«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
تفاوت فیوچرز با مارجین چیست و کدام یک بهتر است؟
در این مقاله میخواهیم دو رویکرد مختلف معامله کردن در صرافی بایننس (Binance) را بررسی کنیم. این دو رویکرد شامل معاملات فیوچرز (Futures) یا قراردادهای آتی و معاملات مارجین (Margin) است. فیوچرز و مارجین در کنار تفاوتهایی که دارند از چند جنبه نیز مشابه هم هستند.
معاملات فیوچرز بایننس
قبل از پرداختن به تفاوت فیوچرز با مارجین بهتر است مختصری در مورد هر یک توضیح دهیم. فیوچرز بایننس محصولات مشتقهای است که به معاملهگر در مورد قیمت آینده داراییهای باراز رمز ارزها گمانه زنی کنند. این قرارداد شامل قراردادهای سنتی و دائمی است که هر دو ماهیت قراردادی را که برای معامله کردن انتخاب کردهاید تعیین میکنند.
معاملات مارجین بایننس
معاملات مارجین بایننس روشی برای معامله داراییهای رمزنگاری شده با پول قرض گرفته شده از شخص ثالث است. معاملهگران با این امکان بهرهمند شدن از سرمایه بیشتر از موجودی اصلی خود میتوانند به عنوان اهرمی برای کسب سودهای بیشتر استفاده کنند.
معاملات مارجین در سیستمهای معاملاتی سنتی بسیار محبوب است زیرا به معاملهگران اجازه میدهد تا زا اهرمهای (لوریج) بیشتری استفاده کنند. این کار احتمال کسب سودهای بسیار بیشتر از بازارها را برای معاملهگران افزایش میدهد.
با این وجود، در حالی که وجوه معامله شده در بازارهای سنتی از طریق کارگزاران سرمایهگذاری تأمین میشود، وجوه مورد معامله در معاملات مارجین بایننس بیشتر از سوی معاملهگران دیگر تامین میشود. شاید با خودتان فکر کنید که «چرا باید معاملهگران دیگر سرمایه خود را در اختیار معاملهگران دیگر قرار دهند؟»
خوب، سیستم عملیات نسبتاً ساده است: آن دسته از معاملهگرانی که معاملهگران مارجین را از نظر مالی تأمین میکنند میدانند که میتوانند با این کار مقداری سود دریافت کنند، از این رو این کار به نفع هر دو طرف است.
مزایای معاملات مارجین
- استفاده از اهرم: معاملهگران بایننس میتوانند پوزیشنهای معاملاتی بزرگتری نسبت به سرمایه اصلی خودشان باز کرده و میزان سودشان را افزایش دهند.
- دستیابی سریعتر به اهداف سودآوری: معاملات مارجین به اهداف مالی در معاملات دست یابید که در حالت عادی برایتان غیرقابل باور بود. این در حالی است که رسیدن به چنین اهدافی با داشتن سرمایه ناچیز غیرممکن است.
معایب معاملات مارجین
اهرم: اگرچه اهرم میتواند به معاملهگران کمک کند تا خیلی سریعتر به اهداف معاملاتیشان نزدیک شوند، اما این ابزرا در عین حال میتواند یک شمشیر دو لبه باشد که معاملهگران را تا آنجا که ممکن است از اهدافشان دور کند.
معاملهگران لزوماً لزوماً نمیدانند از چه مقدار اهرم استفاده کنند و غالباً از این فرصت درخشان سوء استفاده میکنند. در نتیجه آنها به شدت متضرر شده و مجبور به پرداخت کارمزدها و هزینههای اضافی میشوند. بد نیست به یاد داشته باشید که هرچه میزان اهرمی که در معاملات استفاده میکنید بالاتر باشد (در صورت نامساعد بودن شرایط بازار) احتمال لیکوید شدن حسابتان بیشتر خواهد بود.
تفاوت فیوچرز و مارجین
تفاوت فیوچرز و مارجین در چند مورد خلاصه می شود. در معاملات فیوچرز امکان استفاده از اهرمهای بالا وجود دارد در حالی که در قراردادهای مارجین بایننس میزان اهرم در دسترس محدودتر است.
معاملات مارجین بایننس روشی برای معامله کردن داراییهای رمزنگاری شده از طریق قرض گرفتن سرمایه است که به معاملهگر این امکان را میدهد با دسترسی به سرمایه بیشتر به عنوان اهرم پوزیشنهای معاملاتی بزرگتری داشته باشند. اساساً، در معاملات مارجین نتایج معاملات چند برابر میشود تا بدین ترتیب معاملهگران بتوانند سود بیشتری را در معاملات موفق کسب کنند.
قرارداد فیوچرز توافقنامهای برای خرید یا فروش یک دارایی با قیمت از پیش تعیین شده در آینده است. معاملهگران در معاملات فیوچرز میتوانند با گرفتن پوزیشنهای لانگ (خرید) یا شورت (فروش) از حرکتهای سود کسب کنند. قراردادهای فیوچرز بایننس با توجه به تاریخهای مختلف تحویل به قراردادهای فیوچرز سه ماهه و دائمی تقسیم میشوند.
معاملهگران میتوانند در معاملات مارجین و فیوچرز با استفاده از اهرم (لوریج) سود معاملات را چند برابر کنند. اما تفاوت میان این دو قرارداد چیست؟ در ادامه به این موضوع میپردازیم.
بازارها و داراییهای معاملاتی
معاملهگران مارجین سفارشات خرید یا فروش رمز ارزها را در بازار اسپات (Spot Market) ثبت میکنند. این بدان معنی است که سفارشات مارجین با سفارشات ثبت شده در بازار اثبات مرتبط میشوند. همه سفارشات مربوط به مارجین در واقع سفارشات اسپات هستند. معاملهگران در هنگام معامله کردن محصولات فیوچرز سفارشات خرید یا فروش قرارداد را در بازار مشتقات انجام میدهند. به طور خلاصه، معاملات مارجین و فیوچرز در دو بازار مختلف انجام میشوند.
اهرم (Leverage)
اهرم یا لورج از موارد مهم در تفاوت فیوچرز و مارجین است. معاملهگران مارجین برای معامله کردن داراییهای موجود در پلتفرم بایننس میتوانند از اهرمهای ۳ تا ۱۰ برابر استفاده کنند. ضریب اهرم بر اساس این فاکتور تعیین میشود که از حالت مارجین کراس (Cross) استفاده کنید یا مارجین ایزوله (Isolated). در مقابل، در قراردادهای فیوچرز امکان استفاده از اهرمهای بالاتر تا ۱۲۵ برابر وجود دارد.
تخصیص وجه تضمین (Collateral)
در معاملات فیوچرز و مارجین بایننس معاملهگران میتوانند اهرم را از کراس به ایزوله و بالعکس تبدیل کنند. بنابراین آنها میتوانند سرمایه خود را به یک پوزیشن کراس پوزیشنهای ایزوله اختصاص دهند تا بدین ترتیب وجه تضمین خود را به طور منطقی بین این دو نوع اهرم تقسیم کرده و ریسک معاملاتی خود را کنترل کنند.
کارمزد معاملات
معاملات مارجین به کاربران این امکان را میدهد که از پلتفرم معاملاتی وام بگیرند و نرخ بهره وام را برای ساعت بعد محاسبه میکند. کاربران در آینده این وام را پس میدهند. معاملهگران باید برای عدم لیکوید شدن از داشتن دارایی کافی در حسابشان اطمینان حاصل کنند.
در مقابل، در قراردادهای فیوچرز از مارجین نگهداری (Maintenance Margin) به عنوان وجه تضمین استفاده میشود که بدان معناست که بازپرداختی در کار نیست اما کاربران باید از داشتن وجه تضمین کافی اطمینان حاصل کنند.
در هر دو نوع معاملات مارجین و فیوچرز کاربران باید مبلغی را به عنوان کارمزد معاملات پرداخت کنند؛ و هزینه معاملات مارجین مشابه کارمزد معاملات اسپات است.
به دلیل تفاوت قیمت داراییها در قراردادهای فیوچرز دائمی و فیوچرز سه ماهه، از فاندینگ ریت (Funding Rate) برای تعدیل قیمتها بین بازار معاملات فیوچرز دائمی و دارایی مورد معامله استفاده میشود. لطفاً توجه داشته باشید که فقط در قراردادهای فیوچرز دائمی از معاملهگران فاندینگ ریت گرفته میشود.
فیوچرز یا مارجین؛ کدام یک بهتر است؟
معاملات مارجین بایننس برای معاملهگرانی که سرمایه کافی برای شروع معامله ندارند بسیار مناسب است. از طرف دیگر، به نظر میرسد فیوچرز بایننس گزینه مناسبتری برای معاملهگرانی است که موجودی حساب قابل قبولی دارند.
در جریان پی بردن به اینکه کدام رویکرد معاملاتی برایتان مناسبتر است باید به این درک برسید که انتخاب بازارتان باید بر اساس اندازه سهام، تجربهتان از سایر پلتفرمهای معاملات سنتی و نوع معاملهگر که میخواهید به آن تبدیل شوید باشد.
افت بیت کوین به کمتر از میانگین هزینه استخراج می تواند برای بازار مخرب باشد: دلیل این امر چیست؟
سودآوری استخراج بیت کوین هر روز بیشتر کاهش می یابد زیرا دارایی کاملاً بی سود می شود.
بر اساس دادههای بازار رمزارز و ردیاب وان چین، سودآوری استخراج بیتکوین به پایینترین حد خود رسیده است زیرا بازار تحت فشار شدید خرسها به حرکت خود ادامه میدهد. با بیسود بودن استخراج بیتکوین، ممکن است بازار با شرایط و اتفاقاتی مواجه شود که مدتهاست شاهد آن نبودهایم و برخی از آنها ممکن است در نهایت صعودی باشند.
فشار فروش معدنچیان کاهش می یابد
در حالی که این نکته در حد حدس و گمان باقی می ماند، این یک واقعیت کاملاً شناخته شده است که معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند موقعیت ها را با زیان طولانی تر از سود حفظ کنند، به ویژه پس از تبدیل زیان آنها به سود. همین قانون را میتوان در مورد معدنچیانی که داراییهای خود را با ضرر نمیفروشند، اعمال شود، بهویژه اگر مقداری ذخایر داشته باشند.
با توجه به استخراج بیتکوین با قیمتی بیشتر از آنچه که میتوانستند آن را در بازار بفروشند، ماینرها بیشتر احتمال دارد که سکههای خود را حفظ کنند تا اینکه فقط بخشی از هزینههای خود را بفروشند.
متأسفانه، این یک شمشیر دو لبه است زیرا به احتمال زیاد زمانی که بیت کوین به قیمت سرسام آور ماینرها برسد، با فشار فروش بیشتری مواجه خواهیم شد که به آنها امکان می دهد تمام هزینه های استخراج خود را پوشش دهند.
استخراج بیت کوین ممکن است با کاهش محبوبیت روبرو شود
از آنجایی که استخراج طلای دیجیتال دیگر سودی ندارد، باید برای کاهش تدریجی میزان هش و سختی استخراج شبکه آماده شویم. با کاهش عرضه در دست ماینرها، حرکت رو به بالا بدون اینکه مدام به سمت پایین فشار بیاورد، باید برای بازار آسان تر باشد.
متأسفانه، تقاضای کم ماینینگ، ثبات بیت کوین را به عنوان یک شبکه در معرض خطر قرار می دهد، حتی اگر افت هش ریت شبکه صرفاً انتقالی باشد.
دلار آمریکا؛ بر لبه پرتگاه
به دلیل رسیدن پوند و یورو به بالاترین حد یک هفته اخیر، دلار آمریکا در روز جمعه با کاهش مواجه شد.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز به نقل از اینوستینگ، دلار آمریکا در اوایل معاملات روز جمعه اروپا کاهش یافت؛ علت میتواند روندی باشد که پوند و یورو طی کردند و نزدیک به بالاترین حد یک هفته اخیر تثبیت شدند. گفتنی است این موضوع، راهی برای مداخله بانک انگلیس و انتظار تشدید سیاست تهاجمی توسط بانک مرکزی اروپا باز کرد.
در ساعت 03:05 ET (07:05 به وقت گرینویچ)، شاخص دلار که ارزش دلار را در برابر سبدی از شش ارز دیگر دنبال میکند، 0.3 درصد کاهش یافت و به 111.903 رسید، که نزدیک به پایینترین سطح یک هفتهای 111.64 بود که در جلسه قبل به دست آمد.
در حوزه جفت ارزها، GBP/USD با 0.3% افزایش در سطح 1.1157 معامله شد، که قبلاً در جلسه آسیایی به بالای 1.12 صعود کرده بود، و بدین ترتیب پس از بودجه کوچک کاهش مالیات دولت جدید در هفته گذشته، تقریبأ تمام زیانهای شدید خود را پاک کرد.
گفتنی است که عوامل مؤثر در این بازگشتَ، اعلام بانک مرکزی انگلستان برای خرید اضطراری اوراق قرضه، تقویت بازار طلا در کنار پوند بود.
تحلیلگران ING در یادداشتی به نقش کلیدی مداخله بانک مرکزی انگلیس اشاره میکنند و صراحتأ میگویند: «بررسی رویدادها در بریتانیا نشان میدهد که این اولین باری است که محیط کلان رکود تورمی در معرض خطر تبدیلشدن به یک بحران مالی قرار یک لبه در بازار کریپتو گرفته است. خوشبختانه، بانک مرکزی انگلیس به شدت در بازار گیلت مداخله کرده و شرایط بازار به طور موقت تثبیت شده است. با این حال، در پاییز امسال، شرایط رضایتبخشی وجود نخواهد داشت، زیرا نوسانات به بالاترین حد خود در سال 2020 بازگشته است.»
علاوه بر آن، دادههایی که نشان میدهد اقتصاد بریتانیا 0.2 درصد در سه ماهه دوم رشد کرده است، توانست کمک چشمگیری برای پوند باشد؛ لازم به ذکر است درصد رشد این فصل، نسبت یک لبه در بازار کریپتو به برآورد قبلی و کاهش 0.1 درصدی آن، بهبودی شگفتانگیز بوده و از رکود تابستانی جلوگیری میکند.
در کنار آن، یورو/دلار آمریکا تا 0.9817 افزایش یافت؛ علت میتواند سیگنالهایی از تعدیل باشد که تورم فرانسه تاکنون نشان داده و در این راستا، 0.5 درصد در ماه سپتامبر کاهش یافته است.
این جفت در اوایل جلسه تا 0.9844 صعود کرد و این زمانی بود که در آستانه انتشار رقم CPI منطقه یورو، دادههای قوی تورم مصرفکننده آلمان، افزایش شدیدتر نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا را منعکس کرد.
با این حال، یورو تحت فشار شرایط سخت ژئوپلیتیکی قرار داشت، زیرا با ادامه بحران روسیه و اوکراین، منطقه از بحران انرژی رنج میبرد.
با نگاهی به رویکردهای اخیر بازار دلار میتوان دید که ارز آمریکا اخیراً مورد تقاضا بوده است و به بالاترین حد در 20 سال اخیر رسیده است؛ چرا که سیاستگذاران فدرال رزرو به افزایش بیشتر نرخ بهره برای مهار تورم در بالاترین حد تاریخی تمرکز میکنند.
با این حال، هنگامی که مری دالی، رئیس فدرال رزرو سانفرانسیسکو، نگرانیهای خود را در اوایل این هفته درباره تشدید بیش از حد سیاستها و پیامدهای احتمالی آن برای اقتصاد ایالات متحده، تکرار کرد، شکاف جزئی در این تصمیمگیری به وجود آمد.
یورو/ین (USD/JPY) اندکی کاهش یافت و به 144.32 رسید و از زمانی که مقامات ژاپنی اولین مداخله خرید ین خود را از سال 1998 در هفته گذشته انجام دادند، تا حد زیادی پایینتر از خط روانی مهم 145 معامله شد.
دلار استرالیا/دلار آمریکا (AUD/USD)، جفتارز حساس به ریسک، 0.1% افزایش یافت و به 0.6503 رسید، این در حالی بود که USD/CNY با 0.5% کاهش یک لبه در بازار کریپتو به 7.0900 رسید. ناگفته نماند که این نوسان قیمت زمانی روی داد که دادههای رسمی PMI چین نشان داد که بخش تولید این کشور در سپتامبر رشد غیرمنتظرهای داشته است.
دلار آمریکا؛ بر لبه پرتگاه
به دلیل رسیدن پوند و یورو به بالاترین حد یک هفته اخیر، دلار آمریکا در روز جمعه با کاهش مواجه شد.
به گزارش شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز به نقل از اینوستینگ، دلار آمریکا در اوایل معاملات روز جمعه اروپا کاهش یافت؛ علت میتواند روندی باشد که پوند و یورو طی کردند و نزدیک به بالاترین حد یک هفته اخیر تثبیت شدند. گفتنی است این موضوع، راهی برای مداخله بانک انگلیس و انتظار تشدید سیاست تهاجمی توسط بانک مرکزی اروپا باز کرد.
در ساعت 03:05 ET (07:05 به وقت گرینویچ)، شاخص دلار که ارزش دلار را در برابر سبدی از شش ارز دیگر دنبال میکند، 0.3 درصد کاهش یافت و به 111.903 رسید، که نزدیک به پایینترین سطح یک هفتهای 111.64 بود که در جلسه قبل به دست آمد.
در حوزه جفت ارزها، GBP/USD با 0.3% افزایش در سطح 1.1157 معامله شد، که قبلاً در جلسه آسیایی به بالای 1.12 صعود کرده بود، و بدین ترتیب پس از بودجه کوچک کاهش مالیات دولت جدید در هفته گذشته، تقریبأ تمام زیانهای شدید خود را پاک کرد.
گفتنی است که عوامل مؤثر در این بازگشتَ، اعلام بانک مرکزی انگلستان برای خرید اضطراری اوراق قرضه، تقویت بازار طلا در کنار پوند بود.
تحلیلگران ING در یادداشتی به نقش کلیدی مداخله بانک مرکزی انگلیس اشاره میکنند و صراحتأ میگویند: «بررسی رویدادها در بریتانیا نشان میدهد که این اولین باری است که محیط کلان رکود تورمی در معرض خطر تبدیلشدن به یک بحران مالی قرار گرفته است. خوشبختانه، بانک مرکزی انگلیس به شدت در بازار گیلت مداخله کرده و شرایط بازار به طور موقت تثبیت شده است. با این حال، در پاییز امسال، شرایط رضایتبخشی وجود نخواهد داشت، زیرا نوسانات به بالاترین حد خود در سال 2020 بازگشته است.»
علاوه بر آن، دادههایی که نشان میدهد اقتصاد بریتانیا 0.2 درصد در سه ماهه دوم رشد کرده است، توانست کمک چشمگیری برای پوند باشد؛ لازم به ذکر است درصد رشد این فصل، نسبت به برآورد قبلی و کاهش 0.1 درصدی آن، بهبودی شگفتانگیز بوده و از رکود تابستانی جلوگیری میکند.
در کنار آن، یورو/دلار آمریکا تا 0.9817 افزایش یافت؛ علت میتواند سیگنالهایی از تعدیل باشد که تورم فرانسه تاکنون نشان داده و در این راستا، 0.5 درصد در ماه سپتامبر کاهش یافته است.
این جفت در اوایل جلسه تا 0.9844 صعود کرد و این زمانی بود که در آستانه انتشار رقم CPI منطقه یورو، دادههای قوی تورم مصرفکننده آلمان، افزایش شدیدتر نرخ بهره توسط بانک مرکزی اروپا را منعکس کرد.
با این حال، یورو تحت فشار شرایط سخت ژئوپلیتیکی قرار داشت، زیرا با ادامه بحران روسیه و اوکراین، منطقه از بحران انرژی رنج میبرد.
با نگاهی به رویکردهای اخیر بازار دلار میتوان دید که ارز آمریکا اخیراً مورد تقاضا بوده است و به بالاترین حد در 20 سال اخیر رسیده است؛ چرا که سیاستگذاران فدرال رزرو به افزایش بیشتر نرخ بهره برای مهار تورم در بالاترین حد تاریخی تمرکز میکنند.
با این حال، هنگامی که مری دالی، رئیس فدرال رزرو سانفرانسیسکو، نگرانیهای خود را در اوایل این هفته درباره تشدید بیش از حد سیاستها و پیامدهای احتمالی آن برای اقتصاد ایالات متحده، تکرار کرد، شکاف جزئی در این تصمیمگیری به وجود آمد.
یورو/ین (USD/JPY) اندکی کاهش یافت و به 144.32 رسید و از زمانی که مقامات ژاپنی اولین مداخله خرید ین خود را از سال 1998 در هفته گذشته انجام دادند، تا حد زیادی پایینتر از خط روانی مهم 145 معامله شد.
دلار استرالیا/دلار آمریکا (AUD/USD)، جفتارز حساس به ریسک، 0.1% افزایش یافت و به 0.6503 رسید، این در حالی بود که USD/CNY با 0.5% کاهش به 7.0900 رسید. ناگفته نماند که این نوسان قیمت زمانی روی داد که دادههای رسمی PMI چین نشان داد که بخش تولید این کشور در سپتامبر رشد غیرمنتظرهای داشته است.
تریگر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معاملهگران بوده و برای آنها به مثابه جام مقدس سرمایهگذاری میباشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کردهایم، که یک معاملهگر پس از سالها فعالیت در بازار سهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.
با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص میشود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روشهای تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روشهای تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.
در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معاملهگری تکنیکالی تحت عنوان تریگر میپردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود.
مفهوم تریگر در معاملهگری چیست؟
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیلگران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر میگیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روشهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معاملهگری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق میشود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از معامله میکنیم.
در این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معاملهگر صورت گیرد.
در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانههایی برای معاملهگری در محدودههای نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آنها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجاندهاید.
مثلاً معاملهگر الف بر اساس وقوع شرایط زیر به عنوان تریگر ورود اقدام به خرید میکند:
«ایجاد شکست صعودی میان خط اندیکاتور RSI و سطح ۳۰»
آیا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟
دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معاملهگران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر میگیرند! اما همانگونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.
در واقع شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته یک لبه در بازار کریپتو باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیانده تبدیل شود!
لذا به این نتیجه میرسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.
تریگر بخش جدایی ناپذیر هر استراتژی معاملاتی است!
بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معاملهگر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه میباشند.
به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی یک لبه در بازار کریپتو بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیدهاید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.
تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم
امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آنها نیز با یکدگر متفاوت میباشد.
ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معاملهگران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.
همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله میکنید، تایمفریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایمفریم کوچکتر پیدا میکنید.
در این بخش به ذکر مثالهایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران میپردازیم:
۱- اندیکاتور
یکی از متنوعترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما میتوانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کردهایم.
در نمودار فوق که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، شکست صعودی قیمت و اندیکاتور تریگر ورود میباشد. در طرف مقابل شکست نزولی قیمت و اندیکاتور نیز شرایط یا تریگر خروج از معامله است.
۲- پولبک
به اذعان بسیاری از متخصصان کار با نمودارهای قیمتی، این تکنیک معاملاتی تکنیکالی جزء کم ریسکترین روشهای ورود به معامله محسوب میشود. در واقع هدف معاملهگری بر اساس پولبکها این است، که در بهترین شرایط ممکن از لحاظ ریسک و بازده وارد موقعیتهای معاملاتی شوید.
کیفیت استفاده از پولبکهای قیمتی به عنوان تریگر معاملاتی در نمودار شرکت ملی صنایع مس ایران نیز کاملاً مشهود میباشد. با استفاده از دو فرصت پولبکی موجود امکان ورود به معامله با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی وجود داشته است.
۳- شکست
در مورد مفاهیم شکست و پولبک قیمت مباحث بسیاری وجود دارد. حقیقت این است، که پولبکها همیشه ایجاد نشده و در این مواقع قیمت به محض شکست با سرعت بالایی به حرکت در مسیر خود ادامه میدهد. البته وجود الگوهای شکست جعلی نیز غیرقابل انکار است. به هر جهت بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند، که حین شکستهای قیمتی وارد معامله شده و منتظر بازگشت قیمت نباشند.
نمودار فوق مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است. پس از شکست خط روند سقف نسبتاً طولانیمدت یک شکست صعودی ایجاد شده و تریگر ورود برای معاملهگران مبتنی بر شکست فعال میشود. جالب این است که در جریان این شکست نیز یک پولبک دیده میشود!
۴- الگوی قیمت
الگوهای قیمتی نیز تقریباً همانند اندیکاتورها تنوع زیاد و طرفداران بسیاری دارند. از مزایای اصلی این الگوها میتوان به قدرت پیشبینی بالا، امکان معاملهگری مولتی تایمفریم، تعیین حد سود و زیان اشاره نمود.
در نمودار شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) یک الگوی پرچم صعودی را مشخص نمودهایم. تریگر ورود مورد نظر بر اساس شکست صعودی میان قیمت و لبه بالایی پرچم ایجاد شده است. هر چند این نوع تریگر نیز بر مبنای شکست قیمت ایجاد میشود، اما وجود یک الگوی قیمتی معتبر دلیل اصلی ورود به موقعیت خرید میباشد.
۵- کندل استیک
این ابزار ساده نموداری که سابقه پیدایش آن به کشور ژاپن باز میگردد، به جرئت یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. دلیل این محبوبیت نیز به سادگی فهم ماهیت کندلاستیکها، الگوها و سایر جزئیات مرتبط با آنها میباشد. بنابراین روشهای معاملاتی زیادی بر مبنای کندلاستیکها یک لبه در بازار کریپتو ایجاد شدهاند.
در نمودار زیر از یک الگوی پوشای صعودی به عنوان تریگر ورود استفاده شده است. معاملهگران پیرو این الگوی کندلی پس از بسته شدن شمع پوشاننده تریگر ورود خود را مشاهده نموده و اقدام به خرید میکنند.
دیدگاه شما