بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟
بازده سرمایه گذاری (ROI) یک معیار عملکردی است که برای ارزیابی کارایی یک سرمایه گذاری یا مقایسه کارآیی تعدادی از سرمایه گذاری های مختلف استفاده می شود. ROI مقدار بازده سرمایه گذاری را نسبت به هزینه سرمایه گذاری اندازه گیری می کند. برای محاسبه ROI، سود (یا بازگشت) سرمایه گذاری با هزینه سرمایه گذاری تقسیم می شود. نتیجه به صورت درصد یا نسبت بیان می شود.
بازگشت سرمایه فرمول:
ROI = (سود از سرمایه گذاری - هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری
در فرمول بالا، "سود از سرمایه گذاری" اشاره به درآمد حاصل از فروش سرمایه گذاری بهره است. از آنجا که ROI به عنوان یک درصد اندازه گیری می شود، می توان به راحتی با بازدهی از سرمایه گذاری های دیگر مقایسه کرد، انواع سرمایه گذاری در برابر یکدیگر چه مقدار است.
سرمایه گذاری درآمدها
STATUTE سالانه نرخ بهره
بازده سرمایه گذاری (ROI) کاهش می یابد
ROI به دلیل تطبیق پذیری و سادگی آن، یک مترجم محبوب است. اساسا، ROI می تواند به عنوان یک ارزیابی اولیه سودآوری سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد. محاسبه پیچیده نیست، نسبتا آسان برای تفسیر، و دارای طیف وسیعی از برنامه های کاربردی است. اگر ROI سرمایه گذاری مثبت نیست، یا اگر فرصت های دیگری با ROI های بالاتر وجود داشته باشد، این سیگنال ها می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند که بهترین گزینه ها را از بین ببرند یا انتخاب کنند.
هدف
در کسب و کار، هدف از بازده سرمایه گذاری (ROI) متریک است برای اندازه گیری، در هر دوره، نرخ بازده از پول سرمایه گذاری در یک نهاد اقتصادی به منظور تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم سرمایه گذاری می باشد. همچنین به عنوان یک شاخص برای مقایسه سرمایه گذاری های مختلف در یک نمونه کارها استفاده می شود. سرمایه گذاری با بزرگترین بازده ROI معمولا اولویت بندی می شود، حتی گسترش ROI در زمان زمان سرمایه گذاری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. به تازگی، این مفهوم نیز به سرمایه گذاری های علمی (مثلا بنیاد ملی علوم) در تحقیقات در مورد سخت افزار منبع باز و بازده بعدی برای تکرار دیجیتال مستقیم اعمال شده است.
بازده ROI و معیارهای مربوطه یک عکس فوری از سودآوری ارائه می دهند که برای اندازه سرمایه های سرمایه گذاری شده در شرکت تنظیم شده است. ROI اغلب با مقادیر مورد انتظار (یا مورد نیاز) بازدهی پول سرمایه گذاری شده مقایسه می شود. بازده ROI در حال حاضر ارزش فعلی خالص نیست و اکثر کتاب های درسی آن را با یک سرمایه گذاری سالانه و درآمد دو تا سه ساله توصیف می کنند.
تصمیمات بازاریابی یک ارتباط بالقوه آشکار با عیادت کننده ROI (سود) دارند، اما این تصمیمات اغلب بر استفاده از دارایی ها و الزامات سرمایه (مثلا بدهی ها و موجودی ها) تاثیر می گذارد. بازاریابان باید موقعیت شرکت خود و انتظارات بازده را درک کنند.
در یک نظرسنجی از نزدیک به 200 مدیر ارشد بازاریابی، 77 درصد پاسخ دادند که "بازده سرمایه گذاری" متریک بسیار مفید است.
بازده سرمایه گذاری ممکن است به غیر از سود مالی محاسبه شود. به عنوان مثال، بازده اجتماعی سرمایه (SROI) یک روش مبتنی بر اصول است برای اندازه گیری ارزش اضافی مالی (به عنوان مثال، ارزش محیطی و اجتماعی که در حسابهای مالی معمولی منعکس نشده است) نسبت به منابع سرمایه گذاری شده. این می تواند توسط هر نهاد برای ارزیابی تاثیر بر ذینفعان، شناسایی راه های بهبود عملکرد و بهبود عملکرد سرمایه گذاری استفاده شود.
خطر استفاده از ROI
به عنوان یک ابزار تصمیم گیری، آن را ساده درک کنید. سادگی فرمول به کاربران اجازه می دهد آزادانه متغیرها را انتخاب کنند، برای مثال، طول زمان محاسبه زمانی که شامل هزینۀ هزینه می شود، یا جزئیاتی از قبیل متغیرهایی که برای محاسبه درآمد یا اجزای هزینه استفاده می شوند. استفاده از ROI به عنوان شاخصی برای اولویت دادن به پروژه های سرمایه گذاری خطرناک است زیرا معمولا با کمی مشخص بودن مقدار ROI مشخص می شود که چطور شکل می گیرد.
برای سرمایه گذاری درازمدت، نیاز به تنظیم ارزش فعلی خالص عالی است.همانند جریان نقدی تخفیف، باید به جای ROI با تخفیف استفاده شود.
برای بازبینی تک دوره ای، بازده (سود خالص) را با منابع (سرمایه گذاری) تقسیم کنید:
بازده سرمایه گذاری = درآمد خالص / سرمایه گذاری
درآمد خالص = سود ناخالص - هزینه.
سرمایه گذاری = سهام + بازار برجسته [هنگامی که به عنوان؟] + ادعا می شود.
بازده سرمایه گذاری = (سود حاصل از سرمایه بازده سرمایه به معنای چیست؟ گذاری - هزینه سرمایه گذاری) / هزینه سرمایه گذاری
بازده سرمایه = (درآمد - هزینه کالاهای فروخته شده) / هزینه کالاهای فروخته شده
عواقب در محاسبه ROI می تواند زمانی رخ دهد که مالکیت اموال refinanced شود یا یک وام دوم واریز شود. وام ممکن است برای وام دوم یا refinanced افزایش یابد و هزینه های وام ممکن است پرداخت شود، که هر دو می توانند ROI را کاهش دهند، زمانی که عدد جدید در معادله ROI استفاده می شود. همچنین ممکن است افزایش هزینه های تعمیر و نگهداری و مالیات بر دارایی ها و افزایش نرخ بهره در صورتی که صاحب اجاره مسکونی یا املاک تجاری این هزینه ها را پرداخت می کند.
محاسبات مجتمع نیز ممکن است برای اموال خریداری شده با وام مسکن نرخ قابل تنظیم (ARM) با نرخ متغیر افزایش است که سالانه از طریق مدت وام پرداخت می شود.
سرمایه گذاری بازاریابی
بازاریابی نه تنها بر سود خالص تاثیر می گذارد، بلکه می تواند روی میزان سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. گیاهان و تجهیزات جدید، موجودی ها و حساب های دریافتنی سه دسته اصلی از سرمایه گذاری هستند که می توانند تحت تاثیر تصمیمات بازاریابی قرار گیرند.براساس یک مطالعه اخیر، مشارکت تجاری با "نفوذگران" می تواند ROI بیشتری نسبت به همکاری با افراد مشهور بزرگ به ارمغان بیاورد.RE
به ویژه RoA، RoNA، RoC و RoIC، اقدامات مشابهی با تغییرات در نحوه تعریف سرمایه گذاری است.
بازده ROI به دلیل تخصیص بودجه بازاریابی، معیار محبوب برای سران بازاریابی است. بازگشت به سرمایه گذاری کمک می کند تا فعالیت های ترکیبی بازاریابی را شناسایی کند.
مدیر مالی کیست و وظایف مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی به معنای برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیت های مالی مثل تامین و استفاده از بودجه شرکت است. به عبارت دیگر مدیریت مالی همان اعمال اصول کلی مدیریت بر روی منابع مالی کسب و کار است. مدیر مالی مسئول اجرا و کنترل این وظایف است.
حوزه فعالیت و عناصر تشکیل دهنده
- تصمیمات سرمایه گذاری از جمله سرمایه گذاری بر روی دارایی های ثابت (همان بودجه بندی سرمایه ای) و همچنین سرمایه گذاری بر روی دارایی های جاری که به عنوان بخشی از تصمیمات سرمایه گذاری با نام تصمیم گیری در مورد سرمایه در گردش شناخته می شود.
- تصمیمات مالی که به افزایش منابع مالی از طریق منابع گوناگون مربوط می شود و این تفاوت منابع مورد استفاده از عوامل گوناگون چون نوع منبع، دوره زمانی تامین مالی، هزینه تامین مالی و بازده حاصل از آن سرچشمه می گیرند.
- تصمیم مربوط به سود سهام که مدیر مالی باید با توجه به توزیع سود خالص اتخاذ نماید. سود خالص به طور کلی به دو قسمت تقسیم می شود :
سود سهام سهامداران : تصمیم در مورد سود سهام و نرخ آن.
سود انباشته : میزان سود انباشته باید با توجه به برنامه های توسعه و تنوع کسب و کار نهایی شود.
اهداف مدیر مالی
فعالیت مدیر مالی به طور کلی به تامین، تخصیص و نظارت و کنترل بر منابع مالی ختم می شود. اهداف مدیر مالی عبارتند از :
- اطمینان از تامین منظم و کافی بودجه های مرتبط.
- اطمینان از ارائه بازده کافی به سهامداران که وابسته به ظرفیت درآمد، قیمت بازار سهام و انتظار سهامداران است.
- اطمینان از استفاده بهینه منابع مالی. به محض آنکه این بودجه تامین شد باید از حداکثر ظرفیت با کمترین هزینه استفاده شود.
- اطمینان از امنیت سرمایه گذاری- به عنوان مثال بودجه باید در معاملات امن سرمایه گذاری شود تا بتوان به نرخ بازده مناسب و کافی دست یافت.
- برنامه ریزی یک ساختار صحیح سرمایه – باید یک ترکیب صحیح و منصفانه از سرمایه در نظر گرفت تا توازن میان بدهی ها و حقوق صاحبان سهام حفظ شود.
وظایف مدیر مالی
- برآورد بازده سرمایه به معنای چیست؟ نیاز سرمایه : یک مدیر مالی باید با توجه به سرمایه مورد نیاز شرکت برآوردهای لازم را انجام دهد. این برآوردها با توجه به سود و هزینه های پیش بینی شده و برنامه های آتی و سیاست های شرکت صورت می گیرند. برآوردها باید به شکلی باشند که ظرفیت درآمدی شرکت را افزایش دهند.
- تعیین ترکیب سرمایه : به محض انجام برآوردهای لازم باید در مورد ساختار سرمایه تصمیم گرفت. این امر مستلزم تجزیه و تحلیل بلند مدت و کوتاه مدت بدهی ها و حقوق صاحبان سهام است. این کار به نسبت سرمایه متعلق به شرکت و بودجه اضافی که می تواند از طرف خارجی به دست آورد بستگی دارد.
- انتخاب منابع تامین مالی : شرکت برای تامین بودجه اضافی گزینه های بسیاری دارد از جمله :
- انتشار سهام و اوراق قرضه
- دریافت وام از بانک ها و موسسات مالی
- سپرده های عمومی جذب شده مثلا به شکل اوراق قرضه
انتخاب هر یک از این عوامل به قدرت و ضعف نسبی هر یک از منابع و دوره زمانی تامین مالی بستگی دارد.
سرمایه گذاری منابع مالی : مدیر مالی می بایست در مورد تخصیص منابع مالی به یک سرمایه گذاری سودآور که تا حد امکان امن و دارای بازدهی منظم است تصمیم گیری نماید.
رهایی از شر منابع مالی مازاد : تصمیمات مربوط به سود خالص بر عهده مدیر مالی است. این کار از دو طریق صورت می گیرد :
تقسیم سود – که شامل شناسایی نرخ سود سهام و سایر مزایا بازده سرمایه به معنای چیست؟ مثل پاداش می باشد.
سود انباشته – که حجم آن متناسب با برنامه های توسعه، نوآورانه و تنوع بخشی شرکت تعیین می شود.
مدیریت نقدینگی : کلیه تصمیمات مدیر مالی باید با توجه به مدیریت نقدینگی گرفته شود. برای بسیاری از اهداف از جمله پرداخت حقوق و دستمزد، پرداخت قبوض برق و آب، پرداخت به بستانکاران، تسویه بدهی های جاری، نگهداری موجودی، خرید مواد اولیه و … به نقدینگی نیاز است.
نظارت های مالی : مدیر مالی نه تنها می بایست منابع مالی را برنامه ریزی، تهیه و استفاده کند بلکه باید بر این منابع مالی کنترل نیز داشته باشد. این کار را می توان از طریق تکنیک های مختلف مثل تجزیه و تحلیل نسبت ها، پیش بینی های مالی، کنترل سود و هزینه و … انجام داد.
نرخ بازگشت سرمایه ( ROI ) چیست و شاخص ROI چگونه محاسبه میشود؟
نرخ بازگشت سرمایه ( ROI ) چیست و شاخص ROI چگونه محاسبه میشود؟
- یاسمن بخشی
- 7 مهر 1400
- بدون نظر
- آموزش سئو سایت, دیجیتال مارکتینگ
در ابتدا باید دید که مفهوم مقدار بازگشت سرمایه (ROI) چه بوده و چرا باید از آن استفاده کرد؟
در یک تعریف کلی نرخ بازگشت سرمایه ، معیار است برای ارزیابی یا سودآوری یک سرمایه گذاری در تجارت هر کسبوکاری.
به عبارت دیگر با ROI اقدام به اندازه گیری نسبت هزینه های پرداخت شده به منظور رشد تجاری در مقابل میزان سود آوری موارد انجام شده میکنیم.
در نتیجه میزان این معیار با تقسیم سود یا بازده سرمایه گذاری های شما بر هزینه های اعمال شده به صورت درصد یا نسبت محاسبه میشود.
همچنین با توجه به مقیاس درصدی این مبحث، یکی از معیار های مهم و محبوب تجار میباشد ،
چرا که امکان مقایسه و نتیجه گیری سریع را در اختیارشان خواهد گذاشت.
در واقع امروزه به دلیل تطبیق پذیری و سادگی نرخ بازگشت سرمایه ، یک معیار متداول در هر کسب و کاری میباشد.
بنابراین مهم نیست که تجارت شما چقدر کوچک یا چقدر بزرگ است،
قطعاً هر حوزه ای مانند معاملات املاک ،فروش اجناس منزل ،کارخانه تولید کننده قطعات خودرو و…
به طور مداوم به بررسی و آنالیز ROI در استراتژی های خود نیاز دارد.
محاسبه چنین معیاری به تنهایی پیچیدگی خاصی نداشته و برای طیف وسیعی از استراتژی های تجاری کاربردی است.
اما اگر در حوزه کاری شما رقابت بالایی وجود داشته و فرصت های مختلفی پیش روی شما باشد،
قطعاً نرخ بازگشت سرمایه یکی از کلیدی ترین معیار های مقایسه ای است.
چگونگی محاسبه RETURN ON INVESTMENT
همانطور که اشاره شد بازده سرمایه گذاری با تقسیم سود حاصل از سرمایه گذاری بر هزینه آن سرمایه گذاری محاسبه میشود.
به عنوان مثال ، سرمایه گذاری با سود 100 دلار و هزینه 100 دلار دارای ROI 100٪ است.
حال فرض کنید که شما در سال 1397 مبلغ 1000 دلار را در یک شرکت سرمایه گذاری و سال بعد آن را به قیمت 1200 دلار فروخته اید.
میزان بازدهی این سرمایه گذاری 200 دلار بوده که بر هزینه اولیه (1000 دلار) تقسیم و نرخ بازگشت سرمایه شما 20 درصد خواهد بود.
از سوی دیگر شما در شرکت دیگری مقدار 2000 دلار را سرمایه گذاری کرده اید که آن را در سال 1400 به مبلغ 2800 دلار فروخته اید.
با انجام محاسبات متوجه میشوید که میزان ROI در این سرمایه گذاری معادل 40 درصد میباشد.
در نگاه اول به نظر میرسد که در سرمایه گذاری دوم سود بیشتری کرده اید اما سرمایه گذاری اول مدت یک سال طول کشیده و 20% سود دهی داشته است.
این در حالی است که سرمایه گذاری دوم 3 سال زمان برده و یعنی سالانه 13.3% سودهی را به همراه داشته است.
در نتیجه سرمایه گذاری اول کارآمد تر بوده و نرخ بازگشت سرمایه آن منفعت بیشتری را نشان میدهد.
بنابراین میتوان گفت که در بسیاری موارد محاسبه RETURN ON INVESTMENT به تنهایی کافی نبوده
و باید مواردی چون بازدهی همراه بازه زمانی ( ROR ) یا ارزش فعلی پول ( NPV ) را نیز در نظر گرفت.
در اینجاست که محاسبات کمی پیچیده تر شده و نیازمند بررسی تمامی جوانب برای انتخاب بهترین استراتژی پر سود جهت رشد کسب و کار شما میباشد.
ROI سئو چیست ؟
در حال حاضر سئو و بهینه سازی سایت مهم ترین بخش هر استراتژی موفق یک تجارت آنلاین میباشد.
از طرفی باتوجهبه رشد روزافزون خرید های آنلاین و جستجوهای اینترنتی هر تجارتی میکوشد تا با دستیابی به نتایج برتر گوگل،
ارتباط و ترافیک بیشتری را به خود جذب کند.
به این ترتیب به کارگیری نرخ بازگشت سرمایه در سئو نیز میتواند بسیار کاربردی بوده و مسیرهای پربازده تری را در اختیارتان بگذارد.
در حقیقت بازدهی سرمایه در SEO کارایی هر کمپین را به شما نشان میدهد.
به طور مثال اگر کمپینی برای دریافت بک لینک راه انداخته و تبلیغاتی را به وب سایت های مختلف سفارش داده اید،
این معیار مشخص خواهد کرد که آیا هزینه پرداخت شده نسبت به نتیجه دریافت شده ،ارزشمند بوده است یا خیر!
البته باید توجه داشت که در بررسی بازگشت سرمایه سئو،
هدف از هزینه دریافت بازدید بیشتر و بودن در SERP است نه صرفا خرید یک محصول!
بنابراین آنالیز میزان ROI سئو کمی پیچیده تر بوده و باید معیار های جزئی را در نظر بگیرید تا بتوان نتایج درستی را استنباط کرد.
به عنوان مثال ممکن است شما هزینه بالایی را برای دیده شدن در نتایج کلمه کلیدی کوتاهی چون گوشی موبایل که دشواری بالایی نیز دارد، پرداخت کنید.
اما دشوار بودن یک کلمه کلیدی کوتاه صرفاً به معنی دریافت بازدهی نمیباشد،
چرا که ممکن است کاربران کلمه کلیدی بلندتری مانند خرید موبایل سامسونگ S را بیشتر در حوزه آشنایی با یک کالا مورد هدف قرار دهند.
هر گزارش نرخ بازگشت سرمایه سئو باید بر عناصر اصلی زیر تمرکز کرده و آن ها را گزارش دهد :
- نرخ تبدیلات مربوط به کمپینها
- افزایش کلی تبدیلها در طول زمان
- نرخ تبدیلات مربوط به ترافیک موتورهای جستجو
- افزایش کلی ترافیک موتورهای جستجو
- افزایش کلی کاربران و ترافیک منحصربهفرد
محاسبه ROI SEO با کمک Google Analytics
اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه سئو دو عامل را پوشش میدهد :
- KPI (شاخص های کلیدی عملکرد)
- هزینه کمپین های SEO فعلی شما
بنابراین با بررسی مداوم این معیار ها ،میدانید که چه زمانی نیاز به تغییر استراتژی ها بوده و باید تصمیمات تجاری جدیدی بگیرید.
یکی پرکاربرد ترین ابزار هایی که برای محاسبه میزان بازدهی میتوان استفاده کرد، Google Analytics (GA) میباشد.
با کمک گوگل انالیز، میتوان مخاطبان خود را مشخص کرده،
اهداف خود را برای ادامه مسیر تعیین کنید و جذاب ترین کلمات کلیدی را برای رتبه بندی بهتر در موتورهای جستجو در نظر بگیرید.
1.ارزش صفحه ( Page value )
میزان ارزشمندی صفحات وب سایت تجارت شما یک جنبه مهم است که هنگام بررسی ROI سئو باید در نظر بگیرید.
آن ها را مانند یک اسکناس در نظر بگیرید که هر یک ارزش مخصوص به خود را دارند،
یعنی یک صفحه به ارزش اسکناس 1000 تومانی و یک صفحه به ارزش اسکناس 10000 تومانی برای تجارت شما اهمیت دارد.
به طور مثال در یک وب سایت فروشگاهی، ممکن است صفحات مقالات میزان ارزشمندی صفحات محصولات را نداشته باشند،
اما همچنان در خرید مشتری مؤثر هستند.
به این ترتیب باید تمام صفحات وب سایت خود را از دیدگاه میزان ارزش، رتبه بندی کرده و نمره ای خاص را به آن ها اختصاص دهید.
این روند موجب میشود تا در پرداخت هزینه ها و سرمایه گذاری روی صفحات سایت به صورت دقیق تر و حساب شده عمل کنید.
فرض کنید که وب سایت شما در حوزه فروش کالای دیجیتالی میباشد،
صفحه مربوط به هندزفری درآمدی معادل 200 دلار به همراه داشته و صفحه محصولات پاوربانک 300 دلار درآمد زایی کرده است.
به این معنی که یک صفحه از صفحه دیگر به میزان 100 دلار ارزشمندتر میباشد.
قطعاً تمامی صفحات وب سایت شما منجر به تبدیل و بالا رفتن نرخ فروش نمیشود و ممکن است مانند صفحه مقالات در هدایت کاربران مؤثر باشند.
بنابراین مهم است بازده سرمایه به معنای چیست؟ تا دیگر داده های صفحات را نیز ردیابی کرده و سپس محاسبات سرمایه گذاری بر روی صفحات و میزان نرخ بازگشت سرمایه را بسنجید.
2.تنظیمات تجارت الکترونیک (E-commerce settings )
گوگل آنالیز یک ویژگی پیشرفته تر نیز در خود جای داده که قطعاً میتواند برای مدیران تجارت الکترونیک مفید واقع شود.
شما با روشن کردن تنظیمات تجارت الکترونیکی، میتوانید میزان فروش، تعداد سفارشها،
مکان های صورتحساب و حتی میانگین ارزش سفارش را بررسی کنید.
به این ترتیب، میتوان میزان فروش و داده های فعلی وب سایت خود را آنالیز کنید و بهتر متوجه شد که کدام صفحات فرود یا کمپین ها بهترین عملکرد را دارند.
در نهایت پس از تنظیم ردیابی تجارت الکترونیک ابزار Google Analytics ، به داده های زیر دسترسی خواهید داشت :
- مروری بر درآمد شما
- نرخ تبدیل تجارت الکترونیک و معاملات
- میانگین ارزش سفارش و سایر معیارها
- عملکرد محصول و فروش
- رفتار مشتریان در خرید و پرداخت
به این ترتیب این معیارها، درک بهتری از نحوه تعامل کاربران با سایت شما و فروش بیشتر محصولات میدهد.
از نظر محاسبه ROI سئو، دانستن مراحلی که مشتریان شما انجام میدهند و صفحاتی که قبل از خرید مشاهده میکنند،
به شما کمک میکند تا ارزش صفحات را دانسته و تلاش خود را برای سرمایه گذاری در بخش های پر بازده تجارت خود به کار گیرید.
3.عملکرد فروش (Sales Performance )
کافی است تا در پنل سمت چپ Google Analytics خود ، روی “تبدیل”> “تجارت الکترونیکی”> “عملکرد فروش” کلیک کنید.
در نتیجه بازده سرمایه به معنای چیست؟ یک نمای کلی و جامع از میزان درآمد و تجزیه و تحلیل معاملات انجام شده وب سایت شما در اختیارتان میگذارد.
پس اگر یک تجارت الکترونیکی برای خود راه اندازی کرده اید ،
بررسی عملکرد فروش به تعیین استراتژی محتوا و فروش هرچه بیشتر وب سایت شما کمک میکند.
همچنین درکنار آن داده های دیگری به نام رفتار مشتری وجود دارد که در محاسبه ROI سئو تاثیر گذار بوده
و میتوان رفتار مشتریان را جهت بهبود عملکرد خود آنالیز کرد.
برای دیدن نتایج این بخش در گوگل آنالیز روی “تبدیل”> “تجارت الکترونیکی”> “رفتار خرید” کلیک کنید.
تا به حال بررسی کرده اید که قیف خرید شما تا چه حدی مؤثر بوده یا کاربران تا کدام بخش، مراحل آن را طی میکنند؟
بررسی چنین جزئیاتی کمک میکند تا نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و متوجه شوید که در کدام بخش از سئو سایت نیاز به بهبود دارید.
هنگامی که این نقاط قوت و ضعف به خوبی مشخص شد،
اقدام به بهبود بخش های ضعیف تجارت الکترونیک خود کرده و آن ها را ارتقا دهید.
از سوی دیگر با شناسایی نقاط قوت خود که کاربران بیشتری را جذب کرده،
میتوان الگو برداری کرده و سرمایه گذاری بیشتری را در آن حوزه انجام دهید.
افزایش نرخ بازگشت سرمایه، همان چیز است که هر کسب و کاری برای آن تلاش میکند.
در نتیجه با شناخت مخاطبین و یافتن کلمات کلیدی که به خوبی برای تجارت شما عمل میکند، گامی به سمت ارتقا ROI SEO بردارید.
4.رویدادهای بازده سرمایه به معنای چیست؟ سرگرم کننده (Engagement Events )
برای بررسی میزان بازدهی سرمایه گذاری خود از بخش رویداد های سرگرم کننده و تعاملی با کاربران استفاده کنید.
این روش چه برای وب سایت های فروشگاهی و چه دیگر سبک های سایت مفید بوده و میتوان میزان محبوبیت صفحات خود را بررسی کنید.
به طور مثال تعامل های اتفاق افتاده در وب سایت شما مانند ثبت نام در خبرنامه، ارسال فرم تماس،
دانلود ها و.. معیاری از بینش کاربران و عکس العمل آن ها نسبت به صفحات شما خواهد بود.
فرض کنید که پس از مطالعه یک مقاله در وب سایت شما،
60 درصد از افراد تعاملات بیشتری برقرار کرده و خواهان عضویت در سایت شما شده اند.
این بدان معناست که آنها به آنچه شما ارائه میدهید علاقه مند هستند و مایل اند مطالعات موردی بیشتری از شما ببینند.
در نتیجه باید سرمایه گذاری بیشتری را در آن حوزه انجام داد تا منجر به جذب ترافیک بیشتر و ماندگاری کاربران پیشین سایت شود.
بر روی “رفتار”> “رویدادها”> “رویدادهای برتر” در گوگل آنالیز کلیک کنید.
از داده های به دست آمده برای محاسبات ROI سئو و تعیین اهداف بعدی استراتژی تجارت خود استفاده کنید.
SEO یک ابزار قدرتمند برای تجارت شما است،
اما قرار دادن آن در یک برنامه عملی و مشخص برای حرکت مداوم قطار در سربالایی مهم است.
بنابراین تمامی جوانب را به دقت بررسی کنید تا بهترین نتایج را در اختیار داشته باشید.
سوالات متداول درباره نرخ بازگشت سرمایه یا ROI
یکی از معیار های مهم در زمینه فروش محصولات به صورت اینترنتی است که نشان دهنده میزان موفقیت شما در کمپین تبلیغاتی وب سایت شماست.
ROI که به فارسی به معنای نرخ بازگشت سرمایه است مخفف کلمه RETURN ON INVESTMENT است.
بهترین ابزاری که میتوان به عنوان محاسبهگر نرخ بازگشت سرمایه به آن اشاره کرد، سایت گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) است.
وب جوان در لینکدین با دنبال کردن صفحه رسمی وب جوان در لینکدین ، در هرمکان و هر زمان بروز باشید | صفحه رسمی وب جوان در لینکدین
تعریف سرمایه گذاری
سرمایهگذاری به معنای « هوشمندانهتر کار کردن است، نه سختتر کار کردن » .ما در شغلهایمان سخت کار میکنیم، خواه برای یک شرکت باشد و خواه برای کسبوکاری که خودمان راهاندازی کردهایم. ما معمولا ساعتهای زیادی کار میکنیم که نیازمند فداکاری است و باعث افزایش استرس میشود. برداشتن بخشی از پولی که بهسختی بهدست آمده است و سرمایهگذاری آن برای نیازهای آینده، بهترین روش استفاده از پولی است که کسب کردهایم.
همچنین سرمایهگذاری به اولویتگذاری برای پولتان مربوط میشود. پول خرج کردن کار سادهای است و باعث ایجاد خوشیهای زودگذر میشود، برای مثال میتوانید پولتان را صرف خرید وسایل جدید برای خانه کنید، به یک سفر تفریحی هیجانانگیز بروید یا در یک رستوران گران قیمت شام بخورید. همهی این کارها فوقالعاده هستند و زندگی شما را لذتبخشتر میکنند اما سرمایهگذاری مستلزم اولویت بخشیدن به آیندهی مالی در برابر خواستههای کنونی است.
سرمایهگذاری راهی است برای اینکه در دورانی که درگیر زندگی روزمره هستید مقداری پول کنار بگذارید تا برای شما کار کند و در آینده از دسترنج کارتان بهره ببرید. در حقیقت، سرمایهگذاری ابزاری است برای اینکه آیندهی شادتری داشته باشید.
سرمایه گذاری یعنی خرید یک دارایی یا هر چیز دیگری به این امید که در آینده قیمت آن افزایش خواهد یافت و یا درآمدی را ایجاد خواهد کرد. در علم اقتصاد، سرمایه گذاری یعنی خرید کالایی که در حال حاضر مصرف نمیشود اما در آینده فرد به آن نیاز پیدا خواهد کرد و آن کالا برای او سودآور خواهد بود. در علم مالی، سرمایهگذاری به این معنی است که فرد یک دارایی مالی نظیر سهام را میخرد و پیشبینی میکند که آن دارایی مالی در آینده سودآور خواهد بود و قیمتش افزایش خواهد یافت، لذا با فروش بازده سرمایه به معنای چیست؟ به قیمت بالاتر سود خوبی به دست خواهد آورد.
ساختمان شرکتی که قبلاً از آن بهعنوان محلی برای تولید کالا استفاده میشده و سرمایه گذاری که شخص با رفتن به دانشگاه انجام میدهد هردو مثالهایی برای سرمایه گذری در دنیای اقتصاد هستند. در دنیای مالی خرید اوراق قرضه و مشارکت، سهام یا ملک نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود.
لطفاً اطمینان پیدا کنید که « سرمایه گذاری » را با « سفته بازی » اشتباه نمیگیرید. نتیجه سرمایه گذاری معمولاً تولید ثروت است درحالیکه سفته بازی اغلب هیچگونه تولید ثروتی ندارد و درنتیجه سفته بازی ثروتی تولید نمیشود. گرچه سفته بازان اغلب تصمیمات آگاهانهای میگیرند، اما فعالیت سفته بازی را معمولاً نمیتوان بهعنوان سرمایه گذاری سنتی طبقهبندی کرد.
انواع سرمایهگذاری :
همانطور که در فرهنگ لغات توضیح داده شده است، سرمایهگذاری چیزی است که با پول خریداری میشود و انتظار میرود که در آینده درآمد یا سود تولید کند. میتوان سرمایهگذاری را به سه گروه عمده تقسیم کرد: مالکیتی، اعتباردهی و معادل نقدی.
سرمایهگذاریهای مالکیتی :
زمانی که دربارهی سرمایهگذاری صحبت میشود، سرمایهگذاری مالکیتی اولین چیزی است که به ذهن افراد میرسد. سرمایهگذاری مالکیتی پرخطرترین و پرسودترین نوع سرمایهگذاری است.
در ادامه مثالهایی از سرمایهگذاری مالکیتی بیان میشود:
سهام مدرکی است که نشان میدهد شما مالک سهمی از یک کارخانه یا شرکت هستید. به بیان کلیتر همهی اوراق بهادار نوعی سرمایهگذاری مالکیتی هستند، هرچند که تمام چیزی که در اختیار شماست تنها یک قرارداد است. زمانی که یکی از این سرمایهگذاریها را خریداری میکنید، شما مالک بخشی از ارزش آن شرکت خواهید بود.
با توجه به ارزش بازاری که دارایی شما به آن تعلق دارد، سود مورد انتظارتان محقق میشود. اگر شما در شرکت سونی سهامدار هستید و این شرکت سودی بهدست آورد، سرمایهگذارها سهمشان را از شرکت سونی طلب خواهند کرد. تقاضای آنها برای سود باعث افزایش قیمت خواهد شد و اگر تصمیم بگیرید سهامتان را بازده سرمایه به معنای چیست؟ بفروشید سود شما نیز افزایش پیدا میکند.
کسبوکار:
پولی که برای شروع و ادارهی یک کسبوکار اختصاص داده میشود نوعی سرمایهگذاری است. کارآفرینی یکی از دشوارترین سرمایهگذاریها است چرا که به چیزی بیش از پول احتیاج دارد. در نتیجه این نوع سرمایهگذاری نیز نوعی سرمایهگذاری مالکیتی تلقی میشود که بازگشت سرمایهی بسیار زیادی به همراه خواهد آورد. کارآفرینان با تولید یک محصول یا خدمات و فروش آن به افرادی که خواهان آن هستند، درآمد بسیار زیادی بهدست میآورند. بیل گیتس، مؤسس شرکت مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد دنیا بهترین مثال در این مورد است.
املاک:
خانهها، آپارتمانها و دیگر املاک که شما میخرید، اجاره یا تعمیر میکنید و دوباره میفروشید نوعی سرمایهگذاری هستند. البته خانهای که در آن زندگی میکنید قدری متفاوت است، چرا که یکی از نیازهای اساسی شما را تأمین میکند. خانهای که در آن زندگی میکنید نیاز شما به سرپناه را برآورده میکند و هرچند که ممکن است ارزش آن در طول زمان افزایش پیدا کند، اما نباید آن را با انتظار سوددهی خریداری کنید. رکود بازار مسکن سال ۲۰۰۸ در آمریکا بهخوبی خطر این نوع سرمایهگذاری را نشان داده است.
کالاهای گران قیمت:
خرید طلا، جواهرات و نقاشیهای داوینچی همگی میتوانند به عنوان نوعی سرمایهگذاری مالکیتی درنظر گرفته شوند. به این شرط که این کالاها با این هدف که در آینده با قیمت بالاتر فروخته شوند خریداری شده باشند. فلزات گرانبها و کلکسیونها به دلایل مختلفی موارد خوبی برای سرمایهگذاری نیستند، اما قطعا در زمرهی سرمایهگذاریها قرار میگیرند. درست مانند خانه، این احتمال وجود دارد که اقلام اشاره شده نیز از نظر فیزیکی آسیب ببینند، در نتیجه نیازمند مراقبت و هزینهی نگهداری هستند که در آن صورت بدیهی است که از سود نهایی کم خواهد شد.
سرمایهگذاریهای اعتباردهی :
سرمایهگذاری اعتباردهی به شما اجازه میدهد که مانند یک بانک عمل کنید. این نوع سرمایهگذاریها در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری دارند و در نتیجه سود آنها نیز کمتر است. اوراق قرضهای که برای یک شرکت صادر میشود مقدار پول مشخصی را برای یک دورهی مشخص به شما میدهد، درحالیکه ممکن است در طول این مدت ارزش سهام آن شرکت دو یا سه برابر شود یا ممکن است ارزش سهام بهشدت سقوط کند و شرکت ورشکسته شود. در هر دو صورت کسی که اوراق قرضه را در اختیار دارد پول خود را دریافت میکند.
حساب پساندازتان:
حتی اگر هیچ چیزی جز یک حساب پسانداز عادی ندارید، میتوانید خود را یک سرمایهگذار بدانید. در واقع شما به بانک پول قرض دادهاید که ممکن است بهصورت وام به دیگران داده شود. بازگشت سرمایهی این مورد بسیار ناچیز است اما خطر آن نیز بسیار کم است چرا که شرکتهای بیمه از بانک حمایت میکنند.
اوراق بهادار:
اوراق بهادار دستهی گستردهای از سرمایهگذاری هستند که از اوراق خزانهداری و وامهای بینالمللی تا اوراق قرضهی بنگاههای کوچک و تبادل افول اعتبار را شامل میشوند. خطر و بازگشت سرمایهی اوراق قرضهی مختلف، با یکدیگر تفاوت دارد اما بهطور کلی سرمایهگذاری اعتباردهی در مقایسه با سرمایهگذاریهای مالکیتی خطر کمتری خواهد داشت و سود کمتری نیز به همراه میآورد.
معادل نقدی :
این نوع سرمایهگذاری درست مانند پول نقد است، یعنی بهسادگی میتوان آن را تبدیل به پول نقد کرد.
چرا تحلیل نرخ بازده داخلی (IRR) در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟
فرض کنید یک ایدهی عالی به ذهنتان رسیده است که می تواند درآمد خوبی برای سازمان همراه داشته باشد یا هزینههای سازمان را کاهش دهد. اما آیا این ایده ارزش سرمایه گذاری دارد؟ در مطلب قبل درباره یکی از تحلیل های اقتصادی (NPV) صحبت شد.
در این مقاله برآنیم، به بررسی یکی دیگر از روش های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، یعنی محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) بپردازیم.
برای بررسی توجیه اقتصادی یک پروژه یا یک ایده روش های مختلفی وجود دارد که مدیران با استفاده از این روش ها می توانند امکان سنجی پروژه را بررسی کنند. یکی از این روش ها که سود و زیان یک پروژه را را بررسی می کند، نرخ بازده داخلی (IRR) است.
تعریف (Internal Rate of Return) :
1): IRR بدین معنا است که با انجام یک پروژه یا یک سرمایه گذاری، شرکت سالانه و به طور متوسط چقد بازدهی دارد.
2): IRR در واقع نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (NPV) تمام جریان های نقدی یک پروژه خاص را برابر صفر می کند.
فرمول نرخ بازده داخلی(IRR):
برای محاسبهIRR از فرمول NPV استفاده می شود و در آن NPV را مساوی صفر قرار داده و نرخ تنزیل (R) را بدست می آوریم.
NPV=⅀ t/(1+R) t >-C0
همانطور که گفته شد در این فرمول NPV را برابر صفر قرار می دهیم و R بدست آمده همان IRR می باشد.
به این نکته توجه شود کهIRR و NPV مشابه اند ولی متغیر های متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با hurdle rate شرکت مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود.
برای درک بهتر ابتدا تعریف کلی hurdle rate را بیان می کنیم:
hurdle rate چیست؟
حداقل نرخ بازده مورد انتظار برای یک پروژه یا سرمایه گذاری است. اگر IRR از این نرخ بیشتر بود سرمایه گذاری توجیه پذیر است و اگر کمتر باشد، سرمایه گذاری توجیهی ندارد.
برای درک بهتر مفهوم IRR، یک پروژه را در نظر بگیرید که امروز 200 دلار در آن سرمایه گذاری می کنید و یک سال بعد 220 دلار دریافت می کنید. فرض کنید از شما پرسیده شود که بازده این سرمایه گذاری چقدر است؟
برای هر دلار که سرمایه گذاری کرده ایم 1.10 دلار برگشت داشته ایم بنابراین با یک حساب کتاب ساده می توانیم بگوییم بازده 10 درصد است، در حقیقت10 درصد نرخ بازده داخلی یا IRR در این سرمایه گذاری است.
آیا این پروژه با 10 درصد IRR، سرمایه گذاری خوبی است؟
واضح است که این سرمایه گذاری تنها در صورتی به صرفه است که بازده مورد نیاز (hurdle rate) ما کمتر از 10 درصد باشد. این یک درک درست است و نشان دهنده مفهوم نرخ بازده داخلی است.
براساس قانون IRR، سرمایه گذاری صرفه اقتصادی دارد که IRR آن بیشتر از بازده مورد نیاز باشد. در غیر این صورت باید رد شود.
حال فرمول NPV برای این مثال با نرخ تنزیل R برابر است با :
حال فرض کنید ما نرخ تنزیل را نمی دانیم. اما هنوز هم می توانیم بپرسیم که میزان نرخ تنزیل چقدر باشد تا این پروژه قابل قبول باشد.
زمانی که NPV برابر صفر است، بین سرمایه گذاری و عدم سرمایه گذاری در بازده سرمایه به معنای چیست؟ حالت بی تفاوتی هستیم.
بعبارت دیگر ، هنگامی که NPV برابر صفر است، این سرمایه گذاری از لحاظ اقتصادی در نقطه سر به سر است، زیرا نه ارزشی ایجاد شده و نه از بین رفته است.
برای بدست آوردن نرخ تنزیل سر به سر، NPV را برابر صفر قرار داده و معادله را بر حسب R حل می کنیم.
NPV = 0 = -200 + 200 = 220/(1 + R)
R = 220/200 = 1.1 – 1 R = 10%
این درصد چیزی است که ما قبلا آن را بازدهی سرمایه گذاری نامیدیم. آنچه که اکنون نشان دادیم این است که نرخ بازده داخلی سرمایه گذاری، نرخ تنزیلی است که NPV در آن برابر صفر می شود. این یک دیدگاه مهم است، بنابراین تکرار می شود:
بنابراین IRR در سرمایه گذاری بازدهی است که در صورت استفاده از آن به عنوان نرخ تنزیل NPV صفر می شود.
خوشبختانه IRR را به راحتی با نرم افزار اکسل یا یک ماشین حساب مالی میتوانید محاسبه کنید. حتی لازم نیست درگیر محاسبات ریاضی شوید، همه این مراحل بهصورت الکترونیکی انجام میشوند.
برای مقایسه چند پروژه با یکدیگر مراحل محاسبه IRR در اکسل بصورت زیر می باشد:
- برای باز کردن تابع IRR کافی است در یکی از سلول ها علامت مساوی را گذاشته و کلمه IRR را تایپ کنید سپس تابع را انتخاب کنید
- در قسمت values باید جریان های نقدی ورودی و خروجی را از سال صفر تا سال آخر وارد کنیم.
- در قسمت Guess شما میتوانید عددی را که فکر می کنید نزدیک به نرخ بازده داخلی است را به صورت درصد وارد کنید. گزینه اختیاری بوده و می توان آن را خالی گذاشت.
- بعد از نوشتن تابع، سلولی که در آن تابع را نوشته از طریق (Formatcell)به صورت درصدی در می آوریم و اعشار آنرا نیز اضافه می کنیم
- بدین صورت تابع را برای هر سرمایه گذاری نوشته و عدد آنرا بدست می آوریم.
شرکتها چطور از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند؟
شرکتها معمولا برای ارزیابی سرمایهگذاریها، از هردو فاکتور یعنی irr و npv استفاده میکنند. ارزش خالص فعلی، اطلاعات بیشتری درمورد بازگشت سرمایه مورد انتظار بهدست میدهد، اما تحلیلگران اقتصادی غالبا برای ارائهی گزارش به افرادی که در مسائل مالی تخصصی ندارند، از نرخ بازده داخلی استفاده میکنند، چرا که نرخ بازده داخلی قابل درکتر و فهم آن آسانتر است.
اگر پروژهای با نرخ بازده داخلی ۱۴ درصد و نرخ مانع ۱۰ درصد داشته باشیم، مخاطبان میاندیشند که به موفقیت دست پیدا کردهایم و در این پروژه ۴ درصد بیشتر بازگشت سرمایه داریم. درحالیکه اگر بگویید ارزش خالص فعلی این پروژه ۲ میلیون دلار است، مخاطبان از شما درمورد ارزش خالص فعلی میپرسند و شما توضیح میدهید که این مقدار یعنی ارزش فعلی جریان نقدی آینده در این پروژه، که با احتساب ۱۰ درصد نرخ مانع، سرمایهگذاری اولیه را به دو میلیون دلار میرساند.
تنها نکتهی منفی در این مورد این است که نرخ بازده داخلی، مفهومیتر از ارزش خالص فعلی است. نرخ بازده داخلی، مقدار دقیق درآمد حاصل را مشخص نمیکند. مثلا فرض کنید که برای نرخ بازده داخلی، مقدار ۲۰ درصد بهدست آمده است. این ۲۰ درصد هیچ اطلاعاتی درمورد مقدار پولی که بهدست آوردهاید، در اختیارتان نمیگذارد.
افراد در هنگام محاسبهی نرخ بازده داخلی، معمولا چه اشتباهاتی مرتکب میشوند؟
بزرگترین اشتباه این است که منحصرا از IRR استفاده شود. بهتر است که برای تحلیل پروژه از حداقل یک روش دیگر مثلا ارزش خالص فعلی هم استفاده شود. استفاده از IRR بهتنهایی و بدون در نظر گرفتن روشهای دیگر، باعث میشود که نتوانید تصمیم گیری درستی درمورد نحوهی سرمایهگذاری داشته باشید بخصوص هنگامی که پروژه هایی را مقایسه میکنید که مدت زمان متفاوتی دارند.
مثلا فرض کنید دو پروژه دارید؛ یک پروژهی یکساله با نرخ بازده داخلی ۲۰ درصد و دیگری پروژهی 10 ساله با نرخ بازده داخلی ۱۳ درصد. اگر نرخ بازده داخلی را مبنای تصمیمگیری خود قرار بدهید، ممکن است پروژهای را که ۲۰ درصد نرخ بازده داخلی دارد، جذابتر تشخیص دهید. اما باید به این نکته توجه کنید که نرخ مانع در شرکت شما در این مدت زمان، ۱۰ درصد است، پس بهتر است نرخ بازده داخلی شما برای ده سال، ۱۳ درصد باشد نه ۲۰ درصد برای پروژه ای که یکساله است.
جمع بندی
در مجموع، این اصل کلی را باید در نظر داشت که ازIRR همراه با NPV استفاده کنید تا یک تصویر کلی و دقیق از سرمایه گذاری و بازگشت سرمایه شرکت بدست بیاورید.
دیدگاه شما