کندل های شمعی CANDLESTICK
کندل های برگشتی را آموزش خواهید دید .در این مطلب آموزشی به علت استفاده عموم از کندل های شمعی به آن می پردازیم و الگوهای مهم آن را هم عرض می کنیم که می توانید از آنها در انواع نمودارها، مانند فارکس و بورس استفاده کنید. حتما برای شما هم سوال شده است که با وجود نمودارهای میله ای و خطی و . چرا بیشتر تحلیلگران از کندل استیک استفاده می کنند؟ زیاد شما را وارد حاشیه نمی کنم و با طولانی کردن مطلب ذهن شما را خسته نخواهم کرد، پس خیلی خلاصه جواب این سوال را به شما می رسانم . دلیل آن این است که، کندل استیک داده هایی را روی نمودار به ما نشان می دهد که سایر نمودار ها این مزیت را ندارند، همچنین به دلیل داشتن بدنه در کندل ها می توانیم آنها را بهتر آنالیز کرده و برای آنها انواع الگوها را در نظر بگیریم .
کندل ها نمایش دهنده روان معامله گران است و با یادگیری این علم قدرت بر پیش بینی روان معامله گران پیدا کرده و در نتیجه آینده بازار را پیش بینی خواهید کرد.
برای مثال به نمودار خطی زیر دقت کنید:
همینطور که می بینید در این نمودار فقط یک خط وجود دارد و حرکت قیمت را فقط بر اساس آخرین قیمت ها می بینیم. ولی در کندل ها، شما 4 ویژگی مختلف را در اختیار خواهید داشت.یعنی با یک نگاه شما هم قیمت آخرین معامله را دارید، هم قیمت اولین معامله ای که انجام شده، هم متوجه می شوید در آن تایم بالاترین نرخ معامله چقدر بوده و هم متوجه می شوید پایین ترین نرخ معامله چقدر بوده است. پس شما چهار داده مهم را در این کندل ها به شکل زیر خواهید داشت .
قیمت باز شدن ( OPEN )
قیمت بسته شده ( CLOSE )
بالاترین قیمت ( HIGH )
پایینترین قیمت ( LOW )
کندل ها از نظر (رنگ و حرکت قیمتی) به دو دسته تقسیم می شوند:
کندل های صعودی
کندل های نزولی
به زبان ساده تر اگر open ما پایین باشد و close ما بالا ، حرکت ما رو به بالا بوده و کندل ما صعودی است.
و اگر open قیمت بالا باشد و close پایین ، حرکت ما به سمت پایین بوده، پس کندل ما نزولی است.
کندل های صعودی رنگ سبز دارند
و کندل های نزولی رنگ قرمز
که از طریق تنظیمات نرم افزارها قابل تغییر است. خوب حالا شاید برای افراد حرفه ای تر از شما این سوال بوجود بیاید که همین داده ها را نمودار میله ای هم به ما می رساند، پس چرا همه از کندل ها استفاده می کنند؟
اگر اوایل مقاله خوانده باشید به این موضوع اشاره کردیم و آن ساختن الگوهای مختلف بخاطر داشتن بدنه در کندل ها است. شاید بعد ها برای شما سوال باشد، اصلا چه نیازی به الگو است؟
پس اجازه دهید همین الان جواب را عرض کنم: انسان ذاتا دنبال آن است که با ساختن اشکال ذهنی، برخی مطالب را بهتر به خاطر بسپارد و با دیدن آن الگوها یا اشکال سریع تر بتواند آنها را آنالیز کند.
پس در تحلیل قیمت ها هم به سراغ ساخت اشکال و الگوهای ذهنی رفته است که در ادامه بیشتر راجع به آن خواهید خواند. فعلا به تصویر زیر و تفاوت بین کندل ها و نمودار میله ای دقت کنید:
از ظاهر نمودارهای میله ای نمی توان برای ساختن الگوهای ذهنی استفاده کرد ، ولی ظاهر کندل ها مثل انسانی چاق یا اگر کمی کوتاه باشد، مانند بچه ای بازیگوش به نظر می آید . این را هم عرض کنم که ظاهر این کندل ها در بحث روانشناسی قیمتها بسیار بهتر است و به ما کمک خواهد کرد.
آقای استیو نویسن ( Steve noisn ) در سال 1989 میلادی اولین مقاله خود را در مورد الگوهای شمعی منتشر کرد و بعد ها این مقاله ها تبدیل به کتابی با عنوان الگوهای شمعی ژاپنی شد. در این کتاب الگوها به طور کلی به دو دسته تقسیم شده اند:
الگوهای برگشتی
الگوهای ادامه دهنده
که دوجی ها و ستاره ها هم زیر مجموعه ی الگوهای برگشتی محسوب می شوند. در ادامه با هم به بررسی و یادگیری بعضی از این الگوها می پردازیم. این الگوها می توانند از یک کندل، تا ترکیب 5 کندل کنار هم شکل بگیرند. عجله نکنید بیشتر توضیح خواهیم داد.
الگوهای برگشتی ( Reversal pattern )
به الگوهایی گفته می شود که پس از دیدن آنها در نمودار، باید منتظر چرخش روند چه زمانی کندل دوجی اتفاق میافتد؟ قدیمی باشیم. دقت کنید در توضیح عرض کردم منتظر چرخش روند، و نگفتم: چرخش روند اتفاق می افتد. متاسفانه بین تحلیلگران مبتدی اینطور جا افتاده است که بلافاصله بعد از دیدن این الگوها باید تغییر روند داشته باشیم. خیر. بگذارید متن صریح کتاب استیو نیسون رو در مورد این بحث مهم و ریز را برایتان بنویسم.
(این اتفاق به ندرت رخ می دهد که ناگهان روند قدیمی تمام شده و نمودار جهت خود را به یکباره تغییر دهد. همانطور که افکار آهسته تغییر می کنند، اغلب تغییر روند ها هم آهسته و با اخطارهایی در انتهای روند شکل می گیرند. اخطار بازگشت روند صرفا بیان می کند که روند قبلی مایل به تغییر است ، ولی به این معنا نیست که سریع تغییر جهت می دهد و بازگشت شکل می گیرد. درک و فهم این مطلب فوق العاده مهم است.)
برای این موضوع هم مثال یک اتومبیل را آورده که با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت به پیچ می رسد و می خواهد تغییر مسیر دهد، قطعا چند ترمز خواهد داشت و سرعت خود را کم کرده و بعد تغییر جهت میدهد. این ترمزها همین الگوها یا کندل های برگشتی هستند که شما با دیدن آنها متوجه ترمزهای پی در پی راننده در مسیر می شوید و آماده تغییر روند .
خوب، حالا بهتر است برویم با انواع این الگوها که شبیه ترمز هستند آشنا شویم.
الگوی مرد دار آویز ( Hanging man ):
خصوصیات الگو:
الگوی مرد دارآویز دارای سایه پایینی بلند است ( نکته: به میله هایی که گاهی بالا یا پایین کندل ها شکل می گیرند ، سایه یا shadow گفته می شود)
این الگو فقط در سقف بوجود می آید
رنگ بدنه این الگو مهم نیست (در صورتی که رنگ بدنه مشکی باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد)
حداقل طول سایه باید سه برابر بدنه اصلی باشد (هر قدر طول سایه بیشتر باشد اعتبار الگو نیز بیشتر می شود)
وقوع این الگو در سقف و در یک روند صعودی می تواند هشدار دهد که روند قبلی ممکن است به پایان رسد.
هر قدر که بدنه اصلی بالاتر از کندل های قبلی باشد احتمال پایان روند صعودی هست. (گپ)
سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا اگر وجود دارد اندازه آن بسیار کوچک باشد.
هر اندازه طول سایه پایینی بلندتر و طول سایه بالایی کوتاه تر باشد این الگو قطعیت بیشتری پیدا می کند.
نکته بسیار مهم برای این الگو: اینکه حتما نیاز به تایید دارد، یعنی بعد از دیدن این الگو باید شاهد یک کندل قرمز با بسته شدن قیمت آخرین معامله زیر بدنه این کندل باشیم. پس تاییدیه (فراموش نشود) که به کندل دوم، کندل confirmation (تاییدیه) می گویند.
خوب، حالا برویم سراغ الگوی دو
الگوی چکش:
خصوصیات الگو:
1. این الگو در کف شکل می گیرد، شبیه همان مرد دارآویز ولی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد، در کل یعنی اگر این کندل را، بالای نمودار مشاهده کردید، مرد دارآویز است و اگر پایین و در انتهای یک روند نزولی مشاهده شد به آن چکش می گوییم . اصطلاح چکش از اینجا به آن رسیده که گویا بازار در این محدوده چکش کاری شده است و بالا و پایین زیادی داشته است .
3 چکش برعکس یا ( inverted hammer )
حواستان باشد اگر hammer برعکس بود(مثل تصویر زیر) می شود:
2. بدنه این الگوی چکش می تواند (قرمز) و (سبز) باشد( البته اگر بدنه سبز باشد از اعتبار بیشتری برخوردار است).
3. هرچقدر بدنه کوتاه تر و سایه پایینی، بلند تر باشد بازهم از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4. این الگو هم مثل الگوی مرد دارآویز حتماً باید تاییدیه داشته باشد ، یعنی همان کانفرمیشن ( Confirmation ).
5. هرچقدر که فاصله قیمتی بین کندل های قبلی و بعدی بیشتر باشد (گپ)، برگشت قوی تر شکل خواهد گرفت.
برای الگوی چکش: برخی اوقات کندل تاییدیه (بلافاصله) بعد از کندل برگشتی چکش به وجود نمی آید و معمولاً با اختلاف دو یا سه کندل به وجود می آید. در این صورت این الگوی برگشتی را یک هشدار تلقی می کنیم، صبر میکنیم در برگشت، کندلی سفید، بالاتر از بدنه الگوی چکش بسته شود، در این صورت می توانیم بگوییم تغییر روند شکل گرفته است. پس، رنگ کندل مرد دار آویز و چکش تفاوتی نمیکرد.
حالا گفتیم اگر چکش برعکس باشد مثل تصویر بالا به آن ( چکش برعکس) می گوییم ولی اگر در قسمت بالای نمودار یعنی در انتهای یک روند صعودی ، الگوی معکوس مرد دارآویز را داشتیم، اسمش چه خواهد شد؟ اسم این کندل که دقیقا معکوس مرد دارآویز است،
الگوی ستاره ثاقب یا ( Shooting Star ) :
الگوی پوشای نزولی و صعودی یا ( Engulfing )
الگوی پوشای صعودی:
این الگو در دو نوع صعودی و نزولی شکل می گیرد که ابتدا به بررسی الگوی صعودی اینگولفینگ می پردازیم:
ویژگی های این الگو:
در الگوی پوشای صعودی کندل اولی به رنگ قرمز و کندل دوم به رنگ سبز خواهد بود.
معمولاً در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد.
شمع اول دارای بدنه کوچک و بعد از آن شمع دوم دارای بدنه بزرگی است که بدنه اول را کامل دربر می گیرد و می پوشاند.
بهتر است که در شمع دوم حجم معاملات بیشتر از حجم معاملات در شمع اول باشد.
گاهی اوقات این الگو از ۳ یا ۴ کندل تشکیل می شود، البته در بیشتر موارد با همان دو کندل شکل می گیرد:
الگوی پوشای نزولی:
این الگو باعث نزول می شود، پس باید در انتهای یک روند صعودی شکل گیرد.
خصوصیات الگوی پوشای نزولی:
می توان به این اشاره کرد که از دو کندل تشکیل شده که باید کندل اول سبز و کندل دوم قرمز باشد، دقت کنید عرض کردم باید، یعنی نباید دو کندل هم رنگ باشند.
کندل دوم مثل حالت صعودی خودش، باید بزرگتر از بدنه کندل اول باشد. بدنه کندل دوم کشیده و قرمز رنگ است که کامل کندل اول را پوشانده به نوعی فروشندهها بر خریداران غلبه کرده اند، این الگو هم می تواند از ۳ یا ۴ کندل مثل تصویر بالا( ولی در سقف )شکل بگیرد.
پس باید دقت کنید که در سقف ها دنبال پوشای نزولی باشید و در کف ها دنبال پوشای صعودی
الگوی ابر سیاه:
خصوصیات الگوی ابر سیاه:
این الگو از الگوهای برگشتی سقف است.
این الگو حداقل از دو کندل تشکیل می شود.
شمع اول یک شمع سفید یا سبز است که بعد از آن یک شمع مشکی یا قرمز که از بالاترین قیمت کندل سبز رنگ شروع شده و تا میانه شمع اول امتداد پیدا می کند. حداقل باید ۵۰ درصد داخل کندل اول نفوذ کند.
بین شمع اول و دوم هرقدر شکاف بیشتری باشد این الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است. یعنی هر چقدر کندل سیاه یا قرمز دوم کشیده تر باشد الگو قدرتمندتر است.
اگر حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد عالی ست.
به هر اندازه که نفوذ شمع دوم داخل شمع اول بیشتر باشد الگو از اعتبار بیشتری برخوردار است.
نکته اول: زمانی که در معرفی الگو ها صحبتی از کندل تایید نمی شود یعنی نیازی به کندل تاییدیه ندارند. این الگو خودش یک هشدار مهم است و نیازی به کندل تایید ندارد. دقت کنید که اعتبار الگوی پوشای نزولی به مراتب بیشتر از الگوی ابر سیاه است.
نکته دوم: در مورد تمامی الگوها ملاک بدنه است، یعنی مثلا اگر میگیم در الگوی پوشای صعودی کندل دوم باید کندل اول را بپوشاند، یعنی بدنه کندل اول باید بدنه کندل دوم را بپوشاند و (شادو) یا سایه ها مهم نیست.
نکته سوم: هرچه این الگوها در تایم فریم های بالاتر یافت شوند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهند بود. یعنی الگوی دارک کلود در تایم هفتگی بسیار مرگبارتر از همین الگو در تایم روزانه است.
الگوی نفوذی ( Piercing Pattern ) :
حتما الان سوال شده که وقتی همه ی الگو ها یک الگوی معکوس هم دارند، پس باید دارک کلود ( ابر سیاه ) هم یک الگوی معکوس داشته باشد که در کف اتفاق بیفتد. باید عرض کنم که بله . دقیقا معکوس دارک کلود که در سقف اتفاق می افتاد، پیرسینگ پترن (الگوی نفوذی) را داریم که در کف اتفاق میفتد، یعنی در انتهای یک روند نزولی دیده میشود .
این الگو معکوس الگوی ابر سیاه است.
در شناسایی کف ها بسیار استفاده می شود.
این الگو باید حداقل دو کندل داشته باشد تا به عنوان الگو شناسایی شود، شمع اول حداقل باید ۵۰ درصد شمع دوم را بالا رود و داخل شمع قبلی نفوذ کند، پس شمع اول باید قرمز رنگ باشد و شمع دوم سبز رنگ
ستاره ها ( Stars ) :
یکی از الگوهای بازگشتی مهم ستاره ها هستند که به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند . به نوع صعودی که در کف اتفاق می افتد. ستاره صبحگاهی (Morning Star) گفته میشود که گویا خورشید تازه در حال طلوع کردن است ، کندل ها هم به همین شکل رو به بالا حرکت میکنند و الگوی نزولی آن را ستاره عصر گاهی (Evening Star) می گویند .
خصوصیات الگو را یادداشت کنید:
باید بدانید که این الگوها از ۳ کندل تشکیل می شوند، بدنه اصلی شمع که در تصویر مشاهده می کنید کوچک است، شمع اول کشیده و شمع دوم (شمع اصلی) کوچک و شمع سوم کشیده است .
رنگ بدنه کندل دوم مهم نیست. اگر به جای بدنه شمع اصلی دوجی باشد به این الگو ستاره دوجی گفته می شود. تقریبا مثل ستاره صبحگاهی بالا.
(دقت کنید که اعتبار ستاره دوجی از ستاره معمولی بیشتراست.)
ستاره دوجی نشانهای از بی تصمیمی در بازار است و قدرت خریدار و فروشنده معمولاً برابر می شود و بعد روند دوم شکل می گیرد.
به الگوی ستاره در روند نزولی ریزش باران هم می گویند.
فقط رنگ بدنه اول و سوم مهم است، در ستاره صبحگاهی بدنه اول سبز و بدنه کندل سوم قرمز است، ولی در ستاره عصرگاهی بدنه کندل اول قرمز و بدنه کندل سوم سبز است.
در کل باید بدانید کندلهای با بدنه کوچک را ستاره می گویند. پس الگوی چکش برعکس، ستاره صبحگاهی، شوتینگ استا v ، ستاره دوجی و ستاره عصرگاهی همه جزو استار ها محسوب می شوند.
در ستاره های صبحگاهی و عصرگاهی هرچقدر بدنه کندل دوم از بدنه بقیه کندلها فاصله بیشتری داشته باشد این الگو اعتبار بیشتری دارد. در کل باید بدانید وجود گپ (فاصله) به الگو اعتبار بیشتری خواهد داد.
دو نکته که در اکثر الگو ها صدق می کند: بهتر است حجم معاملات در کندل آخری بیشتر از کندل اولی باشد و همینطور کندل آخری بیش از ۵۰% کندل اول را برگشت داشته باشد.
دوجی : به طور کلی به ستاره های بدون بدنه دوجی گفته می شد. انواع دوجی ها را پایین می توانید ببینید:
صفر تا صد کندل چکش معکوس را اینجا بخوانید!
در این راهنما برای درک الگوی کندل چکش معکوس، به شما نشان خواهیم داد که این نمودار چگونه به نظر میرسد، اجزای آن را توضیح میدهیم، به شما یاد میدهیم که چگونه آن را با یک مثال تفسیر کنید، و چگونه با استفاده از آن معامله کنید.
. اگر چیزی درباره کندل چه زمانی کندل دوجی اتفاق میافتد؟ چکش معکوس نمی دانید، میتوانید به مقاله "کندل چکش معکوس چیست؟" مراجعه کنید.
کندل چکشی چیست؟
چکش یک الگوی قیمت در نمودار کندل است که زمانی اتفاق میافتد که یک سهام به میزان قابل توجهی پایینتر از باز شدن آن معامله میشود. اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت باز شدن بسته میشود. این الگو یک کندل چکشی شکل را تشکیل میدهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است. ظاهر کلی کندل چکش به این صورت است که بدنه اصلی کندل نمایان گر قیمت آغاز و پایان بازار در یک سهم است و سایه طرفین این بدنه کمترین و بیشترین قیمت معاملهشده را نشان میدهند.
تفاوت بین کندل چکشی و دوجی
دوجی نوع دیگری از کندل با بدنه واقعی کوچک است. دوجی به معنای بلاتکلیفی است زیرا دارای سایه بالایی و پایینی است. دوج ممکن است یک تغییر قیمت یا ادامه روند را نشان دهد. این تفسیر بسته به کندل تأییدی که در پی خواهد آمد، انجام میپذیرد.
کندل چکش معکوس چیست؟
شکل گیری کندل چکش معکوس عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی بالقوه عمل کند. چیزی که در روز بعد پس از الگوی چکش معکوس اتفاق میافتد، چیزی است که به معامله گران این ایده را میدهد که آیا قیمتها بالاتر یا پایین تر میشوند یا خیر.
چکش معکوس چه شکلی است؟
سازند چکش معکوس زمانی ایجاد میشود که قیمت باز، کم و بسته تقریباً یکسان باشد. همچنین، سایه بالایی بلند است که باید حداقل دو برابر طول بدنه واقعی باشد.
کندل چکش معکوس چگونه تشکیل میشود؟
زمانی که معامله گران صعودی شروع به جلب اعتماد میکنند، کندل چکش معکوس شکل میگیرد. قسمت بالای کندل زمانی تشکیل میشود که معامله گران قیمت را تا جایی که میتوانند بالا میبرند. در حالی که قسمت پایینی فتیله توسط خرسها (یا فروشندگان کوتاه مدت) ایجاد میشود که سعی میکنند در برابر قیمت بالاتر مقاومت کنند. با این حال، روند صعودی بسیار قوی است و بازار در قیمت بالاتری قرار میگیرد.
چکش معکوس به معامله گران چه میگوید؟
چکش معکوس به معامله گران میگوید که خریداران بر بازار فشار وارد میکنند. هشدار میدهد که ممکن است پس از یک روند نزولی قیمت معکوس شود. مهم است که به یاد داشته باشید که کندل چکش معکوس را نباید به صورت مجزا مشاهده کرد. همیشه هرگونه سیگنال احتمالی را با ساختارهای اضافی یا نشانگرهای فنی تأیید کنید. در نهایت، قبل از اقدام بر روی چکش معکوس، با مشاور معاملاتی خود مشورت کنید.
محدودیتهای استفاده از کندل چکش
هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت پس از کندل تایید به روند صعودی خود ادامه دهد. یک چکش سایه بلند و یک کندل تایید قوی ممکن است قیمت را در دو دوره بسیار بالا ببرد. این اتفاق ممکن است نقطه ایده آلی برای خرید نباشد، زیرا توقف ضرر ممکن است فاصله زیادی با نقطه ورود داشته باشد و معامله گر را در معرض ضرر طولانی مدت قرار دهد.
چکشها همچنین هدف قیمتی را ارائه نمیکنند، بنابراین تعیین پتانسیل پاداش برای معامله چکشی میتواند دشوار باشد.
کندل چکش معکوس صعودی است یا نزولی؟
پس از یک روند نزولی طولانی، شکل گیری یک چکش معکوس صعودی است زیرا قیمتها در طول روز برای حرکت نزولی تردید داشتند. فروشندگان قیمتها را به جایی که در بازار آزاد بودند برگرداندند، اما افزایش قیمتها نشان میدهد که گاوها ( معامله گران بزرگ )در حال آزمایش قدرت خرسها ( معامله گران کوتاه مدت) هستند.
چکش معکوس سبز در مقابل قرمز
زمانی که پایین و باز یکسان باشند، یک کندل سبز و صعودی Inverted Hammer تشکیل میشود و نسبت به زمانی که پایین و بسته یکسان هستند (یک چکش معکوس قرمز ) نشانه صعودی قوی تری در نظر گرفته میشود .
در ادامه به چند سوال رایج در مورد الگوهای شمعدان چکش معکوس پاسخ میدهیم.
آیا چکش معکوس همان شوتینگ استار است؟
اگرچه در انزوا، سازند Shooting Star دقیقاً شبیه چکش معکوس به نظر میرسد . اما مکان آنها در زمان کاملاً متفاوت است. تفاوت اصلی بین این دو الگو این است که Shooting Star در بالای یک روند صعودی ( الگوی برگشت نزولی ) و چکش معکوس در پایین یک روند نزولی (الگوی برگشت صعودی) رخ میدهد.
تفاوت بین یک کندل چکشی و یک شوتینگ استار چیست؟
در حالی که یک الگوی شمعدان چکشی نشانه بازگشت صعودی است، یک الگوی شوتینگ استار نشان دهنده روند نزولی قیمت است. الگوهای شوتینگ استار پس از یک روند صعودی سهام رخ میدهند، که سایه بالایی را نشان میدهد. اساساً برخلاف کندل چکشی، شوتینگ استار پس از باز شدن طلوع میکند اما تقریباً در همان سطح دوره معاملاتی بسته میشود. یک الگوی شوتینگ استار نشان دهنده اوج روند قیمت است.
آیا میتوان بر اساس چکش معکوس خرید کرد؟
توجه به این نکته مهم است که الگوی معکوس هشداری در مورد تغییر احتمالی قیمت است، نه به خودی خود سیگنالی برای خرید. سایر اندیکاتورها مانند شکست خط روند یا کندل تایید باید برای تولید سیگنال خرید بالقوه استفاده شوند.
جمع بندی
در این مقاله با کندل چکش معکوس آشنا شدیم و از کاربردهای آن با خبر شدیم. چند نکته مهم در خصوص این کند وجود دارد که حتما باید به خاطر بسپارید.
الگوهای شمعی ژاپنی
در این مقاله آموزشی از آکادمی نیکخوی به آموزش الگوهای شمعی ژاپنی از صفر همراه با مثال روی چارت حقیقی تکنیکال می پردازیم. بنابراین تمرکز این مقاله روی الگو شمعی (کندل استیک) است.
با ساختار این نمودار در همان ابتدای آموزش تکنیکال که تحت عنوان چارت کندل استیک هست آشنا شدید. اما ژاپنی ها بوسیله ساختار کندل ها و ترکیب قرار گرفتن آنها پی به مسائل جالبی بردند. در این درس و دروس بعدی به آنها خواهیم پرداخت.
در ابتدا چون ممکن است ساختار این نمودارهای کندل استیک از خاطر دوستان رفته باشد. فلش بکی می زنیم و کوتاه توضیحی می دهیم .
ساختار این نمودارها بصورت زیر است :
شماتیک کلی نمودارهای شمعی (کندل استیک)
کندلی که به رنگ سفید هست کندل بولیش (گاوی). کندلی که به رنگ قرم هست بیریش (خرسی) نام دارد. نحوه قیمت های باز و بسته شدن و بالاترین و پایین ترین را مشاهده می کنید.
الگوهای برگشتی کندلی
همانطور که اروپایی ها الگوهای برگشتی متعددی مانند ایجاد سر و شانه یا سقف دوبل یا کف دوبل یا … دارند، آرایش های خاصی بصورت کندلی نیز وجود دارد که توسط ژاپنی ها سال های سال مورد اسافاده قرار گرفت. هنوز هم استفاده می شود. چنانچه درست استفاده شود سودهای کلانی به همراه دارد . همه ما همواره بدنبال این هستیم که روند یک ارز یا سهم یا …. چه زمانی بر می گردد. این الگوها چنین پدیده ای را نشان می دهند.
در کف ها
مهم ترین کندل برگشتی مثبت ، کندل Hammer می باشد .که وقتی در کف ها دیدیم می تواند یک الگوی برگشتی باشد و چنانچه با آموخته های ما در تحلیل کلاسیک هماهنگ شود نتیجه به مراتب بهتری خواهد داد. یعنی چنانچه یک واگرایی مثبت مشاهده شود و همزمان یک کندل hammer مشاهده شود تلفیق این دو می تواند یک پوزیشن خرید خوب باشد. شکل زیر آرایش کندل همر میباشد که سفید یا سیاه بودن آن فرقی نمی کند.
الگو شمعی کندل hammer همر ( کندل چکش)
یک نوع دیگری از Hammer نیز وجود دارد که به inverted Hammer یا چکش معکوس معروف است. که به فرم زیر می باشد که آن هم بیانگر مثبت شدن قیمت میباشد که فرم آن مانند شکل زیر میباشد :
کندل چکش معکوس
حالا به نمونه هایی از این الگو شمعی کندل ها در بازار واقعی توجه کنید :
در سقف ها
در سقف ها هم معروف ترین الگو شمعی کندل برگشتی ، Hanging Man یا کندل مرد به دار آویخته شده می باشد . که به فرم زیر می باشد .
فرم دیگر آن که معروف به shooting star یا ستاره ثاقب می باشد . که بشکل زیر می باشد :
خب نمونه هایی ازا ین الگوهای برگشتی از سقف که شبیه الگوهای برگشتی از کف می باشد را در زیر می بینید :خب
یک آرایش کندلی دیگر که خیلی هم اتفاق می افتد کندل دوجی می باشد. چه در پایان روند صعودی و چه در روند نزولی می تواند یکی از نشانه های برگشت باشد. ( بعنوان تاکید ، تلفیق تحلیل کلاسیک که یاد گرفتیم با آرایش های کندلی می تواند بسیار موثر و کارا باشد.)
فرم دوجی (doji) مانند شکل زیر میباشد :
(قیمت باز و بسته شدن در یک جا می باشد ( حدوداً )
الگوی های کندل استیک پر سود + تکنیک ها
الگوهای نمودار رایج : کسب درآمد در بازار فارکس – یا هر صرافی دیگری – مطمئناً می تواند دشوار باشد. اما به لطف تعدادی از الگوهای نمودار، می توانید یاد بگیرید که حرکات قیمت را پیش بینی کنید و بر اساس آن عمل کنید. لازم نیست پول درآوردن غیرممکن باشد.
متأسفانه، با الگوهای بسیار متفاوتی که وجود دارد، تشخیص اینکه کدام یک برای تعیین اینکه قیمت ها در آینده نزدیک کجا خواهند رفت، می تواند دشوار باشد.
برای آسانتر کردن کار شما، برخی از الگوهای مفیدتر ادامه و معکوس را در زیر در برگه تقلب فارکس بیان کردهایم. برای انجام معاملات بهتر با هر یک از آنها آشنا شوید.
1. سر و شانه ها
الگوی سر و شانه یکی از رایج ترین الگوها در بازارهای فارکس است. همانطور که از نام آن پیداست، الگوی سر و شانه شبیه آناتومی انسان است. زمانی اتفاق میافتد که یک ابزار مالی (مثلاً یک ارز) در طول یک روند صعودی به اوج میرسد، در آنجا مقاومت پیدا میکند و به خط روند (یعنی خط گردن) باز میگردد، قبل از بازگشت به خط روند، به یک اوج دیگر میرسد، و در نهایت به خط روند میرسد. یک سوم بالاتر قبل از سقوط به زیر خط روند.
الگوی حاصل شبیه دو شانه با سر در وسط است. کسانی که با این الگو آشنا هستند و به درستی آن را معامله می کنند، می توانند بسیاری از فرصت های معاملاتی بالقوه عالی را شناسایی کنند.
همچنین یک الگوی معکوس سر و شانه وجود دارد که انعکاس آینه ای از الگوی سر و شانه است. در طول یک روند نزولی، ابزار مالی به پایین (شانه اول)، به خط روند باز میگردد، به پایینترین حد (سرانه)، به خط روند باز میگردد، به پایینترین سطح سوم (شانه دوم) میرسد. سپس در نهایت شکسته شده و بالای خط روند بسته می شود.
2. بالا رفتن و سقوط گوه ها
گوه ها که به عنوان مثلث نیز شناخته می شوند، یکی از رایج ترین الگوهایی هستند که در نمودارهای فارکس مشاهده می کنید. این الگوها زمانی اتفاق میافتند که حرکات قیمت قبل از اینکه در نهایت رخ دهد، به یک محدوده باریک فزاینده محدود میشوند.
گوه های افزایشی الگوهای نزولی هستند که عموماً مقدم بر روند نزولی هستند. اینها زمانی اتفاق میافتند که تثبیت قیمت روند صعودی داشته باشد. پس از یک دوره چند اوج بالاتر و پایین تر، تثبیت کامل می شود و قیمت به زیر خط روند سقوط می کند.
از سوی دیگر، گوههای سقوط، الگوهای صعودی هستند که عموماً مقدم بر روند صعودی هستند. از آنجایی که ادغام قیمت به سمت پایین می رود، یک ابزار مالی قبل از اینکه در نهایت به بالای خط روند برسد، به چندین اوج و پایین تر می رسد.
3. بالا و پایین دوتایی
در طول یک روند صعودی، یک ارز ممکن است در دو نوبت جداگانه به همان اوج برسد اما ممکن است نتواند بالاتر از آن باشد. این الگویی است که به عنوان بالاپوش دوتایی شناخته می شود. اگر تاپ دوم شکسته نشود، این احتمال وجود دارد که قیمت روند نزولی را آغاز کند.
از سوی دیگر، دو کفی ممکن است نشان دهنده روند صعودی قیمت باشد. این الگو در طول روندهای نزولی زمانی رخ می دهد که قیمت در پایین ترین نقطه مقاومت پیدا می کند و قادر به شکستن زیر آن در دو موقعیت جداگانه نیست. پس از اینکه کف دوم شکسته نشد، قیمت ممکن است به سمت بالا حرکت کند.
4. پرچم های گاو نر و خرس
پرچم های گاو نر و خرس الگوهای تداومی هستند که وقتی بازار بلاتکلیف است ظاهر می شوند. فرض کنید یک واحد پولی روند صعودی دارد (میله پرچم). پس از مدتی، قیمت ممکن است متوقف شود یا حتی کمی کاهش یابد، اما در بیشتر موارد، در طول دوره تثبیت (پرچم) کم و بیش ثابت می ماند.
پس از پایان این دوره، قیمت به طور کلی به روند قبلی ادامه می دهد و بالاتر و بالاتر می رود.
از سوی دیگر، یک پرچم نزولی زمانی اتفاق میافتد که قیمت روند رو به پایین داشته باشد (میله پرچم). در طول دوره تثبیت، قیمت نسبتاً ثابت می ماند یا حتی کمی روند صعودی دارد (پرچم). پس از تثبیت قیمت، ابزار به طور کلی به روند نزولی ادامه می دهد.
وقتی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید، می توانید پول زیادی به دست آورید زیرا می توانید با اطمینان نسبی پیش بینی کنید که قیمت در شرف بالا رفتن یا سقوط است.
5. الگوی فراگیر
الگوهای غرق کننده، که تشخیص آنها بسیار آسان است، زمانی رخ می دهد که بدن واقعی یک شمع به طور کامل بدن روز قبل را در بر می گیرد.
افزایش صعودی پس از یک روند نزولی اتفاق میافتد، زمانی که یک شمع صعودی بدن واقعی روز قبل را میبلعد. زمانی که شمع پایینی بدن واقعی روز قبل را فرا میگیرد، نزولی به دنبال یک روند صعودی رخ میدهد.
الگوهای فراگیر نشان دهنده یک معکوس کامل از حرکت روز قبل است که بسته به اینکه کدام الگو ظاهر می شود، نشان دهنده یک شکست احتمالی در جهت صعودی یا نزولی است.
6. الگوی پروانه
اگرچه الگوی پروانه ممکن است پیچیده به نظر برسد، اما در واقع تشخیص آن نسبتاً آسان است. دارای یک الگوی ABCD است که با یک نوسان بالا یا پایین از نقطه مبدا الگو (X) شروع میشود و پس از آن معکوسهایی بین هر نقطه که با نسبتهای گسترش فیبوناچی مرتبط است، انجام میشود. نقطه “B” در الگو، سنجاق بین دو مثلث یا بال است که در وسط به هم می رسند.
الگوی پروانه همچنین می تواند مانند “M” بزرگ در یک الگوی صعودی یا “W” در زمانی که روند نزولی است به نظر برسد.
هنگامی که این الگو توسعه می یابد، اغلب به عنوان یک نشانه قوی از ادامه حرکت قیمت در جهت روند عمل می کند.
7. فنجان و دسته
شناسایی الگوی فنجان و دسته آسان است. این ویژگی دارای افت قیمت و افزایش تدریجی تا ارزش اصلی است – معمولاً در یک دوره 1-6 ماهه – اما توسعه این الگو می تواند در دوره های مختلف از هفته ها تا سال ها معتبر باشد.
پس از اینکه قیمت به مقدار اولیه برگشت و بخش “کاپ” الگو را تشکیل داد، افت و افزایش کوچکتری رخ می دهد تا “دسته” شکل بگیرد. این دسته معمولاً دارای یک اصلاح بین 30٪ تا 50٪ است، اگرچه موارد پرت ممکن است. این الگو اغلب به عنوان یک شاخص صعودی قوی در نظر گرفته می شود، به ویژه زمانی که در یک دوره چند ماهه توسعه یابد. هنگامی که به سرعت یا در یک دوره زمانی طولانی توسعه می یابد، شاخص صعودی چندان قابل اعتماد نیست.
8. پرچم
یک پرچم، که یکی از الگوهای اساسیتر مورد استفاده در فارکس است، معمولاً پس از یک میله پرچم ایجاد میشود و دارای دورهای از تثبیت است که میتواند منجر به شکست شود. این دوره تثبیت الگوی پرچم را ایجاد می کند.
برای استفاده از الگوهای پرچم، از شاخصهای دیگر برای پیشبینی جهت شکست استفاده کنید و سپس یک دستور توقف حد را در طرف دیگر شکست قرار دهید تا در صورت حرکت شکست در جهت اشتباه، ضررهای خود را محدود کنید.
9. پهن کردن بالا
یک سقف در حال گسترش با پنج برگشت جزئی متوالی مشخص می شود که سپس منجر به کاهش قابل توجهی می شود. ویژگی مهمی که باید به آن توجه داشت این است که در نقطه ای که قیمت تغییر مسیر می دهد، بالا یا پایین جدید شدیدتر از بالا یا پایین قبل از آن است. این شکلگیری گستردهای را ایجاد میکند که در بیشتر موارد نشان میدهد روند نزولی در حال توسعه است.
این الگو در ابتدا می تواند یک الگوی پروانه ای در حال توسعه به نظر برسد، اما پنجمین واژگونی و صعود فراتر از اوج های قبلی در الگو، شکل گیری احتمالی در حال گسترش بالا را نشان می دهد. شکست فراتر از خط روند پایینی که توسط “B” و “D” تنظیم شده است، این الگو را تایید می کند.
10. چکش
چکش یک الگوی مفید و تک شمعی است که می تواند برای شناسایی یک “پایین” در عمل قیمت برای یک جفت ارز استفاده شود. فیتیله بلند در پایین این قیمت می تواند نشان دهنده افزایش قریب الوقوع قیمت باشد که ممکن است برخی معامله گران از آن برای باز کردن موقعیت قبل از اقدام استفاده کنند.
11. پایین گرد
پایین گرد می تواند ابزار موثری برای شناسایی حرکات قیمت باشد که ممکن است منجر به برگشت قیمت یا ادامه آن شود. بهترین استفاده از این الگو در ارتباط با سایر شاخص های فنی است که ممکن است به شما کمک کند تعیین کنید که قیمت در کدام جهت بیشتر حرکت می کند.
هنگام باز کردن یک موقعیت پس از تنظیم پایین گرد، عاقلانه است که برای محافظت از خود در صورت اشتباه بودن انتظارات حرکتی قیمت، یک استاپ ضرر تعیین کنید. همچنین میتوانید از توقف ضررهای عقبنشینی استفاده کنید تا قیمت را با نزدیک شدن به خط مقاومت دنبال کنید، و در حین مشاهده سود، قفل کنید تا ببینید آیا این الگو منجر به برگشت یا ادامه میشود.
از سوی دیگر، وارونگی این الگوی تک شمعی – که در آن اوج قیمت با یک فیتیله بلند بالای شمع مشخص می شود – می تواند به عنوان “اوج” نامیده شود و ممکن است توسط برخی از معامله گران برای شناسایی یک قریب الوقوع استفاده شود. افت قیمت
بیشتر بدانید
یادگیری این 11 الگو و دانستن آنها در داخل و خارج تقریباً به شما کمک می کند تا معاملات بهتری داشته باشید. اما این بدان معنا نیست که آموزش شما باید در اینجا متوقف شود. برای تبدیل شدن به یک معامله گر موثرتر، در مورد این هفت شاخص رایج که می تواند به شما در تصمیم گیری معاملات بهتر کمک کند، بخوانید.
الگوی چکش (Hammer Pattern) و چکش وارونه ؛ معرفی به چه زمانی کندل دوجی اتفاق میافتد؟ همراه آموزش استفاده
دو الگوی چکش و چکش وارونه کاربرد بسیاری در نمودارها دارد و استفاده از آنها میتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار کاربران و سرمایهگذاران بازار قرار دهد. این دو الگو را میتوان در وب سایتهای تحلیلی مانند تریدنیگ ویو (Tradingveiw) استفاده کرد و از مزایای آن سود برد. در این مقاله به معرفی دو الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
الگوی چکش (Hammer Pattern) چیست؟
چکش یک الگوی قیمت در نمودار شمعی است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که یک رمز ارز به میزان قابلتوجهی پایینتر از نقطه آغازین آن معامله شود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت آغازین بسته شود. این الگو یک کندل چکشی شکل را تشکیل میدهد که در آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است و نشان دهنده سطوح حمایتی یا مقاومتی است. بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است در حالی که سایه، قیمتهای بالا و پایین را برای دوره نشان میدهد.
الگوی چکش چگونه کار میکند؟
الگوی چکش پس از کاهش قیمت یک ارز اتفاق میافتد. الگوی چکش نشان میدهد بازار در تلاش است تا کف قیمت را تعیین کند. چکشها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف قیمت هستند. چکشها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند کندل در حال کاهش قبل از آنها باشند. الگوی چکش باید شبیه “T” روی نمودار باشد. T نشان دهنده پتانسیل یک کندل چکشی است.
اگر کندل بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش، بسته شود به اصطلاح تایید اتفاق میافتد. در حالت ایده آل این کندل تایید، پتانسیل خرید را نشان میدهد. معاملهگران معمولاً به دنبال وارد کردن موقعیتهای خرید یا خروج از موقعیتهای کوتاه در خلال کندل تایید یا بعد از کندل تأیید هستند.
چکشها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمیشوند. معاملهگران اغلب از تحلیل قیمت یا روند یا شاخصهای فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استفاده میکنند. الگوی چکش در تمام تایم فریمها از جمله نمودارهای یک دقیقهای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ میدهند.
کندل چکشی (Hammer candlestick) چیست؟
کندل چکشی یکی از انواع استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال که شبیه یک “T” است که به موجب آن، روند قیمت یک ارز به زیر قیمت اولیه خود میرسد و سایه طولانی پایینتری را نشان میدهد. الگوهای کندل چکشی پس از کاهش قیمت ارز و معمولاً طی سه روز معاملاتی رخ میدهند. آنها اغلب سیگنالهایی برای الگوی معکوس در نظر گرفته می شوند.
نمودار کندل چکش، نشان دهنده چیست؟
کندل چکشی یک الگوی معاملاتی صعودی است که ممکن است نشان دهنده این باشد که یک ارز به کف قیمت خود رسیده است و برای تغییر روند در موقعیت قرار گرفته است. کندل چکشی نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین میآورند. مهم این است که برگشت قیمت صعودی باید تایید شود، به این معنی که کندل بعدی باید بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی چکش، بسته شود.
الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer Pattern) چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی چکش وارونه یک چکش برعکس روی نمودار تحلیلی است. این الگو، یک سایه بلند روی نمودار تشکیل میدهد. این پترن همیشه در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد که نشان دهنده تغییر روند قریب الوقوع است. شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی عمل کند.
نحوه تشخیص الگوی چکش وارونه
برای شناسایی الگوی چکش وارونه میتوان از معیارهای زیر استفاده کرد:
- کندل باید پس از یک روند نزولی رخ دهد
- سایه بالایی باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه کندل باشد
- سایه پایین یا نباید وجود داشته باشد یا خیلی کوچک باشد
- بدنه باید در انتهای پایین محدوده معاملاتی قرار گیرد
به طور خلاصه، الگوی چکش وارونه در طول یک روند نزولی با سایه بالایی طولانی رخ میدهد که منعکس کننده تلاش برای قیمتهای بالاتر است.
نحوه استفاده از الگوی چکش وارونه
شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری در مورد معکوس شدن روند عمل کند.
- هر چه سایه بالایی طولانیتر باشد، احتمال برگشت بیشتر است.
- یک فاصله کمتر از بسته شدن کندل قبلی، بازگشت قویتری را ایجاد میکند.
- حجم زیاد در لحظهای که چکش معکوس رخ میدهد، احتمال وقوع افزایش قیمت را افزایش میدهد.
- بدنه سفید دارای جهت گیری صعودی است. یک بدنه سیاه دارای جهت گیری نزولی است.
- این الگو یک هشدار در مورد تغییر احتمالی قیمت است.
معایب الگوی چکش وارونه
هیچ الگوی ایده آلی وجود ندارد که در هر زمان و در هر شرایطی کار کند. الگوی چکش وارونه نیز از این قاعده مستثنی نیست. تشخیص این الگو کار سختی نیست. چکش وارونه یک شکل قابل تشخیص را در نمودار نشان میدهد و نمی توان آن را با الگوهای دیگر اشتباه گرفت.
اما نقطه ضعف اصلی در همه استراتژیها و سناریوها این است که ممکن است الگو بدون دلیل شکست بخورد. کندل چکش وارونه ممکن است سیگنالی از یک جهش کوتاه مدت باشد. معاملهگران کم تجربه میتوانند این الگو را با نوع نزولی آن که به Shooting Star معروف است، اشتباه بگیرند چرا که شباهتهای بسیاری از لحاظ ظاهری با یکدیگر دارند.
نکات کلیدی استفاده از الگوی چکش وارونه
وقتی با استفاده از الگوی چکش وارونه شروع به تجزیه و تحلیل تکنیکال یک ارز میکنیم، جنبههای خاصی وجود دارد که باید به دنبال آنها باشیم.
تایید الگو چکش وارونه
معیارهای تایید خاصی وجود دارد که معاملهگران باید هنگام انجام معامله با استفاده از کندل چکش معکوس در نظر بگیرند. معامله گر ابتدا باید بررسی کند که طول سایه بالایی بیش از دو برابر بدنه واقعی است. اگر شکلگیری الگوی چکش وارونه با شکاف پایینتر از کندل روز قبل اتفاق بیفتد، احتمال برگشت قویتر است. همچنین حجم معاملات باید در روز شکل گیری الگوی کندل چکش وارونه بالا باشد. حجم بالا به معنای ورود خریداران به بازار و اعمال فشار بر افزایش قیمت ارز است.
روانشناسی الگوی چکش وارونه
روند قبلی ارز باید روند نزولی باشد، به این معنی که قیمت ها باید به پایین ترین حد خود برسند و فشار فروش توسط فروشندگان برای کاهش قیمت اعمال شود. وقتی کندل چکش وارونه شکل میگیرد، نشان میدهد که بازار صعودی است.
شباهت با سایر الگوها
معاملهگران اغلب الگوی چکش وارونه با Shooting Star اشتباه میگیرند. اما باید توجه داشت که الگوی چکش وارونه پس از روند نزولی رخ میدهد در حالی که Shooting Star پس از یک روند صعودی اتفاق میافتد.
دو ابزار مناسب برای معامله
الگوی چکش و چکش وارونه هر دو الگوهای معکوس صعودی هستند که در پایان یک روند نزولی رخ میدهند. در نتیجه، هر دو وارونه یک برگشت قریب الوقوع و تغییر جهت روند را نشان میدهند. نکته مهم اما این است که هر دوی این الگوها، احساسات بازار و هیجانات آن را نشان میدهد و نمیتوان به عنوان ابزاری صرف از آن استفاده کرد. بلکه در کنار سایر الگوها و تحلیلها میتواند برای سرمایهگذاران مفید باشد.
دیدگاه شما