چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟
استاپ لاس چیست و چه کابردی در ترید دارد : در سالهای اخیر آشنایی مردم با بازارهای مالی مختلف بیشتر شده است و جذابیت و هیجان موجود در این بازارها، بسیاری از افراد را به سمت خود جلب کرده است.
ورود به دنیای ترید چه در بازار بورس و کالای ایران و چه در بازارهای مالی دیگر مانند فارکس و بازار ارزهای دیجیتال نیازمند کسب دانش و مهارتهای مختلف است.
مفاهیم اولیه بسیار مهمی در ترید وجود دارد که تمام تردیدرها باید با آنها آشنا باشند و در معاملات خود از آنها استفاده کنند.
یکی از سادهترین و البته ضروریترین مباحث در ترید، استاپ لاس یا حد ضرر است. در این مقاله به شکل کامل با مفهوم “استاپ لاس” و نحوه استفاده از آن در معاملات مختلف میپردازیم.
حد ضرر در معاملات در واقع مانند سوپاپ اطمینانی است که از ضرر بیش از حد و از دست رفتن سرمایه جلوگیری میکند.
پایبندی به استاپ لاس یکی از مهمترین اصول در ترید است که در تمام بازارهای مالی باید با دقت کافی به آن توجه کرده و نسبت به آن پایبند باشیم.
استاپ لاس ( stop loss ) چیست ؟
ماهیت ترید به گونهای است که چون به شکل مستقیم با سرمایه تریدرها در ارتباط است، هیجان زیادی دارد. و در بسیاری از موارد حتی افراد باتجربه نیز در دام این هیجانات افتاده و تصمیمهایی میگیرند که از روی هیجان است.
زمانی که تریدر از روی احساسات رفتار میکند. و به قوانین علمی ترید پایبندی نمیشود، میزان ریسک معاملات بالاتر رفته و در بیشتر موارد منجر به ضررهای چشمگیر میشود.
تعیین استاپ لاس به تریدرها کمک میکند تا قبل از اینکه وارد یک معامله شوند، شرایط مساعد برای این معامله را تعیین کنند و در صورتی که شرایط مطابق با خواسته آنها نبود، از ادامه ضرر جلوگیری کنند.
بنابراین استاپ لاس یا حد ضرر در واقع مقطعی است که معاملهگر تعیین میکند که معامله پس از ان ضررده خواهد بود و بهتر است از ادامه معامله انصراف داده شود.
لازم به ذکر است که تعیین حد ضرر به شکل دستی کار توصیهشدهای نیست و برای تعیین استاپ لاس برنامهها و نرمافزارهای مختلفی وجود دارد.
حتی در بسیاری از صرافی ها نیز این قابلیت برای کاربران فراهم شده است که حد ضرر را به شکل اتوماتیک تعیین کنند و به این ترتیب از خسارتهای مالی بزرگ و از دست رفتن سرمایه بیشتر جلوگیری کنند. اما چرا تعیین حد ضرر تا این اندازه مهم است؟
استاپ لاس ( stop loss ) چیست
چرا تعیین استاپ لاس مهم است ؟
یکی از شرایط ناخوشایندی که برای بسیاری از تریدرها اتفاق میافتد، خرید ارزهایی است که رشد نمیکنند و قیمت آنها پس از خرید شروع به کاهش میکند و متاسفانه این روند تا مدت زمان زیادی ادامه پیدا میکند.
بهتر این نکته را همیشه در نظر داشته باشیم که یک خرید موفق قرار نیست بیشتر از یک حدی سوددهی داشته باشد و معاملههای ناموفق نیز باید تا یک حد مشخصی اجازه ضرر دهی داشته باشند.
متاسفانه در بیشتر موارد احساسات منفی حاصل از زیان موجب میشود که معاملهگر نسبت به معامله ناموفق خود احساس انتقام داشته باشد و ارز خریداری شده را با این فکر که بالاخره وارد روند صعودی میشودف نگهداری کند.
در این حالت تنها چیزی که از معامله برای تریدر حاصل میشود، ضررهای پشت سر هم است که رفته رفته بیشتر میشود. استاپ لاس یا stop loss در چنین موقعیتهایی است که جلوی ضرر بیشتر را میگیرد.
این که استاپ لاس را در چه محدودهای قرار دهید، کاملا به استراتژی های معاملاتی شما مرتبط است و شما تعیین میکنید که تا چه حد ضرر را از این معامله به جان میخرید.
اما چیز که مهم است این است که باید تعیین کنید که دقیقا تا کجا چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ میخواهید داراییهایی را که رو به کاهش هستند نگهداری کنید. در غیر این صورت احتمال اینکه با زیان های جبران نشدنی روبرو شوید، زیاد است
در هر دو حالت صعودی و نزولی باید انتظار خود از معامله را مشخص کنید.
در شرایط صعودی، زیادهخواهی ممکن است موجب از دست رفتن سود شما شود و در حالت نزولی هم تعیین نکردن استاپ لاس میتواند سرمایه شما را تا سالها بدون بازگشت در حالت منفی نگه دارد.
چگونه باید حد ضرر در اصطلاح استاپ لاس تعیین کنیم
چگونه باید حد ضرر در اصطلاح استاپ لاس تعیین کنیم ؟
برای تعیین استاپ لاس به موارد مختلفی توجه کنیم؛ مشخص کردن حد ضرر از روی معاملات دیگران و یا به شکل غیرمنطقی اصلا کار درستی نیست و باید موارد مختلفی را برای تعیین حد ضرر در نظر بگیریم.
آیا از طریق بورس میشود پولدار شد؟
ثروتمند شدن از طریق بورس
روزانه چندین ایمیل دریافت میکنم و سوالاتی از این دست پرسیده میشه:
آیا از طریق بورس میتوان پولدار شد؟
من X تومن پول دارم آیا شما تضمین میکنید که من از طریق بورس پولدار بشم؟
من دنبال یک کسب و کار عملی هستم آیا بورس یک کسب و کار عملی است و میتوان پولدار شد؟
شما اول من رو از طریق بورس پولدار کن بعد من از خجالت شما در میام و بابت کارتون بهتون پول میدم.
طبیعی است که هر کسی دوست داره پولدار بشه! احتمالا تو هم به این فکر کردهای که چه میشد اگر من هم میتوانستم از طریق بورس پولدار بشم یا آیا واقعا کسی بوده که از این طریق وضعیت مالی خودش رو عالی کنه؟
شاید بین انتخاب ورود یا عدم ورود به بورس گیر کرده باشی و ندونی کدام یکی را باید انتخاب کنی تا آینده بهتری داشته باشی. یا شایدم اواسط راه هستی ولی هنوز از آینده خودت در این حوزه یعنی بورس و بازار سرمایه اطمینان نداری.
من هم دقیقا مثل تو بودم. آن اوایل عاشق این بودم که کسی با اطمینان به من بگوید که بله، این کار ۱۰۰% جواب میدهد. اما کسی نبود! الان هم کسی نیست! اما چرا؟
چون “آینده تو برای هیچکس به اندازه خودت مهم نیست.”
آیا تا به حال شده که نگران آینده کاری همسایت بشی؟ آیا اصلا میدونی چه کسب و کاری داره؟ یا اگر همین الان در بورس فعالیت داری آیا تا به حال شده که نگران سود و زیان فرد دیگری باشی؟ آیا اصلا میدونی سود میکنه یا ضرر؟
احتمالا نه. درست است؟؟؟
چون احتمالا پیش خودت میگویی چه اهمیتی دارد بخواهم فکرم را با این چیزها مشغول کنم!!
فکر میکنم بهتر از هر کسی میدانی که هیچکس در این دنیا نیست که به تو با اطمینان و دلسوزانه بگوید آینده سرمایه گذاریات چگونه خواهد بود مگر جادوگر و یا رمالی که قصد سواستفاده از تو را داشته باشد.
به همین خاطر پیشنهاد میکنم ادامه مقاله را به دقت بخوانی، چون میخواهم حقایقی را نشانت دهم که خودت توانایی پیشبینی آیندهی سرمایهگذاری و فعالیتت در بورس را بدست بیاوری!
حقایق انکار نشدنی درباره سرمایهگذاری و فعالیت در بورس
حقیقت اول: هیچ فردی در بازار سرمایه و بورس وجود ندارد که بگوید من اصلا ضرر نکردم
در طول سرمایهگذاری در بورس قطعا متحمل ضررهایی خواهی شد و این چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ چیزی است که اکثر افراد سعی میکنند از تو پنهان کنند. نه به این خاطر که از این موضوع آگاه نیستند بلکه به این خاطر که کسی دوست ندارد خبر بد بدهد. اما اگر از این ضررها به سلامت عبور کنی قطعا به جایگاهی میرسی که حتی امروز توان تصور کردن آن را نداری. امکان ندارد بتوانی در بورس موفق شوی بدون اینکه حتی یک ضرر نکرده باشی.
“اگر کسی مدعی شود که در بورس ضرر نکرده، احتمالا به این خاطر است که هیچ معاملهای در بورس انجام نداده است“
امیرحسین ادیب نیا
البته من همیشه مخالف واژههای منفی مثل ضرر و شکست هستم و اسم این واژهها را در ذهن خودم با “پذیرش ریسک” و “کسب تجربه” تغییر دادهام و پیشنهاد میکنم شما هم از زاویه دیگری به قضیه نگاه کنید چون ضرر و شکست یعنی کسب تجربه که در نهایت منجر به موفقیت ما میشود و بهتر است به جای غر زدن، از اتفاقات درس بگیریم. برای بدست آوردن نتایج جدید باید کارهای قدیمی را تغییر دهیم. واقعا هم عاقلانه نیست که همان کارهای قدیم را انجام دهیم و انتظار داشته باشیم نتایج جدیدی بدست بیاوریم.
و نتیجه هر تغییری دو چیز بیشتر نمیتواند باشد:
در بورس هم این موضوع صدق میکند. زمانی که اول راه هستی شاید دقیقا نتوانی جهت اصلی را پیدا کنی اما به مرور زمان با پیدا کردن راهکارهای مناسب و بهرهگیری از تجربه میتوانی جهت اصلی مسیرت در بورس را مشخص کنی. برای پیدا کردن جهت اصلی مسیر در بورس لازم نیست کار عجیب و غریبی انجام دهی. کافی است خوب تجربه کنی و به قول عطار “خود راه بگویدت که چون باید رفت.”
حقیقت دوم: بورس هزینه دارد. این هزینه را یا با پول باید پرداخت کنی یا با زمان
تو میتوانی یک میلیونر خودساخته بشی اما به شرطی که هزینه آن را پرداخت کرده باشی تا مثل هزاران نفری که در این حوزه موفق بودند بدرخشی. اگر فکر میکنی شم اقتصادی خوبی داری، پس میتوانی با وارد کردن یک سرمایه خوب و کمی تجربه و آموزش بورس و با روشهای مستقیم و غیر مستقیم به سودهای خوبی دست پیدا کنی. اما شاید برای شروع کار پولی نداشته باشی. اشکالی هم ندارد راه حل دومی وجود دارد.
در این روش باید این هزینه را با وقتت بپردازی تا به معجزه سرمایهگذاری ایمان بیاری!
طبیعی است که یکی از مهمترین کارها برای رسیدن به موفقیت، آموزش دیدن و کسب مهارت است، در بورس هم رسیدن به سودهای خوب نیاز به مهارت و دانش کافی در این حوزه دارد. شما اگه دانش لازم را داشته باشید، هم میتوانید با سرمایههای خیلی کوچک به موفقیت برسید و هم بدون شک همیشه افرادی حاضر هستند که سرمایههایشان را در اختیار شما قرار دهند که شما برایشان سرمایهگذاری کنید و به این صورت خودتان هم به سود برسید. اما دانش بورس چیزی نیست که یک شبه بدست بیاید و یک شبه هم نتیجه بدهد. اگر مصمم باشی و هر روز ساعاتی را به آموزش خود در بورس اختصاص دهی میتوانی انتظار داشته باشی بین ۶ ماه تا ۱ سال، نتیجه خوبی را بدست آوری.
این یعنی برای هر کسی در هر شرایطی قطعا راهی وجود دارد!
پس بهتره دنبال راهکارهای عجیب و غریب نباشید و بدانید که تنها کسی که میتونه به شما کمک کنه خودتان هستید.
حقیقت سوم: ترس
خیلی ها را دیدهام که همواره با ترس وارد این حوزه میشوند و یا بدتر از آن، با ترس معامله میکنند. وجه مشترک تمام این افراد این است که چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ فراموش میکنند که برای چه وارد بورس شدهاند. فراموش میکنند که برای یک سرمایهگذاری عالی و کسب ثروت وارد بورس شدهاند. ولی تمام تمرکزشان روی ضرر است و با ترس و دلهره سهام میخرند و نتیجه خارج از چیزی که فکر میکنند نیست. این افراد همواره به این فکر میکنند که ممکن است ضرر کنند و به خود میگویند اگر ضرر کنیم چه میشود! پس دقیقا همان ترس و ضرر را دریافت خواهند کرد.
.Whether you think you can, or you think you can’t – you’re right
اگر بدانید برای چه وارد این حوزه شدهاید و تمرکزتان روی آن باشد قطعا نتایج و سودهای عالی را خواهید دید. در حوزه سرمایهگذاری در بازارهای مالی، وارن بافت را خیلی دوست دارم چون خیلی ساده و با روشهایی کاملا بدیهی ولی با استمرار و بدون عجله به بهترین چهره در این حوزه تبدیل شده است از اینرو کافی است نگاه ما هم شبیه به همین افراد ثروتمند خودساخته باشد تا نتایجی شبیه به آنها دریافت کنیم.
“فقط چیزی که شما را کاملا خوشحال میکند بخرید، حتی اگر به شما بگویند که بازار به مدت ده سال تعطیل خواهد شد.“
وارن بافت
اگر به دنبال چیزی هستید که شما را خوشحال نمیکند و دائما شما را با حس بد، ترس و نگرانی همراه میکند، باید بگویم بهتر است در مورد حوزهای که انتخاب کردید تجدید نظر کنید!
به یاد داشته باشید که همواره فقرا به دنبال پول میدوند. اما ثروتمندان اجازه میدهند که پول دنبال آنها بدود.
باید اعتراف کنم اولین بار که این جمله را شنیدم به خودم گفتم این جمله چرندی بیش نیست! اما امروز میدانم تصورم از چرند بودن این جمله چرند بوده است. 😃 😄 😅 😆
زمانی که پول نداری هر کاری میکنی تا پول بدست آوری. کانون توجه زندگیات پول میشود بیخبر از اینکه پول زمانی بدست میآید که تو لایق آن باشی و بدون هیچ ترسی بپذیری که استحقاق داشتن پول فراوان را داری! اما ترس دقیقا در نقطه مقابل این تفکر است!
ممکن است از ورود به بورس و تجربه کردن ترس داشته باشید اما پیروز میدان کسی است که به ترسهایش غلبه کند و خود را لایق ثروت بداند.
حقیقت چهارم: مهم نیست چقدر اطلاعات داری، مهم این است که چقدر عمل میکنی
عدهای هم هستند که ذهنشان را تبدیل به انباری از اطلاعات کردهاند. کتابهای زیادی را خواندهاند. در دورههای آموزشی زیادی شرکت کردهاند. دهها مقاله خواندهاند. اما به هیچکدام از آنها عمل نمیکنند و همواره از این کتاب و آموزشها تعریف میکنند تا خود را روشنفکر جلوه دهند بی آنکه به آن دانستهها عمل کنند!
عدهای دیگر هم از معضل کمالگرایی رنج میبرند و به خودشان میگویند تا در فلان حوزه کامل نشوم، شروع نمیکنم و تنها خدا میداند که آیا تا آخر عمرشان قرار است در آن کار کامل شوند یا نه. به شما اطمینان میدهم که این افراد هیچوقت شروع نخواهند کرد! چرا که همیشه پلهای برای پیشرفت و بیشتر یاد گرفتن وجود دارد!!
“برای شروع کردن لازم نیست عالی باشی اما برای عالی شدن لازم است شروع کنی.“
مهم نیست آن بیرون چند نفر بهتر از تو وجود دارند چون آنها هم روزی از نقطهای که تو در آن قرار داری شروع کردهاند یا شاید هم پایینتر، پس در هر سطحی که هستی شروع کن. بهتر شدن و پیشرفت کردن وظیفهای است که در ادامه مسیر باید آن را انجام دهی. نگاهی به افراد موفق و خودساخته در حوزههای دیگر بیانداز! آنگاه خواهی دید که آنها نیز در ابتدا کامل نبودهاند. این موضوع برای تو هم صادق است. مهم نیست در چه سطحی هستی. شروع کن و در ادامه مسیر، پیشرفت کردن را در دستور کار خودت قرار بده. شک نکن که در هر حوزهای ورود کنی مسیرهایی برای پولدار شدن هست،
از طریق بورس هم میشود پولدار شد، اما با راه درست!
اما فراموش نکن که افراد پولدار منتظر نماندند که کسی بیاید و آنها را ثروتمند کند بلکه خودشان به خودشان این اطمینان را دادهاند که باید ثروتمند شوند و به همین دلیل است که همه افراد این کره خاکی ثروتمند نیستند و فقط افرادی که خود را باور کردند ثروتمند شدند.
این جمله را از من داشته باش:
در هر حوزهای اگر به دنبال کسی یا چیزی هستی که به تو اطمینان دهد که موفق میشوی
تو محکوم به شکست خواهی بود
چون ریشه این سوال برگرفته از عدم موفقیت توست.
کسی که به دنبال این سوال است دو چیز در ناخودآگاه او وجود دارد:
۱. یا به دنبال این است که کلا کسی به او این اطمینان را ندهد و او نیز بیخیال انجام آن کار شود.(معمولا افراد تنبل به دنبال این بهانه برای انجام ندادن کارها هستند و هیچ وقت هم کاری را انجام نمیدهند)
۲. یا به دنبال این است که کسی به او این اطمینان را بدهد و بعد از اینکه شکست خورد به فرد اطمینان دهنده ثابت کند که اشتباه کرده است.(معمولا این افراد نیز از همان ابتدا تصویر شکست را در ناخودآکاه خود ایجاد کردهاند و راحترین کار برای آنها غر زدن از شرایط بوجود آمده است)
در کل من مخالف اینکه کسی به شما مسیر را نشان دهد و به شما قوت قلب و اطمینان دهد نیستم چون خودم تاکنون انگیزه دهنده خیلیها بودهام اما نکته اینجاست که تنها دلیل انجام یک کار برای شما، نباید صرفا این موضوع باشد که کسی بیاید و ۱۰۰ درصد موفقیت شما را تضمین کند.
تنها کسی که میتواند به شما تضمین ۱۰۰ درصد موفقیت بدهد فقط و فقط خود شما هستید.
پس قطعا تو میتوانی وقتی خودت را باور کنی.
آرزوی من برای تو موفقیت است…
#رویاتوباورکن
امیرحسین ادیب نیا
کنترل احساسات از مهمترین ویژگیهای یک تریدر موفق
در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید.
کنترل احساسات هنگام خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتالی مورد مهمی است که در نتیجهی نهایی معامله تاثیر بسیار زیادی دارد و عدم توجه به آن باعث شکست میشود.
بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد تحلیلی، روانشناسی و مدیریت سرمایه است. بیشتر معاملهگران یا به اصطلاح تریدرهای تازهکار تصور میکنند صرفا با آموختن مسائل تحلیلی و تمرکز بر روی آنها میتوانند موفق عمل کنند.
درحالیکه توجه به بعد روانشناسی و مدیریت سرمایه درکنار تحلیل درست میتواند معاملهگر را به سود منطقی برساند. معامله کردن بر اساس غرایز و احساسات میتواند تاثیر منفی داشته باشد. احساساتی که ممکن است افراد در هنگام معامله داشته باشند عبارتند از: ترس، طمع، خشم، ناامیدی، هیجان و ریسکپذیری.
در این مقاله از همتاپی قصد داریم انواع روند بازار ارزهای دیجیتال و احساساتی که در آن وضعیت ایجاد میشوند را بررسی کرده و راهکارهای کنترل آن را معرفی کنیم.
احساسات موثر در خرید و فروش ارزهای دیجیتال
1- طمع
حرص و زیادهخواهی برای بدست آوردن پول بیشتر حسی است که دقیقا در نقطهی مقابل منطق قرار دارد. افراد طمعکار انتظار یک سود غیرمعمول از بازار دارند و طبق استراتژی و مدیریت سرمایه پیش نمیروند. درنتیجه زمانی که به سود معقولی رسیدهاند از معامله خارج نمیشوند و همین افزایش ریسک و عدم کنترل احساسات در اکثر مواقع منجر به از دست رفتن سود و متحمل شدن ضرر میشود. برای مقابله با حس طمع باید به سود منطقی قانع باشید.
2- ترس
این حس دقیقا برعکس طمع است و افراد تازهکار مدام میترسند که داراییهای خود را از دست بدهند. همین ترس باعث میشود که افراد بدون پذیرش ریسک منطقی و عدم رعایت حد ضرر و سود با کمترین سود از معامله خارج شوند. در شروع روند نزولی احساس ترس و خارج شدن سریع از معامله میتواند جلوی ضرر بیشتر را بگیرد، اما در روند صعودی فرد فرصتهای سوددهی را از دست میدهد. برای کنترل ترس باید ابتدا بپذیرید که معاملهی قبلی تاثیری بر معاملههای بعدی شما ندارد و بهتر است معامله را با حجم معقولی باز کنید.
روندهای مختلف بازار ارز دیجیتال و احساسات افراد
• روند صعودی یا گاوی: زمانی که بازار در مسیر صعودی قرار دارد و قیمت ارزها رفته رفته افزایش مییابد افراد دچار خوشبینی و اعتمادبهنفس میشوند و حرص و طمع بر آنها غلبه میکند. همین امر باعث میشود که میزان خریدها بیشتر شده و قیمتها همچنان روبه افزایش باشند. در این شرایط افرادی که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند دچار حالت FOMO شده (به معنی ترس از دست دادن فرصتها) و فکر میکنند از روند صعودی جاماندهاند. اما واقعیت جور دیگری است و افزایش بیش از حد قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال، صرفا بخاطر هیجان و امید غیرمنطقی به ادامه روند است.
به عبارتی دیگر، احساسات افراد باعث ایجاد حباب در بازار شده و هر لحظه ممکن است قیمتها شکسته شوند. در این شرایط باید طمع و امید هیجانی را کنار گذاشته و انتظار سود غیرمنطقی نداشته باشید. بهترین راه در این شرایط معامله براساس استراتژی شخصی و کنترل احساسات کاذب در هنگام معامله است.
• روند نزولی یا خرسی: در این وضعیت بازار در روند کاهشی قرار دارد و قیمتها کمتر میشوند. افراد در این حالت دچار عصبانیت، اندوه و افسردگی میشوند. معاملهگران در ابتدای روند نزولی تصور میکنند شرایط دیگری باعث این روند شده و نمیخواهند اتمام روند صعودی را بپذیرند و سعی میکنند دلیل کاهش قیمتها را پیدا کنند. غافل از اینکه این روند طبیعی بازار است و باید طی شود.
افراد بیتجربه و احساسی در اوایل این روند حقیقت را انکار کرده و منتظر بازگشت قیمتها میشوند. با گذشت زمان و کاهش بیشتر قیمتها افراد وحشتزده شده و دچار اضطراب میشوند. همین احساسات روند کاهشی را تشدید کرده و بازار را به سمت پایینتر چگونه جلوی ضرر در بورس را بگیریم؟ هدایت میکند. در این وضعیت ترس و وحشت بر افراد غلبه کرده و باعث تسلیم آنها میشود.
در نتیجه، سرمایه گذاران داراییهای خود را در کمترین قیمت و با ضرر زیاد میفروشند. اینجا دقیقا همان مرحلهای است که روند نزولی تمام شده و بازار درحال کفسازی است. با ایجاد ثبات و شروع روند افزایشی قیمتها افرادی که ارزهای خود را در کمترین قیمت فروختهاند به شدت خشمگین میشوند و احساس پشیمانی به آنها دست میدهد. درحالیکه با کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی به راحتی میتوانستند تا حد زیادی جلوی ضرر خود را بگیرند.
راهکارهایی برای کنترل احساسات هنگام خرید و فروش ارزهای دیجیتال
در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید. بازار ارزهای دیجیتال نیز مانند سایر بازارهای مالی ریسکها و خطرات مخصوص به خود را دارد اما با برنامهریزی دقیق و کنترل رفتارهای هیجانی میتوان معاملات مطمئنتری داشت. بعضی از کارهایی که به کنترل احساسات و داشتن یک معاملهی معقول کمک میکنند به شرح زیر هستند :
· بازار ارزهای دیجیتال را به عنوان منبع اصلی درآمد در نظر نگیرید.
· قبل از انجام معاملات ارزهای دیجیتال مدنظر خود، اطلاعات لازم را جمعآوری کنید.
· برای معاملات خود زمان مشخصی تعیین کنید. هرچند که فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال بهصورت شبانهروزی امکانپذیر است، اما در واقعیت ممکن نیست. افرادی که استراحت کافی دارند و به سایر کارهای خود رسیدگی میکنند بهتر از دیگران میتوانند بر احساسات و اضطراب خود در هنگام معامله غلبه کنند.
· برای خودتان یک استراتژی معاملاتی تعیین کنید و طبق آن پیش بروید. یعنی در معاملههای خود حد سود و حد ضرر داشته باشید و اجازه ندهید احساساتی همچون ترس و طمع شرایط معاملهی شما را تغییر دهد.
· از شلوغ کردن چارتهای خود بپرهیزید. افزایش تعداد اندیکاتورها نه تنها به تحلیل دقیقتر کمک نمیکند بلکه باعث سردرگمی فرد میشود.
· به طور دائم به نمودارها خیره نشوید. تغییرات قیمت در بازار ارزهای دیجیتال به صورت لحظهای است و این کاهش یا افزایش سریع قیمت کنترل احساسات را سخت کرده و ممکن است فرد واکنش احساسی از خود نشان دهد که در نهایت منجر به ضرر میشود.
امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. نکاتی که در بالا ذکر کردیم میتواند شما را در کنترل احساسات و انجام معاملات منطقی و سودآور در بازار ارزهای دیجیتال کمک کند.
تولید محتوا توسط تیم صرافی ارز دیجیتال همتا پی
- معمای تصمیمات سرمایهگذاری در بورس
- ریسک تبادلات رمزارزها بر عهده سرمایهگذاران است
- سرو بورس، باز هم رکوردشکنی کرد
- پشت پرده تغییر مسیر سقوط یک ارز دیجیتالی مهم
- سرمایهگذاران هوشمند چگونه در دوران ریزش بورس به موفقیت رسیدند؟
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
چگونه بر ترس در معاملات غلبه کنیم؟
ترس در معاملات باعث میشود درست درزمانی که معاملهگر میداند دقیقاً چهکاری باید انجام دهد، از انجام آن ناتوان باشد. درمقاله پیشین با عنوان اعتماد به نفس در معاملات با شما سخن گفتیم. در این مقاله به توضیح مبسوط رابطه ترس و معامله گری خواهیم پرداخت.
ترس در معاملات احساسی است ناخوشایند، اما طبیعی. ترس در واکنش به «خطرات واقعی» ایجاد میشود. عبارت «خطرات واقعی» تعریف ترس از اضطراب را جدا میسازد.
ترس در معاملات در مقابله با شرایط ناآشنا و متغیر ایجاد میشود. ذهن انسان متمایل به شرایطی است که آن را بهخوبی بشناسد. حال معاملهگر و محیط کاملاً پویا و متغیر بازار سرمایه را در نظر بگیرید.
دلایل ترس در معاملات
۱- ضرر و زیان درگذشته
اینکه معاملات قبلی خود را بازیان بستهایم یا اکنون معامله بازی داریم. آیا معامله باز که در زیان به سر میبرد باعث میشود که نتوانیم بهموقع معامله خود را ببندیم و تصمیم درست را در مورد این معامله انجام دهیم. برای پیشگیری از این مشکل باید موارد زیر رعایت شود:
- باید استراتژی مشخصی داشته باشیم
- قبل از ورود حد ضرر را مشخص کرده باشیم
- با اطمینان کامل وارد معامله شویم
- بایستی تمام اشتباهات و احساسات و دلایل خود را نوشته باشیم
- از تکرار اشتباهات در معاملات بعدی خودداری کنیم
۲- اهداف غیرواقعی
داشتن اهداف غیرمنطقی از بازار سرمایه باعث شکست در بازار میشود. برای ورود به یک معامله باید تمام احتمالاتی که راجع به آن میتوان در نظر گرفت را ثبت کرد. بهترین پاسخ را که برای هرکدام وجود دارد را باید مدنظر داشت تا با اعتماد و اطلاع کامل بهترین تصمیم در هرلحظه گرفته شود. این کار باعث میشود معاملهگر دچار ترس و تردید نگردد.
۳- سرمایه متناسب
معاملهگر باید سرمایهای را وارد بازار کند که بداند با از دست دادن آن شرایط رفاهی اولیه و کلی زندگی لطمهای نمیبیند.
۴- اعتماد به اخبار غیر موثق و سایر افراد
این موضوع که بدون علم کافی تنها با تکیهبر شایعات و صحبت دیگران خریدوفروش انجام دهیم بهمانند راه رفتن بر لبه پرتگاه است. بهترین کار این است که خودمان با توجه به روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی خریدوفروش انجام دهیم. همیشه به مطالعه و افزایش اطلاعات بپردازیم. این کار میزان ترس شخص را بهشدت کاهش میدهد. معاملهگر میداند که با اطلاعات کامل و بر اساس استراتژی شخصی این معامله را انجام داده و بهترین تصمیم را میگیرد.
۵- ناکارآمد بودن علم
انتقال علم از حوزه علم به عمل کار مشکلی است. آنچه در کتابها میآموزیم با آنچه عملاً بهکاربرده میشود بسیار متفاوت است. اگر شخصی کاملترین و بهترین اطلاعات را داشته باشد هرگز بااحساس ترس و عدم کنترل خود نمیتواند معاملهگر موفقی باشد و با شکست مواجه میشود. باید معامله کردن را عملی آموخت. یاد بگیریم با ترس و هیجانات خود چگونه مقابله کنیم تا موفق شویم.
بیشتر معامله گران به دو دلیل احساسی ترس و طمع، پول خود را در بازارهای معاملاتی از دست میدهند.
احساس ترس، خود را حداقل به دو صورت عمده نشان میدهد:
- ترس از دست دادن پول
- ترس از دست دادن سود
ترس از دست دادن پول
ترس از دست دادن پول زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر ابتدا موقعیتی را آغاز میکند. سپس متوجه میشود که معامله به ضررش در حال انجام است.
ترس شدید از دست دادن سرمایه میتواند موجب شود تا معاملهگر بلافاصله زیانهای خود را کاهش داده و باکمی ضرر از معامله خارج شود.
این خسارات کوچک و جزئی، بهسرعت میتوانند به میزان قابلتوجهی افزایش یابند. چنین زیانهایی بهمرورزمان باعث میشوند که معامله گران روحیه و اعتماد خود را از دست بدهند.
راه غلبه بر ترس درمعاملات و از دست دادن سرمایه
- به خودتان یادآوری کنید که یک جراح برای دریافت مدرک تحصیلیاش پول بسیار بیشتری را صرف میکند.
- سرمایهگذاری در آموزش همیشه بهترین نوع بازگشت سرمایه است.
- هر یک از معامله باخت و ضرر را بهخوبی تجزیهوتحلیل کنید تا متوجه اشتباهات خود شوید.
- قوانین معاملات خود را اصلاح کنید.
ترس از دست دادن سود
ترس دیگر، ترس از دست دادن سود در معاملات برد و سودآور است. هنگامیکه معاملهگری موقعیت خود را سودآور میبیند، هراس و ترس از تغییر شرایط در هرلحظه بر او چیره میشود.
به نقل از جسی لیورمور: «اکثر مردم زمانی که باید بترسند امیدوارند و زمانی که باید امیدوار باشند میترسند.»
بدین ترتیب، معاملات برد و سودآور خود را با به دست آوردن سود کمی سریع به اتمام میرسانند.
برد یا باخت شما مهم نیست، مطلبی که مهم است:
- اینکه چقدر برنده میشوید درزمانی که درست اقدام میکنید
- چقدر از دست میدهید درزمانی که اشتباه اقدام کردهاید
بهجای تمرکز افکارتان بر فکرهای منفی، به پیروزی بزرگ درزمانی که درست اقدام میکنید تمرکز کنید.
چهار روش اصلی برای غلبه بر ترس در معاملات
تغییر درک و طرز فکر راجع به از دست دادن
برای غلبه بر ترس از دست دادن پول، هرگونه پول ازدستداده شده را بهعنوان هزینه تحصیل در نظر بگیرید. علاوه بر این، سود غیرقابلبرگشت را بهعنوان پول خود در نظر نگیرید. آنها صرفاً سودی نوشتهشده بر روی کاغذ هستند. کسی نمیتواند به خاطر از دست دادن پولی که هنوز به او تعلق ندارد بترسد.
قوانین واضح و مشخصی برای کاهش ضرر و به دست آوردن سود داشته باشید
از تکنیکهای تجسم استفاده کنید تا تمرکز خود را از احتمال از دست دادن دورنگه دارید
تا زمانی که به حد محافظتی توقف ضرر نرسیدهاید، نباید ترس از دست دادن شما را محصور کند
نگران نباشید. اگر حد ضرر خود را درست و متناسب انتخاب کرده باشید زمانی که به آن قیمت رسیدید با اطمینان خارج شوید. ولی اگر هنوز به آن قیمت نرسیدهاید نباید ترس ضرر کردن و از دست دادن سود و سرمایه شمارا محصور کند.
قوانین مدیریت پوزیشن
در درس امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، به اهمیت قوانین مدیریت معامله خواهیم پرداخت.
پیش از اینکه بخواهید وارد معامله شوید، باید یک نقشه راه (استراتژی) حاضر و آماده برای خود داشته باشید.
این نقشه راه به شما می گوید که چگونه می توانید پوزیشن خود را مدیریت کنید؛ چه حرکت قیمت به نفع شما باشد و چه علیه شما.
کلیک بر روی گزینه بای یا سل و ورود به معامله آسان ترین بخش کار است، اما خروج از معامله است که در واقع مشخص خواهد کرد که آیا شما سود می کنید یا ضرر.
مثل تام باشید
دو معامله گر داریم به نام های تام و جری. هر دو ممکن است پوزیشن مشابهی را بگیرند اما نتیجه آنها کاملاً با یکدیگر متفاوت باشد.
تام روی معامله خود سود خواهد کرد زیرا پوزیشن خود را به درستی مدیریت کرده و در سناریوهای مختلف، برای هر یک از آنها برنامه ویژه برای خروج از معامله دارد.
حتی اگر ضرر هم کند، او می داند چه زمانی باید جلوی ضرر را بگیرد و با ضرر کمتری از بازار خارج شود.
از سوی دیگر، جری برنامه حاضر و آماده ای برای خود ندارد. او نمی داند اگر قیمت ناگهان علیه او حرکت کرد چه کند. او احتمالا در نهایت حساب خود را به باد می دهد.
مشخص کردن نحوه مدیریت پوزیشن پیش از ورود به بازار، بسیار بسیار مهم است.
نباید طوری باشد که شما در اوج جنگ بخواهید تصمیمات حیاتی بگیرید.
وقتی یک پوزیشن می گیرید، باید از قبل تصمیم گرفته باشید که در برابر هر گونه اتفاق و پیامدی که در بازار ممکن است رخ دهد، چه واکنشی نشان دهید.
هر گونه
پیامد و نتیجه ای
که ممکن است
در بازار
رخ دهد!
سعی کنید انواع و اقسام سناریوهای احتمالی که ممکن است رخ دهند را حدس بزنید و پیشاپیش تصمیم بگیرید که در برابر هر یک و هر سناریو باید چه کاری انجام دهید.
مثل اسپاک در سریال پیشتازان فضا باشید!
وقتی پوزیشن باز دارید، مثل یک ربات بی احساس و بی رحم باشید.
شما باید مانند اسپاک باشید: بدون جنبه انسانی!
تمامی تصمیمات باید پیش از معامله گرفته شوند. باید دست پیش بگیرید تا پس نخورید. یعنی حتی وقتی پوزیشن خود را باز نکرده اید هم آماده باشید!
در زمان تصمیم گیری برای باز کردن پوزیشن، فقط باید به آنچه ثبت کرده اید مراجعه کنید. اینگونه از اتخاذ هر گونه تصمیم گیری لحظه ای و فی البداهه پیشگیری بعمل خواهد آمد.
اگر سرانجام به این نتیجه رسیدید که پوزیشن بگیرید، از قبل میدانید که باید حد ضرر خود را کجا بگذارید، باید حد سود شما کجا باشند، آیا باید حد ضرر خود را تریل کنید یا خیر، کجا بهتر است زودتر از معامله خارج شوید و …
اگر هر زمان در طول معامله یهویی از شما بپرسند که مثلا: «اگر قیمت اینگونه شود چه؟ اگر قیمت به آنجا برود چه؟»
باید بتوانید در لحظه و بدون فکر کردن، برای هر سناریو و هر پرسش پاسخ داشته باشید.
پیش از باز کردن پوزیشن، باید قوانین مدیریت معامله خود را بطور کامل از قبل آماده کرده باشید.
هرگز نباید وقتی پوزیشن باز دارید در وضعیتی قرار گیرید که به خود بگویید: “ای داد بیداد..حالا چه کار کنم؟”
زمان پاسخ به همه این پرسش ها همیشه، همیشه، همیشه پیش ورود به معامله و بازار است. حله؟!
دیدگاه شما