جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران
♦ اگر چیز زیادی از اختیار معامله نمیدونی و تازه با این بازار آشنا شدی!
♦ اگر در بازار بورس فعالیت می کنی و میخوای ریسک معاملات خودت رو کاهش بدی!
♦ اگر می خوای از همه روندهای قیمتی بازار، حتی روندهای نزولی، کسب سود کنی!
♦ اگر می خوای با بازاری آشنا بشی که کارمزد بسیار کمی بابت انجام معاملات در آن، به کارگزاری بدی!
♦ اگر به دنبال یک دوره رایگان با نکات گران قیمت و کاربردی هستی!
♦ اگر به دنبال یک آموزش تصویری و عملیاتی هستی که مقدمات بازار رو خیلی ساده آموزش بده!
♦ اگر می خوای به صورت اصولی و درست معاملات خود را در اختیار معامله شروع کنی!
♦ اگر فن بیان و قدرت انتقال و آموزش مدرس برات مهمه!
♦ اگر فکر میکنی باید پله پله جلو بری و دارای روحیه آموزش پذیری هستی!
در این صورت دوره آموزش رایگان معرفی اختیار معامله، بهترین و سازگارترین انتخاب برای شما است.
قدم آخر پس از مشاهده دوره رایگان معرفی بازار اختیار معامله چیه؟
فرض می کنیم شما در حال حاضر دوره رایگان اختیار معامله را مشاهده کردید، شاید از خود بپرسید الان باید چیکار کنم؟ اگر میخواهید اصولی پیش بروید که حتما با ما همراه باشید. اما در غیر این صورت کمک چندانی از دستمون بر نمیاد 🙃
تیم مدرسه اختیار معامله در یک مقاله بسیار مفید مرحله به مرحله پارامترهایی که باید برای شروع فعالیت در اختیار معامله به آنها توجه کنید را گردآوری و تهیه کرده است. اگر تمام مراحل آنرا تا آخر طی کرده باشید، دیگر راه زیادی نمانده تا به ایده آل خود یعنی یک معامله گر حرفه ای و قدرتمند تبدیل شوید. اما اگر نمیدونی قضیه چیه، حتما مقاله “یادگیری اختیار معامله را از کجا شروع کنم؟” را با دقت مطالعه کن.
دسترسی سریع:
اما به صورت کلی برای داشتن یک شخصیت معاملاتی منظم و حرفه ای باید دو قدم بزرگ برداری که به عنوان 2 توصیه براتون آوردمشون:
توصیه اول: هیچ وقت از آموزش دیدن دست برندار و پیوسته آموزش ببین. دقیقه ای نباشه که بتونی آموزش ببینی و در عوضش وقتتو با چیزهای بیهوده خرج کنی. البته مطمئنم وقتی تا اینجای کار همراهیمون کردی، یعنی با یک معامله گر هدفمند و مصر در یادگیری طرف هستیم. همچنین باید بدانید برای دسترسی به آموزش های حرفه ای و پیشرفته بازار اختیار معامله که حاوی نکات ریز و طلایی بازار می باشد نیز گزینه های زیادی پیش رو دارید. دوره آموزش حرفه ای بازار اختیار معامله برای کسانی که با مفاهیم ابتدایی بازار آشنا بوده و بدنبال پادشاهی در اختیار معامله هستند، می تواند انتخاب مناسبی باشد. در دوره آموزشی معامله گر حرفه ای اختیار معامله شما هر آنچه باید از جزئیات اختیار معامله و ساز و کار آن بدانید در حقیقت صفر تا صد بازار اختیار معامله را آموزش می بینید و اصطلاحا فوت کوزه گری بازار آپشن را یاد خواهید گرفت.
توصیه دوم: اگر در حال حاضر قصد ندارید برای تهیه آموزش جامع و پیشرفته تر هزینه کنید، هیچ مشکلی نیست. می توانید همچنان آموزش های رایگان بازار اختیار معامله را از سایت مدرسه اختیار معامله و یا حتی سایت های دیگر دنبال کنید و البته با صرف انرژی و تلاش بسیار بیشتر، به نتیجه مطلوب قابل انتظار خود که تبدیل شدن به یک معامله گر کارکشته و قدرتمند است، برسید. اگر میخواهید از راه توصیه دوم پیش بروید، سایر مطالب وبسایت مدرسه اختیار معامله و مطالب به روز کانال تلگرام و اینستاگرام مدرسه اختیار معامله می تواند گزینه خوب و مفیدی برای شما باشد. تحلیل ها و گزارشات صوتی روزانه در کانال تلگرامی و یا گزارش های تحلیلی تصویری انتهای بازار در صفحه اینستاگرام مدرسه اختیار معامله برای همراهان عزیزمون کارکرد بسیار خوبی خواهد داشت.
در انتها باید بگویم مسیری که در آن قرار گرفتید شما را به سوی هدف مورد نظرتون خواهد برد. پس نیازی نیست به چیزی شک کنید و نگران شوید. تنها این را بدانید هرچه زودتر فعالیت خود را به صورت اصولی در بازار اختیار معامله شروع کنید، به نفع شما خواهد بود. چراکه این بازار هنوز سن زیادی ندارد و از نظر معاملاتی بسیار مستعد است. آینده بازار اختیار معامله متعلق به شمایی خواهد بود که از امروز قصد داری با آموزش دیدن آن فعالیت خود را با خاطر جمعی آغاز کنید.پس همین الان با دیدن دوره آموزشی رایگان معرفی بازار اختیار معامله یک گام بزرگ در راستای رسیدن به یک معامله گر موفق بردار!
دوره های پیشرفته تر این بازار نیز پس از دوره رایگان، برای آموزش اصولی بازار اختیار معامله، در صف گزینه های مطلوب بعدی قرار دارد. بعد از مشاهده دوره رایگان و آشنایی با مقدمات بازار آپشن، می توانید نکات طلایی معامله گری را به همراه استراتژی های خاص ترکیبی و معاملاتی در دوره “معامله گر حرفهای اختیار معامله” آموزش ببینید!
پیشنهادات کانون کارگزاران برای بهبود بازار سرمایه
دبیرکل کانون کارگزاران بورس در نامهای به رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، پیشنهاداتی را برای بهبود شرایط بازار سرمایه ارائه داد.
روح اله میرصانعی، دبیرکل کانون کارگزاران بورس در نامهای به محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس پیشنهاداتی را برای بهبود شرایط بازار سرمایه اعلام کرد؛ که متن کامل این نامه بدین شرح است:
جناب آقای دکتر پور ابراهیمی
ریاست محترم کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی
با سلام و احترام؛
همانگونه که مستحضرید، سال ۱۳۹۹ برای بازار سرمایه ایران از چندین منظر سال شکستن رکوردها بود. در شرایطی شاخص کل بورس تهران رشد ۵۰۰ درصدی را در ۵ ماهه ابتدای سال تجربه کرد که همهگیری کرونا اقتصادهای توسعه یافته را نیز زمین گیر کرده بود و قریب به اتفاق شاخصهای اقتصادی در سطح بینالملل وضعیت تیره و تاری از آینده ترسیم می کردند.
با وجود فاصلهگذاری هوشمند در سطح کشور و به رکود رفتن بخش زیادی از فعالیتهای اقتصادی و دست و پنجه نرم کردن با شدیدترین تحریمهای اقتصادی، نیمه ابتدای سال ۱۳۹۹ شاهد بیشترین ورود جریان پول حقیقی به بورس بودیم به نحوی که خالص معاملات حقیقی در سه ماهه ابتدای سال بسیار بیشتر از کل خالص معاملات حقیقی در سال ۱۳۹۸ بود.
سقوط بیسابقه قیمتهای جهانی نفت هم نتوانست از ورود پول به بازار سرمایه و روند افزایش شاخصها بکاهد و با ورود سهم سهامداران عدالت و صندوقهای ETF دولتی، بخش اعظمی از جمعیت کشور برای اولین بار سهامداری در بورس را تجربه کردند. اما دیری نپایید که شرایط کاملاً معکوس شد و یکی از بزرگترین ریزشهای شاخص بورس را در مدت زمان کوتاهی تجربه کردیم.
شاخص کل بورس در نیمه دوم سال قریب به ۸۰۰,۰۰۰ واحد سقوط کرد و بسیاری از سرمایهگذاران، مخصوصاً سرمایهگذاران تازه وارد بخش اعظمی از سرمایههای خود را از دست دادند. کم نبودند سهامدارانی که در شش ماهه دوم سال بیش از ۵۰% از ارزش پرتفوی خود را از دست رفته یافتند و دردناکتر آنکه بعضاً قادر به فروش و نقد کردن داراییهای خود به علت قفل شدن بخش زیادی از نمادهای بازار در صفوف فروش نبودند.
اقدام شورا عالی بورس و سازمان بورس در نامتقارن کردن دامنه نوسان نیز نه تنها قادر به جلوگیری از خروج جریان پول نشد که نقدشوندگی بازار را هم تحت تاثیر قرار داد. به نظر میرسد شرایط ناگوار شش ماهه دوم سال ۱۳۹۹ به سال ۱۴۰۰ تسری پیدا کرده و همچنان با صفوف فروش در نمادهای شرکتهای کوچک و افت قیمت سهام شرکتهای بزرگ با حداقل حجم معاملات مواجه هستیم. با این وجود، افزایش بی سابقه ضریب نفوذ بازار سرمایه در بین مردم و آشنایی آنها با سرمایهگذاری در بورس، فرصت استثنایی را برای اقتصاد ایران فراهم کرده است که از نقطه نظر این کانون با انجام اصلاحاتی که به شرح ذیل آمده میتوان بسترهای رشد و توسعه اقتصادی کشور را از طریق تامین مالی بورس محور هموار کرد.
پیشنهادهای مطرح شده به ترتیب اهمیت برای تقویت جایگاه بازار سرمایه به عنوان یکی از روشهای اصلی تامین مالی بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاری فعالین اقتصادی و برون رفت از شرایط فعلی بازار تدوین شده است.
الف) اصلاح ریزساختارهای بازار:
همانگونه که عنایت دارید، یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه در تمامی کشورها، ایجاد سازوکاری شفاف و موثر در کشف قیمت داراییها و ابزارهای مالی است. هرگونه مقرراتی که مانع اثرگذاری جریان اطلاعات جدید به سرعت و به طور کامل بر قیمتها شود، بخش مهمی از کارایی اطلاعاتی، عملیاتی و تخصیصی بازار را به خطر میاندازد. نیک میدانیم که تعریف ابزارهای کنترلی برای کاهش هیجان بازار امری ضروری و مرسوم در سطح بینالمللی است، ولی استفاده از آنها در شرایط اضطرار و برای مدت زمان بسیار کوتاهی توصیه میشود.
حال آنکه محدودیتهایی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا، سالهای متمادی گریبانگیر بازار سرمایه بوده و کشف سریع قیمتها را ناممکن کرده و بسیاری از بیش واکنشیها ناشی از همین محدویت است. چه بسا عدم وجود چنین محدودیتهایی باعث پدید آمدن حباب قیمتی در بخشی از بازار (از نقطه نظر کارشناسان مستقل) در شش ماهه ابتدای سال ۱۳۹۹ و معامله زیر ارزش ذاتی بعضی از سهام در حال حاضر نمیشد.
وجود دامنه نوسان و پدیده صف نشینی، ارزش تحلیل اطلاعات در بازار سرمایه را از بین برده است و خود سینگال غلطی به فعالان بازار سرمایه از باب تعیین استراتژی صف نشینی به عنوان سادهترین و موثرترین استراتژی کسب منفعت در بورس ارسال کرده است. از همه مهمتر، وجود دامنه نوسان فعالیت بازارگردانی صندوقها و نهادهای مالی که به این امر مبادرت دارند را به شدت مختل کرده است، به نحوی که در حال حاضر اکثر صندوقهای بازارگردانی امکان خرید و فروش در نمادهای تحت مدیریت خود را ندارند چراکه تمام منابع آنها تبدیل به اوراق بهادار شده است.
با وجود دامنه نوسان و تشکیل صفهای خرید و فروش، احتمال حضور نهادهای مالی برای مبادرت به امر بازارگردانی با سرمایه و منابع خود به قصد انتفاع، بسیار ناچیز است و امکان ارتقاء نقدشوندگی و کارایی بازار سرمایه محدود میماند.
پیشنهاد میشود در جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران اولین فرصت دامنه نوسان به نحوی تغییر کند که شاهد تشکیل صفوف خرید و فروش نباشیم تا نقدشوندگی بازار به سطح قابل قبولی ارتقاء یابد همچنین در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از نمادهای بازار سرمایه برای مدت نزدیک به ۲ ماه در صفوف طولانی فروش قفل شدهاند و بازار بسیار نامتعادل شده است چراکه برخی از سهام پرمعامله و با شناوری بالا شرایط جدید را در قیمتهای خود منعکس نمودهاند و برخی دیگر همچنان امکان انعکاس آخرین اطلاعات و اخبار را بر قیمتهای خود نداشتهاند.
ب) عدم قیمتگذاری دستوری و تشویق رقابت:
یکی از اصول اولیه اقتصاد بازار، احترام به سازوکار عرضه و تقاضا و عدم دخالت مستقیم در بازار به منظور تعیین قیمت بهینه است. از گذشته تا کنون، بیشمار است مواردی که نهادهای حاکمیتی به نیت حمایت از مصرفکنندگان با نادیده گرفتن نیروی عرضه و تقاضا، مستقیماً مبادرت به قیمتگذاری کردند و زیان اصلی را به مصرفکننده نهایی و مردم تحمیل کردند.
تجربههای متعدد گذشته به ما آموخته است که، هر گونه قیمتگذاری دستوری در نهایت منجر به گرفتن رفاه مصرفکنندگان و ایجاد رانت اقتصادی از جیب تولیدکننده و توزیع بین عده معدودی بدون جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران کمترین اثرگذاری بر کنترل قیمتها در میان مدت است. به عنوان نمونهای از این سیاست حمایتیِ شکست خورده میتوان به قیمتگذاری دستوریِ خودرو و فولاد اشاره کرد که نه تنها کوچکترین اثری بر کنترل پایدار قیمتها نداشتهاند بلکه باعث فرار سرمایه از بخش تولید و انتقال به بخش دلالی شدند و بدتر آنکه، موجب اختلال در عرضه محصول و احتکار در بخش تقاضا در بین فعالان اقتصادی شدند، چراکه آنها به خوبی دریافتهاند که با گذشت زمان کوتاهی، قیمتها به سطوح تعادلی خود بازخواهند گشت. بنابراین، پیشنهاد میشود مجلس محترم قوانین و مقرراتی را وضع کند که قیمتگذاری دستوری را محدود میکند و با تشویق فضای رقابت در عرصه تولید و عرضه درنهایت موجبات رضایت مصرف کنندگان نهایی را فراهم آورد.
ج) تقویت نقش بازار سرمایه در تامین مالی:
مزایای بازارمحور بودن تامین مالی بنگاههای اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و روندهای اخیر مخصوصاً در اتحادیه اروپا موید این امر است. با وجود آنکه کشورهایی مانند آلمان و فرانسه برخلاف کشورهایی مثل انگلستان و هلند، دارای اقتصاد بانک محور هستند، طی دو دهه گذشته به سمت افزایش اتکای تامین مالی بنگاههای اقتصادی به بازار سرمایه (مخصوصا SME ها) جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران روی آوردند.
این در حالی است که بنابر اظهارات رئیس کل بانک مرکزی ج ا ا، بالغ بر ۹۰ درصد تامین مالی بنگاهها از طریق شبکه بانکی صورت میپذیرد و در کشور، عملاً نقش بازار سرمایه در این میان بسیار ناچیز است. در زمانهایی که اقبال عمومی به بازار سرمایه افزایش مییابد، سهم شرکتها از ورود جریان نقدینگی به بازار حداقلی است و جریان پول صرفاً منجر به افزایش قیمت سهام میشود و عملاً ناشران از این افزایش قیمتها بیبهره میمانند و فرآیند تشکیل سرمایه در شرکتها اتفاق نمیافتد. به علاوه، روشهای متداول افزایش سرمایه در ایران یا بر مبنای روشهایی است که منجر به ورود پول تازه به شرکتها نمیشود (افزایش سرمایه از محل سود انباشته، تجدید ارزیابی داراییها) یا اگر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی باشد، مستقل از عملکرد سهام ناشر در بازار سرمایه است. برای مثال، در تاریخ تهیه این نامه که سهام شرکت فولاد مبارکه حدوداً ۱۲۰۰ تومان است، در صورت افزایش سرمایه نقدی، تنها ۱۰۰ تومن به ازای هر سهم نصیب شرکت برای تامین مالی پروژهها میشود و عمده منافع آن به صورت حق تقدم به سهامدارن قبلی تعلق میگیرد.
بنابراین، افزایش صد در صدی قیمت سهام فولاد مبارکه، هیچ تاثیری در مبلغ افزایش سرمایه شرکت و نرخ تامین مالی آن ندارد. حال آنکه، یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه، تخصیص بهینه منابع است، یعنی در صورتی یک بخش از اقتصاد مورد اقبال سرمایهگذاران قرار بگیرد، باید تامین مالی آن بخش از بازار سرمایه راحتتر و ارزانتر از سایر بخشها باشد و این امر در صورتی محقق میشود که بسترهای افزایش سرمایه از صرف سهام یا سلب حق تقدم آماده شود. به منظور ارتقاء جایگاه بازار سرمایه درتامین مالی شرکتها پیشنهاد میشود:
۱) علاوه بر ارائه مشوقهای قانونی و مالیاتی برای تشویق ناشرین و سرمایهگذاران در به کار بردن روش افزایش سرمایه از صرف سهام، ضرورت دارد که جایگاه و نقش متعهدین پذیرهنویسی که عمدتاً شرکتهای تامین سرمایه هستند تقویت شود. روش افزایش سرمایه فوق نیازمند شرکتهای تامین سرمایهای با کفایت سرمایه بسیار بالا و توان تحلیلی کافی در ارزشگذاری سهام و مشاوره به ناشرین است. شاید تجربه آمریکا در مجاز شمردن بانکداری جامع (ایفای نقش تامین سرمایه investment banking توسط بانکهای تجاری) پس از دههها ممنوعیت، در همین راستا بوده است و زمان آن فرارسیده است که بانکهای تجاری ایران نیز از طریق شرکتهای تامین سرمایه وابسته به خود، علاوه بر نقش تامین مالی از منبع بدهی به تامین مالی از منبع حقوق صاحبان سهام، مشارکت بیشتری داشته باشند تا همزمان با هجوم نقدینگی به سمت بازار سرمایه به جای بعضاً تشکیل حباب در سهام شرکتها، به تشکیل سرمایه در بنگاههای اقتصادی و پایداری منابع در بازار سرمایه کمک کرده باشند.
۲) تسهیل کردن و مشوق گذاشتن برای صندوقهای پروژه و جسورانه به عنوان بیبدیلترین ابزار در تامین مالی پروژههای بخشهای مختلف اقتصادی و ایدهها.
۳) تسهیل پذیرش شرکتها به بورس به عنوان یکی از راههای تامین مالی و استراتژی خروج صندوقهای پروژه و جسورانه.
د) تشویق سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس:
همانگونه که مستحضرید، سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیاز به دانش، تخصص و تجربه زیادی دارد و با توجه به نوسانات زیادی که جزء ذات اصلی بازار سرمایه است، سرمایهگذاری مستقیم در این بخش توسط عموم مردم – که عمدتاً از زمان و توان کافی برای فراگیری ملزومات سرمایهگذاری در این بازار برخوردار نیستند- خطرات بسیاری را هم برای سرمایه آنها و هم تشدید نوسانات بازار در پی خواهد داشت. لذا پیشنهاد میشود:
۱) با اصلاح روش عرضه اولیه فعلی که در آن با دعوت از عموم مردم در مشارکت برای خرید و القاء کردن این امر که خرید عرضه اولیه سرمایهگذاری پر بازده و بدون ریسکی است، جلوی ورود مستقیم پول افراد غیرحرفهای و به زحمت افتادن برای جبران ضرر و زیان این قشر از مردم در آینده را بگیریم. مزید استحضار است که همافزایی شوم روش فعلی عرضه اولیه فعلی و وجود دامنه نوسان و پدیده صف نشینی، بی ارزش کردن تحلیل اطلاعات و توهم بدون ریسک بودن سرمایهگذاری در این بخش را به شدت افزایش داده است.
۲) با توسعه ابزارهای جدید سرمایهگذاری غیرمستقیم و تنوع بخشی به ابزارهای موجود از جمله صندوق های سرمایهگذاری، علاوه بر عمق بخشیدن به دانش تحلیلی فعالین بازار، پاسخگوی نیاز سرمایهگذارانی باشیم که خواهان سرمایهگذاری وجوه خود در بازار سرمایه هستند، بازاری که به ذات خود از قدرت خرید پول افراد در مقابل تورم به بهترین نحو محافظت میکند.
ه) افزایش شفافیت:
همانگونه که قبلاً اشاره شد، انعکاس تمامی اطلاعات موجود در قیمتها و کشف صحیح قیمتها از کارکردهای اصلی بازار سرمایه برشمرده میشود که خود منجر به تخصیص بهینه منابع به کاراترین بخشهای اقتصاد میشود. این مهم محقق نمیشود مگر با:
۱) ارتقاء نظام حاکمیت شرکتی به منظور حمایت از منافع سهامداران اقلیت و به حداقل رساندن تضاد منافع بین مدیران و سهامدارن و محدود کردن امکان فساد در شرکتها.
۲) افزایش شفافیت ناشران در منعکس کردن سریع اخبار با اهمیت و ارتقاء کیفیت و انتشار به موقع گزارشات مالی به بازار به منظور جلوگیری از معاملات بر مبنای اطلاعات نهانی و ضربه زدن به اعتماد و رقابت منصفانه در بازار سرمایه.
۳) نظارت دقیق و سیستمی (بر مبنای نرمافزار و با حداقل قضاوت شخصی) بر معاملات و برخورد قاطع با دستکاری بازار و کسانی که به هر نحوی قصد گمراه کردن و سوء استفاده از بازار را دارند.
۴) افزایش شفایت در نهادهای ناظر و گزارشگری منظم سازمان و بورسها در خصوص چگونگی ایفای نقش خود در حفاظت از مکانیزم بازار و ارتقاء جریان آزاد و غیرتبعیضآمیز اطلاعات برای تمامی فعالین.
و) توسعه ابزارهای مالی:
بازار سرمایه جایگاهی است که فعالان آن علاوه بر سرمایهگذاری وجوه خود به پوشش و انتقال ریسک، آربیتراژ و سفتهبازی (تمامی این افعال به کارایی بازار سرمایه کمک میکند) مبادرت میورزند و در صورتی که ابزارهای لازم موجود نباشد به ناچار به بازارهای دیگر مراجعه و بخشی از سرمایههای سرگردان به بازارهای غیرمولد و بعضاً مخرب کوچ میکنند. بنابراین، هرچه ابزارهای موجود متنوعتر باشد، بازیگران بیشتری برای رفع نیازهای خود به بورس مراجعه میکنند. به عنوان مثال، در صورتی که ابزار مناسب برای پوشش نوسانات ریسک نرخ سود یا ریسک نکول تسهیلات موجود باشد، بانکهای بزرگ تجاری برای پوشش و انتقال این دسته از ریسکها در بازار سرمایه فعالیت میکنند و موجبات رونق و نشاط بازار فراهم میشود. در این راستا پیشنهاد میشود:
۱) ابزارهای لازم برای دوطرفه کردن بازار (به عنوان مثال فروش استقراضی) طراحی یا اصلاح شوند تا علاوه بر اینکه حجم معاملات و گردش پول در بازار در زمانهای نزول وارد رکود نشود (به علت اریب زیانگریزی سرمایهگذاران که در زمان کاهش قیمتها کمتر تمایل به مبادله و اصلاح سبد داراییهای خود دارند)، ابزار مناسبی برای جلوگیری از تشکیل حباب قیمتی و نوسانات شدید در بازار بوجود آید.
۲) ابزارهای مربوط به پوشش و انتقال ریسک شامل قراردادهای اختیار معامله (option) و آتی (future) بر روی تمامی داراییهای پایه موجود در بورس، قراردادهای آتی نرخ سود (forward rate agreement)، قراردادهای تاخت ریسک نکول (credit default swap) و … به منظور استفاده تمامی فعالان اقتصاد و عمق بخشیدن به بازار، توسعه و معرفی گردند.
۳) در حال حاضر، ابزارهای مالی همچون اوراق تبعی و قراردادهای آتی بر روی بعضی از نمادها و کالاها معرفی شدهاند، اما به دلایل متنوعی شامل ایرادات نرمافزاری، مقرراتی و رویههای اجرایی ناقص با اقبال فعالین بازار مخصوصاً در بازارهای بورس و فرابورس مواجه نشدهاند و نتوانستهاند نقش اصلی خود یعنی افزایش کارایی و عمق بخشیدن به بازار نقدی و ابزاری برای پوشش و انتقال ریسک را به خوبی ایفا نمایند. تغییر و اصلاحات لازم برای موثر کردن ابزارهای موجود در اولویت قرار گیرد.
ز) ثبات مقررات و حذف مقررات زائد:
عنایت دارید که تغییر مکرر مقررات ناظر بر بازار سرمایه باعث سردرگمی فعالین بازار و افزایش ریسکهای عملیاتی برای آنها میشود که با افزایش صرف ریسک و کاهش قیمت و نقدشوندگی سهام، نمایانگر خواهد شد. از طرفی، پس از گذشت چندین سال از تصویب قانون بازار و تصویب حجم فراوانی مقررات در بازار سرمایه، نیاز به روزآمدکردن قانون و حذف مقررات دست و پا گیر در راستای تسهیل فعالیت نهادهای فعال در بازار سرمایه متناسب با شرایط جدید احساس میشود. لذا پیشنهاد میشود، علاوه بر اصلاح و به روز کردن قوانین و مقررات موجود و حذف مقررات زائد، ترتیباتی اندیشیده شود که تغییرات ناگهانی مقررات توسط نهادهای ناظر محدود گردد.
در پایان، امید است مجلس محترم با اقدامات موثر خود نقش و جایگاه بازار سرمایه به عنوان کارآمدترین شیوه تامین مالی بنگاههای اقتصادی و ارائه دهنده ابزارهای کارا برای جذب سرمایههای مازاد سرمایهگذاران را تقویت و تثبیت کند. در این راه، کانون کارگزاران بورس به مانند گذشته آمادگی دارد تا با بهکارگیری تمام ظرفیتهای موجود خویش و شرکت در جلسات تخصصی به تصمیمگیرندگان محترم در این حوزه کمک کند.
چگونگی تشخیص حمایت ها و مقاومت ها در بورس
حمایت ها و مقاومت ها و مفاهیم آنها در بورس از جمله مباحث بسیار کاربردی و ضروری در بخش تحلیل تکنیکال بازار میباشد. تفاوتی ندارد که در بورس تازه وارد هستید یا بصورت حرفه ای عمل میکنید. این مفاهیم( حمایت ها و مقاومت ها) در هر صورت ابتدایی ترین و جزئی ترین و در عین حال پرکاربردترین مطالبی است که هر معامله گر باید بداند. انواع حرکت های صعودی و نزولی در سهم در واقع به تقابل میان خریداران و فروشندگان وابسته است. به این صورت که اگر قدرت خریداران بالا باشد سهام صعودی است و اگر فشار فروش زیاد شود قیمت سهام شیب نزولی به خود میگیرد. همین امر( تقابل میان خریداران و فروشندگان) در انتها سبب تشکیل حمایت ها و مقاومت ها در بورس میشود.
حال که با اهمیت این مفهوم در بورس آشنا شدید تا انتهای مقاله با ما باشبد تا اطلاعاتی بیشتری را در این خصوص کسب کنید.
تعریف خطوط حمایت و مقاومت
اگر در دنیای بازارهای سرمایه چشمتان به کلمات Support و Resistance افتاد باید بگویم که معادل حمایت و مقاومت میباشد.
حمایت: در واقع نقطه، خط و یا سطحی است که اگر زمانی قیمت سهم به این جا برسد، تقاضا برای این سهم افزایش پیدا میکند و با افزایش تقاضا رشد سهام را شاهد خواهیم بود. زمانی که تقاضا برای یک سهم بالا رود، قیمت نیز به طبع آن افزایش مییابد. به عبارت ساده تر، معمولا در حمایت تقاضا بر عرضه غلبه کرده و بنابر بر قوانین عرضه و تقاضا قیمت صعودی میشود.
مقاومت: در واقع نقطه، خط و یا سطحی است که با رسیدن قیمت به این جا فشار عرضه افزایش پیدا کرده و قیمت کاهشی میشود. تعداد زیادی از معامله گران و فعالان بازار بر این باورند که با رسیدن قیمت به این سطوح، عرضه بر تقاضا پیشی گرفته و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری میکند.
این سطوح برای سرمایه گذارانی که قصد خروج از سهم و سیو سود را دارند بسیار با اهمیت است. آنها میتوانند برای عدم گرفتاری در زمان عرضه سهم، قبل از رسیدن قیمت سهام به این سطح، سفارش فروش خود را فعال نمایند.
انواع حمایت ها و مقاومت ها و میزان معاملات آنها
از انواع دیگر این سطوح می توان به موارد ذیل اشاره داشت:
- حمایت ها و مقاومت ها به شکل افقی
- صعودی
- نزولی
کلیه فعالان و سرمایه گذاران بازارهای سرمایه باید توجه داشته باشند که میزان معاملات نیز در این سطوح از سه طریق ذیل انتخاب میشود:
- تایمی که قیمت سهام در این ناحیه باقی مانده است.
- حجم معاملات صورت گرفته
- چگونگی انجام معاملات اخیر
چگونه خطوط حمایت و مقاومت را ترسیم نماییم؟
یکی از توانایی که هر فعال بازارهای سرمایه باید بیاموزد این است که خطوط حمایت و مقاومت را چگونه باید ترسیم نماید. این همان سوالی است که ذهن اکثر افراد فعال در بازار را به خود جلب نموده است. این نکته را نیز مد نظر داشته باشید که ممکن است این خطوط در بیشتر موارد تبدیل به یک سطح شوند و تشخیص این موارد بیسار حائز اهمیت است. ترسیم این خطوط یا سطوح نه کار بسیار ساده ای است و نه خیلی سخت میباشد که از عهده شما خارج باشد. تنها برای ترسیم این خطوط باید تمرکز و دانش کافی را چاشنی کار خود نمایید.
برای ترسیم خطوط حمایت باید نقاط کف بدست آمده سهم را به هم متصل نماییم( به اصطلاح به این نقاط کف”مینور” میگویند). حال برای ترسیم خطوط مقاومت باید ابتدا نقاط سقف سهم را پیدا کرده و سپس به هم متصل نماییم.( به اصطلاح به این نقاط سقف “ماژور” میگویند).
نکته ای که در این کار یک معامله گر مبتدی را از یک معامله گرحرفه ای تفکیک مینماید، پیدا کردن این نقاط می باشد.
ترید روی مناطق حمایتی و مقاومتی
شرایط معامله با توجه به این که در کدام خط حمایت یا مقاومت قرار داریم، متفاوت میباشد. در بازار بورس تهران با توجه به یکطرفه بودن بازار تنها ما میتوانیم پوزیشن خرید بگیریم و سود کنیم. به این صورت که با رسیدن قیمت سهم به نقاط حمایتی، سهام را خریده و در نقاط مقاومتی سیو سود انجام میدهیم. این تنها روش کسب سود در بازار بورس ایران میباشد. برای خرید روی سطوحی که ابتدای مقاومت است اما الان نقش حمایتی دارد، باید بعد از شکسته شدن این خط م یا تکمیل پول بک اقدام به خرید نمود.
اما در بازارهای دو طرفه نظیر بازار فارکس و ارزهای دیجیتال؛ شما میتوانید با توجه به استراتژی معاملاتی خود و در نظر گرفتن شرایط بازار هم از نزول قیمت و هم از صعود قیمت کسب سود کرد. در این بازار ها میتوان در نقاط حمایتی سفارش خرید (BUY) گرفت و در نقاط مقاومتی سفارش فروش(SELL) گرفت.
چرا نقاط حمایت و مقاومت شکل میگیرند؟
برای پاسخ به سوال بالا باید بیان کنیم که، با توجه به اینکه سطوح حمایت و مقاومت در سقف یا کف قیمتی قرار دارد این نقاط کاملا بی معنی است. اما هنگامی که این نقاط را به یکدیگر متصل مینماییم خطوط معنا دارای تشکیل میشود که قیمت سهام در برخورد با این خطوط واکنش نشان میدهد. برای بررسی دقیق این سطوح یا نقاط، ارزش سهام باید مد نظر قرار گیرد. معمولا این نقاط اعداد رندی هستند که بار روانی بالایی بر روی معامله گران دارند. به عنوان مثال سطح ۱ دلار برای رمز ارز کاردانو بسیار با روانی بالایی دارد و اکثر هولدر های این سهم در قیمت اقدام به خرید نموده اند.
شناخت اعتبار ناحیه حمایت و مقاومت چگونه است؟
تحلیل گران بازار سرمایه همواره یک محدوده حمایتی یا مقاومتی تعریف می کنند اما نمیتوان تعریف دقیقی برای این خطوط متصور بود. به همین علت فعالان بازار یک محدوده را به عنوان حمایت و مقاومت را تعریف کرده تا از خطاهای احتمالی در امان بمانند.
برای شناخت اعتبار یک خط حمایتی یا مقاومتی میتوان دو روش زیر را در نظر گفت:
۱.هر چه شیب خط حمایت و مقاومت افقی تر باشد، تحلیل از اعتبار بیشری دارد:
یعنی اگر خطی را برای حمایت و مقاومت رسم می کنیم هر چه شیب آن کمتر باشد و حالت افقی داشته باشد قدرت تحلیل شما بالاتر بوده و اعتبار بیشتری دارد. به عنوان مثال شیب خط حمایت سهمی تقریبا صفر است. پس اعتبار بیشتری نسبت به خط حمایتی دارد که دارای شیب خط ۱۰ درجه است.
۲.تعداد برخوردها به سطح حمایت و مقاومت بیانگر اعتبار این سطح می باشد:
بر روی نمودار هر چه تعداد برخورد ها در مرور زمان با محدوده حمایتی یا مقاومتی که رسم کرده ایم بیشتر باشد، آن سطح دارای قدرت بیشتری خواهد بود. به بیان بهتر هر چه تعداد برخورد به آن خط در تایم فریم های بالا بیشتر باشد اعتبار این خطوط افزایش می یابد. به عنوان مثال اگر سهمی در تام فریم ماهیانه خود ۵ بار به حمایت ۱۰۰۰ تومن برخورد داشته باشد اعتبار خیلی بالایی دارد و امکان شکستن این حمایت تا حد زیادی کاهش میباید.
در مورد برخورد ها به سطوح حمایت و مقاومت باید این نکته را در نظر داشت که هر چه تایم کاری( ساعتی، روزانه، ماهیانه و … ) بالاتر رود، اعتبار این خطوط نیز بالاتر می رود.
عوامل بنیادی ایجاد حمایت ها و مقاومت ها
یکی از مهمترین علت هایی که باعث ایجاد خطوط حمایت و مقاومت میشود عوامل بنیادی است. هیچ موقع موسسه ها و شرکتهای عظیم سرمایهگذاری، اقدام به خرید سهام بدون تحقیقات فراوان نمیکنند. یک لیست قیمت برای خرید و فروش در بازار سرمایه در اختیار آن ها است. زمانی که قیمت سهام به سطح حمایتی یا قیمت مورد نظر سرمایه گذار میرسد، آنها شروع به خرید میکنند و زمانی که سود کافی را از سهم گرفتند و به اصطلاح به مقومت خود رسید، اقدام به فروش مینمایند.
تبدیل حمایت به مقاومت و برعکس
شکست خط حمایت یعنی خریداران اعتقادی به ارزش سهام در این قیمت ندارند و معتقدند قیمت سهام خیلی پایین تر قیمت فعلی آن است. حال سهامداران اقدام به فروش میکنند تا به فیمت دلخواه خود برسند. با این کار ممکن است نقطه حمایتی سهم شکسته شود و قیمت سهام پایینتر از محدوده حمایتی معامله گردد. برعکس این موضوع نیز برقرار است. یعنی زمانی که سهام داران اعتقاد به ارزش بالای سهام دارند، پس با خرید سنگین این سهم خطوط مقاومتی را شکسته و تبدیل به حمایت میکنند.
خط حمایت و مقاومت در بورس
بازار بورس قطعا یک بازار بزرگ است اما عمق بازار آن نسبت به بازار کریپتو و فارکس کمتر است. امروزه بورس جایگاه بسیار بالایی در بین مردم و سهام داران جهان پیدا کرده است. معنی خط حمایت در بازار بورس این است که اگر زمانی قیمت به این سطح رسید تقاضا برای سهم آن قدر بالا رود که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری نماید. خط مقاومت نیز یعنی سطحی که سهام داران اعتقاد دارند ارزش سهم این اندازه نیست و دست به فروش میزنند و از افزایش قیمت جلوگیری مینمایند.
به بیان دیگر خط حمایت و مقاومت در بورس یعنی که خریدار به خرید کردن و معامله تمایل بیشتری نشان می دهد و در طرف دیگر نیز فروشندگان هم تمایل کمتری به فروش پیدا کرده اند. حال احتمال این که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط نکند بیشتر می شود.
۱۵ پیشنهاد دبیرکل کانون کارگزاران بورس برای خروج بازار از بحران چند ماهه
دبیرکل کانون کارگزاران بورس در نامه ایی به رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس ۱۵ پیشنهاد در محورهایی چون ریزساختارها ، قیمتگذاری دستوری و … با هدف روج بازار از بحران چند ماهه مطرح کرد.
روح اله میرصانعی در نامه ایی به محمدرضا پورابراهیمی ، ضمن اعلام دو وضعیت متفاوت سال گذشته ، ۱۵ پیشنهاد در ۷ محور ریزساختارهای بازار ، قیمتگذاری دستوری و تشویق رقابت ، نقش بازارسرمایه در تامین مالی ، تشویق سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس ، افزایش شفافیت ، توسعه ابزارهای مالی و ثبات مقررات و حذف مقررات زائد اعلام کرد .
متن کامل نامه :
سال ۹۹ برای بازار سرمایه ایران از چندین منظر سال شکستن رکوردها بود. در شرایطی شاخص کل بورس تهران رشد ۵۰۰ درصدی را در ۵ ماهه ابتدای سال تجربه کرد که همهگیری کرونا اقتصادهای توسعه یافته را نیز زمین گیر کرده بود و قریب به اتفاق شاخصهای اقتصادی در سطح بینالملل وضعیت تیره و تاری از آینده ترسیم میکردند.
با وجود فاصلهگذاری هوشمند در سطح کشور و به رکود رفتن بخش زیادی از فعالیتهای اقتصادی و دست و پنجه نرم کردن با شدیدترین تحریمهای اقتصادی، نیمه ابتدای سال ۹۹ شاهد بیشترین ورود جریان پول حقیقی به بورس بودیم به نحوی که خالص معاملات حقیقی در سه ماهه ابتدای سال بسیار بیشتر از کل خالص معاملات حقیقی در سال ۹۸ بود.
سقوط بیسابقه قیمتهای جهانی نفت هم نتوانست از ورود پول به بازار سرمایه و روند افزایش شاخصها بکاهد و با ورود سهم سهامداران عدالت و صندوقهای ETF دولتی، بخش اعظمی از جمعیت کشور برای اولین بار سهامداری در بورس را تجربه کردند اما دیری نپایید که شرایط کاملاً معکوس شد و یکی از بزرگترین ریزشهای شاخص بورس را در مدت زمان کوتاهی تجربه کردیم.
شاخص کل بورس در نیمه دوم سال قریب به ۸۰۰,۰۰۰ واحد سقوط کرد و بسیاری از سرمایهگذاران، مخصوصاً سرمایهگذاران تازه وارد بخش اعظمی از سرمایهها را از دست دادند. کم نبودند سهامدارانی که در شش ماهه دوم سال بیش از ۵۰ درصد از ارزش پرتفوی را از دست رفته یافتند و دردناکتر آنکه بعضاً قادر به فروش و نقد کردن داراییها به علت قفل شدن بخش زیادی از نمادهای بازار در صفوف فروش نبودند.
اقدام شورای عالی بورس و سازمان بورس در نامتقارن کردن دامنه نوسان نیز نه تنها قادر به جلوگیری از خروج جریان پول نشد که نقدشوندگی بازار را هم تحت تاثیر قرار داد. به نظر میرسد شرایط ناگوار شش ماهه دوم سال ۹۹ به سال ۱۴۰۰ تسری پیدا کرده و همچنان با صفوف فروش در نمادهای شرکتهای کوچک و افت قیمت سهام شرکتهای بزرگ با حداقل حجم معاملات مواجه هستیم.
با این وجود، افزایش بی سابقه ضریب نفوذ بازار سرمایه در بین مردم و آشنایی آنها با سرمایهگذاری در بورس، فرصت استثنایی را برای اقتصاد ایران جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران فراهم کرده که از نقطه نظر این کانون با انجام اصلاحاتی که به شرح ذیل ، میتوان بسترهای رشد و توسعه اقتصادی را از طریق تامین مالی بورس محور هموار کرد.
پیشنهادهای مطرح شده به ترتیب اهمیت برای تقویت جایگاه بازارسرمایه به عنوان یکی از روشهای اصلی تامین مالی بنگاههای اقتصادی و سرمایهگذاری فعالین اقتصادی و برون رفت از شرایط فعلی بازار تدوین شده است.
الف) اصلاح ریزساختارهای بازار: یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه در تمامی کشورها، ایجاد سازوکاری شفاف و موثر در کشف قیمت داراییها و ابزارهای مالی است. هرگونه مقرراتی که مانع اثرگذاری جریان اطلاعات جدید به سرعت و به طور کامل بر قیمتها شود، بخش مهمی از کارایی اطلاعاتی، عملیاتی و تخصیصی بازار را به خطر میاندازد.
نیک میدانیم که تعریف ابزارهای کنترلی برای کاهش هیجان بازار امری ضروری و مرسوم در سطح بینالمللی است، ولی استفاده از آنها در شرایط اضطرار و برای مدت زمان بسیار کوتاهی توصیه میشود. حال آنکه محدودیتهایی همچون دامنه نوسان و حجم مبنا، سالهای متمادی گریبانگیر بازار سرمایه بوده و کشف سریع قیمتها را ناممکن کرده و بسیاری از بیش واکنشیها ناشی از همین محدویت است.
چه بسا عدم وجود چنین محدودیتهایی باعث پدید آمدن حباب قیمتی در بخشی از بازار (از نقطه نظر کارشناسان مستقل) در شش ماهه ابتدای سال ۱۳۹۹ و معامله زیر ارزش ذاتی بعضی از سهام در حال حاضر نمیشد. وجود دامنه نوسان و پدیده صف نشینی، ارزش تحلیل اطلاعات در بازار سرمایه را از بین برده و سینگال غلطی به فعالین بازار سرمایه از باب تعیین استراتژی صف نشینی به عنوان سادهترین و موثرترین استراتژی کسب منفعت در بورس ارسال کرده است.
از همه مهمتر، وجود دامنه نوسان فعالیت بازارگردانی صندوقها و نهادهای مالی که به این امر مبادرت دارند را به شدت مختل کرده است، به نحوی که در حال حاضر اکثر صندوقهای بازارگردانی امکان خرید و فروش در نمادهای تحت مدیریت خود را ندارند چراکه تمام منابع آنها تبدیل به اوراق بهادار شده است. با وجود دامنه نوسان و تشکیل صفهای خرید و فروش، احتمال حضور نهادهای مالی برای مبادرت به امر بازارگردانی با سرمایه و منابع خود به قصد انتفاع، بسیار ناچیز است و امکان ارتقاء نقدشوندگی و کارایی بازار سرمایه محدود میماند.
لذا، پیشنهاد میشود در اولین فرصت دامنه نوسان به نحوی تغییر کند که شاهد تشکیل صفوف خرید و فروش نباشیم تا نقدشوندگی بازار به سطح قابل قبولی ارتقاء یابد. مزید اطلاع است که در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از نمادهای بازار سرمایه برای مدت نزدیک به ۲ ماه در صفوف طولانی فروش قفل شدهاند و بازار بسیار نامتعادل شده است چراکه برخی از سهام پرمعامله و با شناوری بالا شرایط جدید را در قیمتهای خود منعکس کردهاند و برخی دیگر همچنان امکان انعکاس آخرین اطلاعات و اخبار را بر قیمتهای خود نداشتهاند.
ب) عدم قیمتگذاری دستوری و تشویق رقابت: یکی از اصول اولیه اقتصاد بازار، احترام به سازوکار عرضه و تقاضا و عدم دخالت مستقیم در بازار به منظور تعیین قیمت بهینه است. از گذشته تا کنون، بیشمار است مواردی که نهادهای حاکمیتی به نیت حمایت از مصرفکنندگان با نادیده گرفتن نیروی عرضه و تقاضا، مستقیماً مبادرت به قیمتگذاری کردند و زیان اصلی را به مصرفکننده نهایی و مردم تحمیل کردند.
تجربههای متعدد گذشته به ما آموخته است که، هر گونه قیمتگذاری دستوری در نهایت منجر به گرفتن رفاه مصرفکنندگان و ایجاد رانت اقتصادی از جیب تولیدکننده و توزیع بین عده معدودی بدون کمترین اثرگذاری بر کنترل قیمتها در میان مدت است. به عنوان نمونهای از این سیاست حمایتیِ شکست خورده میتوان به قیمتگذاری دستوریِ خودرو و فولاد اشاره کرد که نه تنها کوچکترین اثری بر کنترل پایدار قیمتها نداشتهاند بلکه باعث فرار سرمایه از بخش تولید و انتقال به بخش دلالی شدند و بدتر آنکه، موجب اختلال در عرضه محصول و احتکار در بخش تقاضا در بین فعالین اقتصادی شدند. چراکه آنها به خوبی دریافتهاند که با گذشت زمان کوتاهی، قیمتها به سطوح تعادلی خود بازخواهند گشت.
بنابراین، پیشنهاد میشود مجلس قوانین و مقرراتی را وضع نماید که قیمتگذاری دستوری را محدود میکند و با تشویق فضای رقابت در عرصه تولید و عرضه درنهایت موجبات رضایت مصرف کنندگان نهایی را فراهم آورد.
ج) تقویت نقش بازار سرمایه در تامین مالی: مزایای بازارمحور بودن تامین مالی بنگاههای اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و روندهای اخیر مخصوصاً در اتحادیه اروپا موید این امر است. با وجود آنکه کشورهایی مانند آلمان و فرانسه برخلاف کشورهایی مثل انگلستان و هلند، دارای اقتصاد بانک محور هستند، طی دو دهه گذشته به سمت افزایش اتکای تامین مالی بنگاههای اقتصادی به بازار سرمایه (مخصوصا SME ها) روی آوردند.
این در حالی است که بنابر اظهارات رئیس کل بانک مرکزی ، بالغ بر ۹۰ درصد تامین مالی بنگاهها از طریق شبکه بانکی صورت میپذیرد و در کشور، عملاً نقش بازار سرمایه در این میان بسیار ناچیز است. متاسفانه، در زمانهایی که اقبال عمومی به بازار سرمایه افزایش مییابد، سهم شرکتها از ورود جریان نقدینگی به بازار حداقلی است و جریان پول صرفاً منجر به افزایش قیمت سهام میشود و عملاً ناشرین از این افزایش قیمتها بیبهره میمانند و فرآیند تشکیل سرمایه در شرکتها اتفاق نمیافتد.
به علاوه، روشهای متداول افزایش سرمایه در ایران یا بر مبنای روشهایی است که منجر به ورود پول تازه به شرکتها نمیشود (افزایش سرمایه از محل سود انباشته، تجدید ارزیابی داراییها) یا اگر افزایش سرمایه از محل آورده نقدی باشد، مستقل از عملکرد سهام ناشر در بازار سرمایه است.
برای مثال در تاریخ تهیه این نامه که سهام شرکت فولاد مبارکه حدوداً ۱۲۰۰ تومان است، در صورت افزایش سرمایه نقدی، تنها ۱۰۰ تومان به ازای هر سهم نصیب شرکت برای تامین مالی پروژهها میشود و عمده منافع آن به صورت حق تقدم به سهامدارن قبلی تعلق میگیرد. بنابراین، افزایش ۱۰۰ در صدی قیمت سهام فولاد مبارکه هیچ تاثیری در مبلغ افزایش سرمایه شرکت و نرخ تامین مالی آن ندارد.
حال آنکه یکی از کارکردهای اصلی بازار سرمایه، تخصیص بهینه منابع است. یعنی در صورتی یک بخش از اقتصاد مورد اقبال سرمایهگذاران قرار بگیرد باید تامین مالی آن بخش از بازار سرمایه راحتتر و ارزانتر از سایر بخشها باشد و این امر در صورتی محقق میشود که بسترهای افزایش سرمایه از صرف سهام یا سلب حق تقدم آماده شود.
به منظور ارتقاء جایگاه بازار سرمایه در تامین مالی شرکتها پیشنهاد میشود:
۱- علاوه بر ارائه مشوقهای قانونی و مالیاتی برای تشویق ناشرین و سرمایهگذاران در به کار بردن روش افزایش سرمایه از صرف سهام، ضرورت دارد که جایگاه و نقش متعهدین پذیرهنویسی که عمدتاً شرکتهای تامین سرمایه هستند تقویت گردد. روش افزایش سرمایه فوق نیازمند شرکتهای تامین سرمایهای با کفایت سرمایه بسیار بالا و توان تحلیلی کافی در ارزشگذاری سهام و مشاوره به ناشرین است.
شاید تجربه آمریکا در مجاز شمردن بانکداری جامع (ایفای نقش تامین سرمایه investment banking توسط بانکهای تجاری) پس از دههها ممنوعیت، در همین راستا بوده است و زمان آن فرارسیده است که بانکهای تجاری ایران نیز از طریق شرکتهای تامین سرمایه وابسته به خود، علاوه بر نقش تامین مالی از منبع بدهی به تامین مالی از منبع حقوق صاحبان سهام، مشارکت بیشتری داشته باشند تا همزمان با هجوم نقدینگی به سمت بازار سرمایه به جای بعضاً تشکیل حباب در سهام شرکتها، به تشکیل سرمایه در بنگاههای اقتصادی و پایداری منابع در بازار سرمایه کمک کرده باشند.
۲- تسهیل کردن و مشوق گذاشتن برای صندوقهای پروژه و جسورانه به عنوان بیبدیلترین ابزار در تامین مالی پروژههای بخشهای مختلف اقتصادی و ایدهها.
۳- تسهیل پذیرش شرکتها به بورس به عنوان یکی از راههای تامین مالی و استراتژی خروج صندوقهای پروژه و جسورانه.
د) تشویق سرمایهگذاری غیرمستقیم در بورس: همانگونه که مستحضرید، سرمایهگذاری در بازار سرمایه نیاز به دانش، تخصص و تجربه زیادی دارد و با توجه به نوسانات زیادی که جزء ذات اصلی بازار سرمایه است، سرمایهگذاری مستقیم در این بخش توسط عموم مردم – که عمدتاً از زمان و توان کافی برای فراگیری ملزومات سرمایهگذاری در این بازار برخوردار نیستند- خطرات بسیاری را هم برای سرمایه آنها و هم تشدید نوسانات بازار در پی خواهد داشت. لذا پیشنهاد میشود:
۱- با اصلاح روش عرضه اولیه فعلی که در آن با دعوت از عموم مردم در مشارکت برای خرید و القاء کردن این امر که خرید عرضه اولیه سرمایهگذاری پر بازده و بدون ریسکی است، جلوی ورود مستقیم پول افراد غیرحرفهای و به زحمت افتادن برای جبران ضرر و زیان این قشر از مردم در آینده را بگیریم. مزید استحضار است که همافزایی شوم روش فعلی عرضه اولیه فعلی و وجود دامنه نوسان و پدیده صف نشینی، بی ارزش کردن تحلیل اطلاعات و توهم بدون ریسک بودن سرمایهگذاری در این بخش را به شدت افزایش داده است.
۲- با توسعه ابزارهای جدید سرمایهگذاری غیرمستقیم و تنوع بخشی به ابزارهای موجود از جمله صندوق های سرمایهگذاری، علاوه بر عمق بخشیدن به دانش تحلیلی فعالین بازار، پاسخگوی نیاز سرمایهگذارانی باشیم که خواهان سرمایهگذاری وجوه خود در بازار سرمایه هستند، بازاری که به ذات خود از قدرت خرید پول افراد در مقابل تورم به بهترین نحو محافظت مینماید.
ه) افزایش شفافیت: همانگونه که قبلاً اشاره شد، انعکاس تمامی اطلاعات موجود در قیمتها و کشف صحیح قیمتها از کارکردهای اصلی بازار سرمایه برشمرده میشود که خود منجر به تخصیص بهینه منابع به کاراترین بخشهای اقتصاد میشود. این مهم محقق نمیشود جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران مگر با:
۱- ارتقاء نظام حاکمیت شرکتی به منظور حمایت از منافع سهامدارن اقلیت و به حداقل رساندن تضاد منافع بین مدیران و سهامدارن و محدود کردن امکان فساد در شرکتها.
۲- افزایش شفافیت ناشرین در منعکس کردن سریع اخبار با اهمیت و ارتقاء کیفیت و انتشار به موقع گزارشات مالی به بازار به منظور جلوگیری از معاملات بر مبنای اطلاعات نهانی و ضربه زدن به اعتماد و رقابت منصفانه در بازار سرمایه.
۳- نظارت دقیق و سیستمی (بر مبنای نرمافزار و با حداقل قضاوت شخصی) بر معاملات و برخورد قاطع با دستکاری بازار جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران و کسانی که به هر نحوی قصد گمراه کردن و سوء استفاده از بازار را دارند.
۴- افزایش شفایت در نهادهای ناظر و گزارشگری منظم سازمان و بورسها در خصوص چگونگی ایفای نقش خود در حفاظت از مکانیزم بازار و ارتقاء جریان آزاد و غیرتبعیضآمیز اطلاعات برای تمامی فعالین.
و) توسعه ابزارهای مالی: بازار سرمایه جایگاهی است که فعالین آن علاوه بر سرمایهگذاری وجوه خود به پوشش و انتقال ریسک، آربیتراژ و سفتهبازی (تمامی این افعال به کارایی بازار سرمایه کمک میکند) مبادرت میورزند و در صورتی که ابزارهای لازم موجود نباشد به ناچار به بازارهای دیگر مراجعه و بخشی از سرمایههای سرگردان به بازارهای غیرمولد و بعضاً مخرب کوچ میکنند.
بنابراین، هرچه ابزارهای موجود متنوعتر باشد، بازیگران بیشتری برای رفع نیازهای خود به بورس مراجعه مینمایند. به عنوان مثال، در صورتی که ابزار مناسب برای پوشش نوسانات ریسک نرخ سود یا ریسک نکول تسهیلات موجود باشد، بانکهای بزرگ تجاری برای پوشش و انتقال این دسته از ریسکها در بازار سرمایه فعالیت میکنند و موجبات رونق و نشاط بازار فراهم میشود.
در این راستا پیشنهاد میشود:
۱- ابزارهای لازم برای دوطرفه کردن بازار (به عنوان مثال فروش استقراضی) جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران طراحی یا اصلاح شوند تا علاوه بر اینکه حجم معاملات و گردش پول در بازار در زمانهای نزول وارد رکود نشود (به علت اریب زیانگریزی سرمایهگذاران که در زمان کاهش قیمتها کمتر تمایل به مبادله و اصلاح سبد داراییهای خود دارند)، ابزار مناسبی برای جلوگیری از تشکیل حباب قیمتی و نوسانات شدید در بازار بوجود آید.
۲- ابزارهای مربوط به پوشش و انتقال ریسک شامل قراردادهای اختیار معامله ( option ) و آتی ( future ) بر روی تمامی داراییهای پایه موجود در بورس، قراردادهای آتی نرخ سود ( forward rate agreement )، قراردادهای تاخت ریسک نکول ( credit default swap ) و … به منظور استفاده تمامی فعالین اقتصاد و عمق بخشیدن به بازار، توسعه و معرفی گردند.
۳- در حال حاضر، ابزارهای مالی همچون اوراق تبعی و قراردادهای آتی بر روی بعضی از نمادها و کالاها معرفی شدهاند، اما به دلایل متنوعی شامل ایرادات نرمافزاری، مقرراتی و رویههای اجرایی ناقص با اقبال فعالین بازار مخصوصاً در بازارهای بورس و فرابورس مواجه نشدهاند و نتوانستهاند نقش اصلی خود یعنی افزایش کارایی و عمق بخشیدن به بازار نقدی و ابزاری برای پوشش و انتقال ریسک را به خوبی ایفا نمایند. تغییر و اصلاحات لازم برای موثر کردن ابزارهای موجود در اولویت قرار گیرد.
ز) ثبات مقررات و حذف مقررات زائد: تغییر مکرر مقررات ناظر بر بازار سرمایه باعث سردرگمی فعالین بازار و افزایش ریسکهای عملیاتی برای آنها میشود که با افزایش صرف ریسک و کاهش قیمت و نقدشوندگی سهام، نمایانگر خواهد شد. از طرفی، پس از گذشت چندین سال از تصویب قانون بازار و تصویب حجم فراوانی مقررات در بازار سرمایه، نیاز به روزآمدکردن قانون و حذف مقررات دست و پا گیر در راستای تسهیل فعالیت نهادهای فعال در بازار سرمایه متناسب با شرایط جدید احساس میشود.
لذا پیشنهاد میشود علاوه بر اصلاح و به روز کردن قوانین و مقررات موجود و حذف مقررات زائد، ترتیباتی اندیشیده شود که تغییرات ناگهانی مقررات توسط نهادهای ناظر محدود گردد.
در پایان امید است مجلس با اقدامات موثر ، نقش و جایگاه بازار سرمایه به عنوان کارآمدترین شیوه تامین مالی بنگاههای اقتصادی و ارائه دهنده ابزارهای کارا برای جذب سرمایههای مازاد سرمایهگذاران را تقویت و تثبیت کند. در این راه، کانون کارگزاران بورس به مانند گذشته آمادگی دارد تا با بهکارگیری تمام ظرفیتهای موجود و حضور در جلسات تخصصی به تصمیمگیرندگان در این حوزه کمک کند .
تفاوت سرمایه گذاری در بازار بورس و بازار ارزدیجیتال چیست ؟
تفاوت بورس و ارزدیجیتال ، امروزه با رونق بازار بورس و همه گیر تر شدن آن و توجه بیش از پیش افراد به سرمایه گذاری در این بازار، بازار ارزهای دیجیتال نیز که پدیده ای نو ظهور شناخته می شود، مورد توجه و استقبال بسیاری از کاربران قرار گرفته است. و تقاضا برای سرمایه گذاری در این بازار ها افزایش یافته است.حال ممکن است برای علاقه مندان به سرمایه گذاری در بازارهای مالی سوال پیش بیاید که معامله دربازار بورس بهتر است یا معامله در بازار ارزهای دیجیتال؟برای پاسخ به این سوال ابتدا باید با این بازارها و ابزارهای هرکدام به خوبی اشنا شوید.با زوم ارز همراه باشید تا با توضیح هر یک از این بازارها و شرح تفاوت ها و شباهت های هرکدام، به نتیجه مطلوب خود دست یابید.
بازار بورس چیست؟
از نظر لغوی، بورس یک کلمه فرانسوی به معنای کیف پول می باشد. بورس یا بازار سهام، یک نهاد عمومی ست که خریداران و فروشندگان می توانند به آسانی و به طور مستقیم یا از طریق واسطه در آن به معامله بپردازند.جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران در این قسمت نیم نگاه تخصصی تری به ابعاد مختلف این بازار خواهیم داشت:
در بازار سهام همانطور که از اسمش مشخص است، سهام شرکت های بورسی خرید و فروش می شود. و نحوه انجام خرید و فروش سهام به صورت صف خرید و صف فروش است. شرکت های سهامی پذیرفته شده در بورس به منظور افزایش سرمایه و تامین مالی، بخشی ازسهام خود را در بورس عرضه می کنند.در بازار سهام شما برای موفقیت بیشتر در مبادلات می توانید با بررسی صورت های مالی نمادها و تحلیل آن ها اطلاعات مفیدی مانند eps (سود هرسهم) کسب کنید و براساس این اگاهی به معامله بپردازید. جالب است بدانید که در عرضه اولیه سهام، اگرشما از سهامداران قبلی آن شرکت باشید نسبت به سهامداران جدید از الویت خرید سهام بهره مند هستید. به این الویت در خرید سهام، حق تقدم می گویند. با افزایش سرمایه و بزرگتر شدن شرکت، سهام شما نیز بزرگتر می شود و بر این اساس سود بیشتری نیز کسب می کنید. و به طور کلی شما با خرید سهام شرکت های بورسی، سهامدار آن شرکت محسوب شده و در تمام سود و زیان شرکت سهیم خواهید بود.همچنین به نسبت درصد مالکیت سهام خود، حق رای خواهید داشت و می توانید در تصمیم گیری های مجامع آن شرکت سهیم باشید.
حال ممکن است این سوال در ذهن شما شکل گیرد که در صورت وقوع سود یا زیان، چگونه وجه نقد به حساب شما واریز یا کسر می شود؟
برای جواب این سوال ابتدا باید با مفهوم “سود تحقق نیافته” اشنا شوید. منظور از سود تحقق نیافته، سود یا زیانی ست که با فروش آن سهم، برای شما محقق می شود. یعنی تا زمانی که آن سهم را نفروخته باشید هیچ سود یا زیانی برای شما حاصل نشده است. و تمامی سود و زیان های بازار سهام از این نوع می باشد.
بازار ارزهای دیجیتال چیست؟
شاید برای شما هم سوال پیش امده باشد که ارز دیجیتال چیست و ترید آن به چه صورت است؟
در این قسمت با نیم نگاهی به این بازار به سوالات بالا پاسخ خواهیم داد:
ارزهای دیجیتال یا همان کریپتوکارنسی ها، ارزهایی هستند که بر مبنای علم رمزنگاری، با هدف جلوگیری از تقلب و کلاهبردی ساخته شده اند. ارزهای دیجیتال شکل فیزیکی ندارند و به صورت دیجیتالی نگهداری و منتقل می شوند و همچنین برای خرید و فروش آنان چیزی به عنوان صف خرید و صف فروش وجود ندارد. شما می توانید برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال از صرافی های داخل کشور استفاده کنید. و هیچ نیازی به خدمات بانکی مانند افتتاح حساب و… ندارید.
ارزهای دیجیتال به دلیل غیرمتمرکز بودن از بلاک چین استفاده می کنند. ویژگی غیرمتمرکز بودن ارزهای دیجیتال به این معنی ست که برخلاف ارز های فیات توسط هیچ ارگان یا سازمانی نظارت نمی شوند. ممکن است نگران امنیت این بازار شوید و بپرسید که براین اساس چگونه باید بر آن اعتماد کرد؟
نظارت و تامین امنیت این بازار برعهده نودها می باشد. نود ها در ارزهای مختلف به شکل های مختلفی مانند رای گیری و… انتخاب می شوند.سیستم بلاک چین یکی از محصولات فناوری دفترکل توزیع شده می باشد که ارزهای دیجیتال براین مبنا خلق شده اند. به عنوان مثال پول های مجازی و ارز رمزی نمونه هایی برای ارزهای دیجیتال هستند.پس از این قسمت از مقاله می خواهیم شما را با نخستین ارز دیجیتال تاریخ این بازار اشنا کنیم.
اولین و معروف ترین ارز دیجیتال، بیت کوین است. که در سال 2009 برای نخستین بار توسط وایت پیپر بیت کوین منتشر شده است. بیت کوین از آن جهت که بر روی ارز های دیگر تاثیر قابل ملاحظه ای می گذارد و قیمت ارزهای دیگر را تعیین می کند، بسیار حائز اهمیت می باشد و همواره در مرکز توجهات قرار دارد.
تفاوت معاملات بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال؟
در ادامه این مقاله ابتدا به شرح تفاوت های بازار بورس و ارزهای دیجیتال می پردازیم:
یکی از تفاوت های آشکار این دو بازار، ساعت کاری آن دو می باشد. ساعت شروع و پایان معاملات دربازار بورس از9 صبح تا 12:30 ظهر روزهای شنبه تا چهارشنبه است. ولی در بازار ارز ساعت و روز مشخصی تعیین نشده است و شما در تمام روزهای هفته و در تمام ساعات شبانه روز می توانید بدون هیچ محدودیت زمانی در این بازار به معامله بپردازید.
برخلاف بازار بورس که نوسانات قیمت آن در طول یک روز کاری نمی تواند به بیش از5 یا 10 درصد تجاوز کند، قابل تامل است که نوسانات قیمت در بازار ارز ممکن است به صورت بسیار سریع و چشمگیر رخ دهد و در ظرف چند ساعت شاهد رشد یا ریزش های بسیار عظیم باشیم.
هزینه انجام معاملات در این دو بازار بسیار باهم متفاوت است. دربازار بورس کارمزد هرمعامله چیزی حدود 1.5 درصد سرمایه شما می باشد که این درصد در معاملات بزرگ عدد قابل توجهی است. درصورتی که هزینه کارمزد در معاملات بازار ارز رقمی بسیار ناچیز است. البته باید توجه داشته باشید که هزینه کارمزد تمام صرافی ها و تمامی ارزهای دیجیتال یکسان نیست وهم چنین در رمز ارزها پلتفرم هایی وجود دارند که هزینه کارمزد معاملات آنان صفر است.
همانطور که در بالا گفته شد در جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران بازار بورس شما سهام شرکت های بورسی را خرید و فروش می کنید و از این طریق مالک بخشی از دارایی های آن شرکت شده و از مزایایی مانند شرکت در مجامع عمومی شرکت بهره مند می شوید. ولی در بازار ارز های دیجیتال شما هیچ حق مالکیتی نسبت به ارز هایی که خریدید و سایر مزایایی که درمالکیت سهام بورسی وجود دارد، ندارید.
ابتدایی ترین تفاوت بازار ارز و بورس از ثبت نام در این دو بازار شروع می شود. شما برای ثبت نام در بازار بورس به مدارک احراز هویت خود مانند جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران شناسنامه، کد ملی و… نیازمندید. در صورتی که برای ثبت نام در معروف ترین صرافی های موجود فقط به یک ایمیل نیاز دارید.
در بازار سهام، شرکت ها اغلب به سهامداران خود سود می دهند. به این سود که توسط مجمع عمومی سهامداران تصویب و به سهامداران پرداخت می شود سود سهام یا سود قابل پرداخت گفته می شود. ولی در بازار ارز چیزی به اسم سود سهام وجود ندارد.
به دلیل 2 ویژگی غیرمتمرکز و بین المللی بودن بازار ارز، در این بازار رانت به ندرت دیده می شود و شما فقط می توانید با استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال بازار را ارزیابی کنید. ولی بازار بورس برخلاف بازار سهام به شدت تحت تاثیر اخبار است. به عبارت دیگر اگر فردی از رویداد مهمی که می تواند ارزش سهام شرکتی را افزایش دهد مطلع باشد و قبل از آن رویداد اقدام به خرید سهام آن شرکت نماید، می تواند سود قابل ملاحظه ای کسب کند. اگرچه باید درنظر داشت که این افراد از نظر قانون مجرم شناخته می شوند ولی در بازار ارز این محدودیت قانونی وجود ندارد.
همانطور که در ارتباط با نوسانات قیمت بیان کردیم بازار ارز به دلیل عدم محدودیت زمانی در معاملات، دارای نوسانات قیمتی بیشتری نسبت به بازار سهام است. براین اساس سرمایه گذار در بازار ارزهای دیجیتال طبیعتا ریسک بالاتری را متحمل می شود.
دربازار بورس قانون هایی جهت شرح عملکرد و ارزیابی شرکت وجود دارد که این قوانین در بازار ارزهای دیجیتال یافت نمی شود. مثلا شرکت های بورسی، طبق قانون باید صورت حساب های مالی خود را به صورت دوره ای (3ماهه یا یک ساله) منتشر کنند. درصورتی که در بازار ارزهای دیجیتال چنین قانونی وجود ندارد.
برخلاف بازار سهام، بازار ارزهای دیجیتال بسیار مستعد دست کاری می باشد. دستکاری در بازار ارز به این معناست که مثلا در برخی از صرافی ها حجم معاملات جعلی گزارش می شود و یا اتفاقات دیگر این چنینی که موجب گمراهی سرمایه گذاران می شود.
در بالا تفاوت های بازار بورس و بازار ارز را توضیح دادیم. اگر قصد سرمایه گذاری در این دو بازار را دارید با ما همراه باشید تا علاوه بر تفاوت ها، از شباهت های دو بازار نیز اطلاعات کافی کسب کنید.
شباهت های بازار بورس و بازار ارز های دیجیتال؟
این دو بازار به رغم تفاوت هایی که بایکدیگر دارند، دارای َشباهت ها و ویژگی های مشترکی نیزهستند که در ذیل به آن می پردازیم:
عملکرد این دو بازار وابسته به میزان تقاضا می باشد. به عبارت دیگردر این بازارها قیمت براساس میزان تقاضا تعیین می شود. زیرا قیمت با تعداد خرید یک ارز یا یک سهام، رابطه مستقیم دارد. زمانی که در بازار کسی حاضر به خرید یک ارز یا سهام نباشد، یعنی تقاضا در آن ارز یا سهام کاهش یافته و بنابراین قیمت آن نیز کاهش پیدا می کند و برعکس زمانی که تعداد جایگاه بازار دو طرفه در بورس ایران خریداران یک ارز یا یک سهام زیاد باشد، قیمت آن نیز افزایش می یابد.
ویژگی مشترک ارزش گذاری مبتنی بر ایده به این معناست که هم یک ارز و هم یک سهام هردو به ماهیت ایده خود و کاربرد پذیری در صنایع مختلف برمی گردند.
هر دو بازار سهام و ارزهای دیجیتال برمبنای ارزهای فیات قیمت گذاری شده و سرمایه گذاران و سهامداران ارزش را برمبنای ارز های فیات، یعنی پول های رسمی و رایج مانند دلار و… اندازه گیری می کنند.
نتیجه گیری تفاوت بورس و ارزدیجیتال
همانطور که گفته شد شرط ورود شما به بازارهای مالی و داشتن یک عملکرد موفقیت آمیز، کسب اطلاعات جامع و کامل از فضای این بازارها می باشد. ولی قبل از شناخت بازارهای مالی شما باید از خودتان شناخت داشته باشید. لازمه انتخاب بین بازار سهام و بازار ارزهای دیجیتال، شناخت دقیق و بنیادی روحیه و شخصیت خودتان می باشد. درست است که ریسک و سود و زیان در تمام بازار ها وجود دارد ولی شما به عنوان یک سرمایه گذار باید بدانید چقدر از قدرت ریسک پذیری برخوردار هستید و یا چه میزان روحیه شکست پذیری دارید؟
پس از شناخت خود و شناخت بازاربورس و بازار ارزهای دیجیتال و اشنایی کامل با ابزارهای هرکدام، می توانید ویژگی های دو بازار را باهم مقایسه کرده و با روحیه خود تطبیق دهید و آنالیز کنید که انتخاب کدام بازار برایتان مناسب تر خواهد بود.همچنین در نظر داشته باشید که در بازارهای مالی باید از هر گونه رفتارهای احساسی و تصمیمات برخواسته از هیجانات روانی خودداری کنید. و با استفاده از مشاوره و مطالعه مقالات این چنینی به کسب مهارت و تجربه در این بازارها بپردازید.
ممنون از اینکه تا پایان ” تفاوت بورس و ارزدیجیتال ” همراه ما بودید.
دیدگاه شما