نمودار شمعی یا کندل استیک چیست؟ انواع آن کدامند؟
الگوهای نمودار شمعی برای پیش بینی جهت گیری های آینده قیمت استفاده می شود. 16 مورد از رایج ترین الگوهای کندل استیک و نحوه استفاده از آنها برای شناسایی فرصت های تجاری را در این مقاله بررسی می کنیم.
- 1. کندل استیک چیست؟
- 2. شش الگوی شمعدانی صعودی
- 2.1. Hammer
- 2.2. Inverse hammer
- 2.3. Bullish engulfing
- 2.4. Piercing line
- 2.5. Morning star
- 2.6. Three white soldiers
کندل استیک چیست؟
کندل استیک روشی برای نمایش اطلاعات قیمتی یک دارایی است. نمودار های شمعدان یکی از محبوبت ترین مولفه های تحلیل تکنیکال هستند که به تریدرها این امکان را می دهد اطلاعات در مورد قیمت دارایی ها را به سرعت و فقط بر اساس چند نوار تفسیر کنند.
این مقاله بر روی نمودار های روزانه تمرکز دارد که در آن هر کندل استیک جزئیات یک معامله یک روزه را نشان می دهد. کندل استیک سه ویژگی اصلی دارد:
- بدنه (body) که نمایانگر محدوده باز تا بسته است.
- فتیله یا سایه (wick) که نشان دهنده قیمت ها بالا و پایین در بازه زمانی یک روز است.
- رنگ که نشان دهنده جهت حرکت بازار است. یک بدنه سبز یا سفید نشانگر افزایش قیمت است درحالی که یک بدنه قرمز یا سیاه کاهش قیمت را نشان می دهد.
با گذشت زمان هر یک از کندل ها، الگویی را تشکیل می دهد که تریدرمی تواند بر اساس آن سطح حمایت و مقاومت اصلی را تشخیص دهد. الگوهای شمعی زیادی وجود دارد که نشانگر فرصت های بازار است. برخی از آنها یک درون بینی از فشار خرید و فروش را ارائه می دهند، در حالی که برخی دیگر الگوهای تحکم یا تردید بازار را نشان می دهد.
قبل از شروع ترید، مهم است که با اصول کندل استیک ها و نحوه تاثیر گذاری این الگو ها در تصمیمات آشنا باشید.
شش الگوی شمعدانی صعودی
الگوهای صعودی (گاوی) ممکن است بعد از رود نزولی بازار شکل بگیرند و نشان واژگونی نوسانات قیمت باشند. این الگو ها شاخص هایی برای معامله گران هستند تا یک پوزیشن طولانی برای بدست آوردن سود از هر مسیر صعودی در نظر بگیرند.
Hammer
الگوی شمعدانی چکشی (Hammer) از بدنه ای کوتاه و دارای فیتیله بلند و به سمت پایین تشکیل شده است و در پایان یک روند نزولی مشاهده می شود. یک hammer نشان می دهد که اگرچه در طول روز فشار فروش وجود داشته باشد، اما در نهایت فشار قوی خرید قیمت را بالا می برد. رنگ بدنه می تواند متفاوت باشد. اما چکش های سبز نشان دهنده بازار قوی تری از چکش های قرمز هستند.
کندل استیک چکش (hammer)
Inverse hammer
یک الگوی مشابه صعودی، چکش معکوس (Inverse hammer) است. تنها تفاوت این است که فتیله بالایی بلند است در حالی که فتیله پایین کوتاه است. این نشان می دهد فشار خرید و به دنبال آن فشار فروشی وجود داشته است که به اندازه کافی قوی نبوده تا قیمت بازار را پایین بیاورد. چکش معکوس نشان می دهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در اختیار می گیرند.
کندل استیک چکش معکوس (Inverse hammer)
Bullish engulfing
الگوی پوششی صعودی از دو شمعدان تشکیل شده است. شمع اول بدنه ای قرمز کوتاه دارد که که به طور کامل توسط یک شمعدان سبز پوشش داده شده است. اگرچه قیمت در روز دوم پایین تر از روز اول شروع می شود اما بازار صعودی قیمت را بالا می برد و به یک پیروزی آشکار برای خریداران تبدیل می شود.
کندل استیک پوششی صعودی (Bullish engulfing)
Piercing line
این الگو نیز از دو کندل تشکیل شده است که یک کندل بلند قرمز و پس از آن یک کندل بلند سبز قرار دارد. معمولا بین قیمت بسته شدن کندل اول و باز شدن کندل سبز رنگ، تفاوت قابل توجهی وجود دارد. این موضوع نشان دهنده فشار قوی خرید است زیرا قیمت بالاتر از میانه قیمت روز قبل است.
همانطور که در تصویر زیر مشخص است، قیمت بسته شدن روز دوم باید از نصف قیمت بدنه کندل روز اول بیشتر باشد.
کندل استیک piercing line
Morning star
الگوی ستاه صبحگاهی در پایان یک روند نزولی رخ می دهد و نشانه امید تلقی می شود. این الگو از سه شمعدان تشکیل شده است: یک شمع بدنه کوتاه بیت دو کندل سبز و قرمز بلند قرار گرفته است.
به طور سنتی ستاره بای سایر بدنه های طولانی همپوشانی نخواهد داشت چرا که در آن قسمت یک گپ قرار دارد. این روند نشان میدهد که فشار فروش روز اول فروکش می کند و بازاری صعودی (گاوی) پیش روست.
کندل استیک ستاره صبحگاهی (morning star)
Three white soldiers
الگوی سه سرباز سفید پوست در طی سه روز اتفاق می افتد و شامل سه کندل سبز(سفید) متوالی با فیتیله های کوچک است که نسبت به روز قبل به تدریج بالاتر باز و بسته می شوند. این یک سیگنال بسیار قوی گاوی است که پس از یک روند نزولی رخ می دهد و یک فشار یکپارچه برای خرید را نشان می دهد.
کندل سه سرباز سفید پوست (three white soldiers)
کندل چیست؟ انواع آن و آموزش کندل شناسی تکنیکال (با فیلم)
سال جاری، سال پرفراز و نشیب برای بورس در کشور ما بوده و مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته است. ازاین رو لازم است تا دانش و آگاهی خود را نسبت به نحوه عملکرد آن افزایش دهیم. تحلیل تکنیکال یکی از راه های بررسی وضعیت بازارهای مالی است. برای فعالان این حوزه بررسی لحظه ای روند تغییرات بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی فعالان بازار بورس از سه نمودار برای تحلیلات خود استفاده میکنند. نمودارخطی، میله ای و کندل استیک است. که از این سه نمودار کندل استیک بسیار حائز اهمیت است. که این توجه به واسطه تحلیل آسان و تشخیص راحت روند صعودی و نزولی یک سهم است. در این مقاله به طور جامع به بررسی کندل و انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل چیست؟
تاریخچه کندل و استفاده از آن به بازار برنج فروشان ژاپن برمیگردد. بازرگانان برنج برای شناساسی قیمت و شتاب بازار از این مدل ریاضی استفاده میکردند.
در واقع کندل، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند یعنی صعودی یا نزولی باشد.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نحوه استفاده از کندل در تشخیص روند قیمت بازار
الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است. این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند.
نمودار کندل (شمعی)، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای کندل
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از:
- قیمت آغازین open
- قیمت پایانی close
- بالاترین قیمت در بازه زمانی High
- پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی Low
در شکل زیر میتوانید این چهار جز را مشاهده کنید. نکته قابل ذکر این نمودار توپر و توخالی بودن الگوی کندل است. زمانی که بدنه اصلی توخالی باشد، روند بازار صعودی و زمانی که توپر است نشان از روند نزولی بازار است.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
معرفی ۱۶ الگوی شمعی برای تریدرها
الگوی شمعی یا کندل استیک (candlestick) برای پیشبینی روند حرکت قیمت استفاده میشود. در این مقاله ۱۶ مورد از رایج ترین نمودارهای شمعی و نحوه استفاده از آنها را بررسی میکنیم.
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی یک روش برای نشان دادن روند حرکت قیمت داراییها است. نمودارهای شمعی یکی از محبوب ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که تریدرها را قادر میسازد تا اطلاعات مربوط به قیمت را به سرعت و فقط از طریق چند نوار قیمت چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ تفسیر کنند.
در این مقاله نمودارهای روزانه را بررسی میکنیم که در آن هر شمع بیانگر جزئیات معاملات یک است. این نمودار سه ویژگی اصلی دارد:
- بدنه: بازه زمانی بین باز و بسته شدن نمودار است.
- سایه (shadow): قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد.
- رنگ: جهت حرکت بازار را نشان میدهد؛ بدنه سبز (یا سفید) نشان دهنده افزایش قیمت است، در حالی که بدنه قرمز (یا سیاه) کاهش قیمت را نشان میدهد.
با گذشت زمان، نمودارهای شمعی، الگوهایی ایجاد میکنند که تریدر میتواند با استفاده از آنها سطح حمایت و مقاومت را تشخیص دهد. الگوهای شمعی بسیار زیادی وجود دارند که نشان دهنده یک فرصت در بازار است. برخی از آنها فشار خرید و فروش را تشخیص میدهند و بعضی از نمودارها، الگوهای ادامه یا بلاتکلیفی بازار را شناسایی میکنند.
شش الگوی نمودار شمعی صعودی
الگوهای صعودی ممکن است پس از روند نزولی بازار شکل بگیرند و نشانگر چرخش حرکت قیمتها باشند. آنها اندیکاتوری برای تریدرها هستند که با استفاده از آن میتوانند کسب سود در بلند چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ مدت را تشخیص دهند.
الگوی Hammer
نمودار شمعی چکش (Hammer) از یک بدنه کوتاه با یک سایه در بالا و پایین تشکیل شده است و در پایین روند نزولی دیده میشود.
نمودار شمعی چکش نشان میدهد که اگرچه فشارهای فروش در طول روز وجود داشته است، اما در نهایت فشار خرید بر آن غلبه میکند. رنگ بدنه میتواند متفاوت باشد. چکش سبز نشانگر وجود بازار گاوها (Bull Market) است.
الگوی Inverse hammer
یک الگوی صعودی دیگر چکش معکوس (Inverse hammer) است. تنها تفاوت آن با چکش این است که سایه بالا، بلند و سایه پایین کوتاه است.
طبق این الگو فشار خرید و فروش به قدری نبوده تا باعث کاهش قیمت شود. چکش معکوس نشان میدهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.
الگوی Bullish engulfing
الگوی پوشای صعودی (Bullish engulfing) از دو شمع تشکیل شده است. شمع اول یک بدنه قرمز کوتاه است و از سوی شمع سبز احاطه میشود.
الگوی Piercing line
الگوی نفوذگر (Piercing line) الگوی دو چوب است که شامل یک شمع قرمز بلند و به دنبال آن یک شمع سبز بلند است.
این الگو نشان چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ دهنده فشار شدید خرید است؛ زیرا قیمت به بالاترین حد از متوسط قیمت روز گذشته میرسد.
الگوی Morning star
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning star) نشانه امید در روند نزولی بازار است.
این یک الگوی سه چوب از یک شمع با بدنه کوتاه بین یک قرمز بلند و یک سبز بلند تشکیل شده است. “ستاره” با بدنه های بلندتر هیچ تطابقی نخواهد داشت؛ زیرا بین بازار در باز و بسته شدن فاصله وجود دارد.
این الگو نشان میدهد اجرای بازار گاو نر در آستانه است.
الگوی Three white soldiers
الگوی Three white soldiers (سه سرباز سفید) طی سه روز اتفاق میافتد که شامل شمعهای سبز (یا سفید) بلند متوالی با سایههای کوچک است.
این الگوی نمودار شمعی یک سیگنال صعودی بسیار قوی است که پس از روند نزولی اتفاق میافتد و یک فشار ثابت برای خرید را نشان میدهد.
شش الگوی نمودار شمعی نزولی
الگوهای نمودار شمعی نزولی معمولاً پس از روند صعودی شکل میگیرند و سطح مقاومت را نشان میدهند. بدبینی شدید نسبت به قیمت بازار اغلب باعث میشود تا تریدرها موقعیتهای طولانی خود را ببندند و موقعیت کوتاهی را برای استفاده از افت قیمت باز کنند.
الگوی Hanging man
الگوی نمودار شمعی Hanging man (مرد آویزان) معادل نزولی یک الگوی چکشی است. به همان شکل است اما در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
این الگو نشان میدهد که در طی روز فروش خوبی در بازار وجود داشته است و خریداران قادر به افزایش مجدد قیمت هستند. فروش بزرگ اغلب به عنوان نشانه ای از کنترل بازار گاوها در بازار تلقی میشود.
الگوی Shooting star
الگوی ستاره دنباله دار (Shooting star) همانند چکش معکوس است، اما در یک روند صعودی شکل میگیرد و دارای یک بدنه کوچک پایین و یک سایه بالایی بلند است.
الگوی Bearish engulfing
الگوی پوشای نزولی (Bearish engulfing) در پایان روند صعودی اتفاق میافتد. شمع اول بدنهای کوچک و سبز رنگ دارد که توسط شمع بلند قرمز بعدی احاطه شده است.
این الگو نشانگر اوج یا کند شدن حرکت قیمت است و نشانهای از روند نزولی قریب الوقوع در بازار است. .
الگوی Evening star
ستاره عصرگاهی (Evening star) یک الگوی سه شمعی است که معادل ستاره صبحگاهی است. این الگو از یک نمودار شمع کوتاه که بین یک نمودار شمع سبز بلند و یک شمع قرمز بزرگ قرار دارد.
این نمودار شمعی نشان دهنده برگشت روند صعودی است.
الگوی Three black crows
الگوی سه کلاغ سیاه (Three black crows) شامل سه شمع قرمز بلند متوالی با سایههای کوتاه است و گاهی سایهای وجود ندارد. هر کندل با قیمت مشابه روز قبل افتتاح میشود، اما فشارهای فروش با هر بار بسته شدن، قیمت را پایین میآورند.
تریدرها، این الگو را به عنوان آغاز روند نزولی تعبیر میکنند؛ زیرا فروشندگان در طی سه روز متوالی از خریداران پیشی گرفتهاند.
الگوی Dark cloud cover
الگوی شمعی پوشش ابر سیاه (Dark cloud cover) نشان دهنده یک وارونگی نزولی است.
ابر سیاه نسبت به روز گذشته خوش بین است. این شمعدان شامل دو شمع است: شمعی قرمز که بالای بدنه سبز قبلی باز میشود و در زیر نقطه میانی آن بسته میشود.
این الگو نشان میدهد که بازار در دست خرسها (Bear Market) است که در طی آن قیمت کاهش مییابد. اگر سایههای شمع کوتاه باشد، نشان میدهد که روند نزولی تعیین کننده روند بازار و قیمت بوده است.
نمودارهای شمعی ادامه دهنده (continuation candlestick)
اگر الگوی نمودار شمعی تغییری در جهت بازار نشان ندهد، به عنوان الگوی شمعی ادامه دهنده شناخته میشود. این الگوها میتواند به تریدرها کمک کند تا زمانی که بلاتکلیفی در بازار وجود دارد یا حرکت خنثی است، یک دوره ساکن در بازار را شناسایی کنند.
الگوی Doji
هنگامی که باز و بسته شدن یک بازار تقریباً در یک نقطه از قیمت باشد، کندل شبیه یک علامت ضربدر یا بهعلاوه است در این صورت به آن نمودار شمعی دوجی (Doji) میگویند.
الگوی Doji یک کشمکش بین خریداران و فروشندگان است که منجر به سود خالص هیچ یک از طرفین نمیشود. این الگو به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما میتوان آن را در الگوهای معکوس مانند ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی نزولی مشاهده کرد.
الگوی Spinning top
الگوی اسپینینگ تاپ (Spinning top) دارای بدنه کوتاهی است که بین سایههایی با طول برابر قرار دارد. این الگو نشان دهنده بلاتکلیفی در بازار است و در نتیجه تغییر معنی داری در قیمت ایجاد نمیکند، گاوها قیمت را بالاتر میبرند، در حالی که خرس ها دوباره آن را پایین میآورند.
اسپینینگ تاپ اغلب به عنوان یک دوره ثابت یا استراحت، به دنبال یک روند صعودی یا نزولی تفسیر میشود.
این الگو به خودی خود یک سیگنال نسبتاً خوش خیم است، اما میتوان آنها را به عنوان نشانهای از اتفاقات بعدی تفسیر کرد؛ زیرا این الگو بیانگر این است که بازار از شرایط فعلی خارج میشود.
Falling three methods
از الگوی سه گانه نزولی (Falling three methods) برای پیش بینی ادامه روند فعلی، چه نزولی و چه صعودی، استفاده میشود.
الگوی سه گانه نزولی از یک بدنه قرمز بلند تشکیل شده است که به دنبال آن سه بدنه کوچک سبز و یک بدنه قرمز دیگر وجود دارد. شمعهای سبز همه در محدوده بدنههای نزولی وجود دارد. این الگو به تریدرها نشان میدهد که گاوها قدرت کافی برای معکوس کردن روند را ندارند.
Rising three methods
عکس الگوی سه گانه نزولی نمودار شمعی “الگو سه گانه صعودی” است.
این الگو شامل سه بدنه قرمز کوتاه که توسط دو بدنه سبز بلند احاطه شده است. این الگو به تریدرها نشان میدهد که با وجود برخی فشارهای فروش، خریداران کنترل بازار را حفظ میکنند.
سعی کردیم چند مورد از الگوی نمودار شمعی که در تحلیل تکنیکال استفاده میشود بیان کنیم. مهم است، قبل از شروع معامله، با اصول الگوهای نمودار شمعی و نحوه استفاده از آنها آشنا شوید.
کاربرد الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوری که میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
معروفترین الگوهای شمعی ژاپنی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش یا مرد به دار آویخته
- الگوی اینگالفینگ یا پوشش دهنده
- الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی دوجی:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است.الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود.
دوجی پایه بلند:در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
دوجی سنجاقک: در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
دوجی سنگ قبر: در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
الگوی چکش:
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد. یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند. اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود. در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی پوشش دهنده:
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.شمع اول، نزولی و پرقدرت است.شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
نتیجه گیری:
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی بالاتر از یک ساعت استفاده کنید.
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال چیست؟
هنگامی که یک سرمایهگذار قصد دارد سهام خاص یک شرکت را بخرد و یا روی کالا یا پولی سرمایهگذاری کند، باید قبل از انجام هر اقدامی، گذشته و روندهای صعودی و نزولی قیمتِ سهام آن شرکت، کالا و یا پول را بررسی کند. به این فرآیند تحلیل تکنیکال بازار میگویند.
در واقع، تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، به بررسی روند گذشته قیمت کریپتوها در بازار میپردازد؛ بدین صورت سرمایهگذار برای ورود به بازار و یا انتخاب رمزارزی که باید روی آن سرمایهگذاری کند، میتواند بهترین و احتمالا سودرسانترین تصمیم را بگیرد.
به عنوان مثال هر سال و در آستانه سال نوی چینیها و هندیها قیمت جهانی طلا به دلیل افزایش تقاضای این فلز گرانبها بالا میرود. در نتیجه این عید، زمان خوبی برای کسانی خواهد بود که قصد فروش طلای خود را دارند. در این تحلیل روند گذشته قیمت طلا بررسی شده است و بر اساس آن پیشبینی شده است که سرنوشت کنونی آن به چه صورت خواهد بود.
در تحلیل تکنیکال، نقش اصلی تعیینکننده قیمتهای بازار، انتظارات مردم است. عمده مردم انتظار دارند که نزدیک به سال نو قیمت طلا افزایش یابد، در نتیجه تب و تاب برای خرید این فلز ارزشمند افزایش مییابد.
نوسانهای شدیدی که در بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد، باعث شده که شناسایی الگوهای رفتاری سرمایهگذاران در قیمتهای مختلف، کمی پیچیده شود؛ سوالی که پیش میآید این است که با وجود این نوسانات شدید کریپتوکارنسیها، تریدها چگونه تصمیم بگیرند که چه زمانی اقدام به خرید و یا فروش یک رمزارز کنند؟
تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال میتواند چراغ راه تریدرها برای بررسی بازار و تصمیم گیری آنها باشد.
تریدرهای ارزهای دیجیتال، از جمله بیت کوین، برای بررسی روند قیمتهای کریپتوکارنسیها و تشخیص نقاط خرید و فروش، نمودارهای قیمتی را به صورت تکنیکال تحلیل میکنند.
شاخصهای تکنیکال در این نمودارها، وضعیت خرید و فروش در بازار را در بازههای زمانی مختلف نشان میدهند؛ به عبارتی با مشاهده نمودارها، میتوان رفتار تریدرها و کاربران را تشخیص داد و تا حدودی آینده قیمتی ارزهای دیجیتال را حدس زد. با استفاده از روندهای مشاهده شده در نمودارهای قیمتی، تریدرها میتوانند از الگوهای موجود در دادههای مربوط به قیمت استفاده کنند و بتوانند تصمیمات خوبی برای انجام معاملات خود بگیرند.
اگر یک تحلیلگر با استفاده از اطلاعات گذشته بتواند روندهای خرسی و گاوی آینده را پیش بینی کند، از طریق خرید در روند خرسی و فروش در روند گاوی میتواناد به سود خوبی دست یابد.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال
باید بدانید که در آنالیز نمودارهای قیمتی ارزهای دیجیتال، دو نمودار بسیار پر کاربرد به نام نمودار خطی ساده و نمودار شمعی (Candlestick) وجود دارد.
نمودار شمعی:
این نمودارها، پرکاربرد ترین نمودار برای تحلیل رفتار بازر هستند. به هرکدام از هاشورهای سبز و قرمز رنگ روی نمودار اصطلاحا کندل (شمع) گفته میشود؛ و هر کندل نشان دهنده نقطه شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی یک رمزارز، در بازه زمانی مشخصی است.
مزیت نمودارهای شمعی، این است که با مشاهده کندلها در این نمودار، میتوانیم به جزئیات نوسانات قیمتی یک رمزارز در بازه زمانی خاصی، دست یابیم.
همانطور که در شکل بالا مشاهده میکنید، کندلها با رنگهای قرمز و سبز نشان داده میشوند. رنگ سبز نشان میدهد که قیمت نهایی روند بیشتر از قیمت شروع آن بوده است؛ و رنگ قرمز نشان دهنده این است که قیمت نهایی روند از قیمت شروع آن کمتر بوده است.
هرکدام از کندلها دارای اجزای خاصی میباشند که تریدرها با نگاه کردن به آنها میتوانند روند قیمتی در یک بازه زمانی مشخص را بررسی کنند:
ارتفاع بدنه شمعها نشان دهنده تفاوت قیمت ابتدایی و قیمت نهایی روند میباشد و در کندلهای سبز، هرچه این ارتفاع بیشتر باشد، یعنی قدرت گاوهای بازار از خرسها بیشتر بوده است و توانستهاند قیمت را به میزان زیادی افزایش دهند؛ در مقابل در کندلهای قرمز، هرچه ارتفاع بدنه بیشتر باشد، یعنی قدرت خرسها بر گاوها چربیده است و قیمت نهایی با اختلاف زیادی از قیمت ابتدایی کمتر میباشد.
به عبارتی اندازه بدنه کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ در واقع هرچقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشاندهنده افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.
به طور کلی هر کندل از 4 قسمت تشکیل شده است:
1- باز شدن قیمت (Open)
2- بسته شدن قیمت (Close)
3- بیشترین قیمت (High)
4- کمترین قیمت (Low)
با کنار هم قرار گرفتن تعداد زیادی از این کندلها، یک نمودار شمعی ژاپنی ایجاد میشود.
در نمودارهای شمعی چندین الگو ممکن است رخ دهد، که هر الگو وضعیت خاصی در بازار را نشان میدهد و نشان دهنده روندهای قیمتی و رفتاری متفاوتی در بازار است:
- الگوی چکش (Hammer)
- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer)
- الگوی مرد وارونه (Hanging Man)
- الگوی ستاره دنبالهدار (Shooting star)
- الگوی چکش (Hammer):
این الگو معمولا در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است.
در الگوی چکش، بدنه کندل در قسمت بالایی و سایه در قسمت پایینی آن قرار دارد. سایه پایین کندل دو تا سه برابر بدنه و سایه بالایی بسیار کوتاه است و یا اصلا وجود ندارد. در این الگو، هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودیتر خواهد بود.
الگوی چکش نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شده و قیمت را افزایش دادهاند. تشکیل سایه پایینی بلند در این الگو نشانه دهنده این است که در طول معاملات، کنترل از دست خرسها خارج شده و گاوها توانستهاند قیمت بسته شدن را تا دو برابر، بالاتر از پایینترین قیمت ببندند.
تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر میکنند تا قیمت از سقف الگو بالاتر رود و بعد از آن اقدام به خرید میکنند.
- الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer):
این الگو نیز در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است؛ اما تفاوت آن با الگوی چکش در این است که بدنه کندل در قسمت انتهایی و سایه بلند الگو در قسمت بالایی آن قرار دارد. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند صعودیتر خواهد بود.همچنین در الگوی چکش وارونه، اندازه بدنه کندل، نصف سایه بالایی است.
الگوی چکش وارونه نشانگر این است که پس از یک حرکت نزولی، خریداران وارد بازار شدهاند و با اینکه قیمت را افزایش دادهاند ولی قدرت چندانی نداشته و خرسها توانستهاند قیمت را کاهش دهند.
تریدرها بعد از مشاهده این الگو، صبر میکنند تا قیمت از سقف کندل بالاتر رود و بعد از آن وارد پوزیشن خرید میشوند.
- الگوی مرد وارونه (Hanging Man):
مرد وارونه انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو، بدنه کندل در قسمت بالایی و دنباله آن در پایین مشاهده میشود. سایه بالایی کندل یا وجود ندارد یا بسیار ناچیز و قابل چشمپوشی است. هرچه سایه پایینی بلندتر باشد، روند نزولیتر خواهد بود.
تفاوت مرد وارونه با کندل چکشی این است که، مرد وارونه در انتهای یک روند صعودی و کندل چکشی در انتهای یک روند نزولی مشاهده میشود.
الگوی مرد وارونه نشانگر این است که در انتهای یک روند صعودی، فروشندگان بر خریداران پیشی گرفتهاند و باعث ایجاد روند نزولی شدهاند.
- الگوی ستاره دنبالهدار
الگوی ستاره دنبالهدار نیز در انتهای یک روند صعودی مشاهده میشود و سیگنالی از پایان روند صعودی و شروع روند نزولی است. در این الگو سایه بالایی حداقل دو برابر بدنه و سایه پایینی بسیار ناچیز است یا وجود ندارد. هرچه سایه بلندتر باشد به این معناست که در آن روز، فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران بودهاند.
مرد وارونه و ستاره دنبالهدار، الگوهای خرسی بازار محسوب میشوند زیرا نشاندهنده پایان روند صعودی و شروع روند نزولی بازار هستند.
نمودارهای خطی ساده
نمودارهای قیمتی ساده، روند قیمت را در زمانهای مختلف نشان میدهند و تفاوت آن با کندل استیک این است که این نمودارها، نواسانات قیمتی را با جزئیات نشان نمیدهند؛ بلکه به صورت اجمالی روند قیمت را دنبال میکنند.
پیش بینی قیمت رمزارزها با استفاده از سطوح روند نمودار
هدف اصلی استفاده از تحلیل تکنیکال در بازار کریپتوکارنسیها، پیش بینی قیمت و روند بازار است تا تریدرها بتوانند در بهترین زمان و برای دستیابی به بهترین سود، خرید و فروش انجام دهند.
در تحلیل نمودارهای قیمتی، چند مفهوم پر کاربرد از جمله خطوط روند، سطح حمایت، سطح مقاومت و میانگین متحرک وجود دارد.
خطوط روند میتوانند صعودی (Up trend) و یا نزولی (downtrend) باشند.
برای تشخیص روند صعودی بازار، پایینترین نقاط ابتدایی و انتهایی بازه زمانی مورد نظر به یکدیگر متصل میشوند. در واقع این خط، از پایین ترین قیمت تا جایی که قیمت دوباره کاهش یافته، ادامه دارد.
برای تشخیص روند نزولی، نیز باید بالاترین نقاط ابتدایی و انتهایی آن بازه را به یکدیگر متصل کنیم. در واقع روند نزولی، با اتصال بالاترین نرخ قیمت تا جایی که دوباره نرخ قیمت افزایش پیدا یافته است، ترسیم میشود.
تحلیلگر با استفاده از خطوط روند، تلاش میکند که در بین نوسانات بازار، روند فعلی را مشخص کند؛ پس از آن یک تریدر، با توجه به صعودی یا نزولی بودن روند، تصمیم میگیرد که اقدام به خرید کند یا فروش.
- سطح حمایت (Support Zone)
سطح حمایت در واقع بازه قیمتیای است که از بهم پیوستن نقاط حداقل قیمت به دست میآید. در این سطوح میزان تقاضا بر عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه میکند که نتیجه این پیروزی به صورت افزایش قیمتها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.
زمانی که قیمت به زیر سطح حمایت سقوط میکند، علاقه به خرید در میان تریدرها افزایش مییابد و باعث میشود قیمت دوباره به بالای این خط برگردد.
- سطح مقاومت (Resistance Zone)
سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط حداکثر قیمت به دست میآید. در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایش یافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی میشود.
همچنین زمانی که قیمت از خط مقاومت بالا میرود علاقه به فروش بیشتر شده و باعث کاهش قیمت دارایی میشود.
- میانگین متحرک (Moving Average)
در تحلیل تکنیکال، چندین اندیکاتور وجود دارد که میانگین متحرک یکی از شاخصهای معتبر و پر استفاده در تحلیل است. میانگین متحرک را به اختصار MA مینامند.
MA به تحلیلگر کمک میکند که با حذف نوسانات موجود در نمودار، روند کلی قیمت را به دست بیاورد. در واقع با میانگینهای متحرک، ما میتوانیم نوسانات قیمت را برای رسیدن به یک دید بهتر نسبت به وضعیت فعلی، نادیده بگیریم. با این شاخص، ما میتوانیم از دادههای بازار، در یک بازه زمانی خاص میانگین داشته باشیم.
- ا ندیکاتور قدرت نسبی(RSI)
این شاخص به ما کمک میکند که مناطق اشباع خرید و اشباع فروش را روی نمودار مشاهده کنیم. RSI یک شاخص نوسانی است زیرا بین خطوط سطوح صفر و صد در نوسان است.
تریدر با استفاده از این اندیکاتور، بهترین زمان برای خرید و یا فروش دارایی خود را بدین صورت حدس میزند:
همانطور که گفته شد این شاخص بین بازههای صفر و صد در نوسان است و سطوح سیگنالدهنده برای خرید و فروش، سطوح ۳۰ و ۷۰ هستند. زمانی که RSI، سطح ۳۰ را قطع کرد و حتی کمی به زیر این سطح نزول پیدا کرد، تریدر باید وارد بازار شود و خرید انجام دهد؛ به عبارتی در این مرحله بازار دچار اشباع فروش شده است و ازین پس قیمتها بیش از این کم نخواهند شد و یک روند صعودی پیدا خواهند کرد؛ که این موضوع سیگنالی برای خرید است.
در مقابل سطح ۷۰ و رسیدنِ RSI به بالای آن سیگنالی برای فروش است زیرا در این مرحله اشباع خرید بازار رخ داده است و خریداران بیشتری اقدام به چند الگوی کندل استیک وجود دارد؟ خرید نخواهند کرد؛ در نتیجه فروش ناگهانی رخ میدهد و قیمت در روند نزولی قرار خواهد گرفت.
قدرت نسبی، در این شاخص به ما میگوید که قدرت در دست خریداران است یا فروشندگان.
- اندیکاتور مکدی(MACD)
اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence Divergence)، برخوردِ میانگینهای متحرک همگرا-واگرا یا برگشت احتمالی قیمت را نشان میدهد.
خط MACD، با تفاضلِ میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه، از میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه به دست میآید. حاصل این تفریق یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه یا همان MACD است که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود. این خط در واقع سیگنالی برای خرید و فروش میدهد.
- اندیکاتور پیوت (pivot)
این شاخص پس از بسته شده کندلها، کمترین، بیشترین و آخرین قیمت کندل پیشین را در هر بازه زمانی که مدنظر است به ما نشان میدهد. اندیکاتور پیوت، همچنین سطوح حمایت و مقاومت را برای ما رسم میکند و به ما در پیشبینی نوسان قیمت رمزارز مورد نظر کمک میکند.
ارزهای دیجیتال، داراییهایی به شدت پرنوسان هستند و قیمت آنها میتواند در چند دقیقه به شدت بالا و پایین شود. یکی از راهحلها برای جان سالم بدر بردن ازین بازار پرنوسان، استفاده از راهنماییهایی است که توسط تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال به تریدرها ارائه میشود.
در این زمینه، وب سایت تحلیلی Tradingview.com، یکی از بهترین منابع و ابزارهای تکنیکال است. با استفاده از تریدینگویو، میتوانید خطوط حمایت، مقاومت و ترند را در بازههای زمانی یک دقیقه تا چند سال رسم کنید.
دیدگاه شما