نمونه هایی از هزینه سرمایه


هزینه سرمایه برابر است با اجاره یا نرخ بهره سرمایه‌ای که به شرکت تزریق می‌شود. هزینه سرمایه را همچنین می‌توان حداقل میزان بازدهی‌ای دانست که سهامداران و سرمایه‌گذاران از یک طرح یا پروژه انتظار دارند.

هزینه تولید چیست؟ (انواع و عوامل مؤثر بر آن)

هزینه تولید عامل مهمی در روند تولید یا ارائه‌ی محصول در هر شرکتی است. درک نحوه‌ی محاسبه، ثبت و کنترل هزینه‌های تولید بخشی اساسی در اطمینان از مقرون‌به‌صرفه بودن و سودآوری محصولات شرکت‌ها به شمار می‌آید. برای درک هزینه‌های تولید محصول باید بدانید که هزینه‌ تولید چیست و چگونه بر موفقیت شرکت تأثیر می‌گذارد.

در همین راستا،‌ در این مطلب هزینه‌ تولید را تعریف می‌کنیم، انواع مختلف هزینه‌های تولید را بررسی می‌کنیم و درمورد عواملی که بر هزینه‌ تولید شرکت‌ها تأثیر می‌گذارند، بحث می‌کنیم.

جدیدترین فرصت‌های شغلی شرکت‌های معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.

تعریف هزینه‌ تولید

اصطلاح «هزینه‌ تولید» به تمام هزینه‌هایی گفته می‌شود که شرکت موردنظر هنگام ارائه‌ی خدمات یا تولید محصول متحمل می‌شود. هزینه‌های تولید هزینه‌های مختلفی را شامل می‌شوند که از آن جمله می‌توان به هزینه‌ی مواد اولیه، حقوق و دستمزد کارکنان، تعمیر و نگه‌داری کارخانه و هزینه‌ی حمل‌ونقل اشاره کرد؛ هم‌چنین، هزینه‌هایی هم‌چون مالیات‌بر‌درآمد که مربوط به فرایندهای تولید یا تسهیلات شرکت‌ها هستند، جزء هزینه‌های تولید دسته‌بندی می‌شوند.

به طور معمول، شرکت‌ها هزینه‌ تولید را در قالب «هزینه‌ی هر واحد محصول» محاسبه می‌کنند که شامل مقدار پول موردنیاز برای تولید یک مورد خاص است. حسابداران برای محاسبه‌ی هزینه‌ی هر واحد محصول، هزینه تولید را محاسبه می‌کنند و سپس آن را بر تعداد واحدهای تولیدشده تقسیم می‌کنند. پس از آن، آن‌ها می‌توانند هزینه‌ی هر واحد محصول را در نظر بگیرند و درمورد نحوه‌ی قیمت‌گذاری کالای فروشی تصمیم گیری کنند.

به طور معمول، شرکت‌ها برای سودآوری به فروش اقلامی بیش‌تر از هزینه تولید آن‌ها نیاز دارند. اگر هزینه تولید محصول برابر یا بیش‌تر از قیمت فروش آن‌ها باشد، شرکت موردنظر با خطر ضرر یا شکست مواجه می‌شود؛ به همین دلیل، می‌توان گفت که هزینه‌ی تولید عامل مهمی است که شرکت‌ها باید هنگام ارزیابی موفقیت شرایط مالی خود، آن را در نظر بگیرند. اگر هزینه‌ی تولید محصول به طور مداوم بیش‌تر از سود حاصل از آن باشد، ممکن است شرکت نمونه هایی از هزینه سرمایه برای حفظ بودجه‌ی خود، به توقف تولید نیاز داشته‌باشد. به همین ترتیب، اگر هزینه‌های مربوط به ارائه‌ی سرویسی خاص بیش از حد زیاد شوند، شرکت باید ارائه‌ی آن سرویس را متوقف یا برای کاهش هزینه‌های مربوط راهی پیدا کند.

انواع هزینه تولید

هزینه تولید را می‌توان به ۲ دسته‌ی مجزا تقسیم کرد که هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم را شامل می‌شوند.

۱. هزینه تولید مستقیم

هزینه تولید مستقیم

هزینه‌های مستقیم هزینه‌هایی هستند که به طور مستقیم به عنوان هزینه‌ی محصولات خاص، خدمات، مشتریان یا سایر موارد محصولات تولیدی ارزیابی می‌شوند.

تیم حسابداری شرکت‌ها به طور معمول هزینه‌های مستقیم را در هر مرحله از مراحل تولید ثبت می‌کنند و سپس آن‌ها را با هم جمع می‌کنند تا هزینه‌ی‌ کلی تولید هر محصول به دست آید. هزینه‌های مستقیم اغلب متغیر هستند، به این معنی که ممکن است، بسته به عوامل مختلف، نوسان داشته‌باشند؛ به عنوان مثال، ممکن است قیمت روغن موردنیاز دستگاه‌های تولیدی در هر سال بالاتر یا پایین‌تر باشد. به طور مشابه، تغییر در حداقل دستمزد کارکنان ممکن است باعث افزایش دستمزد ساعتی کارگران سطوح پایین‌تر شود.

در حالت کلی، هزینه‌های مستقیم موارد زیر را شامل می‌شوند:

  • مواد خام؛
  • لوازم تولیدی؛
  • دستمزد کارگران؛
  • کمیسیون‌ها.

۲. هزینه تولید غیرمستقیم

هزینه‌های غیرمستقیم به هزینه‌هایی گفته می‌شوند که با روند تولید همراه هستند، اما نمی‌توان آن‌ها را به طور مستقیم در روند تولید محصول ارزیابی کرد.

برخی از هزینه‌های غیرمستقیم را نمی‌توان به عنوان عاملی دخیل در هزینه تولید محصولی خاص به شمار آورد؛ در عوض، این هزینه‌ها به عنوان بخشی از هزینه‌های سربار تولید در نظر گرفته می‌شوند.

هزینه‌های سربار تولید شامل هزینه‌هایی هستند که روند تولید محصول یا خدمات را، بدون تأثیرگذاری مستقیم روی این روند، تسهیل می‌کنند. تشخیص راه‌هایی برای شناسایی، ثبت و کنترل هزینه‌های سربار غیرمستقیم تولید یکی از کارآمدترین راه‌ها برای کاهش هزینه‌ی تولید شرکت است.

برخی از مهم‌ترین هزینه‌های سربار تولید عبارت‌اند از:

  • هزینه‌ی لوازم اداری؛
  • پول آب و برق ساختمان؛
  • حقوق ناظران یا کارکنان پشتیبانی؛
  • هزینه‌ی اجاره‌ی مکان شرکت؛
  • هزینه‌های نگه‌داری.

عوامل مؤثر بر هزینه تولید

چندین عامل خاص می‌توانند هزینه تولید محصولی خاص یا سرویسی را به شدت تحت‌تأثیر قرار دهند؛ برخی از این عوامل عبارت‌اند از:

۱. تقاضا

با رشد موفقیت شرکت‌ها، تقاضا برای محصولات خاصی از آن‌ها نیز افزایش می‌یابد. ممکن است شرکت موردنظر برای پاسخ‌گویی به سفارش‌های مشتریان، به خرید مواد خام بیش‌تر، استخدام کارگران جدید، گسترش امکانات تولید یا حتی افتتاح جایگاه دومی نیاز داشته‌باشد. در حالت ایدئال، این شرکت می‌تواند با استفاده از سود حاصل از مشتریان جدید خود، هزینه‌های اضافی ناشی از تولید بیش‌تر را جبران کند.

۲. تکنولوژی

تکنولوژی- هزینه تولید

با پیشرفت تکنولوژی، برخی از کسب‌وکارهایی که پیش از این به طور سنتی و با نیروی انسانی اداره می‌شدند، به سمت انجام کارها توسط ماشین‌ها و سیستم‌های خودکار پیش می‌روند. بسیاری از شرکت‌ها ترجیح می‌دهند که به جای کارمندان، از ربات‌های تولیدکننده استفاده کنند؛ به این ترتیب، هزینه‌های مربوط به حقوق و دستمزد نیروی کار انسانی در شرکتشان کاهش می‌یابد.

علاوه بر این، به‌روزرسانی تجهیزات کارخانه، نصب سیستم‌های کامپیوتری جدید یا آموزش کارکنان در استفاده از رابط‌های دیجیتال جدید می‌تواند روند تولید را تسریع کند و هم‌چنین هزینه تولید را کاهش دهد.

۳. نرخ ارز

اگر شرکتی مواد اولیه‌ی خود را از خارج از کشور وارد کند، نرخ ارز در زمان خرید مواد تا حد زیادی می‌تواند روی هزینه تولید تأثیر بگذارد. در صورت افزایش نرخ ارز، مواد موردنیاز شرکت برای تولید محصولاتش ارزان می‌شوند؛ با وجود این، نرخ بالای ارز می‌تواند رقابت میان شرکت‌های صادرکننده را کاهش دهد؛ به این ترتیب، ممکن است هزینه‌ها ثابت بمانند یا حتی افزایش یابند.

۴. نرخ بهره

یکی دیگر از هزینه‌های غیرمستقیم شرکت‌ها وام آن‌هاست؛ به عبارتی، اگر شرکتی برای پرداخت هزینه‌ها از بانک یا نهاد دیگری وام گرفته‌باشد، نرخ بهره‌ی وام می‌تواند افزایش یا کاهش یابد. در واقع، افزایش نرخ بهره مبلغ بازپرداختی از جانب شرکت موردنظر را افزایش می‌دهد. شرکت‌ها هنگام محاسبه هزینه تولید باید در گزارش‌های مالی خود امکان نوسان در نرخ بهره‌ی وام‌های بانکی را در نظر بگیرند.

۵. هزینه‌ی مواد

هزینه‌ی مواد اولیه‌ی لازم برای تولید، بسته به سال تولید، شرایط اقتصادی و محدودیت‌های موجود، می‌تواند متغیر باشد؛ به عنوان مثال، ممکن است قیمت فولاد، بسته به ثبات مالی کارخانه‌ی فولاد یا هزینه‌های حمل‌ونقل بین‌المللی، افزایش یا کاهش یابد. از سوی دیگر، قیمت نفت و بنزین به دلیل ارتباط آن‌ها با حمل‌ونقل و تحویل محصول، تقریبا در هر صنعتی بسیار تأثیرگذار است.

۶. نرخ مالیات

نرخ مالیات- هزینه تولید

مالیات هزینه تولید غیرمستقیم کسب‌وکار است که می‌تواند هزینه‌های سربار سالانه‌ی شرکت را به طور چشم‌گیری افزایش دهد. ممکن است مالیات شرکت‌ها در طول ۱ سال، بسته به تغییرات قوانین دولتی، بیش‌تر یا کم‌تر شوند. به این ترتیب، عواملی مانند استخدام چند کارمند جدید در شرکت، افزایش حق بیمه کارکنان و مالیات کارگران می‌توانند به افزایش هزینه‌های تولید منجر شوند.

انواع دارایی در حسابداری چیست

انواع دارایی در حسابداری چیست | تعریف دارایی و بدهی | ثبت انواع دارایی در حسابداری

در این مقاله اطلاعات جامعی درباره انواع دارایی در حسابداری ارائه شده است و شما در انتهای این مقاله اطلاعات کافی در مودر دارایی ثابت ، دارایی جاری ، داریی مشهود ، استهلاک پذیر، استهلاک ناپذیر و انواع دارایی در ترازنامه و مفاهیمی در این حوزه بدست خواهید آورد. اگر برای انجام امور مالی و حسابداری به دنبال مرکزی معتبر هستید میتوانید از خدمات تخصصی حسابداری و مالیاتی شرکت حسابداری آریا تهران بهره مند شوید.

تعریف دارایی

در ابتدای این مقاله تصمیم گرفتیم شما را با تعریف دارایی آشنا کنیم تا در انتهای این مقاله بتوانید مفهوم دارایی را متوجه شوید و درک گسترده تری از انواع دارایی پیدا کنید و پاسخ جامعی از دارایی چیست داشته باشید.

بر اساس استاندارد های حسابدارید تعریف دارایی عبار است از:

همه اموال و منابع اقتصادی که در معاملات اقتصادی کسب میشوند و یا به بیان ساده تر در عملیات اقتصادی و مالی یک سری منابع اقتصادی به مالکیت واحد تجاری در میاید که بر حسب فاکتور پول مورد سنجش قرار میگیرند و به آن دارایی گفته میشود.

برای مثال میتوان از پول نقد، موجودی کالا، زمین ، ساختمان، ماشین الات، اسبغاب و اثاثیه اداری و اوراق بهادار نمونه هایی از دارایی در حسابداری هستند.

دارایی به انگلیسی Asset میباشد و در واقع منابعی میباشند که دارای ارزش اقتصادی هستند. در ادامه مقاله شما را با انواع دارایی آشنا میکنیم و تعریف دارایی و بدهی را به زبان ساده به شما توضیح میدهیم.

انواع دارایی در حسابداری

برای اینکه بدانیم انواع دارایی در حسابداری چیست ابتدا لازم است با تعریف دارایی آشنا شویم.

دارایی یا Asset به منابعی اطلاق می شود که دارای ارزش اقتصادی هستند و شرکت یا افراد از آنها منفعت می برند و در آینده می توانند ایجاد درآمد کنند.

دارایی ها در ترازنامه به ثبت می رسند و ستون سمت راست ترازنامه مربوط به دارایی های شرکت و سمت چپ مختص بدهی ها است.

انواع دارایی در حسابداری

معرفی انواع دارایی در حسابداری

ویژگی دارایی ها در حسابداری

دارایی ها دارای سه ویژگی هستند که به تفکیک به توضیح هر کدام می پردازیم.

منبع، طبق تعریف دارایی، دارایی ها منابعی هستند که در آینده برای شرکت منفعت اقتصادی دارند.

ارزش اقتصادی، دارایی ها ارزش اقتصادی دارند، به عبارتی دیگر دارایی ها قابلیت مبادله شدن دارند و میتوانند خرید و فروش شوند.

مالکیت، دارایی ها مالکیت دارند بدین معنا که می توانند به وجه نقد یا و یا معادل های آن تبدیل شوند.

طبقه بندی انواع دارایی

اکنون می خواهیم انواع دارایی از منظر حسابداری را بررسی کنیم تا انواع دارایی در حسابداری را بشناسید. دارایی ها به طور کلی به سه روش طبقه بندی می شوند :

طبقه بندی براساس سهولت تبدیل آنها به پول

طبقه بندی براساس وجود فیزیکی و ملموس آنها

طبقه بندی براساس روش استفاده یا به عبارتی هدف از فعالیت تجاری آنها

انواع دارایی در حسابداری بر مبنای وجود فیزیکی

دارایی ها بر مبنای وجود فیزیکی به دو دسته ی مشهود (ملموس) و غیر مشهود تقسیم بندی می شوند. در این قسمت انواع دارایی ها را بر مبنای فیزکی طبقه بندی کرده ایم تا به راحتی با ویژگی های خاص هرکدام آشنا شوید.

انواع دارایی در حسابداری بر مبنای وجود فیزیکی

معرفی انواع دارایی در حسابداری بر مبنای وجود فیزیکی

دارایی مشهود یا Tangible Asset

همانطور که از نام دارایی های مشهود برمی آید دارایی های مشهود دارایی هایی هستند به صورت فیزیکی قابل دیدن یا لمس کردن هستند.

دارایی های مشهود به دو دسته ی جاری و ثابت تقسیم بندی می شوند.

دارایی های ثابت مشهود مانند زمین، ساختمان ها، ماشین آلات و… که به اسم اموال نیز معرفی می شوند. این دارایی ها اغلب تضمین کننده ی بقا و قدرت شرکت را دارند.

بنابراین حفاظت از آنها یکی از اصلی ترین و مهم ترین وظایف بخش حسابداری یک شرکت است.

دارایی جاری مشهود به اقلامی مانند لیست کالاهای موجود اطلاق می شود. همچنین دارایی های ثابت مشهود خود دارای سه نوع هستند که به توضیح و توصیف هر یک می پردازیم.

دارایی استهلاک پذیر

دارایی های استهلاک پذیر دسته ای از دارایی های مشهود هستند که در طی زمان، پس از طی کردن عمر مفید خود دچار استهلاک می شوند و عمر مفید اقتصادی شان به پایان می رسد.

دارایی استهلاک ناپذیر

دارایی های استهلاک ناپذیر دسته ای از دارایی های مشهود هستند که با گذر زمان دچار استهلاک نمی شوند و در اصطلاح دارای عمر نامحدود هستند. مانند زمین

دارایی نقصان پذیر

دارایی های نقصان پذیر دسته ای از Tangible Asset هستند که قابل استخراج هستند و بر اثر استخراج تهی می شوند.

این دارایی ها پس از استخراج تبدیل به به موجودی مواد یا کالا می شوند. مانند معادن، جنگل ها و… . این دسته از دارایی های مشهود در ترازنامه با نام معادن و ذخایر قید می شوند.

طبق این دسته بندی به اهمیت طول عمر مفید اقتصادی، استفاده در روال عادی عملیات و منابع آتی قابل اندازه گیری در دارایی های ثابت مشهود پی می بریم.

دارایی نامشهود یا Intangible Asset

دارایی های نامشهود دارای ماهیت فیزیکی نیستند و قابل لمس نمی باشند.

دارایی های نامشهود در طبقه بندی دارایی های ثابت قرار می گیرند و اگرچه قابل دیدن نیستند اما سود آتی شرکت را تضمین می کنند.

از مثال های دارایی نامشهود می توان به حق ثبت اختراع، حق چاپ ، سرقفلی، برند و نام تجاری و حق رای و روش منحصر به فرد یک شرکت اشاره کرد.

این دارایی ها می توانند در بازه ی زمانی محدود یا به طور نامحدود در اختیار یک شرکت باشند.

اما چیزی که مبرهن است، آنها راه را برای موفقیت و مطرح بودن شرکت هموار می کنند.

انواع دارایی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی

طبق این دسته بندی دارایی ها بر اساس عملیات های تجاری به دو دسته ی دارایی های عملیاتی و دارایی های غیر عملی تقسیم می شوند. در ادامه با ما همراه باشید تا با نوع های مختلف داریی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی بیشتر آشنا شوید.

انواع دارایی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی

معرفی انواع دارایی در حسابداری بر اساس نوع کاربرد دارایی

دارایی عملیاتی

دارایی های عملیاتی در معاملات روزانه قابل استفاده هستند. در حقیقت دسته ای از دارایی ها که یک شرکت برای تولید محصولات خود و همچنین ارائه خدمات از آنها بهره می برد، دارایی های عملیاتی هستند.

به طور مثال وجه نقد، موجودی انبار و کارخانه، مانده ی حساب های بانکی، تجهیزات و… شامل این دسته از دارایی ها می شوند.

دارایی غیر عملی

پیش تر اشاره کردیم که دارایی های عملیاتی دارایی هایی هستند که در معاملات روزانه استفاده می شوند.

اما دارایی های غیر عملی در معاملات تجاری روزانه جایی ندارند و نقش خود را در برطرف سازی نیازهای آینده ایفا می کنند.

به طور مثال املاک و مستغلاتی که برای ارزش آنها توسط شرکت خریداری شده اند نمونه ای از دارایی های غیر عملی هستند.

انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت تبدیل یا همگرایی

انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت همگرایی و نقدشوندگی به دو دسته ی جاری و ثابت تقسیم بندی می شوند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.

انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت تبدیل یا همگرایی

تعریف انواع دارایی در حسابداری بر اساس قابلیت تبدیل یا همگرایی

انواع دارایی ثابت

دارایی های ثابت دارایی هایی هستند که به آسانی تبدیل به نمونه هایی از هزینه سرمایه وجه نقد نمی شوند، و برای خرید و فروش آنها باید مراحل و مدت زمانی را طی کرد.

دارایی های ثابت با نام های دیگر مانند دارایی غیرجاری، بلند مدت و دارایی های سخت نیز یاد می شوند.

ارزش دارایی های ثابت به مرور کم شده و به جز زمین، دچار استهلاک می شود.

لیست دارایی ثابت

در دارایی های مشهود به دارایی های ثابت نیز اشاره کردیم و آنها را از نظر استهلاک پذیر بودن، استهلاک ناپذیری و نقصان پذیری مورد بررسی قرار دادیم؛ اکنون از دیدگاه دارایی های ثابت به بررسی آنها می پردازیم.

زمین تنها دارایی استهلاک ناپذیر است.

ساختمان می تواند، انبار، شرکت و یا محل سکونت باشد. از این دارایی برای پوششی جهت نگهداری از ماشین آلات، تجهیزات، محصولات، انجام خدمات و… استفاده می شود. بنابراین تمام فعالیت های شرکت به نوعی وابسته به ساختمان هستند.

ماشین آلات، دستگاه ها یا ابزاری هستند که با نیروی محرکه ی خود به تنهایی یا توسط محرک های دیگر در فعالیت اصلی و خط تولید شرکت دخالت دارند.

این دارایی استفاده ی خدماتی دارد، به طوریکه برای راه اندازی یا تعمیر سایر لوازم و دارایی ها بهره برداری می شوند.

این دارایی از دسته دارایی های غیر مشهود است که به شرکت حق خرید و فروش و استفاده از یک اختراع در مدت زمان معین را می دهد.

علائم تجاری یا برند ها از دارایی های غیر مشهود هستند که نشانه ی یک محصول هستند و می توانند بارِ کیفی داشته باشند.

علائم تجاری یا برند ها از دارایی های غیر مشهود هستند که نشانه ی یک محصول هستند و می توانند بارِ کیفی داشته باشند.

نحوه ثبت انواع دارایی در حسابداری

نحوه ثبت انواع دارایی در حسابداری دارایی ها و بدهی ها در ترازنامه به ثبت می رسند.

دارایی ها در سمت راست ترازنامه و بدهی ها در سمت نمونه هایی از هزینه سرمایه چپ آن به ثبت می رسند. همچنین برای منظم شدن و دسترسی راحت تر معمولا بخش دارایی خود به طبقه بندی حساب ها مانند حساب های دریافتی، سود حفظ شده و… تفکیک می شود.

همچنین همانطور که میدانید دارایی خود به سه دسته تقسیم می شود و هر کدام از دسته ها شامل دو نوع هستند.

به طور مثال دسته ی وجود فیزیکی به مشهود و غیر مشهود تقسیم می شود.

حال اگر یک شرکت دارایی های غیر مشهود ندارد نیازی به ذکر آنها در ترازنامه ی مالی نیست.

در کنار ترازنامه، شرکت ها صورت حساب های سود و زیان نیز دارند که توضیح آنها در این مقال نمی گنجد.

انواع دارایی در ترازنامه

دارایی های ثابت مشهود در ترازنامه با سر فصل های دارایی های سرمایه ای، دارایی های بلند مدت، دارایی های ثابت یا اموال، ماشین آلات و تجهیزات، عنوان می شوند.

انواع دارایی در ترازنامه

معرفی انواع دارایی در ترازنامه

انواع دارایی جاری

دارایی های ثابت دارایی هایی هستند که می توانند به آسانی تبدیل به وجه نقد شوند. این نوع از دارایی ها به نام دارایی های نقدی نیز یاد می شوند و نسبت به دارایی های ثابت از طول عمر کوتاه تری برخوردار هستند.

لیست دارایی جاری یا Current Asset

در این قسمت به لیست دارایی های جاری اشاره می کنیم:

وجه نقد اسکناس هایی است که یک شرکت در اختیار دارد و توسط آن می تواند نیازهای اساسی خود را تامین و کالا و خدمات خود را عرضه کند.

شبه نقد جایگزین وجه نقد است و به سپرده های غیردیداری و مدت دار اطلاق می شود

این دسته از سپرده ها توسط شرکت برای بهره برداری از سود سپرده ایجاد می شود.

موادی که در انبار شرکت تحت عنوان مواد اولیه، مواد نیمه آماده یا محصول آماده در مدت زمان مشخص نگهداری می شوند.

به اسنادی که مالک آن می تواند آن را خرید و فروش کند، اطلاق می شود.

بدهی هایی که شرکت های دیگر به شرکت دارند، از جمله دارایی های جاری است.

از دیگر دارایی های جاری می توان به طور مختصر به درآمد های حساب شده، قبض های دریافتی، هزینه های پیش پرداخت شده و… نیز اشاره کرد.

اهمیت طبقه بندی دارایی ها

اکنون که طبقه بندی دارایی ها را به طور کامل مورد بررسی قرار دادیم، اهمیت دسته بندی آنها مشخص می شود.

یک طبقه بندی درست نه تنها به نظم شرکت کمک می کند بلکه باعث پیشرفت آن نیز شده و فرصت های تازه ای برای آن ایجاد می کند.

دانستن دارایی های مشهود و نامشهود در یک کسب و کار پر ریسک به ارزیابی مقدار ریسک و توانایی پرداخت آن کمک می کند.

برای دانستن سهم درآمدهای هر دارایی و تعیین درصد سود و درآمد یک شرکت باید با دارایی های عملیاتی و غیرعملی و انواع آن به خوبی آشنا باشیم.

و در نهایت تشخیص و تمییز دارایی های جاری و ثابت از یکدیگر نقش موثری در درک سرمایه در گردش خالص شرکت دارد.

تفاوت دارایی ودارایی خالص

کل دارایی ها از جمع کل بدهی ها و حقوق صاحبان سهام به دست می آید. در حالیکه دارایی خالص به طور کلی با حقوق صاحبان سهام تقریبا یکسان و برابر است؛ و مقدار آن از تفاوت کل بدهی ها از کل دارایی به دست می آید.

کل دارایی = کل بدهی + حقوق صاحبان سهام

دارایی خالص = کل دارایی – کل بدهی

مفهوم دارایی در حقوق

در حقوق، تعریف دارایی با اموال متفاوت است و مفهوم دارایی در حقوق گسترده تر از اموال می باشد.

در نتیجه دارایی جز مثبت اموالی که متعلق به یک شخص یا شرکت است و جز منفی که شامل بدهی ها می شود را پوشش می دهد.

تعریف دارایی و بدهی

اکنون می خواهیم دارایی ها و بدهی ها را بیشتر بشناسیم. پیش از این با تعریف دارایی و انواع دارایی به طور کامل آشنا شدیم و آنها را شرح دادیم و می دانیم که دارایی در حسابداری چیست.

بدهی ها در کنار سرمایه مجموع دارایی یک شرکت را تشکیل می دهد. اما تعریف بدهی چیست؟

بدهی به طور کلی بدهی کلیه مبالغی است که شرکت متعهد شده است در یک مدت زمان مشخص آنها را بازپرداخت کند.

تعریف دارایی و بدهی

دارایی و بدهی چیست

انواع بدهی

بدهی ها به دو دسته ی جاری یا کوتاه مدت و غیرجاری یا بلند مدت تقسیم می شوند.

بدهی های غیرجاری یا بلند مدت

بدهی های بلند مدت به آن دسته از بدهی ها اطلاق می شود که مهلت و فرآیند پرداخت آن از یک دوره ی مالی طولانی تر است. مانند اسناد یا وام های پرداختنی بلند مدت، کمک های بلاعوض دولت به شکل دارایی بلندمدت

بدهی های جاری یا کوتاه مدت

بدهی های کوتاه مدت بدهی هایی هستند که شرکت موظف به پرداخت آنها در یک سال مالی است.

بدهی های جاری یا کوتاه مدت

بدهی های کوتاه مدت بدهی هایی هستند که شرکت موظف به پرداخت آنها در یک سال مالی است.

انواع بدهی های جاری در حسابداری

که بدهی شرکت به دیگران هستند

به چک و سفته هایی که شرکت به دیگران داده است، اطلاق می شود.

وجهی که در ازای ارائه ی کالا یا خدمات شرکت از دیگران دریافت شده است

این حساب شامل تمام واریزها و برداشت ها توسط شرکا است.

شرکت ها مبلغ بعضی از بدهی های خود را مانند مزایای پایان خدمت یا مالیات بر درآمد را برآورد می کنند که در دسته ی بدهی های جاری قرار می گیرد.

سوالات متداول

همه اموال و منابع اقتصادی که در معاملات اقتصادی کسب میشوند و یا به بیان ساده تر در عملیات اقتصادی و مالی یک سری منابع اقتصادی به مالکیت واحد تجاری در میاید که بر حسب فاکتور پول مورد سنجش قرار میگیرند و به آن دارایی گفته میشود.

در این مقاله انواع دارایی ها را به تفکیک توضیح داده ایم به طور مثال برای انواع دارایی ها میتوان به دارایی های مشهود، نامشهود، استهلاک پذیر و استهلاک ناپذیر و دارایی ثابت و غیره اشاره کرد

صورت هاي مالي نمونه شركت هاي تامين سرمايه براساس استانداردهای حسابداری ایران

سازمان بورس و اوراق بهادار صورت هاي مالي نمونه شركت هاي تامين سرمايه را براساس استانداردهای حسابداری ایران منتشر کرد.

نشریه صورتهای مالی نمونه برای شرکتهای تامین سرمایه بر اساس استانداردهای حسابداری ایران توسط سازمان بورس و اوراق بهادار ایران با همکاری کمیته فنی سازمان حسابرسی منتشر شد.

با توجه به تغییرات به عمل آمده در استانداردهای حسابداری و در جهت بهبود افشای اطلاعات در صورت‌های مالی شرکت‌های تامین سرمایه، سازمان بورس، به منظور تامین نیازهای اطلاعاتی ذینفعان، صورت‌های مالی نمونه شرکت‌های تامین سرمایه را با همکاری کمیته فنی سازمان حسابرسی و برخی اعضای جامعه حسابداران رسمی ایران تهیه و منتشر ساخته است.

جهت دریافت متن کامل این نمونه اینجا کلیک کنید.

  • نحوه دریافت سود از صندوق‌های سرمایه‌گذاری چگونه است؟
  • به صورت پیامکی ازاعتبارمصنوعات طلا مطمئن شوید
  • حسابرسی داخلی چه نقشی در تولید و عملیات شرکت‌ها دارد؟
  • بخشنامه تغییر نصاب برخی مواد مالیاتی
  • مصوبه تجمیع کلیه حساب های دستگاه های اجرایی در خزانه داری کل کشور
  • بخشنامه ۲۱۰/۱۴۷۰۷ مورخ ۱۴۰۱/۷/۱۷( مالیات درآمد ناشی از ارزیابی سرمایه گذاری ها)
  • حقوق کارکنان دولت از نیمه دوم سال افزایش می یابد
  • نحوه بخشودگی صد در صدی جرایم مالیاتی
  • طرح نهاد ناظر در جامعه حسابداران رسمی
  • ابلاغ رأی دیوان عدالت درخصوص مالیات کمک هزینه های رفاهی
  • ابطال بخشنامه وزیراقتصاد درباره غیرقابل بخشودگی اعلام شدن جرایم مالیات بر ارزش افزوده
  • آگاهی از رویه‌های اجرایی قانون جدید چک در اطلاعیه بانک مرکزی
  • رابطه نرخ‌های سود با تورم
  • ثبت نشدن چک در سامانه باعث لغو قرارداد می شود؟
  • شرکت‌های دولتی در مسیر زیان

برای عضویت در خبرنامه سایت بروی تصویر بالا کلیک کنید

تازه ها در تلگرام

-30 مهر مهلت ارسال صورتهای مالی حسابرسی شده سال1400 به سازمان امورمالیاتی (بخشنامه)

-30 مهر مهلت ارسال ليست حقوق شهریوربه سازمان امورمالیاتی

-30 مهر مهلت ارسال ليست حقوق شهریوربه سازمان تامین اجتماعی

– بموجب ماده 137 قانون تجارت : هيات مديره بايد نمونه هایی از هزینه سرمایه لااقل هر شش ماه يك بار خلاصه صورت دارايي و قروض شركت را تنظيم كرده و به بازرس بدهد.

رویداد مالی چیست؟ + چند مثال

رویداد مالی، معامله یا تراکنشی است که بتوان مبلغ آن را به گونه‌ای قابل‌اتکا، اندازه‌گیری کرد و بر صورتهای مالی واحد تجاری تاثیر داشته باشد. به عبارت دیگر، رویداد مالی رخدادی است که بر معادله حسابداری تاثیر داشته باشد.

Financial event

دارایی = بدهی + حقوق مالکانه (سرمایه)

واحد تجاری باید هر معامله یا رویدادی را که بر امور مالی شرکت تأثیر گذار است را در دفاتر یا سیستم حسابداری خود ثبت کند. نمونه‌هایی از رویدادهای مالی شامل مواردی مانند پرداخت حقوق به پرسنل، پرداخت سود سهام به سرمایه‌گذاران ، خرید مواد از یک تأمین‌کننده و فروش کالا به مشتری است.

یک رویداد مالی، باید دارای دو شرط زیر باشد :

1- بتوانیم مبلغ آن را به صورت قابل‌اتکا اندازه‌گیری کنیم.

2- بر معادله حسابداری تاثیر گذار باشد.

درک رویداد مالی

هر رویدادی که بر صورت‌های مالی شرکت تأثیر گذار باشد، می‌تواند رویداد مالی باشد. برای ثبت این رویدادها باید از معادله حسابداری پیروی کنیم، معادله حسابداری نشان می‌دهد که جمع بدهی‌ها و حقوق مالکانه (سرمایه) مساوی دارایی‌ها است. (دارایی‌ها = بدهی‌ها + حقوق مالکانه).

به عنوان مثال فروش کالا به طور نسیه، موجودی کالا را کاهش می‌دهد و حساب های دریافتنی را افزایش می‌دهد. از آنجا که این معامله بر سود تأثیر گذار است، بر حقوق مالکانه نیز تأثیر دارد. به همین ترتیب، هزینه استهلاک، ارزش دفتری یک دارایی را کاهش می‌دهد و سود خالص و سود انباشته را کاهش می‌دهد. بنابراین حقوق مالکانه را نیز کاهش می‌دهد.

رویدادهای مالی فقط آن دسته از رویدادها را در بر می‌گیرد که از نظر پولی قابل اندازه گیری باشند. رویدادهایی که مانند بلایای طبیعی که به دارایی‌های شرکت آسیب برسانند، امکان دارد به عنوان رویدادهای مالی ثبت شوند، زیرا ممکن است بتوان میزان خسارت را از نظر پولی اندازه‌گیری کرد.

همه اتفاقات تجاری به عنوان یک رویداد مالی در نظر گرفته نمی‌شوند. به عنوان مثال، امضای قرارداد تولید یا قرارداد اجاره معمولاً به هیچ وجه معادله حسابداری را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد.

همچنین، برخی از موارد را نمی‌توان به طور معقول اندازه‌گیری کرد. به عنوان مثال، یک دعوی قضایی که در حال رسیدگی است و احتمال دارد تأثیری منفی بر شرکت داشته باشد، شاید قابل ارزیابی مالی نباشد، بنابراین در صورت‌های مالی یا در دفاتر شرکت ثبت نمی‌شود.

رویدادهای مالی نیز می‌توانند در داخل یک شرکت و بین بخش‌های مختلف آن اتفاق بیافتد. انتقال مواد از انبار اولیه به خط تولید، و انتقال کالای تولید شده به انبار کالای ساخته شده، نمونه ای از این رویدادها است.

تاثیر رویداد مالی بر حسابداری

همه رویدادها در سیستم حسابداری به عنوان یک ورودی در دفاتر حسابداری ثبت می‌شوند. طبق حسابداری دوطرفه، هر رویدادی باعث می‌شود به صورت همزمان یک حساب بدهکار و حساب بستانکار شود. به عنوان مثال، خرید مواد اولیه به صورت نقد، باعث می‌شود که حساب موجودی کالا بدهکار و حساب موجودی نقد بستانکار شود.

فقط رویدادهایی که مبلغ آنها قابل اندازه گیری باشند و بر معادله حسابداری تأثیر گذار باشند، رویدادهای مالی محسوب می‌شوند.

میانگین موزون هزینه سرمایه؛ میانگین بازدهی که تامین‌کنندگان مالی از شرکت انتظار دارند

میانگین موزون هزینه سرمایه

هر سرمایه‌گذاری به امید کسب سود انجام می‌شود، وگرنه دلیلی ندارد که دارایی خود را صرف کاری کنیم که بازدهی برای ما به همراه نخواهد داشت. هنگامی که یک فرد، دارایی خود را صرف سرمایه‌گذاری در پروژه یا شرکتی می‌کند، پیش از هر چیز باید امکان سودآوری شرکت در ازای این سرمایه‌گذاری را بسنجد و آن را با بازده مورد انتظار خود مقایسه کند تا سرمایه‌گذاری آگاهانه‌تری انجام دهد. چنین برآوردی برای شرکت‌ها نیز ضروری است تا هم در تحلیل داده‌های حسابداری و هم در زمینه جذب سرمایه عملکردی دقیق‌تر داشته باشند. هزینه سرمایه فاکتوری است که به ارزیابی همین مساله می‌پردازد و راه‌های متنوعی برای محاسبه آن وجود دارد. یکی از این روش‌ها، میانگین موزون هزینه سرمایه نام دارد که در ادامه این مطلب به توضیح آن می‌پردازیم.

منظور از هزینه سرمایه چیست؟

آشنایی با مفهوم میانگین موزون هزینه سرمایه

بازدهی مسئله‌ای است که میزان موفقیت شرکت‌ها را نشان می‌دهد. به همین دلیل تمام شرکت‌ها به دنبال آن هستند که بازدهی بالاتری به دست آورند. شرکت‌ها به منظور رسیدن به این هدف و تعیین میزان بازدهی‌شان به محاسبه هزینه سرمایه می‌پردازند.

هر کدام از این شرکت‌ها ریسک و بازدهی جداگانه و مختص به خود دارند. مثلا سهامدارانی که سهام عادی دارند، نرخ بازدهی موردانتظارشان متفاوت از سهام‌داران ممتاز است. چرا که ریسک این سهام متفاوت است. پس طبیعی است که بازده آن نیز تفاوت داشته باشد. هنگام بررسی پروژه‌ها، این احتمال وجود دارد که ارزش خالص فعلی آن‌ها مثبت باشد. در این صورت به احتمال فراوان این پروژه را خواهید پذیرفت. اما اگر این معیار عددی منفی را نشان دهد، دلیل خوبی برای رد آن خواهید داشت. با توجه به این مسائل می‌توان گفت؛

هزینه سرمایه برابر است با اجاره یا نرخ بهره سرمایه‌ای که به شرکت تزریق می‌شود. هزینه سرمایه را همچنین می‌توان حداقل میزان بازدهی‌ای دانست که سهامداران و سرمایه‌گذاران از یک طرح یا پروژه انتظار دارند.

بیشتر بخوانید

الگوهای محاسبه هزینه سرمایه

هزینه سرمایه را می‌توان به شیوه‌های گوناگونی محاسبه کرد. عوامل مهمی در انتخاب یکی از این روش‌ها دخیل هستند که از میان آن‌ها می‌توان به زمان یا بستر موردنظر اشاره کرد. ما در این بخش ۹ روش را برای محاسبه هزینه سرمایه نام می‌بریم و در ادامه به طور مفصل به توضیح روش میانگین موزون هزینه سرمایه می‌پردازیم. شیوه‌های محاسبه هزینه سرمایه عبارت‌اند از:

  • الگوی نرخ بازده متوسط تحقق‌یافته
  • روش نرخ بازده متوسط تحقق‌یافته تعدیل‌شده
  • الگوی نمونه هایی از هزینه سرمایه قیمت‌گذاری دارایی سرمایه‌ای
  • ارزیابی بر مبنای ارقام حسابداری
  • مدل تنزیلی سود تقسیمی
  • مدل فاما و فرنچ
  • متغیر جانشین
  • مدل گوردون به کمک نرخ رشد فروش
  • میانگین موزون هزینه سرمایه

میانگین موزون هزینه سرمایه یا WACC چیست؟

شرکت‌ها به منظور تامین مالی خود اقدام به انتشار سهام عادی در بورس می‌کنند. آن‌ها با این کار بخشی یا تمام سرمایه لازم را به دست می‌آورند. اما منطقی نیست که تامین سرمایه را تنها با انتشار سهام عادی انجام داد. همین امر موجب می‌شود سرمایه در بخش‌های مختلف تقسیم و توزیع شود.

مثلا تامین سرمایه شرکت را می‌تواند علاوه بر انتشار سهام عادی، از طریق انتشار اوراق قرضه یا سهام ممتاز هم انجام داد. سهامدارانی که سرمایه خود را برای خرید این اوراق هزینه کرده‌اند، انتظار دارند که بازدهی مناسبی از این سرمایه‌گذاری به دست آورند.

زمانی که شرکت‌ها تنها به کمک انتشار سهام عادی تمام سرمایه خود را تامین کرده باشند، محاسبه نرخ بازدهی را می‌توان به سادگی انجام داد. چرا که این نرخ درست برابر خواهد بود با بازدهی سهام عادی. اما همان‌گونه که اشاره شد، سرمایه‌ها از منابع و محل‌های مختلفی تامین می‌شوند. هر یک از این شیوه‌ها با ریسک‌های متفاوتی همراه هستند. پس نرخ بازدهی آن‌ها نیز متفاوت خواهد بود. برای همین شرکت‌ها برای محاسبه هزینه سرمایه از روش میانگین موزون (WACC) استفاده می‌کنند.

میانگین موزون هزینه سرمایه، میانگین بازده موردنظر سهامداران و وام‌دهندگان است. این میزان را می‌توان از مجموع هزینه بدهی‌ها پس از مالیات و هزینه حقوق صاحبان سهام به دست آورد.

بیشتر بخوانید

محاسبه فرمول میانگین موزون هزینه سرمایه

به منظور محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه می‌توان از فرمول زیر کمک گرفت:

(WACC = (D/D+E) × Kd (1-t) + Ke × (E/D+E

متغیرهای این فرمول عبارتند از:

با محاسبه میزان 1-t نرخ بدهی‌ها با در نظر گرفتن معاف از مالیات بودن هزینه بدهی‌ها تعدیل می‌شود. دو کسر اول و آخر در فرمول فوق نیز به ترتیب نشان‌گر وزن بدهی و سهام در ساختار سرمایه شرکت هستند.

البته می‌توان این فرمول را به صورت زیر نیز بازنویسی کرد:

  • Wd: درصد استفاده از وام در تامین مالی شرکت که برابر است با D/V.
  • D: ارزش بازار بدهی شرکت
  • We: درصد استفاده از سهام در تامین سرمایه شرکت که برابر است با E/V.
  • E: ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
  • V: مجموع تامین سرمایه شرکت که برابر است با E+D.
  • rd: نرخ بهره تسهیلات قبل از محاسبه مالیات
  • re: هزینه تامین سرمایه از طریق سهام
  • t: نرخ مالیات

نرخ بازده

نرخ بازده مورد انتظار صاحبان سهام به حداقل میزان نرخی گفته می‌شود که سرمایه‌گذاران انتظار دارند آن را به عنوان سود کسب کنند. برای تخمین این نرخ معمولا از مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای (CAPM) استفاده می‌شود. به منظور تعیین این نرخ، باید به نرخ بازاری که شرکت‌ها بر اساس آن اقدام به پرداخت بدهی‌های خود می‌کنند، توجه کرد.

اما در هنگام استفاده از مدل‌های تنزیل‌شده جریان‌های نقدی، باید به یک مسئله مهم توجه شود. ابتدا لازم است با توجه به نوع جریانات نقدی که قرار است تنزیل شوند، نرخ تنزیلی مناسب همان نوع نیز انتخاب شود. مثلا اگر تخمین جریان‌های نقدی پس از کسر هزینه‌های بدهی انجام شده باشد، این جریان‌ها به سهامداران شرکت مربوط است. پس نرخ تنزیل مناسب در این مورد برابر است با نرخ بازده مورد انتظار سهام. اما ممکن است جریان‌های نقدی هم پرداخت بدهی‌ها را در بر بگیرد و هم پرداخت هزینه به سهامداران‌ را. در این شرایط نرخ تنزیلی که در محاسبات استفاده می‌شود، برابر با میانگین موزون هزینه سرمایه خواهد بود.

بیشتر بخوانید

مثالی از محاسبه WACC

چنین در نظر بگیرید که قصد داریم WACC را برای یک شرکت مشخص محاسبه کنیم. اطلاعاتی که از این شرکت داریم به شرح زیر است:

  • ساختار سرمایه شرکت از ۳۰ درصد بدهی و ۷۰ درصد سهام تشکیل شده است.
  • نرخ مالیات برابر است با ۲۵ درصد.
  • نرخ بازده مورد انتظار وام‌دهندگان برابر هشت و نرخ بازده مورد انتظار سهامداران برابر ۱۴ درصد است.

با در نظر گرفتن این اطلاعات میانگین موزون هزینه سرمایه برابر خواهد بود با:

محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه

منتقدان میانگین موزون هزینه سرمایه چه می‌گویند؟

درست است که WACC یک ابزار معتبر به منظور بررسی بازده پروژه‌های مختلف است، اما نمی‌توان از ایرادات و اشکالاتی که به آن وارد می‌شود چشم‌پوشی کرد. دو نمونه از این ایرادها به شرح زیر است:

  • وجود سپر مالیاتی تامین مالی از طریق وام: در نگاه نخست معمولا دریافت وام‌های بیشتر گزینه خوبی به نظر می‌رسد. این مسئله می‌تواند میانگین موزون هزینه سرمایه را به خوبی منعکس کند. اما چگونه می‌توان افزایش روزافزون ریسک‌پذیری پروژه‌ها را با افزایش بودجه آن‌ها در سرمایه و پول وام‌دهندگان مطابقت داد و تعدیل کرد؟
  • مشکل ضریب بتا: WACC باید میزان ریسک‌پذیری را در مقایسه با نوسانات دارایی‌ها در کل بازار منعکس کند. در اغلب موارد از شرکت‌های حاضر در فهرست S&P500‌ استفاده می‌شود. با این حال بسیاری از سرمایه‌گذاران با این حقیقت موافق نیستند که نوسانات بازار همان ریسک هستند. این مسئله منجر به نادیده گرفتن کامل WACC می‌شود.

بیشتر بخوانید

عوامل موثر در میانگین موزون هزینه سرمایه

حال باید دید عوامل تاثیرگذار بر میانگین موزون هزینه سرمایه چیست. این شاخص میزان سودآوری یک پروژه سرمایه‌گذاری را اندازه‌گیری می‌کند و نمونه هایی از هزینه سرمایه از عوامل خارجی بسیاری اثر می‌پذیرد. عواملی نظیر وضعیت در بازار سهام، بهره سرمایه‌گذاری‌های بدون ریسک، نرخ پایه بازار و مالیات بر درآمد. شرکت‌ها مجبورند با این موارد کنار بیایند و در حضور آن‌ها به فعالیت خود ادامه دهند. آن‌ها باید سعی کنند تا از منابعی که در شرایط کنونی در اختیار دارند به خوبی بهره برند.

عوامل مهم برای مدیریت می‌تواند شامل ضریب بتا، حق بیمه تعیین‌شده برای شرکت، نسبت سرمایه استقراضی به سرمایه کل و رده‌بندی اعتباری باشد. هم‌چنین شاخص‌های زیر نیز بر میانگین موزون هزینه سرمایه اثر می‌گذارند:

  • نرخ بهره، هزینه و اندازه سرمایه استقراضی
  • حق بیمه بازار سهام
  • هزینه و سهم حقوق صاحبان سهام

محدودیت‌های WACC

در فرمول محاسبه WACC فاکتورها و عواملی (مانند هزینه حقوق صاحبان سهام) وجود دارند که مقادیر استاندارد و مشخصی ندارند. همین مسئله موجب می‌شود که شرکت‌های مختلف مقادیر متفاوتی را پس از محاسبات خود گزارش کنند.

بنابراین درست است که میانگین موزون هزینه سرمایه در اغلب اوقات می‌تواند درکی صحیح از یک شرکت ارائه کند، اما همیشه در هنگام تصمیم‌گیری برای قبول یا رد شرکت کردن در یک سرمایه‌گذاری باید به عوامل و معیارهای دیگری نیز توجه شود تا به داده‌های دقیق‌تری دست پیدا کنیم.

چه کسانی از WACC استفاده می‌کنند؟

این شاخص حداقل نرخ بازده قابل قبولی است که یک شرکت می‌تواند برای سرمایه‌گذاران خود فراهم کند. تحلیل‌گران سهام معمولا در زمان ارزیابی و تخمین ارزش یک سرمایه‌گذاری از WACC استفاده می‌کنند تا در خصوص دنبال کردن آن پروژه تصمیم‌گیری کنند. مثلا در تجزیه و تحلیل جریان‌های نقدی تنزیل‌شده می‌توان از WACC برای جریان‌های نقدی آتی استفاده کرد. با این کار ارزش خالص فعلی یک کسب‌وکار به دست خواهد آمد.

WACC را هم‌چنین می‌توان به عنوان نرخ بازدهی مبنا در ارزیابی عملکرد بازگشت سرمایه سرمایه‌گذاری‌شده (ROIC) شرکت‌ها استفاده کرد. استفاده از میانگین موزون هزینه سرمایه هم‌چنین برای انجام محاسبات مربوط به ارزش افزوده اقتصادی نیز حیاتی است.

برای محاسبه نرخ بازده شخصی یک سرمایه‌گذار از سرمایه‌گذاری در یک شرکت، تنها کافی است WACC از درصد بازده شرکت کسر شود.

جمع‌بندی

میانگین موزون هزینه سرمایه به محاسبه هزینه تامین سرمایه یک شرکت می‌پردازد. منابع تامین مالی شرکت‌ها متفاوت‌اند؛ این منابع از طریق انتشار سهام عادی، سهام ممتاز، اوراق قرضه و … تامین می‌شوند. در نمونه هایی از هزینه سرمایه این شاخص به هر یک از منابع تامین سرمایه وزنی اختصاص داده می‌شود و سپس با محاسبه میانگین وزنی، هزینه سرمایه به دست می‌آید.

پایین بودن این عدد نشان از بازده بیشتر سرمایه‌گذاری خواهد داشت. از WACC در بودجه‌بندی سرمایه استفاده می‌شود. به این ترتیب شرکت‌ها می‌توانند دریابند که آیا باید به شرکت در پروژه ادامه دهند یا خیر.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.