شما نمیتوانید بگویید در معاملهگری کمی منضبط هستم. یا شما منضبط هستید یا نیستید. این قضیه مانند حامله بودن یا نبودن خانمهاست. یک خانم نمیتواند بگوید کمی حامله هستم.
معامله گری روزانه به چه معناست؟
شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.
- فیلم آموزشی مهندسی ذهن و روانشناسی معامله گری توسط سعید مرادیان
- دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
- فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
- فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
- فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
- فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
- کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
- فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
- فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
- فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
واژه | لاتین | توضیحات |
روند | Trend | روند زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع میپیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم. |
خط روند | Trend line | خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است) |
روند نزولی | Down trend | به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود. |
روند صعودی | Up trend | به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند. |
کانال | Channel | محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال |
چارت | Chart | نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد. |
ضرر | Loss | |
حد ضرر | Stop Loss | به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. |
هدف | Target | به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما. |
حد سود | Take Profit | به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود. |
خرید | Long | به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد) |
فروش | Short | به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد) |
خرید | Buy | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
فروش | Sell | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
اشباع خرید | Overbought | به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند) |
اشباع فروش | Oversold | به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند) |
ماشه (تریگر) | Trigger | به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله) |
حمایت | Support | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود |
مقاومت | Resistance | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد. |
پیوت | Pivot | پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است. |
سووینگ | Swing | در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low) |
های و لو | Lowو High | به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد. |
سوپلای و دیماند | Supply & Demand | سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد. |
پیوت لاین | Pivot line | خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد. |
معامله | Trade | معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز) |
معامله گر | Trader | تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند. |
پولبک | Pullback | پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.) |
بازار خرسی | Bear Market | اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است) |
بیریش | Bearish | که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است |
بازار گاوی | Bull Market | اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است) |
بولیش | Bullish | از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر میآید و یعنی بازار صعودی است. |
شکست به بیرون | Break Out | اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند. |
معامله گری و مدیریت سرمایه
معرفی ما
فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.
حق نشر
لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )
ترید یا معامله چیست و تریدر کیست؟
ترید یا معامله چیست؟ تریدر یا معامله گر کیست؟ انواع روش های ترید کردن کدامند؟ در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش به معرفی ترید و تریدر می پردازیم.
در چند سال اخیر شاهد رونق چشمگیر بازارهای مالی به ویژه بورس بودهایم و سرمایهگذاری در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتالی توانستهاند برای بسیاری افراد سودآور باشد. به همین دلیل، بحث بازارهایی مانند بورس در میان مردم داغ است و در این میان، طیف گستردهای از مردم با مشاغل و تخصصهای مختلف با اصطلاحات و مفاهیم جدیدی مانند ترید، تریدر، معاملهگری و . روبهرو میشوند. با قرار گرفتن در این بحثها ممکن است برای شما سؤال شود که ترید چیست؟ تریدر کیست؟ یا معاملهگری دقیقاً به چه فعالیتهایی در بازار بورس گفته میشود؟
آشنایی با این مفاهیم برای افراد فعال در بازارهای مالی ضروری است و سطح دانش شما در این زمینه را به طور چشمگیری افزایش میدهد. با توجه به اینکه تریدرها مهرههای اصلی بازارهای مالی هستند، شناخت انواع تریدر و تمامی فعالیتهایی که به دست این افراد انجام میشوند الزامی است. در این مطلب به طور دقیق بررسی میکنیم که مزایا و معایب ترید چیست و معاملهگر کیست. بنابراین، برای گرفتن پاسخ سؤالات خود با ما همراه باشید.
ترید یا معامله چیست؟
ترید یا Trade کلمهای انگلیسی به معنای معامله است که به عنوان مترادف Commerce به معنای تجارت نیز کاربرد دارد. در بازارهای مالی، از این واژه انگلیسی به صورت اصطلاح جایگزین مبادله یا معامله در زبان فارسی نیز استفاده میشود. ترید در واقع به معامله یا خریدوفروش کالاها یا خدماتی گفته میشود که با پرداخت مبلغ توافقی و یا مبادله کالا یا خدمات میان خریدار و فروشنده صورت میگیرد. در عمده معاملات هر اقتصاد، خریدار و فروشنده به ترتیب مصرفکننده و تولیدکننده هستند.
تریدها در سطح بینالمللی نیز انجام میشوند که آنها را به عنوان تجارت بینالمللی میشناسیم. تجارتهای بینالمللی موجب گسترش بازارها میشوند و امکان دسترسی به خدمات و کالاهایی که درون کشور وجود ندارند را میسر میسازند. میتوان گفت که ترید یک اصطلاح کلی و قابل استفاده در تمام بازارها است و که برای تمام معاملات پیچیده مانند صادرات و واردات، مبادله آثار هنری، خرید و فرش اوراق بهادار و . کاربرد دارد. ترید در بازار بورس شامل فعالیتهای متعددی مانند خریدوفروش سهام، اوراق مشارکت، اوراق قرضه و. به صورت مستقیم یا به واسطه کارگزاران است و میتواند با استفاده از پلتفرم معاملات الکترونیکی، تلفنی یا حضوری انجام شود.
هدف عمده معاملات بازار بورس، خرید اوراق بهادار با قیمت پایین و فروش آنها با قیمت بیشتر و همچنین دریافت سود و بازدهی بالا است. روش و نوع معاملات بسته به روحیه و شخصیت معاملهگر یا اهداف و عملکرد صندوقها یا سبدگردانها است و متفاوت خواهد بود.
تریدر یا معاملهگر کیست؟
تریدر یا معاملهگر به شخصی گفته میشود که در بازارهای مالی به معامله میپردازد. فعالیتها و سرمایهگذاریهای انجام شده توسط تریدر ممکن است برای خود یا به نمایندگی از شخص دیگر یا موسسههای مختلف باشد؛ اما هدف اصلی معاملهگر در تمام معاملات، کسب سود خواهد بود. اگر این معاملات برای اشخاص یا مؤسسات انجام شود، در ازای هر یک معامله گری روزانه به چه معناست؟ از خریدوفروشها به معاملهگر کارمزد تعلق میگیرد.
ترید کردن یا معاملهگری نیازمند دانش گسترده و تخصصی مرتبط با بازار مالی موردنظر، زمان زیاد برای پیگیری اخبار و بررسی وضعیت بازار و مهارت و قدرت تحلیل بالا است. به همین دلیل، معاملهگری را میتوان یک کار دشوار، پرهیجان، زمانبر و نیازمند روحیه ریسکپذیر دانست. ممکن است از تریدر به عنوان سرمایهگذار نیز نام برده باشید. بااینحال میتوان میان آنها تفاوتهایی را نیز مشاهده کرد. یک سرمایهگذار معمولاً در معاملات خود اهداف بلندمدت دارد و داراییهای بهدستآمده از معاملات شامل کالا، سهام، ارز دیجیتالی، انواع اوراق بهادار، طلا و. را برای مدتی طولانی نگه میدارد.
این سرمایهگذاری ممکن است باهدف چندماهه یا حتی چندساله انجام شده باشد و معمولاً ریسک آن بسیار پایین است. این در حالی است که تریدرها معاملات پر ریسک و کوتاهمدت زیادی را باهدف کسب سود انجام میدهند و همواره در حال بررسی و تحلیل دادهها و اطلاعات بازار برای استفاده از فرصتهای کسب سود هستند. عمر این معاملات ممکن است چند روز یا حتی چند ساعت باشد.
مزایا و معایب ترید کردن
ترید کردن یا همان معامله یکی از بهترین روشهای کسب سود از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت در بازارهای تورمی است. بازارهای مالی، انتخابهای متنوعی را در اختیار شما قرار میدهند که امکان آغاز ترید کردن با هر میزان سرمایه اولیه را میسر میسازند.
برای آغاز ترید و فعالیت در بازارهای مالی، محدودیتهای زمانی، مکانی و تحصیلی وجود ندارند و امکان حضور طیف گستردهای از مردم در این معامله گری روزانه به چه معناست؟ بازارها وجود دارد. به لطف الکترونیکی شدن معاملات، به ابزارها امکانات بخصوصی جهت ترد کردن نیاز نخواهد بود. همچنین به لطف پتانسیل بالای ترید، امکان کسب سود قابل توجه از خریدوفروش خدمات و کالاها در زمان کوتاه ایجاد شده است.
اما معایب ترید چیست و چرا بسیاری افراد به جای ترید کردن، به سرمایهگذاری روی میآورند؟ یکی از عمدهترین دلایل انتخاب سرمایهگذاری و کنار گذاشتن گزینه ترید، ریسک بالای ترید کردن است. نتایج بسیاری از معاملات قابل پیشبینی نیستند و ممکن است یک بخش یا حتی تمام سرمایه خود را از دست دهید. به همین دلیل، یک تریدر باید از روحیه ریسکپذیر، دانش تخصصی، اطلاعات زیاد و مهارت بالایی برخوردار باشد. به دلیل عمیق بودن بازار و پیچیدگی و ریسک بالای معاملات، بررسی و تحلیل به زمان زیادی نیاز خواهند داشت. ترید کردن یک کار بسیار استرسزا و نیازمند تصمیمگیریهای آیندهساز است. به همین دلیل، بسیاری افراد از آن دوری میکنند.
معرفی انواع تریدر/سبکهای تریدر
تریدرها بسته به زمان حضور خود در بازارهای مالی، به چند نوع تقسیمبندی میشوند. در واقع تریدرها با انتخاب زمان حضور خود، یک سبک مجزا را انتخاب کرده و با استفاده از آن به ترید کردن و کسب سود میپردازند. انواع تریدر شامل موارد زیر هستند:
تریدر اسکالپر (Scalper)
تریدر اسکالپر به معاملهگری گفته میشود که از استراتژی اسکالپ در معاملات خود بهره میگیرد. در اسکالپ تریدینگ (استراتژی مورداستفاده تریدر اسکالپر) معاملات حداقل عمر ممکن را دارند. یعنی ممکن است فاصله خرید تا فروش کالا یا خدمات به کمتر از چند دقیقه یا حتی چند ثانیه برسد. اما مزیت این نوع ترید چیست؟ سود بهدست آمده از این نوع معاملات معمولاً کم و فوری است. در واقع تریدر اسکالپر ترجیح میدهد تعداد زیادی معامله با سود اندک را انجام دهد و از طریق افزایش تعداد معاملات، سود خود را افزایش دهد.
تریدر روزانه (Day Trader)
تریدر روزانه خریدوفروشهایی با عمر طولانیتر از استراتژی اسکالپ تریدینگ را با بهرهگیری از استراتژی معاملاتی دی تریدینگ انجام میدهد. عمر این ترید معمولاً یک روز است. تریدر در ابتدای روز سرمایه را وارد بازار کرده و در پایان روز، آن را خارج میکنند. یک تریدر روزانه باید تمام زمان خود را صرف تحلیل تکنیکال و استفاده از نمودارهای چند دقیقهای کند و به هیچ عنوان از آن غافل نشود. در غیر این صورت، امکان گذشتن از حد ضرر وجود دارد. سود حاصل از این ترید مانند اسکالپ تریدینگ اندک است.
ترید نوسانی نسبت به دو نوع استراتژی ترید دیگر طولانیتر است و ممکن است دو تا چند روز عمر کند. یک تریدر نوسانی معمولاً معاملات خود را شبانه انجام میدهد و از شخصیت صبور و ریسکپذیری برخوردار است. معمولاً افرادی از استراتژی دی تریدینگ بهره میگیرند که صبر و روحیه مناسب برای انجام ترید نوسانی را ندارند. زیرا بسیاری از اتفاقات بازار در شب رخ میدهند و تصور احتمال وقوع آنها هنگامی که تریدر خواب است، استرس زیادی متوجه وی میکند. ترید نوسانی نیاز بیشتری به استراتژی «توقف ضرر» خواهد داشت.
تریدر بلندمدت (Position Trader)
تریدر بلندمدت از استراتژی ترید موقعیت معاملاتی با طول عمر بیشتر را انجام میدهند و سودهای بزرگتر در اهداف آنها جای میگیرد. بهاینترتیب، اخبار روزانه و نوسانات اندک قیمتهای بازار در تصمیمگیری تریدر بلندمدت تأثیری ندارد و ابزار تحلیل آنها متفاوت از تریدرهای دیگر است. اگر میخواهید بدانید ابزار تحلیل این سبک ترید چیست، میتوان به دو ابزار مهم مانند تحلیل بنیادی و فندامنتال اشاره کرد.
اما هدف اصلی از افزایش طول عمر معامله گری روزانه به چه معناست؟ معامله چیست؟ تریدرها معمولاً با حداقل قیمت شروع به خرید میکنند و به دنبال موقعیتی عالی برای فروش با بالاترین قیمت منتظر میمانند. لازم به ذکر است که این فرصت و موقعیت ممکن است پس از چند روز، چند هفته، چند ماه و حتی چند سال به دست بیاید و نیازمند صبر زیاد است.
به چه روشهایی میتوان ترید کرد؟
با دقت به اینکه هدف ترید چیست و از چه استراتژیهایی در این راه استفاده میشود، روشهای ترید کرده به سه نوع کوتاهمدت ، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند:
تریدهای اسکالپر و روزانه از جمله روشهای ترید کوتاهمدت هستند که سود آنها از نوسانات کوتاهمدت به دست میآیند. در این نوع تریدها، زمان دقیق ورود و خروج از بازار اهمیت بالایی دارد و انتخاب زمان صحیح برای هر یک از آنها، یک فرصت به شمار میآید. به دلیل نوسانات لحظهای، ریسک این معاملات به شدت افزایش پیدا میکند. معمولاً سود بهدست آمده از سرمایهگذاریهای کوتاهمدت بیشتر از ضرر آنها است. معاملهگران کار بلد معمولاً با بررسی شاخصهای فنی میتوانند وضعیت سود و زیان فوری سهام خود را پیشبینی کنند.
میزان استرس سرمایهگذاریهای میانمدت معمولاً کمتر از روش کوتاهمدت است. زیرا معامله با هدف نگهداری دارایی به مدت چند ماه انجام میشود. این روش نیازمند صبر بیشتری است. زیرا ممکن است در فاصله خرید تا فروش، نوسانات متعددی در قیمتها ایجاد شوند که در صورت مهارت پایین تریدر، فروش در زمان نامناسب موجب کاهش سود یا افزایش زیان میشود. این ترید نیازمند یک الگوی میانمدت است که با دنبال کردن آن میتوانید سود خوبی را به دست آورید. ترید با روش میانمدت، به زمان کمتری برای تحلیل دادههای بازار نیاز خواهد داشت و استرس کمتری را برای تریدر ایجاد میکند.
تریدهایی با طول عمر بیش از 6 ماه را در روش بلندمدت قرار میدهند که نیازمند صبر بسیار بیشتری از جانب تریدر است. سوددهی این تریدها با مبلغ زیاد و مدت زمان طولانی اتفاق میافتد. در واقع رشد کم سرمایه به نسبت زمان را میتوان از جمله معایب این روش در نظر گرفت. بااینحال، ریسک سرمایهگذاری در این روش به شدت کاهش پیدا میکند. البته میزان ریسک میتواند بسته به مهارت و قدرت پیشبینی تریدر کاملاً تغییر کند. برای سرمایهگذاریهای بلندمدت، معمولاً سرمایه را در شرکتهایی قرار میدهند که سابقه مطلوب و رشد قابل قبولی را در پیشینه بازار خود داشته باشد یا میزان سود سهام آنها مرتباً افزایش پیدا کند. در این صورت، شرکت اثبات شده است و احتمال ریزش قیمت و ضرر سرمایه به شدت کاهش پیدا میکند.
همچنین از شرکتهای جدید با احتمال رشد مطلوب در آینده نیز میتوان بهعنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت مناسب بهره گرفت. این نوع ترید و سرمایهگذاری معمولاً سالها به طول میانجامد و زمان زیادی را از تریدر نمیگیرد. بااینحال، نیازمند قدرت تحلیل و پیشبینی بالایی است تا شانس بازدهی سرمایه در بلندمدت افزایش پیدا کند. بنابراین، به یک برنامه استراتژیک شامل اهداف کوتاهمدت و بلندمدت سرمایهگذاری نیاز است. به عنوان مثال، در معامله گری روزانه به چه معناست؟ صورت محقق نشدن هر یک از اهداف، تریدر اقدام به خروج کند.
در این مقاله خواندید که ترید چیست و تریدر کیست و از استراتژیهای مختلف معامله به چه صورت میتوان بهره گرفت. اگر میخواهید ترید کردن را بهعنوان یک شغل دنبال کنید، ابتدا به شخصیت خود دقت کنید. زیرا برای موفقیت در این شغل، برخورداری از روحیه ریسکپذیر، صبور و قدرت تصمیمگیری و تحلیل بالا الزامی است. شما میتوانید با آموزشهای مختلف به دانش کافی برای فعالیت در بازارهای مالی دست پیدا کنید؛ اما جو استرسزای بازار بورس، ارز دیجیتال و سایر بازارهای مالی میتواند تمام دانش و تواناییهای شما را به چالش بکشد.
در صورتی که توانایی معاملهگری را در خود میبینید، با ورود به این بازار داغ و پرطرفدار میتوانید سود چشمگیری را با تمرکز بر بازدهی بلندمدت و کوتاهمدت به دست آورید. ترید و سرمایهگذاری در بورس، فارکس، ارز دیجیتالی امروزه به یک بحث داغ تبدیل شده است که با جذب سرمایه افراد متعدد، زمینه لازم برای رشد اقتصادی و همچنین افزایش بازدهی و سود سرمایه شما را به وجود میآورد. شما میتوانید با هر مبلغی به بازارهای مالی وارد شده و با اتکا به دانش خود، ترید کردن را آغاز کنید. کارگزاری سرمایه و دانش در این مسیر همواره کنار شما خواهد بود.
تکنیک تبدیل سطوح در بازار چیست؟ و روش کاربرد آن چگونه است؟
آیا شما معامله گری هستید که در افق بازار منتظر می مانید تا با نزدیک شدن یک موقعیت خوب و یک استراتژی برنده حرکت خودتان را انجام دهید ؟ یا نه . شما معامله گری هستید که در تمام اوقات در بازار معامله می کنید چون فقط باید در با زار باشید؟ طیف گسترده ای از معامله گران از دسته دوم هستند چون آنها نمی توانند به خودشان کمک کنند اینها معامله گ رانی هستند که روی نمودارهای 15 دقیقه 5 معامله را در همان زمان معامله انجام می دهند ، آنها هیچ طرح و برنامه ای ندارند و برایشان هم مهم نیست فقط می خواهند در بازار باشند ، سفارش بگذارند و با شتاب زده در بازار حضور داشته باشند .
به زبان خیلی ساده : منطقه "شکار قیمت" منطقه ای است که با احتمال قریب به یقین معامله گران آن را با قاطعیت به دام میاندازند – این منطقه سه ویژگی دارد :
منطقه قیمتی که از یک حمایت قدیم به یک مقاومت جدید یا از یک مقاومت قبلی به یک حمایت جدید برخورد می کند (flip) تبدیل سطح نامیده می شود .این قیمت می تواند به عنوان یک عامل کلیدی با اطمینان بسیار بالا در موقع معامله به کار گرفته شود چرا که ما می دانیم سطوح مهم حمایت و مقاوت بارها مورد آزمایش قرار گرفته و مورد عمل واقع شده است . یک مثال ازقیمت (flip) تبدیل سطح درشکل زیر توضیح داده شده است ، در این مثال قیمت از یک حمایت قدیمی به یک مقاومت جدید نوسان کرده است
در یک مثال مخالف دیگر می توانید ببینید که مقاومت قبلی شکسته شده و سپس قیمت (flip) تبدیل سطح در سطح حمایتی جدید برای آنکه جهش بعدی را آماده کند نگهداری شدهاست .
این الگو یکی از قدرتمندترین و عمومی ترین الگو ها در بازار مالی می باشد و مورد توجه معامله گران متعددی می باشد و به طور نزدیک مورد توجه قرار میگیرد و به صورت های مختلف مورد یادگیری قرارمی گیرد . معامله گران وقتی اولین سطح شکسته شد، شکار را آغاز می کنند . به عبارت دیگر وقتی که اولین حمایت یا مقاومت شکسته شد و قیمت حول آن حمایت و مقاوت شروع به (flip) تبدیل سطح نمود معامله گران اماده می شوند و سطح جدید را به عنوان یک حمایت یا مقاومت جدید نگه می دارند . معامله گران می توانند به راحتی و در تمام تایم فریم ها این الگو را ببیند و مشاهده کنند که بارها و بار ها تکرار شده است . قیمت های (flip) تبدیل سطح در تمام تایم فریم ها از حمایت قدیم به مقاومت جدید مشاهده می شود و این " پشتک و وارو" کلید اصلی بازار مالی می باشد و برای تقاضا و عرضه کار می کند. در شکل زیر نشان داده شده است که قیمت های (flip) تبدیل سطح چگونه کار می کند و بارها و بارها در تایم های زمانی مختلف در بازار کار می کند
چطور منطقه شکار را پیدا کنیم ؟
# استفاده از " نمودار روزانه " برای پیدا کردن " منطقه شکار " معنایش این است که شما همه مناطق کلیدی را در چارت روزانه علامت خواهید زد ، این به معنای آن نیست که شما همه معاملات خود را در نمودار روزانه انجام خواهید داد . اگر یک منطقه شکار در نمودار روزانه شناسایی شد سایر تایم فریم ها از جمله 12,8,4,2,1 ساعته هم می تواند در معاملات اقدام شود .
# بهترین و مهم ترین سطح ها در نمودار روزانه مشخص می شوند البته هیچ تفاوتی برای انتخاب تایم فریم نیست ولی ما "منطقه شکار" را در نمودار روزانه مشخص خواهیم کرد و سپس پله پله به پایین حرکت می کنیم تا عملکرد قیمت را برای معامله پیدا کنیم .
# ابتدا باید روند را پیدا کنیم ، بدون وجود یک روند شفاف و قابل ملاحظه هیچ منطقه شکاری نخواهیم داشت ، احتمالا می توان معاملاتی بر اساس سطوح حمایت و مقاومت انجام داد اما بدون " روند " منطقه شکاری نخواهیم داشت.
یک اشتباه مشترک که توسط معامله گران اتفاق می افتد . ؟
وقتی که روند را شناسایی کردید ،حالا باید به دنبال مناطق ویژه ای باشید که معاملات شما بااحتمال بالا با این روند به انجام برساند و این همان منطقه شکار است .مهمترین مطلب درباره عملکرد قیمت این نیست که آخرین کندل کجا بسته شده است یا کندل وارد منطقه شده است یا نه ، این داستان قیمت است که معامله از کجا وارد می شود . شما می توانید یک سیگنال خوب داشته باشید اما اگر در منطقه اشتباه روی نمودار باشد احتمالا معامله خوبی نخواهد بود . در نمودار روزانه زیر به وضوح یک روند نزولی در آن مشاهده می شود و همینطور منطقه (flip) تبدیل سطح در آن مشخص شده است ، حالا با یک احتمال زیاد معامله گران می توانند در تمام تایم فریم ها یک معامله کوتاه را بگیرند .این منطقه شکار در نمودار روزانه مشخص شده است بنابراین معامله گران می توانند به تایم فریم های پایین تر نگاهی بیاندازند چون در این منطقه می توان با احتمال زیاد معاملات کوتاه مدت را به انجام رساند.
بهترین معامله گران تصادفی وارد معامله نمی شوند ، آنها برای معامله اشان کمین می گذارند همانطور که یک ببر از لای بوته زار به دنبال شکار می نشیند .تفاوت بین بهترین معامله گران و آماتورها این است که معامله گران حرفه ای می دانند دقیقا به دنبال چه هستند ؟ و اجازه می دهند که بازار در خدمت آنها باشد این معامله گران هیچ فشاری به بازار نمی آورند ، آنها با آرامش منتظرمی مانند تا بازار به آنها نزدیک شود . اما تازه کارها در طرف مقابل با استرس وارد بازار می شوند و بدون هیچ ایده ای که واقعا به دنبال چه می گردند ؟
این خیلی مهم است که معامله گران سفارشات خود را در مناطق ترجیحی صحیح بگذارند . تعداد زیادی از معامله گران ابتدا به دنبال سیگنال می گردند و سپس خط روند را جستجو می کنند و اینکه آیا یک مقاومت از آن پشتیبانی می کند یا نه برای مثال یک معامله گر به دنبال یک دوجی ( pin bar) می گردد بعد به دنبال آن است که آیا خط حمایتی با آن جفت می شود ؟و آیا خط روندی وجود دارد ؟با این روش ده ها سیگنال با احتمال بسیار پایین وجود خواهد داشت و این کار را برای معامله گر سخت می کند که آیا سیگنال واقعا از یک سطح خوب آمده است یا نه ؟
معامله گران باید ابتدا منطقه شکار خود را علامت گذاری کنند و برای معامله اشان کمین بگذا رندخیلی قبل تر از آنکه یک سیگنال به آن منطقه برسد به جای آنکه به دنبال سیگنال بگردند و بعد تلاش کنند که آیا سیگنال با خط روند کار می کند یا نه ؟ حرفه ای ها به طور پنهانی در بازار کمین می گذارند و وقتی یک معامله خودش به آنها نزدیک می شود با یک حرکت سریع آن را تصاحب می کنند . شما از کدام دسته هستید ؟ آیا قبل از آنکه موعد معامله اتان برسد در نمودار هایتان مناطق (flip) تبدیل سطح را مشخص کرده اید ؟ و کمین هایتان را گذاشته اید ؟ اجازه می دهید که معامله به شما نزدیک شود ؟
جائی که شما قصد دارید وارد یک معامله شوید بسیار بحرانی می باشد اگر شما به طور اشتباه وارد قسمتی از روند شوید شما وقتی وارد شده اید که حرفه ای ها قبلا وارد شده و پول خود را از روند برداشته اند و سود کرده اند و شما نباید وارد شوید وقتی که بزرگان در حال خروج هستند والبته این اتفاق اغلب واقع می شود وقتی که یک روند در حال برگشت می باشد یا حتی خواهید دید که قیمت ها سقوط می کنند بنابراین شما نمی خواهید همچین پوزیشنی را بگیرید به این دلیل است که نقطه ورود برای معامله شما بسیار بحرانی است . اگرچه "منطقه شکار" فقط درتایم فریم روزانه طراحی و تنظیم می شود اما می تواند در تایم فریم های پایین تر مورد استفاده قرارگیرد . بعد ازتنظیم نمودارروزانه بر روی حمایت ها ومقاومت های کلیدی در رابطه به قیمت های (flip) تبدیل سطح کار کنید ، بررسی کنید که کدام بازار دارای روند می باشد و درچه تایم فریمی، کمین ها را بگذارید در یک موقعیت زمانی مشخص بالاخره زمان شکار فرا خواهد رسید که این راحت ترین قسمت ماجراست . همه معامله گران به دنبال این هستند تا با احتمال زیاد یک سیگنال معاملاتی در قیمت ها به دست آورند تا به انان تایید دهد آنچه را که انها فکر می کنند درست بوده است . قیمت های منطقه (flip) تبدیل سطح که درحول محدوده حمایت یا مقاومت نوسان می کنند و آماده اند که برای یک صعود یا سقوط حرکت کنند بهترین تایید این موضوع برای معامله گران است .یک مثال ازاین سیگنال ها ، الگوی شمعی Engulfing می باشد که در اینجا توضیح داده میشود.
درمثال زیرمشاهده می شود که در یک روند نزولی آشکار منطقه شکارشناسائی شده است ،درون این منطقه یک کندل نزولی Engulfing تایید می کند که با احتمال زیاد یک معامله کوتاه انجام می شود ، این برای یک معامله گر کافی است تا با احتمال زیاد در یک قیمت معاملاتی اقدام کند .
مثال دوم یک نمونه صعودی است . دراین چارت ما می توانیم یک روند صعودی آشکار را مشاهده کنیم به طوری که قیمت های پایانی بالاتر از یکدیگر بسته شده اند ( higher high – higher low ) قیمت ها در حول و حوش یک مقاومت قبلی یک سرو شانه ساخته اند و با یک بازگشت به سطح حمایت به طور آشکار یک منطقه (flip) تبدیل سطح را شکل داده اند این منطقه حالا یک منطقه شکار است ، قبل از آنکه یک انفجار را شاهد باشیم ، یک کندل صعودی Engulfing معامله را به پرواز در می آورد ، این به طور وضوح یک سیگنال قیمتی و یک مثال از احتمال بالای وقوع قیمتی است تا معامله گران معاملات خود را اینچنین در آینده شروع کنند این ها نمونه هایی از انواع معاملاتی است که اغلب مورد استفاده قرار می گیرند .
روکش کردن (استاندارد سازی)
عملکرد های معاملاتی که موفق می شوند و سود های بلند مدت می سازند برای معامله گرانی است که معاملاتشان را انتخاب می کنند و می دانند دقیقا چه زمانی باید یورش ببرند وقتی که یک فرصت آشکار می شود.
وقتی که بقیه معامله گران پول هایشان را وارد معامله می کنند ، معامله گران موفق آنها را نظاره می کنند و آماده اند تا شلیک کنند آن وقت هرچه در سر راهشان هست را می زنند . به عبارت دیگر معامله گران سود ده ، نشسته ، منتظر و پنهان آماده لحظه اشان هستند وقتی که لبه کار را دیدند با یک یورش استراتژیک کار را تمام می کنند .
در حال حاضر وقتی که این طرح بزرگ باعث سود آوری معامله گران می شود و برایشان سودهای خوبی می سازد ، بقیه معامله گران بسته های پولشان را از دست می دهند چرا که آنها به دلیل عدم نظم در معاملتشان ، موفق نیسنتد .
درحالیکه معامله گران موفق درسود هستند بقیه هنوزبا فاصله ای زیاد عقب ایستاده اند حتی اگر معاملات بیشتری انجام دهند و یا هنوز بیشتر به مانیتورها نگاه کنند.
امیدوارم شما هردو درس را گرفته باشید که چطور با یک احتمال بالا معامله کنید و همچنین برنامه معاملاتتان را چگونه تنظیم کنید ؟ اگر شما فقط یک درس را فراگرفته باشد موارد زیر را دارید :
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در ارزهای دیجیتال چیست ؟
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری یکی از موضوعاتی است که همواره برای کسانی که دوست دارند در بازارهای مالی فعالیت کنند به وجود می آید. این دسته از افراد نمیدانند که باید کدام یک از نوع فعالیت را انتخاب کنند و حتی ممکن است این سوال برای آن ها به وجود بیاید که آیا نیاز است اصلا یکی از این دو نوع فعالیت را انتخاب کرد ؟ آیا نمیتوان همزمان در هر دو حالت فعالیت داشت ؟
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری موضوعی نیست که صرفا مربوط به بازار ارزهای دیجیتال باشد یا اینکه قدمت کمی داشته باشد. این موضوع از مدت ها قبل بین اقتصاد دانان و معامله گران بازارهای مالی مختلف وجود داشت برای اولین بار جوزف پنسو (Joseph Penso de la Vega) در سال 1688 در کتابی که مربوط به بورس بود به تفاوت این دو موضوع اشاره کرد و از آن موقع تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری باعث شده است تا بسیاری از افراد ندانند که باید چگونه در بازارهای مالی مختلف فعالیت کنند
ما در این مقاله از سایت آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی قصد داریم به سراغ بررسی تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری برویم و این موضوع را به طور کامل مورد بررسی قرار دهیم اگر شما هم از آن دسته از افرادی هستید که نمیدانید کدام نوع از فعالیت دقیقا مناسب شماست تا انتهای این مقاله همراه ما باشید
بهتر است در همین ابتدای مقاله بدون صحبت کردن در مورد موارد حاشیه ای به سراغ تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری برویم و ببینیم این دو موضوع از دیدگاه های متفاوت چه تفاوتی با یکدیگر دارند
تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری
بهتر است ابتدا به شباهت این دو موضوع اشاره کنیم شباهت اصلی این دو موضوع در کسب سود است افرادی که در حوزه بازارهای مالی فعالیت میکنند در نهایت قصد دارند که به سود برسند اما هر کدام ممکن است روش های متفاوتی را برای رسیدن به این سود امتحان کنند برای این که به خوبی با تفاوت های سرمایه گذاری و معامله گری آشنا شوید در ادامه هر کدام از تفاوت ها را به صورت مجزا مورد بررسی قرار میدهیم
1. نوع فعالیت
نوع فعالیت سرمایه گذاری به این صورت است که شما بعد از انجام تحقیق های مورد نیاز تصمیم به خرید یک دارایی میگیرید و به دنبال به دست آوردن سود در یک بازه زمانی بلند مدت هستید کاری که شما باید انجام بدهید صرفا نگهداری از دارایی خودتان است.نوع فعالیت معامله گری متفاوت است در این حالت شما باید دائما وضعیت بازار را بررسی کنید و از صعودی و نزولی بودن آن با استفاده از تحلیل هایی که انجام میدهید سود دریافت کنید
2. تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری : زمان
زمان یکی از اصلی ترین تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری است همانطور که پیش از این به این موضوع اشاره کردیم در سرمایه گذاری شما یک دیدگاه بلند مدت دارید و اصلا به بازه های زمانی کوتاه مدت توجهی ندارید ولی زمانی که قصد معامله دارید باید هر دقیقه چارت را بررسی کنید و در زمان کوتاه اقدام خود را انجام و سود خود را دریافت کنید
موضوع دیگری که به موضوع زمان مربوط است ، موضوع زمان تصمیم گیری است شما هنگام معامله گری صرفا چند دقیقه برای تصمیم گیری زمان دارید و باید در سریع ترین زمان ممکنه معامله خود را انجام دهید ولی در زمان سرمایه گذاری شما حتی میتوانید چندین روز یا شاید هم یک ماه فکر کنید و در نهایت تصمیم بگیرید که آیا قصد سرمایه گذاری دارید یا نه!
3. ریسک
تفاوت بعدی میزان ریسک پذیری است شما زمانی که در حال فعالیت به عنوان یک تریدر یا معامله گر هستید با ریسک های زیادی مواجه خواهید شد و باید تلاش کنید همه این ریسک ها را به درستی مدیریت کنید اما زمانی که قصد سرمایه گذاری دارید ریسک زیادی شما و سرمایه تان را تهدید نخواهد کرد چرا که اگر به درستی سرمایه گذاری کرده باشید سود خوبی در طولانی مدت به دست خواهید آورد
4. تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری : دیدگاه
دیدگاه یکی دیگر از تفاوت های اصلی معامله گری و سرمایه گذاری است برای مثال هنگامی که شما معامله گری میکنید نیازی به توجه به شرکتی که سهام آن را خریده اید ندارید و فقط نگاه تان به چارت است و اما زمانی که قصد سرمایه گذاری در یک شرکت را دارید به طور کامل باید فعالیت های آن را رصد کنید و مطمئن شوید که شرکت مورد نظر شما در حال حاضر به درستی در حال فعالیت است
5.سرعت یا تمرکز ؟
یکی دیگر از تفاوت های افراد سرمایه گذار با تریدر تفاوت سرعت و تمرکز است معمولا افراد تریدر افراد بسیار سریعی هستند و باید با سرعت بالا معاملات مختلفی را انجام دهند ولی در نقطه مقابل افراد سرمایه گذار بیشتر تلاش میکنند با استفاده از دقت و تمرکزی که دارند بهترین گزینه های موجود برای سرمایه گذاری را انتخاب کنند
6. تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری : شخصیت
آخرین تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری در شخصیت افراد است! افراد تریدر معمولا افراد برون گرایی هستند که ریسک های زیادی را میپذیرند و از لحاظ احساسی توانایی کنترل شرایط را دارند و دوست دارند در سریع ترین حالت ممکن به سود برسند اما در نقطه مقابل افراد سرمایه گذار شخصیت درون گرا و آرامی دارند و تلاش میکنند بیشتر به جای بروز احساسات ، از فکر خود کمک بگیرند
حال ممکن است این سوال در ذهن شما ایجاد شود که کدام یک از دو بهتر است! در ادامه به سراغ بررسی این موضوع میرویم
سرمایه گذاری یا معامله گری ؟
پیش از این و در ابتدای مقاله به این موضوع اشاره کردیم که هر دو نوع فعالیت در بازارهای مالی در نهایت به کسب سود منتهی میشود بنابراین شما در نهایت به هدف خود یعنی سود گرفتن از بازار خواهید رسید اما اینکه چگونه قصد دارید به این سود برسید میتواند جواب سوال سرمایه گذاری یا معامله گری باشد!
ابتدا شخصیت خود را به طور کامل بررسی کنید و ببینید به واسطه این شخصیتی که دارید کدام نوع از فعالیت برای شما بهتر خواهد بود بسیاری از افراد از ترکیب این دو روش استفاده میکنند یعنی آن ها به ترید کردن مشغول هستند و با سود حاصل از ترید و معامله گری ، سرمایه گذاری میکنند این موضوع کاملا به شما بستگی دارد و این شما هستید که با نوع شخصیتی که دارید میتوانید تعیین کنید که کدام یک برای شما بهتر خواهد بود
فراموش نکنید که بازار ارزهای دیجیتال بازار سود دهی است اما برای به دست آوردن سود باید تلاش هم بکنید برای مثال اگر قصد سرمایه گذاری در این بازار دارید باید تلاش کنید که شرکت ها و پروژه های مختلف را بشناسید و از میان آن ها بهترین گزینه ها را انتخاب کنید همچنین اگر قصد دارید به عنوان یک تریدر و معامله گر فعالیت کنید باید به خوبی آموزش ببینید و دائما وضعیت ارزهای مختلف را چک کنید تا در نهایت بتوانید یک معامله خوب پیدا و از آن سود کسب کنید
ما در این مقاله از سایت آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی تلاش کردیم تا شما را با موضوع تفاوت سرمایه گذاری و معامله گری آشنا کنیم امیدواریم این مقاله برای شما مفید و کاربردی بوده باشد و از خواندن آن لذت برده باشید به شما پیشنهاد میکنیم مقاله کیف پول ارزهای دیجیتال را نیز مطالعه کنید
آموزش تریدینگ (معاملات ارز دیجیتال، بورس و آتی)
از پول، پول در میآورند. این دقیقا کاریست که معاملهگران (به انگلیسی Traders) در بازارهای مالی انجام میدهند. معاملهگری (به انگلیسی Trading) یکی از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان آنرا با سرمایه بسیار پایین نیز شروع کرد و به عنوان یک منبع درآمد جانبی در نظر گرفت. با وجودیکه این کار سختیهای بسیاری دارد و از مشاغلی است که انرژی زیادی مصرف میکند به دلیل مزایایش مورد توجه افراد قرار گرفته است. در این مقاله با ارزمارکت همراه باشید تا به آموزش گام به گام تریدینگ (معاملات ارز دیجیتال، بورس و آتی) بپردازیم.
منظور از ترید چیست؟
ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (به این نوع معاملات Short trading گفته میشود).
دارایی که در بازارها خرید و فروش میشود میتواند هرچیزی باشد: سهام، اختیار معامله (آپشن)، ارز دیجیتال، یک ارز خاص و…
برای هرکدام از این داراییها بازارهای جداگانهای با ویژگیهای مختلف وجود دارد که در بخشهای بعدی این مطلب به توضیح آن ها میپردازیم.
پس از اینکه اینترنت و نرمافزاری خرید و فروش آنلاین داراییها گسترش یافت، تریدینگ طرفداران زیادی پیدا کرده است.
در زیر به برخی از مزایا و معایب معاملهگری اشاره میکنیم تا این روش کسب درآمد را بهتر بشناسید.
مزایای معاملهگری
- آزادی مکان و زمان کار
- امکان شروع با سرمایه پایین
- عدم نیاز به دارا بودن شرایط خاص (مانند مدرک تحصیلی و…)
- نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
- پتانسیل کسب سود بالا
معایب معاملهگری
- نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
- احتمال بالای زیان و از دست دادن سرمایه
- استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
- وجود تحریمها و دردسرهای ناشی از آن (برای ایرانیان)
تفاوت معاملهگری و سرمایهگذاری
ما معتقدیم معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری با هم تفاوت دارند. سرمایهگذار کسی است که یک دارایی را با هدف نگهداری چندماهه یا چندساله خریداری میکند و هدفش کسب سود از طریق نوسانات کوتاهمدت نیست.
در حالیکه هدف معاملهگر، کسب سود از نوسانات ریز و درشت سهم در بازههای کوتاهمدتی مانند روزانه و چندساعت است.
به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن بازارها در کوتاهمدت، معاملهگری نسبت به سرمایهگذاری نیازمند دانش و مهارت بیشتر است. زیرا نزولی یا صعودی بودن روندهای کوتاهمدت را سختتر میتوان تشخیص داد.
بطور مثال اگر شما امروز سکه طلا بخرید و یکسال دیگر بفروشید، به احتمال خیلی زیاد سود خواهید کرد. چندان مشکل نیست که صعودی بودن قیمت سکه را در یکسال بتوانید تشخیص دهید.
اما از سمت دیگر، تشخیص روند قیمت سکه در چندساعت آینده یا چند روز آینده مشکل است.
این موضوع در سایر بازارها از جمله سهام، ارزهای دیجیتال، آتی زعفران و کالاهای دیگر صدق میکند.
ما در این بخش از بورسینس یک راهنمای جامعی برای معاملهگری ارائه میکنیم و به سرمایهگذاری نمیپردازیم، با این حال برخی از نکات این مطلب میتواند برای سرمایهگذاری موفق نیز مفید باشد. میتوانید راهنمای سرمایهگذاری را در این مطلب بخوانید.
ویژگیهای معاملهگر موفق
وقتی صحبت از ویژگیهای افراد موفق میشود، مطالب زیادی میتوانید در مورد رازهای موفقیت در کار و زندگی بیابید. اغلب ویژگیهای عنوان شده شامل تمرکز، اشتیاق، اعتماد به نفس، قابلیت تصمیمگیری و موارد اینچنین هستند.این موارد صحیح است. ولی در مورد تریدینگ، ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد. بهتر است قبلا از ورود به تریدینگ، بررسی کنید که آیا دارای این ویژگیها هستید؟ و در صورتی که تصمیم قطعی برای ورود به تریدینگ گرفتهاید چه ویژگیهایی را باید در خود رشد دهید؟
۱. داشتن نظم و انضباط کامل
انضباط و نظم در معاملهگری به چه معناست؟ این ویژگی همانند تمیز و مرتب بودن لباس یا داشتن ظاهر و رفتار صحیح و چیزی که در مدارس ابتدایی آموختید نیست.
منضبط بودن در معاملهگری به معنای این نیست که روزانه ۱۰۰ درصد زمان را پای کامپیوتر صرف کنید، بلکه معادل رعایت کلیه اصول و قواعد ترید است.
منضبط بودن در معاملهگری به معنای متعهد بودن به بهبود روزانه در معاملهگری است. باید به معاملهگری به عنوان یک فعالیت جدی برای کسب سود بنگرید.
شما نمیتوانید بگویید در معاملهگری کمی منضبط هستم. یا شما منضبط هستید یا نیستید. این قضیه مانند حامله بودن یا نبودن خانمهاست. یک خانم نمیتواند بگوید کمی حامله هستم.
به عبارت دیگر منضبط بودن یا نبودن معادل صفر یا یک بودن است و هیچ حد وسطی وجود ندارد.
۲. عطش و تمایل همیشگی به یادگیری
بازارها همواره در حال تغییر هستند.
همیشه روندهای جدید، استراتژیهای متفاوت و ایدههای تازه در این صنعت شکل میگیرد. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به این تغییرات انعطافپذیری و آمادگی مناسب را دارا هستید.
اینترنت، دسترسی به این روندها و تغییرات را بسیار آسان کرده است.
۳. پذیرش زیانها و یادگیری از آن ها
همه معاملهگران ضرر میکنند و شما نیز باید ضرر کردن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید. برخی از افراد با توجه به ذهنیتی که از قبل داشتهاند به هیچ عنوان قادر به هضم زیان مالی نیستند.
پول این افراد همیشه در بانک بوده و با کوچکترین زیان مالی برآشفته میشوند. در صورتی که چنین افرادی قصد ورود به حوزه معاملهگری دارند باید ذهنیت خود را تغییر دهند.
وقتی میگوییم “همه ضرر میکنند” منظورمان تریدهای موفق نیز هست. اما تفاوت تریدرهایی که موفق میشوند با افرادی که از بازار خارج میشوند، این است که موفقها در یادگیری از ضررها استاد شدهاند و ضرر را به عنوان یک جزء از فعالیتشان قبول کردهاند.
یادگرفتن از ضررهای قبلی، تریدهای موفق را قادر میسازد ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهند.
۴. عدم دنبالهروی
تریدهای شما منعکس کننده شخصیت شماست. استراتژیهای دیگران نیز برای خودشان مناسب است.
نباید کاری که شخص دیگری کرده را دنبال کنید. باید وقتی بگذارید تا بازار را درک کنید، به اهداف شخصی خود در ترید بنگرید و با تمایلی که برای ریسک کردن دارید از ناحیه امن خود خارج شوید.
از دیگران یاد بگیرید ولی کپیکننده محض نباشید.
اگر سبک شخصی خود را در ترید دنبال نکنید، احتمال کمی وجود دارد که در بلندمدت موفق و خوشحال باشید.
باید بتوانید فکر کردن برای خودتان را یاد بگیرید. دنبال کردن خبرها و رویدادها در رسانههای مختلف خوب است اما باید اطمینان حاصل کنید تصمیمات شما از خودتان نشات گرفته و تحت تاثیر چیزهایی که خواندهاید یا توصیههای دیگران گرفته نشده است.
باید آنقدر یاد بگیرید که خودتان بتوانید تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ کنید و مسئولیت آن تصمیمات را نیز بر عهده بگیرید.
۵. ترید پیشگیرانه و مدیریت احساسات
به عنوان یک تریدر باید درک کنید که احساسات شما بزرگترین دشمن شما هستند. واکنش بیش از اندازه و احساسی به رویدادها میتواند بسیار مخرب باشد.
احساسات را نمیتوان از بین برد. یک تریدر موفق، احساسات خود را میپذیرد و آنها را مدیریت میکند. تریدر موفق میداند چگونه زمانی که ترس یا حس طمع به او دست داده، رویکردی معقولانه در پیش بگیرد.
ترید پیشگیرانه (Proactive) یعنی به جای واکنش نشان دادن به رویدادها، بازار را از طریق دانستههای قبلی درک کنید.
۶. گسترش یادگیری
فقط یک جنبه از معاملهگری را فرا نگیرید، میتوانید به دنبال یادگیری امواج الیوت، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر از روشهایی باشید که در آنها مهارت ندارید.
یادگیری سایر بازارها نیز در حرفهای شدن شما نقش دارد. مثلا اگر در آتی سکه معامله میکنید، بازار سهام و ارزهای دیجیتال را نیز به دانش خود بیفزایید.
باید نحوه کارکرد بازارها و تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر را درک کنید، به این ترتیب تصمیمات بهتری در خرید و فروشها خواهید گرفت.
یادبگیرید، حتی اگر در ابتدا خیلی سخت باشد و چیزی متوجه نشوید.
گاهی اوقات وسوسه خواهید شد کنار بکشید که این موضوع طبیعی است. اگر تصمیم راسخ برای حرفهای شدن گرفتهاید باید در هر حال به کار خود ادامه دهید.
۷. صبر داشتن و فروتنی
یک معاملهگر حرفهای خیلی سریع ضررهای خود را محدود میکند ولی برای سیو سود عجلهای ندارد. تازهکارها معمولا وقتی یک معامله وارد سود میشود فوری آنرا میبندند زیرا ترس دارند سودشان از بین برود.
ثروت در چند هفته یا چندماه بدست نمیآید، باید بطور آهسته با پیادهسازی استراتژی صحیح معاملاتی جمع شود.
بنابراین معاملهگر حرفهای صبر دارد و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمیزند.
ممکن است فروتن ماندن در زمانی که موفقیتهایی بدست آوردهاید سخت باشد، اما این ویژگی نیز از جمله ویژگیهای معاملهگران موفق است. آن ها هیچگاه غرور و تکبر بیش از حد ندارند.
سبکهای تریدینگ
بسیاری از افرادی که به ترید علاقهمند میشوند ابتدا از طریق سرمایهگذاری در بازارهای مالی با این زمینه آشنا شدهاند. هدف از سرمایهگذاری، ایجاد ثروت در بلندمدت است.
سرمایهگذاری بلندمدت اغلب از طریق خرید سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و ETF ها انجام میشود. در این سرمایهگذاری، سرمایهگذاران برای گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری، نوسانات کوتاهمدت را نادیده میگیرند و به روند بلندمدت مینگرند.
پس از سالها و حتی دهها، ارزش مبالغ سرمایهگذاری شده در بیشتر مواقع افزایش مییابد و بازدهی مثبتی برای سرمایهگذار به همراه میآورد. بازدهیهای بلندمدت با اثر سود مرکب که از سود نقدی سهام یا سود پرداختی صندوقها بدست آمده افزایش مییابد.
اغلب افراد با این شیوه سرمایهگذاری به دنبال ایجاد ثبات و درآمد برای بازنشستگی خود هستند.
سودهایی که از معاملهگری بدست میآید به عنوان درآمد شناخته میشود زیرا میتوان آنرا در بازههای زمانی منظم کسب کرد. ولی سود سرمایهگذاری را نمیتوان درآمد دانست، زیرا بازدهی واقعی سرمایهگذاری در بلندمدت است.
دیدگاه شما