیست به فکر بینقص بودن آن باشید. خطوط روندی که به شکلی مقتضی رسم شده هنوز هم میتواند روندی بصری در اختیار شما بگذارد تا بتوانید از محدودههای مناسب برای معاملات آگاه شوید.
البته در آموزش کشیدن خط روند استثناهایی نیز وجود دارد. برای نمونه در برخی موارد، ترسیم خطوط روند در امتداد کفها و سقفهای حداکثری کارساز است. اما هنگامی که اینطور نباشد، خطوط روند را به متناسبترین شکل رسم کنید.
در بازارهای مالی و چارتهای قیمتی گرچه از خط روند به عنوان یک سیگنال معاملاتی استفاده نمیکنید، اما باز هم میتواند بدون اینکه نیازی به تنظیم مجدد و مداوم آن باشد اطلاعاتی مرتبط در خصوص روند در اختیار شما قرار دهید.
تفاوت کانالها و خط روند
برخی از تریدرها در آموزش خط روند ممکن است کانالهای قیمتی را با خطوط روند یکسان بدانند. همانطور که قبلا گفته شد، شما میتوانید بیش از یک خط روند در چارتهای قیمتی رسم کنید. اما همیشه چارت قیمتی خود را تمیز و گویا حفظ کنید چرا که کشیدن چندین خط روند که در تایم فریمهای مختلف از روی یک دیگر عبور میکنند مسلما نتیجهای جز سر درگمی نخواهد داشت.
در آموزش کشیدن خط روند باید به این نکته توجه کنید که با کشیدن دو خط روند موازی ما یک کانال قیمتی خواهیم داشت. یک کانال قیمتی، تصویر بهتری از نقطه حمایت و مقاومت در تایم فریم انتخابی ارائه میدهد. کاربرد کانالها نیز مانند ترند تقریبا یکسان است. تریدر در هر دو حالت به دنبال یافتن جهشها و شکستهای قیمتی هستند.
تریدرها در صورت مشاهده عبور قیمت از خط روند یا کانال قیمتی، ممکن است از آن به عنوان نقطه ورود یا خروج استفاده کنند. البته این موضوع کاملا به روش معاملاتی آنها بستگی دارد.
محدودیتهای خط روند
آخرین نکتهای که باید در آموزش خط روند به آن توجه کنید، در نظر گرفتن محدودیتهای خطوط روند بر روی چارت قیمتی است. این محدودیتها در همه ابزارهای چارت قیمتی مشترک هستند.
برای مثال دقت خطوط روند به صورت مستقیم به دقت تریدر و نحوه خواندن دادههای قیمتی بستگی دارد. در برخی حالتها، روند قیمتی گاهی برای مدت طولانی دوام میآورد اما در نهایت حرکتهای قیمت باعث عبور از آن میشود که در این جا نیز تریدر باید براساس دادههای قیمتی جدید، خط جدیدی رسم کند.
نکته دیگر این است که خطوط روند تنظیم شده در تایم فریمهای کوتاه میتوانند نسبت به حجم معاملات حساسیت نشان دهند. به عبارت دیگر، یک خط روند برپایه حجم معاملات پایین با افزایش حجم نامعتبر خواهد شد و به راحتی میشکند.
سوالات متداول
خطوط روند، خط مشخصکننده روندها یا محدوده رنج قیمت به یک سمت خاص هستند. خطوط روند به ما کمک میکنند تا الگوهای قیمتی بر روی نمودار را بهتر تشخیص دهیم.
Trendline خطوطی هستند که تریدر بر روی چارت برای تشخیص روند قیمت و اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری نسبت به آن ترسیم میکند. از خطوط روند برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریمهای مختلف استفاده میشود.
روند قیمتی گاهی برای مدت طولانی دوام میآورد اما در نهایت حرکتهای قیمت باعث عبور از آن میشود که در این جا نیز تریدر باید براساس دادههای قیمتی جدید، خط جدیدی رسم کند. همچنین یک خط روند برپایه حجم معاملات پایین با افزایش حجم نامعتبر خواهد شد و به راحتی میشکند.
نتیجه گیری
در این آموزش خط روند به بررسی نکات مهمی پرداختهایم که باید آنها را دائما در یک چک لیست در کنار خود حفظ کنید.
در هنگام رسم خط روند به پرایس اکشن (عملکرد قیمت) توجه کنید و آن را همیشه به هنگام استفاده از خطوط روند در نظر داشته باشید. اگر قیمت کفها و سقفهای پایین تر به وجود آورد، هنوز هم روند نزولی است حتی اگر قیمت از یک خط روند نزولی بالاتر برود.
اگر قیمت سقفهای بالاتر و کفهای بالاتر ایجاد کند، قیمت هنوز هم روندی صعودی دارد حتی اگر از خط روند پایینتر برود. یک خط روند، خصوصا به هنگام معاملات روزانه، اغلب احتیاج به تنظیم دارد.
برای جلوگیری از نیاز به تنظیم مداوم، از خطوط روندی که به شکل متناسب و مقتضی شکل ترسیم شدهاند استفاده کنید. خط روندی که به تناسب رسم شده باشد هنوز هم میتواند روند را نشان داده و مشخص کند که روند چه هنگام بازگشت خواهد کرد.
از خطوط روند برای شناسایی فرصتهای بالقوه معاملاتی و از سیگنالهای معاملاتی پرایس اکشن برای ورود به معامله استفاده کنید. به خاطر داشته باشید توجه به حجم معاملات در تایم فریمهای کوتاه مثل 15 دقیقه در رسم خط روند اهمیت زیادی دارد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
چگونه خط روند رسم کنیم؟ رسم خط روند
استفاده از خطوط روند، یکی از پرکاربردترین روشهای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت در نمودار است. اما شیوه ترسیم درست خط روند، هنوز برای بسیاری از معامله گران سوال برانگیز است. در این مقاله به سراغ ماهیت خط های روند و روش رسم آنها میرویم تا پس از مطالعه آن بتوانید محتملترین کف و سقفهای نمودار را شناسایی کرده و معاملات پرسودی را تجربه کنید.
نحوه رسم خط روند
خط روند، یک ابزار ترسیم نموداری دینامیک است. این خط از اتصال نقاط چرخش قیمت در نمودار تشکیل میشود. در تحلیل تکنیکال از خط روند برای تشخیص نقاط احتمالی واکنش بازار استفاده میکنند. این خطوط بر اساس شرایط بازار و نمودار میتوانند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. در واقع خط روند، حمایت یا مقاومت به صورت افقی مورب است. این روش برای معامله گران نقش حیاتی دارد چون به آنها در تشخیص نقاط مهم عرضه و تقاضا – که میتوانند عامل تغییر مسیر بازار و شکلگیری روند جدید باشند – کمک میکند. تصویر زیر را مشاهده کنید:
نمودار فوق متعلق به قیمت سهام شرکت «دارو رازک» است. در این تصویر خط روند ماهیت صعودی داشته و نقش حمایتی دارد. همان گونه که در تصویر مشخص شده، طی روند صعودی بر اساس این خط، معامله گران حداقل یک فرصت خرید مطمئن داشتهاند. در نمودار زیر شرایط دیگری برقرار است.
خط روند در نمودار فوق از نوع نزولی بوده و خاصیت مقاومتی دارد. تفاوت دو نمودار در این است که حالت اول برای معامله گران، موقعیت معاملاتی خرید فراهم میکند و حالت دوم در بازارهای یک طرفه مثل بازار سهام ایران، فرصت خروج از سهم در سقفهای قیمتی و در بازارهای دو طرفه مانند بازار جهانی موقعیت معاملاتی فروش را مهیا میکند.
چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟
تا اینجای مقاله، سعی ما بر این بود تا تعریف مناسبی از مفاهیم اولیه و کاربرد خطوط روند بیان کنیم. در این مرحله، شیوه ترسیم درست آنها را خواهیم آموخت. اساسیترین مفهوم در مورد رسم این خط، وجود حداقل دو نقطه برای ترسیم یک خط روند است. به عبارت دیگر خط روند از اتصال حداقل دو کف یا سقف قیمت در نمودار تشکیل میشود. به مثال زیر به دقت توجه کنید.
نمودار بالا مربوط شرکت فولاد مبارکه اصفهان در دوره زمانی هفتگی است. آخرین شمع قیمتی نشان داده شده در مربع با پوشش شمعهای قیمتی خنثی پیشین دقیقا روی خط روند صعودی، برای دو دسته از معامله گران نوید بخش است. دسته اول کسانی هستند که سهم را در قیمتهای پایین خریداری کرده و پس از مدتی روند اصلاحی نزولی، در مورد ادامه صعود مردد بودهاند که پس از وقوع این اتفاق معمولا سهام خود را حفظ میکنند. دسته دوم معاملهگرانی هستند که منتظر فرصت مناسب و کم ریسک برای ورود به سهم بودهاند تا با موج صعودی جدید همراه شوند. بیشتر این افراد، پس از بسته شدن شمع قیمتی نمودار هفتگی و مطمئن شدن از قدرت صعودی بازار، وارد موقعیت خرید میشوند.
نکتههایی مهم در مورد دوره زمانی نمودار
خطوط روند ترسیم شده در دورههای زمانی بالاتر معمولا قدرت بیشتری دارند. به همین دلیل، بهتر است که همیشه از نمودارهای طولانی مدت، مثلاً نمودار هفتگی تحلیل خود را شروع کرده و به صورت پلهای دوره زمانی نمودار را کاهش دهید. همیشه خط روندی را بیابید که بیشترین تعداد برخورد را داشته و ضمن این برخوردها از بدنه شمعهای قیمتی نیز عبور نکرده باشد. همواره از ترسیم خط روندی که از بدنه شمعهای قیمتی عبور کرده باشد، بپرهیزید. زیرا اینگونه موارد فاقد هرگونه ارزش تحلیلی خواهند بود. بسیاری از معامله گران معتقد هستند که نمودار روزانه، بهترین دوره زمانی ممکن برای تحلیل روند بازار است. زیرا ماهیت زمانی آن به طور محض بلند یا کوتاه مدت نیست و بر این اساس میتوان دوره زمانی معقولی را به همراه جزئیات مهم آن مشاهده و تحلیل کرد. همچنین زمان طی شده بین نقاط اولیه تشکیل خط روند – حداقل دونقطه – مهم است و هر چه بازار طی دوره طولانیتری به آن واکنش دهد، بدون شک اهمیت بیشتری پیدا میکند. در مورد دوره زمانی نمودار، نکتهای بسیار با اهمیت وجود دارد؛ بهتر است معامله گران برای افزایش اعتبار تحلیلها و معاملات کم ریسکتر از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند. مثلا برای معامله بر اساس یک خط روند صعودی در نمودار هفتگی، بهتر است در مواقع اصلاحی یا بر اساس خطوط روند همپوشان در نمودار روزانه، معامله کنید.
شمعهای قیمتی و خطوط روند
یکی از مهمترین سوالاتی که هنگام ترسیم برای معامله گران پیش میآید این است که باید بر اساس کدام ناحیه – قیمت باز و بسته شدن یا بیشترین و کمترین – از شمعهای قیمتی، خط روند مد نظرشان را رسم کنند! پاسخ این سوال به شرایط نمودار و دیدگاه تحلیلگر بستگی دارد. به طور کلی، خط روندی که کاملا منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمعهای قیمتی باشد، در مواقع نادر شکل میگیرد. به عبارت سادهتر، قاعده خاص و تثبیت شدهای در این زمینه وجود ندارد و هر فرد میتواند طبق دیدگاه و تجربههای شخصی خود از آنها استفاده کند. در این زمینه معامله گران فقط باید بر عدم تقاطع خط و بدنه شمعهای قیمتی تمرکز کنند.
دست و پنجه نرم کردن با خط روند تنظیم شده!
این موضوع شاید بزرگترین مشکل افراد حین رسم خطوط روند باشد که در اصطلاح به آن «تنظیم اجباری منحنی» میگویند. این حالت زمانی اتفاق میافتد که فرد از روی تعصب نسبت به شرایط نمودار، به درستی یک ناحیه ایمان آورده و بر اساس تصورات ذهنی غلط شروع به رسم و تنظیم خطوط میکند. مهمترین نکته در ترسیم خطوط و سطوح حمایت و مقاومت این است که همواره بهترین نقاط بازگشت در نمودار، واضحترین آنها هستند. بنابراین اگر یک خط روند به اندازه کافی منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، بهتر است به سراغ ابزار یا الگوی دیگری بروید یا دست نگه دارید تا موقعیت مناسبی فراهم شود.
چگونه با استفاده از خطوط روند، معامله کنیم؟
به طور کلی برای معامله بر اساس این ابزار تحلیل فنی دو روش عمده وجود دارد. حالت اول زمانی است که قیمت، روند مشخصی را طی کرده و این خطوط نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق دارند که در این مواقع معامله گران با توجه به روند جاری بازار، هنگام لمس خط روند حمایتی توسط قیمت، وارد موقعیت خرید میشوند. در حالت معکوس از آن به عنوان فرصتی برای خروج از معامله بازارهای یک طرفه مثل سهام تهران استفاده میکنند. حالت دیگر زمانی است که توسط شمعهای قیمتی شکسته شوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آنها بسته شود که در این صورت خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده و در اصطلاح به سطوح اتفاق تبدیل میشوند. مثلا خط روند نزولی که نقش مقاومت داشته پس از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و اکثر معامله گران منتظر میمانند تا قیمت به خط روند بازگردد و در آنجا وارد یک معامله کم ریسک میشوند. در این زمینه به نمودار شرکت داروسازی جابر ابن حیان توجه کنید.
به طور خلاصه باید همیشه به دنبال خط روندی باشید که حداقل ۲ تا ۳ برخورد داشته و از بدنه شمعهای قیمتی عبور نکرده باشد. به عبارت دیگر، هرچه خط روند ایده التر، اعتبار بیشتر و در نتیجه، بازدهی معاملاتی شما بیشتر خواهد بود. این روش معاملاتی بدون شک یکی از بهترین روشها برای شکار حرکتهای بزرگ بازار با کمترین ریسک ممکن است. امیدواریم مطالعه این مقاله برای شما مفید بوده باشد.
خط روند(Trend line) چیست؟
خط روند(Trend line) چیست؟: خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی حمایت و مقاومت است.
اما سوال اصلی این است که چگونه خط روند را رسم کنیم؟ در این مقاله بررسی میکنیم که خط روند چیست و چگونه باید آن را رسم کرد.
همچنین در مورد نحوه استفاده از خطوط روند برای تشخیص کف و سقف بازار نیز صحبت میکنیم.
برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
خط روند چیست؟
خطوط روند سطوحی هستند که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند و میتوان آنها را در امتداد روند رسم کرد تا حمایت و مقاومت را نشان داد.
خطوط روند را میتوانید همان حمایت و مقاومت اریب در نظر بگیرید.
این خطوط میتوانند به ما در پیدا کردن نواحی بالقوه مازاد عرضه و تقاضا کمک کنند که مازادعرضه باعث نزولی شدن بازار میشود و مازاد تقاضا به بازار صعودی منتج میشود.
حال یک مثال از خط روند بر روی روند صعودی را بررسی میکنیم:
دقت کنید که در چارت بالا که چارت روزانه پوند/دلارآمریکا است، بازار چندین مرتبه شناسایی روند از طریق این دو خط به خط روند حمایتی برخورد کرده است.
این خط روند به عنوان یک ناحیه حمایتی عمل میکند که معامله گران میتوانند در اینجا به دنبال فرصت خرید باشند.
حال مثالی از خط روند بر روی روند نزولی را بررسی میکنیم:
در اینجا همانند شکل قبل میبینیم که روند نزولی در چارت دلاراسترالیا/دلارنیوزلند، چندین مرتبه به خط روند برخورد کرده است.
تفاوت در این است که اینجا خط روند نزولی است که به عنوان مقاومت عمل میکنند. بدین ترتیب معامله گران میتوانند در این ناحیه مقاومتی به دنبال فرصت فروش باشند.
چگونه خط روند رسم کنیم؟
حال که متوجه شدیم خط روند چیست به نحوه رسم آن میپردازیم.
برای رسم خط روند حداقل به دو نقطه نیاز داریم که بتوانیم یک خط رسم کنیم.
به محض اینکه دومین سوئینگ های و لو شکل گرفتند میتوانیم خط روند خود را رسم کنیم.
در شکل زیر دو سوئینگ لو را به هم وصل میکنیم.
دقت کنید که در چارت بالا دو نقطه اصلی داریم که میتوانیم به وسیله آنها خط روند خود را رسم کنیم.
وقتی این خط را رسم کردیم، میتوانیم به دنبال پرایس اکشن صعودی بگردیم تا بتوانیم بخریم. همانطور که میبینید چند هفته بعد یک پین بار صعودی در خط روند حمایتی شکل گرفت.
پین بار صعودی در شکل بالا به معامله گران سیگنال میدهد که خط روند احتمالا حفظ شود. این سیگنال به معامله گران فرصت خرید داد.
۳ نکته کلیدی برای رسم صحیح خطوط روند:
برای رسم صحیح خطوط روند باید حتما شناسایی روند از طریق این دو خط به سه نکته کلیدی توجه کنیم.
۱٫هر چه تایم فریم بالاتر باشد، اعتبار خطوط روند بیشترخواهد بود. پس از تایم فریم ها بالاتر شروع کنید.
۲٫ممکن است در رسم خطوط روند، سایه های بالایی و پایینی شمع ها از خط روند عبور کنند.
این حالت ایرادی ندارد. اما مسئله مهم این است که بدون اینکه بدنه شمع ها از خط روند بگذرد، بیشترین برخورد به خط روند را داشته باشیم.
۳٫هیچوقت سعی نکنید خط روند را به زور و در هر جایی رسم کنید. اگر خط روند با روند شکل گرفته سازگاری ندارد پس رسم نکنید چون در اینصورت اعتبار نخواهد داشت.
حال این سه مورد را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم.
برای رسم خطوط روند از تایم فریم های بالاتر استفاده کنید.
معمولا برای هر کاری در بازار فارکس از تایم فریم روزانه شروع میکنیم.
پس برای خطوط روند هم از همین تایم فریم استفاده میکنیم. پس بهتر است از تایم فریم روزانه برای ترسیم خط روند استفاده کنیم زیرا در چنین حالتی زمان کافی برای اعتبار خط روند را داریم.
این امر به یک قانون مهم در خط روند اشاره دارد و آن این است که هر چه روند برای مدت زمان بیشتری برقرار باشد، آنگاه اعتبار آن بیشتر است.
برای مثال خط روندی که برای دو سال نگه داشته شده است اعتبار بیشتری از خط روند دو هفته ای دارد.
در اینجا یک مثال از خط روند در تایم فریم روزانه را بررسی میکنیم.
خط روند(Trend line) چیست؟
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بعد از اینکه دومین سوئینگ لو شکل گرفته است، خط روند را رسم کرده ایم.
این یک مثال عالی است که فرصت خرید در خط حمایت را نشان میدهد. تایم فریم دیگری که میتوانیم برای رسم خط روند استفاده کنیم، تایم فریم هفتگی است.
این تایم فریم برای پیدا کردن اهداف بالقوه در روند صعودی و نزولی روی تایم فریم روزانه عالی هست.
در شکل زیر بر روی چارت دلارکانادا/فرانک نشان میدهیم که چگونه میتوان از تایم فریم هفتگی برای شناسایی اهداف بالقوه استفاده کرد.
چارت بالا خط روند هفتگی را نشان میدهد که به ما در پیدا کردن نقاط بالقوه کمک بسزایی میکند.
در این لحظه، در تایم فریم روزانه روند صعودی داریم، پس این روند هفتگی به ما در پیدا کردن سود بالقوه کمک میکند.
خطوط روند و همپوشانی
یکی از سوالاتی که در رسم خط روند مطرح میشود این است که آیا خط روند را باید بر اساس قیمت پایانی و باز رسم کرد یا بر اساس سایه های بالایی و پایینی؟ جواب این سوال به خط روند بستگی دارد.
پیدا کردن خط روندی که دقیقا روی قیمت پایانی و باز و یا دقیقا روی سایه های بالا و پایین قرار بگیرد کمی سخت است.
حال مثالی را بررسی میکنیم.
همانطور که در شکل میبینید، خط روند دقیقا روی سایه بالایی و یا قیمت پایانی و باز قرار نگرفته است.
این بدین معنی نیست که خط روند معتبر نیست. چیزی که اینجا اهمیت دارد این است که شناسایی روند از طریق این دو خط قیمتها در این چارت هفتگی در بالای خط روند بسته نشده اند.
مهمترین نکته در رسم خط روند این است که بیشترین برخورد را داشته باشیم و اینکه خط روند از وسط شمع نگذرد.
اگر خط روند از وسط بدنه شمع بگذرد، آنگاه خط روند معتبر نیست.
هیچوقت خط روند را به زور رسم نکنید
این احتمالا رایج ترین اشتباهی است که معامله گران در هنگام رسم خط روند انجام میدهند.
این حالت زمانی رخ میدهد که معامله گر خود را قانع کرده که سطح حمایت یا مقاومت حتما باید وجود داشته باشد. یعنی معامله گر سعی میکند به زور سطحی را بر روی پرایس اکشن مشخص کند.
از این نکته به مهمترین بخش در رسم خط روند یا سطوح حمایت و مقاومت میرسیم. و آن این است که بهترین خط روند خطی است که کاملا واضح باشد.
پس اگر خط روند روی چارت قرار نمیگیرد پس بهتر است که آن را رسم نکنیم.
چگونه از خطوط روند برای شناسایی نقاط برگشت بالقوه استفاده کنیم؟
حال به بررسی روشی میپردازیم که در آن از خط روند برای تعیین قدرت روند استفاده میشود.
همچنین از این روش میتوان برای پیدا کردن نقاط برگشت بالقوه نیز استفاده کرد.
تا اینجا متوجه شدید که از خط روند میتوان برای پیدا کردن فرصت خرید و فروش استفاده کرد.
اما این حالت تا زمانی صدق میکند که بازار به خط روند به عنوان حمایت یا مقاومت احترام بگذارد.
حالا وقتی که بازار دیگر به این سطوح احترام نمیگذارد چه اتفاقی می افتد؟ در چنین حالتی نقطه چرخش خواهیم داشت.
در شکل زیر بازار خط روند حمایتی را شکسته و بعد این سطح حمایتی تبدیل به مقاومت شده است.
در بالا چارت روزانه پوند/فرانک را داریم. همانطور که میبینید بازار برای یک دوره زمانی به خط روند احترام گذاشته است.
با این وجود، وقتی بازار خط روند حمایتی را شکسته است، بعد از آن سریعا این خط حمایتی را به عنوان خط مقاومتی تست کرده است.
این تست مجدد خط مقاومتی، یک فرصت فروش است که به سود چشمگیری منجر شده است.
برای اینکه بتوانیم از خط روند بدین صورت استفاده کنیم، باید یک خط روند واضح داشته باشیم که حداقل ۳ مرتبه برخورد داشته باشد.
هر چه خط روند واضح تر باشد، استراتژی عملکرد بهتری خواهد داشت. همچنین میتوانید از این استراتژی برای شناسایی برگشت صعودی نیز استفاده کنید.
خط روند(Trend line) چیست؟
همانطور که میبینید کمی بعد از اینکه خط روند مقاومت شکسته شده، بازار برگشته است تا این خط را به عنوان حمایت تست کند و در همینجا یک پین بار صعودی شکل گرفته است.
این به معامله گران پرایس اکشن یک فرصت خرید نشان داده است و بعد بازار ۸۰۰ پیپ افزایش داشته است.
این روش فوق العاده ای برای استفاده از روند جهت تشخیص نقاط برگشت بالقوه در بازار است.
5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند
مسلماً تجزیه و تحلیل روند ، مهمترین حوزه تجزیه و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها میتوانند افقهای زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.
به طور مثال میتوان گفت، یک روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی میتواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالیکه در تایم فریم ساعتی در حال افزایش است. تجزیه و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک میکند تا روند را بهتر درک کنند.
تجزیه و تحلیل روند را میتوان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان میدهند، انجام داد.
معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی میکند از طریق تجزیه و تحلیل حرکت یک سهم در یک جهت خاص، سود خود را به دست آورند.
همچنین علاوه بر تجزیه و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روانشناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژیها امتحان خود را پشت سر گذاشتهاند و اندیکاتورهایی را بهعنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخصها علاقهمند هستند، قرار دادهاند.
1. میانگین متحرک (Moving Average)
میانگین متحرک یک ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، میتوان قیمت را مشخص کرد.
این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمتها به عنوان داده استفاده میکند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان میدهد.
میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته میشود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معاملهگر انتخاب میکند.
برای سرمایهگذاران و دنبالکنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینههای مناسبی هستند.
فرمول ساخت مووینگ اوریج در سادهترین حالت به شکل زیر است:
SUM(CLOSE, N)/N
جمع = SUM
تعداد دوره =N
قیمت پایانی = CLOSE
بهطورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده میشود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت میباشد. تصویر زیر نشاندهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.
بر اساس فرمول داخلی انواع MAها شامل:
- میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
- میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
- میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
- میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)
روشهای مختلفی برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.
روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.
اگر قیمت برای مدتزمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و بهاصطلاح حالت رنج گفته میشود.
محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق میافتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمتهای بالا و پایین معامله میشود.
روش دوم: میتوان با رسم کراس اور سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.
زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبهبالا باشد، سیگنال خرید و اگر تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر میشود.
بازههای زمانی باتوجهبه استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.
2. همگرایی و واگرایی MACD
مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسانگیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان میکند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، بهعنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده میشود. در این
با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار میگیرد یا در پایین آن، روند مشخص میشود.
- خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
- خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.
MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.
3. اندیکاتور آر اس آی RSI
سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار میگیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) میباشد.
RSI بهعنوان یک نوسانساز نمایش داده میشود و میتواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه میدهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند
- تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان میدهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری میشود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزشگذاری میشود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
- حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشاندهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.
در یکروند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دورههای طولانیمدت به 70 و فراتر از آن میرسد. برای روندهای نزولی، قیمت میتواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.
در یکروند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر میشود که RSI به پایین 50 میرسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.
اما بهطورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمیتوان بهعنوان سیگنال در نظر گرفت.
4. اندیکاتور OBV
حجم به خودی خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل میکند.
این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازهگیری میکند.
در حالت ایدهآل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.
تصویر زیر نمونهای از یک سهم را نشان میدهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه میدهد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش میکند.
- اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
- اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
- اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمییابد، بهاحتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی میکند و شروع به افزایش خواهد کرد.
5. باند بولینگر Bollinger Band
باند بولینگر توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم میکند، اما میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.
این اندیکاتور نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را بهخوبی نشان میدهد. برای تنظیمات پیشفرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دورهی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده میشود.
باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص میکند. معاملهگر به کمک این اندیکاتور میتواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.
همچنین برای سنجش نوسانهای صعودی و نزولی، باند بالا و پایین میتواند به معامله گران بسیار کمک کند.
- هرچه روند قیمتها به باند بالایی نزدیکتر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک میشود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیکتر میشود، بازار در معرض فشار فروش قرار میگیرد.
برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معاملهگری توسط جان بولینگر ارائه شده است.
اندیکاتور تشخیص روند رنج
جمعبندی
در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که در تمام تایم فریمهای معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرند و معمولاً هر معاملهگر باتوجهبه ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم میکند.
این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک میکنند.
معروفترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) میباشند.
- اندیکاتور میانگین متحرک که آن را بهاختصار (MA) مینامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار میدهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش میدهد.
- واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که میتواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاهمدت بهسرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین میشود.
- شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازهگیری میکند.
- شاخص حجم موجود (OBV) فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازهگیری میکند.
در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه میشود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.
یادگیری معامله با شاخصها میتواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.
مهمتر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.
دیدگاه شما