به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟


بازار نمی‌تواند چیزی از شما بگیرد؛ مگر آنکه خود اجازه دهید. وقتی پولی را از دست می‌دهید یا بیشتر از حد ریسک خود متضرر می شوید، گ درواقع پول خود را به معامله‌گری دیگر داده‌اید. درنهایت و به هر شکل ممکن، با حس انتقام‌جویی‌تان، پدیدآورنده دشمنی می‌شوید و آن دشمن را رودرروی خود قرار می‌دهید. اگر فردی هستید که پول خود را به بازار تقدیم کرده است؛ پس، همانی هستید که خود اجازه این کار را به بازار داده‌اید و مسئولیتش فقط پای خودتان است. اگر شما از دست خود عصبانی هستید که چرا اجازه دادم آخرین معامله‌ام این‌گونه شود، با اینکه بازار اکنون فرصتی دیگر را مقابل پای شما قرار می‌دهد، بازهم راضی نمی‌شوید. از دید روان‌شناسی، شما فرصت به‌دست‌آمده جدید برای کسب سود را رد می‌کنید، به‌دلیل اینکه هنوز واقعیت آخرین معامله را کاملا نپذیرفته و هضم نکرده‌اید. در این صورت، با انکار این فرصت جدید، خود را به‌خاطر اشتباه اخیر مجازات می‌کنید. درواقع، نه‌تنها به بازار برنگشته‌اید، بلکه با حس انتقام‌جویی زاده‌شده در خود اجازه می‌دهید که افکارتان به گذشته برگردد و دوباره در همان شرایط قرار گیرد.

از معامله گری حرفه ای تا مبتدیانه

یکی از کارهای جذاب برای عموم افراد وارد شدن در بازار سهام ، آتی ، ارز و امثال آن و معامله گری می باشد. مهمترین فاکتور برای افراد ناآگاه قبل از ورود به این نوع بازارها صرفا طمع برای سریع پول دار شدن و ره صد ساله را در مدت زمان اندک رفتن است.

معمولا این توهم از تبلیغات بی پایه و اساس کلاس های آموزشی ، فروشنده های کورس های آموزشی ، سیگنال های بی عیب و نقص مبتنی بر استراتژی های خاص و امثال اینها می باشد که افراد تازه کار را با وعده های پوچ سود های نجومیِ ماهانه یا سالانه ترغیب می کنند.

بنابراین فرد پس از خرید یک دوره یا شرکت در کلاس آن دوره انتظار دارد ، با صرف زمان اندکی برای تحلیل روی نمودار ، جلوی کامپیوتر شخصی خود در محیطی آرام بنشیند و به واسطه ی آن پول زیادی به حسابش واریز شود! اما تقریبا اکثر کسانی که با چنین دیدگاهی وارد بازار شدند ، در همان ابتدا متوجه وعده های سودهای دروغینی که در مدت زمان اندک به آن ها داده شده بود ، می شوند.

کسب سود دائمی در بازار مالی فقط برای گروه اندکی از افراد میسر می شود که این مهم ، علت های بسیار گوناگونی می تواند داشته باشد. مهمترین علتی که مبتدی ها سریعا به آن پی می برند ، وجود سیستم تحلیلی ضعیف می باشد. هر چند نمی توان این موضوع را کتمان کرد ، اما چرا این اتفاق برای کسانی که سیستم های تحلیلی قدرتمندی نیز دارند ، رخ می دهد؟

بنابراین هر چند نوع روش تحلیلی در میزان موفقیت بلند مدت دخیل است اما به تنهایی نمی تواند تضمین کننده ی سود آوری شما باشد.

معامله گران حرفه ای چگونه فکر می کنند؟

برای معامله گری و کسب سود دائمی در بازار نیازمند پیمایش راه طولانی هستیم.

در اولین گام نیازمند یادگیری سیستم تحلیلی قدرتمند به همراه انتظارات منطقی از آن سیستم و نه توهمات ساختگی هستیم.

مشکلی که در گام اول وجود دارد این است که افراد این مرحله را با سرعت زیادی طی می کنند و اکثرا ابزارها ، الگوها و کاربرد آنها را خیلی سرسری یاد می گیرند به طوری که یادگیری آنها عملا ناقص است. امکان ندارد یک فرد گام اول را به درستی طی نکند و بتواند مراحل بعدی را با موفقیت طی کند و به مقصد نهایی برسد.

پس از تکمیل گام اول و فراگرفتن کامل فن تحلیل گری ، در گام دوم نیازمند تمرین زیاد و مستمر به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ برای ورزیدگی چشم و ذهن هستیم. هدف این گام پیاده کردن سیستم تحلیلی روی نمودار برای معامله کردن و کسب سود ، می باشد.

افرادی که هر دو مرحله را بی نقص طی می کند معامله گر تلقی می شوند و اینها درصد زیادی از کل کسانی که در این وادی وارد می شوند نیستند اما چرا اکثر اینها همچنان نمی توانند به کسب سود دائمی برسند ؟ مشکل کجاست که این ها همواره در سطح معامله گران مبتدی باقی می مانند؟

تفاوت اصلی در دیدگاه یک معامله گر مبتدی و یک معامله گر حرفه ای نسبت به بازار نهفته است.

معامله گران مبتدی انتظار دارند تمامی یا اکثر تحلیل های آنها درست باشد و توان ضرر را ندارند! مهمترین مشکل در این زمینه آمار و ارقامی است که ذکر می شود ، اگر گفته می شود فلان روش 80 درصد جواب می دهد معامله گران مبتدی به دنبال این هستند که از هر 10 معامله 8 تای آن درست و حداکثر 2 تای آن غلط از آب در آید اما آیا این دیدگاه درست است؟ برخی اوقات با همین روش هایی که گفته می شود 80 درصد احتمال موفقیت داریم ، در 10 معامله 7 معامله به ضرر می انجامد و 3 معامله درست و طبق پیش بینی انجام می شود. معامله گران مبتدی زمانی که با چنین رویدادی برخورد می کنند تمام تقصیرها را به گردن روش تحلیلی انداخته و یا به دنبال بهینه سازی روش هستند و یا به دنبال عوض کردن سیستم تحلیلی و جایگزین کردن آن با سیستم جدید!

اولا باید توجه داشته باشید آمار و ارقامِ موفقیت روش ها کاملا حدودی است و هیچ عدد و رقم دقیقی برای آن وجود ندارد و ثانیا باید توجه کنید که موفقیت یک روش با شرایط و محیط بازار تغییر می کند و چنین نیست که اگر در سال 1394 یک روش خاص در یک نمودار خاص 80 درصد موفقیت آمیز باشد ، همان روش روی همان نمودار در سال 1395 و 1396 هم دقیقا به همان میزان موفقیت قبلی دست یابد.

با مثال هایی که آورده شد کاملا واضح است که جامعه آماری مورد بررسی باید به اندازه ی کافی بزرگ باشد تا نتایج قابل قبول باشد ، برای مثال به جای بررسی میزان موفقیت در 10 معامله ، میزان موفقیت را در 100 یا 200 معامله مورد بررسی قرار دهیم و در مرحله بعدی محیط بازار (نوع ساختار امواج) را حتما به عنوان یکی از پارامتر های اساسی مورد توجه قرار دهیم.

نکته ی بعدی که به اجمال به آن می پردازم ، شخصی سازی سیستم معامله گری است که می تواند در موفقیت شما نقش چشم گیری داشته باشد. شخصی سازی که از سوی سوء استفاده کنندگان در تحلیل تکنیکال مورد تجاوز قرار گرفته است! به مفهوم ایجاد تغییرات بنیادی در پایه و اساس سیستم و ابداع مفاهیم من در آوردی نیست. تعریف دقیق شخصی سازی واقعا کار مشکلی است و نمی توان تعریف جامعی ارائه کرد اما می توان از شخصی سازی به نوع و نحوه ی استفاده از سیستم تحلیلی با توجه به تجربه و دیدِ تحلیلی اشاره کنم. از این روست که کارنامه ی کاری هیچ 2 نفری که با یک سیستم تحلیلی و حتی با یک نوع سیگنال به معامله می پردازند هیچگاه مثل هم نخواهد بود!

موارد بسیاری را می توان در این موضوع بیان کرد اما از دید من مواردی که مطرح شد جزو مهمترین و ابتدایی ترین مفاهیمی است که معامله گران بدان توجه لازم را ندارند.

انواع روش های سرمایه گذاری: سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم چیست؟

وجود ابزار ها و نهادهای مالی متنوع و جدید باعث شده که سرمایه گذاری در بورس به روش های مختلفی صورت پذیرد و هر شخص متناسب با میزان آشنایی خود با بورس، سطح دانش مالی، میزان ریسک پذیری، مقدار زمانی که می تواند به بررسی و تحلیل اختصاص دهد و همچنین مهارت هایش در سرمایه گذاری و خرید و فروش سهام گزینه مناسب برای سرمایه گذاری را انتخاب کند. به طور کلی میتوان گفت دو نوع روش سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم در بازار سرمایه وجود دارد که در این مقاله به تشریح هر کدام از این روش ها و بیان مزایا و معایب آنها میپردازیم.

روش سرمایه گذاری مستقیم چیست؟

برای سرمایه گذاری مستقیم در بورس فرد با اختیار خود به خرید و فروش سهام مشغول می شود. در روش مستقیم سرمایه گذاری در بورس، سرمایه گذار باید تا حدودی با بازار سهام آشنایی داشته باشد و با درنظر گرفتن ریسک و نوسانات حاکم بر بازار سهام شروع به سرمایه گذاری در بورس کند. بعلاوه اینکه باید مهارت هایی را برای سرمایه گذاری فرا بگیرد و بطور مداوم اطلاعات خود را به روز کند.

در روش سرمایه گذاری مستقیم در بورس باید زمان کافی داشته باشید تا بتوانید بازار را رصد کنید و موقعیت سهام خود را مورد بررسی قرار هید. برای سرمایه گذاری در بورس به روش مستقیم می توانید بصورت آنلاین از طریق کد بورسی و یا با مراجعه حضوری به کارگزاری ها سهام مختلف را معامله و در بورس سرمایه گذاری کنید.

بنابراین در سرمایه گذاری مستقیم:

  • سرمایه گذار شخصا وارد معاملات بورس و خرید و فروش سهام می‌شود
  • معامله‌گر می‌تواند با استفاده از روش‌هایی نظیر تلفنی، آنلاین و حضوری خودش اقدام به خرید و فروش سهام و تشکیل پرتفوی کند
  • نیازمند آگاهی، دانش و تجربه کافی در مورد بازار، صنایع و اقتصاد کشور است
  • نیاز به روحیه ریسک‌پذیر دارد
  • فرصت و زمان کافی برای رصد بازار و معاملات نیاز دارد

روش غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس چیست؟

اما روش غیر مستقیم بهترین راه سرمایه گذاری در بورس برای افرادی است که زمان و یا اطلاعات کافی برای انجام معاملات بورسی ندارند. در روش غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس، یک تیم حرفه ای مدیریت سهام افراد را به عهده می گیرند که نسبت به وضعیت بازار آگاهی دارند و لحظه ای از رفتار بازار غافل نمی شوند. سرمایه گذاری در بورس به روش غیر مستقیم با ریسک کمتری نسبت به روش مستقیم همراه است و برای همه افراد بویژه افرادی که بتازگی وارد بورس شده اند بسیار مناسب است. سرمایه گذاری غیر مستقیم از طریق یک شرکت سبدگردان انجام می شود.

بنابراین در سرمایه گذاری غیر مستقیم:

  • مناسب برای سرمایه گذاران غیر حرفه‌ای است
  • مناسب برای سرمایه گذاران حرفه‌ای که قصد مدیریت ریسک خود را دارند
  • مناسب کسانی‌ که فرصت رصد بازار و معاملات را ندارند
  • مناسب افراد مختلف با سطح ریسک‌پذیری مختلف
  • سرمایه گذاری از طریق ابزارهای مالی در بازار بورس مانند « صندوق سرمایه گذاری‌ مشترک » و « صندوق‌های قابل معامله » (ETF) و «سبدهای اختصاصی»

ابزارهای سرمایه گذاری‌ غیر مستقیم در بورس

  • صندوق سرمایه گذاری‌ ( اوراق، سهام، طلا و …)
  • سبدگردانی اختصاصی

صندوق های سرمایه گذاری

پیشتر راجع به صندوق های سرمایه گذاری و مزایا و معایب آن آشنا شده ایم. همانطور که میدانیم صندوق سرمایه گذاری از ترکیب تعدادی سهام، اوراق مشارکت و یا اوراق بهادار و با پول افراد مختلف تهیه شده و همگی در سود و زیان آن سهیم هستند. صندوق های سرمایه گذاری به انواع مختلفی تقسیم میشوند که هر کدام ویژگی های مخصوص به خود را دارند. تنوع در صندوق های سرمایه گذاری باعث شده که افراد با درجه های مختلف ریسک پذیری بتوانند در این صندوق ها سرمایه گذاری کنند. صندوق های سرمایه گذاری کاریزما نیز از تنوع و انواع مختلفی برخوردارند که متناسب با هر نوع هدف و هر میزان سرمایه خدمات مالی به سرمایه گذاران ارائه میکند. برای آشنایی با صندوق های سرمایه گذاری کاریزما میتوانید اینجا کلیک کنید.

سبدگردانی اختصاصی

سبدهای اختصاصی شرکت های سبدگردان یکی دیگر از انواع روش غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس هستند. سبد اختصاصی به سبدی از سهام گفته می شود که در آن دارایی افرادبه صورت اختصاصی توسط متخصصین بورسی مورد بررسی قرار می گیرد و بهترین زمان برای معامله به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ هر سهم (اعم از خرید و یا فروش) تشخیص داده می شود.

در روش غیر مستقیم سرمایه گذاری در بورس از طریق سرمایه گذاری در سبد اختصاصی، به میزان ریسک پذیری سرمایه گذار توجه می شود و سهام مختلف به اسم خود شخص خریداری می شود و فرد از سود آن بهره مند می شود و سبدگردان فقط هدایت دارایی فرد سهامدار را به عهده دارد.

با سرمایه گذاری در شرکت های سبدگردان، ریسک بازار بورس را به حداقل می رسانید و اینکه می توانید بدون تلف کردن وقت، سرمایه خود را افزایش دهید. شرکت سبدگردان کاریزما یکی از مطعمئن ترین و کارآمدترین شرکت های سبد گردان است که با مدیریت حرفه ای توانسته اعتماد سرمایه گذاران بسیاری را بسوی خود جلب کند.

برای آشنایی بیشتر اینجا کلیک کنید.

تفاوت سرمایه گذاری مستقیم به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ و غیر مستقیم

اگر برای ورود به بورس بین انتخاب این دو روش مردد هستید می توانید مزایا و معایب سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم را بررسی کنید و بعد تصمیم بگیرید. اگر بخواهیم این دو روش سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنیم به نتایج زیر خواهیم رسید:

آموزش مبانی بورس؛ مبانی روان‌شناسی معامله‌گری

احمد سبحانی

هنگام معامله در بازارهای مالی، شما کنترلی بر بازار ندارید؛ پس باید روی خودتان تسلط پیدا کنید. راز افراد موفق در بازار سرمایه همین است: آن‌ها به‌جای تلاش برای کنترل بازار، برای تسلط بر خودشان تلاش می‌کنند.

روان‌شناسی معامله یکی از اصول مهمی است که هر معامله‌گری باید به آن توجه داشته باشد. درواقع به‌گفته بسیاری از معامله‌گران مطرح جهان، در معامله موفق، تنها ۲۰ درصد از فرایند به سبک معاملاتی مناسب و کارامد مربوط است و ۸۰ درصد دیگر به پیروی از اصول صحیح روان‌شناسی معامله ربط پیدا می‌کند. با وجود این اهمیت بسیار زیاد، کمتر کسی است که به اصول روان‌شناسی در معامله بها بدهد.

متأسفانه یکی از ضعف‌های بزرگ در بین معامله‌گران خُرد در ایران پیروی‌نکردن از اصول صحیح روان‌شناسی در معامله است که باعث تحمیل ضرر‌های هنگفت به معامله‌گران می‌شود. در این مطلب، قصد داریم چند توصیه مهم برای تج به معامله‌ای کارامد به به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ شما ارائه کنیم. بدیهی است که در چنین مطلب کوتاهی، نمی‌توان تمام موضوع را پوشش داد؛ اما در صورت پیروی از توصیه‌های ارائه‌شده در این مطلب، می‌توانید سودآوری و موفقیت خود در بازار سرمایه را افزایش دهید.

پیش از صحبت درباره بازار سرمایه، باید به این درک کلی برسید که شما کنترلی بر روند بازار ندارید. بازار مسیر خود را می‌رود و شما تنها می‌توانید تصمیم بگیرید که آیا وارد معامله بشوید یا نه. تمام اختیار شما پیش از ورود به معامله تمام می‌شود و بعد از آن، دست نامرئی بازار است که قیمت‌ها را حرکت می‌دهد. پس برای موفقیت در بازار سرمایه، باید بتوانید پیش از هرچیز بر خودتان مسلط باشید. احتمالا این حرفی است که تمام معامله‌گران از آن اطلاع دارند؛ اما کمتر از ۱ درصد آن‌ها به این حرف عمل می‌کنند. بااین‌همه، چگونه می‌توان بر خود کنترل داشت؟

۱. تعیین اهداف

پیش از ورود به بازار سرمایه، باید اهداف خود را مشخص کنید. قصد شما از ورود به بازار سرمایه چیست؟ عده‌ای برای حفظ سرمایه وارد بازار شده‌اند؛ و عده‌ای به‌دنبال تغییر شغل هستند و می‌خواهند به‌جای شغل کارمندی معامله‌گری در بازار سرمایه را امتحان کنند؛ و عده‌ای قصد دارند درکنار شغل اصلی خود، با معامله در بازار سرمایه نیز درآمد کسب کنند. جدا از این دلایل، شما نیاز به اهداف مشخص دارید؛ اما اهداف باید چه ویژگی‌هایی داشته باشند؟

واقع‌بین‌بودن

بسیاری از افراد با تأثیرگرفتن از فیلم‌های سینمایی یا پیج‌های اینستاگرامی، اهداف خود را بسیار بلندپروازانه در نظر می‌گیرند؛ اما در بازارهای مالی جایی برای رؤیاپردازی نیست. اگر سرمایه اولیه ده‌میلیون‌تومانی دارید، نمی‌توانید و نباید هدف خود را رسیدن به سرمایه یک‌میلیاردتومانی در یک سال قرار بدهید.

دست‌یافتنی‌بودن

فرض کنیم فردی با سرمایه ده‌میلیون‌تومانی قصد دارد در ماه به سود پنج‌میلیون‌تومان برسد. این هدف دست‌نیافتنی و ناممکن است. اگرچه شاید برحسب اتفاق یا رخداد‌هایی بتواند در یک یا دو ماه به چنین سودی دست پیدا کند، قطعا نمی‌تواند این سودآوری را ادامه بدهد. درمقابل، اگر فردی با سرمایه ده‌میلیون‌تومانی قصد دارد به سودآوری پانصدهزار یا حتی یک‌میلیون‌تومانی در ماه برسد، می‌توان گفت وی به‌دنبال هدفی نسبتا امکان‌پذیر است. حال به‌مرورزمان می‌تواند به هدفش بال‌وپر دهد و آن را تا ماهی پنج یا حتی ده میلیون تومان نیز برساند. توصیه مهم به معامله‌گران تازه‌کار این است که حتما از اهداف کوچک و خُرد شروع کنند و به‌تدریج اهداف خود را افزایش دهند و همواره نسبت اهداف با سرمایه موجود را مدنظر قرار بدهند.

اندازه‌گیری‌پذیر بودن

اهداف شما باید اندازه‌گیری‌پذیر باشد؛ اهدافی مانند اینکه «می‌خواهم موفق باشم» یا «می‌خواهم کسب سود کنم» مفید نیستند. شما باید در هر لحظه بدانید که در کجای مسیر قرار دارید تا هر لحظه احساس کردید از مسیر خارج شده‌اید، تغییر مسیر دهید و به مسیر اصلی بازگردید.

سقوط شاخص

۲. ضررها را دوست داشته باشید

شاید در نگاه اول، این توصیه ساده‌لوحانه به‌نظر برسد و تصور کنید قصد ما طبیعی جلوه‌دادن ریزش‌های بازار است. بااین‌حال، چه بخواهید و چه نخواهید، ضرر یکی از دوستان شما در تبدیل به معامله‌گر موفق است. ضررکردن نباید موجب رنجش شما شود؛ البته هیچ‌کس از ضررکردن خوشحال نخواهد شد. باید توجه کنید که شما برای پیشرفت در بازارهای مالی نیازمند تجربه هستید و هیچ تجربه‌ای مانند تجربه تلخ ازدست‌دادن پول نمی‌تواند به شما کمک کند. زمانی‌که سود کسب می‌کنید، هرگز به‌دنبال بهبود روش معامله‌گری خود نیستید؛ ولی باید هنگام معامله توجه کنید طوری معامله کنید که ضررهای زیاد به شما آسیب خاصی نزند. نکته دیگر اینکه ارزش و بهای این تجربه کاملا به خود شما بستگی دارد. اگر هنگامی‌که ضرر کردید علل این ضررها را بررسی نکنید، درواقع، فقط ضرر کرده و از این ضررها هیچ اندوخته‌ای کسب نکرده‌اید. سپس دوباره معامله می‌کنید و دوباره همان اشتباه و بازهم ضرر بیشتری می‌بینید. درحقیقت، پولی که شما از دست داده‌اید، در جیب معامله‌گرانی است که قبلا از ضررهای خود درس گرفته و روش معامله‌گری خود را بهبود بخشیده‌اند.

معامله‌گر موفق با ضررده‌بودن بعضی معاملات کنار می‌آید و قبول می‌کند که گاهی معامله ضررده خواهد بود؛ اما معامله‌گر ناموفق هنگامی‌که معامله وارد ضرر می‌شود، همواره به امید این باقی خواهد ماند که جهت حرکت بازار تغییر خواهد کرد و به سودآوری خواهد رسید. اکثر افراد این واقعیت ساده را که معاملات گاهی ضررده خواهد بود، به بدترین شکل ممکن یاد می‌گیرند و پیش از اینکه به این درک برسند، پول زیادی را از دست داده‌اند.

اگر پیش از اینکه معامله‌ای انجام دهید، احتمال ضررده‌بودن آن را در نظر نگرفته باشید، احتمالا با ورود معامله به منطقه قرمز، ترس بر شما غلبه خواهد کرد و توانایی فکرکردن صحیح را از دست خواهید داد. مارک داگلاس، نویسنده کتاب تحسین‌شده «معامله‌گر منضبط» می‌گوید:

معامله‌های زیان‌ده را به‌محض درک زیان‌ده‌بودن متوقف کنید، پیش از آنکه خسارت جبران‌ناپذیری به شما بزند.

۳. انعطاف کلید موفقیت

یکی از مشکلات اکثر معامله‌گران حتی معامله‌گران موفق این است که به‌سختی قبول می‌کنند جهت انتخابی گ‌شان برای معامله اشتباه بوده است. ممکن است شما بعد از روزها تلاش و بررسی چندده سهام مختلف، به نتیجه رسیده باشید که سهام شرکت الف صعودی خواهد بود؛ اما به‌محض شروع معامله، قیمت رو به کاهش می‌گذارد. احتمالا برای شما سخت است که بپذیرید تمام روزهایی که صرف کرده‌اید تا این سهم را انتخاب کنید، آورده مثبتی نداشته است. نداشتن انعطاف‌پذیری در چنین مواقعی، می‌تواند بهای سنگینی برای معامله‌گران به‌همراه داشته باشد.

انعطاف‌پذیری، تنها درباره معامله‌ها صادق نیست و معامله‌گر موفق درزمینه روش و سبک معامله‌گری خود نیز انعطاف‌پذیر است. ممکن است سبک معامله‌گری شما برای یک سال به‌خوبی عمل کند؛ اما ناگهان متوجه شوید که این روش دیگر به‌درستی گذشته کار نمی‌کند. ناگفته نماند این اتفاق در بازارهای مالی رایج است. در چنین وضعیتی، باید انعطاف به خرج دهید و سیستم معاملاتی خود را به‌روزرسانی کنید. نکته‌ای که باید به‌یاد داشته باشید، این است که همیشه وقت برای سودآوری هست؛ پس با خروج از معامله‌های زیان‌ده، می‌توانید فرصت بیشتری برای ورود به معامله سودآور داشته باشید.

معامله گر/ trader

۴. از قوانین خود تخطی نکنید

هیچ‌چیز به‌اندازه تخطی از روش و سبک و قوانین معاملاتی به شما آسیب نمی‌زند؛ خصوصا اگر این تخطی برایتان سودآور نیز باشد. عده‌ای می‌گویند قوانین برای این ایجاد شده‌اند که شکسته شوند؛ اما در بازارهای مالی این توصیه می‌تواند به‌سرعت شما را به نابود بکشاند. نظم و انضباط در بازارهای مالی حرف اول را می‌زند. البته تمام معامله‌گران در طول زندگی‌شان حداقل یک‌بار با این دوراهی مواجه شده‌اند که آیا از قوانین تخطی کنند یا به سبک خود پایبند بمانند؟ جوابی که در این مواقع داده می‌شود، مرز میان معامله‌گر موفق و ناموفق را تعیین می‌کند.

۵. از معامله‌های انتقامی بپرهیزید

معامله‌گران، تنها به یک دلیل دست به معامله انتقام‌جویانه می‌زنند و آن هم مقصردانستن بازار است. بسیاری از معامله‌گران پس از کسب ضرری اندک در معامله، فورا برای جبران آن دست به معامله‌ای دیگر می‌زنند. در چنین مواقعی، بسیار کم پیش می‌آید که معامله جدید سودآور باشد.

اگر شما زمان کافی برای بررسی معامله زیان‌ده اختصاص ندهید، درواقع دوبار ضرر کرده‌اید: بار اول، زیان ناشی از معامله اول و بررسی‌نکردن ضعف‌ها و دلیل‌های اشتباه در معامله که به ازدست‌رفتن تجربه‌ای ارزشمند منتهی می‌شود؛ بار دوم، زیان ناشی از معامله‌ای بی‌برنامه که در نهایت به خسارتی مضاعف برایتان تمام می‌شود.

مارک داگلاس دراین‌باره می‌گوید:

بازار نمی‌تواند چیزی از شما بگیرد؛ مگر آنکه خود اجازه دهید. وقتی پولی را از دست می‌دهید یا بیشتر از حد ریسک خود متضرر می شوید، گ درواقع پول خود را به معامله‌گری دیگر داده‌اید. درنهایت و به هر شکل ممکن، با حس انتقام‌جویی‌تان، پدیدآورنده دشمنی می‌شوید و آن دشمن را رودرروی خود قرار می‌دهید. اگر فردی هستید که پول خود را به بازار تقدیم کرده است؛ پس، همانی هستید که خود اجازه این کار را به بازار داده‌اید و مسئولیتش فقط پای خودتان است. اگر شما از دست خود عصبانی هستید که چرا اجازه دادم آخرین معامله‌ام این‌گونه شود، با اینکه بازار اکنون فرصتی دیگر را مقابل پای شما قرار می‌دهد، به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ بازهم راضی نمی‌شوید. از دید روان‌شناسی، شما فرصت به‌دست‌آمده جدید برای کسب سود را رد می‌کنید، به‌دلیل اینکه هنوز واقعیت آخرین معامله را کاملا نپذیرفته و هضم نکرده‌اید. در این صورت، با انکار این فرصت جدید، خود را به‌خاطر اشتباه اخیر مجازات می‌کنید. درواقع، نه‌تنها به بازار برنگشته‌اید، بلکه با حس انتقام‌جویی زاده‌شده در خود اجازه می‌دهید که افکارتان به گذشته برگردد و دوباره در همان شرایط قرار گیرد.

۶. فعال باشید، نه منفعل

اگر قرار است در بازار برنده یا بازنده باشید، بهتر است برنده یا بازنده فعال باشید. افرادی هستند که پس از معامله، شروع به دعا کردن می‌کنند که جهت بازار به‌سمت دلخواهشان حرکت کند. دعا‌کردن و امیدداشتن و آرزوکردن به‌خودی‌خود هیچ اشکالی ندارد؛ اما در بازارهای مالی جایی برای امید و آرزو نیست. مشکل از جایی آغاز می‌شود که ما در بازارهای مالی نیز برمبنای امیدها و آرزوها معامله می‌کنیم. این مسئله ما را درمقابل عملکردمان منفعل و بی‌مسئولیت می‌کند. درنهایت نیز، هنگامی‌که جهت بازار برخلاف حرکت مدنظرمان نرفت، هسته معاملاتی، عملکرد حقوقی‌ها، تیم اقتصادی دولت، تحریم‌های سازمان ملل، شورش‌های هنگ کنگ و کالیفرنیا و. را مسبب ضرر و زیان‌هایمان می‌دانیم.

باید هرچه سریع‌تر دست از آرزوکردن بردارید و بدانید همان‌طورکه سودهای شما متعلق به هیچ‌کس نیست، مسئول زیان‌های شما نیز هیچ‌کس نیست. همان‌طورکه در ابتدا گفته شد، شما جهت حرکت بازار را کنترل نمی‌کنید؛ پس باید خودتان را کنترل کنید. همین امروز تصمیم بگیرید که اگر هم قرار است ببازید، بازنده فعال باشید نه کسی که در گوشه‌ای به امید بازگشت بازار نشسته است.

۷. مواظب ترس و طمع باشید

ترس و طمع دو دشمن اصلی انجام معاملات هدفمند و موفق هستند. بازارهای مالی به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ ظرفیت سودآوری و درعین‌حال زیان‌رسانی درخورتوجهی دارند. هنگامی که فردی یک‌میلیون تومان سود می‌کند، انتظار دارد بلافاصله یک‌میلیون تومان دیگر نیز سود کند و سپس یک میلیون تومان دیگر و. . این طمع مدام افزایش پیدا می‌کند و اجازه تمرکز را از فرد می‌گیرد. باید توجه کنید که معامله شما قرار نیست برایتاندخانه‌ای بخرد یا اجاره‌بهای شما را بپردازد. معامله فقژ قرار است در جهت حرکت بازار حرکت کند و هیچ ارتباطی به نیازهای شما ندارد.

پس روی اهدافتان تمرکز کنید و اجازه ندهید آرزوهای درونی‌تان شما را از تمرکز روی قیمت‌ها منحرف کند. توجه کنید طمع یکی از راه‌های سریع برای اشتباه‌کردن است.

نقطه مقابل طمع، ترس است. اصل مهمی در دنیای بازارهای مالی وجود دارد: معامله‌گران تازه‌کار در بدترین زمان ممکن وارد بازار می‌شوند. این موضوع دو مسئله به‌همراه دارد: ۱. بدبینی عموم مردم به بازارهای مالی؛ ۲. زیان هنگفت این معامله‌گران. چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ هنگامی‌که بازارهای مالی حباب‌وار رشد می‌کند، در مردم احساس ترس از‌دست‌دادن یا FOMO ایجاد می‌شود. آن‌ها همواره بین دو ترس سرگردان‌اند: ۱. هر لحظه در حال ازدست‌دادن فرصت هستند؛ ۲. ممکن است دیگر برای ورود دیر شده باشد. بااین‌حال، عده‌ای هستند که به ترس خود غلبه می‌کنند و وارد میدان می‌شوند.

این معامله‌گران تازه‌وارد متوجه نیستند که در حال خرید زیان‌های افراد باتجربه هستند. سپس، قیمت‌ها از سقف خود شروع به ریزش می‌کند و معامله‌گران تازه‌وارد را در خود غرق می‌کند. مشابه این موضوع در همه‌جای دنیا دیده شده و شاید معروف‌ترین نمونه‌های آن سقوط قیمت بیت‌کوین و سقوط قیمت سهام آمریکا در دهه ۱۹۲۰ باشد.

مجموعه مقالات بیت‌کوین:

تقریبا نمی‌توان معامله‌گر تازه‌کاری را یافت که در ابتدای مسیر خود، متحمل زیان‌های هنگفت نشده باشد؛ اما همان‌طورکه گفته شد، معامله‌گر موفق کسی است که از این زیان‌ها درس بگیرد. ترس افراد از معامله‌کردن طبیعی است و شاید لازم هم باشد؛ ولی اگر این ترس مدیریت نشود، می‌تواند معامله پرسود را به معامله پرضرر تبدیل کند. معامله‌گر ترسو با مشاهده اندکی نوسان در قیمت، فورا از معامله خارج می‌شود؛ درحالی‌که با کمی صبر می‌توانست به سود مطلوبی دست پیدا کند. توجه کنید که ترس از نداشتن اعتمادبه‌نفس می‌آید. اگر به خود اعتماد داشته باشید و بدانید همواره به بهترین وجه تصمیم گرفته‌اید، هرگز ترسی به خود راه نخواهید داد.

نتیجه‌گیری

آنچه در این مطلب گفته شد، تنها بخش کوچکی از مبحث روانشناسی معامله بود. در بازارهای مالی، هرگز نباید از دانستن و آگاهی بیشتر خسته شوید و همواره مشتاق خواندن و دانستن اطلاعات جدید باشید؛ اما قطعا خواندن هیچ متن و کتابی به‌اندازه به‌کاربردن این آموخته‌ها در دنیای واقعی نتیجه‌بخش نیست.

دلال کیست و قرارداد دلالی چه ویژگی هایی دارد؟

به عبارت دیگر دلال کسی است که در مقابل دریافت اجرت، واسطه انجام معاملاتی شده یا برای کسی که می‌خواهد معاملاتی انجام دهد، طرف معامله پیدا می‌کند.در دلالی، مقررات وکالت اجرا می‌شود همچنین همه اقسام عملیات دلالی، تجاری محسوب می‌شوند. مراجعه به دلال برای انجام معامله جز در مورد معاملات بورس اجباری نیست و طرفین آزادند به واسطه‌ها مراجعه کرده و با پرداخت مبلغ مختصری حق دلالی، مشتریان معتبر پیدا کنند.

اقسام دلالی

ماده‌ 7 قانون راجع به دلالان، سه نوع دلالی را پیش بینی کرده است:

1- برای معاملات ملکی.

2- برای معاملات تجاری.

3- برای خواروبار و سایر امور شهری.

شخص می‌تواند در رشته‌های مختلف دلالی کند اما باید برای هر یک از آنها، پروانه جداگانه اخذ کند. دلال علاوه بر دلالی شخصاً می‌تواند تجارت کند و می‌تواند در معامله‌ای که به عنوان دلال انجام می‌دهد، خود نیز سهیم یا منتفع باشد.

یک نوع دیگر دلالی نیز طبق قانون بورس پیش‌بینی شده است که در این صورت، دلال کارگزار نامیده می‌شود و تشریفات دلالی و اخذ پروانه برای آن تابع قانون بورس است.

قرارداد به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ دلالی

قرارداد دلالی، عقدی جایز است؛ یعنی طرفین قرارداد (آمر و دلال) می‌توانند آن را فسخ کنند. در صورت فسخ قرارداد دلال نسبت به عملی که انجام داده یا به ترتیبی که در قرارداد قید شده است، مستحق اجرت و مخارجی که هزینه کرده است، خواهد بود.دلال جز معرفی طرفین معامله به یکدیگر وظیفه‌ای ندارد و جز با اجازه مخصوص نمی‌تواند نمایندگی یکی از طرفین را عهده‌دار باشد یا آن که طرف معامله قرار گیرد و به همین ترتیب، جز در مواردی که از یکی از طرفین ضمانت کرده باشد، دلال هیچ گونه تعهدی نسبت به اجرای معامله و حسن انجام تعهدات طرفین ندارد. با انجام معامله عمل دلال خاتمه می‌یابد.دلال وقتی مستحق اجرت می‌شود که عمل دلالی را انجام داده باشد؛ بنابراین دلال در صورتی می‌تواند حق دلالی را مطالبه کند که معامله به راهنمایی یا وساطت او تمام شود.در صورتی که معامله به رضایت طرفین یا به واسطه یکی از خیارات قانونی فسخ شود، حق مطالبه دلالی از دلال سلب نمی‌شود، مشروط بر اینکه فسخ معامله مستند به دلال نباشد.

مسئولیت و وظایف دلال

وظایف و مسئولیت‌های دلال طبق قانون تجارت به شرح ذیل است:

1- طبق ماده‌ 337 قانون تجارت، دلال باید نهایت دقت و مهارت خود را در حفظ حقوق آمر به کار برد. بنابراین وظیفه‌ دلال تشریح جزئیات راجع به معامله است و اگر جزئیات را برای طرفین تشریح و طرفین را به یکدیگر معرفی کرد، به موجب ماده‌ 343 قانون تجارت که مقرر می‌دارد: «دلال ضامن اعتبار اشخاصی که برای آنها دلالی می‌کند و ضامن اجرای معاملاتی که توسط او انجام می‌شود، نیست.» و نیز ماده‌ 344 قانون تجارت که به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ تصریح می‌کند: «دلال در خصوص ارزش و جنس مال‌التجاره‌ای که مورد معامله بوده، مسئول نیست؛ مگر اینکه ثابت شود تقصیر از جانب او بوده است.» دیگر مسئولیتی در خصوص خوبی و بدی جنس یا اعتبار طرفین معامله ندارد.

2- یکی دیگر از وظایف مهم دلال این است که باید هویت طرفین معامله را تصدیق کند و مسئول صحت این موضوع است. ماده‌ 342 قانون تجارت تصریح می‌کند: «هر گاه معامله توسط دلال واقع و نوشته‌جات و اسنادی راجع به آن معامله بین طرفین توسط او رد و بدل شود، در صورتی که امضا راجع به اشخاصی باشد که توسط او معامله را انجام داده‌اند، دلال ضامن صحت و اعتبار امضا‌های نوشته‌جات و اسناد مزبور است.»

3- دلال باید در معامله بی‌طرف باشد و چنانچه دلالی را برای یک طرف انجام دهد یا اینکه از یکی از طرفین، اختیارات مخصوصی به او داده شده باشد، باید طرف دیگر معامله را مطلع سازد. ماده‌ 338 قانون تجارت مقرر می‌دارد:« دلال نمی‌تواند عوض یکی از طرفین معامله، قبض وجه یا تأدیه دین کند یا آن که تعهدات آنها را به موقع اجرا گذارد؛ مگر اینکه اجازه‌‌نامه مخصوصی داشته باشد.»

4- دلال نسبت به طرفین معامله، امین محسوب می‌شود و در صورتی که نسبت به شرایط معامله بین آنها اختلاف حاصل شود، باید بتواند با بی‌طرفی شرایط معامله را تشریح کند، به این جهت ماده‌ 340 قانون تجارت مقرر می‌دارد:«در موردی که فروش از روی نمونه باشد، دلال باید نمونه مال‌التجاره را تا موقع ختم معامله نگاه دارد؛ مگر اینکه طرفین معامله او را از این قید معاف کرده باشند.»

5- دلال ضامن اعتبار طرفین معامله نیست اما در بعضی موارد که طرفین معامله با یکدیگر آشنایی ندارند، ممکن است از دلال بخواهند که تعهدات طرف دیگر را تضمین کند. به این جهت ماده‌ 345 قانون تجارت مقرر می‌دارد: «هر گاه طرفین معامله یا یکی از آنها به اعتبار تعهد شخص دلال معامله کرد، دلال ضامن است.»

6- اصولا دلال نفعی در معامله‌ای که انجام می‌شود ندارد، اما چون قانون تجارت دلال را منع نکرده است، اتفاق می‌افتد که دلال شخصاً طرف معامله واقع شود.

در این صورت موضوع دلالی از بین می‌رود و دلال نمی‌تواند با بی‌طرفی اقدام کند و اگر طرف دیگر از این موضوع مطلع شود، دقت زیادتری در انجام معامله می‌کند.

7- دلال به دلیل اینکه تاجر محسوب می‌شود، مانند تمامی تجار باید دارای دفاتر تجارتی قانونی که در ماده‌ 6 قانون تجارت تصریح شده است، باشد.

8- دلال موظف است دقت کند که معامله‌ای که انجام می‌گیرد، برخلاف قوانین و از قوانین موضوعه نباشد و نیز دلال نمی‌تواند به اعتبار اینکه مسئول خصوصیات جنس مورد معامله نیست، واسطه‌ چنین معامله‌ای شود.

ماده‌ 353 قانون تجارت مقرر می‌دارد: «دلالی معاملات ممنوعه اجرت ندارد.» همچنین مواد 12 و 13 آیین نامه‌ دلالان بازرگانی به ترتیب مقرر می‌دارد: «دلالان، موظف هستند در صورتی که برای کالایی از طرف دولت نرخ رسمی معین شود، در معاملات خود نرخ دولتی را رعایت کنند.» و «دلال نباید واسطه‌ دلالی برای صدور کالاهای مورد نیاز عمومی که ممنوع‌الصدور تشخیص داده شده است، شود.»

حقوق و اجرت دلال

با توجه به قانون تجارت و قانون راجع به دلالان، می‌توان حقوق زیر را برای دلالان برشمرد:

1- دلال می‌تواند علاوه بر شغل دلالی اشتغال به تجارت دیگری داشته باشد.

2- دلال می‌تواند در معاملاتی که واقع می‌شود، ذی‌نفع باشد.

3- دلال در خصوص جنس یا درباره‌ اعتبار طرفین معامله مسئولیتی ندارد اما می‌تواند ارزش جنس و اعتبار یکی از طرفین معامله یا اعتبار طرفین معامله را شخصاً تضمین کند که در این صورت دلال ضامن خواهد بود.

4- به موجب ماده‌ 341 قانون تجارت، دلال می‌تواند در زمان واحد برای چند آمر، دلالی کند؛ در این صورت باید آمران را از این ترتیب و امور دیگری که ممکن است موجب تغییر رأی آنها شود، مطلع کند.

5- در صورتی که معامله به راهنمایی یا وساطت دلال تمام شده باشد، او مستحق حق‌الزحمه خواهد بود حتی اگر معامله بعداً فسخ شود. در این رابطه ماده‌ 352 قانون تجارت مقرر می‌دارد: «در صورتی که معامله به رضایت طرفین یا به واسطه یکی از خیارات قانونی فسخ بشود، حق مطالبه دلال از دلالی سلب نمی‌شود، مشروط به اینکه فسخ معامله مستند به دلال نباشد.» هزینه‌ها و مخارج دلالی بر عهده‌ دلال است و دلال فقط مستحق حق‌الزحمه‌ دلالی است.

موارد انقضای مدت دلالی

با توجه به اینکه قانونگذار دلالی را تابع مقررات مربوط به وکالت دانسته است، بنابراین به دلیل جایز بودن آن، هر یک از طرفین می‌توانند آن را در هر زمان فسخ کنند. گذشته از این، قرارداد مزبور در سایر موارد پیش‌بینی شده در ماده 678 قانون مدنی نیز خود به خود فسخ می‌شود.بنابراین در قراردادهای دلالی معمولی بحث پیرامون موارد فسخ، فایده عملی نخواهد داشت اما از آنجایی که در سطح تجارت خارجی قراردادهای دلالی معمولاً از نوع قراردادهای دلالی انحصاری بوده و مؤسسات دلالی به وجه ملزمی برای مدتی معین یا تا پایان انجام معامله مانع فسخ یک‌جانبه قرارداد توسط آمران خود می‌شوند، بحث پیرامون موارد فسخ و انقضای مدت قرارداد دلالی، اختصاص به قراردادهای دلالی مدت‌دار خواهد داشت و موارد مزبور عبارتند از:

1ـ در صورتی که مدت قرارداد تمام شده باشد: بدیهی است در صورتی که قرارداد فاقد مدت بوده اما مقید به پایان انجام معامله باشد و دلال ظرف «مهلت معقولی» نتوانسته باشد مقدمات انجام معامله مزبور را فراهم کند، قرارداد دلالی فسخ شده تلقی می‌شود.

2ـ در صورتی که آمر، شخصاً اقدام به انجام معامله نسبت به موضوع قرارداد دلالی کرده باشد: تنظیم قرارداد دلالی انحصاری با یک مؤسسه دلالی مانع از انجام معامله توسط شخص آمر نخواهد بود، بنابراین همان‌گونه که در عقد وکالت نیز علی‌رغم آنکه موکل به وجه ملزمی، از عزل وکیل منع شده باشد، می‌تواند معامله موضوع وکالت را شخصاً انجام دهد، در قرارداد دلالی نیز، انجام معامله توسط شخص آمر، موجب انفساخ قرارداد می‌شود.

3ـ چنانچه در مورد معامله تغییر شرایطی به وجود آید که امکان انجام معامله متعذر شود.

4ـ در صورت تخلف دلال از مسئولیت‌ها و وظایفی که طبق قرارداد یا به موجب مقررات قانونی مربوط به دلالی متعهد به انجام آنها بوده است: رعایت امانت و صداقت نسبت به آمر، جوهره‌ قرارداد دلالی است. بنابراین با ثبوت تخلف دلال از اصولی که عرف و قانون آن را به عنوان شرایط مبنی علیهم در قرارداد دلالی می‌داند، نه تنها آمر می‌تواند خسارات وارده به خود را از اقدامات غیرقانونی دلال مطالبه کند، بلکه قرارداد دلالی نیز به دلیل انتفاء (منتفی شدن) جوهره اصلی آن، پایان می‌پذیرد.

امکان «سرخطی» زدن سیستمی وجود ندارد/ معامله گری آفلاین کارگزاری ها امتیازاتی ایجاد می کند

مدیرعامل شرکت مبنا گفت: عده ای مساله وجود الگوریتم خاص در کارگزاری ها و شرکت های OMS را مطرح می کنند که این موضوع صحت ندارد.

امکان «سرخطی» زدن سیستمی وجود ندارد/ معامله گری آفلاین کارگزاری ها امتیازاتی ایجاد می کند

مهرداد رجبی، مدیرعامل شرکت مبنا در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، در خصوص ابهامات موجود در خصوص سرخطی زدن در بازار سرمایه اظهار داشت: شرکت مبنا به عنوان یکی از شرکت های OMS حاضر در بورس ایران، به تمام مواردی که کارگزاری ها دسترسی دارند، احاطه کامل داشته و به طور قطع می توانم بگویم چنین مساله ای اصلا وجود ندارد. یعنی سرخطی زدن با استفاده از الگوریتم هایی که به صورت دستی نوشته می شود، امکان پذیر نیست.

رجبی ادامه داد: زمانی که بازار در ساعت 8:30 دقیقه باز می شود، یک پیام از هسته مرکزی معاملات در بورس ارسال می شود که گروه نمادها به ترتیب باز می شوند. وقتی شرکت های OMS این پیام را دریافت می کنند، شروع به دریافت و ارسال سفارشات خرید و فروش به هسته معاملات می‌کنند.

وی با بیان اینکه پذیرش معاملات از سوی شرکت مدیریت فناوری و هسته معاملات دارای مکانیزم تصادفی است، تصریح کرد: مکانیزمی که در این زمینه وجود دارد که از طریق یک سری گپ سرور سفارشات را می خوانند که این گپ سرورها از طریق مکانیزم تصادفی و براساس ساعت ارسال معاملات سفارشات را در صف خرید یا فروش در هسته چینش می کند.

مدیرعامل شرکت OMS‌ مبنا تاکید کرد: حتی اگر یک شرکت یا کارگزاری الگوریتمی داشته باشد که بخواهد براساس آن سرخطی بزند، براساس عملیاتی که در شرکت مدیریت فناوری به صورت تصادفی رخ می دهد، نمی تواند این اتفاق را رقم بزند و در واقع این شائبه به طور کلی از بین می رود.

رجبی با اشاره به برخی شیطنت های رسانه ای و افراد غیر مطلع اضافه کرد: در این بین شیطنت هایی وجود دارد که می خواهند از طریق بیان وجود چنین الگوریتم هایی یک کارگزاری را با مشکل مواجه کنند و یا یک کارگزاری را مطرح نمایند. برخی افراد هم که در این موضوع تسلط کافی ندارند و چون خودشان نتوانسته اند اصطلاحا در معاملات سرخطی بزنند، پس چنین موضوعاتی را می پذیرند و به آن دامن می زنند.

وی با اشاره به مکانیزم سرخطی زدن که به شدت تصادفی بوده و براساس امکانات از جمله سرعت اینترنت می توانند سرخطی بزنند، تصریح کرد: باید به این موضوع پرداخت که کارگزاری ها تعدادی معامله گر و یا مجری خدمات افلاین دارند که می توانند برای برخی از مشتریان خود سفارشاتی را ارسال کنند. اما در نهایت معاملاتی که انجام می شود و صفی که تشکیل می شود، ترکیبی از معاملات انلاین که توسط شرکت های oms ارسال می شود و سفارش های دستی است که مستقیما توسط کارگزاری ها در سامانه نامک ارسال می شود، خواهد بود.

رجبی با بیان اینکه سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر مستقیما بر این موضوع نظارت می کند، ادامه داد: این نهاد ناظر به صورت روزانه به صف های تشکیل شده در نمادها و نسبت سفارشات ارسال شده از سوی سامانه های آنلاین و سفارشات نامک نظارت دارد و اگر به هر علتی فرد خاصی در نمادی بطور مشکوک در صف تشکیل شده باشد، سفارشات را ابطال میکند که در گذشته مواردی از این دست بوده است که سازمان بورس به چه افرادي معامله گر گفته مي شود؟ این معاملات را باطل کرده است.

مدیرعامل شرکت ره‌آورد نوین تصریح کرد: در پایان اگر بر فرض محال چنین اتفاقی بیافتد، سازمان بورس و نهاد ناظر بر بازار اهرم عملیاتی برای ابطال این معاملات را دارد و پس از ارسال سفارش و یا انجام معامله، اگر دلیلی بر سالم نبودن معاملات پیدا کند، نهاد ناظر می تواند این معاملات را باطل کند.

وی ادامه داد: اینکه رانت خاصی در کارگزاری ها و شرکت های oms برای عده ای که سبد پورتفوی خاصی دارند، وجود دارد، اصلا صحت نداشته و نمی توان این مساله را پذیرفت. اینکه چه افرادی در سر خط باشند و الگوریتمی برای این مساله وجود داشته باشد، به طور کلی مردود است. چون این سفارشات از کانال خاصی ارسال می شود و ترتیب قرار گرفتن آنها در صف خرید یا فروش به هسته معاملات مربوط می شود.

* ماجرای کارگزاری‌هایی که قول «سرخطی» زدن می‌دهند

رجبی در پاسخ به سوالی درباره اینکه تعدادی از کارگزاری ها قول هایی مبنی بر زدن «سرخطی» برای عده ای که سبدهای چند ده میلیاردی می‌دهند، گفت: برخی از کارگزاری ها به دلیل حجم بالای معاملات برخی از افراد امکان استفاده از سفارشات آفلاین را به آنها می دهند. یعنی به آنها گفته می شود که می توانند تا حجم مشخصی از معامله گرهای این کارگزاری ها استفاده کنند.

وی تاکید کرد: سال های سال است که بخشی از معاملات توسط کارگزاری ها انجام می شود که معامله گرها این کار را انجام می دهد. هر معامله گر یک سبد سفارش دارد که می تواند 50 سفارش ارسال کند. تعداد این معامله گرها بسته به تعداد مشتریان کارگزاری متغیر است. ممکن است کارگزاری این سبد را به این افراد اختصاص دهد. اما این مساله هم تضمینی برای اینکه این افراد در ابتدای صف قرار بگیرند، نیست.

مدیرعامل شرکت مبنا ادامه داد: معامله گر در اختیار شرکت های کارگزاری است که می توانند از طریق آن، معاملاتی که خارج از رویه آنلاین است را برای شرکت های حقوقی و یا برای برخی مشتریان خاص انجام دهد. هم اکنون بسته به میزان مشتریان کارگزاری ها می توانند تعدادی از این معامله گرها را در اختیار داشته باشند. حجم این سفارشات هم مانند همان حجمی است که افراد حقیقی یا حقوقی می توانند در بازار سرمایه به صورت آنلاین خرید و فروش کنند.

رجبی تصریح کرد: مکانیزم نظارت بر کارگزاران این مساله را که این سبدها برای چه افرادی اختصاص یابد را می تواند تا حدود زیادی شفاف کند. شرکت‌های حقوقی بیشتر از افراد حقیقی می توانند از این سبدها استفاده کنند. اما همین مکانیزم هم دستی است و از طریق الگوریتم نمی تواند اتفاق بیافتد.

به گزارش فارس، مجموعه شرکت های oms که سامانه معاملات بر خط را ارائه می کنند که تعداد آنها در حال حاضر 9 شرکت است که 108 شرکت کارگزاری از طریق آنها به هسته معاملات وصل می شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.