اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) — آموزش کاربردی و به زبان ساده
در ادامه آموزش مباحث بازار سهام، اینبار به معرفی نوعی دیگر از اندیکاتورها پرداختهایم. اندیکاتور استوکاستیک یکی از پرکاربردترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. در این نوشتار به بررسی مفاهیم پیرامون اندیکاتور استوکاستیک، فرمول محاسبه و سیگنالهای بوجود آمده توسط آن میپردازیم.
اندیکاتور استوکاستیک چیست ؟
«اندیکاتور استوکاستیک» (Stochastic Indicator) رابطه بین قیمت بسته شدن سهم و بازه قیمتی آن را در طی دوره زمانی میسنجد. تا به امروز، این اندیکاتورها از محبوبترین ابزارهای تحلیل تکنیکال بودهاند. این اندیکاتورها قابل فهم هستند و در نشان دادن زمان خرید یا فروش یک سهم، دقت بالایی دارند. اندیکاتور استوکاستیک بر این فرض بنا شده که در هنگام صعودی شدن روند قیمت یک سهام، قیمت بسته شدن نزدیک به کران بالای بازه قیمتی است.
به عنوان مثال، اگر قیمت باز شدن، قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن یک سهم به ترتیب ۱۰۰۰۰، ۱۰۷۵۰، ۹۷۵۰و ۱۰۵۰۰ تومان باشد، بازه قیمتی بین قیمت پایین (۹۷۵۰تومان) و قیمت بالا (۱۰۷۵۰تومان) است. اگر روند قیمت نزولی باشد، به صورت مخالف، قیمت بسته شدن مقداری نزدیک به کران پایینی بازه قیمتی را به خود میگیرد.
در حقیقت، اندیکاتورهای استوکاستیک یا «استوکاستیکهای لین» (Lane’s stochastics) در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی توسط «جرج لین» (George Lane) بوجود آمدند. به عقیده لین، استوکاستیکها «شتاب روند» (Momentum) قیمت را میسنجند. در سال ۲۰۰۷ میلادی، یک مقاله به نقل قولی از لین درباره اندیکاتور مشهورش پرداخت. طبق گفته لین، اگر یک موشک در حال صعود را مجسم کنید، باید از سرعت خود قبل از فرود آمدن بر سطوح بکاهد. طبق نظر لین، تغییر جهت شتاب روند همیشه قبل از تغییر جهت قیمت رخ میدهد.
فرمول اندیکاتور استوکاستیک
اندیکاتور استوکاستیک عموماً از دو خط تشکیل شده است و با آنها سنجیده میشود. یکی از آنها (خط K) مقدار استوکاستیک برای هر دوره و دیگری (خط D) میانگین متحرک ۳دورهای را نمایش میدهد. خط D نشاندهنده سیگنالهای مهم در نمودار است در نتیجه معاملهگران به شدت موقعیت آن را پیگیری میکنند. ممکن است در محاسبه فرمول اندیکاتور استوکاستیک از ۵، ۹ یا ۱۴ دوره استفاده شود. این اعداد بسته به میزان حساسیت اندیکاتور استوکاستیک نسبت به حرکتهای روند قیمت انتخاب میشوند.
محاسبه خط K چگونه است ؟
درصد K به صورت زیر محاسبه میشود.
$$K= 100\times\frac$$
- $$«CP»$$: آخرین «قیمت بسته شدن» (Closing Price)
- $$«L14»$$ : پایینترین قیمت در ۱۴ دوره زمانی معین
- $$«H14»$$: بالاترین قیمت در ۱۴ دوره زمانی معین
خط D چگونه محاسبه میشود ؟
به روش زیر خط D را محاسبه میکنیم.
$$D= 100\times\frac$$
- $$«H3» $$: بالاترین قیمت ۳ دوره معاملاتی اخیر
- $$«L3 »$$: کمترین قیمت معامله شده درطی ۳ دوره
توجه داشته باشید که این فرمولها برای اهداف آموزشی نگاشته شدهاند. نرمافزارهای معاملاتی امروزی تمام محاسبات را انجام میدهند و نیازی به محاسبه فرمول اندیکاتورها به صورت دستی نیست.
بررسی خط K و D در نمودار
درصد K، اندیکاتور استوکاستیک سریع و D نشاندهنده درصد اندیکاتور کند است زیرا در بین دو خط K و D، به ترتیب، اولی سریعتر حرکت میکند. همانطور که بالاتر بیان کردیم، نظریه بوجود آورنده این اندیکاتور بیان میکند که در بازار با روند صعودی قیمت بسته شدن نزدیک به قیمت بالا و در یک روند نزولی قیمت بسته شدن نزدیک به قیمت پایین است.
سیگنالهای معاملاتی زمانی بوجود میآیند که خط K از میانگین متحرک سهدورهای (یا ۵ دورهای) خط D عبور کند. خط D در واقع میانگین متحرک Nدورهای (معمولاً ۳دورهای) از خط K است. با توجه به اینکه قیمت، شتاب روند را دنبال میکند، نقطه تقاطع دو خط K و D به عنوان سیگنال معکوس شدن قیمت در نظر گرفته میشود.
تفاوت بین اندیکاتور استوکاستیک کند و سریع چیست ؟
مهمترین تفاوت بین اندیکاتور استوکاستیک کند و سریع (یا همان خطوط D و K) میزان حساسیت آنهاست. استوکاستیک سریع در مقایسه با استوکاستیک کند نسبت به تغییرات قیمت حساستر است بنابراین سیگنالهای معاملاتی بیشتری نیز تولید میکند.
برای آشنایی بیشتر با ابزارهای بکار رفته در تحلیل تکنیکال میتوانید به آموزش ویدئویی تهیه شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی +اینجا کلیک کنید.
مثال اندیکاتور استوکاستیک
در نمودار زیر که نشاندهنده روند طی شده سهام «EBAY» در بورس نزدک است، فرصتهای خرید در طی ماههای بهار و تابستان سال ۲۰۰۱ میلادی را مشاهده میکنیم. در این نمودار همچنین تعدادی موقعیت فروش مشاهده میشود که میتواند مورد توجه معاملهگران کوتاهمدت قرار بگیرد. در تصویر زیر، سیگنال قوی خرید در اوایل ماه آپریل مشاهده میشود و در ۱۲ روز پس از آن افزایش قیمت (از میانه ۳۰ دلار تا میانه ۵۰ دلار) ادامه دارد.
بیش خرید چیست ؟
عبارت «بیشخرید» (Overbought) یا اشباع خرید را زمانی بکار میبریم که سهام معینی در قیمتی بیشتر از ارزش ذاتیاش معامله شود. در تحلیل بنیادی، بر ارزش ذاتی یک سهم برای انتخاب و سرمایهگذاری در آن تکیه میکنند. بیشخرید عموماً به حرکت اخیر یا کوتاهمدت روند قیمت اشاره میکند و انعکاس دهنده انتظار معاملهگران برای اصلاح قیمت است. همانطور که در ادامه اشاره میکنیم، بعضی معاملهگران امکان دارد سهام قرارگرفته در موقعیت بیشخرید را بفروشند.
بیش فروش چیست ؟
اشباع فروش یا «بیشفروش» (Oversold) تعریفی مخالف بیشخرید دارد و به موقعیتی گفته میشود که سهام در قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی آن به فروش برسد. توجه داشته باشید که ممکن است تعاریف بیشفروش و بیش خرید بسته به دیدگاه معاملهگر، متفاوت باشند. در واقع، هر معاملهگر ارزش ذاتی متفاوتی را برای سهام معینی تعریف میکند و بسته به آن سطوح بیشخرید و بیشفروش مختلف هستند. یکی از کاربردهای شناختهشده اندیکاتور استوکاستیک، تشخیص سطوح بیشخرید و بیشفروش است.
معاملهگر باید در نمودار توجه کند که چه زمانی خط D و روند قیمتی تغییر میکنند و وارد موقعیتهای بیشفروش و بیشخرید میشوند. در واقع معاملهگر باید هنگامی که اندیکاتور سطوح بالای ۸۰ را نشان میدهد، سهام را بفروشد. برعکس، هنگامی که اندیکاتور نشاندهنده سطوح کمتر از ۲۰ و حجم آن در حال افزایش است، معاملهگر باید سهام را خریداری کند.
اندیکاتور استوکاستیک RSI چیست ؟
«استوکاستیک RSI» یا «StochRSI» در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و در بازه بین صفر تا یک – یا صفر تا صد – حرکت میکند. این اندیکاتور بجای استفاده از دادههای قیمتی استاندارد، از بکار بردن فرمول اسیلاتور استوکاستیک برای مجموعهای از «شاخصهای قدرت نسبی» (Relative Strength Index | RSI) بوجود میآید.
استفاده از مقادیر RSI در این فرمول به معاملهگران قدرت تشخیص بیشفروشی یا بیشخریدی RSI فعلی را میدهد. اسیلاتور استوکاستیک RSI به عنوان یک اندیکاتور حساستر بوجود آمده است. این اندیکاتور استوکاستیک به نحوی تنظیم شده که بجای تحلیل کلی تغییرات قیمت به عملکرد تاریخی یک سهم توجه کند.
بعضی از معاملهگران از استوکاستیک RSI میانگین متحرک میگیرند تا این ناپایداری را کاهش و کارایی این اندیکاتور را افزایش دهند. برای مثال گرفتن میانگین متحرک ده روزه از استوکاستیک RSI می تواند اندیکاتور هموارتر و ثابتتری را بوجود بیاورد. بیشتر پلتفرمهای معاملاتی امکان اعمال یک اندیکاتور روی اندیکاتور دیگر را در اختیار معاملهگر قرار میدهند.
استوکاستیک RSI مشتق دوم از قیمت است. به عبارت دیگر، نتیجه استوکاستیک RSI دو گام از قیمت دارایی مورد تحلیل فاصله دارد. این باعث میشود که استوکاستیک RSI در زمانهایی با قیمت اصلی سهام همخوانی نداشته باشد. با توجه به تعداد بالای سیگنالهای تولید شده توسط استوکاستیک RSI، اگر آن را به همراه سایر اندیکاتورها استفاده کنیم، کاراییاش افزایش خواهد یافت.
فرمول محاسبه استوکاستیک RSI
- $$«RSI»$$: $$«RSI»$$ فعلی
- $$«minRSI»$$: کمترین $$RSI$$ مشاهده شده در طی ۱۴ دوره اخیر
- $$«maxRSI»$$: بیشترین $$RSI$$ مشاهده شده در طی ۱۴ دوره اخیر
گام های محاسبه استوکاستیک RSI
استوکاستیک RSI بر پایه مشاهدات اندیکاتور قدرت نسبی بدست میآید. RSI برای محاسباتش از ۱۴ دوره زمانی بهره میگیرد. در ادامه به ترتیب گامهای محاسبه استوکاستیک RSI را شرح می دهیم.
- سطوح بدست آمده از RSI را برای ۱۴ دوره ثبت کنید.
- در دوره چهاردهم، RSI فعلی، بالاترینRSI و پایینترینRSI را مدنظر قرار دهید. حال به تمام دادهها برای محاسبه استوکاستیک RSI دسترسی داریم.
- در دوره پانزدهم، به RSI فعلی، بالاترین RSI و پایینترین RSI توجه کنید (اما فقط برای ۱۴ دوره اخیر نه دوره پانزدهم). استوکاستیک RSI جدید را محاسبه کنید.
- با پایان هر دوره، استوکاستیک RSI جدید را با استفاده از مقادیر ۱۴ RSI قبلی محاسبه کنید.
استوکاستیک RSI توسط «توشار چنده» (Tushar S. Chande) و «استنلی کرول» (Stanley Kroll) در سال ۱۹۳۴ میلادی بوجود آمد. با اینکه در آنزمان اندیکاتورهای تکنیکالی برای تشخیص موقعیتهای بیشخرید و بیشفروش وجود داشتند، این دو، استوکاستیک RSI را بوجود آوردند تا حساسیت بالایی داشته باشد و سیگنالهای بیشتری را در مقایسه با اندیکاتورهای قدیمیتر تولید کند.
وقتی مقادیر کمتر از ۰٫۲۰ میشوند و استوکاستیک RSI آنرا به صورت بیشفروش تشخیص میدهد به این معنی است که اندیکاتور RSI کمتر از کران پایین بازه تعریف شده خود است. همچنین اگر استوکاستیک RSI بالاتر از ۰٫۸۰ شود، یعنی اندیکاتور RSI در حال رسیدن به نقاط بالای جدید است و میتواند به عنوان سیگنال پولبک تلقی شود.
استوکاستیک RSI همچنین برای تشخیص روندهای کوتاهمدت بکار میرود. اگر استوکاستیک RSI را مانند یک اسیلاتور با خط مرکزی واقع شده در ۰٫۵۰ در نظر بگیریم، زمانی که این اندیکاتور استوکاستیک در بالای خط قرار میگیرد، روند قیمتی در حال افزایش است و اگر استوکاستیک RSI پایینتر از این خط باشد، روند قیمتی در حال کاهش یافتن است.
واگرایی
یکی از کاربردهای اندیکاتور استوکاستیک تشخیص «واگرایی» (Divergence) است. حرکت قیمت یک سهم در خلاف جهت اندیکاتور یا سایر دادهها را واگرایی مینامیم. واگرایی نشاندهنده ضعیفشدن خط روند فعلی قیمت و در بعضی زمانها بیانگر تغییر جهت قیمت است.
واگرایی در دو نوع مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشاندهنده احتمال صعودی شدن روند قیمت است و برعکس. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، بین روند قیمتی و حرکت اندیکاتور استوکاستیک واگرایی وجود دارد.
معرفی فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور استوکاستیک در تحلیل تکنیکال میتوانید به آموزش بالا مراجعه کنید. این آموزش ویدئویی توسط «فرادرس» و در قالب دورهای ۱۱ ساعته و ۴۴ دقیقهای و در ۱۲ درس تدوین شده است. این آموزش برای رشتههای مدیریت و علوم اقتصادی و سایر علاقمندان به تحلیل تکنیکال مفید به شمار میرود.
در آموزش پیشرو، درسهای اول و دوم به ترتیب به فلسفه تحلیل تکنیکال و ساختار نمودارها میپردازند. درس سوم حاوی مباحث پیرامون مفاهیم مقدماتی است. الگوهای مهم برگشتی و ادامهدهنده به ترتیب در دروس چهارم و پنجم مطرح شدهاند. در درس ششم، میانگین متحرک و در درس هفتم اسیلاتورها را میآموزید.
مدرس در درس هشتم به آموزش نمودارهای شمعی ژاپنی و در درس نهم به تدریس سریهای فیبوناچی پرداخته است. مطالب پیرامون برخی از استراتژیهای متداول معاملاتی در درس دهم مطرح میشود. در درس یازدهم به مدیریت سرمایه در معاملات پرداخته شده و درس دوازدهم حاوی مباحث تکمیلی است.
- برای مشاهده فیلم آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی + اینجا کلیک کنید.
جمع بندی
در این مطلب به تعاریف، تاریخچه و فرمولهای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک پرداختیم و آموختیم که میتوان از آن برای شناسایی نقاط بیشفروش و بیشخرید (بیشترین کاربرد)، واگرایی، پولبک، روند کوتاهمدت قیمت و معکوس شدن آن بهره گرفت. با اینکه اندیکاتور استوکاستیک بسیار کاربردی و محبوب است اما از معایب آن میتوان به ناپایدار بودن و حرکت سریع از نقاط بالایی نمودار به نقاط پایینی آن اشاره کرد.
برای دریافت نتایج بهتر، بعضی از معاملهگران بسته به تحلیل مورد نظر خود از اندیکاتورهای دیگری به همراه اندیکاتور استوکاستیک استفاده میکنند. طبق نظر لین، پایهگذار این اندیکاتور، اندیکاتورهای استوکاستیک را میتوان بهمراه موج الیوت و بازگشت فیبوناچی بکارگرفت.
سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایهگذاری، تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آنها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت هر گونه بهرهبرداری از این نوشتار با هدف سرمایهگذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش اینجا کلیک کنید.
مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، میتوانید فهرست این مطالب را ببینید:
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش
دوشنبه 9 مهر 1397 | 1631 بازدید | آموزش
10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی
1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن میتوان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاهمدت قیمت، میتواند فریبدهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاهمدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میانمدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازههای مختلف وجود دارند، بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت. شما باید بدانید که در چه بازهای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله میکنید. در روند صعودی، در کفها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میانمدت معامله میکنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام میدهید، از نمودارها در تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه زمانی کوتاهمدتتر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدودهی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته میشود، یک پولبک به این محدوده اتفاق میافتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز میگردد ولی مجدد به رشد ادامه میدهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل میشود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل میشود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی میشود. 4 – میزان اصلاح قیمتها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث میشود میزان قابلتوجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما میتوانید اصلاح قیمتها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن میدانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از سادهترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل میگیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند میشود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام میشود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانیتر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگینهای متحرک (moving averages)، سیگنالهای خرید و فروش بیطرفانهای صادر میکنند. این ابزار به شما میگوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک میکند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگینهای متحرک آینده را به شما نمیگویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنالهای خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای مختلف، میانگینهای متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنالها زمانی صادر میشوند که میانگین متحرک کوتاهمدتتر، میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، میتواند سیگنالهای خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای دنبالکننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک میکنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگینهای متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار میرود، اسیلاتورها کمک میکنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان میتوان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 میرسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 میرسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معاملهگران از بازه 14 روزه یا 14 هفتهای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای آر اس آی استفاده میکنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانهای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنالهای هفتگی میتوان برای فیلترکردن سیگنالهای روزانه و همینطور از سیگنالهای روزانه میتوان فیلترکردن سیگنالهای داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته میشود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر میشود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان میدهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر میکند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میلههای عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده میشود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک میکند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معاملهگر میتواند تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان میدهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشاندهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی میکند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشاندهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟
اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟ کار اصلی تحلیل تکنیکال در بازار های سرمایه گذاری تشخیص زمان طلایی ورود است. از ابزارهای تشخیص ورود درست به سهام. میتوان به اندیکاتور و اسیلاتور ها اشاره کرد که در قالب سیستمهای در کف معروف هستند.
تیم آموزش کالج تی بورس این مقاله را تهیه کرده و پروتیم آکادمی آینده برای علاقه مندان به آموزش ارز دیجیتال آنرا بازنویسی و بازنشر نموده است.
ابتدا با مفهوم اندیکاتور و اسیلاتور آشنا خواهیم شد. در بخش دوم با تفاوتهای اصلی اندیکاتور و اسیلاتور خواهیم پرداخت.
بخش اول: اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
اسیلاتور و اندیکاتور دو ابزار متفاوت در تحلیل تکنیکال هستند. که میتوان با کمک آن ها زمان طلایی ورود به هر سهمی را تشخیص داد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور ها یک بخش مهم و اساسی از تحلیل تکنیکال میباشند. که در کنار باقی اندیکاتور یا اسیلاتور ها استفاده میشود. و به سیستمهای خرید در کف هم معروف هستند.
به اندیکاتور ها در زبان فارسی “شاخص” یا “مقیاس” هم گفته میشود. اندیکاتور ها با استفاده از میانگین حجم معاملات، روند سهم را تشخیص میدهند. همچنین آینده حرکات سهم را پیش بینی میکند و به ما تایید و هشدارهایی برای ورود و خروج به سهم میدهد.
اندیکاتور ها به ۴ قسمت مختلف تقسیم میشوند:
در ادامه به توضیح انواع اندیکاتور ها خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
روند ها
از اصلیترین ابزارهایی که میتوان در تحلیل تکنیکال استفاده کرد روندها هستند. این دسته از اندیکاتور ها در بازار های فارکس و بازار جهانی کاربرد بسیار خوبی دارند.
از مهم ترین ویژگی روندها میتوان گفت که آنها دنبال کننده روند هستند. به این معنی که این اندیکاتور ها بر روی خود نمودار قرار میگیرند و بر روی چارت یا همان کندل ها سوار میشوند.
از مهم ترین اندیکاتور های دنبال کننده روند میتوان اندیکاتور قوی. ایچیموکو (ichimoku kinko hyo) را مثال زد. همچنین باندهای بولینگر (Bollinger bands). اندیکاتور مووینگ اوریج (moving average) و اندیکاتور سار (parabolic sar) از این دسته میباشند. با طی کردن مراحل زیر میتوان روند ها رو در نرم افزار مفید تریدر پیدا کرد.
پنجره ی راهبر اندیکاتور ها روند ها
در عکس بالا اندیکاتور بسیار قوی ایچیموکو رو مشاهده میکنید که بر روی چارت قیمت تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش قرار گرفته است.
حجم ها
اندیکاتور حجم همان طور از اسم آنها پیداست حجم و ارزش معاملات رو مورد بررسی قرار میدهند. این اندیکاتور ها در پنجره ای جداگانه در زیر نمودار نمایش داده میشوند.
از این اندیکاتور ها میتوان برای ورود و خروج پول به سهم کمک گرفت. و بر تنظیمات این اندیکاتور ها را میتواند بر اساس حجم معاملات یا تعداد معاملات تنظیم کرد.
حجم ها ۴ اندیکاتور دارد که مهمترین آن را میتواند اندیکاتور money flow index نام برد. که در بین معامله گران و تحلیل گران بازار به اسم MFI معروف است. از دیگر اندیکاتور ها میتوان volumes، on balance volume و اندیکاتور accumulation\distribution را مثال زد.
همانطور که در عکس بالا میبینید. اندیکاتور تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش حجم MFI در پنجرهای جداگانه به تحلیل این چارت قیمتی پرداخته است.
اندیکاتور بیل ویلیامز
جناب آقای بیل ویلیامز خالق یک سری از اندیکاتور ها بوده است. و به خاطر تلاش بسیار زیاد ایشان یک دسته از اندیکاتور ها را به نام ایشان ثبت کردهاند.
از معروف ترین اندیکاتور های بیل ویلیامز میتوان به اندیکاتور alligator نام برد.
اسیلاتور ها
اسیلاتور ها که در زبان فارسی به آنها “نوسانگر نماها” هم گفته میشود. یکی از دستههای اندیکاتور ها هستند که به ما در تشخیص ورود درست کمک میکنند.
از بهترین اسیلاتور ها میتوان از اسیلاتور relative strength index با نام اختصاری RSI نام برد. که فوقالعاده بین معامله گران و تحلیل گران بازار محبوب هست.
همانطور که در عکس بالا میبینید اسیلاتور RSI در پنجرهای جداگانه نمایش داده شده است.
بخش دوم: تفاوت های اصلی اندیکاتور و اسیلاتور ها
تفاوت اول
همانطور که خواندیم اسیلاتور ها جدا از اندیکاتور ها نیستند. و به عنوان یکی از شاخه های اندیکاتور ها شناخته میشوند. در واقع اسیلاتور ها جزئی از اندیکاتور ها هستند.
همچنین اسیلاتور ها عموما به عنوان پنجره ای جداگانه در پایین نمودار نمایش داده میشوند. مانند اسیلاتور RSI، استوک استیک و مک دی. در طرف مقابل اندیکاتور ها عموما بر روی نمودار سهم سوار میشوند و حرکت میکنند و میتوان اولین تفاوت بین این دو را همین دانست.
تفاوت دوم
اسیلاتور ها دارای دو محدوده هستند:
در اسیلاتور های معروف مانند RSI خط ۷۰ به بالا به نام منطقه اشباع خرید حساب میشوند. یعنی منطقهای که خریداران خسته شدهاند و امکان ورود فروشندگان وجود دارد.
همچنین خط ۳۰ به پایین رو منطقه اشباع فروش حساب میشود یعنی منطقهای که فروشندگان خسته شدهاند و امکان ورود خریداران وجود دارد.
همانطور که در عکس بالا میبینید در چارت قیمت. منطقه مشخص شده ۱ را منطقه اشباع خرید میگوییم همچنین منطقه ۲ را میتوان منطقه اشباع فروش دانست.
این ویژگی، فقط در اسیلاتور ها وجود دارد. اندیکاتور ها همچنین ویژگی ندارند و میتوان تفاوت دوم اسیلاتور و اندیکاتور را همین موضوع دانست.
تفاوت سوم میان اندیکاتور و اسیلاتور چیست؟
سومین تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور را میتوان واگرایی دانست. واگرایی ها تنها در اسیلاتور ها کاربرد دارند و برای اندیکاتور ها کاربردی ندارند. همچنین از محبوب ترین اسیلاتور ها میتوان RSI و MACD را نام برد که برای گرفتن واگرایی کاربرد بسیار زیادی دارند.
سخن آخر
در مقاله اسیلاتور چیست و چه تفاوتی با اندیکاتور دارد؟ با ۳ تفاوت اصلی میان اندیکاتور و اسیلاتور ها آشنا شدیم. میتوان اندیکاتور و اسیلاتور ها رو در کنار هم به کار برد و تایید ورود و خروج از سهم را بسیار قویتر کرد. ولی اینکه ترکیب کدام یک از اندیکاتور یا اسیلاتور با دیگری سیگنال قویتری میدهد، نیاز دارد که شما با شرکت در کلاس های آموزش سرمایه گذاری در بورس، نحوه خرید و فروش سهام و کسب سود در بورس را آموزش دیده باشید.
به نظر شما ترکیب چه اندیکاتور و اسیلاتور هایی میتوند سیگنال و تایید قویتری صادر کند؟
فیلتر پول هوشمند، از نظریه تا عمل
در این مقاله قصد داریم با شفاف کردن موضوع پول هوشمند، درک و نگاه عمیق به نحوه شناسایی پول هوشمند با استفاده از ابزارهای گوناگون نظیر فیلتر نویسی و تابلوخوانی به بررسی تاثیرات آن در معاملات معامله گران بازار بورس تهران بپردازیم.
در کنار این موضوع ۱۵ راهکار شناسایی پول هوشمند به همراه ۲۶ فیلتر کاربردی در بورس تهران را به شما ارائه خواهیم کرد، تا با درک کامل پول هوشمند و نحوه ورود و خروج آن بتوانید معاملات هوشمندانه تری نسبت به گذشته داشته باشید.
پول هوشمند چیست ؟؟
عبارت پول هوشمند که مسلما بعد از اندکی فعالیت در بازار مالی به گوش هر شخصی خواهد رسید، در واقع ورود نقدینگی هدف دار جهت خرید میزان مشخصی سهام (از پیش تعیین شده توسط مارکت میکر یا بازیگر) به دلایل مختلفی مانند شرایط خاص بنیادی، افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی یا محل های دیگر و یا صرفا بازی پول جهت بالا بردن قیمت سهم و فروش آن در قیمت بالا تر است.
پول هوشمند به زبان ساده
مارکت میکر یا بازیگر یک سهم، با توجه به میزان نقدینگی خود با هماهنگی با سهامدار عمده یک شرکت شروع به جمع آوری شناوری سهام یک شرکت از کف بازار بورس تهران می کند.
بعد از جمع آوری میزان مشخصی از آن و به اصطلاح خشک شدن سهم، شروع به رنج مثبت کشیدن در سهم می کند، سهم را تا سقف قیمتی روزانه هدایت کرده و صف خرید برای آن تشکیل می دهد، قیمت سهم را بالا می برد، این پول هدفمند، پول هوشمند است.
تابلو معاملات و پول هوشمند
در سایت tsetmc.com بخش های مختلفی وجود دارد یکی از بخش های مهم و اساسی دیده بان بازار است، در این قسمت شما می توانید فیلتر های مورد نظر خود را نگارش کنید. اما در تابلوی اختصاصی هر سهمی نیز می توان موارد زیادی را برای شناسایی پول هوشمند پیدا کرد ابتدا با شناخت این اجزا شروع می کنیم و بعد از آن شروع به نگارش فیلتر های ساده و کاربردی در سایت بورس تهران خواهیم کرد فیلتر های پول هوشمند که چراغ راه شما خواهند بود.
فیلتر ورود پول هوشمند در بورس، یک فیلتر مجزا و تکی نیست بلکه جمعی از فیلترهای شناسایی پول هوشمند در بورس با یکدیگر می توانند ورود پول هوشمند به یک سهم را تشخیص دهند. در مقاله های دیگری به فیلترهای متنوع از جمله ” فیلتر مووینگ در اوریج ” نیز اشاره می گردد تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش که می توانید با آن آشنا شوید.
راهنمای استفاده از صفحه فیلترهای رایگان، اموزش استفاده صحیح از فیلترها
در این ویدیو به صورت ادواری قصد داریم به شما یاد بدهیم چگونه فیلترها رو با هم ترکیب کنید و درک صحیح از خروجی داشته باشید:
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟
درمقالات قبلی، در رابطه به کندل استیک ها صحبت کردیم. هر آنچه که لازم است یک تریدر بداند. در این راستا به معرفی ابزار هایی چون: اندیکاتور هارمونیک، ایچیموکو و تنکانس و کیجونسن هم پرداختیم. ابزارهای ذکر شده برای روند های معمولی صعودی یا نزولی قابل استفاده هستند. حال اگر بازار در حالت رنج باشد، نیازمند ابزاری تحت عنوان اسیلاتور می باشیم. تیم توکن باز قصد دارد در این مقاله به بررسی اسیلاتورها بپردازد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
اسیلاتور (Oscillator) چیست؟
در تعریف اسیلاتور ها، می توانیم بگوییم که اندیکاتورهایی می باشند که در زمان رنج زدن نمودار (روند ساید ترند)، برای تشخیص و معین کردن نقاط اشباع خرید و فروش بهره جویی میشوند. باید بدانیم اسیلاتور ها همانند میانگین متحرک و خط روند، از اهمیت بسزایی در بررسی و ارزیابی یک سهم برخوردارند.
به عبارت دیگر می توان گفت که اسیلاتور ها اغلب، اندیکاتورهای پیشرو می باشند که در تحلیل سهام یا رمز ارزهایی که در دامنهٔ معینی در حال ترید شدن می باشند( مخصوصاً در روندهای ساید ترند)، بیشترین کاربرد را دارا هستند. همچنین برای مشخص نمودن وجود نواحی برگشتی احتمالی هم قادر خواهیم بود تا از آنها بهره جویی کنیم؛ پس می توان اذعان داشت که اسیلاتور ها نشانگر سودمندترین حالت خود در الگوهای معاملاتی ساید ترند هستند.
یک تحلیلگر تکنیکال هنگامی که نمودار روند معینی ندارد و ساید ترند است، از اسیلاتورها بهره جویی میکند. وقتی که سهام یک شرکت در روندی ساید ترند قرار بگیرد یا نتواند در بازاری پر تلاطم و نوسانات شدید، روند معینی را در پیش بگیرد، اسیلاتور ها بهترین ابزار موجود محسوب خواهند شد.
انواع اسیلاتور
باید بدانیم اسیلاتورها انواع مختلفی دارند که برخی از آنها به بیش از یک گروه یا دسته اطلاق می شوند. در اینجا درباره ی دو گروه عمده تر اسیلاتور ها صحبت میکنیم:
نوع اول: Axial oscillator که حول تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش یک ناحیه یا خط مرکزی در حال نوسان است.
نوع دوم: Band oscillator که بین دو ناحیه اشباع خرید و فروش درحال نوسان می باشد.
به صورت کلی می توان گفت که اسیلاتورهای محوری برای تشخیص و تحلیل جهت حرکت قیمت لحظهای رمز ارزها مناسب و مطلوب هستند. در صورتی که اسیلاتورهای باند به جهت شناسایی نواحی اشباع خرید و فروش، مطلوب می باشند.
Axial oscillator
این اسیلاتور حول یک محور یا ناحیه ی مرکزی در حال دوران می باشد. اسیلاتور محوری برای مشخص کردن ضعف و قدرت ارز و جهت حرکت مومنتوم یک ارز مفید واقع می شود. باید بدانیم، زمانی که یک اسیلاتور محوری در بالای محور مرکزی خود در حرکت باشد، بازار روندی صعودی (bullish) را طی کرده و هنگامی که این اسیلاتور در زیر محور خود شروع به حرکت کند، بازار روندی نزولی (bearish) تجربه خواهد کرد.
لازم است بدانیم اندیکاتور مکدی که در تحلیل تکنیکال کاربردی فراوان دارد، نمونه ی بارز یک اسیلاتور محوری می باشد که حول یک مبدأ نوسان انجام می دهد. مکدی به صورت اختلاف بین EMA 12 و 26 روزه ی هر سهم یا ارز تعریف میشود. اما لازم است بدانیم هرچقدر این دو Moving Average از هم فاصله گرفته و دور شوند، درک و فهم آنان نیز مشکل تر خواهد بود.
با وجود آن که مکدی محدودیتی ندارد، اما امری بعید خواهد بود که اختلاف زیادی بین دو میانگین متحرک برای مدت زمان طولانی باقی بماند.
انواع اسیلاتور محوری عبارتند از:
•MACD
•ROC
Band oscillator
این اسیلاتور در بالا و پایین دو باند نوسان انجام می دهد که بیشترین و کمترین قیمت را معین میکند. لازم است بدانیم باند پایینی نشانگر اشباع فروش و باند بالایی نمایانگر اشباع خرید می باشد. این باندهای ایجادشده بر پایه ی اسیلاتور سوار هستند و بر روی هر سهم یا ارز، اندکی دارای تفاوت و تمایز می باشند که به تریدرها یا تحلیلگران اجازه میدهد، نواحی اشباع خرید و فروش را به سهولت شناسایی کنند.
انواع اسیلاتور باند عبارتند از:
•RSI
•اسیلاتور استوکاستیک
تفاوت اندیکاتور و اسیلاتور
باید دانست، اگرچه بیشتر تریدها معتقد هستند که اسیلاتور با اندیکاتور تفاوت دارد، اما در واقع نمی توان از این موضوع که اسیلاتورها یکی از 4 مدل اندیکاتور محسوب می شوند، غافل شد. درحقیقت اسیلاتورها زیرمجموعه اندیکاتورها محسوب می شوند. اما در هر صورت سه تفاوت بین اندیکاتورها و اسیلاتورها در تحلیل های تکنیکال وجود دارد که عبارتند از:
1- بخشی از اندیکاتورها هستند و زیرمجموعه اندیکاتور محسوب می شوند.
2- دارای دو محدوده ی اشباع خرید و اشباع فروش هستند.
3- واگرایی که تفاوت بین اشباع خرید و اشباع فروش تنها در اسیلاتور کاربرد دارد.
5 اسیلاتور اصلی
هر یک از اسیلاتورها بر اساس دادهی مخصوصی به وجود آمده و هر یک کاربردی متمایز با دیگری دارند. ضمن آنکه هیچگاه نمیتوانیم یکی از آنان را به عنوان بهترین اسیلاتور بر شماریم. اما می توانیم به 5 اسیلاتور اصلی در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال اشاره کنیم که عبارتند از:
بهترین اسیلاتور
باید بدانیم به صورت کلی، برای شناسایی خرید بیش از حد و همینطور فروش بیش از حد، از اسیلاتور های حرکت با دامنه ثابت استفاده می شود.
این موارد شامل شاخص RSI، اندیکاتور استوکاستیک و استوکاستیک RSI است. شاخص قدرت نسبی و اسیلاتور استوکاستیک ما بین صفر تا صد در نوسان است در صورتی که استوکاستیک RSI بین صفر و یک در نوسان می باشد.
چگونگی کارکرد اسیلاتورها
اسیلاتورها اغلب و همواره با دیگر شاخص ها برای تجزیه و تحلیل تکنیکال در مورد تریدها مورد بهره وری قرار می گیرند. در تجزیه و تحلیل تکنیکال، تریدرها نوسانگرها را، یکی از اصلی ترین ابزارهای فنی برای درک و تجزیه و تحلیل می دانند. اما سایر ابزارهای فنی هم وجود دارد که تحلیلگران برای بهبود ترید خود مفید دانسته و از آن استفاده می کنند. مانند: مهارت خواندن و درک نمودار و شاخص های فنی.
باید بدانیم که اگر یک سرمایه گذار از یک اسیلاتور بهره جویی کند، نخست دو مقدار را مشخص و انتخاب می کند. پس از آن، با قرار دادن ابزار بین این دو مقدار، نوسان ساز اقدام به نوسان می کند و یک شاخص روند به وجود می آورد. بعد از آن، سرمایه گذار از شاخص روند برای خواندن و فهم شرایط فعلی بازار برای آن رمز ارز مدنظر بهره جویی می کند.
هنگامی که سرمایه گذار ببیند اسیلاتور به سمت مقدار بالاتر در حرکت است، سرمایه گذار دارایی و اندوخته را تحت عنوان خرید بیش از حد تعبیر می کند که در عکس، این موضوع هم برقرار است، زمانی که نوسانگر به سمت پایین سوق پیدا کند، سرمایه گذار فروش بیش از اندازهی دارایی را در راس کار خود قرار می دهد.
نکات کلیدی اسیلاتورها
اسیلاتورها شاخص های حرکتی محسوب می شوند که در تحلیل تکنیکال از آنان بهره جویی می شود و لازم به ذکر است که نوسانات آنان به نوارهای بالا و پایین محدود خواهد شد.
زمانی که مقادیر oscillator با این باندها مقارن می شوند، سیگنال های خرید یا فروش بیش از حد را به تریدرها ارائه می کنند. اسیلاتورها عموماً با اندیکاتورهای Moving average ادغام می شوند تا سیگنال شکست یا تغییر روند را به نمایش بگذارند.
دیدگاه شما