محدودیت‌های استفاده از سود ناخالص


یک نمونه اطلاعیه در خصوص زمانبندی پرداخت سود سهام

اقتصاد و توسعه

ارايه مطالب و جزوات آموزشي به دانشجويان در زمينه مباحث اقتصادي

فصل دوم اقتصاد كلان: حسابداري درآمدد ملي

حسابداري درآمد ملي

توليد ناخالص ملي (GNP) : مجموع ارزش پولي كالاها و خدمات نهايي كه توسط عوامل توليد يك كشور در يك مدت زمان معين (معمولا يكسال) در داخل و خارج كشور توليد مي­شود.

توليد ناخالص داخلي (GDP) : مجموع ارزش پولي كالاها و خدمات نهايي كه در داخل مرزهاي يك كشور توسط عوامل توليد داخلي و خارجي در يك مدت زمان معين (معمولا يكسال) توليد مي­شود.

خالص درآمد عوامل توليد از خارج (A) : اختلاف بين GNP و GDP كه از تفاضل درآمد عوامل توليد داخلي از خارج و درآمد عوامل توليد خارجي در داخل بدست مي­آيد. (نكته : از ملي ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج كسر شود ، داخلي بدست ميايد)

درآمد عوامل توليد خارجي در داخل - درآمد عوامل توليد داخلي از خارج A =

استهلاك (D) : قسمتي از درآمد كه بنگاهها براي تعمير و يا جايگزيني ماشين­آلات و ساختمان فرسوده و كهنه كنار ميگذارند. استهلاك اختلاف بين توليد ناخالص ملي GNP و توليد خالص ملي NNP و يا توليد ناخالص داخلي GDP و توليد خالص داخلي NDP است. (نكته : از ناخالص ، استهلاك كسر شود ، خالص بدست ميايد)

D = GNP – NNP , GNP = NNP + D , NNP = GNP – D

D = GDP – NDP , GDP = NDP + D , NDP = GDP – D

ماليات غير مستقيم (TI) : مالياتي كه مستقيما بر روي كالا و يا خدمات وضع مي­شود ، مثل ماليات بر سيگار و نوشابه و ماليات بر مصرف و يا ارزش افزوده كه در حال حاضر در ايران اعمال مي­شود. در مقابل اين ماليات ماليات مستقيم قرار دارد كه مستقيما بر درآمد فرد و يا شركت وضع مي­شود.

يارانه يا سوبسيد (Sub) : پرداختهاي كه از سوي دولت به صورت بلاعوض به مصرف­كنندگان و يا بنگاه­ها صورت مي­گيرد.

خالص ماليات غير مستقيم (NT) : از تفاضل ماليات غير مستقيم (TI) و يارانه يا سوبسيد (Sub) بدست مي­آيد.

قيمت بازار (m) : مخارج مصرفي خانوارها و بنگاهها هنگام خريد كالاها و خدمات بر اساس قيمت بازار هر كالا يا خدمت است كه از كل قيمت بازار به اندازه ماليات غير مستقيم به دست دولت و مابقي به دست توليد كنندگان و صاحبان عوامل توليد مي­رسد. پس قيمت بازار برابر است با قيمت عوامل (f) به­اضافه ماليات غير مستقيم. m= f + NT

قيمت عوامل يا قيمت پايه (f) : پرداخت به عوامل توليد (يا ارزش افزوده) برابر است با قيمت بازار منهاي ماليات غير مستقيم (چون ماليات غير مستقيم به دست دولت مي­رسد). f= m – NT (نكته: از قيمت بازار ، NT كسر شود ، قيمت عوامل بدست ميايد)

توليد به قيمت بازار : برابر است با توليد به قيمت عوامل به­اضافه NT

توليد به قيمت عوامل يا پايه : برابر است با توليد به قيمت بازار منهاي NT

روشهاي محاسبه توليد ناخالص داخلي :

الف. روش توليد يا ارزش افزوده

ارزش افزوده بخش كشاورزي VAag ، ارزش افزوده بخش نفت VAo ، ارزش افزوده بخش صنعت VAIn ، ارزش افزوده بخش خدمات VAs ، كارمزد احتسابي K ، خالص ماليات غير مستقيم NT ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج A ، استهلاك D

مطلوبست محاسبه موارد زير:

الف. توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل GDPf

ب. توليد ناخالص ملي به قيمت عوامل GNPf

ج. توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm

د. توليد خالص ملي به قيمت بازار NNPm

د. درآمد ملي NI (يا توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf )

سوال : چرا جمع توليد يا ارزش افزوده بخشهاي اقتصادي مي­شود توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل GDPf ؟

ب. روش درآمد يا توزيع

= NNPf جمع درآمد صاحبان عوامل توليد نيروي كار،زمين، سرمايه و مديريت بشكل حقوق، اجاره، بهره و سود NI =

سوال : چرا جمع درآمد صاحبان عوامل توليد مي­شود توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf يا درآمد ملي NI ؟

ج. روش مخارج يا هزينه

C مخارج مصرف خصوصي ، G مخارج مصرفي دولت ، I سرمايه گذاري ناخالص ( I شامل دو جزء است : I1 سرمايه­گذاري ثابت و I2 يا Iup تغيير در موجودي انبار يا سرمايه در گردش، I=I1+I2 ) ، NX خالص صادرات ( NX برابر است با صاردرات منهاي واردات، NX=X-M ) ، W اشتباهات آماري ، A خالص درآمد عوامل توليد از خارج ، D استهلاك ، NT خالص ماليات غير مستقيم

مطلوبست محاسبه موارد زير:

الف. توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار GDPm

GDPm= C + G + I + NX + W

ب. توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm

ج. توليد خالص ملي به قيمت بازار NNPm

د. درآمد ملي NI (يا توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf )

سوال : چرا جمع مخارج بخشهاي اقتصادي مي­شود توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار GDPm ؟

نمونه سوال حسابداري درآمد ملي

1. به سوالات زير پاسخ دهيد:

الف. تفاوت توليد ناخالص ملي GNP با توليد ناخالص داخلي GDP

ب. تفاوت توليد خالص داخلي NDP با توليد ناخالص داخلي GDP

ج. تفاوت توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm با توليد ناخالص ملي به قيمت عوامل GNPf

2. اگر در يك اقتصاد فرضي ارزش توليد بخش كشاورزي 15500، ارزش توليد بخش نفت 35000، ارزش توليد بخش صنعت 24000 ، ارزش توليد بخش خدمات 66000 ، كارمزد احتسابي 3000 ، خالص ماليات غير مستقيم 2100 ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 2500- و استهلاك 1300 باشد.

مطلوبست محاسبه موارد زير:

الف. توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل GDPf

ب. توليد ناخالص ملي به قيمت عوامل GNPf

ج. توليد ناخالص ملي به قيمت بازار GNPm

د. توليد خالص ملي به قيمت بازار NNPm

ﻫ. درآمد ملي NI (يا توليد خالص ملي به قيمت عوامل NNPf )

3. اگر در يك اقتصادي مصرف 2000، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 100- ، مخارج دولت 400، استهلاك 200، سرمايه گذاري 8500 ، اشتباهات آماري 50- ، صادرات 700، واردات800 و خالص مالياتهاي غير مستقيم 80 باشد

توليد ناخالص داخلي به قيمت بازار برابر است با .

توليد ناخالص ملي به قيمت بازار برابر است با .

توليد خالص ملي به قيمت بازار برابر است با .

توليد خالص ملي به قيمت عوامل برابر است با .

درآمد ملي برابر است با .

4. اگر در يك مدل اقتصادي ارزش افزوده بخشهاي كشاورزي ، نفت، صنعت و خدمات به ترتيب 155، 350، 240 و 660 و كامزد احتسابي 30 باشد اگر خالص مالياتهاي غير مستقيم 21 ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 25 و استهلاك 13 باشد.

توليد ناخالص داخلي به قيمت عوامل برابر است با .

توليد ناخالص ملي به قيمت بازار برابر است با .

توليد خالص ملي به قيمت بازار برابر است با .

توليد خالص ملي به قيمت عوامل برابر است با .

درآمد ملي برابر است با .

5. اگر در يك اقتصاد فرضي درآمد صاحبان عوامل توليد از محل حقوق، اجاره، بهره و سود به ترتيب 60، 20، 12، 45 واحد و خالص مالياتهاي غير مستقيم 8 ، خالص درآمد عوامل توليد از خارج 6 و استهلاك 3 واحد باشد.

سود سهام چگونه محاسبه می شود؟

هدف اصلی هر سرمایه‌گذار از ورود به بازارهای مالی دستیابی به سود است. در حوزه بورس نیز عاملی که موجب جذب سرمایه‌گذاران می شود، کسب سود از طریق خرید و فروش سهام می‌باشد. شرکت‌های بورسی در همین راستا با سازوکارهای مشخصی اقدام به پاسخگویی این نیاز سهامداران خود می‌نمایند.

تعریف سود سهام

در یک تعریف کلی، سود منافع مالی است که در نتیجه فعالیتی خاص به دست می‌آید. فعالان هر حوزه سود را به عنوان شاخصی برای سنجش میزان اثربخشی فعالیت‌های خود قلمداد می‌کنند. در واقع سود، فایده مالی است که پس از کسر هزینه‌های متحمل شده، به فعالان آن حوزه تعلق می‌گیرد. شرکت‌ها در طی یک دوره مالی برای دستیابی به میزان سود، مجموع هزینه‌های انجام شده را از کل درآمد حاصل شده کسر می‌نمایند. این اختلاف به دست آمده، همان سود شرکت است.

روش‌های کسب سود سهام

سرمایه‌گذاران در حوزه‌های بورسی به دو طریق از سهام خریداری شده خود سود کسب می‌نمایند :

1- افزایش قیمت سهام خریداری شده

سرمایه‌گذاران در بازار بورس با این پیش‌بینی که قیمت سهام خریداری شده در آینده افزایش خواهد یافت، اقدام به خرید آن سهم می‌نمایند. چنانچه قیمت سهم افزایش یابد، سهامدار می‌تواند با قیمتی بالاتر سهام خود را بفروشد و از این اختلاف قیمت، سود کسب کند.

2- سود نقدی سالیانه سهام خریداری شده

در پایان هر سال مالی شرکت‌ها بخشی از سودهای حاصل شده طی آن دوره را به سهامداران خود پرداخت می‌نمایند. به این سود، سود نقدی سالیانه یا DPS گفته می شود. DPS مخفف عبارت dividend per share به معنای درصد سود تقسیمی است. شرکت‌ها پس از برگزاری مجمع سالیانه، میزان این سود را مشخص و نسبت به پرداخت آن اقدام می‌نمایند. پرداخت این سود، نکات و شرایط خاصی دارد که در ادامه به طور مفصل به آن اشاره خواهیم کرد. ابتدا شما را با مفهوم EPS آشنا می‌سازیم.

محاسبه EPS در سود سهام

کلمه EPS مخفف عبارت Earning Per Share به معنای درآمد هر سهم است. برای محاسبه EPS می بایست درآمد کل یک شرکت (پس از کسر مالیات) را در پایان هر سال مالی بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم نمود. عدد حاصل از این تقسیم به عنوان شاخصی برای تعیین میزان سودآوری شرکت و معیاری جهت سنجش ارزندگی سهم می باشد.

هر چه EPS شرکت بالاتر باشد، سودآوری آن نیز بیشتر است. البته باید توجه داشت که این امر به تنهایی نمی‌تواند ملاک شما قرار گیرد، لذا به فعالان این حوزه توصیه می‌شود از روش‌های دیگری نیز در تصمیم ‌گیری‌های خود استفاده نمایند.

محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام

افزایش EPS به تنهایی معیار موثقی برای پیش‌بینی نرخ رشد آتی شرکت‌ها نمی‌باشد. از جمله محدودیت های EPS می توان به موارد زیر اشاره کرد :

  • محاسبه آن مبتنی بر سود تاریخی است. ممکن است سود جاری شرکت در نتیجه اقدامات مدیریتی افزایش یابد، اما باید توجه داشت که این موضوع به تنهایی تضمین‌کننده افزایش سود آتی شرکت نمی‌باشد. چه بسا ممکن است در شرکتی با EPS بالا، در آینده شاهد کاهش سود باشیم.
  • EPS بدون در نظر گرفتن نرخ تورم محاسبه می‌شود. لذا ممکن است نرخ واقعی رشد EPS با نرخ رشد اسمی آن متفاوت باشد.
  • محاسبه EPS در شرکت‌های مختلف متفاوت است. هر شرکت با توجه به شیوه‌های محاسباتی و مدیریتی خود به محاسبه EPS می‌پردازد. این موضوع امکان مقایسه کردن شرکت‌ها را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.
  • محاسبه EPS تحت تاثیر ساختار سرمایه و هم چنین تصمیمات مدیریتی شرکت است و این مسئله امکان مقایسه آنها را دشوار می‌سازد.

انواع EPS

سه نوع EPS در بازارهای مالی وجود دارد که عبارتند از :

1- EPS پیش‌بینی شده

شرکت‌ها هر ساله قبل از شروع دوره مالی جدید، اقدام به پیش‌بینی میزان سود خود می‌نمایند. این امر توسط مدیران مالی و تحلیلگران شرکت، همچنین با توجه به عوامل اقتصادی مؤثر و عملکرد شرکت در آن سال انجام می‌پذیرد.

پیش بینی سود ممکن است به طور قطعی حاصل نشود، چرا که این امر تحت تاثیر عواملی صورت می‌گیرد. با توجه به اینکه محاسبه سود، برآوردی از آینده شرکت را برای سرمایه گذاران متصور می‌سازد، لذا از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد.

2- EPS تحقق یافته یا دنباله‌ دار

پس از پایان هر سال مالی، درآمد و هزینه های شرکت برآورد و سپس سود خالص محاسبه می‌گردد. به این سود EPS تحقق یافته اطلاق می‌گردد. توجه داشته باشید که این سود پس از پایان سال مالی محاسبه می‌گردد.

3- EPS جاری

محاسبه EPS جاری براساس داده‌های درآمدی در سال مالی صورت می‌گیرد. برخی از این داده‌ها به طور دقیق محاسبه و برخی نیز هنوز محاسبه نشده‌اند. در نتیجه ارقام به دست آمده حاصل از EPS جاری در برخی مواقع، واقعی و برخی صرفاً بر اساس حدس و پیش‌بینی می‌باشد.

نکات مهم EPS در سود سهام

  • شرکت‌ها موظف هستند هر سه ماه یکبار، گزارش مالی خود را از طریق سامانه کدال انتشار و در اختیار عموم قرار دهند و از این طریق میزان EPS را اعلام نمایند.
  • هر چه میزان EPS یک شرکت بالاتر باشد، بازدهی و سودآوری آن نیز بیشتر خواهد بود. در نتیجه سود تقسیمی آن نیز افزایش می‌یابد. اگر میزان EPS پایین باشد، نشان دهنده زیان شرکت در آن سال مالی است.
  • EPS ممکن است تحت تاثیر عواملی چندین بار در طی یک سال مالی تغییر یابد. مدیر مالی با توجه به شرایط و عملکرد شرکت میزان EPS را اعلام می‌نماید که به آن اصطلاحاً تعدیل سود یا تعدیل EPS اطلاق می‌گردد.
  • سهامداران با مراجعه به سایت tsetmc.com و یا سامانه کدال، می توانند از مقدار EPS نماد مورد نظر خود اطلاع حاصل نمایند.

اطلاع از میزان EPS از طریق سایت tsetmc

اطلاع از میزان EPS از طریق سایت کدال

برای آشنایی بیشتر با سامانه کدال و TMSTSE می‌توانید، مقاله‌های جامع آموزشی مربوط به آن را مطالعه نمایید.

سود نقدی سهام (DPS)

همانطور که گفته شد، شرکت‌ها در پایان هر سال مالی نسبت به سود سهامداران خود تصمیم‌گیری می‌نمایند. این امر با توجه به سیاست‌های مالی شرکت مشخص می‌گردد و در محدودیت‌های استفاده از سود ناخالص شرکتهای مختلف، متفاوت است. توجه داشته باشید که همه شرکتها در هر سال مالی سود پرداخت نمی‌کنند، زیرا ممکن است فعالیت شرکت در آن دوره دچار زیان شده باشد و یا سود به دست آمده در مجامع تصویب نشود.

سهامداران مشمول دریافت سود نقدی سهام (DPS)

سهامداران در صورتی مشمول دریافت سود نقدی می‌شوند که در زمان برگزاری مجمع عمومی سالیانه، مالک سهام شرکت باشند. در این خصوص، زمان خرید یا فروش سهام حائز اهمیت نیست بلکه تنها کافی است که فرد در زمان برگزاری مجمع، سهامدار شرکت باشد.

موعد تخصیص سود نقدی سهام (DPS)

عملکرد شرکت‌ها در خصوص زمان پرداخت سود نقدی خود DPS، متفاوت است. به عبارتی این زمان به تصمیمات شرکت در این زمینه بستگی دارد. مطابق با قانون، شرکت‌ها موظفند حداکثر تا هشت ماه پس از تصویب سود نقدی در مجمع، نسبت به پرداخت آن به سهامداران خود اقدام نمایند. در نتیجه تصمیمات شرکت در خصوص زمان پرداخت سود باید با توجه به این زمان تعیین شده باشد.

آگاهی از مقدار سود سهام و شیوه پرداخت آن

سهامداران از طریق تماس با واحد مربوط به اداره سهام شرکتها و یا مراجعه به سامانه کدال از سود نقدی سالیانه سهام شرکت‌ها آگاهی می‌یابند. برای این کار لازم است مراحل زیر را طی نمایید:

  1. ابتدا وارد سامانه کدال به نشانی codal.ir شوید.
  2. ‌گزینه جستجوی اطلاعیه‌ها را انتخاب نمایید.
  3. نام نماد بورسی شرکت مورد نظر خود را وارد نمایید.
  4. گزینه زمان‌بندی پرداخت سود را در قسمت نوع اطلاعیه را انتخاب نمایید و سپس گزینه جستجو را انتخاب کنید.

چنانچه شرکت اطلاعیه‌ای در این خصوص منتشر کرده باشد، سهامدار می‌تواند آن را مشاهده و در صورت تمایل فایل آن را به صورت pdf یا عکس دریافت نماید.

یک نمونه اطلاعیه در خصوص زمانبندی پرداخت سود سهام

نحوه دریافت سود نقدی سهام (DPS)

سهامداران به سه روش سود نقدی سالیانه خود را دریافت می‌نمایند:

1- دریافت از طریق واریز به حساب بانکی سهامدار

در این روش سهامدار به منظور دریافت سود نقدی، ملزم به ارسال مشخصات حساب بانکی خود به شرکت می‌باشد. در این روش با ارسال فکس، ارسال پستی ، ایمیل و یا مراجعه حضوری، اطلاعات در اختیار شرکت قرار می‌گیرد. باید توجه داشت که برخی شرکت‌ها، پرداخت‌های خود را تنها از طریق حساب بانکی انجام می‌دهند. لذا در این شرایط سهامدار برای دریافت سود باید اقدام به افتتاح حساب در آن بانک نماید و مشخصات آن را به شرکت مربوطه ارسال نماید.

2- دریافت از طریق مراجعه به شعب بانک‌ها

در این روش، شرکت نام بانک طرف قرارداد خود را طی اطلاعیه‌ای به سهامداران خود معرفی می‌نماید. افراد با به همراه داشتن مدارک شناسایی (کارت ملی و کپی آن) و همچنین کد معاملاتی خود به شعب بانک مشخص شده مراجعه و سود خود را دریافت می‌نمایند.

3- دریافت از طریق سامانه سجام

از جمله مشکلات دو روش ذکر شده، زمان‌بر و هزینه‌بر بودن آنهاست. در دو روش فوق، احتمال بروز خطای انسانی در واریز وجوه نیز وجود دارد. لذا تمهیداتی اندیشیده شد تا سهامداران بتوانند بدون مراجعه حضوری سود سهم خود را دریافت نمایند. فرایند دریافت سود در این روش به این صورت است که ابتدا شرکت، سود تخصیصی را به حساب شرکت سپرده‌ گذاری مرکزی پرداخت می‌نماید. در مرحله بعد، پرداخت‌ها به صورت همزمان و از طریق سامانه سجام به شماره شبای ارائه شده از سوی سهامداران انجام می‌شود.

مشاهده سود نقدی سهام از طریق سایت کدال

سهامداران با مراجعه به سامانه کدال علاوه بر دسترسی به اطلاعات کامل سود نقدی سالیانه و نحوه پرداخت آن، می‌توانند از میزان این سود نیز مطلع شوند. به این منظور، کافیست در قسمت نوع اطلاعیه‌ها گزینه خلاصه تصمیمات مجمع عمومی سالیانه را انتخاب نمایید.

سهامداران می توانند با انتخاب گزینه خلاصه تصمیمات مجمع به کلیه اطلاعات مصوب در مجمع سالیانه دسترسی یابند.

در گزارش ارائه شده، مقدار DPS با عنوان سود نقدی هر سهم قابل مشاهده می‌باشد.

مقدار DPS سهم را در جدول مشاهده می‌کنید.

تفاوت EPS و DPS در سود سهام

EPS و DPS هر دو ماهیتی از جنس سود دارند. EPS به معنای سود ساخته شده برای هر سهم و DPS سود نقدی تقسیم شده برای هر سهم است. تنها وجه تمایز در مقدار آنهاست که در بیشتر مواقع با یکدیگر تفاوت دارد.

به طور معمول مقدار EPS شرکت از مقدار DPS بیشتر است. شرکت‌ها تمایل دارند همواره مقداری از سود بدست آمده طی یک دوره را نزد خود نگهداری نمایند. این سود در شرایط مختلف و بر حسب نیاز، مورد استفاده قرار می‌گیرد .

ممکن است DPS شرکت در طی یک دوره و تحت تاثیر عواملی از مقدار EPS آن بیشتر شود. در اینجا شرکت‌ها علاوه بر پرداخت سود دوره جاری، مقداری از سود دوره قبل را نیز در میان سهامداران تقسیم می‌نمایند. این امر منجر به افزایش مقدار DPS نسبت به EPS می‌گردد.

نتیجه‌گیری

حال که با مفاهیم EPS ، DPS و نکات آن به طور کامل آشنا شدیم، از این دو فاکتور کاربردی و مهم می‌توانیم در تحلیل های خود استفاده نماییم. توجه به این دو پارامتر در کنار سایر اطلاعات می‌تواند انتخابی درست در بازارهای سرمایه را برای ما به ارمغان آورد. با کمک این دو مفهوم می‌توان از روند رشد شرکت و میزان سودآوری آن در آینده آگاهی یافت.

حد سود در فارکس

بعد از توضیحی که در خصوص حد سود در فارکس take profit گفتیم اجازه دهید که به مفهوم سود در فارکس می پردازیم.

سود در فارکس آن چیزی است که سرمایه گذار از انجام معاملات بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت و یا آنهایی که برای کمتر از یک سال در اختیار دارد بدست می آورد. چنانچه سرمایه گذار بداند که چه کاری انجام دهد و با فضای بازار، تحلیل نمودار و روانشناسی معامله گری آشنا باشد و همینطور استراتژی های مناسب را بداند و بکار ببندد. قطعا میزان سودی که از یک معامله به دست می آورد قابل توجه خواهد بود البته این امر با ریسک نیز همراه خواهد بود.

اصطلاح “سود” می تواند کمی پیچیده باشد چرا که سه نوع سود وجود دارد:

سود خالص: وقتی تمام هزینه ها از درآمد کسر می شود، آنچه که باقی می ماند سود خالص است. این حیاتی ترین مولفه در سود و زیان است و بسیاری از تحلیلگران و مدیران در پی آن هستند.

سود ناخالص: زمانیکه مشاغل هزینه کالای فروخته شده خود را از درآمد کسر می کنند آنچه می ماند سود ناخالص است. این میزان، رقم مهمی هنگام مطالعه و تجزیه و تحلیل صورت درآمد است.

سود عملیاتی : این سود شامل همه عملیات تجاری است و با کسر هزینه های عملیاتی از سود ناخالص بدست می آید. این رقم شامل سود و مالیات است.

روش های تعیین حد سود

حد سود در فارکس take profit به چه روش هایی تعیین می شود؟

زمانی که قصد انجام معامله را دارید معمولا چند حد سود فارکس در نظر میگیرید و انتظار دارید که جهت حرکت بازار در جهت حد سود شما باشد ، اما فراموش نکنید که بازار نوسانات زیادی دارد و حرکت آن خطی نیست. حد سود در معاملات فارکس چگونه تعیین می شود؟ مهم است که در تعیین حد سود در معاملات فارکس ، تعصب نداشته باشید و به تحلیل نمودارها اطمینان کنید.

سطوح کلیدی از قبیل حمایت و مقاومت، سطوح ورود به هر معامله اعم از خرید یا فروش را مشخص می کند. حد سود در معاملات فارکس، همان نقطه ای است که باید از بازار خارج شد ( استراتژی خروج) که این نقطه بر اساس سطوح حمایت و مقاومت تعیین می گردد. استفاده از تحلیل تکنیکال و شاخص ها در فارکس از ابزارهایی هستند که به شما در تعیین حد سود کمک می کنند. چنانچه چند هدف داشته باشید در این صورت میزان ریسک کاهش میابد.

در روز چقدر می توانیم با فارکس سود کنیم؟

در ادامه مبحث حد سود در فارکس take profit، به این سوال می پردازیم که در روز چقدر می توانیم با فارکس سود کنیم؟ خوب این کاملا بستگی به میزان ریسک پذیری شما دارد. اما با توجه به نسبت ریسک/پاداش، یک تریدر روزانه فارکس با اتکا به یک استراتژی مناسب و به لطف اهرم(leverage) می تواند در ماه بین 5 تا 15 درصد سود داشته باشد. برای این کار به سرمایه زیادی نیاز ندارید 500 تا 1000 دلار کافی است.

آیا محدودیتی در میزان درآمد شما در فارکس وجود دارد؟

تا به اینجا با حد سود در فارکس take profit آشنا شدیم و همینطور با روشهای تعیین حد سود در فارکس یا تیک پروفیت (Take Profit).

زمانی که شروع به انجام ترید و سود گرفتن از این بازار هستید این سوال پیش می آید که آیا محدودیتی در میزان درآمد شما در فارکس وجود دارد؟ اگر در این بازار تازه کار هستید و می خواهید بدانید که آیا از این راه می توان امرار معاش کرد؟ پاسخ این سوال مثبت است بله می توانید از طریق ترید در بازار فارکس به درآمد مداوم برسید. در این بازار به دلیل فرصتهای معاملاتی بسیار خوبی که وجود دارد زمینه برای کسب سود نیز فراهم است. اما در خصوص محدودیت در میزان درآمد می توان گفت که در تئوری خیر محدودیتی نیست ولی در عمل در اندازه موقعیت هایی که قادر به ایجاد آن هستید محدودیت هایی وجود دارد. برای مثال بیشتر از 50 لات پوزیشن محدودیت میتواند وجود داشته باشد! و خیلی زود پی خواهید برد که لغزشی بزرگ را در معاملات خود انجام داده اید.

چگونه سود را محاسبه کنم؟

اگر تا اینجای مقاله حد سود در فارکس take profit با ما همراه بوده اید در این بخش قصدمان صحبت در خصوص نحوه محاسبه سود است. سود به معنای موفقیت یک معامله می باشد و باید به درستی محاسبه شود. تحلیلگران با استفاده از سود که معیار ارزش یک معامله است، به سرمایه گذاران در اتخاذ تصمیم گیری های مناسب کمک می کنند. در بعضی موارد ممکن است افراد از ریاضیات پایه برای محاسبه سود خود استفاده کنند.

فرمول سود این است:

میزان سود برابر است با = میزان پیپ سود گرفته شده × حجم لات پوزیشن مورد نظر × کانترکت سایز آیتم معاملاتی

مثال: اگر یک لات پوزیشن USD/CAD و مقدار پیپ سودگیری شده شما 100 پیپ باشد آنگاه:

مقدار سود برابر است با:

100 × 1 ×10 = 1000 دلار سود

سخن پایانی

حد سود در فارکس take profit دستوری که در بازار فارکس کارایی بالایی دارد. بسیاری از تریدرها از محل دقیق حد سود در فارکس take profit اطلاعی ندارند. یکی از فاکتورها در تعیین حد سود فارکس، مسیری است که معامله طی میکند.
حد سود فارکس، جایی است که حرکت بازار در آنجا متوقف می گردد. روش بسیار محبوب برای حد سود در یک معامله موفق فارکس، سفارش(اردر) جهت بستن پوزیشن برای وقتی که به سطح مقاومت یا حمایت بعدی رسید. البته در صورتی که مفهوم مقاومت در برابر حمایت را درک کرده باشید، یکی از ساده ترین راهها و روشهاست.
امید است مطالب عنوان شده در خصوص حد سود در فارکس take profit مورد توجه شما خواننده عزیز واقع شده باشد.

بهای تمام شده و هزینه‌یابی

در حسابداری برای محاسبه بهای تمام شده محصولات و خدمت روش‌های هزینه‌یابی را به کار می‌گیرند. رشد فناوری‌های روز و ایجاد ابزارهای جدید به توسعه کسب کار و رشد سودآوری کمک می‌کنند. برای رسیدن به سود موردنظر، نیاز به هدف‌گذاری داریم و این هدف‌گذاری با محاسبه هزینه‌ها و بهای تمام‌شده ممکن خواهد بود. با داشتن بهای تمام شده و تحلیل آن می‌توان هزینه‌ها را بهتر مدیریت کرده و برای روزهای آینده سازمان برنامه‌ریزی‌های دقیق‌تری انجام داد. سیستم‌های مختلفی برای هزینه‌یابی مناسب هستند که هر یک با توجه به نیاز با ویژگی‌های خاص خود مورداستفاده قرار می‌گیرند. در این مقاله به بررسی این روش‌ها خواهیم پرداخت.

بهای تمام شده چیست؟

بهای تمام شده کالای فروش رفته یا خدمات عرضه‌شده به هزینه‌های مستقیمی اطلاق می‌شود که مستقیماً به تولید کالا یا خدمات توسط سازمان بازمی‌گردند. در حقیقت بهای تمام شده نشان‌دهنده هزینه‌ای است که برای ایجاد یک محصولات مصرف‌شده است. واژه هزینه در حقیقت هزینه‌های مستقیم را در برمی‌گیرد و هزینه‌های غیرمستقیم را در نظر نمی‌گیرد. درواقع در تولید یک کالا مانند یخچال و فریزر مواد مصرفی و دستمزد پرسنل در دسته هزینه‌های مستقیم و هزینه‌هایی چون بازاریابی، توزیع و ارسال در دسته هزینه‌های غیرمستقیم قرار می‌گیرند. بنابراین بهای تمام شده تنها هزینه مواد مصرفی و دستمزد نیروی کار است. از بهای تمام شده در صورت‌های سود و زیان و برای محاسبه حاشیه سود ناخالص شرکت مورداستفاده قرار می‌گیرد. با حذف بهای تمام شده از درآمد، حاشیه سود ناخالص محاسبه می‌شود.

مدیران با استفاده از حسابداری بهای تمام شده، بهای تمام‌شده تولیدات و کالاهای خریداری‌شده یا فروش رفته را حساب می‌کنند. با استفاده از این محاسبات و در دست داشتن گزارشات مربوط می‌توانند هزینه‌های تولید را بهتر کنترل کنند و هزینه‌های سازمانی را کاهش، بهره‌وری را افزاش و سطح انگیزه پرسنل را ارتقا دهند. بدون وجود گزارشات دقیق مالی در دست مدیران مشکلات مختلفی در خصوص کنترل هزینه‌ها برای سازمان به وجود خواهد آمد.

هزینه‌یابی چیست؟

تسهیم و طبقه‌بندی درست هزینه‌های انجام‌شده با هدف تعیین بهای تمام شده خدمات و محصولات عرضه‌شده، هزینه‌یابی نام دارد. تعیین بهای تمام شده ساخت یک محصول، تعیین بهای تمام شده ارائه یک خدمت و تعیین روشی که با آن بتوان هزینه‌های سازمانی را کنترل کرد همگی با هزینه‌یابی ممکن هستند.

با هزینه‌یابی و محاسبه بهای تمام شده گزارشاتی بسیار مفید در دست مدیران قرار می‌گیرد که آگاهی آن‌ها را در مذاکرات مختلف چون مناقصات، مزایده‌ها، تخصیص ظرفیت‌های تولیدی به محصولات سودآور و … افزایش می‌دهد.

هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت

هزینه‌یابی ABC یا هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت با تعریف عوامل مختلف محرک و مؤثر بر هزینه‌های غیرمستقیم تولید محصول یا ارائه خدمت چون بازاریابی و پشتیبانی هزینه‌ها را در میان فعالیت‌های مختلف تسهیم می‌کند. این نوع هزینه‌یابی فعالیت‌های مختلفی که در طراحی محصول وجود دارند موردتوجه قرار می‌دهد و مصرف آن‌ها در ایجاد هزینه را در نظر می‌گیرد.

سیستم هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت نسبت به سیستم‌های سنتی هزینه‌یابی از مبنایی متفاوت استفاده کرده که روش‌های نوین را در محاسبه بهای تمام شده موردتوجه قرار می‌دهد و تأثیر آن‌ها را بررسی می‌کند. هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت دارای 5 مرحله است:

  • تعریف فعالیت‌ها و هزینه آنان
  • تعیین عوامل به وجود آورنده هزینه‌ها و محرک هزینه‌ها
  • محاسبه نرخ عامل به وجود آورنده هزینه
  • فراهم نمودن نرخ عامل هزینه برای محاسبه هزینه محصولات یا خدمات
  • تعریف فعالیت‌ها و هزینه‌های آنان

فعالیت در حقیقت تمامی اقدامات انجام‌شده‌ای است که در تولید، توزیع و ارائه خدمات به‌صورت تکراری انجام می‌شود.

هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت درمجموع دارای کارکردهای زیر را دارد:

  • فراهم آوردن داده‌های لازم برای تصمیم‌گیری محدودیت‌های استفاده از سود ناخالص مدیران در جهت ایجاد ارزش
  • فراهم آوردن داده‌های لازم در جهت هزینه‌یابی و قیمت‌گذاری
  • حذف ناکارآمدی‌های سیستم حسابداری هزینه‌یابی سنتی
  • تخصص بهینه منابع
  • فراهم آوردن قیمت تمام شده یک محصول یا خدمت با استفاده از تحلیل فعالیت‌هایی که در تولید استفاده می‌شوند.
  • وجود داده‌های دقیق و قابل‌اعتماد در مدیریت هزینه‌ها

موارد زیر از مزایای مستقیم هزینه‌یابی بر مبنای فعالیت هستند:

  • بهبود مستقیم هزینه‌یابی و تخصیص هزینه‌های شرکت به شکل مطلوب‌تر
  • تعیین بهای تمام شده و قیمت‌گذاری محصولات به‌صورت منطقی‌تر و دقیق‌تر
  • کنترل عملیات شرکت و برنامه‌ریزی کارا در آینده
  • کمک به اخذ تصمیمات کاراتر، صحیح‌تر و دقیق‌تر مدیریتی
  • ارزیابی صحیح‌تر از عملیات مالی مدیران و بهبود عملکرد
  • شناسایی فعالیت‌های هزینه زا و فاقد ارزش
  • تغییر نگرش مدیران نسبت به بسیاری از هزینه‌های سربار
  • فراهم آوردن امکان کنترل هزینه‌ها را به گونه‌های مطلوب
  • فراهم آوردن شرایط لازم جهت مدیران فروش و بازاریابی جهت افزایش سهم بازار
  • توجیه حاشیه فروش و تسهیل رقابت
  • اخذ تصمیمات در خصوص تولید یا توقف محصول
  • عملی کردن مفهوم بازاریابی مبتنی بر مشتری
  • عملی کردن تعیین هزینه خدمات مشتریان
  • آسان‌سازی فرآیند کسب سود بیشتر

بااین‌وجود معایبی نیز وجود دارند:

  • هزینه‌های بالای ناشی از تعداد مراکز فعالیت و عوامل هزینه‌زا
  • استمرار ضرورت تخصیص برخی هزینه‌ها بر اساس معیارهای قراردادی مبتنی بر حجم

موارد زیر از محدودیت‌های این روش هزینه‌یابی هستند:

  • رابطه یک‌طرفه بین حجم فعالیت و هزینه‌ها
  • چشم‌پوشی از امکان وجود هزینه‌ها و تولیدات مشترک
  • نادیده گرفتن ظرفیت (اضافی/منابع کمیاب) و میزان سودمندی منابع

بهای تمام شده و هزینه‌یابی

هزینه‌یابی بر مبنای هدف

یکی از روش‌های هزینه‌یابی استراتژیک در زمینه تعیین بهای تمام شده و مدیریت هزینه‌ها، هزینه‌یابی هدف است که بر مبنای برآورد هزینه محصول یا خدمت که منجر به کسب درآمد مطلوب بر مبنای هدف نهایی می‌شود تعریف می‌شود. این روش در شرایط رقابتی محصولات که قیمت را تعیین می‌کنند از هزینه‌یابی هدف استفاده می‌شود و سودی مورد انتظار در نظر گرفته می‌شود. در معادله کلی محاسبه سود، فروش و سود از پیش تعیین می‌شوند. در این شرایط برای رسیدن به سود مورد انتظار هزینه و بهای تمام شده کنترل و مدیریت‌شده تا از سطحی که برای سود هدف در نظر گرفته است تجاوز نکند. مسئله مهم در این نوع هزینه‌یابی کنترل کیفیت در کنار کنترل هزینه‌ها است. در مواردی حتی ارتقا کیفیت خدمات و تولیدات باید با کاهش هزینه‌ها به دست بیاید که ارزش محصول را افزایش می‌دهد.

به‌بیان‌دیگر، برای کسب سود مورد انتظار در قیمت فروش پیش‌بینی‌شده باید هزینه‌یابی تولید انجام شود به‌گونه‌ای محصول کیفیت و قابلیت کارکردی مشخصی داشته باشد. کاهش هزینه‌ها در هزینه‌یابی هدف با توجه به جایگاه اولیه محصول و توجه به هزینه‌های پیش از تولید در چرخه محصول انجام می‌شود.

در هزینه‌یابی بر مبنای هدف یک کالا یا خدمت چرخه زندگی زیر را دارد:

  • تحقیق و توسعه
  • طرح‌ریزی
  • ساخت
  • بازاریابی و توزیع
  • خدمات پس از فروش

مراحل زیر در اجرای روش‌های هزینه‌یابی بر مبنای هدف طی می‌شوند:

  1. تعیین قیمت محصول با توجه به قیمت بازار
  2. تعیین سود موردنظر
  3. محاسبه هزینه موردنظر به قیمت بازار منهای سود موردنظر
  4. استفاده از مهندسی ارزشی برای شناسایی راه‌هایی جهت کاهش دادن هزینه‌ها (بهای تمام شده محصول)
  5. استفاده از روش کایزن و کنترل عملیاتی برای کاهش دادن هزینه‌ها

مهندسی ارزش

مهندسی ارزش در هزینه‌یابی بر مبنای هدف به کاهش هزینه‌ یا بهای تمام شده محصول منجر خواهد شد. در حقیقت با مهندسی ارزش و تجزیه و تحلیل نوع مصالحه یا داد و ستدی که در میان کارکردهای گوناگون یک کالا و هزینه‌های کلی یا بهای تمام شده تولید محصول انجام می‌شود این کاهش هزینه را انجام می‌دهد. مهندسی ارزش اهمیت بسیار بالایی دارد و در ابتدای طرح‌ریزی محصول جدید یا تجدید نظر در محصول تولیدشده باید موردتوجه قرار گیرد. مهندسی ارزش مصرف‌کنندگان را از جهات مختلفی چون سلیقه یا اولویت خرید انجام داده که نوع کارکرد مطلوب محصول جدید را مشخص خواهند کرد. مهندسی ارزش انواع مختلفی دارد که هر یک با توجه به جنبه‌های کارکرد محصول باید در شرکت مورداستفاده قرار گیرد.

روش کایزن

کایزن یا بهبود مستمر با کنترل عملیات مختلف به کاهش هزینه‌ها منجر می‌شود. در تمامی مراحل تولید باید به کایزن توجه کرد چرا که تأثیر خود را در هر مرحله خواهد گذاشت. این روش به مدیران یادآور می‌شود که می‌توانند از سیستم‌های تولیدی مختلفی چون سیسم تولید انعطاف‌پذیر یا رو‌ش­های نوین مدیریت مانند کنترل عملیات و مدیریت کیفیت کامل و تئوری گلوگاه استفاده کنند و در محدودیت‌های استفاده از سود ناخالص طی مراحل تولید هزینه‌ها را کاهش دهند. این روش به بهبود مستمر و دائمی هزینه‌ها منجر می‌شود و در حقیقت به جستجو به روشی دائمی برای کاهش هزینه‌های تولید محصول با طرح و کارکرد مشخص اطلاق می‌شود.

هزینه‌یابی جذبی

در هزینه‌یابی جذبی یا کامل تمامی هزینه‌های تولید بدون در نظر گرفتن ثابت یا متغیر بودنشان برای محاسبه بهای تمام شده موردتوجه قرار می‌گیرند. در روش هزینه‌یابی جذبی مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار ساخت که خود شامل سربار متغیر و سربار ثابت است ازجمله هزینه‌های تولید هستند که مورداستفاده قرار می‌گیرند. این روش هزینه‌یابی در گزارشگری برون‌سازمانی مورداستفاده قرار می‌گیرد. در روش هزینه‌یابی جذبی، سود تابع حجم تولید و فروش است.

هزینه‌یابی مستقیم

هزینه‌یابی مستقیم یا متغیر مستقیماً با کالای تولیدی یا خدمت عرضه‌شده ارتباط دارد. هر چه هزینه‌های تولید و ساخت کالا افزایش یابد، این نوع از هزینه نیز بالا می‌رود درنتیجه با حجم کالای تولیدی مستقیماً دارد. به‌عنوان‌مثال در تولید و ساخت یک کالا باید هزینه‌هایی چون مواد مستقیم، دستمزد مستقیم، سربار متغیر ساخت و هزینه‌هایی امثال آن‌ها را بپردازیم تا کالا تولد شود. بنابراین تمامی هزینه‌های مستقیم و متغیر از مرحله تهیه مواد کالا تا آخرین هزینه‌هایی که صرف کالا می‌شود و با عنوان بهای تمام شده شناخته می‌شود در هزینه‌یابی مستقیم قرار دارد. هزینه‌های صورت گرفته باید در هزینه‌های دوره‌ای و صورت‌حساب سود و زیان ثبت شود. در روش هزینه‌یابی مستقیم باید سربار ساخت و سربار جذب‌شده برای سربار ثابت و متغیر مورداستفاده قرار گیرد.

سربار ساخت هزینه‌ای است که برای تولید کالا در نظر گرفته می‌شود. اجاره بهای محل موردنظر، هزینه استهلاک حقوق و دستمزد کارکنان که به میزان تولید بستگی ندارند در این دسته قرار می‌گیرند. این هزینه‌ها در دسته هزینه‌های دوره‌ای قرار دارند و هزینه‌های عمومی، هزینه‌های اداری و فروش را ثبت می‌کنند. در روش هزینه‌یابی مستقیم این هزینه سربار ساخت ثابت از بهای تمام شده موجودی‌ها حذف می‌شود و به همین دلیل گزارشات مربوط به آن برای گزارشگران مالی مورد تائید نیست درحالی‌که حسابداری مدیریت آن را مؤثر و مفید می‌دانند.

هزینه‌های مستقیم همچنین هزینه‌های غیر تولیدی چون هزینه‌های اداری و تشکیلاتی، هزینه‌های توزیع و فروش در صورت‌حساب سود و زیان را در برمی‌گیرند.

مقایسه هزینه‌یابی متغیر و هزینه‌یابی جذبی

مهم‌ترین روش هزینه‌یابی جذبی و هزینه‌یابی متغیر نحوه برخورد این دو با اقلام ثابت بهای تمام شده تولید است. در روش هزینه‌یابی جذبی اقلام ثابت بخشی از بهای تمام شده هستند درحالی‌که در روش هزینه‌یابی مستقیم این اقلام به‌عنوان هزینه دوره در نظر گرفته می‌شوند.

به‌طورکلی این دو روش دارای مزایای مهم زیر هستند:

  • قابلیت ارزیابی مدیران بر مبنای هزینه‌یابی متغیر
  • قیمت‌گذاری داخلی کارخانه و بین واحدها بر مبنای هزینه‌یابی متغیر
  • اخذ تصمیمات مدیران مانند خرید یا ساخت، ادامه تولید و .. بر مبنای هزینه‌یابی جذبی
  • پذیرش یک استاندارد توسط ذینفعان بر مبنای هزینه‌یابی جذبی

ازجمله معایب هزینه‌یابی جذبی تخصیص هزینه سربار تولید به هزینه محصول است که در اخذ تصمیمات فایده‌ای ندارد. بنابراین مدیران بهتر است از هزینه‌یابی متغیر استفاده کنند. در هزینه‌یابی جذبی سطح سود شرکت به دلیل حذف نشدن هزینه‌های ثابت (مگر در صورت فروش آن) ممکن است انحراف داشته باشد.

سخن نهایی

بهای تمام شده و هزینه‌یابی از مهم‌ترین مفاهیم در حسابداری سازمانی هستند که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفتند. وابسته به نوع سازمان و فرآیندهای مختلف باید از یکی از انواع روش‌های هزینه‌یابی استفاده شود.

انجمن حسابداری ایران

بررسی اثر محدودیت های مالی بر حساسیت جریان نقدی – وجه نقد

هدف این مقاله، بررسی اثر محدودیت های مالی بر تغییرات سطوح نگهداری وجه نقد در قبال تغییرات در جریان های نقدی است. این تحقیق از نوع مطالعه کتابخانه‌ای و تحلیلی – علَی بوده و مبتنی بر تحلیل داده‌های تابلویی (پانل دیتا) است. در این تحقیق اطلاعات مالی 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1380 تا 1385 بررسی شده است (468 شرکت – سال). برای تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده‌ی پژوهش از نرم افزارهای آماری EVIEWS و STATA استفاده شد.

بررسی اثر جریان های نقد آزاد و سهامداران نهادی بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

بسیاری از تحقیقات انجام شده درخصوص رابطه ی بین مدیریت سود و جریان های نقد آزاد، بر مبنای نظریه جنسن بوده است. از دیدگاه جنسن مدیران در شرکت های با جریان های نقد آزاد زیاد و رشد کم، به احتمال زیاد اقدام به مدیریت سود می نمایند تا درکوتاه مدت برخی منافع شخصی خود را تامین کنند. جنسن در ادامه ی نظریه ی خود به عواملی مانند بدهی و توزیع سود سهام اشاره می کند که می توانند رابطه ی مدیریت سود و جریان های نقد آزاد را تعدیل نمایند. در این تحقیق به بررسی اثر سهامداران نهادی به عنوان یک کنترل کننده ی خارجی، بر تعدیل رابطه ی مزبور پرداخته شده است.

بررسی رابطه ی بین گواهی های ایزو و سود آوری شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران

در این پژوهش، تأثیر دریافت گواهی های ایزو 9000 بر چهار عامل بازده ی جمع دارایی ها، بازده ی فروش خالص، حاشیه ی سود ناخالص و درآمد هر سهم شرکت بررسی شده است.
جامعه ی آماری مورد مطالعه ی این پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که تا سال 1380 موفق به دریافت یکی از گواهی های ایزو 9000 شده اند و نمونه ی پژوهش به صورت تصادفی طبقه یی انتخاب شده است.

هزینه حقوق صاحبان سهام و ویژگی های سود

این مقاله به بررسی رابطه هزینه حقوق صاحبان سهام با چهار ویژگی سود مبتنی بر داده های حسابداری شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری، قابلیت پیش بینی و هموار بودن در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1379 تا پایان 1384 می پردازد. انگیزه اصلی انجام این مطالعه، تحقیقات اخیر درباره ارتباط هزینه حقوق صاحبان سهام با ابعاد مختلف کیفیت سود و بررسی میزان توجه سرمایه گذاران به کیفیت سود می باشد. نتایج به دست آمده از آزمون رابطه هزینه حقوق صاحبان سهام و ویژگی‎های سود (به صورت جداگانه)، بیانگر آن است که تنها ویژگی پایداری سود دارای رابطه منفی با هزینه حقوق صاحبان سهام می باشد.

رابطه بين سود حسابداری و جريان وجوه نقد عملياتی با ريسک سيستماتيک: بورس اوراق بهادار تهران (1384-1378)

در اين تحقيق از اطلاعات مربوط به سود حسابداري و جريان وجوه نقد عملياتي استفاده گرديد تا توانايي نسبي اطلاعات حسابداري در فرآيند پيش بيني ريسك سيستماتيك مورد بررسي قرار گيرد. بر اين مبنا، ارتباط بين بتاي سود حسابداري و بتاي جريان وجوه نقد عملياتي در طي دوره زماني 1378 الي 1384 بر اساس نمونه اي متشكل از 210 سال- شركت از ميان شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، با ريسك سيستماتيك مورد بررسي قرار گرفت.

بررسي رابطه بين برخی ویژگیهای مالی و غیر مالی و مدت زمان اجرا وتكميل عمليات حسابرسي در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

به موقع بودن يكي از مهمترين ويژگيهاي كيفي اطلاعات مالي محسوب مي شود به موقع بودن به اين مفهوم است كه اطلاعات بايد در كوتاه ترين زمان و به سريع ترين شكل ممكن در دسترس استفاده كنندگان قرارگيرد. هر چه فاصله زماني بين پايان سال مالي و تاريخ انتشار صورتهاي مالي واحدهاي تجاري كوتاهتر باشد، سودمندي حاصل از صورتهاي مالي حسابرسي شده سالانه واحدهاي تجاري افزايش می یابد . افزايش فاصله زماني بين پايان سال مالي و تاريخ انتشار صورتهاي مالي، احتمال فاش شدن اطلاعات به نفع گروهي از استفاده كنندگان و به زيان سايرين را افزايش مي دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.