هیچکس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمیگذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس
چگونه سبک های معامله گری را انتخاب کنیم؟ نکات مهم برای یافتن بهترین سبک ترید
آیا تصمیم به معامله ارزهای دیجیتال گرفتهاید؟ آیا از قبل سبک ترید خود را انتخاب کردهاید یا هنوز در جستجوی روش معامله خود هستید؟ چه عواملی را برای انتخاب بهترین استراتژی های معامله گری باید در نظر بگیرید؟ بهتر است به جای اینکه از سر هوی و هوس و بدون استراتژی و برنامه معامله کنید، در مورد سبک معامله مطالعه کنید. اینکه از قبل بدانید با چه میزان وقت و سرمایه میخواهید وارد دنیای ترید شوید، قطعا نتایج بهتری را برایتان به ارمغان خواهد آورد. پس تا انتهای مقاله با میهن بلاکچین همراه باشید تا با نکات مهم برای انتخاب بهترین سبک های معامله گری آشنا شوید.
انتخاب سبک های معامله گری
انسانها از قدیمالایام با فرار از دست شیرها در هنر ریسکپذیری حرفهای شدهاند. ظرفیت ما انسانها برای محاسبه خطرات و پاداش انجام کاری بینقص است. این که تصمیم میگیریم گوزنها را در بین گرگها شکار کنیم یا در بین خرسها (از نوع وال استریتیاش) بیت کوین معامله کنیم، همه برای مغز ما یکسان است.
مغز ما به شکلی است که قادر به انتخاب بین درست و نادرست است. با این حال، ریسکپذیری احتمال ۵۰/۵۰ ندارد. عوامل بیشماری در پشت معامله وجود دارد که شما را ملزم به داشتن استراتژی معاملاتی میکند. خوشبختانه، روشهای معاملاتی بسیاری برای انتخاب در بازار ارز دیجیتال وجود دارد؛ اما میتوانید آنها را با همدیگر بهصورتی مخلوط کنید، که متناسب با شخصیت شما باشد.
گرچه تحلیل تکنیکال میگوید که ترید، علمی با قوانین تعریف شده است، اما این تعریف کاملا هم درست نیست. هرکسی که با پول واقعی معامله کرده باشد، میداند که معامله به هیچ وجه تجربهای پایدار و خطی نیست. چطور بازاری به ارزش دو تریلیون دلار میتواند پایدار باشد؟ جو از کانادا خرید میکند و ژو از چین میفروشد. شخص دیگری از اروپا در وضعیت خنثی میماند و ۱۰,۰۰۰ مایل به سمت شرق، یک شخص روس بیصبرانه منتظر است تا روبلهای بیارزش خود را به بیت کوین تبدیل کند. بازیگران و عوامل زیادی درگیر هستند که پیشبینی جهت بازار را تقریبا تبدیل به یک تلاش بیثمر میکنند. اما دلسرد نشوید. هنوز هم میتوانید سیستمی را ایجاد کنید که به شما کمک کند در تریدهای بیشتری نسبت به باخت برنده شوید. برای پیدا کردن سبک های معامله گری مناسب خود، ابتدا به این سوالات پاسخ دهید.
چقدر زمان دارید؟
اگر شما روزانه از ساعت نه تا پنج کار میکنید، احتمالا وقت این را ندارید که در تمام طول روز بر بازار نظارت کنید. پس چطور یک استراتژی که نیاز به تمام وقت و توجه شما دارد (به عنوان مثال ترید روزانه)، میتواند مناسب شما باشد، آن هم وقتی که روز خود را در دفتر صرف طراحی مواد بازاریابی یا برنامهنویسی میکنید؟
از آنجا که شما با محدودیتهای مختلفی درگیر هستید، ابتدا باید توجه کنید که از نظر زمانی چقدر میتوانید در ارز دیجیتال سرمایهگذاری کنید (نه از نظر پول)؛ حتی اگر تمام وقت خود را نیز در دنیای رمزارزها صرف کنید، ممکن است زمان آزادی نداشته باشید تا در بازارهای تجاری صرف کنید. شاید عادت نداشته باشید که ۱۰ ساعت به صفحه نمایش خیره شوید و این کار باعث قفل کردن مغزتان میشود و عملکرد نامناسب فعلیتان را نیز خرابتر میکند. بنابراین زمانی که میتوانید روی ترید متمرکز شوید را تعیین کنید.
چقدر سرمایه دارید؟
میخواهید با ۱۰۰ دلار معاملات فرکانس بالا انجام دهید؟ شکی نیست که نمیتوانید روزانه ۵ دلار هم به دست آورید. اندازه سرمایه تاثیر عمدهای بر روش معامله شما دارد. قبل از ورود به بازار به مقدار پولی که مایل به ریسک آن هستید، فکر کنید. پس از تصمیمگیری در مورد سرمایهتان است که میتوانید به استراتژی خود فکر کنید. هر چقدر پول کمتری داشته باشید، دلایل کمتری برای ترید در بازه زمانی یا تایم فریم کمتر (LTF) وجود دارد. معاملات LTF و فرکانس بالا، بستگی به ریسک کردن با پولی اندک و به طور منظم و فعالانه دارد. بنابراین نه تنها باید پول کافی برای دور انداختن داشته باشید، بلکه باید پول زیادی نیز هزینه کنید تا سود به دست آورید. آیا در ازای ۵ دلار برای هر معامله، ترید روزانه انجام میدهید؟
از سوی دیگر، ترید در بازه زمانی یا تایمفریم طولانیتر (HTF) برای معاملات کوچک و بزرگ مناسب است؛ اگر سرمایه شما کم است و در بازههای طولانیمدت ترید میکنید، مجبورید چارتهای ایمنتر را دنبال کنید و نمیتوانید از سر هوی و هوس معامله کنید. زیرا نقدینگی کافی ندارید! اگرچه اگر سرمایه شما زیاد است، میتوانید یک معامله ۵ میلیون دلاری باز کنید و یکچهارم از این مبلغ را صرفا بابت پرداخت افت قیمت یا اسلیپیج پرداخت کنید!
«اندازه کوچک» ترید با تایم فریم بزرگتر، ایمنی بیشتر و ریسک پایینتری را به ارمغان میآورد. این دو عامل برای ساخت سرمایه تدریجی و پیوسته مناسب هستند؛ بهتر است ۱۰۰ دلار در طول چند ماه به ۱۰,۰۰۰ دلار تبدیل شود تا اینکه ۱۰,۰۰۰ دلار به واسطه معامله LTF به ۱۰۰ دلار تبدیل شود. چقدر سرمایه دارید؟ با پاسخ به این سوال یک قدم به پیدا کردن روش ترید ایدهآل خود نزدیکتر میشوید.
آزمایش روش (ها)
حالا که از میزان زمان و پول خود یا محدودیتهای آنها آگاه هستید، آماده تجربه کردنید. این طور نیست که پس از پاسخ به ۱۰ سوال، بهترین قانون تریدینگ برای خودتان را بشناسید؛ باید برخی از این موارد را آزمایش و تجربه کنید.
آیا به عنوان یک بزرگسال تا به حال سرگرمی جدیدی را آغاز کردهاید؟ وقتی برای یادگیری یک ساز جدید تلاش میکنید، کمکم متوجه میشوید که ذاتا آدم بااستعدادی نیستید! بدتر آنکه میبینید مهارتتان به نتهای اشتباه و فالش منجر میشود.
شروع یک سرگرمی جدید، همانند معامله داراییها برای اولین بار است. صرف اینکه آدم علاقهمندی به بازارهای مالی هستید، سبب نمیشود که به طرز جادویی کسب درآمد کنید. اینطور نیست که بفهمید تواناییتان در دنیای ارز دیجیتال به دادتان خواهد رسید. به همین دلیل است که پیشنهاد میکنیم تا میتوانید تجربه کنید. حتی زمانی که تجربه کردید، باز هم باید این کار را انجام دهید؛ زیرا بازار هم (مانند شما) هرگز یکسان نیست.
هیچکس هرگز دو بار در همان رودخانه قدم نمیگذارد؛ زیرا این همان رودخانه نیست و او نیز همان آدم نیست. هراکلیتوس
آزمایش به شما کمک میکند تا در مسیر درست قرار بگیرید. این تکرار دائمی آزمون و خطا است که مهارتهای انسان را ایجاد میکند. قبل از اینکه متوجه شوید که در این بازار چه سرنوشتی در انتظارتان است، باید اشتباهات بسیاری را تجربه کنید. اگر معاملات سوئینگ برایتان مناسب نیست، اشکالی ندارد؛ میتوانید سراغ معاملات اسکالپینگ بروید. اگر اوضاعتان در اسکالپینگ خراب مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری است، به پیش بروید تا در نهایت روشی را که مناسب شما باشد را پیدا کنید.
ریسک کردن یا نکردن: مسئله این است
نقل قول هراکلیتوس را حفظ کنید و به یاد داشته باشید: بازار خطی نیست. روشی که یک روز جواب میدهد، میتواند روز بعد استراتژی فاجعهآمیزی باشد. اگرچه نمیتوانید مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری با خواندن مقاله این چیزها را یاد بگیرید، اما میتوانید از طریق تجربه احساس کنید. دانستن اینکه چه زمانی ریسک کنید و چه زمانی محتاط باشید، نکته مهمی در معامله است.
بیایید این سناریو را بررسی کنیم: بازار برای مدتی نیاز شدیدی به رالی صعودی دارد. بازار ماهها تکانی نمیخورد، اما در نهایت کسی اولین حرکت را میکند و بقیه او را دنبال میکنند. از خودتان بپرسید: ریسک کنم یا نه؟ بدیهی است که تمایل به صعود نشانه ریسک کردن است. به قول صفحات توییتر کریپتویی: زمانی که زمان خرید رسید، بخرید. نه باید مخالفی “هوشمند” باشید و نه صبر کنید تا در سقف قیمت فروش (Short) انجام دهید. بهترین سناریو این است که تمام پول خود را از دست ندهید.
سناریوی بدون ریسک چیست؟ فرض کنید که بازار به طور غیرمنطقی رفتار میکند، چنانکه که معمولا هم اینطور است. یک لحظه به عرش میرسد و لحظه بعدی به مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری فرش میآید و به قول معاملهگران آشفتهبازار است! آیا در این شرایط بازار معامله میکنید؟ به عنوان یک معاملهگر، باید در شرایط روشن بازار ترید کنید. برای محافظت از سرمایه و به حداقل رساندن ضرر، باید در شرایط امن معامله کنید. تغییر شرایط بازار بین فازهای آشفته و رضایتبخش، نباید شما را جذب کند. در این شرایط نباید ریسک کرد، بنابراین استراتژی خود را تغییر دهید.
بهروز باشید
بهروز ماندن برای تمام روشهای معاملاتی و سرمایهگذاران یک اصل اساسی است. حتی سرمایهگذار سختگیر وال استریت که پای خود را از خانه بورلی هیلزش آن طرفتر هم نگذاشته است (کنایه از معاملهگران پولدار وال استریت)، در مورد وضعیت حقوق کارگران در کلونی معادن لیتیوم غرب آفریقا مطالعه میکند. شما نیز به عنوان معاملهگر ارز دیجیتال باید همین کار را انجام دهید. درباره آخرین بروزرسانی توسعه و نقشه راه اتریوم بخوانید. بر فعالیت شبکه بیت کوین و تعداد کاربرانی که نود شبکه را اجرا میکنند، نظارت کنید. این اصول بیش از آنچه فرض میکنید بر بازارهای کریپتو تاثیر میگذارد. یک شایعه بیاهمیت درباره چارچوب قانونی جدید، میتواند سرنوشت بیتکوین را برای سال آینده تعیین کند.
بسیاری از تریدرها معتقدند که تجزیه و تحلیل فنی و بازار مثل صفحه شطرنج هستند که در آن الگوهای ترید مختلف، دستورالعملهای بالقوه قیمت ارزهای دیجیتال را نشان میدهند. داستان در نهایت چیزی است که تریدر را مجبور میسازد تا در یک جهت حرکت کند و خرید یا فروش انجام دهد. پس یا خودتان را بهروز نگه دارید یا منتظر عواقب این بیاطلاعی باشید.
پرسش و پاسخ (FAQ)
- بهترین سبک ترید کدام است؟
هیچ روشی برای همه افراد جوابگو نیست. هر تریدر مجموعه قوانین و استراتژیهای مخصوص به خود را دارد؛ زیرا شخصیت، میزان ریسکپذیری، زمان، سرمایه و خیلی موارد دیگر در هر انسان با انسانهای دیگر تفاوت دارد؛ بنابراین نمیتوان نسخه یکسانی را برای همه معاملهگران پیچید.
- آیا سبک های معامله گری در فارکس و بازار ارزهای دیجیتال یکسان است؟
خیر. زیرا ریسک این بازارها با یکدیگر تفاوت دارد. ریسک بازار رمز ارزها به خاطر نوسانات شدید قیمتها بسیار بیشتر از سایر بازارهاست؛ بنابراین باید استراتژیهای مخصوص به آن را داشته باشید.
-
مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری
- استراتژی های معامله گری چه تاثیری روی موفقیت ما دارند؟
سبکهای معاملاتی میتوانند در شرایط مختلف بازار به کمک ما بیایند و ما را از گمراهی در روند بازار نجات دهند. این استراتژیها در واقع قانون های معامله گری هستند که خودمان برای خودمان انتخاب میکنیم و تحت هر شرایطی باید به آنها وفادار باشیم.
- نظم در معامله گری تا چه حد مهم است؟
داشتن نظم بسیار مهم است و باید بهعنوان یکی از عادت های معامله گری شما تبدیل شود. اگر انتخاب میکنید که از ساعت ۹ صبح تا ۵ عصر به ترید بپردازید و روزهای جمعه به استراحت بپردازید، باید صرفنظر از شرایط بازار و فرصتهای بالقوه، به این قانون خود وفادار بمانید.
کلام آخر
دنیای ارز دیجیتال هم مثل تمام بازارهای دیگر با ریسک و سود و ضرر و چالشهای مخصوص به خود سروکار دارد. مهم آن است که پیش از ورود به این بازار در مورد سبک های معامله گری خود تحقیق کنید، مقدار سرمایه خود را مشخص کنید و ببینید چقدر میخواهید در این بازار وقت صرف کنید. به شناخت کافی از خود برسید و ببینید که چقدر حاضر به ریسک کردن در دنیای معاملات ارز دیجیتال هستید، سپس بهترین سبک ترید را متناسب با شرایطتان برای خود انتخاب کنید. همواره خود را از شرایط بازار بهروز نگه دارید و در این بازار آگاهانه عمل کنید تا به نتایج خوبی دست یابید. بیشترین ریسکی را که تا به حال در دنیای معاملات ارز دیجیتال کردهاید، به یاد دارید؟ از این ریسکپذیری خرسندید یا پشیمان؟
علت ضررهای مالی
ضررهای مالی یکی از مهمترین مباحثی است که هر سه گروه معامله گران حرفه ای، زیانگر و معامله گران چرخه رونق و ورشکستگی با آن روبرو هستند. علت بیشتر ضررهای مالی در نداشتن اطلاعات کافی در بحث مالی رفتاری و روانشناختی حرکت بازارها است. زیر در آن زمان که شما در معامله ای ضرر میکنید فرد و افراد دیگه در حال سود گرفتن از معاملات خود هستند و این یه چرخه روانی همیشگی در حرکت بازار می باشد. در این مقاله به بررسی مهمترین علتهای ضرر افراد در بازارهای مالی می پردازیم.
شاید فکر کنید علت ضررهای مالی افراد در مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری بازارهای مالی و بورس نداشتن آموزش است. دیدن آموزش هر چند امری بسیار مهم است ولی خیلی از افراد با وجود اینکه آموزش های زیادی دیده اند ولی همچنان در عمده معاملات خود با شکست مواجه میشوند. اگر بحث آموزش(تحلیل تکنیکال و بنیادی) و نقایص فنی و سیستمی و ضعف عملکردی سیستم های کارگزاری ها را کنار بگذاریم مهمترین و اصلی ترین علت ضرر افراد در بازارهای مالی نداشتن درک از رفتار بازار و رفتار نکردن بر اساس اصول انضباط شخصی معامله گری در مواجه با بازار است.
2 فاکتور سمی ضررهای مالی
1- خود شیفتگی
2- خود تخریبی
خود شیفتگی و خود تخریبی دو نیروی روانشناختی قوی هستند که اثرات منفی بر بنیان فکر شما می گذارندو شما تا زمانیکه موفق نشده اید رشته ای از معاملات سودده و یا زیان ده را تجربه کنید، خود را با این دو نیرو درگیر نمیبینید.
خود شیفتگی در زمانی به وجود می اید که فرد بر حسب تصادف یا شانس و موارد غیر منطقی دیگر به موفقیت در تعدادی از معاملات خود دست پیدا میکند.شما وقتی موفق هستید اصلا فکر نمیکنید که ممکن است مشکلی وجود داشته باشد به خصوص وقتیکه این موفقیت ها شما را بسیار مشعوف خود کرده باشد و این به شما اعتماد به نفس بیش از اندازه میدهد. این حس تکرار موفقیت باعث میشود فرد بیش از حد به بازار خوش بین شده و حد سرمایه خود را افزایش دهد و اصول را رعایت نکند. که به اصطلاح به آن خودشیفتگی در معامله گری میگویند. مادامی مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری که این فرد در بازار حضور دارد پس از مدتی رفتار بازار بر خلاف میل خود را میبیند و اعتماد اولیه اش نسبت به بازار اندکی کاهش می یابد و در طی چند معامله ضرر ده که ارامش فکری فرد بهم ریخته و در نهایت از بازار ایراد گرفته و بازار را مقصر و دشمن خود میداند. در حقیقت ما باید بدانیم بازار هیچ وظیفه ای در قبال دادن سود به معامله گران ندارد. وظیفه بازار حل مشکلات و مسایل مالی ما نیست. این ما هستم که باید رفتار بازار را درک کنیم و بر اون اساس خودمان را سازگاری دهیم و بتوانیم عمل کردن و دانش خود را هم راستا کنیم تا در زمان مناسب بدون شک عمل کرده و وارد معامله شویم.
راه های مقابله با شکست های متعدد در ترید کردن و معامله ارزهای دیجیتال
شکست در ترید مهمترین ترس از معامله در بازارهای سرمایه ای محسوب می شود. در واقع زمانی که یک معامله گر دست به خرید و فروش می زند، همواره این سوال را از خود می پرسد که آیا این ترید و معامله موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر.
به عبارت ساده تر هر معامله گر و سرمایه گذار مبتدی یا حرفه مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری ای ترس از شکست در ترید را در خود احساس می کند و این حس کاملا طبیعی و منطقی است. زیرا اساسا بازارهای سرمایه ای مانند بازار ارزهای دیجیتال آمیخته با مفهومی به نام ریسک هستند. ریسک نیز مفهومی است که سود و زیان را برای ما تعریف می کند. از این رو می توان گفت که برای مقابله با شکست در ترید کردن باید با مفهوم ریسک آشنا شویم.
ریسک، خط مرز بازارهای سرمایه ای
ریسک مفهومی است که آن را می توان در زندگی روزمره نیز به خوبی مشاهده کرد. برای بسیاری از ما ریسک به معنی خطرپذیری یا توانایی پذیرش خطر در ازای کسب یک موفقیت است. بگذارید ساده تر توضیح دهیم.
ریسک حاصل توانایی انتخاب و عدم پیش بینی آینده حاصل می شود. انسان ها طی شبانه روز در موقعیت های انتخاب بسیاری قرار می گیرند. به عبارت ساده تر انسان ها هر لحظه و در مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری هر موقعیتی باید تصمیم بگیرند که کدام مسیر و کدام انتخاب درست است. اما نکته ای که وجود دارد این است که هیچ کدام از انسان ها توانایی پیش بینی آینده را ندارند. از این رو نمی توان به صورت مشخص و کامل بیان کرد که آیا مسیر انتخاب شده نتیجه مناسبی خواهد داشت یا خیر.
بنابراین هر انتخاب عواقبی دارد. این عواقب بسته به بزرگی و کوچکی انتخاب می تواند تغییر کند. اما نکته مهمی که وجود دارد این است که عملا هیچ گاه نمی توان به طور کامل و دقیق در مورد این عواقب صحبت کرد. زیرا عملا همیشه آینده غیر قابل پیش بینی است.
پس اگر بخواهیم ساده تر بیان کنیم، هر انتخاب ما با درصدی ریسک همراه است. یعنی شما در هر انتخاب ممکن است شکست بخورید و یا به پیروزی برسید و این موضوع در مورد هر موقعیت انتخابی صادق است.
انتخاب رفتن به کلاس درس یا خوابیدن و یا انتخاب خرید یک سهم یا فروش آن و هزاران موقعیت انتخاب دیگر شما را در معرض ریسک قرار می دهد.
نکته مهمی که در مورد ریسک باید به آن توجه داشته باشید این است که ریسک یک مفهوم قابل اندازه گیری و قابل شناسایی مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری است. اما مسائلی مانند شانس و قمار و … غیر قابل پیش بینی و اندازه گیری هستند. از این رو آن چیزی که باعث می شود بازارهای سرمایه ای از مفاهیمی مانند بازی قمار و … جدا شوند، وجود همین مفهوم ریسک در بازار است.(در ادامه مقاله ریسک خرید دوج کوین را مطالعه نمایید.)
شکست در ترید یا موفقیت در آن؟! مسئله این است
ریسک مانند ظرف خالی است که به شما نشان می دهد پاداش حاصل از موفقیت یا ضرر ناشی از شکست در ترید شما چقدر است. به عبارت ساده تر شما بر اساس شناسایی ریسک می توانید مشخص کنید که تا چه اندازه سودآوری می خواهید و تا چه اندازه می توانید شکست در ترید را تحمل کنید.
به عبارت ساده تر شکست در ترید کردن مانند شکست در معامله ارزهای دیجیتال یک امر عادی و اجتناب ناپذیر در بازار های سرمایه ای محسوب می شود. به عبارت بهتر شما حتما چیزی تحت عنوان شکست در ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای سرمایه ای را تجربه می کنید و این اجتناب ناپذیر است.(در ادامه مقاله قوانین استخراج ارزهای دیجیتال را مطالعه کنید.)
در واقع ما نمی توانیم جلوی شکست در ترید کردن را بگیریم، اما می توانیم تاب آوری خودمان در برابر شکست در ترید را محاسبه کنیم و بر اساس آن دست به معامله بزنیم.
به عبارت ساده تر یک معامله گر حرفه ای همیشه سناریوهای مختلفی برای معامله خود طراحی می کند. یکی از این سناریو ها مسلما شکست در ترید خواهد بود. از این رو این معامله گر با در نظر گرفتن این مسئله و با شناسایی ظرف ریسک مشخص می کند که تا چه اندازه می تواند در برابر این شکست و ضرر تاب آوری داشته باشید. از این رو زمانی که بازار مطابق میل او پیش نرود و تریدر می داند که در چه موقعیتی قرار گرفته و با چه ضریبی می تواند این ضرر را تحمل و جبران کند.
چگونه در برابر شکست در ترید مصون شویم؟
همانطور که گفتیم عملا شکست در ترید – مانند شکست در معامله ارزهای دیجیتال – غیر قابل اجتناب است. پس بهترین روش برای مقابله با شکست در ترید، قبول کردن آن است.
در واقع شما در مرحله اول باید قبول کنید که احتمال شکست در ارزهای دیجیتال و یا سایر بازارهای سرمایه ای وجود دارد. بعد از قبول کردن وجود چنین سناریویی، نوبت این است که ریسک ورود به معامله یا خروج از آن را تا حد امکان محاسبه کنید. یادتان باشد که بخشی از این محاسبه مربوط به آینده است. بنابراین عملا نمی توان همیشه به طور دقیق این ریسک را شناسایی کرد. اما بر اساس آموزش و تجربه به دست آمده می توان تا حد زیادی ریسک منطقی و درستی را محاسبه کرد.
بعد از محاسبه ریسک، حالا نوبت این است که مشخص کنید که آیا بر اساس این ریسک می توانید شکست در ترید ناشی از آن را تحمل کنید یا نه. این مشخص کردن مسیر و سناریوی شکست عملا به شما این قدرت را می دهد که اولا در وضعیت قرمز خونسردی خودتان را حفظ کنید و تسلط تان را از دست ندهید. از طرف دیگر شناسایی ریسک و مشخص کردن تاب آوری شما در برابر شکست در ترید می تواند مشخص کند که در چه موقعیت از این ضرر کنار بکشید و از معامله خارج شوید.
توجه داشته باشید که اصلی ترین و مهمترین فاکتور طراحی و تعیین استراتژی نیز شناسایی ریسک و مشخص کردن تاب آوری در برابر شکست در ترید است.
پس اگر بخواهیم واضح تر توضیح دهیم، شما با استفاده از شناسایی ریسک، استراتژی طراحی می کنید که در آن تاب آوری در برابر شکست در ترید را نیز در نظر می گیرید. با این کار درصد شکست شما در بازارهای سرمایه ای کاهش پیدا می کند. همچنین در خاطر داشته باشید که شکستی که بر اساس استراتژی حاصل شود، قابل جبران است. اما زمانی که شما بدون هیچ استراتژی و شناسایی ریسکی شکست بخورید، عملا نمی توانید آن را تحلیل کنید و به نوعی از آن درس بگیرید.اگر میخواهید در مورد سود ترید کردن بیشتر بدانید این مقاله را بخوانید.
مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری
چگونه یک فرد موفق را تعریف می کنید؟شاید این کسی است که بی رحم، جاه طلب.
با دونستن این اصل، به همه برنامههات برس.
اولویت، مهمترین اصل موفقیت در برنامهریزیاولویت، مهمترین اصل موفقیت در.
تاریخچه هدیه دادن و اثرات مثبت آن
گل برای هدیهتاریخچه هدیه طولانی است و سابقه بسیار طولانی دارد.این رکور.
احساس خستگی
با داشتن انگیزه کافی، احساس خستگی را از خود دور خواهید کرد
داشتهها، بزرگترین سرمایه برای رسیدن به خواستهها
داشتهها، بزرگترین سرمایه برای رسیدن به خواستههاما عادت کردهایم که د.
چطور به ۱ میلیون دلار فروش در ۱ سال رسیدم؟
در اینجا داستان شروع کارم و عوامل تاثیرگذار بر موفقیتم را برای شما نوش.
۱۰ باور اشتباه در بازار بورس
چه یک معاملهگر فصلی باشید و چه اینکه بهتازگی با بازار بورس جهانی آشنا شده باشید، همیشه افسانهها و داستانهایی را دربارهی بازار بورس جهانی خواهید شنید که میتوانند تقریباً بر همه، صرفنظر از مدتزمان فعالیتشان در بازار، تأثیرگذار باشند.
معاملهگران با آگاهی از برخی از مهمترین این افسانهها میتوانند جلوی برخی از شکستهای روانی و ناامیدی را بگیرند.
علیرغم تعداد زیاد این افسانههای معاملهگری، ما در اینجا به ۱۰ مورد رایج که بر تکتک مراحل معاملهگری، یعنی از ب بسمالله که چرا افراد وارد بازار بورس جهانی میشوند تا نحوهی تعریف استراتژی، اثر میگذارند، اشاره میکنیم.
۱- یکشبه پولدار شدن
اخیراً تبلیغات، راه خود را در میان فعالان و معاملهگران حقیقی بازار بورس جهانی بازکرده و باعث شده است افراد زیادی که در آرزوی یکشبه پولدار شدن (البته با صرف تلاش خیلی کم) هستند به بازار وارد شوند؛ اما متأسفانه باید بگوییم تحقق این آرزو بهندرت مشاهدهشده است.
معاملهگری نیازمند صبر و حوصله است؛ درواقع، معاملهگری یک مسیر است نه یک مقصد. معاملهگری بعد از کسب سود در چند معامله، به انتها نمیرسد بلکه معاملهگران بعد از هر ترید، معاملهی دیگری انجام میدهند که این امر، نیاز به ثبات در رویه را نشان میدهد. پس یادتان باشد که معاملهگری به معنای قمار کردن و یکشبه ره صدساله رفتن نیست.
۲- افق کوتاهمدت
وجود نوسانات بالا در بورس باعث محبوب شدن معاملات کوتاهمدت در این بازار شده است؛ اما باید یادآوری کنیم که راههای دیگری هم برای کسب سود در این بازار وجود دارد.
روندهای بلندمدت قیمت سهم تحت تأثیر فاکتورهای بنیادی بوده و البته قابل معامله هستند. معاملهگرانی که دید بلندمدت دارند بر روی روند بزرگتری متمرکز میشوند و خودشان را درگیر نوسانات روزانه نمیکنند.
درواقع، داشتن یک تایم فریم بلندمدت، با کاهش تعداد کارمزد پرداختی میتواند برای برخی معاملهگران، سودمند واقع شود و درنهایت باعث میشود معاملهگران از خطر معاملههای آنی و ناگهانی کوتاهمدت، مصون بمانند.
۳- دستکاری بازار بورس!
معاملهگرانی که ضرر میدهند اغلب تقصیر را به گردن دستکاری در بازار یا کارگزاران فاسد میاندازند. درست است که بهانه آوردن آسان است اما بازار بورس جهانی تقلب نیست؛ بازار بورس جهانی یکی از بزرگترین نهادهای مالی کشور است و هرروز شاهد حضور و ورود صدها هزار معامله و اطلاعات جدید است.
این یعنی اگر یک معاملهگر روش غیرحرفهای و غیرمتداولی در معاملات خود در پیش بگیرد، یکی از هزاران معاملهگر زبروزرنگی که در بازار حضور دارند، خیلی سریع متوجه آن میشود و از آن به نفع خودش استفاده خواهد کرد؛ البته به نظر من، این امر، اکنون در تمامی بازارها صادق است.
۴- معاملات بدون عیب و نقص
ضرر و باخت همیشه در بازار اتفاق میافتد و تلاش برای یافتن استراتژیای که تحت همهی شرایط جواب بدهد، یا معاملهگر را بیرون از گود اصلی معاملات نگه میدارد یا اینکه باعث شکلگیری یک استراتژی خیلی خاص (بیشازحد بهینه) میشود که قابلاستفاده در شرایط جدید نخواهد بود.
پذیرش این حقیقت که شکست اجتنابناپذیر است و پیدا کردن استراتژیای که در شرایط متفاوت بازار کار کند و نتیجهی قابل قبولی داشته باشد برای ما کفایت میکند، میتواند درنهایت ما را به هدف برساند.
۵- معامله با اخبار و شایعات
با مشاهدهی تأثیر اخبار یا گزارشی خاص بر روی قیمت یک سهم، میل به یکشبه پولدار شدن دوباره در ما بیدار میشود؛ اما باید بدانید که این مسئله از حقیقت به دور است چراکه بهسختی میتوان از تأثیر رویدادهای خبری که در زمان بازار منتشر میشوند، در معاملات بهره جست.
درواقع، نمودار به شما نمیگوید که نقدینگی لازم برای ادامهی تحرکاتی که در چند ثانیهی اول پس از اعلام خبر روی میدهد، در بازار وجود ندارد؛ این یعنی معاملهگران نمیتوانند بهمحض اعلام خبر، اقدام به خرید موقعیتی سود ده یا خروج از معاملهای زیان ده کنند. بااینکه میتوان معاملهای را قبل از اعلام یک خبر ترتیب داد و برنامهریزی کرد، اجرای آن نیازمند تحلیل آمارهای ارائهشده بهمنظور بررسی تأثیر احتمالی آن خبر بر بازار است.
چنین تحلیلی میبایست بلافاصله، همچنان که بقیهی معاملهگران دارند با همان اندیکاتورها سروکله میزنند، انجام پذیرد. درنتیجه، معامله کردن بر اساس خبرهایی که در زمان بازار منتشر میشوند به یک استراتژی بسیار دقیق نیاز دارد و باید اعتراف کرد بهندرت دیدهشده است که این روش سود مستمری را عاید معاملهگرانش کرده باشد.
۶- معاملات زیاد
بعضیها فکر میکنند معاملهگری که با یک معامله در روز یکبار سود میکند، میتواند باده برابر کردن تعداد معاملاتش، سودش را هم ده برابر کند؛ اما این تفکر اشتباه است! (برای اثبات این ادعا این ویدیو را مشاهده کنید)
کمتر معامله کردن و تمرکز بر روی فقط چند سهم که معاملهگر کاملاً با آنها آشناست، برای اکثر معاملهگران نتیجهی بهتری در بر خواهد داشت. به خاطر داشته باشید که جز مواقعی که معاملهگر از مهارت کافی برخوردار است و بر استراتژیهای غربالی متمرکز است، اکثر معاملهگران میتوانند از صبر، تمرکز بر مواردی که با آنها آشنایی دارند و انتظار مواجه با بهترین فرصتها سود برند.
۷- پیشبینی رفتار بازار
تلاش برای پیشبینی رفتار بازار بورس جهانی یکی از نقاط ضعف معاملهگران است که البته در میان اغلب تازهواردان دیده میشود. پیشبینی کردن، ما را از دیدن حقایق بازار بازمیدارد زیرا با ایجاد تعصب و رفتارهای احساسی در قبال یک معامله، قضاوت منطقی ما را مخدوش میسازد.
معاملهگران باید زرنگ و هشیار باشند و با استفاده از یک سیستم معامله، معاملات زیان ده را به معاملات سود ده تبدیل کنند. یادتان باشد که این بازار است که روندهای خود را به ما معاملهگران دیکته میکند؛ اما وقتی سعی داریم اتفاقات آتی را پیشبینی کنیم، خود را معطل حرکتی میکنیم که درستی پیشبینی ما را ثابت کند و درنتیجه، بسیاری از موقعیتهای خوب بازار را از دست خواهیم داد.
۸- استراتژی پیچیده
معاملهگران اغلب کارشان را با یک استراتژی ساده شروع میکنند و سود کمی هم به دست میآورند. سپس، فکر میکنند که اگر بتوانند سیستم معاملاتیشان را با واردکردن چند متغیر دیگر، اندکی پیچیده سازند، میتوانند سودشان را هم افزایش دهند؛ اما در عمل اصلاً اینطور نیست. معاملهگران بهجای تمرکز بر موارد سادهای مانند حرکت قیمتها (که فاکتور نهایی تعیین سود هستند) و اینکه ببینند آیا بازار دارد روند سازی میکند یا رنج میکشد، سعی میکنند نقاط دقیق برگشت را شناسایی کرده و معاملات بیشتری انجام دهند.
درنهایت، سود معاملات در مارجین شناسایی میشود- حتی بهترین معاملهگران هم فقط چند بار بیشتر از ضرر کردنشان، سود میکنند؛ بنابراین، اگر سیستمی سود میسازد، از همان استفاده کنید و آن را تغییر ندهید؛ بهجای این کار بر مدیریت پول متمرکز شوید.
۹- مدیریت سرمایه یعنی تعیین حد ضرر
مدیریت پول، مهمترین فاکتور تعیینکنندهی موفقیت تریدری است که مهارت کافی برای کسب سود مستمر را کسب کرده است. مدیریت پول صرفاً به معنای تعیین دستور توقف در یک معامله نیست؛ بلکه، مدیریت پول تعیین میکند در هر معامله میتوانید بر روی چند درصد از کل حسابتان ریسک کنید و یا اینکه تنوع پرتفوی شما چگونه است؟
بهعلاوه، مدیریت پول تعیین میکند که در هر زمان، چند معاملهی باز میتوان داشت. درمجموع، معاملهگر با تمرکز بر مدیریت پول، میتواند سطح معاملات خود را بالا ببرد. فراموش نکنید که اگر مدیریت پول را جدی نگیرید، حتی با داشتن بهترین استراتژی هم شکست خواهید مهمترین فاکتور موفقیت در معامله گری خورد.
۱۰- دنبالهروی دیگران
توصیهها و نکات زیادی دربارهی اینکه چه چیزی، چگونه و چه زمانی خریدوفروش کنیم، وجود دارد؛ اما درنهایت این معاملهگر است که پول وسط میگذارد و تنها مسئول سود و ضرر خود خواهد بود. درنتیجه، با توجه به اینکه پای پول خودتان بهعنوان تریدر در میان است، این شما هستید که باید تلاش کنید مهارتهایتان را بهبود بخشیده و بهجای پیروی کورکورانه از توصیهها و پیشنهادات دیگران، خودتان تصمیم بگیرید.
معاملهگران جدید میتوانند روی کمک و مشاورهی معاملهگران حرفهای و باتجربه حساب کنند؛ اما قبل از هر اقدامی، خودشان باید تمامی اطلاعات را بررسی کنند. با توجه به اینکه هیچکسی بهاندازهی خود معاملهگر علاقهمند به کسب سود نیست، پس درنهایت خودش باید بیشترین دادهها و اطلاعات را فراهم کرده و تصمیم نهایی را بگیرد.
نتیجهگیری
واجب است که خود معاملهگر تحقیق کند و آیتمهای تأثیرگذار بر معاملاتش را شناسایی کند. برخی از مهارتها براثر تجربه طی زمان کسب میشوند که نشان از اهمیت زیاد مدیریت پولدارند و برخی دیگر با آموزش به دست میآیند.
بازار بورس جهانی مملو از افسانه و داستانهایی است که میتوانند احتمال موفقیت معاملهگر را کاهش داده یا آنها را گمراه سازند؛ اما برای موفقیت باید یک برنامهی معاملاتی دقیق که امتحان خود را پس داده است، آماده کنید و مسئولیت موفقیت یا شکست آن برنامه را هم بپذیرید؛ با این کار، تأثیر این افسانهها کمتر شده یا حتی بهکلی ناپدید میشوند.
گرداوری و ترجمه: ابراهیم شمسی
مطالبِ گردآوری یا ترجمهشده ” صرفاً ” جهت آگاهی کاربران سایت تهیه میشود و نشاندهنده نظرات مترجم نیست!
دیدگاه شما