تورم در آلمان پس از ۲۸ سال از مرز ۵ درصد عبور کرد!
افزایش بهای انرژی باعث افزایش تورم در آلمان شده است. مردم آلمان بیاختیار به یاد بحران انرژی سال ۱۹۸۱ افتادهاند. نیاز به واردات سوخت و وابستگی مالی به نرخ دلار و بهره بانکی در آمریکا نیز اقتصاد آلمان را در این شرایط آسیبپذیرتر ساخته است. اما لازم است این نکته را نیز بگوییم که تورم پنج درصدی میتواند برای بسیاری از کشورهای جهان، مانند ایران یا ترکیه آرزوی دستنیافتنی باشد! اما چنین سطحی از تورم در آلمان پدیدهای عادی نیست، چرا که چنین سطحی از تورم در آلمان از سال ۱۹۹۳ تا به امروز بیسابقه بوده است. در آن سال، نرخ تورم ۴٫۳ درصد اعلام شده بود.
صبا لطیفی تهرانی، معامله گر و تحلیلگر بازارهای مالی در مصاحبه با رسانه امل، در پاسخ به این سؤال که به طور کلی دلیل اصلی این تورم که نتها در آلمان، بلکه کل اروپا را درگیر کرده چیست، اینطور توضیح میدهد:
در واقع دلیل اصلی تورم به وجود آمده در اروپا ناشی از پاندمی کرونا است. زمانی که این پاندمی به وجود آمد، اروپا دچار یک رکود اقتصادی شد. به زبان مرز بین تحلیل گر و معامله گر سادهتر، کسب و کارها از بین رفتند؛ مغازهها، بازارها بسته شدند، مردم بیکار و پول کمتری در دست آنها بود. این امر باعث کندی رشد اقتصادی شد. در این میان اما بانک مرکزی برای مقابله با این رکود اقتصادی، شروع به حمایت از اقتصاد کرد. در واقع حمایت از اقتصاد یعنی تزریق پول به مردم و سرمایهگذاران که این امر به تنهایی باعث تورم میشود. بر این اساس تورم به وجود آمده را میتوان در درجه اول به دلیل پاندمی کرونا، در ادامه با حمایتهای مالی دولتی، همچنین افزایش قیمت نفت و انرژیها و در نهایت تقاضای بالای مردم و عرضه کم تولیدکنندهها دانست.
ما در ده سال گذشته نیز تورم در اروپا داشتهایم. اما چرا در طی این مدت، این تورم به طور محسوس در زندگی مردم حس نمیشد؟ به نظر شما دلیل این امر چه بود؟
به طور کلی هدف اصلی بانک مرکزی اروپا این است که تورم را در محدوده ۲ تا ۳ درصد کنترل کند. در واقع یکی از عواملی که ما در سالهای گذشته به طور محسوس افزایش تورم نداشتیم، کنترل آن توسط بانک مرکزی بود. اما در حال حاضر تورم در اروپا به بالاتر از ۵ درصد رسیده است. این یعنی حدود ۳ درصد بالاتر از تارگت تورمی اروپا، که این بالاترین نرخ تورمی بوده است که اروپا در طی ۳۰ سال اخیر به خودش دیده است.
اما نکته بسیار مهم اینجاست که اگر ما تورم خالص را، یعنی تورم فعلی اما بدون سوخت و انرژی را در نظر گرفتن بگیریم، میبینیم که نرخ تورم در اروپا به میزان ۲٫۶ درصد رسیده است. این یعنی تنها ۰٫۶ درصد بالاتر از تارگت تورم قبلی در اروپا. به عبارت دیگر، در واقع مرز بین تحلیل گر و معامله گر بخش عظیمی از تورم به وجود آمده در اروپا بر اثر افزایش چشمگیر قیمت نفت و گاز صورت گرفته است و این میزان از تورم در دیگر بخشها مانند خدمات یا أقلام مصرفی مانند مواد غذایی، نوشیدنیهای الکلی و غیر حس نمیشود.
به نکته بسیار خوبی اشاره کردید! ما در ماههای گذشته شاهد افزایش قیمت انرژیهای گرمایشی، برق و بنزین در آلمان بودیم. به نظر شما اصولاً چه چیزی باعث به وجود آمدن بحران انرژی و گران شدن آنها میشود؟
از آنجایی که کشورهای اروپایی بزرگترین وارد کنندگان نفت و گاز هستند، بحرانهای انرژی در دنیا میتوانند به شدت بر اقتصاد این کشورها اثرگذار باشند. در این میان، کشوری مانند آلمان که قطب صنعتی اروپا نیز محسوب میشود با جمعیتی حدود ۸۳ میلیون نفر، برای تامین برق سالانه خود نیاز به نفت و گاز زیادی دارد. همچنین کشورها، بخش عظیمی از برق مصرفی خود را جدا از تولید آن از طریق انرژی خورشیدی یا بادی، با سوزاندن گاز تامین میکنند. همین امر باعث وابستگی اروپا به کشورهای صادرکننده نفت و گاز میشود که ما در ماههای گذشته شاهد آن بودیم که با افزایش قیمت نفت، هزینه برق در برخی از کشورهای اروپایی حتی تا ۴۰۰ برابر نسبت به سال گذشته افزایش داشته است.
با توجه به مسائلی که در خصوص آنها صحبت کردیم، به نظر شما بانک مرکزی اروپا چه برنامهای برای کنترل این تورم در پیش خواهد گرفت؟
فعلاً برنامه خاصی وجود ندارد. چرا که به عقیده خانم «کریستین لاگارد» رئیس مرز بین تحلیل گر و معامله گر بانک مرکزی اروپا، تورم فعلی گذرا و موقتی است و به هیچ وجه ماندگار نیست. به گفته وی این تورم به واسطه افزایش قیمت نفت و گاز به وجود آمده و اگر این بحران و همچنین میزان تقاضا فروکش کند، این تورم نیز به راحتی به سمت پایین حرکت خواهد کرد و به همین دلیل در حال حاضر نیازی به تغییر در سیاستهای پولی اروپا در جهت کنترل تورم نیست.
در واقع اروپا هنوز میزان تورم خود را نپذیرفته است. به نظر من از آنجایی که کشوری مانند آمریکا تورم خود را پذیرفته و در حال حاضر به مقابل و کنترل آن پرداخته است؛ این موضوع میتواند در بلندمدت در بازارهای مالی باعث افت ارزش یورو در مقابل دلار شود.
تحلیلگر مطرح: روی نمودار بیت کوین یک واگرایی صعودی دیده میشود
مایکل ون دپوپ (Michaël van de Poppe)، معاملهگر سرشناس ارزهای دیجیتال، اخیراً در رابطه با نشانههای صعودی روی نمودار بیت کوین و وی چین صحبت کرده است. او نگاهی هم به نمودار کاردانو و اتریوم انداخته و حمایتهای کلیدی آنها را مشخص کرده است.
به گزارش دیلی هودل، ون دپوپ در سری توییتهای اخیر خود، به ۵۵۱٬۰۰۰ دنبالکنندهاش در توییتر گفت که حرکات قیمتی بیت کوین در حال ایجاد «یک واگرایی صعودی» است.
ون دپوپ در این باره گفته است:
در بازههای زمانی کوتاهمدت بیت کوین، یک واگرایی صعودی در حال تشکیل است و این در حالی است که حمایتی قدرتمند هم در ۴۱,۰۰۰ دلار وجود دارد. اگر بیت کوین سطوح مقاومتی بین ۴۲,۸۰۰ تا ۴۲,۹۰۰ دلار را بشکند، خریداران احتمالاً به سراغ حمایت ۴۶,۰۰۰ دلاری خواهند رفت و سپس واگرایی صعودی کامل میشود.
نمودار قیمت بیت کوین (واگرایی صعودی بین قیمت و شاخص قدرت نسبی)
بیت کوین در حال حاضر با قیمت ۴۱٬۹۱۳ دلار معامله میشود؛ درست پایینتر از سطوح پیشرفت واگرایی صعودی که ون دپوپ روی نمودار مشخص کرده است.
با نگاهی به اتریوم، دومین ارز دیجیتال بزرگ از نظر ارزش بازار، پیشبینی ون دپوپ میگوید با وجود روند نزولی اخیر، ممکن است رسیدن به کف قیمتی نزدیک باشد.
این معاملهگر مشهور میگوید:
اتریوم با سرعت در حال حرکت به سمت پایین است و به منطقه عظیم ۳٬۳۲۰ دلاری که قبلاً بهعنوان مقاومت عمل کرده بود، رسیده است. پس از برخورد با این مانع، مقاومت مهم بعدی بین ۳٬۵۰۰ تا ۳٬۶۰۰ دلار است. ممکن است قیمت به کف نزدیک شده باشد.
نمودار قیمت اتریوم (تحلیل ون دپوپ از نمای ۱ روزه بازار اتریوم/ تتر)
اتریوم در حال حاضر با قیمتی حدود ۳,۱۳۰ دلار معامله میشود که باز هم درست پایینتر از سطوح مقاومت تعیینشده در نمودار ون دپوپ است.
ون دپوپ با تجزیهوتحلیل روند قیمت کاردانو، گفته است که این ارز دیجیتال بهشدت به یک منطقه مرز بین تحلیل گر و معامله گر حمایت متکی است.
در بازار کاردانو چیز زیادی تغییر نکرده است. قیمت همچنان در مرز پایینی محدودهای است که حمایت قدرتمندی هم دارد؛ اما این محدوده طوری نیست که بخواهم وارد موقعیت شورت (فروش) شوم. ترجیح میدهم خریدار باشم.
نمودار قیمت کاردانو (تحلیل ون دپوپ از نمای ۱ روزه بازار کاردانو/ تتر)
کاردانو در حال حاضر با قیمت ۱.۲۴ دلار معامله میشود و در محدوده حمایتی مشخصشده در تحلیل ون دپوپ است.
در نهایت، این تحلیلگر قیمت ارز دیجیتال وی چین را هم در بازار «وی چین/ بیت کوین» تحلیل کرده است.
او در رابطه با وضعیت وی چین گفت:
وی چین قوی به نظر میرسد، اما همچنان باید از سطحی که در حدود ۲۰۵ الی ۲۱۰ ساتوشی (۰.۰۸۶ الی ۰.۰۸۸ دلار) قرار دارد، بالاتر برود. اگر اینطور شود، ادامه روند صعودی بسیار محتمل خواهد بود.
نمودار قیمت وی چین در برابر بیت کوین
ون دپوپ همچنین سطح ۰.۰۰۰۰۰۱۵۰ بیت کوین (۰.۰۶۳ دلار) را بهعنوان حمایت وی چین در نظر گرفته است تا قبل از آغاز ادامه روند صعودی، مجدداً خریداران آن را آزمایش کنند.
وی چین اکنون با قیمت ۰.۰۷۶۷ دلار معامله میشود؛ یعنی ۲۱ درصد بالاتر از منطقه حمایتی که ون دپوپ شناسایی کرده است.
دوره معامله گر حرفه ای ارز دیجیتال | آفلاین
امور مالی و اقتصادی در دنیا امروزی به قدری با واژهای آشنا به نام بانک گره خورده، که مفهوم دارایی و پول برای اکثر ما بدون وجود بانکها معنایی ندارد. اقتصاد سنتی مبنی بر بانکها که آنها را به عنوان مراکز متمرکز امور مالی میشناسیم به شما میگوید:
- “سرمایه و پولت را در حساب من نگهداری کن،
- من امنیتی حدودی برای داراییات فراهم میکنم،
- اگر واجد هزار و یک شرط باشی، به تو وام میدهم.
- در ازای این کارها همواره تمام فعالیتها و تراکنشات حسابت را بررسی میکنم،
- با توجه به مقدار سرمایهای که داری، از تو مالیت دریافت میکنم،
- مقداری کارمزد برای هر خدماتی که از من دریافت کنی از حسابت کسر میکنم،
- همچنین گاهی اوقات به علت مشکلات مختلف ممکن است نگذارم به پول خودت دسترسی داشته مرز بین تحلیل گر و معامله گر باشی.”
حال بیایید درباره اصل ماجرا یعنی ارزهای دیجیتال صحبت کنیم.
ارز دیجیتال، نوعی پول مجازی است که پشتوانه آن پول و سرمایه شماست. به واسطه ارزهای دیجیتال میتوانید خرید و فروشهای خود را با نهایت سرعت انجام دهید؛ میتوانید روی آنها سرمایهگذاری کنید؛ وام دریافت کنید، سپردهگذاری کنید و سود دریافت بگیرید و هزاران کار دیگر که در ادامه بیشتر با آنها آشنا میشویم.
شاید در ابتدا با شنیدن معنا و مفهوم ارزهای دیجیتال با خود بگویید که تفاوت چندانی با کارکرد کارت بانکی شما ندارد. اگر برای اولین بار با آنها مواجه شدید به شما حق میدهیم؛ زیرا ارزهای دیجیتال امکاناتی را برای کاربران خود فراهم میکنند که حتی شاید درکشان هم برای ما ممکن نباشد.
مهمترین ویژگی ارز دیجیتال، غیرمتمرکز بودن آن است. یعنی هیچ نهاد یا سازمان خاصی، مالکیت صد در صدی آن را دراختیار ندارد و نمیتواند بدون همراهی تمام کاربران تصمیم خاصی برای ارز دیجیتال بگیرد. این ویژگی باعث میشود که هیچکس به جز صاحب یک ارز دیجیتال از میزان دارایی و فعالیتهای حساب او مطلع نشود.
بگذارید ادامه مزایای ارزهای دیجیتال را از زبان خودشان بشنویم:
- “سرمایه و داراییهات رو به من بسپار،
- در صورت محتاط بودن خودت، من تا جای ممکن امنیت داراییت رو حفظ میکنم،
- اگر فقط موجودی حسابت از مقدار وامی که میخوای بیشتر باشه، بدون سقف و ضامن بهت وام میدم،
- اگر برای یک مدت مشخص روی من سرمایهگذاری کنی، تا پایان اون زمان به صورت دورهای بهت سود میدهم و در نهایت پولت رو با سودش بهت برمیگردونم،
- با داشتن من، هیچکس جز خودت و کسی که رمز کیف پولت رو میدونه، به داراییت دسترسی نداره و نمیفهمه که چقدر سرمایه داری و میخوای باهاش چه کار کنی،
- در سریعترین زمان ممکن پولت رو به هرجای دنیا میخوای منتقل کن،
- کارمزد کمتری برای جابهجایی سرمایه، یا دریافت خدمات نسبت به سیستم بانک، پرداخت کن، مرز بین تحلیل گر و معامله گر
- اگر خودت بخوای میتونی از بین فرصتهای شغلی متنوع دنیای من برای خود یک کار با درآمد خوب پیدا کنی.”
شاید هنوز هم باور اینکه ارز دیجیتال میتواند تمام این مزایا را همراه هم برای شما فراهم کند، راحت نباشد. ولی دوستانه باید بگوییم که این اتفاق در حال رخ دادن است.
آزادی مالی رویای امروز و دیروز بشر نیست. از زمانی که مفاهیمی مثل قدرت، ثروت، پول و …. در جامعه شکل گرفتند. هرکس دوست داشت خودش اختیار داراییهای خود را در دست داشته باشد و بتوانند شخصاً شرایط مالی خویش یا خانوادهاش را مدیریت کند.
ارزهای دیجیتال، اینجا هستند تا این رویا را محقق کنند. حال سؤال اینجاست که آیا شما میخواهید به عنوان یکی از کاربران ارزهای دیجیتال، نقشی در تحقق این رویا داشته باشید یا نه؟!
خط روند چیست؟
خط روند خطوطی هستند که به راحتی قابل تشخیص هستند و معامله گران روی نمودارها ترسیم میکنند. تا مجموعهای از قیمتها را به هم متصل کرده یا برخی از دادهها را به بهترین شکل نشان دهند. سپس خط مورد استفاده قرار میگیرد تا به معاملهگر ایده خوبی از جهت حرکت ارزش سرمایهگذاری را بدهد.(ایچیموکو چیست ؟)
خط روند خطی است که برای نشان دادن جهت غالب قیمت در بالای نقاط محوری یا پایینترین نقاط محورها کشیده میشود. خطوط روند یک نمایش بصری از حمایت ها و مقاومت ها در هر بازه زمانی است. آنها جهت و سرعت قیمت را نشان میدهند. همچنین الگوها را در دورههای انقباض قیمت توصیف میکنند.
توصیه می شود آموزش ارز دیجیتال را از دست ندهید.
نکات کلیدی خط روند
یک خط روند واحد را میتوان روی نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند ارائه شود.
خطوط روند را میتوان در بالا و پایین برای ایجاد یک کانال اعمال کرد.
دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل و نقاط دقیق مورد استفاده برای ایجاد خطوط روند از معاملهگر به معاملهگر متفاوت است.
خط روندها به شما چه میگوید؟
خطوط روند یکی از مهمترین ابزارهایی است که توسط تحلیلگران فنی مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیلگران فنی به جای نگاه به عملکرد تجاری گذشته یا سایر اصول اساسی، به دنبال روندهای مربوط به قیمت هستند. خطوط روند به تحلیلگران فنی کمک میکند تا جهت فعلی قیمتهای بازار را تعیین کنند. تحلیلگران فنی معتقدند این روند دوست شما است و شناسایی این روند اولین گام در روند ایجاد یک معامله خوب است.
برای ایجاد خطوط روند، یک تحلیلگر باید حداقل دو نقطه در نمودار قیمت داشته باشد. برخی از تحلیلگران دوست دارند از بازههای زمانی مختلف مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. دیگران نمودارهای روزانه یا نمودارهای هفتگی را بررسی میکنند. برخی از تحلیلگران زمان را به طور کلی کنار میگذارند. ترجیح میدهند روندها را بر اساس فواصل تیک به جای فواصل زمانی مشاهده کنند. چیزی که خط روند را در استفاده و جذابیت بسیار فراگیر میکند این است که میتوان از آنها برای شناسایی روندها بدون در نظر گرفتن دوره زمانی، بازه زمانی یا فاصله زمانی استفاده شده استفاده کرد.
اگر شرکت A با ۳۵ دلار معامله میشود و در دو روز به ۴۰ دلار و در سه روز به ۴۵ دلار میرسد، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم نمودار دارد. که از ۳۵ دلار شروع میشود، سپس به ۴۰ دلار میرسد و سپس به ۴۵ دلار میرسد. اگر تحلیلگر بین هر سه نقطه قیمتی مرز تعیین کند، آنها روند صعودی دارند. خط روند ترسیم شده دارای شیب مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که در جهت روند خرید کند. اگر قیمت شرکت A از ۳۵ دلار به ۲۵ دلار برسد، خط روند دارای شیب منفی است و تحلیلگر باید در جهت روند بفروشد.(بازار بورس چیست ؟)
مثال استفاده از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتاً آسان است. یک معاملهگر به سادگی باید دادههای قیمت را به صورت عادی، با استفاده از باز، بسته، بالا و پایین ترسیم کند. در زیر دادههای مربوط به راسل ۲۰۰۰ در نمودار شمعدانی با خط روند برای سه جلسه پایین در یک دوره دو ماهه آمده است.
خطوط روند صعودی راسل ۲۰۰۰ را نشان میدهد و میتواند به عنوان پشتیبانی هنگام ورود به یک موقعیت در نظر گرفته شود. در این مورد، معاملهگر ممکن است یک موقعیت طولانی را در نزدیک خطوط روند وارد کرده و سپس آن را در آینده گسترش دهد. اگر اقدام قیمت خطوط روند نزولی را نقض کند، معاملهگر میتواند از آن به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت استفاده کند. این امر به معاملهگر اجازه میدهد تا زمانی که روندی که دنبال میکنند شروع به ضعیف شدن میکند، خارج شود.
خطوط روند، البته، محصول دوره زمانی هستند. در مثال بالا، یک معاملهگر نیازی به ترسیم خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی چند دقیقهای، خطوط روند و معاملات ممکن است نیاز به تعدیل مجدد داشته باشند.
تفاوت بین خط روند و کانالها
بیش از یک خط روند را میتوان روی نمودار اعمال کرد. معامله گران غالباً از خط روند برای اتصال دورههای بالا و دوره دیگر به منظور ایجاد کانالهای پایین استفاده میکنند. یک کانال نمایشی بصری از حمایت و مقاومت را برای دوره زمانی مورد تجزیه و تحلیل اضافه میکند. مشابه یک خط روند واحد، معامله گران به دنبال افزایش یا شکست هستند تا قیمت را از کانال خارج کنند. آنها بسته به نحوه ایجاد معامله خود ممکن است از مرز بین تحلیل گر و معامله گر این نقض به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده کنند.(پیشنهاد ما به شما :دوره هوش بورسی(اوراق بهادار))
محدودیتهای خط روند
خطوط روند دارای محدودیتهایی هستند که در تمام ابزارهای نمودار به اشتراک گذاشته میشود. زیرا باید دادههای قیمت بیشتری وارد شوند. خطوط روند گاهی اوقات برای مدت طولانی ادامه مییابد. اما در نهایت اقدام قیمت آنقدر منحرف میشود که باید به روز شود. علاوه بر این، معامله گران اغلب نقاط مختلف داده را برای اتصال انتخاب میکنند. به عنوان مثال، برخی معامله گران از پایینترین سطح پایین استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن برای یک دوره استفاده کنند. در نهایت، خطوط روند اعمال شده در بازههای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. با افزایش حجم در طول یک روز، خط روند ایجاد شده با حجم کم ممکن است به راحتی شکسته شود.
عبور بیت کوین از مرز ۷ هزار دلار: تحلیلگران چه پیش بینی می کنند؟
ساعاتی پیش از نگارش این مقاله، بیتکوین به بالاترین حد خود در روز رسید. قیمت این رمزارز از مرز ۷ هزار دلار عبور کرد و به ۷ هزار و ۵۰ دلار رسید. این یعنی بیتکوین از پایینترین نرخ خود در روز یکشنبه ۵ درصد افزایش قیمت داشته است. این افزایش قیمت همراستا با افزایش قیمت در بازارهای سهام با وجود بدترشدن شیوع بیماری کرونا است. برای اخبار بیشتر در خصوص بازارهای رمزارز و بیت کوین با کوین نیک همراه باشید.
افزایش قیمت بیت کوین
حرکت بعدی مرز بین تحلیل گر و معامله گر بیتکوین چیست؟
در حال حاضر، تمام تحلیلگران چشم به قیمت بستهشدن در نمودارهای شمعی مهمی مانند شش ساعته، روزانه، یا هفتگی دارند. روند صعودی ذکرشده پنجمین تلاش بیتکوین برای رسیدن به ۷ هزار دلار در یک نمودار شمعی چهار ساعته است. تمام چهار تلاش قبلی برای رسیدن به این سطح ناکام مانده که نشان میدهد ۷ هزار دلار به یک مقاومت روانشناختی و تکنیکال تبدیل شده است.
شکست در رسیدن به این سطح، که برخی تحلیلگران به دلیل اهمیت این سطح لقب «نقطه سرنوشتساز» به آن دادهاند، میتواند نشاندهنده فشارهای قریبالوقوع خرسی برای بازار رمزارز باشد.
به گزارش خبرگزاریها در روز یکشنبه، نیک پاتل (Nik Patel)، یک تحلیلگر بازار و نویسنده کتاب مهم معاملات رمزارز «کتابچه راهنمای معاملات آلت کوین» (An Altcoin Trader’s Handbook) اعلام کرده بود که اگر بیت کوین نتواند در میان مدت به ۷ هزار دلار برسد، احتمالا سقوطی تا ۵,۶۸۰ دلار خواهد داشت: ۲۰ درصد کاهش از ۷ هزار دلار.
نمودارها نشان میدهند که سقف هفتگی هفته گذشته ۷ هزار دلار بود. از این نظر، ۷ هزار دلار از دیدگاه تحلیل تکنیکال حائز اهمیت به شمار میرفت.
پیشبینی اصلاح توسط یکی دیگر از معاملهگران رمزارز که تصویر زیر را در چهارم آوریل منتشر کرد نیز مطرح شده بود که نوسانهایی در محدوده ۷ هزار دلار پیشبینی میکند. این معاملهگر توضیح داد که حرکت بعدی قیمت کاهشی ۷ درصدی داشته و به ۶,۵۰۰ دلار خواهند رسید. این کاهش میتواند مومنتوم گاوی بازار، که طی سه هفته گذشته شکل گرفته بود، را به طور کامل از بین ببرد.
قیمت ۷ هزار دلاری بیت کوین
با این وجود، در صورتیکه بیت کوین بتواند قاطعانه به مرز ۷ هزار دلار برسد، روند صعودی محتمل خواهد بود. نموداری از معاملهگر فیلبفیلب (Filb Filb) نشان میدهد که رسیدن دوباره بیت کوین به ۷ هزار دلار میتواند سطح حمایتی برای رسیدن به ۸ هزار دلار ایجاد کند، که در این نقطه احتمالا با مقاومت روبرو شده و بازگشت خواهد داشت.
تحلیل روبانهای هش و نرخ انرژی استخراجکنندگان
درحالیکه به نظر میرسد فرصتی برای معاملهگران در کوتاه مدت پدید آمده است، اجماعی در حال شکلگیری است که پایینبودن طولانیمدت قیمت بیت کوین در ماه مارس آن را به وجود آورده بود. معاملهگر بلاک چین، ویلی وو (Willy Woo)، با بررسی دو اندیکاتور نتیجه گرفت روند توسعه اکوسیستم استخراج بیت کوین مرز بین تحلیل گر و معامله گر نشان میدهد که قیمت بیتکوین از پایینترین حد خود در ماه مارس، ۳,۸۰۰ دلار، بیشتر سقوط نمیکند.
روبانهای هش (میانگینهای متحرک نرخ هش) شروع به بهبود قیمت کردهاند که سیگنالی قابل اعتماد به شمار میرود. آخرین باری که روبانهای هش مشابه با وضعیت کنونی عمل کردند دسامبر ۲۰۱۹ با کف قیمت ۶,۴۰۰ دلار و دسامبر ۲۰۱۸ با کف قیمت ۳,۱۵۰ دلار بود. علاوه بر این، نرخ انرژی استخراجکنندگان (Miners Energy Ratio)، که رابطه بین ارزش کل بازار را با مصرف انرژی نشان میدهد، پس از ورود به «منطقه خرید گسترده» در طول افت قیمت ماه مارس، اکنون حاکی از ورود بازار به منطقه خرید است. آخرین باری که این نرخ وارد منطقه خرید گسترده شده بود چند ماه پیش از هاوینگ قبلی بود، پیش از صعود ۴ هزار درصدی به قیمت ۲۰ هزار دلار.
دیدگاه شما