چگونه خلاف جمع معامله کنیم
چگونه خلاف جمع معامله کنیم چه گونه مغایر عده داد و ستد کنیم؟ حتماً برای شما نیز اتفاق افتاده که از باخت قطعی یک مرحله با اهمیت اطمینان داشتهاید و پیشبینی میکردید که بازار کف یا این که نقط ی اوج قیمتی جدیدی را تثبیت خواهد کرد , ولی وقتیکه وارد خرید و فروش شدید , بازار در مغایر جهت شما جنبش کرده است! عبور بازار به بالای یک پایداری یا این که پایین حمایت نمیتواند در معنای ناکامی قطعی آن باشد و درصورتی که بازار […]
چگونه خلاف جمع معامله کنیم
چه گونه مغایر عده داد و ستد کنیم؟
حتماً برای شما نیز اتفاق افتاده که از باخت قطعی یک مرحله با اهمیت اطمینان داشتهاید و
پیشبینی میکردید که بازار کف یا این که نقط ی اوج قیمتی جدیدی را تثبیت خواهد کرد ,
ولی وقتیکه وارد خرید و فروش شدید , بازار در مغایر جهت شما جنبش کرده است!
عبور بازار به بالای یک پایداری یا این که پایین حمایت نمیتواند در معنای ناکامی قطعی آن باشد و
درصورتی که بازار در کندل های بعدی نتواند حالت خویش را بر بالای ایستادگی یا این که تحت حمایت محافظت نماید ,
باخت جعلی روی خواهد اعطا کرد . باخت جعلی یعنی باخت یک تراز مهم قطعی نبوده و بازار مجدد به پایین ایستادگی
یا این که بالای حمایت بازگشته است . اگرچه که نمی توان ناکامی جعلی را با توجه بالایی پیشبینی کرد ,
ولی درصورتیکه میخواهید از بازگشتهای بازار خرید و فروش فرمائید و مغایر توده تصور کنید ,
می بایست علم خویش را در مسئله شکستهای جعلی توسعه دهید .
شکستهای جعلی خیلی شل می توانند معاملهگر را به دام خویش بیندازند .
در حالت معمولی افتادن به دام شکستهای جعلی اجتنابناپذیر است .
این واقعه برای تمامی میتواند بیفتد . خرید و فروش گران حرفهای در معاملات خویش مدام از فرمان حد ضرر و زیان به کارگیری مینمایند ,
به همین بهانه درصورتیکه به دام باخت جعلی بیفتند ,
با ضرروزیان محدود و از پیش انتخاب شدهای از بازار بیرون خواهند شد . البته معاملهگرانی که از حد ضرروزیان به کار گیری نمیکنند ,
احتمال دارد دیگر هیچوقت زمان خرید و فروش دیگری به دست نیاورند ,
مگر اینکه مجدد اکانت خویش را شارژ کنند!
چگونه خلاف جمع معامله کنیم
فرض فرمائید که بازار به یک پایداری نزدیک شده و در دیدگاه نخستین همهچیز برای باخت قطعی این ایستادگی مهیاست .
مجموعه متعددی از خرید و فروش گران تازهکار وارد بازار میشوند و سریعاً سوای تائید باخت قطعی پایداری مبادرت به خرید مینمایند .
اوامر خرید آنان نقدینگی ضروری برای ورود فروشندگان وسیع به بازار را آماده مینماید .
وقتیکه داد و ستد گران آگاه میگردند که به دام ناکامی جعلی افتادهاند , یا این که سریعاً معاملات خویش را میبندند و
یا این که درانتظار فعال شدن امر حد ضرر و زیان می مانند .
بستن خرید و فروش خرید به عبارتی خرید و فروش فروش است!
براین اساس فشارهای فروش تشدید می شوند و جنبش بالا به پایین عمیقی در بازار بازدید میگردد .
اطلاع لحظه ای از قیمت ها با عضویت در کانال تلگرامی اکسشارژ
آی دی : @excharge
ما فعالیت خود را از سال 1389 شروع کردیم و تا کنون با رضایت حداکثری مشتریان خود به این فعالیت ادامه داده ایم.
آدرس: تهران، خیابان آزادی، کوچه صادقی، کوچه هشتم، پلاک 263
تمامی حقوق متعلق به فروشگاه اکسشارژ » خدمات شارژ و برداشت ریالی دلار بروکر های فارکس Forex میباشد. 1399
بخش اول: چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟
مقاله امروز میتواند برای معاملهگرانی که همیشه همسو با روند معامله میکنند، کمی عجیب به نظر برسد. در این مقاله ما میخواهیم دیدگاهتان را نسبت به بازار کمی تغییر دهیم. سعی کنید به جای اینکه به یک باره وارد بازار شوید، کمی صبر کنید و به اتفاقاتی که در بازار روی میدهد فکر کنید. به معامله فکر کنید. ما همه میدانیم که در هر معاملهای همیشه دو نفر حضور دارند: طرف بازنده و طرف برنده. به یک بازاری که روند دارد فکر کنید. بسیاری از معامله گران تازهکار با دید روند سریعاً وارد بازار میشوند. آنها فکر میکنند که امنترین محل برای معامله را پیدا کردهاند. معمولاً وقتیکه معامله گران تازهکار فکر میکنند امنترین محل برای معامله را پیدا کردهاند، بازار در حال آماده شدن برای بازگشت است.
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که وقتیکه معاملهای انجام میدهید، طرف مقابل شما چه کسی است؟ معمولاً زمانی که بازار برای بازگشت آماده میشود، این معامله گران حرفهای هستند که با هزینه معامله گران خرد وارد بازار میشوند. برای اینکه معامله گران حرفهای سود کنند، باید بازار در جهت عکس انتظارات معامله گران تازهکار حرکت کند. به همین دلیل است که اگر شما هم بتوانید مثل یک معاملهگر حرفهای رفتار کنید، نتیجه معاملاتی که انجام دادهاید به طور قابل توجهی ارتقا خواهد یافت.
وقتیکه شما معامله میکنید، چه کسی حاضر است که ریسک کند و آن دارایی را از شما بخرد یا به شما بفروشد؟ این شخص میتواند هر کسی باشد، اما هدف اصلی او این است که شما ضرر کنید و او برنده باشد. به همین دلیل همیشه طرف مقابل یک معامله، رقیب شماست. ازآنجاییکه اکثر معامله گران خُرد بازنده هستند، میتوان گفت که طرف دیگر، معامله گران حرفهای هستند. شما هم برای اینکه از دسته معامله گران بازنده خارج شوید، باید مثل حرفهایها رفتار کنید.
استراتژی معامله گران حرفهای بازار (سوای این که تا چه اندازه ساده یا پیچیده است) در اینیک جمله خلاصه میشود: معاملهگر حرفهای میخواهد بر معامله گران تازهکار و سایر معامله گران حرفهای غلبه کند. معامله گران حرفهای سود زیادی را در مخالفت با سایرین به دست میآورند. معاملهگر حرفهای بر خلاف جمع معامله میکند و زمانی که بازار بازگشت غیرمنتظرهای را به راه میاندازد، این معاملهگر حرفهای است که برنده میشود.
به نمودار زیر نگاه کنید که چگونه معامله گران حرفهای توانستهاند از بازگشت نزولی بازار سود کنند و معامله گران تازهکار را شکست دهند. پیش از این که بازار در مقاومت قرمز رنگ متوقف شود، روند صعودی در بازار جریان داشته است. بازار چند بار با مقاومت درگیر شده و حتی شکست جعلی را هم در بالای این مقاومت ثبت کرده است. این شکست جعلی به خاطر تلاش معامله گران تازهکار ایجاد شده و نشان میدهد که تلاش آنها برای عبور از مقاومت ناکام مانده است. توجه داشته باشید که بازار مدتها در روند صعودی بوده است، اما معامله گران تازهکار باز هم انتظار ادامه این روند را داشتند.
بعد از یک روند صعودی قوی و طولانی، بازار متوقف شده است. به تلاش معامله گران آماتور برای عبور از مقاومت توجه کنید.
استراتژی که برای معاملات خلاف روندی استفاده می شود، میتواند انواع مختلفی داشته باشد. شما میتوانید از سقف یا کف فاز خنثی برای معاملات بازگشتی استفاده کنید، یا منتظر پایان اصلاح در یک روند بمانید و با پایان اصلاح وارد بازار شوید. میتوانید منتظر پایان امواج روندی قوی در بازار بمانید و از انتهای این امواج معامله کنید. نکته مهمی که شما باید به آن توجه کنید این است که معامله گران حرفهای همیشه بر خلاف جمع عمل میکنند. این بدین معنی نیست که هر بار بازار رشد کرد، معاملهگر حرفهای فروشنده خواهد بود. معاملهگر حرفهای زمانی وارد معامله بازگشتی خواهد شد که مطمئن شود جمع در اشتباه است.
مثل یک حرفهای فکر کنید
اگر میخواهید با طرز تفکر معامله گران حرفهای آشنا شوید، همیشه از خودتان این سؤال را بپرسید که “الان آماتور ها چه کار میکنند؟ یا بدیهیترین معاملهای که هر کسی میتواند در شرایط فعلی به آن فکر کند چیست؟” پرسیدن سؤالاتی از این قبیل میتواند شانس موفقیت شما در بازار را به طور قابل توجهی ارتقا دهد. طبق آمار ۹۰ درصد معامله گران تازهکار در بلندمدت سرمایه خود را از دست میدهند. پس شاید بهتر باشد که عملکرد معامله گران تازهکار را بررسی کرد و بر خلاف آنها عمل کرد!
اگر روندی به مدت طولانی در بازار جریان داشته، به احتمال زیاد معامله گران حرفهای تا الان سود خوبی کسب کردهاند. اگر چنین بازاری به یک سطح کلیدی نزدیک شود، میتوان به راحتی فهمید که معاملهگر حرفهای چه کار خواهد کرد و معاملهگر آماتور به فکر چه خواهد بود. به طور مشابه اگر روند جدیدی شروع شود و بازار اندکی عقبنشینی کند، به احتمال زیاد معامله گران حرفهای به دنبال سطوح بهتری برای موجسواری در روند جدید خواهند بود. اما اغلب معامله گران تازهکار تغییرات بازار را نادیده خواهند گرفت.
استراتژی معاملاتی همیشه پایه و اساس کار معامله گران حرفهای است. معاملهگر حرفهای از هر قیمتی وارد بازار نمیشود. معاملهگر حرفهای، نمودار قیمتی را بهدقت ارزیابی میکند و احساسات و عواطف تمامی بازار را ارزیابی میکند. نشانههایی که در نمودار قیمتی دیده می شود را جدی میگیرد و بعد از آن طبق استراتژی خود وارد بازار می شود. بسیاری از معامله گران حرفهای بر این باورند که چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ یک خط افقی در نمودار قیمتی برای معامله کافی است! اما شما میتوانید سیگنالهای پرایس اکشن را هم به این خطوط افقی اضافه کنید.
خطوط افقی که در نمودار رسم میکنید هم برای ورود به معامله مناسب هستند و هم برای کنترل ریسک. گاهی اوقات میتوان تنها با شکست یا بازگشت بازار از یک خط افقی مسیر بعدی کل بازار را پیشبینی کرد. به همین دلیل همیشه سعی کنید تا در نمودار خود از خطوط افقی حمایت و مقاومت و یا سایر سطوح کلیدی استفاده کنید. اگر این سطوح افقی را با سیگنالهای پرایس اکشن ترکیب کنید، مثل این میماند که از دید یک معاملهگر حرفهای به بازار نگاه میکنید. بازار را میتوان به یک دریایی از ماهیهایی تشبیه کرد که با یکدیگر در رقابتاند. گروهی از این ماهیها همیشه در یک محدوده راحت و بهظاهر امن با یکدیگر شنا میکنند و یکدیگر را دنبال میکنند و در بسیاری از مواقع هیچ کدام از این ماهیها دقیقاً نمیدانند که کی چه کسی را دنبال میکند. برای موفق شدن در چنین دنیایی باید فکر کرد که امروز اکثر مردم چه کار میکنند؟ اگر اکثریت مردم در بیشتر مواقع اشتباه میکنند، پس بهتر است که بر خلاف آنها عمل کرد. شاید بهتر باشد که گاهی از جمع خارج شد و از بیرون به اتفاقاتی که در بازار روی میدهد نگاه کرد. همین یک کار ساده میتواند دیدگاه شما نسبت به بازار را تغییر دهد و مزیت رقابتی قوی را به شما اعطا کند.
چهارده استراتژی مورد استفاده معامله گران برای فعالیت در بورس
معاملهگران بازارهای مالی، حداقل از یک استراتژی معاملاتی استفاده میکنند تا زودتر و بهتر به مقاصد و اهداف سرمایه گذاری خود دست یابند. برخی از سرمایه گذاران اهدافی کوتاه مدت دارند. آنها در نظر دارند تا در یک بازه زمانی کوتاه و مشخص، سود قابل قبولی کسب نمایند. در مقابل سرمایه گذارانی با اهداف بلند مدت وجود دارند. برای این اشخاص، ضرر های موقتی که در کوتاه مدت رخ میدهند، کم اهمیت است و در واقع هدف آنها سود قابل توجهی است که در بلند مدت نصیبشان خواهد شد.
از طرفی برخی از سرمایه گذاران روحیه ریسک گریزی دارند و به دنبال یک سرمایه گذاری امن تر هستند. در حالی که سرمایه گذاران ریسک پذیر با قبول کردن ریسک زیاد، خواهان کسب سود بیشترند. با توجه به نکات گفته شده، در ادامه چند استراتژی معاملاتی مشهور، معرفی شده است.
1. استراتژی گلهای یا تقلیدی
در بسیاری از موارد انسان ها مانند دیگر موجودات نوعی رفتار تقلیدی یا گله ای دارند. به عنوان مثال ممکن است یکی از اعضای داخل گله، غذای مناسبی پیدا کند و در همان حال گله شروع به حرکت و جابهجایی میکند. دیگر اعضای گله با این که نمیدانند چرا گله دارد جابهجا میشود، غذای خود را رها میکنند و به دنبال بقیه گله حرکت میکنند!
این مثال شباهت زیادی به رفتار برخی از سرمایه گذاران دارد! افراد ناآگاهی که حتی پیش از خرید و فروش سهام، اطلاعاتی راجع به آن نمیدانند! آنها فقط به دنبال رفتار بقیه، عمل میکنند. این سرمایه گذاران همیشه در کنار بقیه در صف میایستند و یا قصد خرید دارند و یا میخواهند هر چه دیروز در صف خریدهاند را امروز بفروشند. این افراد معمولا استراتژی معاملاتی مشخصی در سرمایهگذاری ندارند و ممکن است تصادفی سود ببرند و یا متحمل زیان شوند. (خطرناک ترین اتفاقی که می تواند برای یک سرمایه گذار مبتدی بیفتد، تصادفی سود کردن یا گله ای سود کردن است. معامله گران مبتدی به صورت تصادفی خرید می کنند و اگر در اولین معاملاتشان سود خوبی کنند، مغرور شده و با حجم پول بیشتری وارد می شوند و ممکن است تمام پس انداز خودشان را متوجه یک ضرر بزرگ کنند).
2. استراتژی خرید و نگه داری
شاید این جمله را شنیدهاید که هر چیزی در بلند مدت گران میشود. این جمله با توجه به تورم موجود در کشور، به یک باور تبدیل شده است. برخی سرمایه گذاران بدون این که بخواهند نوسانگیری کنند و یا به فروش دارایی خود فکر کنند، تنها میخرند و نگه میدارند! حتی شاید ندانند تا چه زمانی قرار است این دارایی را نگه دارند!
اکثر این افراد به دنبال یافتن چیزی برای سرمایه گذاری میگردند که ارزش زیادی داشته باشد ولی قیمت بازار آن پایینتر از ارزش ذاتی باشد. آنها میدانند که در گذر زمان، بقیه پی به ارزش کالا یا سهام سرمایهگذاری شده آنها خواهند برد. برخی از ملاکان و مجموعه داران نیز این گونه عمل میکنند.
3. استراتژی پیش فروش و پیش خرید (سرمایه گذاری بلندمدت-کوتاه مدت)
بهتر است تا با یک مثال این استراتژی معاملاتی را توضیح دهیم. فرض کنید یک کشاورز محصول بادام دارد. چغاله بادام قیمت بالاتری نسبت به بادام تازه دارد و بادام تازه نیز، بهای بالاتری نسبت به بادام مانده دارد. روز به روز از ارزش محصول این کشاورز کاسته میشود و او آزرده خاطر است زیرا نتوانسته است تا محصولات خود را برداشت کند.
از طرفی او قصد خرید برنج دارد. بهای برنج بر خلاف بادام، روز به روز افزوده میشود. در اینجا او دست به یک استراتژی میزند. برنج را به صورت نسیه برای یک تاریخ مشخص پیش خرید میکند. از طرف دیگر، بادام را نیز در همان سررسید پرداخت نسیه، پیش فروش میکند. بنابراین، با گران شدن برنج، او سود خود را برده است و با ارزان شدن بادام نیز، متحمل زیان نمیشود زیرا قبلا آن را به بهای بیشتری فروخته است. بیشتر سرمایهگذاران کوتاه مدتی از این استراتژی استفاده میکنند. (این استراتژی بیشتر در بازار مشتقه استفاده می شود)
4. استراتژی تکانهای
گاهی نیاز است تا کالا یا سهام گرانی را خریداری نمایید ولی قصد گرانتر فروختن آن را داشته باشید. البته، بهتر است کالاهایی را به این روش خریداری نمایید که نگهداری آنها در فاصله زمانی خرید تا فروش هزینهبر نباشد.
5. استراتژی متنوع سازی
به جای خرید تنها یک سهم و در حجم زیاد بهتر است سهمهای متنوعی خریداری نمایید و ریسک معاملاتی خود را کم کنید. اگر چه میتوانید متنوع سازی خود را به صورت افقی و عمودی نیز انجام دهید ولی باید به هزینههای خرید و فروش نیز توجه داشته باشید. در استراتژی متنوع سازی افقی، تمامی سهام خریداری شده شما مربوط به یک صنعت خاص است و در استراتژی متنوع سازی عمودی نیز، صنایع مربوط به سهام خریداری شده به نوعی با یکدیگر ارتباط عمودی دارند و به یکدیگر وابسته هستند. در استراتژی متنوع سازی هستهای نیز، بزرگترین سهم سبد سرمایه گذاری، مربوط به یک صندوق مشترک شاخص میباشد و سهمهای دیگر نیز، بقیه سبد سرمایه گذاری را پر میکنند.
6. استراتژی پیش رفتن با ساز مخالف یا معکوس
این استراتژی معاملاتی در مقابل استراتژی گلهای قرارمیگیرد. زمانی که بیشتر سرمایهگذاران برای فروش رغبت نشان میدهند، شخص سرمایهگذار کالای سرمایهای مورد نظر را خریداری میکند و زمانی که همه خواهان خرید آن کالاهستند، او فروشنده آن کالا خواهد بود. مثال فروش سکه ملموس تر است. بالا رفتن قیمت طلا سبب میشود تا مردم به سمت این بازار هجوم ببرند و سکه خریداری نمایند. در این شرایط و با بالا رفتن قیمت طلا سرمایه گذار مورد نظر ما، سکههایش را با بهای بالایی عرضه میکند. این شخص زمانی که قیمت سکه افت میکند و همه فروشنده هستند، سکه را با قیمت ارزانی خریداری میکند.
این استراتژی همان چیزی است که در بورس نیز وجود دارد. سرمایه گذارانی وجود دارند که هیچ گاه وارد صف خرید نمیشوند. آنها در زمان تشکیل صف خرید، فقط فروشندهاند. زمانی هم که صف فروش بسته میشود، سهام را با قیمت کمی خریداری میکنند.
7. استراتژی سود تقسیمی
استراتژی های قبلی تنها به قیمت سهام شرکت ها توجه دارند و به سود ساخته شده توسط آنها نمیپردازند. در این استراتژیها تنها بالارفتن بهای کالا و یا سهام اهمیت دارد. در بازار بورس، علاوه بر قیمت سهام، سود تقسیمی نیز حائز اهمیت است. حتی برخی از سرمایه گذاران با پیشبینی ميزان سود یک شرکت، اقدام به سرمایه گذاري در آن شركت ميكنند. اين افراد براي خود يك بازه و بهره مورد انتظار مشخص ميكنند.
8. استراتژی دریپ يا برنامه سود مجدد تقسيمي
اين اصطلاح در بازار سرمایه رواج زيادي دارد. فردي را تصور كنيد كه با پول حاصل از فروش گندم، قطعهاي زمين خريداري ميكند. با اين كار، اگر قيمت زمين بالا رود، سود خواهد برد. همچنين، اگر زمين ارزان شود، زمين بيشتري را خريداري ميكند. او در رابطه با نوسان قيمت زمين، متحمل هيچ زياني نميشود.
9. استراتژي خريد پلكاني
اين استراتژي بيشتر در زمانهايي استفاده ميشود كه نسبت به بالا رفتن يا پايين آمدن قيمت مطمئن نيستيد. ممكن است يك سهم سودآور باشد و يا شما را دچار زيان كند. در استراتزي پلكاني، شما تمام سرمايه خود را وارد بازار نميكنيد. براي مثال هر بار تنها ده درصد آن را به خريد سهم اختصاص ميدهيد و در صورت مساعد بودن شرايط سهم و كسب سود، مقدار سهم بيشتري خريداري خواهيد كرد. با اين كار ضمن كسب سود كمتر، با ريسك كمتري بابت كاهش قيمت سهم مواجه خواهيد شد.
10. استراتژي ميانگينگيري ريالي
يك استراتژي وجود دارد كه تعيين ميكند تا در ماه، مقدار مشخصی از درآمد خود را به خرید سهام اختصاص دهید. ممكن است شما به سهم به خصوصي توجه داشته باشيد. اگر در ماه بعد، ارزش آن سهم كمتر شود، ميتوانيد آن ماه تعداد بيشتري از اين سهم بخريد و اگر قیمت افزايش يابد نيز، تعداد كمتري سهم خريداري ميكنيد. حتي اگر قيمت آن تغييري نكند نيز، ميتوانيد به همان اندازه مجددا سهم بخريد.
11. استراتژی معاملاتی روزانه
قبل از هر چيزي در سيستم معاملاتي، يك تحليل روند انجام دهيد. تايم فريم را بر روي يك ساعت تنظيم كنيد و چارت را بزرگ نماييد. با پي بردن به روند، تايم فريم را كوچك كنيد. با بررسي سهام مختلف ببينيد که آيا ميتوانيد الگوي مشخصي برای خرید پيدا كنيد یا خیر.
به عنوان مثال می توانیم منتظر بمانيم تا در جهت مخالف روند يك پولبك پيدا كنيم. البته براي يافتن كاهش ريسك و يا افزايش نسبت سود به ريسك، به ابزاري نياز داريد تا به بررسي حركتهای مخالف روند، بپردازید. دقت کنید زمانی که روند، پولبک گرفت و متوقف شد، به سرعت وارد بازار شوید.
12. استراتژی کنترل ریسک با حد ضرر
قبل از ورود به هر سهم، باید حد ضرر سهم را مشخص نمایید و در صورتی که شرایط سهم خوب نبود و به حد ضرر رسید، باید سریع از معامله خارج شد. به عنوان مثال در زمان خرید، میتوانید حد ضرر را در زیر حداقل قیمت کندل قبلی قرار دهید. فراموش نکنید که در یک معامله، به محض شکسته شدن روند، به سرعت از معامله خارج شوید.
13. استراتژی دبل تاپس یا دوقلوی سقف یا دو قله
تحلیل تکنیکال کمک زیادی به سرمایهگذاران میکند. بعضی از الگوهای نموداری در کسب درآمد، چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ عالی عمل میکنند. با پیدا شدن یک شکل مشخص، میتوان معامله را با ریسک کمی شروع کرد. استراتژی دوقلوی سقف یکی از سودآورترین الگوها میباشد. به محض دیدن این الگو میتوانید وارد معامله فروش شوید.
این الگو و الگوی بعدی که راجع به آن صحبت خواهیم کرد، از زیرمجموعه الگوهای بازگشتی هستند. الگوی دوقلوی سقف از دو قله که در یک سطح قرار دارند، تشکیل شده است. خط گردن یا نک لاین خطی است که بر کف دو چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ قله رسم میشود و بهتر است برای تایید الگو، منتظر شکسته شدن خط گردن توسط قیمت باشید.
برای پیدا کردن دوتایی بالا و پایین در یک نمودار، یک بار نمودار را در یک تایم فریم بالا و بار دیگر، در تایم فریم پایین تر بررسی میکنیم. انتخاب تایم فریم بستگی به زمانی دارد که معامله شما به طول میانجامد. به عنوان مثال کسانی که میخواهند از استراتژی سویینگ یا نوسان گیری استفاده کنند، می توانند از تایم فریم 30 دقیقهای استفاده کنند.
14. استراتژی دبل باتم یا دوقلوی کف
این الگو برعکس روش قبلی می باشد. در این الگو دو دره در یک سطح قرار گرفتهاند. خط گردن در اینجا خطی است که بر روی دو دره رسم میشود و بهتر است قبل از شکسته شدن خط گردن وارد معامله شوید. سعی کنید حد سود و ضرر خود را مشخص کنید و به شکل منطقی از آنها استفاده نمایید. همه چیز را به دقت یادداشت کنید. آمار این یادداشتها را بررسی کنید. نتایج را تطبیق دهید. اشکالات خود را پیدا کنید و سعی کنید تا در معاملات بعدی آنها را اصلاح نمایید.
جمع بندی
برای معامله در بورس یا سایر بازارها، استراتژیهای بیشمار دیگری نیز وجود دارند؛ اما در این مطلب، به ذکر همین چند مورد اکتفا میکنیم. به عنوان مثال استراتژی معاملاتی برخی از معامله گران، ممکن است استفاده از رسم کانال در نمودار قیمت، سطوح فیبوناچی و یا اندیکاتور ایچیموکو باشد. چیزی که اهمیت دارد این چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ است که استراتژی مورد استفاده شما هم سود ده باشد و هم باعث به هم ریختن آرامش روانی شما نشود.
8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق و منظم
8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق را در این مقاله با شما مرور میکنیم تا به این درک مشترک برسیم که برای موفق بودن در معامله گری هر سرمایه گذاری دارای باید و نبایدهایی در معامله می باشد و اگر بر اساس آن عمل کند قادر است معاملات موفقی را در بازارهای مالی داشته باشد. شما باید از انجام اشتباهات رایجی که بسیاری از معامله گران قربانی آن می شوند، اجتناب کنید. در هنگام ترید مرتکب اشتباهاتی می شوید که بسیار ساده از کنار آن ها عبور می کنید. معامله گرانی که شروع به کسب درآمد می کنند، کسانی هستند که از این اشتباهات درس می گیرند و می دانند چگونه مرتباً اشتباهشان را تکرار نکنند. در این مقاله، قصد دارم 8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق که معامله گران مرتکب می شوند را مورد بحث قرار دهم و چند راه حل ساده برای آنها ارائه کنم. پس از آن، به شما بستگی دارد که از آنها درس بگیرید و از تکرار آن در معاملات خود جلوگیری کنید یا اینکه به سادگی از کنار این مقاله عبور کنید. پس تا انتهای این مفاله با من همراه باشید تا اشتباهات رایج معامله گران را بیشتر بشناسید.
8 اشتباه رایج یک معامله گر موفق و منظم
1- معاملات بیش از حد در یک بازه ی زمانی (overtrading)
این شاید کلاسیک ترین اشتباهی باشد که 100٪ مبتدیان و حدود 90٪ بقیه معامله گران مرتکب می شوند. بنابراین جای تعجب نیست که حدود 90٪ از معامله گران در بلند مدت سرمایه خود را به خاطر ترید بیش از حد از دست می دهند. نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که اگرهمزمان از یک موقعیت معاملاتی مشابه، بیش از یک معامله دارید، شما دچار overtrade شده اید. واقعاً هیچ دلیلی منطقی برای حضور همزمان در بیش از یک ترید وجود ندارد. اکثر معامله گران به سادگی نمی توانند وسوسه ترید مداوم را نادیده بگیرند، سیگنال های معاملاتی را می سازند که هنوز کامل نیستند، در نهایت دلایل مختلفی را برای توجیه معاملات خود بیان می کنند. بنابراین یاد بگیرید خود را کنترل کنید و معاملات بیش از حد را متوقف کنید چرا که هرگز نمی توانید به طور مداوم از بازار پول بدست آورید. شاید چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ سریعترین و آسانترین راه برای آموزش دادن به خود در مورد توقف معاملات بیش از حد، تغییر تفکر درباره کسب درآمد از طریق ترید باشد. هنگامی که یاد بگیرید که با تعداد معاملات کمتر در طول زمان، درآمد بیشتری کسب خواهید کرد، به جای تلاش برای یافتن هر دلیل کوچکی برای ورود به بازار، مانند بیشتر معامله گران به دنبال دلایل عدم موفقیت در ترید احتمالی خواهید بود.
2-صرف زمان زیاد برای بررسی نموارهای مختلف
بررسی بیش از حد چارت ها و فکر کردن به ترید، همانند اورترید است. اگر در تمام مدت به بازارها و معاملاتی که در آن هستید فکر می کنید، می توان گفت بیش از حد معامله می کنید و در نتیجه همین امر موجب ضرر و زیان شما می شود. شما باید زمانی را برای دور بودن از نمودارها، در برنامه معاملاتی خود قرار دهید. هنگامی که پلن معاملاتی خود را دنبال می کنید، آن زمان هایی که به طور منظم از نمودارها دور هستید، بخشی از برنامه و روند معاملاتی شما خواهد بود. اگر شروع به انحراف از پلن معاملاتی خود کنید و ضرر کنید، فقط خودتان مقصرهستید. به همین دلیل است که اکثر معامله گران در معاملات خود ضرر می کنند. زیرا آنها به سادگی نمی توانند به یک پلن معاملاتی پایبند باشند. بنابراین، رفع این موضوع به این بستگی دارد، که چقدر در رعایت نظم و انضباط و پایبندی به یک برنامه، خوب عمل می کنید.
3- تلاش برای چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ معامله در تایم فریم کوتاه مدت
یکی دیگز از 10 اشتباه رایج یک معامله گر موفق، ترید روزانه است و آنهم به دلیل داشتن روحیه نوسانگیری برای کسب بازده سریع می باشد. بسیاری از مردم به محض اینکه وارد بازار می شوند به سراغ معاملات روزانه می روند. این امر آنها را از همان ابتدا به مسیر نادرستی سوق می دهد و آنها را با چرخه ای از معاملات در تایم فریم های کوتاه مدت مانند نمودارهای 5 دقیقه ای یا 1 دقیقه ای آشنا می کند و این منجر به ترید بیش از حد و قمار نیز می شود. نمودارهای بازه زمانی کم به اندازه تایم فریم های بالا اهمیت ندارند. دلیل آن ساده است، هرچه بازه زمانی بیشتر باشد داده های بیشتری منعکس می شود و بنابراین وزن بیشتری نسبت به یک بازه زمانی کوتاه دارد. به عنوان مثال، کندل نمودار روزانه بسیار مهمتر از کندل نمودار 15 دقیقه ای است. برای معامله در تایم فریم های بزرگتر به صبر بیشتری احتیاج دارید، اما در عوض سیگنال های قابل اطمینان تری دریافت می کنید و استرس کمتری خواهید داشت، اگر از من بپرسید، معامله در تایم فریم روزانه بسیار خوب است. هنگامی که نمودارهای روزانه را معامله می کنید، می توانید بعد از ورود به یک معامله به مدت 24 ساعت یا بیشتر از چارت دور باشید. به این ترتیب است که فرد می تواند از سبک زندگی معامله گری لذت ببرد.
4- ابتدا به صورت مجازی معامله کنید
عدم معامله با حساب دمو قبل از معامله واقعی مانند یک حکم اعدام برای پول شماست، اما بارها و بارها، معامله گران تازه کار این کار را انجام می دهند. اشتباه این است که قبل از اینکه استراتژی خود را در یک حساب آزمایشی امتحان کرده باشید، با پول واقعی معامله کنید. از انجایی که معامله گران در ابتدا با مفاهیم ریسک و مدیریت سرمایه آشنایی ندارند، اشتباهات بدی انجام می دهند مانند ریسک بالا، پایبند نبودن به حد ضرر، و… در نهایت موجب از دست دادن سرمایه خود می شوند. همچنین، از آنجایی که سرمیه گذاران استراتژی معاملاتی خود را بر روی حساب آزمایشی آزمایش نکرده اند، حتی نمی دانند که استراتژی و توانایی شما در معامله با آن، نتیجه خواهد داد یا خیر. پس می توانم بگویم هرکسی که پول واقعی خود را که به سختی به دست آورده است در بازار بدون هیچگونه تمرین آزمایشی ریسک کند، دیوانه است.
برخی از مردم به لاس وگاس می روند و تمام پول خود را قمار می کنند، بنابراین این فقط یک نوع دیگر از قمار است. وظیفه شما به عنوان فردی که می خواهد به یک معامله گر ماهر و سودآور تبدیل شود، این است که قبل از اینکه ترید واقعی را امتحان کنید، استراتژی و توانایی خود را برای معامله در یک پلتفرم معاملاتی آزمایشی معتبر تست کنید. این کار به شما امکان می دهد که اشکالات را با پلتفرمی که در اختیار دارید برطرف کنید و بازار و روش معاملات خود را بدون پول واقعی تست کنید. برای شروع فعالیت در بازار سرمایه کافی است در ابتدا با پول کم شروع به معامله کنید و همگام با آموزش و یادگیری استراتژی های مختلف، معاکلات خود را شروع کنید چرا که وارد کردن کل سرمایه به بازار سرمایه بدون دانش چیزی شبیه دیوانگی است.
5-جذب شایعات و خبرهای پیشخور شده نشوید.
بررسی شایعات و اخبار کذب یک امر غیر قابل انکار در دنیای معامله گری است و اگر مراقب نباشید به دام آن می افتید و تا زمانی که تمام پول خود را از دست ندهید هرگز از آن خارج نمی شوید. معامله گران همیشه به دنبال خبرها و تحلیل هایی هستند که سمت و سوی تحلیل آنها را تایید کند، لذا دائماً در اینترنت جستجو و نظرات بسیاری را چه درجهت موافق و چه مخالف با استدلال و موضع گیری های متفاوت پیدا می کنند.
یکی دیگر از مواردی که اتفاق می افتد این است که معامله گران وارد اینترنت می شوند و تحقیق در مورد اخبار اقتصادی و معاملاتی را آغاز می کنند و گمان می کنند که بر اساس اخبار آنچه در آینده اتفاق می افتد را فهمیده اند. سپس، بر اساس آن نظر، معامله میکنند که بسیار خطرناک است. زمانی که اخبار منتشر می شود، یک اره دوسر در بازار ظاهر می شود، جایی که قیمت به سرعت از یک طرف افزایش می یابد، اما سپس به سمت دیگر برمی گردد. بنابراین، هنگامی که شما خواندن چارت را یاد می گیرید، در واقع می توانید اخبار را بخوانید و معامله کنید، بدون آنکه نیازی به تجزیه و تحلیل یا خواندن خود خبر داشته باشید. به عنوان مثال زمانی میبینید که قیمت یک سهم در حال بازار در حال افزایش است و ظرف مدت کوتاهی 25 درصد افزایش می یابد. در مرحله بعدی خبر مورد نظر در خصوص سهم در بازار منتشر می شود. در این حالت چه توقعی از قیمت دارید؟ به وضوح میتوان گفت که این خبر اثری بر روی قیمت ندارد و با آمدن خبر فروشندگان اقدام به فروش سهم میکنند و خریداران در این مرحله ضرر میکنند چرا که عده ای قبلا خبر مورد نظر را میدانستند و اصطلاحا این خبر پیشخور شده است. به همین دلیل با خبر در بازار معامله بکنید. برای درک بهتر موضوع این مقاله را مطالعه کنید.
6- به تصمیمات خود اعتماد کنید.
هنگامی که وارد معامله می شوید تا زمانی که تغییراتی خلاف استراتژی شما در چارت مشاهده نشد باید به آن پایبند باشید. به معامله خود فرصت دهید که در جهت تحلیل شما پیشروی کند. اغلب معامله گران وقت خود را صرف تجزیه و تحلیل بازار، و یافتن سیگنال معاملاتی می کنند، اندکی بعد که قیمت کوچکترین حرکتی در خلاف جهت معاملاتی آنها انجام می دهد دچار دلهره و نگرانی می شوند. نوسانات قیمت در جهت مخالف ترید شما یک امر کاملا طبیعی است. این شما هستید که باید به تحلیل و ترید خود اطمینان داشته باشید و با هر حرکت منفی قیمت وحشت زده نشوید در غیر اینصورت شما دائماً در حال ثبت معاملات منفی هستید و خیلی سریع حساب خود را از دست خواهید داد. شما نمی توانید وزن زیادی به هر یک از معاملات خود بدهید این کار کاملاً اشتباه است. بنابراین در هر معامله ای که انجام می دهید تردید نکنید و اجازه دهید بازار معامله شود تا بتوانید بدون استرس معامله و سودآوری کنید.
7-تمرکز بیش از حد بر روی سودآوری
همانطور که در انتهای آخرین نکته اشاره کردم، شما باید به مارکت اجازه دهید که تفکرات خود را انجام دهد لذا به معاملات خود فرصت دهید و تا زمانی که نشانه ای در جهت خلاف پوزیشن خود مشاهده نکردید با هر نوسان منفی از ترید خود خارج نشوید و فرصت دهید که گام حرکتی کامل شود. معامله گران زمان زیادی را صرف تمرکز بر سودآوری می کنند و در واقع مدت زمان کمتری روی مواردی مانند استراتژی ، معاملات مناسب ، پایبندی به آن ، مدیریت ریسک و سرمایه، تنظیم و فراموش کردن و… تمرکز می کنند. نیازی به فکر کردن مداوم در مورد سود ترید نیست زیرا این مورد فقط نشانه روند صحیح معاملات است. سود حاصل از معاملات فقط به این دلیل که مدام به آنها فکر می کنید و نگران آنها هستید، ظاهر نمی شوند چرا که در این حالت با هر نوسان قیمت هیجان زده می شوید و دست به کارهای عجیبی خلاف پلن معاملاتی خواهید زد.
8-عدم تعیین میزان ریسک برای هر ترید
آیا می دانید میزان ریسک هر ترید شما چقدر است؟
آیا این مبلغی است که بتوانید به خطر بیاندازید و راحت بخوابید؟ چرا که هر آن امکان از دست دادن آن وجود دارد.
اگر جواب منفی است باید بدانید که شما نیاز به یک پلن مدیریت سرمایه دارید. بسیاری از چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ معامله گران نمی دانند که در هر معامله چقدر مجاز به ریسک هستند چه برسد به اینکه اطمینان حاصل کنند با از دست دادن این مبلغ از نظر مالی و احساسی در هر معامله آسیب نمی بینند. اگر این کار را نکرده اید و به صورت زنده معامله می کنید، باید تا زمانی که این کار را انجام ندادید معاملات ریل را متوقف کنید. سعی کنید برای هر معامله میزان سود و زیان خود در معامله را تعیین کنید. یعنی با ورود به آن معامله قرار است چقدر سود کنید و در صورت زیان قرار است با چند درصد زیان خارج شوید. به این نسبت R/R یا نسبت ریسک به ریوارد می گویند که رعایت آن برای یک معامله گر بسیار لازم و ضروری است. به همین دلیل برای درک بهتر این موضوع پیشنهاد میکنم مقاله نسبت ریسک به ریوارد را در معاملات مطالعه کنید.
9- احساساتش شدن در معاملات
این جمله را همواره به خاطر داشته باشید ” در معاملات احساساتی نشوید ”
سعی کنید همواره احساسات خود را کنترل کنید و دچار هیجان در معاملات نشوید. اگر بر اساس یک پلن معاملاتی در بازار رفتار میکنید به آن باید پایبند باشید و همیشه به این موضوع فکر کنید که معامله کردن بر اساس یک پلن معاملاتی درست ترین کار ممکن است. رفتار های احساسی در بازار موجب می شود که به سادگی موقعیت های معاملاتی خوب در بازار را از دست دهید و از سود بیشتر جا بمانید. پس هیچگاه اجازه ندهید احساساتان تصمیمات مربوط معاملات شما را کنترل کند. معامله گری نباید تبدیل به یک جنگ تمام عیار بین شما و بازار شود و لازمه ان کنترل احساس می باشد.شاید این جمله کلیشه ای را بارها شنیده اید که میگویند ” یک معامله گر باید احساسات خود را در معامله گری کنترل کن ” اما هیچ وقت نگفته اند چگونه.
بارها اتفاق افتاده که بازار سرمایه با خبرهایی یک باره دچار پنیک شده باشد. به عنوان مثال زمانی که خبر کشته شدن سردار سلیمانی منتشر شد بازار به مدت چند روز دارای صف های فروش سنگین بود. خبرهایی از جنگ در همه جا پیچیده بود. اما در نهایت چه شد؟ بعد از چند روز بازار جمع و جور شد و همه چیز به روال عادی برگشت و بازندگان آن روزها فروشندگان بودند. پس اگر در هنگام معامله گری بدانیم که در هنگام خرید سهم باید چه فاکتورهایی را مد نظر قرار دهیم و در هر مرحله چه اقدامی انجام دهیم به سادگی قادر به کنترل عواطف و احساساتمان می باشیم. اگر یک پلن معاملاتی داشته باشیم در هر موقعیت معاملاتی میدانیم باید چه اقدامی انجام دهیم و چه واکنشی داشته باشیم. این رمز کنترل احساسات در معامله گری است.
نتیجه گیری
هنگام یادگیری و معامله در بازار به ویژه هنگامی که برای اولین بار شروع به ترید می کنید مرتکب اشتباهاتی خواهید شد. اما آنچه برندگان را از بازندگان جدا می کند، یادگیری از اشتباهات است. آن دسته از معامله گران که به دنبال کسب درآمد جدی از بازارها هستند، آنهایی نیستند که هرگز اشتباه نمی کنند، بلکه کسانی هستند که یاد می گیرند از اشتباهاتی که در این مقاله بحث شده است اجتناب کنند واز آنها درس بگیرند. بسیار آسان است که بارها و بارها اشتباهات معاملاتی مشابه را مرتکب شوید تا زمانی که تمام پول خود را از دست دهید، اما هدف شما این است که اجازه ندهید چنین اتفاقی بیفتد. اکنون باید تصمیم بگیرید که با نظم و انضباط لازم در جهت پرهیز از تکرار اشتباهات گام بردارید.
ده سوال مهم که برای جلوگیری از ضرر در معامله باید از خود بپرسید
معاملهگر و نویسنده در حوزه سرمایهگذاری، با نام مستعار کونکودا (Concoda)، در یادداشتی در وبسایت مدیوم پرسشهایی را مطرح میکند که اگر هر سرمایهگذار پیش از ورود به معاملهای خاص آنها را از خود بپرسد، میتواند از بسیاری از اشتباهات رایج در روند سرمایهگذاری خود جلوگیری کند. این مطلب نه یک مشاوره سرمایهگذاری، بلکه راهنمایی برای طرحریزی برنامهای روتین و همیشگی پیش از شروع معاملات است. مطلب زیر را به نقل از کونکودا میخوانید.
بهترین مشاوره سرمایهگذاری عمرم را در حین کنفرانسی دریافت کردم که در سال ۲۰۱۴ برگزار شد. یکی از سخنرانها توضیح داد که چگونه حتی بهترین سرمایهگذارها اشتباهات قدیمی و مشابهی را بهطور مکرر انجام میدهند، اشتباهاتی که درنهایت به ضررهای بزرگی منجر میشود و هر سودی را که پیش از آن بهسختی کسب شده است، از بین میبرد. این سخنران اظهار داشت:
فکر نکنید که مصون از اشتباه هستید. با ازدستدادن سرمایه، سردرگم نشوید. به دلیلِ اصلی این ضرر فکر و آن را یادداشت کنید. در طول زمان، این کار تنها راه مؤثر برای تشخیص اشتباهاتی است که متوجه آنها نیستید.
بر اساس این توصیه، من فهرستی کامل از نکاتی تهیه کردم که پیش از معامله باید رعایت کنم. این فهرست شامل مجموعهای از پرسشها است که پیش از ورود به هر معامله یا سرمایهگذاری باید از خودم بپرسم. داشتن این فهرست به من کمک میکند تا از اشتباهات بزرگِ سرمایهگذاری اجتناب کنم و مهمتر از آن، در بلندمدت معاملاتی پرسود داشته باشم.
من هر اشتباه بزرگی را که در زمینه سرمایهگذاری و معاملات تصور کنید انجام دادهام تا سرانجام به فهرستی از ده پرسش مهمی رسیدم که به من کمک کرد تا در طول دوره سرمایهگذاری خود از ضررهای چندهزار دلاری اجتناب کنم. در ادامه، این ده پرسش را با شما به اشتراک خواهم گذاشت.
۱. آیا به تبعیت از جمع وارد معامله میشوم؟
ورود به معامله به تبعیت از اکثریت معاملهگرها، اشتباهی بزرگ است که هر سرمایهگذاری حداقل یک بار در عمر خود انجام میدهد. ما مجذوب خبری فریبنده میشویم، در برابر وسوسه تسلیم میشویم و بدون تأمل به عده کثیری میپیوندیم که همگی موقعیتی مشابه را نسبت به یک معامله اتخاذ میکنند.
اما چند روز بعد، معاملهگرهای بزرگ بازار که ماهها در این معامله بودهاند و متوجه شدهاند که نگاه تعداد بسیاری از معاملهگرها نسبت به آینده این دارایی صعودی یا نزولی است، به ناگاه از جمعیت جدا میشوند و موضعی متفاوت در پیش میگیرند. چه این دارایی طلا باشد، چه سهام شرکت اپل یا نوشیدنی آب پرتقال، در هر صورت بخشی از دارایی خود را از دست میدهید و با ۱۰ درصد ضرر از معامله خارج میشوید. پس به یاد داشته باشید که همنظر بودن تعداد زیادی از افراد در مورد یک موضوع، الزاما بهمعنی درستبودن آن نیست.
همرنگ بقیه نباشید!
برای جلوگیری از این اشتباه، از خود بپرسید که آیا دیر رسیدهاید؟ آیا هنگامی قصد خرید دارایی را دارید که قیمتاش به اوج رسیده و بازار اشباع شده است؟ آیا اگر بهناگاه فروشی گسترده آغاز شود، دچار اضطراب شدید میشوید؟ اگر پاسخ شما به یک یا چند پرسش مذکور «بله» باشد، بدانید که در حال ورود به معامله به تبعیت از اکثریت هستید و درنهایت، یا ضرری سنگین متحمل میشوید یا سود ناچیزی به دست میآورید.
۲. سود و زیان معامله چقدر است؟
من هنوز روزی را که شاهد بزرگترین ضرر معاملاتیام بودم، به یاد دارم. از سودآوری معامله شورت (short) برای سهام شرکت فناوری رد هت (Red Hat) مطمئن بودم. همه برآوردهای لازم را انجام داده بودم. میدانستم که رشد درآمد این شرکت در آستانه سقوط است. بنابراین این معامله را انجام دادم.
سه روز بعد، شرکت آیبیام (IBM) اعلام کرد که قرار است شرکت رد هت را بخرد و با آن ادغام شود. نتیجه، جهش ۵۰ درصدی سهام رد هت بود. من و سایر افرادی که در موقعیت شورت بودیم، هیچ زمانی برای واکنش نداشتیم. سبد سهامم دچار افت سنگینی شد و سه هفته طول کشید تا ضررها را جبران کنم.
اگر نیمه پر لیوان را نگاه کنم، من در این معامله باارزشترین درس را در زمینه مدیریت ریسک آموختم؛ همیشه از میزان سود و زیان احتمالی خود، خصوصاً در معاملات لانگ (long) و چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ شورت، آگاه باشید. اکنون که به آن معامله نگاه میکنم، با وجود سود فوقالعادهای که میتوانست برایم داشته باشد، هرگز ریسک حرکت نامطلوب قیمت و ضرر معامله را محاسبه نکرده بودم. فراموش کردم که در حال شورتکردن سهام یک شرکت فناوری هستم و در معرض ضرری نامحدود قرار دارم. برای کاهش ریسک و ضرر، بهسادگی میتوانستم قراردادهای اختیار فروش (put option) بخرم.
پس از آن معامله، همیشه میزان سود و ضرر احتمالی را برآورد و یادداشت میکنم، بهعنوان مثال:
شورتکردن سهام رد هت
سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار
ضرر احتمالی: نامحدود
خرید قراردادهای اختیار فروش رد هت
سود احتمالی: ۵۰,۰۰۰ دلار
ضرر احتمالی: ۲,۰۰۰ دلار
این درس را بهخوبی آموختم.
۳. بهاندازه کافی تجربه و آگاهی دارم؟
اگر تنبلی کنید، بازار خیلی زود شما را پیدا میکند و به این علت که سعی دارید یکشبه پولدار شوید، شما را تنبیه خواهد کرد. با معامله داراییهایی که به آنها علاقه دارید و در معاملات آنها تجربه کسب کردهاید، میتوانید تنبلی را از خود دور کنید؛ زیرا با معامله و تلاش بیشتر، آگاهتر شده و از انجام معاملات لذت بیشتری خواهید برد.
روی داراییهایی که میشناسید سرمایهگذاری کنید. بقیه داراییها قلمروی ناشناخته محسوب میشوند.
در حوزهای که با آن آشنایی دارید معاملهگری کنید
۴. برای ورود به معامله خیلی زود است؟
ورود زودهنگام به معامله تعبیر مؤدبانهای برای اشتباهکردن است. اگر زود وارد معامله شوید و مجبور باشید ضرر را کاهش دهید، احتمالاً یکی از اشتباهات بزرگ معاملهگری را مرتکب شدهاید: جنگ با روند.
اگر با روند بجنگید، دو ادعای غیرمنطقی را مطرح میکنید؛ اول اینکه بازار یا همان ذهن جمعی بیش از یک میلیون معاملهگر بازار، اشتباه کرده است، دوم اینکه شما بهاندازهای مهارت دارید که میتوانید کفها و سقفهای قیمت را تشخیص دهید، کاری که تقریباً غیرممکن است.
ورود به معامله در جهت خلاف روند، بازی خطرناکی است. قطعاً در مواردی نادر سودآور خواهد بود؛ اما اگر اغلب اوقات شبیه به مایکل بری (Micheal Burry) یا استیو آیسمن (Steve Eisman) فکر کنید، سرانجام تمام سرمایه خود را از دست خواهید داد.
مایکل بری و استیو آیسمن دو معاملهگری هستند که بخش اعظم شهرت معاملهگری خود را در بحران مالی سال ۲۰۰۸ به دست آوردند. در آن زمان، هنگامی که اکثر افراد دچار ضررهای سنگین بودند، این دو معاملهگر بهشکلی ناباورانه با اتخاذ رویکردی با ریسک بسیار بالا و خلاف جهت بازار به سودی کلان دست یافتند.
نقلقول مشهوری در وال استریت میگوید:
گاوها سود میبرند، خرسها سود میبرند، خوکها ذبح میشوند.
۵. آیا مجبور به معامله شدهام؟
شرکتهای مالی بزرگ در بازار داراییهای مختلف، موقعیتهایی با سرمایه کلان باز میکنند. از این رو، برای کسب سود و خروج از موقعیت، نیاز دارند که در طرف دیگر معامله بهاندازه کافی نقدینگی وجود داشته باشد. یکی از حیلههای شناختهشدهای که برخی شرکتها به کار میگیرند، این است که با استفاده از رسانههای جمعی، سرمایهگذاران خُرد را مجاب میکنند که خلاف جهت بازار دست به معامله بزنند. این چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ کار شرافتمندانه نیست؛ اما اتفاق میافتد. بنابراین، مراقب این نوع فریبکاریها باشید.
برای جلوگیری از ضرر، پیش از خرید از خود بپرسید که در ابتدا چگونه از این موقعیت و معامله آگاه شدید. آیا از طریق فرد، شرکت یا نهادی بود که با شما تضاد منافع دارد؟ اگر چنین است، بیشتر فکر کنید و آگاهی بیشتری در مورد این موقعیت خاص کسب کنید. این کار میتواند جلوی ضررهای هنگفت شما را بگیرد.
۶. این معامله چه تأثیری بر تنوعبخشی سبد سهام من دارد؟
تأثیر هر دارایی بر پورتفولیو و تنوع آن را بسنجید
هر بار موقعیتی را به سبد سهام خود اضافه میکنید، آرایش سبد سهام خود را تغییر میدهید. ورود شما به یک کلاس دارایی، یک حوزه یا یک سهم خاص، تعادل سبد سهام شما را برهم میزند و این تعادلنداشتن ممکن است از چشم شما پنهان بماند. تشخیص اینکه یک دارایی چه تأثیری بر ریسک سبد سهام شما دارد، امری حیاتی است. نقاط ضعف و نقایص موجود در ساختار آنها را پیدا کنید. در این صورت اگر اتفاق ناگواری برای سبد سهام شما بیفتد، برای پیامدهای آن آمادگی لازم را خواهید داشت.
۷. برنامه جایگزین من چیست؟
همیشه راهی برای بازگشت از ضرر باقی بگذارید
پس از ورود به یک موقعیت، به واکنش احتمالی در برابر سناریوهای محتمل و رایجی که ممکن است اتفاق بیفتد، فکر کنید. اگر معامله به حد ضرر برسد، آیا موقعیت را کماکان حفظ میکنید یا از آن خارج میشوید؟ اگر معامله به حد سود برسد، آیا بهطور کامل از موقعیت خارج میشوید یا نیمی از سرمایه را باقی میگذارید؟
این پرسشها، نهتنها شما را برای آینده آماده میکند، بلکه به شما کمک میکنند تا ایدههای ناکارآمد را نیز از برنامه معاملاتی خود حذف کنید. با این کار، به برنامهای عملی دست خواهید یافت که هر آنچه را که باید بدانید، در اختیارتان میگذارد.
۸. برای ورود به معامله خیلی دیر است؟
دیررسیدن به معامله تعبیر مؤدبانه دیگری برای اشتباهکردن است. خرید یک دارایی که به اوج قیمت خود رسیده است، بسیار بدتر از تلاش برای خرید دارایی در پایینترین قیمت ممکن است. در اوج خریدن بیشتر از اینکه یک اشتباه باشد، یک شکست محسوب میشود.
با این حال، همه ما ممکن است اشتباه کنیم. نمودارها توانایی عجیبی در بیدارکردن دیوِ طمعی که در وجود ما پنهان است، دارند. اگر ببینیم سهام شرکت تسلا (Tesla) سر به آسمان گذاشته و تا ۱,۸۰۰ دلار اوج گرفته یا طلا با صعودی خیرهکننده به چگونه خلاف جمع معامله کنیم؟ ۲,۰۰۰ دلار رسیده است، نمیتوانیم مقاومت کنیم و در مقابل ترس از عقب افتادن (FOMO)، تسلیم میشویم و در خرید آن دارایی به سایرین میپیوندیم. اما بعد از یک هفته بازار بهشدت سقوط میکند. تنها آن زمان است که متوجه میشویم چه تصمیم احمقانهای گرفتهایم.
آیا واقعا میخواهید در اوج خرید کنید؟!
جلوگیری از این اشتباه چندان دشوار نیست؛ فقط باید دیدگاه خود را تغییر دهید. اگر با نمودار و قیمتی روبهرو شدید که بهشکل یک منحنی سهمی رشد کرده است، از آن بگذرید و سراغ داراییهای دیگر بروید. شما این رشد قیمت را از دست دادهاید.
۹. خسته شدهام؟
معاملهگری از روی خستگی و بیحوصلگی سریعترین راه برای باختن سرمایه است. اگر علت خاصی برای سرمایهگذاری روی یک دارایی مشخص ندارید، احتمالاً سودی نیز کسب نخواهید کرد. اگر پیش از کلیک روی دکمه «خرید» یا «فروش»، عبارتهایی که به کار میبرید، «چه مسخره!»، «دیگر چهچیزی برای از دستدادن دارم؟» و «چرا که نه؟» هستند، شما از روی خستگی و بیحوصلگی معامله میکنید. در آن زمان، ممکن است مشخص نباشد، اما هنگامیکه ضرر روی ضرر انباشته شد، از خود خواهید پرسید چرا اصلاً از ابتدا وارد این معامله شدم؟
۱۰. چرا اصلاً وارد این معامله شدم؟
گاهی اوقات، فقط باید از خود بپرسید:
اصلاً چرا باید پولی را که به این سختی به دست آوردهام، در این بازارهای آشفته سرمایهگذاری کنم؟
این پرسش ساده و تلقینی میتواند جایی که فکرش را هم نمیکنید از سرمایه شما محافظت کند. شاید علت ورود شما به معاملهای خاص، طمع، خستگی یا ترس از دستدادن باشد، که اگر این سؤال را از خود نپرسید، متوجه آن نخواهید شد.
از طرف دیگر، اگر بعد از ساعتها تحلیل و بررسی منسجم و مستدل به ایدهای دست یافتهاید که کاملاً از آن مطمئن هستید، زمان ورود به معامله فرا رسیده است.
سخن پایانی؛ هر کس مسئول مستقیم حفظ سرمایه خود است
هر بار قصد سرمایهگذاری دارید، این پرسشها را از خود بپرسید. پس از آن شگفتزده خواهید شد که چگونه بهراحتی میتوانید نقایص احتمالی برنامه معاملاتی خود را شناسایی کنید، چقدر سریع متوجه میشوید که تعصبهای شناختی شما را وادار به ورود به معاملات زیانبار کردهاند و مدیریت ریسک ضعیف تا چهاندازه میتواند خطرناک باشد.
اما مهمتر از همه، در طول زمان یاد میگیرید که چگونه محافظ سرمایه خود باشید، از اشتباهها، شتابزدگیها و خطاهایی که فرصتهایتان را خراب میکند، دوری کنید و برای همیشه تبدیل به یک سرمایهگذار موفق شوید.
دیدگاه شما