مفهوم ریسک در بازارهای مالی


آشنایی با مفهوم مدیریت و کاهش ریسک در بازار سرمایه

مدیریت ریسک به تحلیل بازدهی سرمایه‌گذاری در مقایسه با ریسک آن سرمایه‌گذاری با پذیرش این فرض اشاره می‌کند که همواره انتظار داریم مقادیر بالاتر ریسک با بازدهی‌های بالاتر همراه باشند.

مدیریت ریسک از جمله مهمترین اجزای استراتژی هر معامله‌گر به شمار می‌رود؛ از این‌رو بسیار مهم است سرمایه‌گذارن بیاموزند چگونه می‌توان با روش‌هایی از قبیل دریافت مشاوره بورس، سرمایه‌گذاری غیرمستقیم یا تنوع بخشیدن به پرتفوی، ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش داده و مدیریت کنند. به این ترتیب در صورتی که برخی از تصمیمات سرمایه‌گذاری با خطا مواجه شود، تمام دارایی سرمایه‌گذار از دست نخواهد رفت.

منظور از مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک به تحلیل بازدهی سرمایه‌گذاری در مقایسه با ریسک آن سرمایه‌گذاری با پذیرش این فرض اشاره می‌کند که همواره انتظار داریم مقادیر بالاتر ریسک با بازدهی‌های بالاتر همراه باشند. به‌عنوان مثال سرمایه‌گذاری در یک صندوق سهامی در مقایسه با صندوق درآمد ثابت بازدهی بالاتری دارد؛ اما همواره باید در نظر داشت ریسک صندوق سهامی با توجه به نحوه تخصیص دارایی‌های مالی آن، بالاتر است.

برای انجام این تحلیل چند روش آماری در اختیار داریم که عموم آن‌ها از طریق بررسی ریسک و میزان نوسانات قیمتی سرمایه‌گذاری مورد نظر در گذشته عمل می‌کنند. از جمله مهم‌ترین این موارد می‌توان به ضرایب آلفا و بتا و استفاده از انحراف معیار اشاره کرد.

مدیریت ریسک در برابر کاهش ریسک

یکی از مهم‌ترین نکاتی که باید درباره این موضوع در نظر داشته باشید، تفاوت مفهوم مدیریت و کاهش ریسک است. منظور از کاهش ریسک استفاده از روش‌هایی در سرمایه‌گذاری است که به آن کمک می‌کند؛ اما مدیریت ریسک به تحلیل میزان ریسک سرمایه‌گذاری اشاره دارد.

برای کسب موفقیت در سرمایه‌گذاری لازم است پیش از آغاز، میزان ریسکی را که قادر به تحمل آن هستید مشخص کنید. برای این‌کار، کافی است به پرسش‌هایی از قبیل هدف سرمایه‌گذاری و مدت زمانی که به سرمایه خود نیاز ندارید پاسخ دهید. به‌عنوان مثال سرمایه‌گذاری‌‌های پرریسک مانند سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی برای افرادی با اهداف سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسب است. علاوه بر این همواره می‌توانید از طریق تست‌های سنجش ریسک آنلاین برای مشخص کردن میزان ریسک‌پذیری خود استفاده کنید.

با چه روش‌هایی می‌توان ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش داد؟

برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری روش‌های زیاد وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در چند دسته کلی جای داد.

الف) استفاده از خدمات مدیریت دارایی

ارائه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک مانند صندوق سهامی و صندوق درآمد ثابت از مهم‌ترین خدماتی است که شرکت‌های سبدگردان ارائه می‌کنند. سرمایه‌گذاری در این گروه از صندوق‌ها با توجه به مدیریت حرفه‌ای آن‌ها تا حد قابل‌توجهی ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد. در واقع زمانی که افراد تازه‌کار اقدام به سرمایه‌گذاری به شیوه مستقیم می‌کنند، به احتمال زیاد به‌علت دانش اندک یا تحت تاثیر عوامل روانشناختی موثر بر رفتار سرمایه‌گذاران، دچار اشتباه شده، متحمل زیان‌های سنگین و بعضا غیرقابل جبران شوند؛ اما اگر فردی که قصد ورود به بازار سرمایه را دارد، به‌جای اینکه از ابتدا خودش مسئولیت خرید و فروش سهام را به‌عهده بگیرد، اقدام به خرید واحدهای یکی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک کند، می‌تواند ریسک سرمایه‌گذاری خود را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.

فراموش نکنید پیش از انتخاب یک صندوق سرمایه‌گذاری باید از میزان ریسک‌پذیری خود آگاه باشید. به‌عنوان مثال صندوق اول اکسیر فارابی، یک صندوق سهامی است و برای سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر مناسب است. در مقابل صندوق دوم اکسیر فارابی به‌عنوان یک صندوق درآمد ثابت، گزینه‌ای مناسب برای افراد محتاط است.

ب) دریافت مشاوره از افراد متخصص

مشاوره بورس می‌تواند برای افرادی که تصویر روشنی از سرمایه‌گذاری و روش‌های مختلف آن ندارند، بسیار راهگشا باشد. زمانی که پیش از انتخاب نهایی روش سرمایه‌گذاری خود با کارشناسان متخصص صحبت کنید، می‌توانید با دیدی بازتر و البته با آگاهی بیشتر در مسیر سرمایه‌گذاری پیش بروید.

ج) شرکت در دوره‌های مرتبط با آموزش بورس

آموزش بورس از طریق افزایش دانش و آگاهی افراد می‌‌تواند باعث شود سرمایه‌گذاران انتخاب‌های منطقی‌تری داشته باشند. همان‌طور که در قسمت‌های قبل مقاله نیز اشاره شد، از مهم‌ترین علل زیان‌های سنگینی که سرمایه‌گذاران تازه‌کار تجربه می‌کنند، کمبود دانشی است که می‌تواند نهایتا منجر به ریسک‌های حساب نشده شود.

جمع‌بندی

در این مقاله ضمن بررسی تفاوت مفهوم مدیریت و کاهش ریسک، آموزش بورس، دریافت مشاوره بورس و البته سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک را به عنوان روش‌هایی برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در بورس معرفی کردیم. فراموش مفهوم ریسک در بازارهای مالی نکنید افزایش دانش و آگاهی می‌تواند همواره در جهت مدیریت و کاهش ریسک و البته کسب سود در بازار موثر باشد.

مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس

حتی با وجود رشد چشم‌گیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معامله‌گران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در مفهوم ریسک در بازارهای مالی بازار بورس، تفکر منطقی با برنامه‌ریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معامله‌گری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسک‌های ممکن را شناسایی و با در نظر گرفتن آن‌ها اقدام مفهوم ریسک در بازارهای مالی به سرمایه‌گذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معامله‌گران لمس می‌کند.

مدیریت سرمایه چیست؟

دانش و مهارت سرمایه‌گذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه می‌نامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلی‌ترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک می‌نامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسک‌پذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام می‌شود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسک‌پذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.

مدیریت سرمایه

قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، می‌تواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایه‌گذار در برابر درجه ریسک‌پذیری خود در دو دسته کلی ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایه‌گذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روش‌های مختلفی وجود دارد. این روش‌ها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار، شاخص‌های ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه وجود دارند.

مدیریت ریسک چیست؟

مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معامله‌گر بهترین کار این است که ریسک را به ‌خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به ‌جای ترسیدن می‌تواند به کنترل ریسک بپردازد.

همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل این که ریسک از نظر برخی از معامله‌گران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که می­توان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسک­هایی را باید در نظر بگیرید و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنید.

مدیریت سرمایه

در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را می‌پذیرند و یا اصلا ریسک را نمی‌پذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب می‌شود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی می‌تواند فرصت­های خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را می‌توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک‌ را می‌توان زیرمجموعه‌ این دو ریسک محسوب کرد. ریسک‌ها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می‌شوند.

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی می‌شود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی می‌تواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر می‌کند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک می‌توانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماه‌های نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایه‌گذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایه‌گذار خارج است، آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز می‌نامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت‌ ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسک‌هایی هستند که در دسته ریسک‌های سیستماتیک قرار داده می‌شوند و اجتناب از آن‌ها ممکن نیست.

ریسک غیر سیستماتیک

دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک می‌نامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر مفهوم ریسک در بازارهای مالی قرار می‌گیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکت‌ها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز می‌گردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.

برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع می‌تواند هزینه‌ها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمی‌تواند تأثیر منفی روی شرکت‌های دیگر یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز می‌نامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.

با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک می‌شود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونه‌ای از انواع ریسک‌های غیر سیستماتیک محسوب می‌شوند.

چطور می‌توانیم ریسک را مدیریت کنیم؟

در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسک‌های موجود در شرکت و حتی ریسک‌های موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسک‌های هر دارایی موجود در سبد دارایی‌ باشیم. حتی پس از شناسایی فرصت‌ها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیم‌گیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروری‌ترین بخش‌های مدیریت ریسک است. معامله‌گر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و فروش سهم اقدام کند و مفهوم ریسک در بازارهای مالی وارد سهم ‌شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمده‌اند که آشنایی با آن‌ها از الزامات معامله‌گری در بازار سرمایه است

تعادل در ریسک چگونه ایجاد می‌شود؟

برای رسیدن به تعادل در سرمایه‌گذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را می‌توان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهم‌های گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهم‌ها و شناسایی ریسک‌های موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایه‌گذاری خود کاهش دهیم. برای این کار می‌توانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسک‌های مشابه هستند، در سبد سرمایه‌گذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش می‌کشد.
این حالت تعادلی‌ترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایه‌گذاری به وجود می‌آید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهم‌ها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایه‌گذاری کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار داده‌ایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.

مدیریت سرمایه

البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایه‌گذاری در حوزه‌های مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود می‌تواند جذاب باشد. در این شرایط می‌توان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایه‌گذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایه‌گذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسی‌های لازم را انجام دهد و شرایط آن‌ها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز می‌گردد.

نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید

پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیه‌های رایج در این زمینه را بررسی کنیم:

_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین کنید.

_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پله‌ای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایه‌گذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات می‌اندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که می‌دانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیت‌های معاملاتی را شکار کرد. این نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایه‌گذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دوره‌های آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.

آشنایی با مفهوم مدیریت و کاهش ریسک در بازار سرمایه

مدیریت ریسک به تحلیل بازدهی سرمایه‌گذاری در مقایسه با ریسک آن سرمایه‌گذاری با پذیرش این فرض اشاره می‌کند که همواره انتظار داریم مقادیر بالاتر ریسک با بازدهی‌های بالاتر همراه باشند.

مدیریت ریسک از جمله مهمترین اجزای استراتژی هر معامله‌گر به شمار می‌رود؛ از این‌رو بسیار مهم است سرمایه‌گذارن بیاموزند چگونه می‌توان با روش‌هایی از قبیل دریافت مشاوره بورس، سرمایه‌گذاری غیرمستقیم یا تنوع بخشیدن به پرتفوی، ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش داده و مدیریت کنند. به این ترتیب در صورتی که برخی از تصمیمات سرمایه‌گذاری با خطا مواجه شود، تمام دارایی سرمایه‌گذار از دست نخواهد رفت.

منظور از مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک به تحلیل بازدهی سرمایه‌گذاری در مقایسه با ریسک آن سرمایه‌گذاری با پذیرش این فرض اشاره می‌کند که همواره انتظار داریم مقادیر بالاتر ریسک با بازدهی‌های بالاتر همراه باشند. به‌عنوان مثال سرمایه‌گذاری در یک صندوق سهامی در مقایسه با صندوق درآمد ثابت بازدهی بالاتری دارد؛ اما همواره باید در نظر داشت ریسک صندوق سهامی با توجه به نحوه تخصیص دارایی‌های مالی آن، مفهوم ریسک در بازارهای مالی بالاتر است.

برای انجام این تحلیل چند روش آماری در اختیار داریم که عموم آن‌ها از طریق بررسی ریسک و میزان نوسانات قیمتی سرمایه‌گذاری مورد نظر در گذشته عمل می‌کنند. از جمله مهم‌ترین این موارد می‌توان به ضرایب آلفا و بتا و استفاده از انحراف معیار اشاره کرد.

مدیریت ریسک در برابر کاهش ریسک

یکی از مهم‌ترین نکاتی که باید درباره این موضوع در نظر داشته باشید، تفاوت مفهوم مدیریت و کاهش ریسک است. منظور از کاهش ریسک استفاده از روش‌هایی در سرمایه‌گذاری است که به آن کمک می‌کند؛ اما مدیریت ریسک به تحلیل میزان ریسک سرمایه‌گذاری اشاره دارد.

برای کسب موفقیت در سرمایه‌گذاری لازم است پیش از آغاز، میزان ریسکی را که قادر به تحمل آن هستید مشخص کنید. برای این‌کار، کافی است به پرسش‌هایی از قبیل هدف سرمایه‌گذاری و مدت زمانی که به سرمایه خود نیاز ندارید پاسخ دهید. به‌عنوان مثال سرمایه‌گذاری‌‌های پرریسک مانند سرمایه‌گذاری در صندوق سهامی برای افرادی با اهداف سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسب است. علاوه بر این همواره می‌توانید از طریق تست‌های سنجش ریسک آنلاین برای مشخص کردن میزان ریسک‌پذیری خود استفاده کنید.

با چه روش‌هایی می‌توان ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش داد؟

برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری روش‌های زیاد وجود دارد که می‌توان آن‌ها را در چند دسته کلی جای داد.

الف) استفاده از خدمات مدیریت دارایی

ارائه صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک مانند صندوق سهامی و صندوق درآمد ثابت از مهم‌ترین خدماتی است که شرکت‌های سبدگردان ارائه می‌کنند. سرمایه‌گذاری در این گروه مفهوم ریسک در بازارهای مالی از صندوق‌ها با توجه به مدیریت حرفه‌ای آن‌ها تا حد قابل‌توجهی ریسک سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد. در واقع زمانی که افراد تازه‌کار اقدام به سرمایه‌گذاری به شیوه مستقیم می‌کنند، به احتمال زیاد به‌علت دانش اندک یا تحت تاثیر عوامل روانشناختی موثر بر رفتار سرمایه‌گذاران، دچار اشتباه شده، متحمل زیان‌های سنگین و بعضا غیرقابل جبران شوند؛ اما اگر فردی که قصد ورود به بازار سرمایه را دارد، به‌جای اینکه از ابتدا خودش مسئولیت خرید و فروش سهام را به‌عهده بگیرد، اقدام به خرید واحدهای یکی از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک کند، می‌تواند ریسک سرمایه‌گذاری خود را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.

فراموش نکنید پیش از انتخاب یک صندوق سرمایه‌گذاری باید از میزان ریسک‌پذیری خود آگاه باشید. به‌عنوان مثال صندوق اول اکسیر فارابی، یک صندوق سهامی است و برای سرمایه‌گذاران ریسک‌پذیر مناسب است. در مقابل صندوق دوم اکسیر فارابی به‌عنوان یک صندوق درآمد ثابت، گزینه‌ای مناسب برای افراد محتاط است.

ب) دریافت مشاوره از افراد متخصص

مشاوره بورس می‌تواند برای افرادی که تصویر روشنی از سرمایه‌گذاری و روش‌های مختلف آن ندارند، بسیار راهگشا باشد. زمانی که پیش از انتخاب نهایی روش سرمایه‌گذاری خود با کارشناسان متخصص صحبت کنید، می‌توانید با دیدی بازتر و البته با آگاهی بیشتر در مسیر سرمایه‌گذاری پیش بروید.

ج) شرکت در دوره‌های مرتبط با آموزش بورس

آموزش بورس از طریق افزایش دانش و آگاهی افراد می‌‌تواند باعث شود سرمایه‌گذاران انتخاب‌های منطقی‌تری داشته باشند. همان‌طور که در قسمت‌های قبل مقاله نیز اشاره شد، از مهم‌ترین علل زیان‌های سنگینی که سرمایه‌گذاران تازه‌کار تجربه می‌کنند، کمبود دانشی است که می‌تواند نهایتا منجر به ریسک‌های حساب نشده شود.

جمع‌بندی

در این مقاله ضمن بررسی تفاوت مفهوم مدیریت و کاهش ریسک، آموزش بورس، دریافت مشاوره بورس و البته سرمایه‌گذاری در صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک را به عنوان روش‌هایی برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در بورس معرفی کردیم. فراموش نکنید افزایش دانش و آگاهی می‌تواند همواره در جهت مدیریت و کاهش ریسک و البته کسب سود در بازار موثر باشد.

نسبت ریسک به ریوارد؛ انتخاب و تصمیم حرفه ای در بازارهای مالی

معرفی نسبت ریسک به ریوارد یا نسبت آر به آر

نسبت ریسک به ریوارد بازار ارز دیجیتال چیست؟ سرمایه‌گذارها و معامله‌گرهای حرفه‌ای بازار همواره در کنار استراتژی معاملاتی خاصی که استفاده می‌کنند، نسبت ریسک به ریوارد را هم در نظر می‌گیرند. در واقع با در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد با هر روش معاملاتی، می‌توان میزان سود و ضرری که قرار است از یک معامله به‌دست بیاید را متوجه شویم. به نسبت ریسک به ریوارد R/R هم می‌گویند. در این روش میزان سود و ضرر در هر معامله مشخص می‌شود و معامله‌گر با علم بر این موضوع، تصمیم به ورود در معاملات کریپتوکارنسی را می‌گیرد. هر معامله‌گر حرفه‌ای سعی می‌کند Risk Reward را در استراتژی خاص خود به عنوان یکی از مولفه‌های مهم در هر معامله در نظر بگیرد تا متوجه شود در ازای پذیرش چه مقدار ضرر احتمالی، حاضر است به میزان مشخصی از سود احتمالی دست یابد. Risk Reward موجب مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال می‌شود و به تریدرها کمک می‌کند تا وارد معاملات پر خطر نشوند. در این مطلب والکس قصد داریم در مورد ریسک و ریوارد بیشتر صحبت کنیم. همراه ما باشید.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

معامله‌گرهای حرفه‌ای همیشه در هر معامله‌ای به دنبال کسب بیشترین سود و از دست دادن سرمایه در کمترین حد ممکن هستند. آن‌ها برای اینکه متوجه میزان سود و زیان هر معامله شوند، از نسبت Risk Reward استفاده می‌کنند. چه معاله‌گر طولانی مدت باشید و چه اسکالپر و معامله‌گر نوسان‌گیر، به هر حال نیاز است تا از میزان سود و زیان معامله‌ای که قرار است انجام دهید مطلع شوید تا بر اساس آن تصمیم‌گیری کنید.

اگر یک معامله‌گر هستید، قبل از اینکه وارد معامله‌ای شوید، باید بدانید که در ازای به دست آوردن چقدر سود، حاضر هستید که در یک معامله ضرر کنید.

برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد اجازه دهید مثالی خارج از فضای ارزهای دیجیتالی بزنیم. فرض کنید وارد یک باغ وحش می‌شوید و از شما می‌خواهند که در ازای دریافت ۱۰ میلیون تومان پول وارد قفس پرنده‌ها شوید و به آن‌ها غذا دهید. ریسک این کار تنها برخورد قانونی با شما است و شما با در نظر گرفتن این ریسک می‌توانید وارد قفس شوید و در مقابل ده میلیون تومان پول دریافت کنید.

اما فرض کنید در همین باغ وحش از شما می‌خواهند وارد قفس شیرها شوید و به آن‌ها غذا دهید، منتهی این بار ۲۰ میلیون تومان دریافت می‌کنید. حالا شما باید ریسک این کار را هم بسنجید که علاوه بر برخورد قانونی، خطر جانی هم وجود دارد. اگر نسبت ریسک به ریوارد این دو کار را با هم بسنجید، متوجه می‌شوید که ریسک کار اول یعنی غذا دادن به پرندگان کمتر از غذا دادن به شیرها است.

اگر فرد ریسک‌پذیری نیستید، می‌توانید وارد قفس پرنده‌ها شوید و خطر برخورد قانونی را هم به جان بخرید و اگر فردی با ریسک‌پذیری بالا هستید، می‌توانید وارد قفس شیرها شوید و حتی خطر از دست دادن جان‌تان را هم در مقابل بیست میلیون تومان پول بپذیرید. اینجا همه چیز بستگی به میزان پذیرش ریسک در شما دارد.

با توجه به مثالی که زدیم، حالا بهتر می‌توانید نسبت ریسک به ریوارد را درک کنید. برخی معاملات ریسک پایینی مثل همان غذا دادن به پرندگان دارند و برخی معاملات هم ریسک بالایی مثل غذا دادن به شیرها دارند. شما بسته به استراتژی و میزان ریسک‌پذیری خود با توجه به نسبت R/R می‌توانید تصمیم بگیرید وارد یک معامله بشوید یا نه.

تشخیص نسبت ریسک به ریوارد برای درک بهتر شرایط معامله

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد بازار ارز دیجیتال

برای اینکه نسبت آر به آر یک معامله را به دست آورید، باید حد سود و حد ضرر یک معامله را مشخص کنید. پس از تعیین حد سود و ضرر، باید حد ضرر را بر حد سود تقسیم نمایید. حالا نتیجه هر چه که بود، نسبت Risk Reward معامله‌تان است که باید با پذیرش آن وارد معامله شوید. حد سود در اینجا به معنای بالاترین میزان سودی است که می‌خواهید از یک معامله به دست آورید و حد ضرر نیز به معنای بیشترین ضرری است که انتظار دارید یک معامله برایتان به همراه بیاورد. هر چه عددی که از نتیجه این تقسیم به دست می‌آورید پایین‌تر باشد، یعنی احتمال دریافت سود بیشتر در یک معامله بالا است و هر چه این عدد بالاتر برود، یعنی ریسک معامله و احتمال ضرر در آن بیشتر می‌شود.

بگذارید با ذکر یک مثال نسبت ریسک به ریوارد را بهتر توضیح دهیم. فرض کنید معامله‌گری می‌خواهد به یک رمز ارز به دید بلند مدت وارد شود و بر اساس تحلیل نمودارها، حد سود خود را ۱۵ درصد و حد ضرر را هم ۵ درصد در نظر می‌گیرد. برای این کار باید عدد ۵ را در ۱۵ تقسیم کند که به شکل زیر این کار را می‌کنیم:

نسبت آر به آر در این معامله به صورت اختصار ۱:۳ است. این یعنی به ازای هر واحد ریسکی که معامله‌گر بابت انجام این معامله می‌پذیرد، ۳ واحد سود هم به دست می‌آورد. مثلا فرض کنید اگ معماله‌گر در یک معامله قرار است یک دلار از دست بدهد، در همان معامله انتظار به دست آوردن سه دلار را هم خواهد داشت.

اگر می‌خواهید نسبت ریسک به ریوارد در سبد دارایی ارز دیجیتال کاهش پیدا کند، پس باید حد ضرر نزدیک به نقطه ورود در یک معامله باشد. توصیه می‌کنیم که با نا آگاهی حد ضرر را به نقطه ورود نزدیک نکنید و حتما این کار را با بررسی تکنیکالی نمودار رمز ارزها انجام دهید.

تقسیم حد ضرر بر حد سود در نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریوارد به ریسک چیست؟

روی دیگر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک است. در این حالت باید حد سود را بر حد ضرر تقسیم کرد تا نسبت ریوارد به ریسک مشخص شود. مثلا در مثالی که بالا زدیم، نسبت ریوارد به ریسک در نتیجه تقسیم عدد ۱۵ بر ۵ به دست می‌آید که نتیجه عدد ۳ است. در اینجا هر چه نتیجه بیشتر باشد، سودبخش بودن معامله هم بیشتر می‌شود.

رابطه مدیریت سرمایه و نسبت ریسک به ریوارد

اگر بتوانید مدیریت سرمایه را یاد بگیرید، همواره سود زیادی از معاملات به دست می‌آورید. این کار ریسک وارد شدن به هر معامله را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود تا بیشتر میزان سود در یک معامله را از آن خود کنید. شما باید از یک استراتژی معاملاتی قدرتمند در کنار دانش مدیریت سرمایه استفاده کنید تا بتوانید همواره خطر و ریسک معاملات خود را کاهش و میزان سودشان را افزایش دهید. استراتژی Cash Out نیز یکی از همین تصمیم‌های حرفه‌ای است.

مفهوم مدیریت سرمایه از چند بخش مهم ایجاد می‌شود که به شرح زیر هستند:

  • ریسک: قبل از ورود به هر معامله حتما میزان ریسکی که می‌خواهید برای آن معامله بکنید را مشخص نمایید. شما باید میزان ریسک را تا پایان معامله ثابت نگه دارید، چرا که هرگونه هیجان‌زدگی و تغییر ریسک ممکن است موجب ضررتان شود
  • بازده: مبنای بازده یک سرمایه بر اساس دوره زمانی، شاخص‌های پولی و عملکرد دارایی‌ها تعیین می‌شود. بازده یعنی سودی که می‌خواهید از یک معامله به دست آورید. هر چه دانش سرمایه‌گذاری‌تان را افزایش دهید و تصمیم‌های بهتری برای ورود و خروج از معاملات بگیرید و زمان مناسب جهت ورود به معاملات را هم بشناسید، بازدهی بیشتری از معاملات‌تان خواهید داشت
  • حجم معاملات: هر چه به میزان بیشتری اقدام به خرید واحدهای یک سهم یا ارز کنید، حجم معاملات‌تان در آن معامله بیشتر می‌شود و به همین میزان ریسک معامله هم بیشتر خواهد شد. برای مدیریت ریسک بهتر است تمام دارایی‌تان را به واحدهای یک سهم اختصاص ندهید و از چندین سهم یا ارز اقدام به خرید واحد کنید تا حجم معاملات‌تان بین چندین معامله تقسیم شود و ریسک‌تان هم کاهش یابد
  • نسبت بازده به ریسک: قبل از ورود به معامله میزان سود خود را در ازای از ضرر در یک معامله مشخص کنید تا یک دید کلی نسبت به اتفاقاتی که قرار است در آینده بیفتد، به دست آورید
  • نسبت افت سرمایه: نسبت افت سرمایه به معنی اختلاف میزان سرمایه اولیه قبل از ضرر و میزان سرمایه فعلی است. هر چه مهارت بیشتری در تریدها و معاملات کسب کنید، نسبت افت سرمایه هم کاهش می‌یابد.

رعایت نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت سرمایه‌

هر چه دانش مدیریت سرمایه‌تان را افزایش دهید، نسبت ریسک به ریوارد هم در معاملات‌تان کاهش می‌یابد و میزان سودآوری‌تان بیشتر خواهد شد.

نسبت ریسک به ریوارد، لازمه هر معامله

همانطور که در طول مطلب خواندید، نسبت ریسک به ریوارد لازمه انجام معاملات در بازارهای مالی است. همانطور که تا به حال حتما داستان افراد زیادی را به گوش شنیدید که ضررهای زیادی در بازارهای مالی کردند، اگر شما هم نسبت ریسک به ریوارد را رعایت نکنید، دچار ضررهای جدی خواهید شد. برای اینکه همواره نسبت ریسک به ریوارد را در پایین‌ترین حد ممکن قرار دهید، دانش فاندامنتالی (fundamental analysis) و تکنیکالی‌تان (technical (analysis را افزایش دهید تا بهترین معمالات را انتخاب کنید. ما در طول این مطلب سعی کردیم تمام آنچه لازم است در مورد نسبت Risk Reward بدانید را مطرح کنیم.

سوالات متداول

نسبت ریسک به ریوارد یعنی میزان سود و ضررتان را در یک معامله مشخص کنید تا با دیدی باز وارد یک معامله شوید.

برای به دست آوردن نسبت ریسک به ریوارد باید میزان حد ضرر را بر حد سود تقسیم کنید، عددی که به دست می‌آید نسبت ریسک به ریوارد است. هر چه این عدد کمتر باشد، میزان ریسک‌تان هم کمتر می‌شود

در نسبت ریوارد به ریسک حد سود بر حد ضرر تقسیم می‌شود و عددی که به دست می‌آید، نسبت ریوارد به ریسک را نشان می‌دهد. این عدد هر چه بیشتر باشد، احتمال ریسک کاهش می‌یابد.

مفهوم ریسک

این محتوا از مصاحبه آقای نیما آزادی با دکتر سماواتی که در تاریخ 14 اسفند در لایو اینستاگرام برگزار شد برداشت شده است.

ریسک در ادبیات استاندارد مالی به 2 شکل تعریف می شود:

در تعریف اول، ریسک یعنی انحراف از اهداف یا بهتر است بگوییم انحراف نامطلوب از اهداف. در مفهوم کلان تر، هر عاملی که فرآیند خلق ارزش را به خطر بیندازد یا دچار نوسان کند ریسک نامیده می‌شود. پس ما اگر سرمایه گذاری را یک فرآیند بدانیم، فرآیندی که از مرحله تصمیم گیری شروع شده، سپس مرحله برنامه ریزی، اجرا، بازبینی و . که یک فرایند دائمی هست، هر عاملی که این فرآیند را دچار اخلال کند (مثلا مفهوم ریسک در بازارهای مالی می خواهیم طراحی پورتفو انجام بدهیم، نمیدانیم در سال آینده نرخ تسعیر ارز را چند در نظر بگیریم یا نرخ های جهانی در چه محدوده ای خواهند بود) ریسک نامیده می شود.

ioFpQJffpJ6usQFeOAdSzLkDNqfzZogT3tQWwNQ8.jpg

در این تعاریفی که عنوان شد یک کلید واژه وجود دارد به نام هدف. سرمایه گذارانی که هدفشان در بازاهای مالی مشخص نباشد نمی توانند مدیریت ریسک موفقی داشته باشند. البته هدف به این معنا نیست که مثلا بخواهیم 200% در یک سال آینده بازدهی کسب کنیم یا زیان یک سال گذشته را در یک ماه جبران کنیم. منظور، این اهداف نیست. هدف گذاری باید بر اساس صفات شخص، توانایی تحلیل شخص، ویژگی های آن بازار و ویژگی های آن شخص باشد. وقتی برای اهدافمان " باید " تعیین می کنیم، این " باید " باعث میشود از نظر ذهنی و روحی دچار استرس شویم و ریسک را برای خودمان افزایش دهیم.

بین دو سرمایه گذار که اهداف متفاوتی دارند، شخصی که با این هدف وارد بازار می شود که 6 ماهه سود بالایی کسب کند و به اصطلاح، بار خودش را ببندد با کسی که برای یک بازده دو برابری نسبت به تورم در یک بازه 3 ساله هدف گذاری کرده، تعریف و ابعاد ریسک بسیار متفاوت است.

افراد از نظر ریسک پذیری در 3 دسته بندی تعریف می شوند:

1) افرادی که خنثی به ریسک هستند (ریسک متوسط)
2) افرادی که ریسک پذیری بالا دارند (ریسک پذیر)
3) افرادی که ریسک پذیری پایین دارند (ریسک گریز)

بر اساس یک پژوهش و بررسی حدود 4000 ریسک پروفایل، میانگین ریسک ایرانی ها در محدوده مایل به ریسک گریز است. دلیل این موضوع، ریسک های زیادی هست که در کشور و در محیط به ما تحمیل میشود. ولی در عمل، نوع معاملات ما به صورتی هست که به دلیل عدم شناخت این ریسک ها، بسیار پر ریسک یا بهتره بگوییم بد ریسک رفتار می کنیم.

ابزارهای کنترل ریسک

ابزارهای مشتقه در بازارهای مالی دنیا ایجاد شدند برای اینکه افرادی که نسبت به ریسک حساس هستند یا می خواهند نوسانات ریسکشان را مدیریت کنند از این ابزارها استفاده کنند. ابزارهایی همچون هج کردن یا پوشش ریسک، اوراق اختیار معامله (آپشن)، مفهوم ریسک در بازارهای مالی اوراق فیوچر (قراردادهای آتی) و.

یکی از بخش های مهم ابزارهای مدیریت ریسک، داشتن استراتژی سرمایه گذاری و استراتژی معاملاتی است که با همدیگر متفاوت هستند:

1) استراتژی سرمایه گذاری
ما باید بدانیم به چه دلیل و برای چه چشم اندازی و چه افق زمانی سرمایه گذاری می کنیم و اینها را به عنوان اهداف ریسک تعریف کنیم که به آن سند چشم انداز سرمایه گذاری یا بیانیه سیاست سرمایه گذاری می گویند و برای هر فردی که وارد این بازار می شود ضروری است.

2) استراتژی معاملاتی
باید به معامله گری و ترید به عنوان یک شغل و با یک دید جدی نگاه کرد. قطعا کسی که درگیر کار و شغل دیگری هست و بخواهد هر زمان وقت آزاد پیدا کرد یک ترید انجام دهد، نتیجه خوبی نخواهد گرفت و خودش را در معرض ریسک بالایی قرار می دهد. افرادی که قصد دارند در این زمینه موفق باشند و ریسک معاملاتشان را پایین بیاورند باید حتما معامله گری را جدی بگیرند و برای معاملاتشان استراتژی داشته باشند.

به عنوان مثال، در مرحله پورتفولیو سلکشن یا چینش سبد، ابتدا به سراغ صورت های مالی شرکت می رویم، بعد جریان نقدینگی شرکت را بررسی می کنیم، سپس پیشبینی سودآوری سال آینده شرکت، چشم انداز رشد شرکت، قیمت های جهانی مرتبط با شرکت، تورم و . را بررسی می کنیم، اگر ارزنده بود، با توجه به استراتژی زمانی خود (کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت) سهم را وارد واچ لیست می کنیم. سپس با استفاده از ابزارهای تکنیکالی، نقطه ورود مناسب را پیدا می کنیم و اقدام به خرید سهم می کنیم. این همان استراتژی ترید است.

مسئله مهم بعدی شخصی سازی پورتفو هست. هیچ گاه نباید از روی پورتفوی کسی که سالها موفق بوده کپی کرد. ممکن است این پورتفو برای شما بازدهی که برای اون شخص داشته را نداشته باشد. چون بر اساس استراتژی و شرایط شخصی اون فرد چیده شده است و ممکن است شرایط و استراتژی شما متفاوت باشد، در نتیجه بازدهی پورتفوی شما هم متفاوت با پورتفوی آن شخص خواهد بود.

موارد دیگری هم اگر بخواهیم در رابطه با مدیریت ریسک نام ببریم، یکی بحث میانگین کم کردن هست که برای بازاری مثل بازار بورس ایران اصلا مناسب نیست و در حال حاضر با روش اشتباهی دارد مورد استفاده قرار میگیرد و فقط درصد ریسک و مقدار زیان را بیشتر می کند. این بحث در بازارهای پوزیشن بیس کاربرد دارد. مورد بعدی هم بحث جا ماندگی از بازار هست که اساسا اشتباه است. بازار هیچ گاه متوقف نمیشود و همیشه فرصت برای ورود میدهد. این ذهنیت جا ماندن از بازار باعث میشود تمرکزمان را از دست بدهیم و بدون توجه به استراتژی معاملاتی مان و با عجله و بدون بررسی به سهمی که نباید وارد شویم. در نتیجه ریسک را برای خودمان بالا میبریم. از طرف دیگر این ذهنیت که "بازار حرکت کرده ولی این سهم هنوز حرکتی نکرده و جا مانده از بازار، پس ارزنده هست و مناسب خرید هست" اشتباه است. جا ماندن از بازار لزوما نشان دهنده ارزندگی آن سهم نیست. پس نباید دلیلی برای ورود ما به آن سهم باشد.

از لینک زیر میتوانید داکیومنت هایی که دکتر سماواتی در پایان لایو معرفی کردند را دانلود کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.