سقوط والاستریت با دوخته شدن چشمها به بحران اوکراین
والاستریت سقوط کرد و معاملهگران از ریسک کردن صرفنظر کردند؛ چراکه چشم سرمایهگذاران به بحران اوکراین و افزایش تنشها میان روسیه و آمریکا دوخته شده است.
به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، درحالیکه به واسطه وجود تنش میان غرب و روسیه و افزایش نگرانیها در زمینه سیاستهای آینده فدرال رزرو، اوراق قرضه پس از پایان یک هفته پر تنش افزایش داشت، ارزش سهام در آمریکا کاهش یافت. هر چند S&P500 پیش از نزول مجدد، به واسطه کاهش سهام فناوری، انرژی و صنعتی برای مدت کوتاهی مثبت شده بود (مثبت شدن به معنای رشد بورس و افت اوراق قرضه است)، نوسانات سهام قبل از بسته شدن، با انقضای ۲.۲ تریلیون دلاری انتخابهای روز جمعه گذشته تشدید شد (S&P یاStandard & Poor’s ، از مهمترین شاخصهای عملکرد بورس آمریکا است و فهرستی از ارزش سهام ۵۰۰ شرکت بزرگ را بر اساس ارزش بازار فهرست شده در بورس اوراق بهادار نیویورک اندازهگیری میکند و هدف آن دسترسی به قیمتی است که نگاهی سریع به بازار سهام و اقتصاد داشته باشد).
معاملهگران نیز پیش از تعطیلات هفته گذشته ایالاتمتحدهآمریکا، از ریسک کردن صرفنظر کردند و شاخص ترکیبی نزدک به تقاطع مرگ (death cross) رسید که یک الگوی نموداری فنی برای نشان دادن پتانسیل فروش عمده و پیشبینی احتمال نزول قیمتها است. از سوی دیگر درحالیکه نفت پس از سقوط سه درصدی با کاهش ضرر مواجه بود، بازدهی ۱۰ ساله خزانهداری آمریکا به ۱.۹ درصد نزدیک و بیتکوین نزدیک به سطح روانشناختی کلیدی ۴۰ هزار دلاری خود معامله شد (سطوح روانشناختی، سطوح قیمتی است که توجه بازار را به خود جلب میکند و معمولاً هنگام آزمایش شاهد واکنش قیمتی است؛ به عبارت دیگر سطوح قیمت بازار است که اغلب سطوح کلیدی در فارکس به حساب میآید و با اعداد گرد اصلی یا صفرهای دوگانه نشان داده میشود. این اعداد گرد اغلب بهعنوان سطوح حمایت یا مقاومت عمل میکند که راهی فوقالعاده برای نزدیک شدن به بازار است و برای بسیاری از معاملهگران جدید یکی از اولین حوزههای تحلیل فنی محسوب میشود که به درستی آن را درک میکنند).
تقاطع مرگ چیست؟
تقاطع مرگ یک الگوی نموداری فنی یا تکنیکال برای نشان دادن پتانسیل فروش عمده است و زمانی ظاهر میشود که میانگین متحرک کوتاهمدت سهام از میانگین متحرک بلندمدت آن عبور کند. به طور معمول، رایجترین میانگین متحرک مورد استفاده در این الگو، میانگین متحرک ۵۰ روزه و ۲۰۰ روزه است و زمانی رخ میدهد که میانگین متحرک کوتاهمدت (۵۰ روزه) از میانگین متحرک بلندمدت اصلی (۲۰۰ روزه) به سمت نزول حرکت کند و تحلیلگران و معاملهگران آن را بهعنوان سیگنالی برای چرخش قطعی تعبیر کنند.
تقاطع مرگ هر چند سیگنالی است، مبنی بر اینکه حرکت کوتاهمدت در یک سهام یا شاخص سهام در حال کاهش است، همیشه یک شاخص قابل اعتماد برای این اثبات این امر نیست که یک بازار صعودی در شرف نابودی قرار دارد و میتواند نشانهای از مشکلات پیش رو برای سهام باشد یا بهعنوان یک نشانگر تأخیر یا شاخص عقبماندگی عمل کند؛ یک علامت مالی که تنها پس از یک جابهجایی بزرگ آشکار میشود و تأییدکننده روندهای بلندمدت است نه پیشبینی کننده آنها. شاخص عقبماندگی یکی از راههای تأیید این است که آیا واقعاً تغییری در اقتصاد رخ داده است یا خیر.
ازآنجاکه تقاطع مرگ یک شاخص بلندمدت است، برخلاف بسیاری از الگوهای نموداری کوتاهمدت مانند دوجی ، برای سرمایهگذارانی که نگران قفل شدن در سود هستند، قبل از شروع یک بازار نزولی جدید، وزن بیشتری دارد.
شاخص نزدک ترکیبی چیست؟
شاخص نزدک ترکیبی، نزدک کامپوزیت یا نزدک مرکب، شاخص مهم و گسترده بازار سهام آمریکا براساس ارزش بازار بیش از سه هزار سهام عادی فهرستشده در بورس اوراق بهادار نزدک است و شامل تمام سهام پذیرفتهشده در نزدک میشود که هر یک از اسناد مالی ضمانتی یا اوراق بهادار مشتقه ، سهام ممتاز، صندوقهای سرمایهگذاری، صندوق قابل معامله در بورس (ETF) یا اوراق قرضه نباشد. این شاخص از روش وزندهی ارزش بازار استفاده میکند و برابر است با ارزش کل وزن سهام هر یک از اوراق بهادار تشکیلدهنده آن، ضرب در آخرین قیمت هر اوراق بهادار. سپس این مجموع با تقسیم بر یک مقسومکننده شاخص تنظیم میشود که مقدار را به رقم مناسبتری برای اهداف گزارشدهی مقیاس میدهد. این رقم یک بار در هر ثانیه محاسبه و ارزش نهایی تأیید شده آن برای هر روز معاملاتی ساعت پنج و ۱۵ دقیقه بعد از ظهر اعلام میشود.
شاخص نزدک ، ترکیبی محدود به شرکتهایی نیست که در ایالاتمتحده دفتر مرکزی دارند و این حقیقت آن را از دیگر شاخصهای موجود متمایز میکند. انواع اوراق بهادار در شاخص نزدک ترکیبی عبارت است از رسیدهای سپردهگذاری آمریکایی، سهام عادی، تراستهای سرمایهگذاری املاک و مستغلات(REIT)، سهام ردیابی و همچنین منافع مشارکت محدود.
چرا والاستریت سقوط کرد؟
هر چند روسها اعلام کردهاند که برنامهای برای حمله ندارند و رئیسجمهور روسیه خواهان مذاکره با رهبران جداییطلب منطقه تفکیکشده دونباس در اوکراین و توافق درمورد اقدامات سیاسی، نظامی، اقتصادی و بشردوستانه برای پایان دادن به درگیریها است، با گردهمآیی ۱۹۰ هزار نیروی روس در اوکراین که ایالاتمتحده آن را مهمترین بسیج نظامی از زمان جنگ جهانی دوم میداند، تنشها میان روسیه و غرب افزایش داشته است. برخی از مقامات فدرال رزرو نیز خواهان تغییر سیاستی قابل توجه هستند و بهطور ضمنی این پیام را تقویت میکنند که بانک مرکزی ایالاتمتحده در نشست ماه مارس خود نرخ بهره را یک چهارم افزایش خواهد داد؛ زیرا ترس میتواند عاملی برای داشتن پیشرفتی مناسب در بازار باشد.
زمانی که سرمایهگذاران عصبی میشوند، تمایل دارند پول نقد بیشتری تزریق کنند و بدین طریق موقعیتهای خود را پوشش دهند. در شرایط فعلی نیز وضعیت سیال است و علیرغم اینکه گزارشات از کاهش تنشها خبر میدهد، اساساً تغییری در ترس سرمایهگذاران در مورد حمله احتمالی روسیه ایجاد نشده و انتظار میرود بازارها در روزهای آینده در معرض حملات ریسک یا کاهش ریسک باقی بمانند. فراتر از این، با توجه به نگرانیها در مورد افزایش فشارهای تورمی در سراسر جهان و تشدید سیاستهای فدرال رزرو، احتمالاً تغییری در وضعیت فعلی سرمایهگذاران ایجاد نخواهد شد و بدینترتیب رشد سهام روند نزولی دارد.
Invesco پیش بینی کرد بیت کوین به زیر 30000 دلار می رسد.
یکی از تحلیل گران برجسته دنیای کریپتو کارنسی به نام اینویسکو پیش بینی کرده بیت کوین به زیر 30000 دلار می رسد. به گزارش Business Insider پل جکسون، استراتژیست اینویسکو، بیت کوین ممکن است امسال با ضررهای شدیدتری مواجه شود و به زیر سطح 30000 دلار کاهش یابد. او گفت 30 درصد احتمال دارد که چنین سناریوی نزولی به واقعیت تبدیل شود.
دلایل ریزش بازار ارز دیجیتال.
شور و نشاط بیش از حد در بازار ارزهای دیجیتال ما را یاد زمان رکود بزرگ می اندازد. بازاریابی زیادی که برای بیت کوین انجام گرفت، فعالان این حوضه را یاد دلالان سهام در آستانه سقوط سال 1929 می اندازد. همچنین چرخش سیاست های مالیاتی باعث شد که فدرال رزرو آمریکا یکی از معضلات کلیدی بیت کوین در حال حاضر باشد. انتظار می رود بانک مرکزی در طول سال جاری سه بار نرخ بهره را افزایش دهد و بر دارایی های ریسکی مانند سهام و ارزهای دیجیتال فشار وارد کند.
از دلایل دیگری که می توان سناریو نزولی را محتمل تر دانست، کشور های هستند که کار استخراج بیت کوین را انجام می دهند و به دلیل قطعی برق پی در پی و ضرر هایی به زیر ساخت هایشان مجبور به خاموش کردن ماینر ها شده اند.
از طرفی بانک مرکزی کشور چین هم اعلام کرده که تمامی تراکنش های مبتنی بر ارز دیجیتال را غیر قانونی اعلام کرده و در بحث مربوط به نگرانی های ملی در مورد مرزهای این کشور و ایمنی دارایی های مردم بحث ممنوعیت ارز دیجیتال را مطرح کرده است.
پیش بینی صعودی یا نزولی
از جنبه فنی، بزرگترین ارز دیجیتال اخیراً "تقاطع مرگ یا Death Cross" را تشکیل داده است. الگوی نمودار بسیار ترسناک، با پیش بینی های انجام شده که قرار است، یک تصحیح قابلتوجه داشته باشد، اغلب برخی از معاملهگر تازه کار آن را فرصتی برای خرید میدانند.
علیرغم اینکه برخی از تحلیل گران نزولی بودن بازار را پیش بینی کرد بودند در مقابل تحلیل گرانی هستند که به صعودی بودن بازار یقین دارند. به عنوان مثال، تام لی از Fundstrat معتقد است که بیت کوین می تواند به زودی 200000 دلار در سال جاری صعود کند. در همین راستا نرخ هش این ارز دیجیتال به حد بالایی رسیده و این نشان می دهد که ماینرها به سرمایه گذاری بیشتر در شبکه ادامه می دهند. به گفته Max Keiser، این می تواند بیت کوین را در سال جاری به 220000 دلار برساند.
صرافی ارز دیجیتال ایران بایننس مرجع خرید و فروش بیش از 600 ارز دیجیتال
مطالعه اخبار ارزهای دیجیتال در بروز بودن در این مارکت بسیار مهم است. با آپدیت بودن اطلاعات شما در این بازار فرایند خرید ارز دیجیتال را میتوانید هوشمندانه انجام بدهید. مثلا با خرید تتر و نگهداری آن میتوانید در زمان مناسب خرید بیت کوین را از صرافی های خارجی انجام دهید و یا اینکه بصورت مستقیم از صرافی ارز دیجیتال ایرانی اینانس انجام دهید.
آموزش معاملهگری با استفاده از شناسایی تقاطع طلایی (golden cross)
خبر " آموزش معاملهگری با استفاده از شناسایی تقاطع طلایی (golden cross) از منبع ارز دیجیتال " با موضوع CryptoNews-ارز دیجیتال در تاریخ ۱۳۹۸/۱۲/۱۳ منتشر شد.
تقاطع طلایی (The Golden Cross)، یک سیگنال معاملاتی برجسته بر اساس میانگین های متحرک است که هر دو گروه تحلیلگران تکنیکال و بنیادی با آن آشنا هستند. زمانی که تقاطع طلایی رخ می دهد، معامله گران انتظار افزایش شدید قیمت را دارند. همتای معکوس این سیگنال، تقاطع مرگ (Death Cross) است. زمانی که تقاطع مرگ رخ می دهد، معامله گران […]
تقاطع طلایی (The Golden Cross)، یک سیگنال معاملاتی برجسته بر اساس میانگین های متحرک است که هر دو گروه تحلیلگران تکنیکال و بنیادی با آن آشنا هستند. زمانی که تقاطع طلایی رخ می دهد، معامله گران انتظار افزایش شدید قیمت را دارند. همتای معکوس این سیگنال، تقاطع مرگ (Death Cross) است. زمانی که تقاطع مرگ رخ می دهد، معامله گران انتظار سقوط شدید قیمت را دارد. اگرچه این نام ها ممکن است نمایشی به نظر برسند، اما ارزش معاملاتی قابل توجهی برای معامله گران از خود ارائه می دهند. در این آموزش، نحوه ی استفاده از استراتژی تقاطع طلایی برای معاملات با پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد. تمرکز این آموزش برای سادگی بر روی تقاطع طلایی است، اما اصول مورد بحث در مورد تقاطع مرگ نیز اعمال می شود.تقاطع طلایی (The Golden Cross) چیست؟اگر اولین بار است که در مورد تقاطع طلایی می شنوید، نگران نباشید چراکه درک این مبحث بسیار آسان است. بازیگران اصلی در تقاطع طلایی دو مورد زیر:یک میانگین متحرک یا همان مووینگ اوریج (Moving Average) میان مدت.یک میانگین متحرک بلند مدت.دوره هایی که عموماْ برای این میانگین های متحرک استفاده می شود، به ترتیب برای میان مدت و بلند مدت، ۵۰ و ۲۰۰ است.به طور خلاصه، تقاطع طلایی زمانی رخ می دهد که دو خط میانگین متحرک میان مدت و بلند مدت در نمودار برخورد و یکدیگر را قطع کنند.به عنوان مثال زمانی که میانگین متحرک ۵۰ دوره از میانگین متحرک ۲۰۰ دوره عبور می کند یا اصطلاحاً آن را به سمت بالا قطع می کند. دوره میانگین های متحرک می تواند روزانه، هفتگی و … باشد. تقاطع طلایی میانگین متحرک 50 دوره و 200 دورهتقاطع طلایی در نمودار بالا همان طور که مشاهده می شود، به عنوان یک سیگنال و هشدار خرید عمل کرده است. اما در ادامه ی این آموزش خواهیم دید که چرا یک معامله گر پرایس اکشن، باید کمتر بر استفاده از تقاطع طلایی به عنوان سیگنال خرید تمرکز کند.آیا تنظیمات میانگین های متحرک ثابت هستند؟پارامترها ی میانگین های متحرک الزاماً ثابت نیستند، بنابراین معامله گر می تواند آنها را تغییر دهد. با این حال، برای هدف معاملاتی در این مقاله، دو اصل باید اعمال شود:هر دو میانگین متحرک باید از اثرات کوتاه مدت قیمت مصون باشند. یعنی از استفاده از میانگین های متحرک کوتاه مدتی که به تغییرات قیمت به سرعت واکنش نشان می دهند، خودداری شود.باید بین دوره های میانگین های متحرک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ۵۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره مناسب است، اما ۱۸۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره جوابگو نخواهد بود.برای یک رویکرد معتبر تقاطع طلایی نیز توجه این دو اصل ضروری است:اساسا تقاطع طلایی، حرکات بلند مدت قیمت است.تعامل بین دو میانگین متحرک، تحلیل معناداری را ارائه می دهد.میانگین متحرک ساده یا نمایی؟در مشاهده ی تقاطع طلایی، برخی از معامله گران از میانگین های متحرک ساده (SMA) و گروهی دیگر از میانگین های متحرک نمایی (EMA) استفاده می کنند. علت استفاده ی این گروه از میانگین های متحرک نمایی (EMA)، پاسخگویی بالای آن به حرکات قیمت و واکنش مناسب به نوسانات قیمتی است.مقایسه ی میانگین متحرک نمایی و سادهبا این حال، هدف در اینجا، تمرکز بر سیگنال های پایدار برای تجزیه و تحلیل کلان است. از این رو، پاسخگویی میانگین های متحرک ملاک اصلی نیست. در حقیقت اگر میانگین متحرک نسبت به حرکات کوتاه مدت قیمت سریعتر واکنش نشان دهد، تحلیل بلند مدت را سخت تر خواهد کرد. از این رو در این آموزش از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده خواهیم کرد.از تقاطع طلایی به عنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل کلان استفاده می کنیم و به دنبال معامله کردن با سیگنال های آن نیستیم. از این رو واکنش نسبت به حرکات اخیر قیمت، مزیت محسوب نخواهد شد. با این وجود در عمل، تا زمانی که معامله گر تحلیل را بر پایه ی پرایس اکشن و حرکات قیمت بگذارد و تنها به سیگنال های تقاطع طلایی تکیه نکند، استفاده از میانگین متحرک نمایی نیز قابل قبول است.در نهایت مهم این است که معامله گر به تفسیر یک نوع میانگین متحرک عادت کند و در تفسیر مداوم آن ثبات داشته باشد.دستورالعمل های پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلاییبرای یک معامله گر پرایس اکشن کار، استفاده از میانگین های متحرک یک مشکل شایع است، چرا که او را از حرکات قیمت منحرف می کنند. برای رفع این مشکل، در ابتدا چند قانون اساسی تعیین می کنیم.اول، استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید. اگر تمرکز خود را در یافتن جهش های قیمت از میانگین های متحرک معطوف کنید، در نهایت با همان میانگین های متحرک هم معامله خواهید کرد. این یک مشکل است زیرا آنچه که در اینجا نیاز داریم، معامله با پرایس اکشن، حرکات و واکنش های قیمت است.دوم، روی سیگنال های تقاطع ها (کراس ها) تمرکز نکنید. این واقعیت که یک تقاطع طلایی در قیمت رخ بدهد، برای تجزیه و تحلیل ما مناسب تقاطع مرگ (Death Cross) چیست؟ است، اما نباید به عنوان یک سیگنال ورود به آن نگاه کرد. محل دقیق رخ دادن تقاطع طلایی رابطه ی مستقیمی با حرکات فعلی قیمت ندارد. بنابراین با استفاده از الگوهای پرایس اکشن در قیمت می توان ورودی های کم خطر را پیدا کرد.و سوم، هنگامی که در مورد جهت بازار شک دارید، به تحلیل پرایس اکشن اعتماد کنید. به مثال هایی در این باره، در ادامه ی مبحث توجه کنید.تشخیص فازهای مختلف بازار با استفاده از تقاطع طلاییتوانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار برای معامله گران پرایس اکشن بسیار مهم است. برای استفاده از استراتژی تقاطع طلایی در تجزیه و تحلیل کلان، به نمودارهای زیر توجه کنید.فاز روندتقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال برای رشد و پیشرفت دیدگاه صعودی محسوب می شود. در مثال زیر دو سقف متوالی مشخص شده قبل از تبدیل شدن به سطوح حمایتی، به عنوان مقاومت نقطه ای شکسته شدند. ساختار و روند بازار نیز از فرض صعودی بودن آن، همان طور که تقاطع طلایی نیز به آن اشاره دارد، پشتیبانی می کند. اگر تمرکز معامله گر بر روی جهش قیمت از میانگین متحرک ساده ی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) بود، معامله گر احتمالاً از چرخش قیمت غافل می شد.فاز روند در قیمت بر اساس تقاطع طلاییشکاف فزاینده ی بین دو میانگین متحرک نیز مومنتوم (اندازه ی حرکت) روز افزون بازار را برجسته تر می کند.فاز سرگردانیفاز سرگردانی با چند مشخصه تعیین می شود. در این فاز تقاطع هایی متوالی (هم تقاطع طلایی و هم تقاطع مرگ) در سطوحی تقریباً هم قیمت اتفاق می افتند. عدم موفقیت در ادامه ی حرکت قیمت، پس از پرتاب اولیه ی آن به دور از میانگین متحرک ساده ی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) نیز مشخصه ی دیگری است که در مثال زیر مشخص شده است. فاز سرگردانی در قیمت بر اساس تقاطع میانگین های متحرکدر فاز سرگردانی، قیمت گاهی بین دو میانگین متحرک انباشته می شود و با کمی دقت می بینیم که سیگنالهایی که تقاطع طلایی و تقاطع مرگ در این فاز از خود صادر می کنند، معکوس انتظاری است که از آنها داریم. این مساله توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار را دو چندان می کند.نمونه های معاملاتیاستراتژی معرفی شده یک رویکرد تحلیلی اختیاری است و بررسی نمونه های بیشتر به کمک معامله گر خواهد آمد. دو نمونه را برای فهم بیشتر مطلب در زیر تحلیل می کنیم. از طریق این نمونه ها خواهید دید که چگونه می توانید بازار را با استفاده از تقاطع طلایی به عنوان نقطه آغازین تحلیل، بررسی کنید.نمونه تقاطع مرگ (Death Cross) چیست؟ ی معاملاتی اولنکاتی که در نمونه ی تحلیلی زیر بارز هستند به شرح زیر است:نمونه ی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان۱. در ابتدا تقاطع طلایی از آغاز احتمالی روند صعودی خبر می دهد.۲. به حملات قیمت به زیر میانگین متحرک ساده ی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) توجه کنید. بازار بدون تقلای زیادی آنها را نقض کرده و به مسیر اصلی خود پایبند بوده است. اگر این موارد را نمونه های فاز سرگردانی مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که کندل ها ی قیمتی بین سقف ها و کف ها در ناحیه ی بین دو میانگین متحرک همپوشانی بیشتری باهم نسبت به این فاز دارند. در واقع در فاز سرگردانی قیمت کف و سقف های جدید مرتباً کف ها و سقف های قبل خود را نقض و به آنها نفوذ می کنند و در دل آنها قرار نمی گیرند.۳. بعد از تقاطع طلایی شکاف و فاصله ی قیمتی قابل قبول و تثبیت شده بین دو میانگین متحرک به وجود آمده است. این موضوع نشانه ای از افزایش مومنتوم (اندازه حرکت) در روند محسوب می شود.۴. ما به دنبال ورود به بازار با تقاطع طلایی نیستیم. در عوض از الگوهای پرایس اکشن در قیمت به عنوان نقاط ورودی معاملاتی استفاده می كنیم. تعدادی از این الگو ها را در مقاله «سطوح عرضه و تقاضا بر اساس پرایس اکشن» می توانید مشاهده کنید.نمونه ی معاملاتی دوم نمونه ی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان۱. در این مثال تقاطع طلایی شکل گرفته است اما حرکات قیمت که در پی آن به وجود آمده است، کمی مبهم به نظر می رسد.۲. خط چین قرمز سقفی را مشخص می کند که قیمت بعد از این که برای اولین بار به میانگین متحرک ساده ی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) واکنش نشان داده، به بالای آن رفته است. شکست قیمت به بالای این سطح برای تایید فاز روند قیمت حیاتی محسوب می شود. در هر صورت بازار در اطراف این سطح برای مدتی سرگردان بوده است (با این وجود این بازار همچنان مورد توجه ما قرار می گیرد، چرا که میانگین متحرک ساده ی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) فاصله ی مناسبی را با میانگین متحرک ساده ی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) حفظ کرده است).۳. نفوذ صعودی قیمت به بالای سقف مذکور، بازار را از نوسانات عرضی خارج کرده و روند صعودی را تایید می کند.۴. به بازگشت های قیمت (پولبک) بین دو میانگین متحرک توجه کنید. دو مورد ابتدایی حرکاتی عرضی را به دنبال داشتند، اما مورد سوم روند صعودی قیمت را با قدرت تایید کرده است. این موضوع با بازگشت پر قدرت قیمت پس از اتمام پولبک قابل مشاهده است که در ادامه روند صعودی را تایید می کند.۵. پس از تثبیت روند صعودی، به دنبال ورود به بازار با الگوهای پرایس اکشن هستیم. در این میان دو الگوی پین بار (Pin Bar) نقاط معقولی برای این امر محسوب می شوند.با کمی دقت متوجه می شویم که پولبک سوم علاوه بر اینکه جهش قیمت از میانگین متحرک ساده ی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) محسوب می شود، جهش قیمتی از خط چین قرمز که در گذشته مقاومت بوده نیز به حساب می آید. در دستورالعمل های پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی اشاره کردیم که استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید و تمرکز خود را بر روی جهش قیمت از این سطوح معطوف نکنید. در اینجا حرکت و واکنش سریع قیمت به این سطوح مدنظر قرار می گیرد.این عوامل به عنوان مشاهدات مهم پرایس اکشن محسوب می شوند و اگر تمرکز معامله گر تنها حول میانگین های متحرک بچرخد، به راحتی حرکات قیمت را ممکن است از دست بدهد.جمع بندیتقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال اولیه ی تغییر در روند بلند مدت بازار، راهنمایی ارزشمند به شمار می آید. هنگامی که بازار و قیمتها به فاز روند وارد می شوند، فرصت های معاملاتی کم ریسکی بسیاری در بازار به وجود می آید. همچنین معمول نیست که بازار برای یک دوره ی طولانی در فاز سرگردانی باقی بماند. به این دلیل صبور بودن یک معامله گر از عوامل حیاتی محسوب می شود.تقاطع طلایی برای معامله گرانی که به دنبال به حداقل رساندن ریسک خود برای معاملات کوتاه مدت هستند، ایده آل نیست. اما این استراتژی برای سرمایه گذارانی که به تحلیل فاندامنتال یا بنیادی تکیه می کنند یا مبنای سرمایه گذاری آنها بلندت مدت تقاطع مرگ (Death Cross) چیست؟ است، نقاط ورود مناسب و کاربردی فراهم می کنند. برای این دسته از معامله گران بلند مدت، نقاط ورود دقیق ضروری نیست، چرا که آنها به سیگنالی نیاز دارند که تطابق دیدگاه تکنیکال با چشم انداز فاندامنتال آنها را تایید کند. این همان تاییدی است که تقاطع صعودی آن را فراهم می کند.در آخر نکته ی آموزشی که بیان آن خالی از لطف نیست به این صورت است که حتی به هنگام استفاده از یک استراتژی بر اساس اندیکاتور، می توان دیدگاه پرایس اکشن را نیز در نظر گرفت. این مقاله ی آموزشی این رویکرد را برای تقاطع طلایی نشان می دهد. اما می توان این رویکرد را در اکثر سیستم های معاملاتی پیاده کرد.در نهایت به جای تمرکز کامل بر روی اندیکاتورها یا رد کردن آنها، در تحلیل خود از ادغام کردن آنها با پرایس اکشن بهره ببرید. البته که برای جلوگیری از کامل تکیه کردن بر اندیکاتورها، باید قوانینی اساسی برای سیستم معاملاتی خود تعریف کرد.در این باره بیشتر بخوانید
نحوه شناسايي تقاطع مرگ LiteForex
تقاطع مرگ يا Death Cross اصطلاحي است كه اغلب در بازار معاملاتي استفاده ميشود چون در شناسايي تغييرات ترند بسيار مفيد است و همينطور استفاده از آن به شدت آسان است.
يك تقاطع مرگ زماني رخ ميدهد كه ميانگين متحرك ساده (SMA) با دوره 50 به پايينتر از ميانگين متحرك ساده با دوره 200 عبور ميكند.
تقاطع مرگ ( Death Cross ) چيست؟
تقاطع مرگ يك پس زمينه نزولي براي بازار ارائه ميكند در حالي كه اندازه حركت (Momentum) بازار به سمت پايين حركت ميكند و پتانسيلي براي تبديل شدن به يك ترند بلند مدت نزولي دارد.
ميانگين متحرك ساده 50 يك ميانگين حسابي از سطوح بسته شدن قيمت در 50 دوره اخير است. اگر از چارت روزانه استفاده ميكنيد، اين به معناي 50 روز است.
بنابراين ميانگين متحرك ساده 50 به حركات قيمتي اخير در بازار واكنش بيشتري نسبت به ميانگين متحرك ساده 200 نشان ميدهد.
چطور يك تقاطع مرگ را شناسايي كنيم؟
سه مرحله اصلي در شكل گيري تقاطع مرگ وجود دارد:
1 – مقدمه: حركت قيمتي ثبات پيدا ميكند يا در برخي سناريوهاي ديگر، پس از ترند صعودي براي مدت قابل توجهي، به طور تند سقوط ميكند.
دورهي ثبات بازار سرنخي از اين است كه احتمال ضعيف شدن ترند صعودي وجود تقاطع مرگ (Death Cross) چیست؟ دارد و اين ميتواند باعث شود يك تغيير جهت ترند رخ دهد. در اين مرحله SMA 50 بالاتر از SMA 200 باقي ميماند.
2 – تقاطع مرگ: اين همان لحظه دقيقي است كه ميانگين متحرك ساده 50 از ميانگين متحرك ساده 200 به سمت پايين عبور ميكند و پسزمينه اي نزولي براي بازار فراهم ميكند.
تقاطع مرگ معمولا به عنوان سيگنالي براي ورود به معامله در بازار معاملاتي شناخته ميشود.
3 – اندازه حركت نزولي ادامه دار: حركت قيمتي پس از تقاطع مرگ به سمت پايين ميرود و اغلب يك ترند نزولي جديد ايجاد ميكند.
در حالت ايدهآل، در اين مرحله شاهد اين خواهيد بود كه ميانگين متحرك كوتاه تر به عنوان سطح مقاومت پويا براي حركت قيمتي نقش ايفا ميكند.
منظور از تمایلات بازار چیست؟
تمایل بازار یا حس بازار به رویکرد کلی سرمایه گذاران در خصوص یک اوراق مشخص یا بازار مالی اشاره دارد. تمایل بازار، احساس یا لحنی است که از سوی بازار یا روانشناسی جمعیت آن و به واسطه فعالیت ها و تغییرات قیمت اوراقی که در بازار معامله می شود؛ نمایان می شود. در معنای ژرف تر، افزایش قیمت ها به تمایلات بازار در راستای اهداف گاوها و صعودی شدن بازار اشاره دارد؛ حال آنکه قیمت های نزولی تمایلات بازار را در جهت تمایلات خرس ها در ایجاد یک بازار نزولی نشان می دهند.
نکات کلیدی در مورد حس بازار
· تمایلات بازار به اتفاق نظر بازار در خصوص یک سهام یا تمام بازار سهام اشاره دارد.
· زمانی که قیمت ها سیر نزولی دارند؛ تمایلات بازار مطابق با میل گاو ها است و بازار به عبارتی Bullish است.
· زمانی که قیمت ها سیر صعودی دارند؛ تمایلات بازار مطابق با نظر خرس ها تعیین می شود. به عبارتی بازار Bearish است.
· سرمایه گذاران با کمک اندیکاتورهای تکنیکال گرایشات و تمایل بازار را می سنجند.
پی بردن به مفهوم تمایلات بازار
تمایلات بازار که غالبا با نام تمایلات سرمایه گذار نیز از آن یاد می شود؛ همواره بر اساس اصول بنیادی استوار نیست. معامله گران روز و تحلیل های تکنیکال به دلیل تأثیر تمایلات بازار روی اندیکاتور های تکنیکالی همواره به تمایلات بازار وابسته هستند. آنها با استفاده از اندیکاتور های تکنیکال میزان سود ناشی از تغییرات قیمت کوتاه مدت را که غالبا در نتیجه گرایشات و رویکرد های سرمایه گذار در خصوص یک اوراق به وجود می آید؛ اندازه گیری می کنند. تمایلات بازار برای سرمایه گذاران که به معاملات معکوس علاقه دارند هم نیز بسیار اهمیت دارد؛ این سرمایه گذاران غالبا تمایل دارند در جهت مخالف با اتفاق نظر موجود در بازار سرمایه گذاری کنند. به عنوان مثال، اگر همه در حال خرید هستند؛ یک سرمایه گذار وارونه کار می فروشد.
سرمایه گذاران معمولا تمایلات بازار را با اصلاح خرسی(Bearish) یا گاوی (Bullish) توصیف می کنند. زمانی که خرس ها کنترل بازار را بدست بگیرند؛ قیمت های سهام روند صعودی دارند. زمانی که گاو ها کنترل را به دست داشته باشند؛ قیمت ها روند نزولی می گیرند. احساسات نقش مهمی در ایجاد انگیزه در بازار سهام دارد؛ بنابراین تمایلات بازار همواره هم راستا با ارزش های بنیادین نیست. از این رو می توان گفت؛ تمایلات بازار کاملا در ارتباط مستقیم با احساسات و عواطف است؛ در حالی که ارزش های بنیادین درباره عملکرد کسب و کار صحبت می کند.
برخی از سرمایه گذاران با اتکا بر تمایلات بازار و از طریق یافتن سهامی که ارزش مادی دارد یا کمتر از ارزش واقعی معامله می شود؛ به سود مورد نظر دست پیدا می کنند. آنها از اندیکاتور های متنوعی برای ارزیابی تمایلات بازار استفاده می کنند. این اندیکاتور ها به آنها کمک می کند؛ بهترین سهام را برای معامله انتخاب کنند. CBOE Volatility Index (VIX)، ایندکس High-Low، Bullish Percent Index(BPI) و میانگین متحرک از معروف ترین اندیکاتور های تمایلات بازار هستند.
اندیکاتور های ارزیابی تمایلات بازار
اندیکاتور VIX
VIX که با عنوان ایندکس ترس نیز شناخته می شود؛ که برای قیمت معاملات آپشن مورد استفاده قرار می گیرد. اندیکاتور VIX در حالت صعودی نشان می دهد که نیاز به برخورداری از حمایت و اطمینان در بازار افزایش پیدا کرده است. اگر معامله گران احساس کنند باید در مقابل خطرات احتمالی از خود محافظت کنند؛ این امر نشان می دهد که تغییرات و بی ثباتی در بازار در حال افزایش است. معامله گران با افزودن میانگین متغیر به VIX در می یابند؛ آیا تغییرات به طور نسبی در سطح بالاتر یا پایین تری قرار دارد.
شاخص High-Low
این اندیکاتور، تعداد سهامی که در طی ۵۲ هفته بالاترین قیمت و تعداد سهامی که در طی ۵۲ هفته پایین ترین قیمت را به خود اختصاص داد و به فروش رسیده اند را مقایسه می کند. زمانی که ایندکس کمتر از ۳۰ است؛ قیمت معامله سهام در نزدیکی کف قیمت ها قرار دارد؛ تمایلات سرمایه گذاران در این حالت در وضعیت خرس گونه است. زمانی که ایندکس بالاتر از ۷۰ باشد؛ قیمت معاملات سهام در نزدیکی قسمت سقف است. در این حالت تمایلات سرمایه گذاران در حالت گاوی قرار دارد. معامله گران معمولا از این اندیکاتور برای شاخص های سهام آمریکا مانند S&P500، Nasdaq ۱۰۰ یا شاخص ترکیبی بورس سهام نیویورک NYSE Composite استفاده می کنند.
شاخص BPI یا Bullish Percent Index
ایندکس BPI بر اساس نمودار تعداد سهامی که از الگوی گاو برخوردار هستند را می سنجد. درصد گاوی بودن یا صعودی بودن بازارهای خنثی در حدود ۵۰ درصد است. زمانی که BPI در حدود ۸۰ درصد یا بالاتر باشد؛ تمایلات بازار فوق العاده مثبت و خوشبینانه است؛ در این حالت به احتمال زیاد میزان خرید از آنچه که باید بیشتر است. به همین ترتیب، زمانی که BPI در بازه ای کمتر از ۲۰ درصد قرار داشته باشد؛ تمایلات بازار منفی خواهد بود؛ در این حالت سهام کمتر از آنچه که باید خریداری می شود.
میانگین متحرک
سرمایه گذاران معمولا جهت تعیین تمایلات بازار از SMA یا میانگین متحرک ساده برای یک بازه زمانی ۵۰ روزه و میانگین متحرک ساده برای یک بازه ۲۰۰ روزه استفاده می کنند.
زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه از میانگین حرکت ۲۰۰ روزه بالاتر رود؛ اصلاح تقاطع طلایی(Golden Cross) مورد استفاده قرار می گیرد. این اصطلاح به این معنا است که جریان حرکت به سمت بالا تغییر مسیر داده است و تمایل گاوی (Bullish) به وجود آمده است. از سوی مخالف اگر میانگین متحرک یک بازه زمانی ۵۰ روزه از میانگین متحرک به بازه زمانی ۲۰۰ روزه پایین بیاید، از اصلاح تقاطع مرگ (Death Cross) استفاده می شود. این تقاطع به این معنا است که قیمت های پایین تر، تمایلات خرسی ( Bearish) را در بازار ایجاد می کند.
مثالی از حس بازار در دنیای حقیقی
در دسامبر ۲۰۱۸ زمانی که فاکتور های متعددی در کنار یکدیگر سرمایه گذاران را عصبی کردند؛ تمایل بازار به حالت خرسی یا نزولی تغییر جهت داد. در آغاز، درآمد ناچیز شرکت ها ترس را پراکنده کرد. پس از اینکه درآمد حاصل از رشد شرکت های فعال در S&P ۵۰۰ برای سال ها دو رقمی بود؛ تحلیل گران پیش بینی کردند که درآمد در سال ۲۰۱۹، به میزان ۳ -4 درصد افزایش خواهد داشت.
زمانی که جرومی پاول رئیس بانک فدرال رزرو در مصاحبه خبری ماهانه خود اعلام کرد، ترازنامه مالی بانک مرکزی به صورت خودکار تنظیم شده بود؛ به ترس ها دامن زد. بازار پیام او را ستیزه جویانه و نه در هماهنگی با سرعت کند رشد اقتصادی قلمداد کرد؛ همین امر تمایل بازار را بیش از پیش کاهش داد.
در نهایت کشمکش های تجاری میان آمریکا و چین به صحنه تلافی جویی دو تن از قدرتمندترین اقتصادهای جهانی بدل تقاطع مرگ (Death Cross) چیست؟ تقاطع مرگ (Death Cross) چیست؟ شده بود و کشور ها دائما با صدور تعرفه های متقابل، عبارت « این به آن در » را به معنای واقعی کلمه اجرا کردند. در طی سال ۲۰۱۸ تعطیلی دولت آمریکا در کنار مشکلات قبلی در طی یک ماه آسیب شدیدی به تمایل بازار وارد کرد.
تمایلات خرسی یا نزولی اعتماد به نفس سرمایه گذاران را تخریب کرد؛ در ادامه بازار سهام بدترین عملکرد خود را از سال ۱۹۳۱ به ثبت رساند. قیمت شاخص S&P ۵۰۰ در طی یک ماه ۹.۲ درصد کاهش پیدا کرد؛ درحالی که ایندکس تجاری داو جونز (Dow Jones) که از ۳۰ شرکت صنعتی پیشگام تشکیل شده است، شاهد کاهش ۸.۷ درصدی ارزش سهام خود در طی این بازه بودند.
ایندکس High- Lowبرای شاخص S&P ۵۰۰ به پایین تر از ۳۰ سقوط کرد و تا اواسط ماه ژانویه نیز در نزدیکی صفر باقی ماند. همین امر نشان دهنده میزان گسترش تمایل خرسی یا نزولی است که در طی این مدت گریبان بازار را گرفته بود.
دیدگاه شما