استراتژی حدضرر / چطور کمتر زیان کنیم؟
خیلی از معاملهگران در بازار حتی با داشتن تحلیلهای خوب هم نتوانستهاند سود خوبی بگیرند. بهراستی چرا اینگونه است؟ تعریف در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ درست از حدضرر کدام است؟ مفهوم ریسک در حدضرر چیست و سود منفی و ضرر در معاملات چه فرقی دارد؟ نکات مهم درباره حدضرر کدامند؟ اگر میخواهید جواب تمام این سوالات را بدانید و عملکرد خود را در معاملات بازارهای مالی افزایش دهید، تا آخر این مقاله با من همراه باشید.
چرا ضرر میکنیم؟
نوسانات قیمت در بازار سهام ممکن است هم به نفع ما باشد و هم به ضرر ما. یکی از راههایی که میتوانیم سود بیشتری در بازار بکنیم این است که فقط در صعودهای بازار شریک باشیم و ضررهای بازار روی ما تاثیرگذار نباشد.
اما این امر شاید فقط روی کاغذ عملی باشد و در واقعیت ممکن نیست. وقتی وارد بازارهای مالی میشوید، ریسک ضررهای بازار را هم بههمراه سود آن پذیرفتهاید. هیچکسی در دنیا نمیتواند ادعا کند که من در بازار ضرر نکردهام. یادتان باشد تنها کسی ضرر نکرده که هنوز وارد بازار نشده است. به همین منظور مقدار ضرر در معاملات را با ابزاری به نام حدضرر کنترل میکنند و بهعنوان مثال میگویند که در معاملات خود حدضرر را رعایت کنید و به آن پایبند باشید.
تعریف حدضرر
همه کسانی که وارد بازارهای مالی شدهاند، مشکلی در زمان خرید سهم ندارند. اما تشخیص قیمت و زمان فروش، همواره در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ مسئله چالشیتری برای معاملهگران بوده است.
اگر قیمت سهم بعد از خرید، بر خلاف انتظار ما شروع به کاهش کرد، یعنی اینکه ما در تحلیل و محاسبات خود دچار خطا یا اشتباه شدهایم.
در این وضعیت اگر مقدار حرکت خلاف جهت معامله ما بیش از حد انتظار باشد، میگوییم که به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر، باید از معامله با حدضرر خارج شویم. این تعریفی عمومی و جامع از حدضرر است.
مقدار حدضرر چقدر است؟
در حقیقت هیچ فرمول ثابتی برای مقدار حدضرر وجود ندارد. درواقع حدضرر یک عامل نسبی و وابسته به زمان است که مستقیما با استراتژی معاملاتی یک معاملهگر ارتباط دارد.
برای اینکه این مسئله را بهتر درک کنیم، باید کمی موشکافانهتر به قضیه نگاه کنیم. حتما این سوال را شنیدهاید که فرق بین اصلاح و ریزش چیست؟
من سهمی را میخرم و بعد از مدتی متوجه میشوم که قیمت برخلاف جهت تحلیل من حرکت میکند و حدضرر معامله را فعال میکند. در اینجا و طبق تعریف عمومی حدضرر، من به جهت جلوگیری از ضرر بیشتر سهم را میفروشم. اما در عین ناباوری میبینم که قیمت بعد از حدضرر من شروع به افزایش کرده و حتی سقفهای قبلی راهم شکسته است.
درواقع بین زمانهای مختلف در نمودارها یک رابطه کلی وجود دارد. بهعنوان مثال ریزش قیمت سهم در تایم پنج دقیقه، تنها یک اصلاح در تایم 30 دقیقه محسوب میشود. و ریزش در تایم یکساعته هم تنها یک اصلاح در تایم روزانه است. همینطور ریزش قیمت در تایم روزانه هم میتواند در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ تنها یک اصلاح در تایم ماهانه باشد. بهاین ترتیب میتوانیم به تایمهای بالاتر هم مراجعه کنیم و میفهمیم که ریزش و اصلاح یک عامل وابسته به زمان است.
در مورد حدضرر هم دقیقا این نکته صدق میکند و برای همین حدضرر من در معاملهای، نقطه خرید معاملهگر دیگری است. این نکتهای است که معمولا کسی به آن توجه نمیکند.
برای همین منظور وقتی قیمتهای بازار سهام آمریکا در حال ریزش سنگین هم باشد، درحالیکه همه درحال فرار و پیدا کردن راهی برای فروش سهم در قیمتهای بالاتر هستند، سرمایهگذاری همچون «وارن بافت» اعلام میکند که این بهترین فرصت برای خرید است.
فرق دیدگاه (استراتژی) معاملهگران اینجا است که خودش را نشان میدهد و باعث میشود که وارن بافت، سی سال سهامدار کوکاکولا باشد. سوال مهم این است که شما سهم را برای چه مدت خریداری میکنید؟ 5 سال، 10 سال، یا 20 سال؟
هرچه دیدتان بلندمدتتر باشد نگاهتان به بازار هم عوض خواهد شد. برای همین منظور میگوییم که حدضرر هم یک مولفه نسبی وابسته به زمان است. یعنی وقتی من دیدگاهم برای 20 سال آینده سهم درنظر گرفته شده، پس نباید با کوچکترین منفی در بازار دچار استرس شوم. زیرا مدیریت سرمایه من برای قیمتهای امسال و یا سال آینده نیست، پس حدضرر من هم باتوجه به نوع استراتژی بلندمدتی که دارم باید درنظر گرفته شود.
حدضرر واقعی و حدضرر احساسی
بهطور کلی میتوان گفت که ضرر از ذهن ما سرچشمه میگیرد و بعد روی روان و احساسات ما تاثیر میگذارد که درنهایت باعث تصمیمگیریهای هیجانی و غیرهیجانی در معاملات ما میشود.
وقتی ما سهمی را میخریم، از لحظهای که قیمت سهم کمتر از قیمت خرید ما میشود، هورمونهای استرس بیشتری در بدن ما شکل میگیرد. در اصل این همان شروع حدضرر احساسی است. قیمت تا کجا پایین میآید؟ این یک اصلاح موقت است یا یک نزول؟ اینها همه سوالاتی هستند که در زمان حدضرر احساسی بهسراغ ما میآیند.
از آنجایی که احساسات ما یک حدی دارد و بیشتر از آن حد ممکن است که کنترلشان از دست ما خارج شود، ما حدضرر واقعی را تعریف میکنیم. درواقع حدضرر واقعی برابر است با نهایت آستانه فشار حدضرر احساسی. بهعبارت سادهتر ما تا کجا ضرر را میتوانیم تحمل کنیم.
حدضرر واقعی وارن بافت
وارن بافت در یازده سالگی، سه سهام ممتاز خدمات شهری را به قیمت هر سهم ۳۸ دلار برای خود و خواهر کوچکترش دوریس خریداری کرد.
کمی بعد از خرید سهام، ارزش آن به زیر ۲۷ دلار رسید. وارن با اینکه ترسیده بود، سهام خود را آنقدر نگه داشت تا ارزش آن به ۴۰ دلار رسید و او بلافاصله سهام خود را فروخت.
در تمام این مدت، حدضرر احساسی وارن بافت فعال شده بود تا جاییکه دیگر تحمل فشار احساسات وارده را نداشت. در همین حال، حدضرر احساسی او به حدضرر واقعی تبدیل شد و باعث شد تا تصمیم خروج بگیرد.
اما جالب است بدانید که وارن بافت هم گاهی اشتباه میکند. زیرا کمی بعد، ارزش سهام خدمات شهری تا ۲۰۰ دلار بالا رفت. این تجربه یکی از درسهای اساسی سرمایهگذاری را به او یاد داد که صبر دربازارهای مالی یک موهبت است.
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
مدیریت سرمایه در معاملهگری رمزارزها: محاسبه نسبت ریسک
هرگز این نکته کلیدی را فراموش نکنید که کلید موفقیت در معامله، مدیریت سرمایه و ریسک است. در این مقاله میخواهیم نکات کلیدی مرتبط با مدیریت سود و ریسک در تراکنشهای معاملاتی را تقدیمتان کنیم.
اگر با روشهای مدیریت سرمایه آشنا باشید ولی دانش خود را هنگام انجام معاملات واقعی به کار نگیرید، شانس شما برای کسب درآمد، بسیار اندک خواهد بود.
نکته مهم این است که اگر دقیقاً ندانید که چه طور باید در معاملات خود سود کنید، موفقیت شما فقط به شانس بستگی دارد. به علاوه، کنترلی روی خطرات پیش رو نخواهید داشت. این یعنی، اگر اشتباه کنید یا ترس و طمع بر شما غلبه کند، ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهید. اگر فاقد یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر باشید، در واقع معامله خود را به یک قمار تبدیل کردهاید.
امروز میخواهیم نحوه محاسبه عوامل زیر را به شما آموزش دهیم:
- محاسبه نسبت ریوارد به ریسک (نسبت سود به زیان)
- سایز پوزیشن
- نرخ ریسک در هر معامله
پیشنهاد مقاله: کسب درآمد از رمزارزها: چه طور در بازار رمزارزها کسب سود کنیم؟
محاسبه ریسک و ریوارد (خطر و سود)
بسیار مهم است که بدانید، محاسبه سطوح سود و ضرر بالقوه (احتمالی) بسیار حائز اهمیت است. ریسک (خطر ضرر) را به وسیله اوردر استاپ- لاس مشخص میکنند، در واقع، تفاوت قیمت بین نقطه ورود به معامله و اوردر استاپ- لاس، میزان ریسک شما را مشخص میکند.
حد سود نیز در صورت حرکت قیمت در جهت مورد انتظار برای تعیین نقطه خروج مشخص میشود.
سود بالقوه معامله، تفاوت قیمت بین نقطه هدف (حد سود) و نقطه ورود به معامله است.
به عنوان مثال، اگر سهمی به قیمت 25 دلار را خریداری کرده باشید و حدضرر (استاپ لاس) خود را روی 20 دلار و حد سود (تارگت) خود را روی 30 دلار قرار داده باشید، در آن صورت سود بالقوه شما در این معامله، برابر است با:
در ادامه، میزان ریسک با میزان سود، مقایسه شده و نرخ ریسک به ریوارد را مشخص میکند:
در این نسبت، A همان ضرریست که با اوردر Stop-loss (SL) مشخص کردهاید، B میزان سودیست که با اوردر Take-profit (TP) مشخص کردهاید و C، نسبت ریسک به ریوراد (ضرر به سود) است.
اگر C ، عددی کوچکتر از 1 باشد، در آن صورت، پتانسیل یا احتمال ضرر یا ریسک، بزرگتر از احتمال سود است.
اما اگر این نرخ، بزرگتر از عدد 1 باشد، این یعنی میزان سود معامله بیشتر از خطر یا ضرر احتمالی آن است.
پیشنهاد میکنیم در استراتژیهای معاملاتی خود نقاط ورودی را انتخاب کنید که نرخ زیان به سود آنها بین عدد 2 تا 3 باشد. این یعنی پتانسیل سود شما باید چندین برابر ضرر احتمالی باشد.
بعضی معاملهگرها استاپ لاس تعیین نمیکنند تا از کاهش سرمایه خود جلوگیری کنند. اما متأسفانه، این استراتژی باعث پیچیده شدن فرایند مدیریت ریسک شده و ممکن است کاهش سرمایه را عمیقتر کند. علاوه بر این، نباید از این استراتژی در معاملات اهرمی استفاده کنید. تمام افراد تازه کار باید در معاملات اهرمی از دستور در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ توقف ضرر استفاده کنند.
جدول زیر، درصد سود موردنیاز برای جبران یک ضرر را نشان میدهد:
همانطور که ملاحظه میکنید، این جدول، میزان جبران سرمایه مورد نیاز برای پوشش سرمایه از دست رفته را نشان میدهد.
به عنوان مثال، در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ فرض کنید معاملهگری 1000 دلار سرمایه دارد. در نتیجه ضرر در یک معامله، اگر تنها 100 دلار برای او باقی مانده باشد، باید 900 درصد در معاملات بعدی خود سود کند تا بتواند ضرر وارده را جبران نماید.
دانش و در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
محاسبه اندازه پوزیشن
دو انتخاب به این منظور پیش روی شماست:
اولی، قانون دو درصد
الکساندر الدر، معاملهگر و استاد برجسته اقتصاد از این الگوریتم استفاده میکند:
بنابر استراتژی مدیریت سرمایه مبتنی در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ بر قانون دو درصد، سرمایهگذار، در هر معامله خود بیش از دو درصد از سرمایه خود را وارد نمیکند.
این استراتژی شما را از خطر “خورده شدن توسط کوسهها” محفوظ نگه میدارد. یعنی خطر از بین رفتن کل سرمایه شما در اثر چند ضرر بزرگ را از شما دور میکند.
دومی، شرط کِلی (Kelly) نام دارد
این استراتژی برای به حداکثر رساندن موجودی سرمایه از یک شرط استفاده میکند. شرط کلی از این قرار است:
x ارزش معامله است
K سرمایه موجود است
فرمول کِلی، حد مقدار f را به طریق زیر، تعیین میکند:
A، سود حاصل از اوردر Take-Profit (TP) است.
B، ضرر حاصل از اوردر Stop-Loss (SL) است.
g، اهرم معامله است (اگر از اهرم استفاده نکنیم، این مقدار برابر 1 درنظر گرفته میشود).
اما p را فراموش نکنیم
p، احتمال موفقیت است.
توجه داشته باشید که لزوما نباید از f max استفاده کنید.
برای پایین آوردن ریسک، کافیست محدوده زیر را مورد استفاده قرار دهید:
حال زمان آن است که ریسک اتخاذ تصمیم اشتباه را مدنظر قرار دهیم.
چگونه میتوان این احتمال را محاسبه کرد؟
اگر بخواهید احتمال موفقیت خود را تخمین بزنید (p در فرمول قبل)، همه چیز به منبع اطلاعات شما بستگی دارد:
- منابع خارج. بعضی معاملهگرها از متوسط سیگنالهای موفق استفاده میکنند. بسیار مهم است که بدانید گروهها، کانالها و صفحات اجتماعی ممکن است آمارها و اطلاعات گمراهکننده منتشر کنند.
- استراتژی معاملاتی خودتان. اگر آمارهای معاملاتی را جمع آوری کرده و دادههای خود را محاسبه و تحلیل کرده و برای آزمایش استراتژی خود آماده باشید، باید به فرمول زیر توجه کنید.
p : احتمال موفقیت معامله یا نرخ تبدیل تراکنشهای مثبت است.
M : تعداد تراکنشهای منتهی به سود است.
N : کل تعداد معاملات انجام شده تحت یک در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ استراتژی مشخص است.
خلاصه
- تراکنشهای مالی، پرخطر هستند و بسیار مهم است که محدودیتهای ریسک خود را شناسایی کنید.
- باید پیشاپیش، سود و زیان را محاسبه کنید.
- نرخ ریوارد به ریسک (سود به ضرر) میزان سود مشخص شده توسط اوردر TP به ضرر مشخص شده توسط اوردر SL است و باید عددی بین 2 و 3 باشد.
- SL یا Stop-Loss بسیار مهم است. اگر معاملات شما با ضررهای بزرگ همراه باشند، بازیابی کل سرمایه اولیه امری بسیار دشوار خواهد شد.
- از قانون دو درصد برای محاسبه اندازه پوزیشن خود استفاده کنید: اندازه تراکنشهای شما نباید بیش از 2 درصد کل سرمایه شما باشد. اگر به قاعده جدیدی علاقه دارید، میتوانید از شرط Kelly استفاده کنید.
- باید در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ جمعآوری آمارهای معاملاتی را شروع کنید. اما فراموش نکنید که این دادهها همیشه با انحراف و خطا همراه هستند.
- یک سیستم معاملاتی، فراتر از رعایت یک قانون یا مجموعهای از قواعد است. باید بتوانید تمام پوزیشنهای خود را محاسبه و تجزیه و تحلیل کنید.
- تقلید از روش دیگران را خجالت آور نپندارید ولی همزمان سعی کنید استراتژی خودتان را آزمایش کنید.
- باید یادتان باشد که اگر با معاملهگری مثل یک تجارت رفتار کنید، در مقایسه با کسانی که مثل یک قمار با آن رفتار میکنند، سود بیشتری کسب میکنید.
در پایان، ضمن آرزوی معاملاتی پرسود برای شما عزیزان خواننده، از شما میخواهیم ما را از نظرات و کامنتهای مشوقانه خود محروم ننمایید. زیر همین پست، پاسخگوی سؤالات شما خواننده عزیز خواهیم بود.
معنی تیک پروفیت یا tp در فارکس
کنترل پوزیشن های باز با دو اردر یعنی (stop loss) و (take profit) انجام می شود. این دو سفارش یک موقعیت باز را محدود به سود و زیان مشخص می کند.
تیک پروفیت چیست؟
تیک پروفیت ( take profit ) به معنای گرفتن سود در بازار های مالی و فارکس است که به آن حد سود نیز می گوییم همچنین با دو حرف (tp) آن را نشان می دهند.
زمانی که در پلتفرم معاملاتی قصد باز کردن یک معامله جدید را داریم یکی از مواردی را که باید آن را مشخص کنیم حد سود یا همان (tp) است.
نتیجه یک معامله چیست؟
در معاملات بازار فارکس نتیجه هر معامله از سه حالت خارج نیست.
- معامله سر به سر شود.
- معامله با سود بسته شود.
- معامله با ضرر بسته شود.
به دو روش می تونیم یک معامله را در سود ببندیم:
اگر پوزیشن یا پوزیشن هایی را که در سود هستند به صورت لحظه ای و یا انی با زدن دکمه (close order) ببندیم در واقع به روش مارکت اردر آنها را بسته ایم.
مثال : فرض کنید در جفت ارز یورو دلار امریکا یک پوزیشن خرید قرار داده ایم که 10 پیپ در سود قرار دارد، اگر این معامله را کلوز اردر کنیم معامله در سود بسته می شود.
اگر از قبل یرای یک پوزیشن قیمت مشخصی را برای خروج در سود مشخص کنیم به آن تیک پروفیت tp در فارکس می گویند. که در واقع یک دستور در انتظار به حساب می آید.
مثال : فرض کنید در جفت ارز یورو دلار یک پوزیشن خرید در قیمت 1.2500 با تیک پروفیت 1.2510 باز می کنیم، اگر قیمت رشد کند و سیستم معاملاتی قیمت بید به 1.2510 برسد معامله به تیک پروفیت برخود کرده و اصطلاحا می گویند معامله با (tp) بسته شده است. یعنی معامله با رسیدن به حد سود بسته شده است.
مزیت استفاده از تیک پروفیت در فارکس چیست؟
همچنین بسته شدن معامله در سود با (take profit) از بروز اسلیپیج در معامله جلوگیری می کند این در حالی است که با بستن معامله به صورت لحظه ای امکان تغییر قیمت ها و لغزش وجود دارد.
بنابراین تیک پرفیت (take در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ profit) یک دستور شرطی از طرف تریدر می باشد تا خروج همراه با سود از معامله را مشخص کند. همچنین پس از ایجاد یک سفارش در بازار می توانید به دفعات دستورات توقف را تغییر داده و در قیمت دیگری انتخاب کرد
همچنین زمانی که برای یک معامله (take profit) تعیین می شود دیگر نیازی نسیت که تریدر مدام چارت را بررسی کند تا متوجه کوچکترین تغییر در میزان سود یا ضرر شود.
در صورتی حد سود برای معامله تعیین نشود تریدر مجبور است مرتب نمودار را چک کند تا بازار به قیمت مناسب برای بستن برسد و همین امر موجب افزایش استرس و فشار روانی بروی معامله گر می شود که امکان اشتباه را بالا می برد.
تاثیر اسپرد بروی تیک پروفیت
فرض بگیرید در جفت ارز EUR/USD با قیمت 1.2557 تصمیم به فروش می گیریم به عبارت دیگر زمانی که بید در چارت قیمت 1.2557 را نشان دهد تصمیم به فروش می گیریم.
tp را برای این پوزیشن 1.2527 در نظر می گیریم. بنابریان قیمتی که فروش در آن انجام می شود مساوی است با 1.2557 که همان قیمت پیشنهادی یا (bid) است و زمانی که حد سود را در نرخ 1.2527 قرار می دهیم یعنی نرخ درخواستی بروکر (ask) باید این قیمت را لمس کند.
این بدان معنا است که نمودار باید از نرخ 1.2527 عبور کند تا به نرخ درخواستی بروکر (ask) تبدیل شود، اگر حساب معاملاتی با اسپرد ثابت باشد یعنی از اختلاف این مقدار در زمان باز کردن ترید مطلع هستیم ولی اگر اسپرد شناور بود باید دید اسپرد در آن زمان چه عددی را نشان می دهد.
تیک پروفیت یک دستور شرطی است که در اختیار معامله گر قرار دارد تا بتواند با استفاده از آن معاملات باز خود را مدیریت کند این که چطور و با استفاده از چه روش هایی باید تیک پروفیت را انتخاب کنیم بخشی مربوط به تحلیل و بخش دیگر با مدیریت سرمایه ارتباط دارد که آموزش های دیگر به آن به طور دقیق و گسترده می پردازیم.
آموزش بایننس اسپات قسمت 7 : آشنایی با OCO و فروش پله ای
در جلسه قبل در مورد ورود به سیگنال و خرید پله ای توضیحاتی داده شد در این قسمت از سری آموزش بایننس می خواهیم شما را با نحوه ست کردن Target و فروش پله ای با روش OCO آشنا کنیم.
سیگنال بایننس اسپات که می خواهیم از آن در این آموزش استفاده کنیم به صورت زیر است.
همان طور که در قسمت قبل گفته شد خرید بر روی قیمت 576 انجام گرفت حال می خواهیم تارگت و استاپ پلاس را با توجه به سیگنال مشخص شده ست کنیم. همانطور که مشاهده می شود سه Target برای این سیگنال در نظر گرفته شده است، که با کمک آن ها فروش را انجام می دهیم.
فروش پله ای با OCO
فرض کنید سیگنال ورودی انجام شد، حال می خواهیم تارگت ها را ست کنیم. در این حالت نیز باید به صورت پله ای عمل کنیم، 50 درصد تارگت اول و تارگت دوم وسوم هر کدام 25 درصد باید باشند. زیرا هر چه به سمت بالاتر می رویم ریسک بیشتر می شود به همین خاطر 50% برای تارگت اول در نظر می گیریم.
در OCO تارگت اول را وارد می کنیم در ردیف بعد stoploss که مقدار 478 است را قرار می دهیم.
لیمیت به چه معناست، وقتی قیمت مارکت به استاپ لاس برسد یعنی در اینجا 478 شود به سایت این اجازه رو می دهد که در قیمت پایین تر هم فروش را انجام دهد مثلا در اینجا 475 اینکار صورت می گیرد. لیمیت همیشه چندتا کمتر از stop است.
مهم ترین بحثی که در اینجا مطرح است amount و فروش پله ای است
50 درصد حجم معامله بر روی تارگت اول انجام میشود، برای تارگت دوم تصور می کنید که باید میزان amount 25% قرار داده شود، ولی این کاملا اشتباه است، الان نصف ارز فروخته شده است و تنها نصف باقی مانده است از 50 درصد باقی مانده باید 50% را بر روی تارگت دوم قرار دهیم، stoploss ثابت است و میزان amount برای تارگت سوم 100% در نظر گرفته می شود در حقیقت ما ابتدا 50% ارز را فروختیم و در قسمت های بعد 25 و 25 درصد و مبلغ را به صفر رسوندیم.
اشتباهی که خیلی از تریدرها آن را انجام می دهند 100 درصد میزان amount بر روی تارگت اول قرار می دهند، در این صورت سودی از تارگت دوم و سوم کسب نمی کنند.
آموزش استراتژی GBPUSD
روش اسکالپ (Scalp) یک استراتژی معاملاتی است که معامله گران در این روش از 3 شرط زیر استفاده میکنند :
حجم بالای لات
مدت زمان کم
گرفتن مقدار PIP کم
روش اسکالپ (Scalp) در تایم فریمهای کوتاه مانند چارت 1 دقیقه یا 5 دقیقه ای انجام میشود . معامله گران در این روش با حجم بالای لات وارد یک پوزیشن میشوند و پس از گرفتن مقدار PIP کم در مدت زمان کم سریعا آن پوزیشن را کلوز میکنند.
همانطور که میدانیداستراتژی های اسکالپینگ زیادی در بازار وجود دارد. در این مقاله به شرح یک استراتژی اسکالپ با پرایس اکشن می پردازیم. این استراتژی فارکس نیازی به دانلود اندیکاتور اسکالپ ندارد و در تایم فریم ۵ دقیقه انجام می شود و مناسب افراد اسکالپر است.
آموزش استراتژی GBPUSD :
جفت ارز مورد نظر در این روش GBPUSD می باشد.
جفت ارز : پوند دلار GBPUSD
تایم فریم : 5 دقیقه ای
نقطه ورود به معامله چگونه است؟
جفت ارز پوند دلار GBPUSD را در برنامه متاتریدر انتخاب کنید. تایم فریم را بر روی 5 دقیقه بگذارید. ابتدا دو خط افقی در بالا و پایین رنج حرکتی پوند دلار GBPUSD در تایم فریم پنج دقبقه ای از ساعت یک صبح EST تا ساعت دو EST که می شود ساعت شش تا هفت صبح GMT را می کشیم. در تایم 5 دقیقه ای بازار را نگاه می کنیم و منتظر می شویم تا از رنج خارج شود. اولین کندل که به صورت کامل و بدون برخورد Breakout را انجام داد، شروع به معامله می کنیم.
معامله خرید ( BUY) :
وقتی کندل بالای کانال بسته شد و اولین کندل که به صورت کامل و بدون برخورد Breakout را انجام داد معامله خرید را انجام میدهیم.
معامله فروش (SELL) :
وقتی کندل پایین کانال بسته شد و اولین کندل که به صورت کامل و بدون برخورد Breakout را انجام داد معامله فروش را انجام میدهیم.
حد ضرر یا SL :
حد ضرر را میتوانیم برابر 20 پیپ انتخاب کنیم و یا اینکه صبر کنیم تا Breakout در جهت مخالف کانال صورت گیرد.
حد سود یا TP :
برابر است با حداقل 20 پیپ . اما می توانیم بعد از اینکه 20 پیپ در سود رفت حد ضرر را به نقطه ورود منتقل کنیم و اجازه دهیم تا بازار در سمت ما تا حدودی که انتظار داریم پیش رود.
مثال برای ورود به پوزیشن:
عکس زیر نشان دهنده یک موقعیت معامله فروش(SELL) میباشد. یک کندل پایین و خارج از کانال بسته شده است. اولین کندل که به صورت کامل و بدون برخورد Breakout را انجام داده است نقطه ی ورود به معامله فروش میباشد. برای این پوزیشن میتوانیم به مقدار 20 پیپ حد ضرر قرار دهیم یا اینکه صبر کنیم اگر Breakout در جهت مخالف کانال اتفاق افتاد از پوزیشن خارج شویم. همچنین میتوانیم برابر است با حداقل 20 پیپ حد سود قرار دهیم یا اینکه صبر کنیم بعد از اینکه معامله ی ما 20 پیپ در سود رفت ؛ حد ضرر را به نقطه ورود منتقل کنیم و اجازه دهیم تا بازار در سمت ما تا مقدار بیشتری ریزش کند و سود بیشتری کسب کنیم.
شما میتوانیدبا کلیک بر روی بروکر amarkets ثبت نام کنید و 20 درصد شارژ هدیه ی اضافی دریافت نمایید. و همچنین با دانلود رایگان متاتریدر استراتژی خود را تست کنید.
نکته اول :
تاثیر اسپرد در معاملات کوتاه مدت
هنگامی که در بازار معامله ای باز میکنیم میبایست spread آن را بپردازیم. همانطور که میدانیم در معامله ی اسکالپ هدف و تارگت کوچک است مثلا 10 پیپ سود. حال فرض کنید بر روی جفت ارزی قصد اسکالپ دارید. اسپرد آن جفت ارز 6 پیپ است و شما قصد دارید یک معامله ی BUY باز کنید و با 10 پیپ سود خارج شوید. در این حالت معامله ی BUY شما 6 پیپ بالاتر از نقطه مدنظرتان باز میشود و شما عملا 4 پیپ تا تارگت خود فاصله دارید. بنابراین باید در انتخاب جفت ارز و نماد خود دقت کنید و نمادی را انتخاب کنید که اسپرد پایین و کمی داشته باشد. و یا حساب معاملاتی ECN و مخصوص اسکالپ در بروکرتان باز کنید تا اسپرد کمتری پرداخت نمایید.
نکته دوم :
در این مقاله ساده ترین در معاملات چگونه تارگت مشخص کنیم؟ استراتژی اسکالپ را به شما آموزش دادیم که میتوانید آنرا بر روی حساب دمو تست کنید تا با نکات قوت و ضعف آن آشنا شوید. همیشه این موضوع را مد نظر داشته باشید که حتی با داشتن بهترین استراتژی فارکس نیز ابتدا آنرا برای یک مدت مشخص مثلا به مدت 1 ماه برروی یک حساب دمو آزمایشی فارکس بررسی کنید . سپس در صورتی که نتیجه معاملات آن استراتژی سودده بود ، برروی حساب واقعی خود اجرا کنید .
سلب مسئولیت : بازارهای مالی دارای ریسکِ سرمایه می باشند لذا «سایت گوگل فارکس» هیچگونه مسئولیتی در خصوص سود یا زیان ناشی از استراتژی ها نـدارد.
پیشنهاد میکنیم مطلب پر طرفدار « تفاوت متاتریدر 4 و 5 » را نیز در سایت گوگل فارکس مظالعه فرمایید.
دیدگاه شما