تغییر در سبک و روش معامله گری


اهتمام به اشاعه ورزش همگانی و ترویج نشاط به سبک فروسیلیس ایران

اهتمام به اشاعه ورزش همگانی و ترویج نشاط به سبک فروسیلیس ایران

از چند قدمی کارخانه فروسیلیس ایران صدای هیاهو و تشویق های ممتد پرسنل به گوش می رسد. گاهی هم اعتراضاتی ریز، چاشنی قشقرق های مزاح گون کارگرها می‌شود و با هر طنین اعتراض، صدای قهقهه پرسنل در فضا می پیچد.

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین استان سمنان به نرده های ورودی شرکت فروسیلیس نزدیک می‌شویم و حراست شرکت با همان گشاده رویی همیشگی به استقبال مان می آید و دعوت مان می‌کند تا ما هم به جمع نیروهای فروسیلیس که مشغول بازی های بومی محلی هستند ملحق شویم.

کارکنان فارغ از روزمرگی هر روز و ایفای نقش در واحدهای فنی، سالن تولید خط ریخته گری و غبارگیر. در یک گوشه دنج محوطه در حال زورآزمایی و رقابت دوستانه هستند.

عده ای در حال تشویق نفراتی هستند که برای تست بازی دال پلان خود تغییر در سبک و روش معامله گری را محک می‌زدند و عده ای ابزار و لوازم بازی هایی چون چوب کشی، هفت سنگ، دارت، تیراندازی با تفنگ بادی، طناب کشی و. را برانداز می‌کنند.

تجمیع این لوازم و ابزار ورزشی گویای این نکته است که بازی‌های متنوعی برای آنان تدارک دیده شد.

روی یک میز تقریبا بزرگ جوایزی را برای منتخبان رقابت ها در نظر گرفتند و نیروهای ماهر و قدرتمندی که در هر زورآزمایی و رقابت تن به تن تغییر در سبک و روش معامله گری حریف را مغلوب می‌کردند با ایما و اشاره و لبخند سکوی برتر و جوایز را به هم نشان می‌دادند که برازنده خودشان است.

مدیر شرکت فروسیلیس با حضور در بین نیروها به عنوان اسپانسر برنامه، سهیم لحظات شاد مجموعه شد. این حضور و همدلی با نیروها و تشویق آنان به منزله دغدغه مند بودن و ارزش نهادن به پرسنلی است که رونق تولید به دستان آنان گره خورده است

همچنان محوطه را صدای تشویق حضار در برگرفته است و من به اثربخشی قشر کارگر فکر می‌کنم. به اینکه نشاط کارگر محرک جامعه است و بخش مهمی از مباحث سلامت، انگیزه کار و نشاط آنان در امر ورزش نهفته است.

به این فکر می‌کنم که این صدای قهقهه، این جو مفرح و رقابت های دوستانه و همدلانه در محیط کارگری حق نیروهای اثرگذار جامعه است که نقش مهمی در صنعت، تولید، خدمات و توسعه اقتصادی دارند و حقوق شان در این بخش تحت هیچ شرایطی نباید نادیده گرفته شود و صدای رکود ورزش کارگری صدای حزن انگیزی است که نباید طنین انداز شود. به فکر تکالیف رها شده قانونی کارفرمایان در حوزه ورزش کارگران می افتم و به یاد تبصره 2 ماده 38 که می‌توانست فرصتی مغتنم برای ارتقای ورزش کارگری باشد اما برای همیشه معلق ماند!

از این افکار چیره شده به ذهنم گریزی به محیط اطرافم میزنم و به سراغ مرتضی بنی اسدی رئیس امور اداری شرکت فروسیلیس ایران می‌روم. از او درباره برگزاری این مسابقات و ورزشهای بومی محلی در شرکت فروسلیس ایران می پرسم. می‌گوید: این برنامه مهیج به مناسبت هفته تربیت بدنی و با هدف ارتقای روحیه پرسنل برگزار شد و نفرات حاضر در رشته هایی چون هفت سنگ، طناب کشی، دال پلان دستی، دوز و تیراندازی با تفنگ بادی به رقابت می پردازند و در نهایت هدایایی از سوی شرکت به آنها اهدا شد.

بنی اسدی به برگزاری این مسابقات به مناسبت های مختلفی چون دهه فجر، جام رمضان، هفته تربیت بدنی و. اشاره می‌کند و یادآور می‌شود :این رقابت ها در گروههای مختلف سنی و شغلی و با هدف تقویت روحیه کارکنان ، ارتقای سلامت جسمی و استفاده مفید از اوقات فراغت پرسنل در نظر گرفته شده است.

وی به حضور چند قهرمان ورزشی در شرکت فروسیلیس اشاره و تصریح می‌کند : در شرکت فروسیلیس ایران و در سطح کارکنان، قهرمان دو و میدانی کشور، مربی درجه ۱ بسکتبال و قهرمان پیاده روی داریم که برای تسهیل در امر ورزش به این افراد مرخصی تشویقی و کمک هزینه شرکت در مسابقات داده می شود.

محمود طاهری مدیر منابع انسانی شرکت فروسیلیس نیز در حاشیه برگزاری این رقابت ها از تشکیل کمیته ورزش شرکت فروسیلیس ایران از ۳ سال گذشته خبر داد.

وی تغییر در سبک و روش معامله گری با بیان اینکه این کمیته در طول سال و به صورت فصلی برای کارکنان مسابقه برگزار می کند، در خصوص امکانات ورزشی شرکت می‌گوید :یک سالن ورزشی ۱۲۰ متره متشکل از ۳ میز فوتبال دستی و پینگ پنگ نیز داخل شرکت احداث شده و در حال حاضر ۲۹۸ پرسنل شرکت در رده های مختلف از امکانات آن استفاده می کنند.

مدیر منابع انسانی شرکت فروسیلیس ایران تصریح می‌کند : در خارج از شرکت هم امکاناتی مانند استخر و سالن ورزشی فوتسال و والیبال برای پرسنل تدارک دیده شده است.

وی با اشاره به ضرورت حمایت از پرسنل و ارتقای محیط های ورزشی کارکنان می گوید :مدیریت شرکت باهدف تضمین سلامتی کارکنان و پرکردن اوقات فراغت آنها به دنبال توسعه امکانات ورزشی شرکت است و در همین راستا یک دوره مسابقات فوتبال دستی با ۸۰۰ بازی در شهریور ماه برگزار شد و در آبان ماه سالجاری نیز مسابقات پینگ پنگ برگزار می شود.

طاهری با اشاره به اینکه هزینه های ورزشی پرسنل در مسابقات ورزشی مختلف توسط شرکت و توجه ویژه به امر ورزش و فراگیر کردن آن در سطح جامعه پرداخته می‌شود، خاطرنشان کرد: چنانچه فرد نخبه ای خارج از پرسنل شرکت، به ویژه از سطح خانواده های کارگری برای شرکت در مسابقات معرفی شود و تقاضای کمک داشته باشد، شرکت در حد توان از وی حمایت می‌کند

جاوید رحیمی یکی از پرسنل شرکت فروسیلیس و مدافع حرم حضرت زینب (س) است. چفیه ای که به گردن دارد بر معنویت چهره اش می افزاید. او از دور نظارگر بازیست و همکارانش را در حین رقابت رصد میکند برای دقایقی با او همکلام میشوم. می‌گوید : سابقه 20 سال فعالیت در شرکت فروسیلیس ایران را دارد.

به امکانات ورزشی شرکت اشاره می‌کند که طی ۲-۳ سال اخیر شرایط مطلوب تری به خود گرفته و مسابقات متعددی برگزار شده است.

رحیمی محیط مفرح و شاد و ورزشی را حق همه کارگران برشمرد و اظهار می‌کند : کارکنان در محیط کار به تنوع و تحرک نیاز دارند و گذراندن اوقات فراغت با برنامه های ورزشی نقش مهمی در ایجاد فضای مطلوب و دور شدن آنات از استرسها و مشکلات روزمره را دارد.

فرهاد خراسانیان رئیس بخش تولید شرکت فروسیلیس ایران نیز با اشاره به استقبال کارکنان این شرکت از فرصت به وجود آمده برای ورزش و بازی های بومی، محلی اظهار می‌کند : اختصاص تایمی برای ورزش و سرگرمی جدای از اینکه موجب بهبودروحیه و انگیزه پرسنل در این شرایط اقتصادی و معیشتی می‌شود وفاق و همدلی کارکنان را زیاد می‌کند

وی اضافه می‌کند : امیدواریم برنامه ای در نظر گرفته شود تا به طور مداوم شاهد رونق ورزش و تنوع بازی ها بومی محلی در بین جامعه کارگری باشیم

سیستانی امکانات ورزشی شرکت را مطلوب ارزیابی می‌کند و یادآور می‌شود : فروسیلیس ایران طی 2 سال اخیر از حیث امکانات ورزشی غنی شده است 2 سالن ورزشی برای کارکنان تدارک دیده شده و امکانات ورزشی در آن مستقر شده و پرسنل از آن بهره مند می‌شوند

ایمان حسینی سرپرست بخش تعمیرات شرکت فروسیلیس ایران نیز با اشاره به ضرورت ترویج ورزش در سطح شرکت ها، بیان کرد : باید شرایطی فراهم شود تا کارگران در این محیط های شاد اینچنینی و فارغ از دغدغه های همیشگی، ساعاتی را به ورزش آن هم با رویکرد بازی و سرگرمی بپردازند

حسینی از اهتمام و توجه مدیر شرکت فروسیلیس ایران به امر ورزش قدردانی می‌کند و می‌گوید : مدیر مجموعه از روز انتصاب نسبت به سلامت کارکنان دغدغه داشت و کمیته ورزشی نیز در همین راستا تشکیل شد تا به صورت هدفمند ورزش کارگری مورد توجه قرار گیرد

غلامرضا جعفری مدیر کارخانه فروسیلیس ایران نیز با اشاره به ضرورت توجه به ورزش کارگری این اهتمام را مقدمه بهره وری بالا، سلامت کارکنان و در نهایت رونق تولید عنوان کرد

جعفری با بیان اینکه رونق ورزش و توجه به این شاخص‌ مهم در بین جامعه کارگری منجر به شکل گیری محیط سالم و مفرح می‌شود، اظهار کرد: اگر کارفرمایان ورزش و نشاط کارکنان را جدی بگیرند و هزینه هایی را مصروف این بخش کنند در واقع به کمک رونق تولید رفته اند.

مدیر کارخانه فروسیلیس ایران با بیان اینکه اعتقاد ما در زمینه ورزش کارگری تعمیم و اشاعه آن است، ادامه می‌دهد : پیشرفت صنعت در گروی فعالیت نیروی کار ماهر، سالم و شاداب است و سلامت کارکنان باید با در نظر گرفتن سرانه ورزشی مناسب برای آنان و خانواده ها شان تضمین شود.

به انتهای گفت و گو با مدیر و کارکنان فروسیلیس می‌رسیم.

پرسنل فروسیلیس همچنان سرگرم بازی های بومی محلی هستند و از این برنامه استفاده کافی و وافی را می‌برند آنان طالبِ فراگیر شدن ورزش و بازی های بومی، محلی در سطح شرکت ها هستند.

به عقیده نگارنده استدلال قابل قبولی برای عدم توجه به ورزش کارگری وجود ندارد. وقتی کارکردهایی چون سلامت روان و جسم، نشاط محیط کار و در نهایت افزایش بهره‌وری اقتصادی در شاخصی چون ورزش تعریف شده است دولت و متولیان ورزش و قانونگذاران باید تدابیر موثری را معطوف این حوزه و سلامت تغییر در سبک و روش معامله گری کارگران کنند. کارگرانی که از آنان به عنوان ستون های اصلی خیمه تولید یاد شده است و معلق ماندن تبصره 2 ماده 38 قانون که طبق آن از واحدهای تولیدی خواسته شد از ظرفیت مذکور برای ارتقای ورزش کارگران بهره ببرند توجیه قابل قبولی ندارد و نکته قابل تأمل این است اگر نقص و اشکالی متوجه این طرح بود لازم بود تا نقص آن برطرف و اجرا شود چرا که قانون مصوب شده لازم الاجراست نه لازم الکتمان.

احتمال تغییر زمان دربی استقلال و پرسپولیس

احتمال تغییر زمان دربی استقلال و پرسپولیس

مسوول برگزاری مسابقات لیگ برتر از احتمال تغییر زمان برگزاری مسابقه دربی خبر داد.

به گزارش مشرق ، در شرایطی که پیش از این از ۱۳ آبان به عنوان زمان برگزاری مسابقه رفت دو تیم پرسپولیس و استقلال یاد شده بود، سهیل مهدی مسوول برگزاری مسابقات از احتمال تغییر زمان این بازی خبر داد.

وی در ابتدای صحبت‌هایش با اشاره به هماهنگی صورت گرفته برای حضور ملی‌پوشان در کمپ تیم ملی زیر نظر کادرفنی و کارلوس کی‌روش گفت: برنامه‌ بازی‌ها را به شکلی برنامه‌ریزی کردیم که مسابقات در روزهای پنجشنبه و جمعه برگزار شود. بعد از آن دو روز اول هفته (شنبه و یکشنبه) ملی‌پوشان در اختیار تیم ملی و کادرفنی آن خواهند بود.

سهیل مهدی درباره احتمال برگزاری مسابقات هفته دوازدهم و دربی استقلال و پرسپولیس بعد از مسابقات جام جهانی نیز اینطور توضیح داد: هفته دوازدهم دقیقا همزمان با مینی کمپ تیم ملی خواهد بود. ممکن است در آن مقطع بخواهند بازی دوستانه و تدارکاتی و همچنین ملاحظاتی برای برگزاری اردو داشته باشند. نگرانی آنها را بیشتر از این نخواهیم کرد و احتمال دارد که همزمان با آن مقطع هفته دوازدهم را برگزار کنیم و یا اینکه مسابقات این هفته را به بعد از جام‌جهانی قطر موکول کنیم.

وی همچنین درباره زمان برگزاری مسابقه سوپرکاپ این فصل که قرار است بین استقلال (قهرمان لیگ برتر) و نساجی ( قهرمان جام حذفی) برگزار شود گفت: قرار بود بعد از نیم فصل اول انجام شود البته قبل از تغییر برنامه. الان که برنامه عوض شد بگذارید تا برنامه را تا جام‌جهانی قطر پیش ببریم و بعد درباره آن صحبت خواهیم کرد.

مسوول برگزاری مسابقات لیگ برتر درباره دلیل تغییر ساعات چند باره چند مسابقه نیز اینطور توضیح داد: ما بر اساس برنامه ریزی فوتبال کار را دنبال می‌کنیم و دستگاه‌های نظارتی فراتر از فوتبال هستند و نظرشون را سازمان‌های ذیصلاح در شب مسابقه اعلام می‌کنند بر اساس ملاحظات شهری و استانی و ما آن را انجام می‌دهیم.

تغییر در سبک و روش معامله گری

۱۰ آبان ۰۱ - ۰۹:۰۵

ترانه علیدوستی مسلما برجسته‌ترین بازیگر زن ایرانی است که در چهار فیلم فرهادی ازجمله «فروشنده» در سال ۲۰۱۷ بازی کرده است. او نیز به نیویورکر می‌گوید، وقتی عنوان «همه می‌دانند» را دید، خندید؛ زیرا به‌نظر می‌رسید که عنوان فیلم از ترس خود فرهادی صحبت می‌کند. فیلم‌های فرهادی، شخصیت‌هایی را به‌تصویر می‌کشند که برای محافظت از موقعیت اجتماعی‌شان، دروغ می‌گویند و از اینکه مردم در صورت فاش شدن اسرارشان چه خواهند گفت، وحشت دارند.

هم میهن: نشریه نیویورکر در یک مقاله بحث‌برانگیز با چندین سینماگر در مورد اتهام «سرقت هنری» اصغر فرهادی مصاحبه‌ای انجام داده است. نشریه نیویورکر تغییر در سبک و روش معامله گری روز دوشنبه ۳۱ اکتبر در مقاله‌ای بلندبالا با تیتر «آیا اصغر فرهادی، کارگردان برنده جایزه اسکار ایده‌ها را می‌دزدد؟»، به بررسی اتهامات وارده علیه این فیلم‌ساز از سوی تعدادی سینماگر به همراه پاسخ این فیلم‌ساز پرداخته است.

​گزارش جنجالی نیویورکر درباره اصغر فرهادی

این مقاله با جمله‌ای از آزاده مسیح‌زاده شروع می‌شود که سال گذشته اتهامات او علیه فرهادی درباره ایده فیلم «قهرمان» تا مدت‌ها محل بحث محافل سینمایی ایران و جهان بود. مسیح‌زاده که ازجمله افرادی است که معتقد است فرهادی از کار او استفاده کرده است، می‌گوید: من تنها از فرهادی می‌خواهم صادق باشد.

کمی عقب‌تر، ماجرای خودسیانی و فرهادی

بخش اول مقاله به‌صورت مفصل به داستان مسیح‌زاده و ایده «قهرمان» می‌پردازد، داستانی که پیش‌تر به صورت مفصل در رسانه‌های فارسی منتشر شده و عملا نکته تازه‌ای ندارد، با این حال بخش‌های دیگر این مقاله دارای نکاتی است که تا به‌امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

در بخش دوم این مقاله به آغاز دوره کارگردانی فرهادی می‌پردازد و می‌نویسد: فرهادی در دوره انقلاب هفت‌ساله بود، دو سال بعد از انقلاب، به گفته خود فرهادی با دیدن فیلم «گاو»، دنیای کودکی او تغییر می‌کند. اصغر فرهادی در سال ۱۳۷۳ در ۲۲ سالگی نمایشی به‌نام «ماشین‌نشین‌ها» را برای یک جشنواره دانشجویی کارگردانی می‌کند.

این نمایشنامه توسط علی خودسیانی، یکی از هم‌کلاسی‌های فرهادی نوشته شده بود. خودسیانی درباره این نمایشنامه گفت: «وقتی برای اجرا نام فرهادی را به‌عنوان نویسنده نمایشنامه دیدم، ناراحت شدم. فرهادی، اما آن زمان به خودسیانی گفته بود، اشتباه شده و چنین تاکید کرده بود: لطفا در این باره فعلا حرفی نزن، چون من با پریسا (بخت‌آور) نامزد کرده‌ام، قرار است با هم ازدواج کنیم و به پریسا گفته‌ام این نمایشنامه را خودم نوشته‌ام، اگر پریسا (بخت‌آور) بفهمد در روز‌های اول زندگی‌مان به او دروغ گفته‌ام، ممکن است رابطه‌مان به‌هم بخورد.»

خودسیانی می‌گوید: «چند تغییر در سبک و روش معامله گری ماه بعد، فرهادی باردیگر این نمایش را در یکی از تئاتر‌های تهران کارگردانی کرد. در پوستر این نمایش اگرچه نام من به‌عنوان نویسنده معرفی شده بود، اما فرهادی که اصلاحاتی در نمایشنامه انجام داده بود، از خودش به‌عنوان کسی که نمایشنامه را بازنویسی کرده، یاد کرده بود.»

فرهادی البته در مصاحبه با نیویورکر می‌گوید، او هرگز ادعایی در این باره نکرده که نویسنده «ماشین‌نشین‌ها» بوده و گفت، متوجه نمی‌شود چرا این داستان جعلی را خودسیانی تعریف می‌کند. با این حال یکی از دوستان مشترک فرهادی و خودسیانی در آن زمان که شاهد دعوای آن‌ها بوده است، می‌گوید: «چیزی که خودسیانی تعریف کرده است، حقیقت دارد.»

جهانگیریان و رقص غبار

در قسمت سوم این مقاله به اولین فیلم بلند سینمایی فرهادی، یعنی «رقص در غبار» پرداخته شده است. فرهادی که چندین سال برای تلویزیون و رادیو دولتی فیلم‌نامه می‌نوشت، در اوایل ۳۰ سالگی کار روی اولین فیلم‌بلند سینمایی خود را آغاز کرد. عباس جهانگیریان، نویسنده و نمایشنامه‌نویس با بیان اینکه در دیدار با فرهادی در آن سال‌ها، از داستانی که در دست نگارش داشته صحبت کرده بود، آن داستان چنین بود: «جوان عاشقی که به‌عنوان شاگرد مارگیر مشغول به‌کار شده، انگشتش توسط ماری سمی گزیده می‌شود.»

فرهادی و جهانگیریان تصمیم می‌گیرند، روی یک نسخه سینمایی کار کنند که جهانگیریان کار تحقیق را شروع می‌کند. جهانگیریان قبل از شروع نوشتن فیلمنامه منتظر دریافت قرارداد می‌شود، اما دیگر خبری از فرهادی نمی‌شود. او بعد‌ها در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان داور در یک جشنواره فیلم ایرانی حضور پیدا می‌کند که اولین فیلم بلند فرهادی با نام «رقص در غبار» در آنجا نمایش داده می‌شود.

جهانگیریان در این باره می‌گوید: «دیدم که این همان داستان من با کمی تغییر و بدون نام من است! او در آن زمان با یک روزنامه مصاحبه کرد و گفت، «مضطرب و مبهوت است». پس از این اتفاق، فرهادی از جهانگیریان عذرخواهی کرد و نامش را به نسخه‌ای از فیلم که از تلویزیون پخش شد، اضافه کرد. (فرهادی گفته بود، داستان را از یکی از همکاران نویسنده‌اش شنیده و منبع اصلی آن را نمی‌دانسته است.) جهانگیریان درباره این اتفاق گفت: به رغم اینکه هرگز پولی برای آن فیلم دریافت نکردم، اما اعتراضی هم ندارم و نخواهم داشت. چون فرهادی بار‌ها نام کشور من را در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی بالا برده، برای من منافع‌ملی ارزشمندتر از منافع‌شخصی است.»

فرهادی و مانی حقیقی

بخش چهارم این مقاله به آشنایی فرهادی با مانی حقیقی، بعد از نمایش فیلم «شهر زیبا» پرداخته است. مانی حقیقی از تجربه‌اش بعد از تماشای دومین ساخته فرهادی می‌گوید: «داشتم گریه می‌کردم و می‌لرزیدم، این فیلم یک تجربه متلاشی‌کننده بود. حقیقی که فرهادی را هرگز ندیده بود، او را به جمعی در خانه‌اش دعوت کرد.

پس از رفتن مهمانان، فرهادی ایده‌ای را برای فیلم جدیدش با حقیقی به‌اشتراک گذاشت. ایده فیلم درباره مادری از طبقه متوسط بود که به همسرش مشکوک می‌شود که رابطه نامشروعی دارد. حقیقی در آن دیدار چند پیشنهاد ساختاری ارائه کرد.

او می‌گوید: در ساعت دو نیمه‌شب، اصغر (فرهادی) به من گفت صبر کن، کاغذ داری؟ و شروع به یادداشت ایده‌های من کرد. فرهادی آن‌شب تا صبح‌زود ماند و بعد از رفتن به‌خانه، دوباره همان‌روز پیش من برگشت. ما هشت‌ماه به همین روش کار کردیم تا اینکه فیلمنامه «چهارشنبه سوری» را تمام کردیم.»

«چهارشنبه سوری» در سال ۱۳۸۵ به‌نمایش درآمد و برنده سه‌جایزه از جشنواره جهانی فیلم‌فجر تهران شد. فرهادی، کارگردانی آن فیلم را برعهده داشت و همراه مانی حقیقی، فیلم‌نامه کار را به‌صورت مشترک نوشت.

پس از «چهارشنبه سوری»، فرهادی با ایده جدیدی سراغ حقیقی آمد؛ گروهی از چندین دوست از طبقه متوسط به تعطیلات کنار دریا می‌روند و یکی از آن‌ها که زنی مرموز است، ناپدید می‌شود. حقیقی درباره این ایده می‌گوید: «فرهادی پیشنهاد داد فیلم را با هم بنویسیم و کارگردانی آن را من برعهده بگیرم. اما طرح قصه، برای من چشمگیر نبود. آنچه از سوی اصغر (فرهادی) به من ارائه شد، هسته داستان بود، یک قصه پلیسی و من مدام می‌گفتم، اصغر، این چه چیز جالبی دارد؟ متوجه آن نمی‌شوم.»

مانی حقیقی در ادامه می‌گوید، آن‌ها این ایده را طی دو ماه توسعه دادند و تقریبا هر روز برای گفتگو و نوشتن درباره آن، جلسه داشتند. (فرهادی البته به نیویورکر می‌گوید، به یاد می‌آورد که فقط یک یا دو روز درباره این ایده صحبت کرده بود.) در این فرآیند، ناپدید شدن زن و تلاش‌های دیوانه‌وار همراهان او برای توضیح دادن علت آن، به یک تصویر جذاب از فرهنگی که در آن گفتن حقیقت همیشه گزینه مناسبی نیست، تبدیل شد.

حقیقی در ادامه تاکید می‌کند: «فکر می‌کنم اصغر (فرهادی) متوجه شد که این فیلم واقعا عالی خواهد بود و به‌نوعی پیشنهادش را پس گرفت که برای من اتفاق خوبی بود.» حقیقی درنهایت در این فیلم که نامش «درباره الی» بود، بازی کرد، ولی به‌عنوان نویسنده کار شناخته نشد.

گلشیفته فراهانی و فرهادی

بخش بعدی این مقاله به گلشیفته فراهانی، بازیگر نقش اصلی فیلم «درباره الی» نگاهی داشته است. گلشیفته فراهانی از فرش‌قرمز فیلم «تغییر در سبک و روش معامله گری درباره الی» در جشنواره برلین ۲۰۰۹ می‌گوید، این‌که فرهادی و گروه بازیگر‌ها بدون توجه به او، روی فرش‌قرمز راه می‌رفتند. فراهانی آن‌شب را تحقیرآمیز به‌یاد می‌آورد.

او می‌گوید: «شاید فرهادی در اعماق وجودش می‌خواست من را به دلیل ایجاد دردسر (کشف حجاب) تنبیه کند یا شاید هم فرهادی می‌خواست وانمود کند من را مجازات می‌کند، تا به این طریق نشان دهد طبق گفته دولت، فرهادی طرف حق است؛ چون من حجابم را برداشته‌ام و آن دختر بدی بودم که همه به او توهین می‌کردند.»

این بازیگر می‌افزاید: «مضحک و خنده‌دار اینجاست که بازجویان نتوانستند کاری کنند که من احساس گناه کنم. اما فرهادی موفق به انجام این کار شد. او به من این باور را داد که با خروجم از ایران، کار وحشتناکی انجام داده‌ام.» فراهانی در بخشی از این مقاله، فرهادی را به‌عنوان یک وسط‌باز توصیف می‌کند و معتقد است، این مفهوم آنقدر رایج است که یکی از برنامه‌های گفت‌وگوی محبوب شبانه ایرانی به فرهادی، لقب «وسط‌باز هفته» را داده است.

داستان جدایی

در بخش بعدی این مقاله به فیلم «جدایی نادر از سیمین»، اولین فیلم ایرانی برنده جایزه اسکار پرداخته شده است. مصطفی پورمحمدی که در سال ۱۳۸۸ در کارگاه فیلمنامه‌نویسی اصغر فرهادی شرکت کرده بود، درباره این فیلم می‌گوید: «پس از نمایش «جدایی نادر از سیمین» در ایران برخی همکلاسی‌های سابقم با من تماس گرفتند تغییر در سبک و روش معامله گری و گفتند به‌نظرشان می‌رسد این فیلم فرهادی، برگرفته از فیلم کوتاهی است که من در کلاس فرهادی ساخته‌ام.»

فیلم پورمحمدی درباره یک کارگر خانگی در یک خانه از طبقه متوسط بود که سعی می‌کرد شغلش را از شوهرش پنهان کند، زیرا می‌دانست این کار به‌نوعی توهین به ناموس است. در پایان، راز او فاش می‌شود. فیلم «جدایی» فرهادی نیز خط داستانی مشابهی دارد.

پورمحمدی در این باره می‌گوید: «من از یک استاد توقع دارم که اگر از دانشجویش ایده خوبی می‌گیرد، از آن دانشجو حمایت و سعی کند به او کمک کند تا به این رشته راه پیدا کند. درحالی‌که این اعتبار به من داده نشد یا حتی به من اطلاعی هم داده نشد که داستان، مشابه کار من در فیلم استفاده شده است.» او می‌گوید: «این‌کار بسیار متناقض بود. با این حال، من هنوز فرهادی و فیلمش را دوست دارم.»

فرهادی البته در جواب این گفته پورمحمدی می‌گوید، او ایده کار یک زن طبقه‌فرودست در خانه یک شخص طبقه‌متوسط را در «چهارشنبه سوری» ارائه داده بود و ممکن است طرح فیلم پورمحمدی از آن آمده باشد.

گذشته؛ داستان زندگی حقیقی

بعد از «جدایی»، چندی نمی‌گذرد که فرهادی به مانی حقیقی می‌گوید، در حال نوشتن فیلمی به‌نام «گذشته» است و خلاصه فیلمنامه را به او می‌گوید. حقیقی که از ایده فیلم تعجب کرده بود، می‌گوید داستان «گذشته»، دراماتیزه‌شده اپیزودی از زندگی خودش بوده است، سال‌ها قبل، حقیقی وقتی به انتاریو رفته بود تا طلاق خودش را از زنی که زمان تحصیل در خارج از کشور ملاقات کرده بود، نهایی کند، یک دیدار غیرمنتظره همراه با آشفتگی را تجربه کرده بود. حقیقی در بازگشت به ایران این اتفاق را با فرهادی در میان گذاشته بود: «من ماجرا را با جزئیات ریز برای او تعریف کرده بودم.»

اصغر فرهادی بعد از «جدایی»، به حقیقی گفت او را برای نقش‌اولی این فیلم که در پاریس می‌گذرد در نظر دارد. حقیقی می‌گوید: «عجیب است که یک نفر به داستان زندگی شما گوش کند و برود فیلمنامه‌ای درباره آن بنویسد و به شما بگوید دوست دارید در این فیلم بازی کنید؟ این نوعی راه دوربرگردان برای برقراری ارتباط است، اما برای من توهین‌آمیز نبود.»

حقیقی مدت شش‌ماه در کلاس‌های زبان فرانسه شرکت کرد تا برای این نقش آماده شود، اما فرهادی درنهایت تصمیم گرفت شخص دیگری (علی مصفا) را انتخاب کند. وقتی «گذشته» به نمایش درآمد، فرهادی در مصاحبه با خبرنگاران گفت از زندگی یکی از دوستانش این فیلم را الهام گرفته است، اما از شخص مانی حقیقی نامی نبرد.

حقیقی می‌گوید: «آن لحظه بود که فکر کردم فراموشش کن. این خیلی عجیب است. من اصغر (فرهادی) را درک نمی‌کنم. او مرا گیج می‌کند. او مرا در مورد خیلی چیز‌ها ناراحت و معذب می‌کند.» حقیقی اهمیتی نمی‌دهد که نامش به تیتراژ اضافه شود، اما برایش جالب بود که فرهادی نامی از او نبرد.

مانی حقیقی می‌گوید: «فکر می‌کنم او از خودش تصویری از یک‌مرد منزوی با یک‌پاکت سیگار در یک‌اتاق خالی دارد، مثل یک رمان‌نویس. اما من معتقدم، فیلم یک کار مشترک است. آدم‌ها دور هم جمع می‌شوند، فیلم می‌سازند و همه وارد فعالیت می‌شوند.»

حقیقی و فرهادی مدت‌ها از هم بی‌خبر تغییر در سبک و روش معامله گری می‌مانند، اما حقیقی می‌گوید: درنهایت اصغر به من زنگ زد و گفت، مانی بیا همدیگر را ببینیم. او می‌گوید، فرهادی با خنده توضیح داد که در اسپانیا مشغول ساخت فیلمی است که اولین فیلمش بدون هیچ شخصیت ایرانی‌ای خواهد بود و تلاش می‌کند تا نحوه چگونگی واکنش غربی‌ها به مسئله خیانت را به‌تصویر بکشد.

مانی حقیقی که نویسندگی و کارگردانی هشت‌فیلم را در کارنامه خود دارد، فرهادی را به خانه‌اش دعوت کرد و به او گفت: «من واقعا نمی‌خواهم دیگر با تو همکاری کنم، چون همیشه بعد از کار احساس بدی دارم و واقعا چیزی از تو نمی‌خواهم.» با این حال، همانطور که فرهادی دغدغه‌های خود را در مورد فیلمنامه توضیح می‌داد، حقیقی علاقمند به شنیدن شد.

مانی حقیقی می‌گوید، گفتم من قرارداد نمی‌خواهم. من پول نمی‌خواهم، فقط از تو می‌خواهم تصدیق کنی این روزی که الان در آن هستیم، رخ داده است؛ بنابراین درحالی‌که با هم شروع به نوشتن فیلمنامه می‌کنیم، جلوی تخته‌سفید از خودمان عکس می‌گیریم و به او گفتم، وقتی فیلم منتشر شد و تو مرا به‌رسمیت نشناختی و فراموش کردی که من کی بودم، من این عکس را به تو نشان خواهم داد. حداقل می‌دانی که در چه لحظه‌ای این اتفاق افتاده است.

عکس را گرفتند. فرهادی مدت چهار ماه تقریبا هر روز برای نوشتن فیلم‌نامه به خانه حقیقی می‌آمد. آن‌ها یک فیلمنامه ۴۲ صفحه‌ای را به پایان رساندند که یادداشت‌های آن‌ها هنوز در جعبه‌ای در اتاق نشیمن مانی حقیقی موجود است. برنامه این بود که فرهادی پیش‌نویس فیلمنامه را برای حقیقی بفرستد تا بتوانند به همکاری‌شان ادامه دهند، اما حقیقی تا پس از نمایش فیلم «همه می‌دانند» در سال ۲۰۱۸ دیگر خبری از اصغر فرهادی به‌دست نیاورد.

اصغر فرهادی در توضیح این ادعا نیز می‌گوید، فیلمنامه براساس طرح اصلاح‌شده‌ای است که او بدون مانی حقیقی روی آن کار کرده است. در این فیلم، خاویر باردم و پنه‌لوپه کروز بازی کرده‌اند. حقیقی یکی از ۱۴ نفر ازجمله همسر و دختر فرهادی بود که در پایان تیتراژ فیلم «همه می‌دانند» از او تشکر شد، اما بیش از آن چیزی نصیب حقیقی نشد.

حقیقی به شوخی می‌گوید، شاید دچار نوعی «سندرم استکهلم» باشد، اما اهمیتی نمی‌دهد. او می‌گوید: «ما قصه را با هم نوشتیم و من می‌توانم آن را ثابت کنم. من تمام مدارک را در خانه دارم. با این حال حرف من این است که مطلقا به هیچ‌وجه نمی‌توانستم این همه شادی در خلق اثر هنری داشته باشم. برای من هرگز حس معامله‌گری وجود نداشت. اینجا مرد شگفت‌انگیز باهوشی وجود دارد که صحبت کردن با او سرگرم‌کننده است و وقتی ما می‌نویسیم، واقعا تجربه زیبایی را از سر می‌گذرانیم.»

علیدوستی و فرهادی

ترانه علیدوستی مسلما برجسته‌ترین بازیگر زن ایرانی است که در چهار فیلم تغییر در سبک و روش معامله گری فرهادی ازجمله «فروشنده» در سال ۲۰۱۷ بازی کرده است. او نیز به نیویورکر می‌گوید، وقتی عنوان «همه می‌دانند» را دید، خندید؛ زیرا به‌نظر می‌رسید که عنوان فیلم از ترس خود فرهادی صحبت می‌کند. فیلم‌های فرهادی، شخصیت‌هایی را به‌تصویر می‌کشند که برای محافظت از موقعیت اجتماعی‌شان، دروغ می‌گویند و از اینکه مردم در صورت فاش شدن اسرارشان چه خواهند گفت، وحشت دارند.

ترانه علیدوستی می‌گوید، برای مدت طولانی، ما همیشه به این موضوع می‌خندیدیم، مثلا می‌گفتیم: باشه، «همه‌چیز مال توست، اصغر ادامه بده».

او می‌افزاید: «ما در مورد یک نابغه صحبت می‌کنیم، اما او نابغه‌ای است که ایده‌های اطرافیانش را بیرون می‌کشد.» وقتی فهمیدم دانشجویی ادعا کرده فرهادی ایده او را گرفته است، گفتم: «البته، من آن را می‌دانم. من از قبل آن را می‌دانستم.» علیدوستی فرهادی را یک «گس لایتر برتر» می‌خواند. (گس لایتینگ به‌نوعی دستکاری روان‌شناختی گفته می‌شود که در آن یک شخص یا گروه، بذر شک را در فرد یا گروه هدف کاشته و با این‌کار باعث می‌شوند آن‍ها در مورد حافظه، ادراک یا قضاوت خود پرسش کنند.

این‌کار باعث ایجاد تغییراتی، چون ناهماهنگی شناختی یا پایین آوردن عزت‌نفس اهداف شده و قربانی را به‌طور مضاعف به گس لایتر جهت پشتیبانی عاطفی یا اعتباربخشی به او وابسته می‌کند.) علیدوستی می‌گوید: «ما هرگز نمی‌خواستیم رسواگرانی باشیم که حرفه فرهادی را خراب می‌کنند. هرگز این کار را نمی‌کردیم و او این را می‌دانست.» با این حال علیدوستی، مسیح‌زاده را آخرین کسی که فکرش را می‌شد کرد با فرهادی مقابله کند، توصیف می‌کند.

آیا اصغر فرهادی با ایده‌های دیگران فیلم می‌سازد؟

ترانه علیدوستی مسلما برجسته‌ترین بازیگر زن ایرانی است که در چهار فیلم فرهادی ازجمله «فروشنده» در سال ۲۰۱۷ بازی کرده است. او نیز به نیویورکر می‌گوید، وقتی عنوان «همه می‌دانند» را دید، خندید؛ زیرا به‌نظر می‌رسید که عنوان فیلم از ترس خود فرهادی صحبت می‌کند. فیلم‌های فرهادی، شخصیت‌هایی را به‌تصویر می‌کشند که برای محافظت از موقعیت اجتماعی‌شان، دروغ می‌گویند و از اینکه مردم در صورت فاش شدن اسرارشان چه خواهند گفت، وحشت دارند.

نشریه نیویورکر در یک مقاله بحث‌برانگیز با چندین سینماگر در مورد اتهام «سرقت هنری» اصغر فرهادی مصاحبه‌ای انجام داده است. نشریه نیویورکر روز دوشنبه ۳۱ اکتبر در مقاله‌ای بلندبالا با تیتر «آیا اصغر فرهادی، کارگردان برنده جایزه اسکار ایده‌ها را می‌دزدد؟»، به بررسی اتهامات وارده علیه این فیلم‌ساز از سوی تعدادی سینماگر به همراه پاسخ این فیلم‌ساز پرداخته است.

به گزارش هم‌میهن، این مقاله با جمله‌ای از آزاده مسیح‌زاده شروع می‌شود که سال گذشته اتهامات او علیه فرهادی درباره ایده فیلم «قهرمان» تا مدت‌ها محل بحث محافل سینمایی ایران و جهان بود. مسیح‌زاده که ازجمله افرادی است که معتقد است فرهادی از کار او استفاده کرده است، می‌گوید: من تنها از فرهادی می‌خواهم صادق باشد.

کمی عقب‌تر، ماجرای خودسیانی و فرهادی

بخش اول مقاله به‌صورت مفصل به داستان مسیح‌زاده و ایده «قهرمان» می‌پردازد، داستانی که پیش‌تر به صورت مفصل در رسانه‌های فارسی منتشر شده و عملا نکته تازه‌ای ندارد، با این حال بخش‌های دیگر این مقاله دارای نکاتی است که تا به‌امروز کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند.

در بخش دوم این مقاله به آغاز دوره کارگردانی فرهادی می‌پردازد و می‌نویسد: فرهادی در دوره انقلاب هفت‌ساله بود، دو سال بعد از انقلاب، به گفته خود فرهادی با دیدن فیلم «گاو»، دنیای کودکی او تغییر می‌کند. اصغر فرهادی در سال ۱۳۷۳ در ۲۲ سالگی نمایشی به‌نام «ماشین‌نشین‌ها» را برای یک جشنواره دانشجویی کارگردانی می‌کند.

این نمایشنامه توسط علی خودسیانی، یکی از هم‌کلاسی‌های فرهادی نوشته شده بود. خودسیانی درباره این نمایشنامه گفت: «وقتی برای اجرا نام فرهادی را به‌عنوان نویسنده نمایشنامه دیدم، ناراحت شدم. فرهادی، اما آن زمان به خودسیانی گفته تغییر در سبک و روش معامله گری بود، اشتباه شده و چنین تاکید کرده بود: لطفا در این باره فعلا حرفی نزن، چون من با پریسا (بخت‌آور) نامزد کرده‌ام، قرار است با هم ازدواج کنیم و به پریسا گفته‌ام این نمایشنامه را خودم نوشته‌ام، اگر پریسا (بخت‌آور) بفهمد در روز‌های اول زندگی‌مان به او دروغ گفته‌ام، ممکن است رابطه‌مان به‌هم بخورد.»

خودسیانی می‌گوید: «چند ماه بعد، فرهادی باردیگر این نمایش را در یکی از تئاتر‌های تهران کارگردانی کرد. در پوستر این نمایش اگرچه نام من به‌عنوان نویسنده معرفی شده بود، اما فرهادی که اصلاحاتی در نمایشنامه انجام داده بود، از خودش به‌عنوان کسی که نمایشنامه را بازنویسی کرده، یاد کرده بود.»

فرهادی البته در مصاحبه با نیویورکر می‌گوید، او هرگز ادعایی در این باره نکرده که نویسنده «ماشین‌نشین‌ها» بوده و گفت، متوجه نمی‌شود چرا این داستان جعلی را خودسیانی تعریف می‌کند. با این حال یکی از دوستان مشترک فرهادی و خودسیانی در آن زمان که شاهد دعوای آن‌ها بوده است، می‌گوید: «چیزی که خودسیانی تعریف کرده است، حقیقت دارد.»

جهانگیریان و رقص غبار

در قسمت سوم این مقاله به اولین فیلم بلند سینمایی فرهادی، یعنی «رقص در غبار» پرداخته شده است. فرهادی که چندین سال برای تلویزیون و رادیو دولتی فیلم‌نامه می‌نوشت، در اوایل ۳۰ سالگی کار روی اولین فیلم‌بلند سینمایی خود را آغاز کرد. عباس جهانگیریان، نویسنده و نمایشنامه‌نویس با بیان اینکه در دیدار با فرهادی در آن سال‌ها، از داستانی که در دست نگارش داشته صحبت کرده بود، آن داستان چنین بود: «جوان عاشقی که به‌عنوان شاگرد مارگیر مشغول به‌کار شده، انگشتش توسط ماری سمی گزیده می‌شود.»

فرهادی و جهانگیریان تصمیم می‌گیرند، روی یک نسخه سینمایی کار کنند که جهانگیریان کار تحقیق را شروع می‌کند. جهانگیریان قبل از شروع نوشتن فیلمنامه منتظر دریافت قرارداد می‌شود، اما دیگر خبری از فرهادی نمی‌شود. او بعد‌ها در سال ۱۳۸۲ به‌عنوان داور در یک جشنواره فیلم ایرانی حضور پیدا می‌کند که اولین فیلم بلند فرهادی با نام «رقص در غبار» در آنجا نمایش داده می‌شود.

جهانگیریان در این باره می‌گوید: «دیدم که این همان داستان من با کمی تغییر و بدون نام من است! او در آن زمان با یک روزنامه مصاحبه کرد و گفت، «مضطرب و مبهوت است». پس از این اتفاق، فرهادی از جهانگیریان عذرخواهی کرد و نامش را به نسخه‌ای از فیلم که از تلویزیون پخش شد، اضافه کرد. (فرهادی گفته بود، داستان را از یکی از همکاران نویسنده‌اش شنیده و منبع اصلی آن را نمی‌دانسته است.) جهانگیریان درباره این اتفاق گفت: به رغم اینکه هرگز پولی برای آن فیلم دریافت نکردم، اما اعتراضی هم ندارم و نخواهم داشت. چون فرهادی بار‌ها نام کشور من را در جشنواره‌های معتبر بین‌المللی بالا برده، برای من منافع‌ملی ارزشمندتر از منافع‌شخصی است.»

فرهادی و مانی حقیقی

بخش چهارم این مقاله به آشنایی فرهادی با مانی حقیقی، بعد از نمایش فیلم «شهر زیبا» پرداخته است. مانی حقیقی از تجربه‌اش بعد از تماشای دومین ساخته فرهادی می‌گوید: «داشتم گریه می‌کردم و می‌لرزیدم، این فیلم یک تجربه متلاشی‌کننده بود. حقیقی که فرهادی را هرگز ندیده بود، او را به جمعی در خانه‌اش دعوت کرد.

پس از رفتن مهمانان، فرهادی ایده‌ای را برای فیلم جدیدش با حقیقی به‌اشتراک گذاشت. ایده فیلم درباره مادری از طبقه متوسط بود که به همسرش مشکوک می‌شود که رابطه نامشروعی دارد. حقیقی در آن دیدار چند پیشنهاد ساختاری ارائه کرد.

او می‌گوید: در ساعت دو نیمه‌شب، اصغر (فرهادی) به من گفت صبر کن، کاغذ داری؟ و شروع به یادداشت ایده‌های من کرد. فرهادی آن‌شب تا صبح‌زود ماند و بعد از رفتن به‌خانه، دوباره همان‌روز پیش من برگشت. ما هشت‌ماه به همین روش کار کردیم تا اینکه فیلمنامه «چهارشنبه سوری» را تمام کردیم.»

«چهارشنبه سوری» در سال ۱۳۸۵ به‌نمایش درآمد و برنده سه‌جایزه از جشنواره جهانی فیلم‌فجر تهران شد. فرهادی، کارگردانی آن فیلم را برعهده داشت و همراه مانی حقیقی، فیلم‌نامه کار را به‌صورت مشترک نوشت.

پس از «چهارشنبه سوری»، فرهادی با ایده جدیدی سراغ حقیقی آمد؛ گروهی از چندین دوست از طبقه متوسط به تعطیلات کنار دریا می‌روند و یکی از آن‌ها که زنی مرموز است، ناپدید می‌شود. حقیقی درباره این ایده می‌گوید: «فرهادی پیشنهاد داد فیلم را با هم بنویسیم و کارگردانی آن را من برعهده بگیرم. اما طرح قصه، برای من چشمگیر نبود. آنچه از سوی اصغر (فرهادی) به من ارائه شد، هسته داستان بود، یک قصه پلیسی و من مدام می‌گفتم، اصغر، این چه چیز جالبی دارد؟ متوجه آن نمی‌شوم.»

مانی حقیقی در ادامه می‌گوید، آن‌ها این ایده را طی دو ماه توسعه دادند و تقریبا هر روز برای گفتگو و نوشتن درباره آن، جلسه داشتند. (فرهادی البته به نیویورکر می‌گوید، به یاد می‌آورد که فقط یک یا دو روز درباره این ایده صحبت کرده بود.) در این فرآیند، ناپدید شدن زن و تلاش‌های دیوانه‌وار همراهان او برای توضیح دادن علت آن، به یک تصویر جذاب از فرهنگی که در آن گفتن حقیقت همیشه گزینه مناسبی نیست، تبدیل شد.

حقیقی در ادامه تاکید می‌کند: «فکر می‌کنم اصغر (فرهادی) متوجه شد که این فیلم واقعا عالی خواهد بود و به‌نوعی پیشنهادش را پس گرفت که برای من اتفاق خوبی بود.» حقیقی درنهایت در این فیلم که نامش «درباره الی» بود، بازی کرد، ولی به‌عنوان نویسنده کار شناخته نشد.

گلشیفته فراهانی و فرهادی

بخش بعدی این مقاله به گلشیفته فراهانی، بازیگر نقش اصلی فیلم «درباره الی» نگاهی داشته است. گلشیفته فراهانی از فرش‌قرمز فیلم «درباره الی» در جشنواره برلین ۲۰۰۹ می‌گوید، این‌که فرهادی و گروه بازیگر‌ها بدون توجه به او، روی فرش‌قرمز راه می‌رفتند. فراهانی آن‌شب را تحقیرآمیز به‌یاد می‌آورد.

او می‌گوید: «شاید فرهادی در اعماق وجودش می‌خواست من را به دلیل ایجاد دردسر (کشف حجاب) تنبیه کند یا شاید هم فرهادی می‌خواست وانمود کند من را مجازات می‌کند، تا به این طریق نشان دهد طبق گفته دولت، فرهادی طرف حق است؛ چون من حجابم را برداشته‌ام و آن دختر بدی بودم که همه به او توهین می‌کردند.»

این بازیگر می‌افزاید: «مضحک و خنده‌دار اینجاست که بازجویان نتوانستند کاری کنند که من احساس گناه کنم. اما فرهادی موفق به انجام این کار شد. او به من این باور را داد که با خروجم از ایران، کار وحشتناکی انجام داده‌ام.» فراهانی در بخشی از این مقاله، فرهادی را به‌عنوان یک وسط‌باز توصیف می‌کند و معتقد است، این مفهوم آنقدر رایج است که یکی از برنامه‌های گفت‌وگوی محبوب شبانه ایرانی به فرهادی، لقب «وسط‌باز هفته» را داده است.

داستان جدایی

در بخش بعدی این مقاله به فیلم «جدایی نادر از سیمین»، اولین فیلم ایرانی برنده جایزه اسکار پرداخته شده است. مصطفی پورمحمدی که در سال ۱۳۸۸ در کارگاه فیلمنامه‌نویسی اصغر فرهادی شرکت کرده بود، درباره این فیلم می‌گوید: «پس از نمایش «جدایی نادر از سیمین» در ایران برخی همکلاسی‌های سابقم با من تماس گرفتند و گفتند به‌نظرشان می‌رسد این فیلم فرهادی، برگرفته از فیلم کوتاهی است که من در کلاس فرهادی تغییر در سبک و روش معامله گری ساخته‌ام.»

فیلم پورمحمدی درباره یک کارگر خانگی در یک خانه از طبقه متوسط بود که سعی می‌کرد شغلش را از شوهرش پنهان کند، زیرا می‌دانست این کار به‌نوعی توهین به ناموس است. در پایان، راز او فاش می‌شود. فیلم «جدایی» فرهادی نیز خط داستانی مشابهی دارد.

پورمحمدی در این باره می‌گوید: «من از یک استاد توقع دارم که اگر از دانشجویش ایده خوبی می‌گیرد، از آن دانشجو حمایت و سعی کند به او کمک کند تا به این رشته راه پیدا کند. درحالی‌که این اعتبار به من داده نشد یا حتی به من اطلاعی هم داده نشد که داستان، مشابه کار من در فیلم استفاده شده است.» او می‌گوید: «این‌کار بسیار متناقض بود. با این حال، من هنوز فرهادی و فیلمش را دوست دارم.»

فرهادی البته در جواب این گفته پورمحمدی می‌گوید، او ایده کار یک زن طبقه‌فرودست در خانه یک شخص طبقه‌متوسط را در «چهارشنبه سوری» ارائه داده بود و ممکن است طرح فیلم پورمحمدی از آن آمده باشد.

گذشته؛ داستان زندگی حقیقی

بعد از «جدایی»، چندی نمی‌گذرد که فرهادی به مانی حقیقی می‌گوید، در حال نوشتن فیلمی به‌نام «گذشته» است و خلاصه فیلمنامه را به او می‌گوید. حقیقی که از ایده فیلم تعجب کرده بود، می‌گوید داستان «گذشته»، دراماتیزه‌شده اپیزودی از زندگی خودش بوده است، سال‌ها قبل، حقیقی وقتی به انتاریو رفته بود تا طلاق خودش را از زنی که زمان تحصیل در خارج از کشور ملاقات کرده بود، نهایی کند، یک دیدار غیرمنتظره همراه با آشفتگی را تجربه کرده بود. حقیقی در بازگشت به ایران این اتفاق را با فرهادی در میان گذاشته بود: «من ماجرا را با جزئیات ریز برای او تعریف کرده بودم.»

اصغر فرهادی بعد از «جدایی»، به حقیقی گفت او را برای نقش‌اولی این فیلم که در پاریس می‌گذرد در نظر دارد. حقیقی می‌گوید: «عجیب است که یک نفر به داستان زندگی شما گوش کند و برود فیلمنامه‌ای درباره آن بنویسد و به شما بگوید دوست دارید در این فیلم بازی کنید؟ این نوعی راه دوربرگردان برای برقراری ارتباط است، اما برای من توهین‌آمیز نبود.»

حقیقی مدت شش‌ماه در کلاس‌های زبان فرانسه شرکت کرد تا برای این نقش آماده شود، اما فرهادی درنهایت تصمیم گرفت شخص دیگری (علی مصفا) را انتخاب کند. وقتی «گذشته» به نمایش درآمد، فرهادی در مصاحبه با خبرنگاران گفت از زندگی یکی از دوستانش این فیلم را الهام گرفته است، اما از شخص مانی حقیقی نامی نبرد.

حقیقی می‌گوید: «آن لحظه بود که فکر کردم فراموشش کن. این خیلی عجیب است. من اصغر (فرهادی) را درک نمی‌کنم. او مرا گیج می‌کند. او مرا در مورد خیلی چیز‌ها ناراحت و معذب می‌کند.» حقیقی اهمیتی نمی‌دهد که نامش به تیتراژ اضافه شود، اما برایش جالب بود که فرهادی نامی از او نبرد.

مانی حقیقی می‌گوید: «فکر می‌کنم او از خودش تصویری از یک‌مرد منزوی با یک‌پاکت سیگار در یک‌اتاق خالی دارد، مثل یک رمان‌نویس. اما من معتقدم، فیلم یک کار مشترک است. آدم‌ها دور هم جمع می‌شوند، فیلم می‌سازند و همه وارد فعالیت می‌شوند.»

حقیقی و فرهادی مدت‌ها از هم بی‌خبر می‌مانند، اما حقیقی می‌گوید: درنهایت اصغر به من زنگ زد و گفت، مانی بیا همدیگر را ببینیم. او می‌گوید، فرهادی با خنده توضیح داد که در اسپانیا مشغول ساخت فیلمی است که اولین فیلمش بدون هیچ شخصیت ایرانی‌ای خواهد بود و تلاش می‌کند تا نحوه چگونگی واکنش غربی‌ها به مسئله خیانت را به‌تصویر بکشد.

مانی حقیقی که نویسندگی و کارگردانی هشت‌فیلم را در کارنامه خود دارد، فرهادی را به خانه‌اش دعوت کرد و به او گفت: «من واقعا نمی‌خواهم دیگر با تو همکاری کنم، چون همیشه بعد از کار احساس بدی دارم و واقعا چیزی از تو نمی‌خواهم.» با این حال، همانطور که فرهادی دغدغه‌های خود را در مورد فیلمنامه توضیح می‌داد، حقیقی علاقمند به شنیدن شد.

مانی حقیقی می‌گوید، گفتم من قرارداد نمی‌خواهم. من پول نمی‌خواهم، فقط از تو می‌خواهم تصدیق کنی این روزی که الان در آن هستیم، رخ داده است؛ بنابراین درحالی‌که با هم شروع به نوشتن فیلمنامه می‌کنیم، جلوی تخته‌سفید از خودمان عکس می‌گیریم و به او گفتم، وقتی فیلم منتشر شد و تو مرا به‌رسمیت نشناختی و فراموش کردی که من کی بودم، من این عکس را به تو نشان خواهم داد. حداقل می‌دانی که در چه لحظه‌ای این اتفاق افتاده است.

عکس را گرفتند. فرهادی مدت چهار ماه تقریبا هر روز برای نوشتن فیلم‌نامه به خانه حقیقی می‌آمد. آن‌ها یک فیلمنامه ۴۲ صفحه‌ای را به پایان رساندند که یادداشت‌های آن‌ها هنوز در جعبه‌ای در اتاق نشیمن مانی حقیقی موجود است. برنامه این بود که فرهادی پیش‌نویس فیلمنامه را برای حقیقی بفرستد تا بتوانند به همکاری‌شان ادامه دهند، اما حقیقی تا پس از نمایش فیلم «همه می‌دانند» در سال ۲۰۱۸ دیگر خبری از اصغر فرهادی به‌دست نیاورد.

اصغر فرهادی در توضیح این ادعا نیز می‌گوید، فیلمنامه براساس طرح اصلاح‌شده‌ای است که او بدون مانی حقیقی روی آن کار کرده است. در این فیلم، خاویر باردم و پنه‌لوپه کروز بازی کرده‌اند. حقیقی یکی از ۱۴ نفر ازجمله همسر و دختر فرهادی بود که در پایان تیتراژ فیلم «همه می‌دانند» از او تشکر شد، اما بیش از آن چیزی نصیب حقیقی نشد.

حقیقی به شوخی می‌گوید، شاید دچار نوعی «سندرم استکهلم» باشد، اما اهمیتی نمی‌دهد. او می‌گوید: «ما قصه را با هم نوشتیم و من می‌توانم آن را ثابت کنم. من تمام مدارک را در خانه دارم. با این حال حرف من این است که مطلقا به هیچ‌وجه نمی‌توانستم این همه شادی در خلق اثر هنری داشته باشم. برای من هرگز حس معامله‌گری وجود نداشت. اینجا مرد شگفت‌انگیز باهوشی وجود دارد که صحبت کردن با او سرگرم‌کننده است و وقتی ما می‌نویسیم، واقعا تجربه زیبایی را از سر می‌گذرانیم.»

علیدوستی و فرهادی

ترانه علیدوستی مسلما برجسته‌ترین بازیگر زن ایرانی است که در چهار فیلم فرهادی ازجمله «فروشنده» در سال ۲۰۱۷ بازی کرده است. او نیز به نیویورکر می‌گوید، وقتی عنوان «همه می‌دانند» را دید، خندید؛ زیرا به‌نظر می‌رسید که عنوان فیلم از ترس خود فرهادی صحبت می‌کند. فیلم‌های فرهادی، شخصیت‌هایی را به‌تصویر می‌کشند که برای محافظت از موقعیت اجتماعی‌شان، دروغ می‌گویند و از اینکه مردم در صورت فاش شدن اسرارشان چه خواهند گفت، وحشت دارند.

ترانه علیدوستی می‌گوید، برای مدت طولانی، ما همیشه به این موضوع می‌خندیدیم، مثلا می‌گفتیم: باشه، «همه‌چیز مال توست، اصغر ادامه بده».

او می‌افزاید: «ما در مورد یک نابغه صحبت می‌کنیم، اما او نابغه‌ای است که ایده‌های اطرافیانش را بیرون می‌کشد.» وقتی فهمیدم دانشجویی ادعا کرده فرهادی ایده او را گرفته است، گفتم: «البته، من آن را می‌دانم. من از قبل آن را می‌دانستم.» علیدوستی فرهادی را یک «گس لایتر برتر» می‌خواند. (گس لایتینگ به‌نوعی دستکاری روان‌شناختی گفته می‌شود که در آن یک شخص یا گروه، بذر شک را در فرد یا گروه هدف کاشته و با این‌کار باعث می‌شوند آن‍ها در مورد حافظه، ادراک یا قضاوت خود پرسش کنند.

این‌کار باعث ایجاد تغییراتی، چون ناهماهنگی شناختی یا پایین آوردن عزت‌نفس اهداف شده و قربانی را به‌طور مضاعف به گس لایتر جهت پشتیبانی عاطفی یا اعتباربخشی به او وابسته می‌کند.) علیدوستی می‌گوید: «ما هرگز نمی‌خواستیم رسواگرانی باشیم که حرفه فرهادی را خراب می‌کنند. هرگز این کار را نمی‌کردیم و او این را می‌دانست.» با این حال علیدوستی، مسیح‌زاده را آخرین کسی که فکرش را می‌شد کرد با فرهادی مقابله کند، توصیف می‌کند.

تغییر در سبک و روش معامله گری

ایلان ماسک از نهایی شدن معامله ۴۴ میلیارد دلاری شبکه اجتماعی توییتر خبر داد.

برترین‌ها: ایلان ماسک از نهایی شدن معامله ۴۴ میلیارد دلاری شبکه اجتماعی توییتر خبر داد.

ایلان ماسک، پرنده‌ی در قفس را آزاد کرد

ماسک با انتشار پیامی کوتاه در صفحه رسمی خود در توییتر نوشت: «پرنده آزاد شد.»

روند انجام این معامله از ۶ ماه پیش و ارائه پیشنهاد خرید از سوی ثروتمندترین فرد جهان و مالک شرکت‌های خودروسازی تسلا و فضایی اسپیس‌ایکس آغاز شد.

ماسک ساعاتی پیش از اعلام نهایی شدن معامله توییتر گفته بود که توییتر را با هدف خدمت به بشریت از طریق فراهم کردن فضایی برای ابرازنظر آزادانه خریداری می‌کند.

ماسک حدود سه ماه پیش با طرح این ادعا که شرکت توییتر او و دیگر سرمایه گذاران را در خصوص شمار حساب‌های کاربری جعلی و ربات‌ها در میان بیش از ۲۳۰ میلیون کاربر این پلتفرم فعال در عرصه رسانه‌های اجتماعی گمراه کرده است، از خرید آن انصراف داد. ادعایی که او و توییتر را وارد مجادله‌ای حقوقی کرد.

وکلای طرفین با فرستادن احضاریه‌های مختلف و درخواست قرار‌های گوناگون دادگاه مبنی بر ارائه مدارک، نبرد حقوقی سنگینی به راه انداخته بودند، ولی بنا به گفته آقای ماسک این معامله تا پیش از پایان مهلت دادگاه (روز جمعه ۲۸ اکتبر) برای حل و فصل اختلاف‌ها انجام شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.