مرکل بر سر دوراهی حمایت از برجام و دلجویی از بنت
آنگلا مرکل در آخرین سفر دیپلماتیک خود سعی دارد نقش کمرنگ آلمان در مسائل برجامی را جبران کند؛ وی در روزهای پایانی حیات سیاسی خود به تکاپو افتاده تا از متحد خود در قبال ایران دلجویی و نخست وزیر جدید این رژیم را به تداوم حمایت های برلین از تل آیو دلخوش کند.
آلمان به عنوان یکی از سه کشور اروپایی عضو برجام همواره طی سال های اخیر در شعار و سطح کلام از توافق هسته ای حمایت کرده اما در مرحله عمل و اجرای سازوکارهای مالی گامی در مسیر احیای برجام برنداشته است. بنابراین می توان گفت حمایت سیاسی از برجام، اصلی ثابت در سیاست خارجی سران برلین بوده است.
این اصل در آخرین سفر «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان به سرزمین اشغالی نیز رعایت شد. مرکل که در پایان دوره ۱۶ ساله رهبری خود، اسراییل را به عنوان آخرین مقصد سفرش برگزید و با «نفتالی بنت» نخست وزیر این رژیم دیدار و گفت وگو کرد و همان طور که انتظار می رفت، برجام و ایران از مهمترین مباحث مطرح شده در این دیدار بود.
مرکل از یک سو به حمایت بی چون چرای آلمان از تمامیت ارضی اسراییل تاکید کرد و از سوی دیگر نیز در صدد همراه ساختن تل آویو با سیاست های برجامی دولت خود و همچنین اتحادیه اروپا برآمد. اگر چه در زمینه برجام و مذاکرات هسته ای، مرکل چند قدمی از «امانوئل مکرون» رقیب فرانسوی عقب است.
برخلاف دهه های اخیر که آلمان نقشی محوری در سیاست داخلی و خارجی اتحادیه ایفا می کرد، در چند سال گذشته که مکرون به کاخ الیزه راه یافته، پاریس به ایفای نقش محوری بین تروئیکا و دیگر بازیگران قاره سبز می پردازد؛ چه در زمینه استقلال از آمریکا و ایجاد ارتش واحد اروپایی و چه در زمینه برجام و ایران.
تماس های مکرر مکرون با روسای جمهوری ایران از روحانی گرفته تا رئیسی نمونه ای از این تکاپوها به شمار می رود که البته طرح های ابتکاری وی برای نجات برجام همانند مشارکت دادن عربستان در مذاکرات هسته ای با موافقت تهران همراه نبوده است.
مرکل اما نگاه بورس به تحولات برجامی نقش کم رنگ تری در مسائل برجامی دارد و با نزدیک شدن به روزهای پایانی حیات سیاسی خود به تکاپو افتاده تا از متحد خود در قبال ایران دلجویی و بنت را به تداوم حمایت های برلین از تل آیو دلخوش کند.
از نگاه ناظران، آلمان با سه بازیگر از قبیل آمریکا، فرانسه و اسرائیل روابط استراتژیک دارد. یکی از عوامل اصلی تاثیر گذار بر تعیین سیاست خارجی آلمان در مقابل اسرائیل به تحولات منطقه خاورمیانه و نیز منافع این کشور مانند کاهش و کنترل آسیب های امنیتی که از این منطقه می تواند برای آلمان بوجود بیاید مانند تروریسم و سیل پناهجویان بر می گردد. هولوکاست نیز دلیل دیگری بر حمایت مرکل از رژیم صهیونیستی است زیرا آلمان بعد از جنگ جهانی دوم، خود را در برابر یهودیان مسوول و متعهد حس می کند.
درکنار عامل مذکور، عواملی دیگر نیز در این زمینه اثرگذارند که تاثیر آنها در دوره های زمانی مختلف متفاوت است مانند تعلقات حزبی سیاستمداران حاکم، جهت گیری ها و گرایش های سیاسی شخصی سیاستمداران آلمانی و اینکه چه کسی مسوول پرونده روابط با اسرائیل است.
وقتی مرکل در جریان هشتمین سفر به اسراییل تاکید می کند ««در هفتههای سرنوشتسازی در رابطه با آینده توافق هستهای با ایران قرار داریم»، نگران تشدید فعالیت های هسته ای ایران است؛ فعالیت هایی که با شدت و جدیت تمام در دولت رئیسی ادامه یافته و نگرانی غرب و متحدان منطقه ای آنها را نگاه بورس به تحولات برجامی در پی داشته است.
به ویژه آنکه به تازگی «محمد اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتمی در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد ذخایر اورانیوم غنی شده این کشور با غلظت ۲۰ درصد از مرز ۱۲۰ کیلو فراتر رفته است.
بنابراین در مواضع مرکل نگرانی نسبت به توسعه برنامه هسته ای ایران و توانمندی افزون تر تهران در این زمینه آشکارا به چشم می خورد همان گونه که صدراعظم آلمان گفت «هر روزی که بدون پاسخ تهران به تلاشهای آمریکا میگذرد، ایران اورانیوم بیشتری غنی میکند.»
در اینجا بود که مرکل در جریان این سفر بناچار راه خود را از رژیم صهیونیستی جدا کرد و ضمن تاکید بر پایبندی برلین به برجام از «ولادیمیر پوتین» و «شی جی پینگ» روسای جمهوری روسیه و چین خواست تهران را به میز مذاکره برگردانند.
البته تجربه تعهدپذیری ایران و عهدشکنی طرف غربی در دولت روحانی به دولت رئیسی انتقال یافته است. از شواهد اینگونه بر می آید که دولت سیزدهم تا نسبت به لغو تحریم ها مطمئن نشود پای میز مذاکره ای که طرف مقابل چیده، حاضر نخواهد شد. بنابراین توپ را به زمین غرب ارسال کرده است تا با نشان دادن حسن نیت، تهران را به ادامه مذاکرات امیدوار کنند.
اثرات خیزش ملی علیه جمهوری اسلامی بر بازار بورس؛ خروج پول حقیقی به سه هزار و ۶۵۰ میلیارد رسید
- جدا از روند پرسرعت خروج پول حقیقی از بازار بورس، حجم معاملات و خرید سهام در این بازار نیز روندی کاهشی دارد بطوری که شاخص کل بورس طی یک ماه گذشته ۹۲ هزار واحد سقوط کرده است.
- در حالی که بازار بورس طی دو سال گذشته همچنان متأثر از دست پنهان و خرابکار دولت بوده است، در هفتههای گذشته نیز ریسک بازار به دلیل شکست مذاکرات هستهای و خیزش سراسری مردم افزایش یافته است.
خروج سرمایه از بازار بورس طی روزهای گذشته سرعت گرفته و با ثبت رکوردی تازه به سه هزار و ۶۵۰ میلیارد تومان رسیده است. ناامیدی از توافق هستهای و لغو تحریمها، و خیزش ملی علیه جمهوری اسلامی دو عامل مهم در خروج سرمایه از بازار بورس هستند.
طی ۱۰ روز گذشته سه هزار و ۶۵۰ میلیارد تومان توسط افراد حقیقی از بازار بورس خارج شده است بطوری که در روز شنبه هفتم آبان ۹۰۰ میلیارد تومان و در روز گذشته، یکشنبه هشتم آبان، ۵۰۰ میلیارد تومان دیگر از بازار بورس خارج شد.
جدا از روند پرسرعت خروج پول حقیقی از بازار بورس، حجم معاملات و خرید سهام در این بازار نیز روندی کاهشی دارد بطوری که شاخص کل بورس طی یک ماه گذشته ۹۲ هزار واحد سقوط کرده است.
مجید سلیمی بروجنی روز جمعه ششم آبان پس از هفتهای که خروج پول از بازار سرمایه سرعت زیادی یافته بود، در گفتگو با خبرآنلاین گفت که «ارزش معاملات پایین بازار سهام در کنار رشد کمجان نماگر اصلی بورس تهران، سیگنال خوبی به بازار مخابره نمیکند. ارزش معاملات همچنان در سطح بسیار پایینی قرار دارد و مادامی که این تغییر در سطح معقول قرار نگیرد، نمیتوان به عملکرد مطلوب بازار سهام دلخوش بود. خریدهای موجود در بازار سهام در روزهای اخیر به حداقل رسیده اما خروج پول از بازار همچنان ادامه دارد.»
در همین رابطه خبرگزاری دولتی جمهوری اسلامی روز ۱۷ مهر به نقل از حمیدرضا جیهانی کارشناس اقتصادی اعلام کرد که خیزش مردم علیه جمهوری اسلامی «باعث ایجاد ترس سرمایهگذاران و افت و نوسانات شاخص بورس شده است.»
شهیر محمدنیا دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز به روزنامه شرق گفته که «خروج سرمایه هم از سوی حقوقیها و هم از سوی سرمایهداران خرد در حال انجام است. دلیل آنهم مشخص است؛ هیچ بارقه امیدی در بازار وجود ندارد. در شرایط فعلی که ریسک سیستماتیک در بازارها نقشآفرین است، لازم است برخلاف حالت متداول که تحلیلها از پایین به بالاست، تحلیلی از بالا به پایین داشته باشیم.»
شهیر محمدنیا افزوده که «حالا دیگر تمام امیدها مبنی بر اینکه این دولت بتواند توافقی را احیا کند از دست رفته و آمریکا هم مرتب اعلام میکند که برجام را از دستور کار خارج کرده است. در واقع در حالی که بازار مدت طولانی امید داشت تا با احیای برجام جانی دوباره بگیرد، حالا دیگر نمیتواند پرتفویی [سبد سهام] برجاممحور هم بچیند.»
بحران در بازار بورس ایران از دو سال و نیم پیش و پس از آنکه دولت حسن روحانی تلاش کرد کسری بودجه ناشی از بازگشت تحریمها را با دستبرد به دارایی مردم جبران کند آغاز شد. دولت در ابتدا رونق کاذبی در بازار بورس ایجاد کرد و سپس با تبلیغ مردم را به سرمایهگذاری در بازار بورس تشویق کرد. علی خامنهای نیز بازار بورس را بازاری پررونق اعلام و به طور علنی از مردم خواست سرمایه خود را به بازار بورس ببرند. همزمانی این تبلیغات با تورم فزاینده سبب شد بسیاری از شهروندان که حتی با سازوکار بازار سرمایه آشنا نبودند سرمایه خود را به بازار بورس ببرند و دولت با مدیریت صف خریدوفروش توسط شرکتها و کارگزاریهای «خودی» بخش زیادی از پول مردم را به جیب و آنها را با زیان گسترده روبرو کرد.
در حالی که بازار بورس طی دو سال گذشته همچنان متأثر از دست پنهان و خرابکار دولت بوده است، در هفتههای گذشته نیز باقیماندهی اعتماد سرمایهگذاران نیز به دلیل شکست مذاکرات هستهای و اعتراضات سراسری در داخل از بین رفت.
تحولات داخلی در کنار ناامیدی از لغو تحریمها دستکم در آینده نزدیک سبب افزایش ریسک بازار سرمایه شده است. شرایط بحرانی و شکننده جمهوری اسلامی سبب شده سرمایهداران به ویژه در بازارهای پرریسک، ترجیح دهند سرمایه خود را نقد کرده تا بتوانند در بزنگاهها تصمیمات بهتری گرفته و ارزش سرمایه خود را حفظ کنند.
در چنین شرایطی بازار بورس نیز با خروج گسترده سرمایه روبرو شده است. در آنسو دولت دو روز پیش از بستهای ۱۰ بندی برای حمایت از بازار بورس خبر داد که روند خروج سرمایه طی دو روز گذشته نشان میدهد سهامداران مطلقا به این بسته نیز اهمیت ندادهاند.
عباسعلی حقانی نسب کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با روزنامه شرق درباره این بسته گفته که «دولت هیچ حمایت خاصی نکرده است و حداقل تلاش نکرد که اعتماد از دست رفته مردم را به آنان بازگرداند.»
به گفته این کارشناس بازار بورس، «اگر دولت و مجلس بخواهند به رفتارشان در ماههای آتی ادامه بدهند و اقدامی عملی در راستای حمایت ساختاری از بازار سرمایه نداشته باشند، چشمانداز بازار مثبت نیست، اما اگر دولت جدی وارد میدان شود و دو کار انجام دهد، یکی تصویب مالیات بر عایدی ثروتمندان سوداگر کالاهای مصرفی و دیگری هم کنترل خلق نقدینگی و کاهش نرخ بهره، بازار سرمایه شرایط خوبی پیدا میکند و تا زمانی که این دو اقدام صورت نگیرد، شرایط بیاعتمادی در بازار ما وجود خواهد داشت.» معلوم نیست این کارشناس در حالی که کل نظام با بحران داخلی و خارجی روبروست چگونه فکر میکند چنین پیشنهادی میتواند «بازار بورس» را با مشارکت کسانی نجات دهد که بخشی از مردم معترض هستند!
نگاه به برجام
سال 1397 اغلب اظهارنظرهای اقتصادی زیر سایه تحولات سیاسی جهانی صورت میگیرد. بازارهای سهام، کالایی، ارز و طلا تحت تاثیر مذاکرات بزرگان سیاست همچنان رفتارهای سینوسی دارند. برخلاف هفته منتهی به 25 فروردین، هفته گذشته خبرهایی منعکس شد که موجب کاهش روند نزولی برخی از بازارها و افزایشی برخی دیگر شد.
ستار مرادی، روزنامه نگار
«فدریکا موگرینی» نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی اعلام کرد که تصمیمی برای اعمال تحریم علیه ایران نداریم و گفت: انتظار دارم اعضای اتحادیه اروپا تعهد قوی و صریح خود را برای اجرای کامل توافق هستهای از سوی همه طرفها تکرار کنند. رویترز نیز گزارش داد: در حالی مقامات آمریکایی ادعای جلب نظر فرانسه و آلمان برای مشروط کردن ادامه حیات برجام به قبول محدودیتهای موشکی و دسترسی نامحدود به سایتهای نظامی ایران کرده بودند که در جریان نشست اتحادیه اروپا، تحریمهای جدید علیه ایران به دلیل عدم توافق تصویب نشد. اتحادیه اروپا در حالی هفته گذشته را با حمایت از ایران به پایان برد که در همین هفته «مایک پمپئو» رئیس سابق سازمان سیا و وزیر خارجه پیشنهادی «ترامپ» در جلسه بررسی صلاحیتش به عنوان وزیر خارجه آمریکا، به ۱۲ سال دروغپردازی سازمان سیا درباره برنامه هستهای کشورمان اعتراف کرد و گفت: «پیش از توافق هستهای، هیچ نشانهای مبنی بر حرکت سریع ایران به سمت ساخت سلاح هستهای در دست نبود و نشانهای هم در دست نیست که بدون امضای برجام، ایران چنین توانی پیدا میکرده است». این اظهار نظر «پمپئو» به این دلیل قابل تامل است که وی منتقد سرسخت توافق هستهای ایران و قدرتهای جهانی بوده است. «ترامپ» نیز در اظهارنظرهایی پس از حمله موشکی به سوریه ابراز امیدواری کرد که ممکن است روزی فرابرسد که آمریکا روابط حسنهای با روسیه و حتی ایران برقرار کند.
نکته قابل تامل دیگر در هفته گذشته سفر «مایک نگاه بورس به تحولات برجامی پمپئو» به کره شمالی بوده است. در پی انتشار این خبر ترامپ گفت: «پمپئو هفته گذشته با کیم جونگ اون در کره شمالی دیدار کرد. جلسه بسیار خوب و بدون مشکلی بود. جزئیات نشست در حال مشخص شدن است. خلع سلاح اتمی مسالهای عالی برای جهان و البته کرهشمالی خواهد بود.» رئیس جمهوری آمریکا همچنین توئیت کرد: «کرهشمالی موافقت کرده است تا همه آزمایشهای اتمیاش را تعلیق کند و یک سایت اصلی آزمایشی را ببندد. این یک خبر خیلی خوب برای کرهشمالی و جهان است؛ پیشرفتی بزرگ! منتظر نشستمان هستم.» علاوه بر این، مقامات کره جنوبی در تلاش هستند تا در نشست هفته آتی خود با مقامات پیونگ یانگ، به طور رسمی به وضعیت جنگی میان دو کشور پایان دهند. انعطاف آمریکا و همپیمانش در شبه جزیره کره، نشان از عزم جدی این کشور برای توافق با کرهشمالی دارد. برخی تحلیلگران معتقدند که اگر ایالاتمتحده خواهان آن است که بهترین نتیجه را از فرصت پیشآمده برای مذاکرات با کرهشمالی بگیرد و کشورهای مؤثر مانند چین را در این مسأله همچنان حامی خود داشته باشد، ماندن در برجام و پایبندی به تعهدات خود در توافق هستهای با ایران بهترین گزینه برای کاخ سفید است.
برخی دیگر از تحلیلگران سیاسی نظری عکس دارند و معتقدند درحالیکه فرصت دیپلماسی با کرهشمالی ناگهان فراهم شده، ممکن است «ترامپ» متقاعد شود که از بین بردن توافق ایران میتواند موجب تقویت موضع وی در برخورد با کره شمالی شود. شایان ذکر است، بیش از ۵۰۰ نماینده پارلمانهای کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه در بیانیهای مشترک از آمریکا خواستند تا از برنامه جامع اقدام مشترک خارج نشوند. اظهارنظرها و رویدادهای فوق اگر چشمانداز مثبتی را به بازارها مخابره نکند، حداقل میتواند نشاندهنده دست بستهتر آمریکا در 22 اردیبهشتماه 1397 باشد. بنابراین، این روزها هر آنچه بازارهای بورس و طلا نشان میدهند، انتظاری معقول و سنجیده است و نوسانات بازار در محدوده مشخص گویای بیم و امید به طور همزمان در سرمایهگذاران است. تثبیت قیمت نفت و طلای جهانی در محدوده مشخص و رشد قیمت برخی از کالاها و تثبیت قیمت در برخی دیگر نیز نشان میدهد که در سطح جهانی این بیم و امید به طور همزمان وجود دارد. میتوانیم فعلا همین چشمانداز را برای بازارها داشته باشیم؛ البته اگر ماجراجوییهای آمریکایی باعث تصمیمات خلقالساعه نشود؛ چرا که در روزهای آخر هفته گذشته «وال استریت ژورنال» مدعی شد که کاخ سفید درصدد ایجاد یک نیروی نظامی عربی برای جایگزینی با نیروهای آمریکایی در سوریه است.
پالس سکه به دلار
بعد از چند هفته مقاومت بازار ارز در برابر صعود دلار، از روز گذشته بازگشت اسکناس آمریکایی به سقف تاریخی آن رقم خورد. بررسیها نشان میدهد که در معاملات پیش از ظهر دیروز دلار از مرز مقاومتی ۳۳ هزار و ۲۰۰ تومانی عبور و حرکت تدریجی خود به سمت نرخهای بالاتر را آغاز کرد. در نیمه معاملات روز گذشته نیز دلار توانست از میانه کانال قیمتی ۳۳ نگاه بورس به تحولات برجامی هزار تومانی عبور کند و رکورد جدید قیمتی در سال جاری را به ثبت برساند. عبور دلار در بازار معاملات فردایی از مرز ۳۳ هزار و ۸۰۰ تومانی نیز نشاندهنده سقفشکنی قیمت دلار در بازار است. تحلیلها از وضعیت این روزهای بازار ارز اما یکسان است به طوری که کارشناسان فضای گرگ و میش برجامی و چشمانداز مبهم اقتصادی را به عنوان فاکتورهای اصلی تعیینکننده قیمت دلار عنوان میکنند. در عین حال برخی تحلیلگران در ترسیم چشمانداز بازار ارز به تغییرات قیمت سکه نیز اشاره میکنند و از ارزشگذاری سکه بر اساس نرخهای نزدیک به ۴۰ هزار تومانی دلار سخن میگویند. از نگاه آنان، شکاف قیمتی ۶ هزار تومانی بین نرخ دلار بازار آزاد با نرخ دلاری که مبنای قیمتگذاری سکه قرار میگیرد به این معناست که دلار میتواند آماده صعود به سمت نرخهای بالاتر شود. هرچند عملیات روانی بازارساز در بازار ارز و تقویت طرف عرضه میتواند دستانداز صعود دلار به کانالهای قیمتی بالاتر باشد، با این وجود فضای وهمآلود سیاسی و اقتصادی کشور را میتوان فاکتورهای مهمتری برای قیمتگذاری دلار در بازار دانست.
روز تاریخی بازار ارز
جهان صنعت نوشت: دیروز را میتوان یک روز تاریخی برای بازار ارز دانست؛ روزی که در آن دلار توانست به قله تاریخی خود برگردد و پیشروی خود در مسیر صعودی را ادامه دهد. بررسیها نشان میدهد که معاملات روز گذشته بازار ارز شاهد دو تحرک جدید قیمتی برای دلار بوده است. تحرک نخست بازار در معاملات پیش از ظهر دیده شد به طوری که اسکناس آمریکایی از مرز مقاومتی ۳۳ هزار و ۲۰۰ تومانی عبور کرد و آماده حرکت به نرخهای بالاتر شد. در میانه معاملات دیروز اما دلار روند افزایش قیمت خود را از سر گرفت و به ۳۳ هزار و ۵۰۰ تومان رسید. در معاملات فردایی اما دلار نرخهای بالاتری را هم به خود دید به طوری که تا لحظه تنظیم این خبر اسکناس آمریکایی با قیمت ۳۳ هزار و ۸۰۰ تومان در بازار فردایی مورد معامله قرار گرفت. سقفشکنی دلار اما در حالی ادامه دارد که اخیرا رییس بانک مرکزی از برقراری آرامش ارزی در بازار خبر داده بود. به نظر میرسد برخلاف تصورات مقامات دولتی بازار ارز آماده صعود شده و طبق پیشبینیها امکان صعود دلار تا نرخهای نزدیک به ۴۰ هزار تومان نیز وجود دارد.
اما تحلیلگران در خصوص وضعیت بازار ارز و عوامل اثرگذار بر قیمت دلار به دو عامل سیاسی و اقتصادی همچون گذشته اشاره میکنند. در رابطه با فاکتور سیاسی اثرگذار بر بازار ارز باید گفت که خبرهای منفی برجامی و نامشخص بودن آینده مذاکرات معاملهگران را متقاضی خرید دلار کرده است. تازهترین خبرهای سیاسی رسیده نیز نشان میدهد که فضای گفتوگوهای برجامی همچنان گرگ و میش است. در همین راستا رابرت مالی، نماینده آمریکا در مورد ایران در تازهترین اظهارات خود اعلام کرده که واشنگتن توجه خود را به حمایت از اعتراضات معطوف کرده و اگر لازم باشد به عنوان آخرین راهکار، به گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران متوسل میشود. رابرت مالی در عین حال تمرکز بر توافق هستهای را موجب اتلاف وقت توصیف کرده است. این اظهارات را میتوان یکی از سیگنالهای منفی رسیده به بازار ارز توصیف کرد که باعث تغییر جهتگیری بازار شده است.
بورسیها در مسیر ورود به بازار ارز
دومین فاکتور تعیینکننده قیمت دلار اما فضای نامساعد اقتصادی است. به باور کارشناسان، هیچیک از شاخصهای عملکردی اقتصاد ایران در وضعیت مناسبی قرار ندارند و با وجود اظهارات مقامات دولتی کماکان شاهد حرکت در مسیر تضعیف اقتصاد کشور هستیم. در این راستا میتوان به حجم بالای نقدینگی و عبور آن از مرز ۵۵۰۰ هزار میلیارد تومان اشاره کرد. از سوی دیگر تورم نزدیک به ۴۵ درصدی اقتصاد نیز مساله مهم دیگری است که همواره مورد انتقاد کارشناسان قرار میگیرد. به باور آنها، نرخ ارز در اقتصاد ایران معلول نقدینگی و تورم است و تا زمانی که سیاستگذار قادر به مدیریت بازار پول نباشد دلار نیز روند صعودی خود در اقتصاد را ادامه خواهد داد. ناگفته نماند که در اقتصاد ایران هیچ نشانهای از رونق تولید و بزرگ شدن کیک اقتصاد دیده نمیشود و این مساله را نیز میتوان یکی دیگر از ضعفهای آشکار مدیریتی تصمیمگیران دانست. به این ترتیب در اقتصادی که نقدینگی و تورم در حال رشد است و تولیدی اتفاق نمیافتد، دلار امکان رشد خواهد داشت. ناگفته نماند که برخی بازار ارز را مقصد جدید سرمایههای مردمی عنوان میکنند. با توجه به آنکه در روزهای اخیر سرمایه قابلتوجهی از بازار سرمایه خارج شده برخی میگویند که این سرمایهها به بازار ارز و سکه رسیده و زمینهساز افزایش تقاضا در بازارهای یادشده بوده است.
همگرایی دلار و سکه
اما در کنار فاکتورهای سیاسی و اقتصادی یادشده، کارشناسان به فاکتور مهم دیگری اشاره میکنند که میتواند سرنوشت بازار ارز را نگاه بورس به تحولات برجامی تغییر دهد. آنطور که بررسیها نشان میدهد قیمت سکه در حال حاضر به ۱۵ میلیون و ۶۲۰ هزار تومان رسیده و مبنای ارزشگذاری سکه نیز دلار نزدیک به ۴۰ هزار تومانی است. به این ترتیب میتوان از شکاف حدود ۶ هزار تومانی دلار بازار آزاد و دلاری که مبنای قیمتگذاری سکه قرار گرفته پرده برداشت. کارشناسان بر این باورند نگاه بورس به تحولات برجامی که تحولات قیمتی در بازار سکه میتواند سیگنال رشد و یا افت قیمت دلار شود و شکاف قیمتی بین دلار ۳۳ هزار تومانی بازار آزاد و دلار حدود ۴۰ هزار تومانی برای ارزشگذاری سکه میتواند برای اقتصاد ایران معنادار باشد. تجربه نیز نشان داده که شکاف قیمتی یادشده در نهایت فنر دلار در بازار ارز را رها میکند و اسکناس آمریکایی آماده صعود به نرخهای بالاتر میشود. بنابراین هرچند تحولات سیاسی و اقتصادی نقش مهم و اساسی در تعیین سرنوشت دلار دارند با این حال با بررسی تحولات قیمتی سکه نیز میتوان افق قیمتی دلار را ترسیم کرد. با عنایت به موارد یادشده نیز پیشبینیها در خصوص قیمت دلار تا پایان سال متفاوت است. برخی میگویند که اگر مذاکرات به نتیجه مشخصی نرسد و اقتصاد در وضعیت بیثبات کنونی باقی بماند دلار تا نرخ ۳۸ و ۴۰ هزار تومان نیز رشد خواهد کرد. با در نظر گرفتن نرخ ۴۰ هزار تومانی دلار که هم اکنون مبنای ارزشگذاری سکه شده است نیز میتوان پیشبینیها را به سمت نرخهای بالای ۴۰ هزار تومان برای دلار برد. در این بین اما نمیتوان نقش بازارساز در تغییر وضعیت بازار را نیز نادیده گرفت. بر این اساس میتوان گفت که اگر بانک مرکزی به ذخایر جدید ارزی دست پیدا کند و با تلاش تقویت عرضه قیمتها را در این بازار مدیریت کند امکان ماندگاری دلار در نرخهای فعلی وجود خواهد داشت. با این حال اگر ناملایمات سیاسی و اقتصادی بر مدیریت بانک مرکزی غلبه کند باید منتظر دلار ۴۰ هزار تومانی در آیندهای نهچندان دور باشیم.
تحلیلگر بازارهای مالی در گفتوگو با «جهانصنعت»:
شیب افزایش قیمت دلار تا پایان سال ملایم اما صعودی است
پیام الیاس کردی، تحلیلگر بازارهای مالی در خصوص وضعیت بازار ارز گفت: زمانی که میخواهیم برای بررسی عملکرد بازارها از مباحث تحلیل تکنیکال استفاده کنیم لازم است که تعداد افراد شرکتکننده در این بازارها بالا و میزان سرمایه و قدرت این افراد نیز با یکدیگر برابر باشد. به طور کلی در بازار سرمایه و یا بازارهای مالی مانند ارز و سکه تعداد افراد با یکدیگر برابر نیست، اما قدرت نفوذ این افراد در بازارهای یادشده، این نابرابری را خنثی و منجر به تشکیل روند قیمتی در بازار میشود.
به گفته وی، در رابطه با بازار ارز نیز باید گفت که قدرت بازیگران این بازار با یکدیگر یکسان و برابر نیست اما دولت و مشخصا بانک مرکزی همواره از توانایی خود برای کنترل قیمتها در بازار ارز سخن میگویند. واقعیت اما این است که در دوره ریاست آقای همتی بر بانک مرکزی، هر زمان گزاره جدیدی در خصوص وضعیت بازار ارز مطرح میشد اذهان را به این سمت میبرد که سیاستگذار توانایی کنترل قیمتها در این بازار را ندارد. در دوره فعلی که آقای صالحآبادی ریاست بانک مرکزی را برعهده دارد، اما با تغییر شرایط عمومی کشور روبهرو هستیم. به عبارتی در دوره کنونی قیمت دلار تاثیرپذیری بالایی از اخبار توافق و مذاکرات دارد. در همین رابطه نیز باید اشاره کرد که در ماههای اخیر بارها اخباری در خصوص آزادسازی ۷ میلیارد دلار دارایی بلوکه شده ایران در کره جنوبی مطرح شده که کم و بیش بر روند قیمت دلار اثرگذار بوده است.
الیاس کردی ادامه داد: تجربه نشان داده در دورههایی که دلار تلاش میکند سقف جدید قیمتی به خود ببیند با اشاعه اخبار مثبت سیاسی در بازار ارز و در ادامه نیز تزریق ارز به بازار مواجه میشویم. با توجه به این نکات مشخص نیست که آیا بازار ارز را باید با توجه به گزارههای ریاست قبلی بانک مرکزی تحلیل و بررسی کنیم یا باید امیدوار باشیم که بانک مرکزی طبق گفتههای این روزهای علی صالحآبادی منابع ارزی کافی در اختیار دارد و میتواند نرخ ارز را کنترل کند. اما اگر بخواهیم تحلیل دقیقتری ارائه دهیم باید به فاکتور نقدینگی و تورم در اقتصاد هم نگاهی بیندازیم. با استناد به این دو فاکتور میتوان بازار ارز را یک بازار صعودی تصویر کرد و این نشانگر این است که در آیندهای نهچندان دور شاهد افزایش قیمت دلار خواهیم بود. اما افزایش قیمت دلار به این معنا نیست که جهش آنچنانی در قیمت ارز اتفاق میافتد، چراکه به نظر میرسد بانک مرکزی بر وضعیت بازار ارز نظارت دارد و در نتیجه دلار به صورت تدریجی و با یک شیب ملایم روند صعودی خود را ادامه خواهد داد.
وی در خصوص اینکه آیا نقدینگی خارج شده از بورس در حال ورود به بازار ارز است، گفت: مستنداتی مبنی بر اینکه سرمایههای بورس در حال حرکت به سمت بازار ارز هستند را در اختیار نداریم، بنابراین نمیتوان به طور دقیق و قطعی اعلام کرد که چنین اتفاقی در حال وقوع است. ضمن اینکه خروج پول از بازار سرمایه در حقیقت به معنای تغییر مالکیت در این بازار نگاه بورس به تحولات برجامی است به طوری که حقوقیها به صف خریداران پیوستهاند و افراد حقیقی نیز در وضعیت فروش قرار گرفتهاند. همچنین حجم پولی که در سایه این تغییر مالکیت در حال خروج از بازار سرمایه است آنقدر زیاد نیست که بتوان با قاطعیت اعلام کرد که بورسیها در حال ورود به بازار ارز هستند.
این تحلیلگر بازارهای مالی خاطرنشان کرد: همانطور که گفته شد چشمانداز بازار ارز تا پایان سال صعودی است، با این حال شیب افزایش قیمت دلار ملایم خواهد بود. اما اگر بانک مرکزی ذخایر ارزی کافی در اختیار داشته باشد احتمال اینکه دلار در نرخهای کنونی خود باقی بماند نیز وجود خواهد داشت. ناگفته نماند هر زمان که در بازار ارز و سکه، دلار گارد صعودی به خود میگیرد این روند در افزایش قیمت سکه و تشکیل حباب قیمتی آن منعکس میشود. بدیهی است بانک مرکزی با نظارت خود بر بازار ارز بر تغییرات قیمتی این بازار مدیریت میکند اما در صورتی که توان سیاستگذار برای مدیریت این بازار تضعیف شود دلار از محدوده قیمتی کنونی خارج و به نرخهای واقعی متناسب با شرایط اقتصادی کشور میرسد. با این حال چون دولت اصلیترین و بزرگترین بازیگر بازار ارز است کماکان بر وضعیت بازار ارز اثرگذار خواهد بود و همین مساله نیز میتواند مانع اصلی جهش ناگهانی دلار تا پایان سال باشد.
فنر دلار پرید یا پیچ و مهره برجام ؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از دنیای اقتصاد، در هفتههای گذشته برخی اخبار، حاکی از به بنبست رسیدن برجام بود اما از چهارشنبه شب و با صحبتهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه و علی باقری معاون وی درباره اینکه ایران ابتکارعملهایش را برای هماهنگکننده اروپایی ارسال کرده، تا حدی در عرصه سیاسی نسبت به احتمال احیای مذاکرات خوشبینی ایجاد شد اما در بازار نه. چهارشنبه شب امیرعبداللهیان و باقری اعلام کردند که ابتکاراتی را با هدف پیشبرد و جمعبندی مذاکرات وین به هماهنگکننده مذاکرات ارسال کردهاند. همچنین طبق گفته مقامات ایرانی قرار است به زودی هیاتی از ایران برای شروع گفتوگوها با آژانس به وین سفر کند. در عین حال وزیر امور خارجه کشورمان در گفتوگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اعلام کرد: «نظرات خود را با رویکردی سازنده و نگاه بورس به تحولات برجامی رو به جلو به طرف آمریکایی ارائه کردیم.» روز گذشته نیز امیرعبداللهیان در جمع خبرنگاران توضیح داد: «آقای بورل در گفتوگویی که چهار روز پیش با من داشت گفت پیام شما درباره مذاکرات برای لغو تحریمها را به طرف آمریکایی منتقل کردیم و طرف آمریکایی اعلام کرده که پیام ایران را با دقت بررسی میکند و پاسخ ایران را طی چند روز آینده میدهد. ما منتظر پاسخ آنها هستیم.» حال این پرسش مطرح است که چرا با وجود این پالسها و اتفاقات مثبت اما همچنان بازار منفی است و قیمت دلار روند صعودی را طی میکند. درواقع چرا نه تنها بازار درک مثبتی از این تحولات ندارد بلکه حتی نسبت به آینده بدبین شده است. پالسهای بینتیجه گذشته یکی از دلایل این بدبینی بازار و افکار عمومی به اخبار داخلی را باید در به نتیجه نرسیدن برخی خبرهای مثبتی که در گذشته مطرح شد، جستوجو کرد. به عنوان مثال مدتی است که در داخل بحث آزادسازی هفت میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی مطرح میشود و حتی از سوی برخی مراجع نیز به این خبر پرداختند. در مقطعی نیز گفته شد که این پولها قرار است در ازای آزادی برخی از زندانیان دوتابعیتی به ایران بازگردانده شود؛ در این بین شاهد بودیم که دو زندانی آمریکایی آزاد شدند یا به مرخصی آمدند. همزمان با این تحولات، سایت خبری نورنیوز نزدیک به شورای عالی امنیت ملی در این رابطه نوشت: «مذاکرات مربوط به تبادل زندانیان و آزادسازی منابع ارزی ایران در کشورهای خارجی، ماهها قبل انجام شده بود لیکن طرف آمریکایی پس از چند بار کارشکنی، اخیرا برای اجرای توافقات قبلی اعلام آمادگی کرد.» در این گزارش که روز دوشنبه ۱۱ مهر ماه منتشر شد آمده است: «با تداوم گفتوگوهایی که با واسطه میان ایران و آمریکا انجام شد، بانک مرکزی یکی از کشورهای منطقه به عنوان بانک عامل برای واریز وجوه آزاد شده ایران در کرهجنوبی مورد توافق قرار گرفت.» اما تا به امروز هیچ تحولی در زمینه آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران صورت نگرفته است. با توجه به این اثر منفی درج اخبار بینتیجه در بازار و افکار عمومی، لذا شاید دیپلماتها و مقامات مربوطه نباید تا زمان اطمینان یافتن از یک خبر آن را به بیرون درز دهند و به بیاعتمادی دامن بزنند. شاید این شوکهای بینتیجه به بازار و افکار عمومی، اکنون آنها را نسبت به اخباری که در داخل منتشر میشود بیاعتنا کرده است. ترفند تکراری برای مدیریت بحران همچنین در بررسی دلایل بیاعتمادی به پالسهای مثبت داخلی باید به سیاستی که دولت در مقاطعی برای کنترل بازار دنبال میکرد، توجه داشت. درواقع سیاستی در داخل وجود داشت که سعی میکرد با مدیریت اخبار مرتبط با برجام به کنترل بازار بپردازد و با تزریق اخبار و پالسهای مثبت، بازار را کنترل کند. یعنی در برخی مقاطع حتی اگر مسیر برجام خیلی هموار نبود اما در داخل کشور اخبار به صورت دیگری بازتاب داده نگاه بورس به تحولات برجامی میشد تا هم افکار عمومی و هم بازار نسبت به مذاکرات امیدشان را از دست ندهند و واکنش منفی نداشته باشند. این در حالی است که این ترفند و سیاست به حدی مورد استفاده قرار گرفت که امروز دیگر اثرگذاریاش را از دست داده است. بنابراین حتی اگر در مقطع فعلی افرادی مانند وزیر خارجه و معاون وی به درستی از ارسال ابتکارعملهایشان برای غرب با هدف احیای برجام سخن میگویند اما بازار نسبت به این موضوع وقعی نمینهد. در عین حال امروز در حالی که در داخل نسبت به اخبار منتشر شده برجامی واکنش مثبتی دیده نمیشود اما اگر از سوی غرب، خبری مثبت یا منفی در رابطه با احیای برجام منتشر شود، عکسالعمل بازار به گونه دیگری خواهد بود. به همین دلیل هم در این مقطع که آمریکا اصرار دارد که پیامی به تهران برای ادامه مذاکرات ارسال نکرده و چشمانداز گفتوگوها را به دلیل دو متغیر مهم نخست بحث ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه و دیگری ناآرامیها در داخل کشور، مبهم میبینند بازار سریعا به این مواضع غرب واکنش نشان میدهد. از سوی دیگر باید در نظر داشت از آنجا که پرونده برجام به نوعی با مساله آژانس گره خورده است به نظر میرسد تا زمانی که مشکل ایران با آژانس حل و فصل نشود این بدبینی نسبت به آینده مذاکرات در ایران وجود دارد. شاید به همین دلیل بود که هفته گذشته وزیر خارجه ایران از اعزام هیاتی به وین برای مذاکره با آژانس خبر داد. انگاره تردید نسبت به توافق همچنین مساله دیگر این است که آیا چشماندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت تطبیق دارد و باید منتظر یک چشمانداز مبهم و تیره و تار از احیای برجام باشیم؟ دکتر ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در این رابطه به روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت: «این چشمانداز بازار با واقعیت تطبیق ندارد و به محض اینکه مذاکرات از حوزه آژانس به عرصه وین منتقل شود، بازار مجددا در وضعیت تعادلی قرار خواهد گرفت.» متقی با اشاره به اینکه سرنوشت برجام ارتباط مستقیم با معادله اقتصاد و بازار در ایران دارد، توضیح داد: «ادراک جامعه ایرانی یعنی سیاستمداران، بنگاههای اقتصادی و تحلیلگران در ارتباط با آینده مذاکرات و نگاه بورس به تحولات برجامی نتایج مربوط به آن در وضعیت ابهام قرار دارد. هرگاه ابهام در فضای ادراک سیاست خارجی به ویژه موضوعات راهبردی ایجاد شود زمینه برای اعتمادگریزی و کنش گریز از مرکز جامعه و اقتصاد به وجود میآید.» به گفته وی، در وضعیت فعلی، نگاه بازار به قالبهای رفتاری اروپا و آمریکا است. از آنجا که پالسهای منفی از سوی غرب منتشر شده در نتیجه انگاره بازار، انگاره تردید نسبت به توافق است و به همین دلیل قیمت دلار روند افزایشی را طی میکند. بدبینی داخلی رضا مجیدزاده، پژوهشگر توسعه نیز در این رابطه توضیح داد: «در چند ماه گذشته و پیش از توقف مذاکرات، یکسری سیگنالهای مثبت از سمت ایران برای داخل ارسال شد؛ از جمله آزادسازی هفت میلیارد دلار از پولهای ایران در کره جنوبی.» مجیدزاده با اشاره به اینکه گفته شده بود که بر سر آزادسازی این پولهای بلوکه شده توافق شده است، ادامه داد: «اما بعدا بازار دریافت که این خبر فقط برد داخلی داشته و هدف آن افکار عمومی در کشور و کنترل و مدیریت شرایط داخلی بوده است.» به گفته این پژوهشگر، نگاه بورس به تحولات برجامی این دست سیگنالها باعث شد که افکار عمومی و بازار نسبت به سیگنالهای طرف ایرانی و حتی طرف روسی بدبین شوند. مجیدزاده تاکید کرد: «در این شرایط تا زمانی که از طرف غرب یک سیگنال مثبت به داخل کشور ارسال نشود، بعید است که بازار واکنش مثبت نشان دهد.» همچنین در نهایت وی افزود: « چون در یکی دو روز گذشته جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از بنبست در مذاکرات برجام سخن گفته حتی با وجود صحبتهای مثبت وزیر خارجه کشورمان و معاونش باز هم بازار دلار روند صعودی را در پیش گرفت.» چرا دلار بالا میرود؟ کوروش احمدی، دیپلمات پیشین نیز در پاسخ به «دنیای اقتصاد» با بیان اینکه افزایش قیمت دلار تکعلتی نیست، گفت: «درواقع نگاه بورس به تحولات برجامی این مساله فقط مربوط به سیاست خارجی و دورنمای احیای برجام نیست. هرچند قطعا دورنمای مذاکرات و رابطه ایران با جهان خارج یک فاکتور مهم است اما تنها فاکتور مربوطه نیست.» احمدی با اشاره به اینکه در شرایط اقتصادی نزدیک دو ماه است به دلیل ناآرامیها شاهد افت اقتصادی هستیم، ادامه داد: «همچنین این ناآرامیها منجر به ایجاد تصور بیثباتی شده و صرفنظر از احیای برجام این فاکتور نیز وارد معادله شده است.» به گفته این دیپلمات، دلیل برجامی هم در جای خود محفوظ است و هیچ نشانهای از اینکه ممکن است تحول مثبتی در دستور کار باشد دیده نمیشود. وی افزود: «با وجودیکه آقای امیرعبداللهیان و باقری از آذر ماه سال گذشته و آغاز مذاکرات همواره اظهارات و موضعگیریهای مثبت داشتند، ولی در داخل، افکار عمومی و بازار حساسیت خود را به این پالسهای بینتیجه از دست داده است.» احمدی با تاکید بر این موضوع که رابطه ایران و آمریکا دچار یک مشکل جدید شده است توضیح داد: «امروز واشنگتن تاحدودی لحنش را در قبال ایران تندتر کرده است و تحریم پنجشنبه گذشته افراد و شرکتهایی که در صادرات نفت ایران مشارکت دارند، با تحریمهای نمادین دو ماه گذشته تفاوت داشت. این اقدام شاید آغاز تلاش بیشتر آمریکا برای ممانعت از صدور نفت ایران باشد.» وی در پاسخ به این پرسش که آیا چشماندازی که افکارعمومی و بازار ترسیم میکند با واقعیت انطباق دارد نیز گفت: «به هر حال برداشت بازار و تصور و درک آن یک واقعیت مهم است حتی اگر واقعیت عینی نباشد. ولی به لحاظ عینی و روی زمین یکسری فاکتورهای عملی در داخل و سیاست آمریکا دیده میشود که خیلی مثبت نیست. از جمله اینکه سیاست فعلی کاخ سفید در حال فاصله گرفتن از سیاست دوره اوباما و حتی ابتدای دوره بایدن است و آنها میخواهند سیاست اعمال فشار را علیه ایران افزایش دهند؛ در چنین شرایطی مشخص نیست که دولت ایران حاضر باشد مذاکرات را ادامه دهد یا خیر.» همچنین بخوانید پیام جدید آمریکا به بازار سکه ایران پیشروی همزمان قیمت دلار و سکه پیام جدید برجام به بازار دلار /پیش بینی قیمت دلار بررسی روند قیمت دلار در هفته گذشته /توقف دلار در کانال 27 هزار تومانی
دیدگاه شما