حمله به علی دایی، علی کریمی و رضا امیرخانی اصولگرا در روزنامه دولت /«الان سطح هوشی آقای رئیسی چقدر است؟»
ساعت24-روزنامه ایران که قبلا هم به رضا امیرخانی حمله کرده بود در مطلب دیگری هم از او انتقاد کرد و البته نقدهایی تند به علی کریمی کرد و علی دایی را نیز بی بهره نگذاشت.
بهراستی اینها از ذهن خلاق امیرخانی میتراود؟ او که مهندس است و آمار حسابهای بانکی را دارد و میتواند با اعداد و کلمات، سامانه برداشت خمس از اموال مردم را برای مؤدیان طراحی کند، پس چرا به آن طرف ماجرا فکر نمیکند؟ چرا به این فکر نمیکند که اگر خواندن یک سرود میتواند خشم عدهای را برانگیزد و «مردم» را در برابر «مردم» قرار دهد! خب این نیروی دوگانهسازی در خود دعای فرج و خواندن جمعی آن هم هست. پس سامانه نخواندن آن را هم طراحی کنیم! دارم به اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر فکر میکنم؛ و به ۸۴!
این نیرو در خواندن نماز جماعت و راهپیمایی روز قدس و پرفروششدن کتابهای نویسندههای محبوبمان در دهه هشتاد هم بود. آنجا چرا از ترس خشم عدهای و ایجاد دوگانگی، جلوی چاپ آن کتابها را نگرفتیم؟ میروم جلوتر و شگفتزدهتر میشوم! علی کریمی سلبریتی اصیل است چون ۸۰ میلیون را دریبل زده است و محمود کریمی نه، چون مداح است؟! دارد با ما شوخی میکند؟! پناهیان و کریمی ۸۰ میلیون را در نوحهخوانی و منبر دریبل نزدهاند و هزاران ذاکر بیاستعداد و بدصدا و هزاران طلبه بیمزه و کمذوق را پشت سر نگذاشتهاند تا رسیدهاند به اینجا؟
هلیبردشان کردهاند در این نقطه؟ ولو اینکه امروز من از صدا و سیمای هیچکدامشان خوشم نیاید! مگر دریبلزدن فقط مختص مستطیل سبز است؟ خود امیرخانی عزیز در دهه هشتاد چند نویسنده نابلد و خشکقلم را دریبل زد تا شد سلبریتی و جوان مؤمن انقلابی نسل ما؟ خودش مگر شرح نداده در شعر دریبلزن خوبی نبوده و به اشاره پیری رهایش کرده و به میدان داستان آمده؟ خود مرا چند شاعر خوشقریحهتر و خلاقتر دریبل زدهاند و پشت سر گذاشتند؟ باید انکارشان کنم؟ پس این دوگانه «سلبریتی اصیل» و «جوان مؤمن انقلابی» از کجا درآمد؟ خواندن سلام فرمانده دوگانهسازی است و این مرزکشیها وحدتآفرین؟
اصلاً همه اینها درست! کریمی و پناهیان و امیرخانی، جوان مؤمن انقلابی و غیراصیل، کریمی و افشار و صدفبیوتی، سلبریتی واقعی! کلاه از سر برداشتن نویسنده خلاق و هوشمند سالهای جوانیام را برای یک اکانت فروختهشده چه کنم؟ این را کجای دلم بگذارم؟ واقعاً دارد با ما چه کار میکند؟ میگوید چون کریمی ۸۰ میلیون را دریبل زده، حق دارد اکانتش را بفروشد و باید برای رسانهشناسی خریدارش هورا کشید؟ یعنی برای او، «تو خفه بینظیر» یک اکانت فروشی و فیک، به بصیرت جن و انس میارزد؟ اینها را امیرخانی مینویسد؟ دلش را اکانت کاربری برده که تا دیروز فرق جملات کوروش و نهجالبلاغه را نمیدانست و امروز جنگ شناختی میکند؟ گیرم کریمی سیاهکار که از روی خالبازیاش خانهاش را به این و اکانتش را به آن فروخته و کلاه ۸۰ میلیون را برداشته، اینقدر قالتاق هست که حق داشته در فدراسیونی صندلی را از زیر قالتاقهای دیگر بکشد، گیرم فدراسیون قالتاقها ملک طلق او، آخر یک اکانت فروختهشده چطور میتواند قاپ نویسنده باهوش ما را بدزدد؟
درک هندسه زشتی مهندسی
اصلاً به مضامین توئیتها و طراحیاش برای جنگ داخلی و آموزش نبرد خیابانی و تهییج جامعه به آشوب و شورشاش هم کاری نداریم، نازشست دریبلهای فروشنده قبلی؛ اما با این دریبل ضایعی که به جوان مؤمن انقلابی سالهای قبلمان زده چه کنیم؟ ما که دست کم عکسهای گلکوچکش را در حیاط حوزه هنری با مؤمنی و شاکری و بایرامی و دیگران دیدهایم! دارد با خاطرات ما چه کار میکند؟
خانواده مرحومه از چوب حراجی که به آبرویشان زدهاند فغان میکنند و آقای گلمان استوری پشت استوری برای قتل عزیزشان میگذارد، آنوقت ایشان پیشنهاد عضویتش را در کمیته حقیقتیابی میدهد؟ واقعاً دوربین مخفی است؟ مگر در دوره انتقالی قدرتایم؟ مگر وسط بحران روآنداییم؟ مگر در شرایط از هم پاشیدن نظام فضایی و زیرساختهای اداری و جنگ داخلی میان قبایل مسلحایم؟ گیرم آقای گل هم شوتهایش از ۸۰ میلیون قشنگتر بوده؛ محق میشود که با استوریهایش کشور را به سمت آشوب داخلی هل بدهد و برای عضویت در کمیتههای حقیقتیابی باجخواهی کند؟ واقعاً سطح آیکییویی که ازش سخن میرفت در این حد است؟ با این بهره هوشی مدعی بیپرنسیبی رئیسی و دولت اوییم؟ الان سطح هوشی آقای رئیسی چقدر است؟ اصلاً مظنه هوش امروز چند بوده؟
دارم به ۷۰ فکر میکنم و به ۸۰؛ و البته ۸۴! انگار چارهای نیست. باید حرفش را بپذیرم. راست گفته. همهچیز از ۸۴ شروع شد. زمانی که در یکی از باشکوهترین و امیدبخشترین انتخابات ایران، نامی از صندوقهای رأی بیرون آمد که کمترین نسبت را داشت با اراده سیاهکارها و خالبازها و بیشترین تناسب را با خواسته ولینعمتان انقلاب. حالا ظاهرش و طبقه اجتماعیاش آن روز به مذاق من خوش نمیآمد، خب نیاید. حالا بعد از آنکه در آن بازی همه رقبایش را دریبل زد، امروز تصمیم گرفته مثل اکانت کریمی، تمام هویت و حیثیتاش را بفروشد و بایستاد کنار همه آن مجامر و اراذلی که از آن سو یا این سوی مرز دارند پنجه به چهره انقلاب میکشند، خب بگیرد! چه ربطی به آن روزهای روشن و افتخارآفرین دارد؟
چون دایی زمانی قشنگ گل میزد، امروز باید حیثیت دستگاه قضا را ریخت به پایش و چون امروز آشیخعبدالعالی نامی از گذشتهاش پشیمان است، باید به انکار تاریخ یک ملت پرداخت؟ واقعاً مسأله مشارکت مردم است و حضورشان در صحنه؟ که باید هم باشد و افسوس به اشتباهاتی که در این یک دهه رخ داد؛ اما اگر مسأله مردم است، چطور میشود ماجرا را از ۸۴ شروع کرد؟ اگر مهندسی صحنه بد است، که بد است و هزار افسوس، پس چرا در همه آن هشتسالی که مصلحت به پای مهندسی رأی یکی از خالبازترینها نشست، صدایی برنخاست؟ پیش از آنش برای جابهجایی ساعت اذان هم یادداشتهای تحلیلی و تهدیدی از نویسنده محبوبمان میخواندیم؛ در آن هشتسال بعدی لیاقت شنیدن گوشهای از آن نقدهای داغ و خلاقانه را نداشتیم؟ واقعاً باور کنیم که مسأله فقط حضور مردم است؟ چون نویسنده محبوبمان سطح هوشی اعضای دولت را در مشتاش دارد، ما هم باید تخمین سطح هوشیمان را دودستی بسپاریم به او؟ نکنید این کار را با ما!
از آزادی کیلوبایتی تا آزادگی انسانی
باور کنیم نقد خشنی که در «رهش» بر سر اداره شهر تهران آوار شد و در آخر برای تکمیل کارش از بلندای پلی بر آن خود را خالی کرد و هم متروپلی بیروح و همشأن داستاننویسی و نویسندگی را به گند کشید، به ادعای نویسنده، از بغض مدیریت تکنوکراتی جناب شهردار وقت بوده؟ باید به بهانه الگوی تکنوکراتیاش بر سر این مدیریت فلان کرد، اما در برابر جنس اصلی و نسخه دست اول، یعنی سرنمون همه مدیران تکنوکراتی دیگر، حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی، تا بلغ ما بلغ کرنش نمود و در تمجید و ستایشاش قلم فرسود و به افتخارش تمامقد برخاست؟ باور کنیم همه اینها را؟
باور کنیم که نویسنده هوشمندمان خطاب به نسل جدید میگوید آزادی تو امروز وابسته به سرعت نت توست؟! همو که همین چند سطر پیش داشت برایمان از چطور در بورس میانگین کم کنیم تناقض روش و هدف داد سخن میداد و با مثالهای جالب، دست کم هوشان را رو میکرد؟ بهراستی این نسل در چشم نویسنده محبوب و خلاقمان مدیون فناوری است و آزادیاش وابسته به سرعت نت! افسوس به حال چنین نسل و ملتی که به آسانی بشود با بستن شیر اینترنت، آزادیاش را از او گرفت. ننگا به آزادی و شرفی که واحد سنجشاش کیلوبایت در ثانیه است و میشود شل و سفتاش کرد! حاشا و کلا که این نسل آزاده و آیندهساز و وارث انقلاب، آزادی را چنین بفهمد. او آزاده است، ولو با قطع نت در داخل و قطع همه شریانهای حیات اقتصادیاش در خارج و جمع شدن همه احزاب پشت خندقها و سیاه شدن آسمان از نعرههای کرکننده همه اکانتها و روباتها و ترولها و صفحات سنگینوزن کریهترین رجالهها و فاجرههای عالم.
واقعیت آن است که مسأله نه از ۱۳۶۷ شروع شد و نه از ۱۳۷۸؛ از ۱۳۳۲ شروع شد؛ از زمانی که قهرمان بازگشته از فرنگ، برای گلاویز شدن با دولت بریتانیا، چشم امید به کمکهای امریکا دوخت و ایران را کرد سلسلهجنبان نقشههای امپریالیسم جدید و الگوی کودتا در آن بدل شد به سرمشق کودتاهای بعدی در اقصینقاط جهان. آغاز ماجرا از خیانتی بود که در حق آیتالله کاشانی شد و از جایی که دکتر شریعتی با خون دل نوشت: «ادعا میکنم که در تمام این دو قرن گذشته، در زیر هیچ قرارداد استعماری، امضای یک آخوند نجفرفته نیست، در حالیکه در زیر همه این قراردادهای استعماری، امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگرفته هست؛ باعث خجالت بنده و سرکار!» همان کاشانیای که اگر نه امام زنده، دست کم امام درگذشتهای که بسیاری دل در گروش دارند و البته هیچگاه موزهای نخواهد شد، در پاسخ اهانت جبهه ملی به او گفت: «اینها تفالههای آن جمعیت هستند که حالا قصاص را، حکم ضروری اسلام را غیرانسانی میخوانند!»
نه، مسأله نه از ۱۳۸۴ شروع شد و نه از ۱۳۸۸؛ شروع مسأله از ۱۲۸۸ بود. از همان تاریخی که جلال آل قلم، در کتاب خدمت و خیانت روشنفکران در شرحاش نوشت: «از آن روز بود که نقش غربزدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از ۲۰۰ سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد.»
شروع ماجرا از آن پرچم سرخی بود که حضرت روحالله، همو که گویا بسیاری هنوز دل در گروش دارند، گفت: «جرم شیخ فضلالله بیچاره چه بود؟ جرم شیخ فضلالله این بود که گفت قانون باید اسلامی باشد. جرم شیخ فضلالله این بود که گفت احکام قصاص غیرانسانی نیست.اما انسانی است که او را دار زدند و از بین بردند و شما حالا به او بدگویی میکنید؟»
دارم به همه این سالهای عجیب میاندیشم و گمان میکنم حق با اوست. درست میگوید. جمهوری اسلامی در این سالها هیچگاه عقبنشینی را نیاموخته. ولو فریادهای زردِ «داری اشتباه میکنی» کپتَن و «دوربرگردان» را رد نکنی، گوشهایش را بخراشد. خوب میداند که دورِ دوربرگردان نیست. اصلاً همۀ این نشانهها یعنی داریم به دور آخر نزدیک میشویم. یعنی محکم بنشینید. بله همیشه خط را نگه داشته تا آخرین قطره خون، اما نه با نتیجه مغالطهآمیز عقبنشینی. وقتی تا آخرین قطره خون میایستی، دیگر چیزی در شریانهایت نداری که بخواهی کیلومترها عقب بنشینی. خط را نگه داشته تا آخرین قطره خون، حتی اگر مجبور شده باشد نعشاش کیلومترها را همانند لاله صحرا فرش کند. به قول وصالی، ننگ بر جنازه پاسداری که توی خشاب اسلحهاش فشنگ مانده باشد!
جمهوری اسلامی با همین دهه هشتادیها، با همین نسلی که «سلام فرمانده» میخواند و ترانه «برای» شروین را و دلش از خیلی چیزها خون است، بازو به بازوی همینها و با سپردن انقلاب به دست همینها و در کف همین خیابانها، ولو با بغض و گلایه از هم و دلخوریهایی که شاید برطرف شود و شاید نه، همچنان میایستد و همچنان میپاید و از دست هیچ اکانت فروختهشده و هویت فروختهشده و شرف فروختهشده و خبرنگاران فروشی با پول سعودی و ستارههای فروشی با پول ملکه و سرکردههای این نبرد سهمگین احزاب و ابزارهای پیچیده رسانهای و شناختی و ترکیبیشان هم کاری برنمیآید؛ انشاءالله.
مصرف بنزین رکورد زد؛ راهکار پیشنهادی برای حل مشکل ناترازی بنزین چیست؟
عضو کمیسیون انرژی مجلس معتقد است: با توجه به زمانبر بودن ساخت پالایشگاه در داخل، یکی از راهکارهای مهم و کوتاه برای جبران ناترازی بنزین کشور، استفاده از ظرفیت سهامداری ایران در پالایشگاهای فراسرزمینی است که نفت خام بفرستیم و به جای آن فرآورده نفتی دریافت کنیم.
به گزارش تابناک اقتصادی؛ طی سالهای اخیر به دلیل عدم تمایل وزیر نفت سابق بر گسترش ظرفیت پالایشی کشور، با وجود افزایش تقاضای مصرف، طرف عرضه و تولید بنزین در کشور هیچ رشد تولیدی را نداشته است و آخرین پالایشگاه ساخته شده در کشور، پالایشگاه ستاره خلیج فارس بود که در دولت دهم کلید خورده بود و این تصمیم غلط سیاست گذار کشور را به وضعیت بسیار ناپایداری رسانده است. از طرف دیگر، در حال حاضر با افزایش چاههای نفتی کشور و افزایش برداشت نفت کشور، به دلیل عدم ایجاد ظرفیت پالایشی، مجبور هستیم که نفت خود را خام صادر کنیم.
با وجود این، برای حل هر دو مشکل فوق، دولت سیزدهم تصمیم گرفته است که از یک سیاست جدید در راستای افزایش تضمینی فروش نفت خام خود و همچنین تبدیل این نفت خام صادراتی به فرآوردههای نفتی نظیر بنزین را عملیاتی کند. این سیاست که پالایشگاهداری فراسرزمینی نام دارد، این امکان را به ایران میدهد که با صادرات خدمات فنی مهندسی خود به پالایشگاههای کشورهای همسو که با ظرفیتی پایینتر از ظرفیت اسمی خود کار میکنند، ابتدا به نوسازی و بهبود ظرفیت این پالایشگاهها کمک کند و در عوض، ایران سهامدار این پالایشگاهها خواهد شد. همچنین نفت ایران نیز از این پس به عنوان خوراک ورودی این پالایشگاهها مورد استفاده قرار میگیرد و ما به ازای نفت صادراتی، ایران فرآوردههای نفتی نظیر بنزین دریافت خواهد کرد و از این طریق ناترازی بنزینی خود را از بین خواهد برد.
رکوردشکنی در مصرف روزانه بنزین در کشور
به تازگی جواد اوجی وزیر نفت در خصوص وضعیت تولید و عرضه فرآوردههای نفتی گفته است: امسال با توجه به اینکه وضعیت کرونا نسبی بهبود پیدا کرد، به خصوص در ایام تابستان و تعطیلات شاهد رشد زیادی در سفرهای برونشهری بودیم و به عبارتی، تعداد بسیاری از مردم که در دو یا سه سال اخیر به خاطر شرایط شیوع کرونا، مسافرت نرفته بودند، در ایام تابستان امسال به سفر رفته و این افزایش تردد، موجب افزایش مصرف بنزین در کشور شد. در تابستان امسال مصرف بنزین در برخی روزها به بیش از ۱۲۰ میلیون لیتر رسید؛ این در حالی است که مصرف بنزین کشور در سال ۱۴۰۰ به طور متوسط بین ۸۶ تا ۹۰ میلیون لیتر در روز بود.
اوجی با بیان اینکه پیشبینی میکنیم در شهریورماه نیز با ادامه و حتی رشد سفرهای تابستانی، رکوردهای جدیدی در مصرف روزانه بنزین کشور به ثبت برسد، گفت: این شرایط را از قبل پیشبینی کرده بودیم و با تدابیری که اندیشیدیم، پالایشگاههای کشور در حال حاضر با تمام ظرفیت در مدار بهره برداری هستند و هیچ اختلالی را در عرضه بنزین کشور در تابستان شاهد نبودیم. وی افزود: تولید بنزین کشور هماکنون بین ۱۰۴ تا ۱۰۸ میلیون لیتر در روز است.
بر اساس این گزارش؛ نکته مهم دیگر آن که ساخت پالایشگاهها با توجه به سرکوب قیمتی بنزین، صرفه چندانی نخواهد داشت و به همین دلیل نیز دولتهای قبلی به دنبال ساخت پالایشگاه (برای تبدیل نفت به مواد سوختی) نرفتند؛ با وجود این، پیشی گرفتن مصرف بنزین به نسبت تولید کشور و همچنین عدم افزایش تولید بنزین کشور پس از ساخت پالایشگاه ستاره خلیج فارس، هشداری جدی برای تامین امنیت کشور است. با توجه به سرکوب قیمتی بنزین و هزینه ساخت بسیار زمانبر و سرمایهگذاری موردنیاز بسیار بالای پالایشگاهها، رویکرد جایگزین و بهینه برای برطرف کردن نیاز بنزینی کشور، حرکت به سمت نوسازی پالایشگاههای کشورهای همسو تحت سیاست سهامداری ایران در پالایشگاههای فراسرزمینی است که رویکرد بسیار نوین و مهمی در تبدیل تهدید به فرصت و همچنین خنثیسازی واقعی تحریمهاست.
فریدون عباسی عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در مورد راه اندازی پالایشگاههای فراسرزمینی به تابناک اقتصادی گفت: بحث راه اندازی پالایشگاههای فراسرزمینی به ارتباطات سیاسی ما ارتباط دارد. ما میتوانیم این پالایشگاههای فراسرزمینی را در کشورهایی که با ما ارتباط سیاسی دارند، همانند ونزوئلا راه اندازی و نفت خام خود را تضمینی صادر کنیم.
عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: ما برای صدور خدمات فنی، مهندسی وتخصصی ظرفیت خوبی داریم و میتوانیم با استفاده از تجربه متخصصان و مهندس کشور این خدمات را به سایر کشورها ارائه دهیم. همچنین میتوانیم این متخصصان را به صورت دورهای بفرستیم که پالایشگاههای آنها را تعمیرات کلی و جزئی کنند و آنها از این طریق راندمان پالایشگاه شان را تغییر دهند و از تجارب ما استفاده کنند.
در این زمینه وی تاکید کرد: با راه اندازی این پالایشگاهها میتوانیم نفت خام مان را صادر کنیم و از این کشورها یا فرآوردهای نفتی خروجی از پالایشگاه را دریافت یا به صورت تبادل کالایی، کالاهای موردنیاز خود را وارد و به صورت پایاپای تسویه کنیم؛ یعنی خدمات فنی مهندسی یا نفت خام بدهیم و محصولات کشاورزی یا گوشتی وارد کنیم.
نماینده مردم کوهچنار و کازرون در مجلس در پایان با اشاره به ظرفیت و پتانسیل حل مشکل ناترازی بنزین کشور از طریق پالایشگاههای فراسرزمینی، خاطرنشان کرد: همچنین میتوانیم در زمان پیک مصرف بنزین در داخل، از فرآوردهای که در این پالایشگاه تولید کردیم، استفاده کنیم. واقعیت این است که اگر بخواهیم پالایشگاه جدید در داخل کشور ایجاد کنیم، علاوه بر هزینه سرمایه گذاری بالا، چند سال طول میکشد و چون طولانی است، پس باید به سراغ راههای کوتاه برای تولید بنزین برویم؛ بنابراین با توجه به زمان بر بودن ساخت پالایشگاه در داخل، یکی از راهکارهای مهم و کوتاه برای جبران ناترازی بنزین کشور، استفاده از ظرفیت سهامداری ایران در پالایشگاهای فراسرزمینی است که نفت خام بفرستیم و به جای آن فرآورده نفتی دریافت کنیم. قطعا این سیاست دولت باید مورد حمایت قرار گیرد.
میزان تولید گندم به ۵.۲ میلیون هکتار ارتقا یافت
معاون برنامه ریزی جهاد کشاورزی گفت: با به کارگیری سیاست های تشویقی از جمله تخصیص کود یارانه ای و تخفیف آب بها به کشاورزان طرح الگوی کشت راتوسعه خواهیم داد.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، قربانی گفت: نداشتن الگوی کشت و عدم تولید محصولات کشاورزی با برنامه ریزی مناسب مشکلات بسیار زیادی برای کشور داشته که این مشکلات به دلیل کم کاری بوده که در وزارت جهاد کشاورزی همه سال ها صورت گرفته است.
به گفته معاون برنامه ریزی و اقتصاد وزارت جهاد کشاورزی الگوی کشت از سال های گذشته توسط وزارت جهاد کشاورزی طراحی شده بود اما برنامه ای برای اجرای آن وجود نداشت این در حالی بود که همه کشورهای الگوی کشت داشتند اما در ایران بعد از ۵۰ سال این طرح اجرایی شد.
او می گوید: الگوی کشت به معنای آن است که چه محصولی تولید کنیم، کجا تولید کنیم چه زمانی ، برای چه کسی و برای چه مصرفی و در کجا تولید کنیم همچنین تولید این محصولات با تاکید بر محصولات راهبردی و با توجه به کمبود آب است .
قربانی گفت: ما دانش لازم برای تدوین الگوی کشت داشته ایم اما اراده پشتیبانی و همکاری بسیاری از دستگاه ها از جمله وزارت نیرو را می خواست که بالاخره اجرایی شد.
معاون برنامه ریزی و اقتصادی وزارت جهاد گفت: نتایج مناسب در طرح الگوی کشت تامین امنیت غذایی است مدیریت منابع آب و تنظیم بازار محصولات کشاورزی است ونمی گذارد کشاورزان دچار زیان شود و از سوی دیگر مصرف کنندگان غذا را ارزان تر تهیه خواهند کرد.
او گفت: دولت سیاست های تشویقی برای اجرایی شدن طرح الگوی کشت در نظر گرفته است به طوری که مقرر شده کودهای یارانه ای را تنها به کسانی اختصاص دهند که الگوی کشت داشته باشند همچنین تخفیفات بیمه ای را در محصولات یارانه ای به این بخش ارائه شود و با اجرایی شدن این طرح تخفیف ۵۰ درصدی برای آبها و همچنین در صورت افزایش بهره وری تخفیف ۵۰ درصد دیگر هم ارائه می شود .
او گفت: الگوی کشت ابلاغ شده یک ساله است که شروع شده و با تدوین لگوی پویای کشت برای ۴ سال آینده نقشه راه را مشخص کرده اند.
قربانی گفت: در سال اول عدم تولید محصولات نداریم بلکه کاهش سطح زیرکشت برای محصولات آب بر و افزایش سطح زیرکشت دم مانند گندم را در دستور کار خود قرار داده ایم به طوری که میزان تولید گندم را به ۵.۲ میلیون هکتار ارتقا داده ایم.
او گفت: تولید بسیاری از محصولات از جمله سیب زمینی ، گندم چغندر قند، جو و حبوبات را دل طرح الگوی کشت افزایش داده و تولید محصولات آب بر را کاهش داده ایم.
برنامه قزاقستان برای رشد اقتصادی ۴ درصدی در ۳ سال آتی
پیش بینی میشود که میانگین قیمت سالانه نفت در سال ۲۰۲۲ از ۱۰۰ دلار در هر بشکه فراتر رود. بر اساس یافتههای کمیته مالی و بودجه مجلس، مقامهای قزاقستان انتظار دارند رشد تولید ناخالص داخلی واقعی این کشور طی سه سال آینده ۴ تا ۴.۱ درصد باشد.
به گزارش خبرنگار بین الملل ایبِنا به نقل از خبرگزاری تاس، روز چهارشنبه قانون گذاران پیش نویس لایحه بودجه جمهوری ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ را بررسی میکنند. بر اساس این یافتهها: سناریوی پایه، مبنایی برای تهیه پیش نویس بودجه جمهوری برای سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ است. رشد تولید ناخالص داخلی به میزان ۴ چطور در بورس میانگین کم کنیم تا ۴.۱ درصد در سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۲۵ پیش بینی شده است.
با حفظ شرایط فعلی، پیش بینی میشود که میانگین قیمت سالانه نفت در سال ۲۰۲۲ از ۱۰۰ دلار در هر بشکه بیشتر شود. بر اساس یافتهها، چشمانداز میانمدت با قیمت محافظهکارانهتر نفت ۸۵ دلار در هر بشکه است. در ماههای ژانویه تا سپتامبر رشد تولید ناخالص داخلی قزاقستان ۳.۱ درصد بود. مقامهای جمهوری قزاقستان انتظار دارند این مقدار تا پایان سال حداقل ۳ درصد افزایش یابد.
کریمی :ما در جریان تصیمیمات آجورلو نبود/تغییر با تصمیم هیئت مدیره صورت گرفت
حجت کریمی عضو هیات مدیره استقلال در مورد تغییر و تحولات مدیریتی در باشگاه استقلال اظهار داشت: هیأت مدیره این تصمیم را گرفت و در جلسهای که با حضور اکثریت اعضاء برگزار شد تصمیم گرفتیم تغییر و تحولاتی در مدیریت باشگاه استقلال به وجود بیاید به همین دلیل این تغییرات هم برای بهتر شدن و پیشرفت باشگاه بود. سه نفر از اعضا موافق و یک نفر مخالف این تصمیم بودند.
وی درمورد دلیل غیب آجورلو در آن جلسه توضیح داد: درخواست شده بود در جلسه شرکت کند، اما خودش تشریف نیاورد. اگر بخواهیم شفاف بگویم محمد مؤمنی مخالف برکناری آجرلو بود.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال تصریح کرد: در این حدود یکسال که در خدمت هیأت مدیره باشگاه بزرگ استقلال بودم هیچ وقت خودم در رسانهها حضور نداشتم خیلی عزیزان لطف داشته و مرا به برنامه دعوت کردند، اما نرفتم، اما اکنون به خاطر هواداران در برنامه حضور پیدا کردم تا اگر اطلاعاتی است اعلام کنم.
کریمی در مورد اینکه آیا باشگاه استقلال برنامههای تلویزیونی را تحریم یا در دوره مدیریت آجرلو با آنها قهر کرده بود، گفت: بحث این مسائل نبود در همان دورهای که اعلام کردند باشگاه استقلال حضور عوامل خود در تلویزیون را تحریم کرده من گفتم به هیچ عنوان تحریمی وجود ندارد به این خاطر که استقلال خصوصی، شخصی نیست که من بخواهم تلویزیون را تحریم کنم. این باشگاه و صدا و سیما متعلق به مردم هستند نمیتوانیم اتفاقی را رقم بزنیم و بگوییم تلویزیون را تحریم کردهایم.
وی ادامه داد: برای کسب پول پخش محیطی گفتند از این راه اقدام کنیم، اما هیأت مدیره، صدا و سیما را تحریم نکرد بیشتر حرف هیأت مدیره این بود تا صدا و سیما با ما همکاری کرده و جلوی پلتفرمهایی که بازیهای استقلال را رایگان پخش میکنند بگیرد نه اینکه ما بخواهیم صدا و سیما را تحریم کنیم به هیچ عنوان این موضوع صحت ندارد.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در خصوص اینکه استقلال در دوره مدیریت آجرلو بدون باخت قهرمانی لیگ برتر را به دست آورد و امسال هم با تفاضل گل در رتبه دوم جدول قرار گرفته و در فوتبال نتیجهگرا به ترکیب برنده دست نمیزنند، به همان تفاسیر چرا آجرلو کنار گذاشته شد پاسخ داد: دلیل این موضوع را خود آجرلو بهتر میداند. وی در این یک سال برای تیم زحمت کشید و از آجرلو تشکر میکنم. متأسفانه سیستم مدیریتی کل باشگاهها دولتی به همین صورت است. بدهیهای زیاد از دوره مدیریت قبلی برای بعدی باقی میماند.
کریمی در خصوص اینکه باشگاه استقلال در دوره مدیریت استقلال ۲۰۰ میلیارد بدهی به بار آورد، گفت: این مبلغ را از کجا آوردید زمانی که آجرلو استقلال را تحویل گرفت اصل بدهی باشگاه ۲۸۰ میلیارد بود و برخی بدهیهای ثبت نشده وجود داشت که برای آن حکم گرفته بودند. مبالغی مثل ۴۰ و ۱۵ میلیارد داشتیم که به رقم اصلی اضافه شد. در کل حدود ۴۰۰ میلیارد بدهی به مدیریت جدید رسید. من مدیر تسویه بودم و فعالیت خود را برای تسویه این حسابها شروع کردیم.
وی ادامه داد:۷۰، ۸۰ میلیارد بدهی بازیکنان فصل قبل بود که کل آن پرداخت شد. در کل سه بازیکن باقی ماندهاند که مجموع بدهیشان ۳ میلیارد میشود و خودشان نیامدهاند پول را بگیرند. ۲۰۰ میلیارد بدهی نیز به اشخاص و شرکتها داشتیم که آنها نیز آرام آرام آمدند و تسویه گرفتند. مدیران دورههای قبلی تا وقتی مدیریت باشگاه به ما رسید همه زحمت کشیدند، اما مشکلاتی مثل نبودن بودجه و درآمد وجود داشت. خدا را شکر وقتی ما ورود کردیم اتفاق بزرگی افتاد و آن هم ورود باشگاه به بورس بود. این موضوع به تیم مدیریتی کمک خیلی خوبی کرد وارد شدن پول بورس به استقلال کار بزرگی بود و خوشبختانه بعد از چندین سال توانستند استقلال و پرسپولیس را وارد بورس کنند. پول تزریق شده از این محل به هر دو باشگاه کمک زیادی کرد و توانستند خیلی از بدهیها و هزینهها را از همین منبع تأمین کنند. کل بدهیهای باشگاه انباشته شده بود به باشگاه فشار وارد کرد. حتی ۱۵ سال سنوات کارمندان استقلال مانده بود خدا را شکر همه اینها تسویه شد.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در خصوص مباحث مطرح شده مبنی بر اینکه بدهی ناشی از تبلیغات محیطی یکی از دلایل برکناری آجرلو بوده و ادعای او در ابتدای فصل مبنی بر اینکه ۶۰ میلیارد پول به سازمان لیگ میدهند در شرایطی این سازمان در همان مقطع اعلام کرد این کار نشدنی است و مدیرعامل اسبق استقلال باز هم مدعی شد ۵۰۰ میلیارد چطور در بورس میانگین کم کنیم کف درآمدزایی ما با کارگزار است که از این طریق ۱۱۵۰ میلیارد مربوط به تبلیغات محیطی و ۶۰ میلیارد پرداختی به سازمان لیگ خواهد بود، توضیح داد: شاید ما حرفهایی بزنیم که هوادار خوشش بیاید و طرفدار جذب شود به گفته خود عزیزان هیچکدام از این منابع انجام نشد و اینکه سازمان لیگ میگوید ۶۰ یا ۹۰ میلیارد طلب داریم بحث دیگری است و این درست نیست. در ماجرای تبلیغات محیطی پس از بحثهای مطرح شده سازمان لیگ اعلام کرد ۳ میلیارد به ما بدهید.
کریمی عنوان کرد: باشگاه هم به این دلیل که عدد بزرگی را اعلام کند ۳ میلیارد تومان پرداخت شود. استقلال برای ۱۵ بازی باید ۴۵ میلیارد تومان پرداخت میکرد. ۱۰ میلیارد از این مبلغ محقق شد و آن را پرداخت کردیم. در ادامه با سازمان لیگ به مشکل خوردیم. اگر طرف قرارداد ما و کارگزار ۱۰۰ میلیون تومان تبلیغات قبول میکرد سازمان لیگ زیر این قیمت را قبول کرد و روی تبلیغات به سمت این سازمان میرفت به همین دلیل کارگزار نمیتوانست درآمدزایی کند.
وی در مورد شکست استقلال در این پروژه پاسخ داد: اگر سازمان لیگ همکاری میکرد شکست نمیخوردیم پیش از این سازمان لیگ بابت تبلیغات محیطی ۵ میلیارد به استقلال و پرسپولیس میداد از این مبلغ ۵ درصد برای بازیکن کسب میکردند و در نهایت یک میلیارد به خود باشگاه میرسید. چگونه چطور در بورس میانگین کم کنیم باشگاه استقلال در فصل جدید باید بابت تبلیغات محیطی ۶۰ میلیارد بدهد، اما خود سازمان لیگ ۸۰ میلیارد تومان این تبلیغات را فروخته است؟ آجرلو قصد داشت این اتفاق را رقم بزند، اما بحث رقابتی بود وقتی سازمان لیگ قیمتها را پایین آورد و اجازه پخش به ما داده نشد و مسائل دیگری چطور در بورس میانگین کم کنیم هم اتفاق افتاد که این درآمدها به وجود نیامد چنین شرایطی ایجاد شد.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در خصوص دلیل مابهالتفاوت بین ۶۰ و ۹۰ میلیارد مورد ادعای سازمان لیگ عنوان کرد:۳۰ میلیارد مربوط به فصل با ۶۰ میلیارد امسال جمع زدند و مبلغ به ۹۰ میلیارد رسیده که این موضوع اصلاً درست نیست در اصل هم کارگزار باشگاه بدهکار است.
کریمی در خصوص اینکه باشگاه استقلال تعهدات کارگزار را ضمانت کرده توضیح داد: من شنیدهام میگویند اسناد تعهدی کارگزار جعلی است که این موضوع صحت ندارد. مگر باشگاه دولتی میتواند چنین اسنادی را جعل کرده و به سازمان لیگ بدهد؟ به هیچ عنوان این موضوع صحت ندارد فضای مجازی مطلب را جلو برده برای یک تا دو چک کارگزار هم که برگشت خورده پول در حساب است، اما خود سازمان لیگ آن را برداشت نمیکند دلیلش را هم نمیدانم.
وی در مورد اینکه ظاهراً وزیر ورزش بدهی استقلال به سازمان لیگ را به یک سوم رسانده و آیا اکنون به جای ۶۰ میلیارد باید ۲۰ میلیارد تومان پرداخت کند، گفت: برای هر بازی باید سه میلیارد به سازمان لیگ پرداخت میکردیم که یک سوم از آن را باشگاه میدهد. تعهد باشگاه استقلال ۶۰ میلیارد بوده باید ۲۰ میلیارد را خودمان پرداخت کنیم.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در خصوص اینکه آیا وزیر ورزش به شرط برکناری آجرلو پذیرفته استقلال یک سوم بدهی را پرداخت کند، گفت: این کمک از قبل انجام شده بود و مربوط به الان نیست.
کریمی در مورد اینکه چه زمانی مدیرعامل و هیأت مدیره استقلال به این نتیجه رسیدند که پرداخت ۶۰ میلیارد تعهد قابل انجام نیست خاطرنشان کرد: وقتی به این نتیجه رسیدیم که پخش تبلیغات کارگزار به مشکل خورد و از آنجا کل بحث تبلیغات محیطی به حاشیه رفت. در آنجا وزیر ورزش کمک و به موضوع ورود کرد تا استقلال فقط یک سوم بدهی تبلیغات محیطی را پرداخت کند.
وی در خصوص دوره مدیریتی فتحاللهزاده در این باشگاه گفت: روزی که فتحالله زاده انتخاب شد به همراه معاون وزیر ورزش در جلسهای با حضور معاون وزیر ورزش به او اعلام کردم اکنون که ورود کردهاید استقلال بدهی و طلبهایی دارد فردا نیایید بگویید پول نبود و نتوانستم کار کنم یا بدهی روی میز من بود. نباید این صحبتها باشد. زیرا هر مدیری بیاید میگوید از دوره مدیریت قبلی بدهی داشتیم. به فتحاللهزاده گفتیم باید با این وضعیت کار کند اگر قبول میکند بسمالله و او هم قبول کرد و گفت همیشه به همین صورت به استقلال آمدم و گلهای هم ندارم برای پیشبرد باشگاه آمدم در اصل تعهد داد.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در مورد نحوه هزینهکرد پول فرابورس گفت: بزرگترین سرمایه باشگاه استقلال هوادارانش هستند اکنون که هوادار در استادیوم نیست بازیها حس و حالی ندارد. دلیل بالا بودن ارزش و قیمت استقلال هواداران هستند. باشگاه بدون هوادار قیمتی ندارد. طرفدار به استقلال قیمت داده است. پشت تمام کارهای هیأت مدیره، مدیرعامل و خود باشگاه طرفداران هستند و باید به آنها احترام بگذاریم.
کریمی افزود: قرار بود ۲۵ درصد از پول بورس بابت بدهیها و این مسائل هزینه شود و این اتفاق افتاد. ۲۵ درصد از پول را از حساب بورس برداشتیم و آن را هزینه کردیم. این کار مجوز با سازمان بورس انجام شد.
وی در مورد اینکه قرار بود کل این مبلغ سرمایهگذاری شود و قرار نبود صرف پرداخت بدهیها بشود، پاسخ داد: در یک صورتجلسه به ما مجوز دادند ۲۵ درصد از پول بورس را بابت بدهیها هزینه کنیم، زیرا به جز آن چارهای برای پرداخت بدهی نداشتیم. البته طبق آماری که خودم گرفتم نزدیک ۹۰ میلیارد تومان طلب داریم.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در مورد اینکه باشگاه استقلال از کجا ۹۰ میلیارد طلب دارد، عنوان کرد: بخشی از طلب ما مربوط به بحث تبلیغات، کارهای انجام شده در زمینه زیرساختها و … بود که نمیخواهم اکنون اعلام کنم.
کریمی در خصوص اینکه آیا باشگاه استقلال برای رضایتنامه مهدی قاعدی باید ۸۰۰ هزار به الاهلی امارات پرداخت کند گفت: خیر، حساب باشگاه اماراتی تسویه شده و هیچ حساب و کتابی با استقلال ندارد. هزینه انتقال قائدی انجام شده است. فقط دو نفره ماندهاند که با کمک هیأت مدیره نیز پرداخت میشود.
وی در خصوص وضعیت پرداخت طلب استقلال به استراماچونی و بازیکنان این تیم گفت: تمام بدهیهای باقیمانده مربوط به بازیکنان فصلهای قبل را پرداخت کردیم.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال در مورد میزان پرداختی این فصل به باشگاه به بازیکنان توضیح داد: میانگین ۳۰ درصد پرداخت کردهایم.
کریمی در مورد اخبار منتشر شده مبنی بر اینکه بازیکنان استقلال برای این فصل ۵ تا ۱۰ درصد قراردادشان را دریافت کردند، گفت:برخی بازیکنان ۳۵ و یا ۴۵ درصد دریافتی داشتند به همین دلیل این خبر را تکذیب میکنم. طلب بازیکنان برای فصل گذشته را تسویه کردیم در کل برای این فصل میانگین ۳۰ درصدی پرداختی داشتیم و بابت فصل قبل نیز بدهی نداریم. بدهی ما اکنون فقط برای استراماچونی و پادومانی است.
وی در خصوص مباحث مطرح شده مبنی بر اینکه وزیر ورزش به دلیل مخالفت با جذب ساپینتو با آجرلو به اختلاف خورده است اظهار داشت:در جلسهای که برای انتخاب مربی داشتیم قرار بر این شد مربی ایرانی انتخاب کنیم و این موضوع را صورتجلسه کردیم. مدیرعامل وقت پیگیر قضیه شد، اما موفق به قرارداد بستن با جواد نکونام و چند گزینه دیگر نشد. استقلال باشگاه بزرگی است با امیر قلعهنویی هم مذاکراتی داشتیم و هوادار هم انتظار دارد اگر یادتان باشد در همان زمان هجمه بزرگی به استقلال آمد و گفتند انتخاب سرمربی چه شد؟ تیمهای دیگر مشغول یارگیری بودند، اما ما نتوانسته بودیم مربی مدنظرمان را پیدا کنیم.
عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال افزود: در نهایت با جذب ساپینتو و قرارداد بستن با او موافقت شد در جریان نیستم که وزارت ورزش موافقت کرده بود یا خیر. یکی از مشکلاتی که سبب شد نتوانیم همکاری خود با آجرلو را ادامه بدهیم این بود که خیلی از مسائل در هیأت مدیره اتفاق نمیافتاد.
کریمی در مورد اینکه با این تفاسیر فرضیه قبول نکردن حرف هیأت مدیره و وزیر ورزش توسط آجرلو درست بود گفت: در جلسهای که در وزارتخانه برای صورتجلسه برکنار آجرلو داشتیم گفتم مشکل این بود که هیأت مدیره در جریان خیلی اتفاقات نبود برخی از عزیزان در جریان بودند که هیچگونه حق امضایی نداشتند. اطرافیان آجرلو و افرادی در جریان موارد بودند همیشه میگفتم اگر قرار است کسی پیگیر باشگاه استقلال باشد باید حق امضاء هم داشته باشد.
دیدگاه شما