آدام اسمیت
آدام اسمیت (۵ ژوئن ۱۷۲۳ - ۱۷ ژوئیه ۱۷۹۰)، از فلاسفه اخلاقگرای غرب و پدر علم اقتصاد نوین است. وی از نظریهپردازان اصلی نظام سرمایهداری مدرن به شمار میرود.
از وی به عنوان اقتصاددان پیشتاز مکتب کلاسیک یاد میکنند. مهمترین کتاب وی در زمینه علم اقتصاد، تحقیق درباره طبیعت و علل ثروت ملل است که به طور خلاصه ثروت ملل نیز خوانده میشود. این کتاب در سال ۱۷۷۶ میلادی نوشته شده و در مورد توسعه اقتصادی نیز مطالبی را در بر دارد. هر چند وی یک تئوری رشد اقتصادی کامل و اصولی عرضه نمیکند ولیکن اقتصاددانان مکتب کلاسیک در سالهای بعد با استفاده از نوشتههای وی تئوری رشد اقتصادی موسوم به اسمیت را تنظیم نمودند.
فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
[ویرایش]
علم اقتصاد که در مقایسه با علوم دیگر علم نوپایی محسوب میشود، پس از نگارش کتاب "ثروت ملل" آدام اسمیت، بهصورت یک علم مدوّن پا به عرصه علوم دانشگاهی گذاشت. آدام اسمیت، بنیانگذار مکتب کلاسیک و پدر علم اقتصاد، قائل به مساله بازار آزاد و آزادی اقتصاد با رسم وظایف بسیار کمی برای دولت، در حد ایجاد امنیت و آموزشهای همگانی است. وی اعتقاد دارد که اگر بازار، بهحال خود رها گردد، خودبهخود با مکانیسمهای خویش، از پس مشکلات برخواهد آمد و نیازی به دخالت دولت نیست.
۲ - معرفی اجمالی
[ویرایش]
آدام اسمیت در سال ۱۷۲۳ در اسکاتلند در شهر کرککالدی (Kirkcaldy)، در نزدیکی ادینبورگ انگلستان، دیده به جهان گشود. پدر وی که مامور بازرسی از گمرک بود، مدتی پس از تولّد وی، دار فانی را وداع گفت و وظیفه سرپرستی آدام اسمیت را مادرش برعهده گرفت. وی در ۴ سالگی، توسط کولیها دزدیده شد؛ ولی با پیگیریهای عمویش نجات یافت و به آغوش خانوادهاش بازگشت.
او در دوران کودکی در بازیهای کودکانه همسالان خود شرکت نمیکرد و نقش بازار سرمایه در خلق ثروت عموماً در بیماری بهسر میبرد؛ تا اینکه دوران کودکیاش را با مشقّت و بیماری پشت سر گذاشت و پس از گذراندن آموزشهای اولیه در سن چهارده سالگی، وارد دانشگاه گلاسکو شد و به تحصیل فلسفه اخلاق پرداخت. وی این دوره را تحت نظر فیلسوف بزرگ، فرانسوا هاچسن گذرانده و در سن هفده سالگی با مدرک فوق لیسانس، فارغالتحصیل شد؛ البته او در دوره سه ساله دانشگاه آکسفورد نیز شرکت داشته است. سپس اسمیت به شهر خود بازگشت و با تشکیل کلاسهای آزاد، بهمباحثی چون آیینهای سیاسی، جامعهشناسی و اقتصاد، شهرت علمی خویش را تثبیت کرد.
[۵] chamber biographical dictionary editor: Melanie parry sixth edition ۱۹۹۷ imprint of chambers harrap publishers ltd, p۱۷۱۲.
او در سال ۱۷۵۱، به سمت استادی دانشگاه گلاسکو منصوب شد و به تدریس درس فلسفه اخلاق (که در آن به مباحث علوم اجتماعی مبادرت داشت)، پرداخت. او در سال ۱۷۵۹، اولین اثر عظیم علمیاش را به نام نظریه احساسات اخلاقی (که هیچ ربطی به علم اقتصاد ندارد)، خلق نمود. وی در این کتاب که موضوع آن اخلاق است، به اخلاق مسیحیت آن زمان حمله میکند و برمسائلی چون وعده و وعید برای جهان آخرت میتازد و در نظریهاش فکر ضد فئودالی مساوی بودن کلیه انسانها را به نمایش میگذارد. این کتاب، پس ازقرن هیجدهم تقریباً از خاطرهها زدوده شد.
او در سال ۱۷۶۳، پس از دریافت یک پیشنهاد برای تدریس خصوصی برای دوک بوکلو، که یکی از اشراف نقش بازار سرمایه در خلق ثروت زمانه خود بود، از دانشگاه استعفا داد و خانوادهی بوکلو را بهمدت سه سال، در سفری در قاره اروپا، همراهی کرد. در طی این سفر بود که در کشور فرانسه، با چهرههای سرشناس آنروز مثل فرانسوا کنه، تورگو، ژان ژاک روسو و ولتر آشنا شد.
وی پس از پایان مسافرت، نگارش کتاب ثروت ملل را آغاز نمود. نگارش نقش بازار سرمایه در خلق ثروت این کتاب، که دوازده سال بهدرازا کشید و در زمان حیاتش بهزبانهای دانمارکی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی ترجمه شد، یک انقلاب علمی در جهان محسوب میشود.
آدام اسمیت هیچگاه ازدواج نکرد و تا جاییکه در تاریخ ثبت شده، بهطور جدی با هیچ زنی ارتباط نداشته است. او تا شش سال مانده به پایان عمرش که زمان فوت مادرش بود، با مادرش زندگی میکرد. او با یکی از معاصران و دوستان صمیمی خود، دیوید هیوم و بیشتر نخبگان زمانه خود، ارتباطات علمی داشت و در جلسات آنان شرکت میکرد. او بالاخره در ۱۷ جولای ۱۷۹۰ دیده از جان فروبست و به علّت تاثیرات انقلاب فرانسه، مرگ او در چشم هیچکس مهم نیامد و او را در گوری که بر آن نوشته شده است "آدام اسمیت نویسنده ثروت ملل اینجا خفته است"، دفن کردند.
۳ - توصیف ثروت ملل
[ویرایش]
کتاب ثروت ملل اسمیت که هنوز به عنوان مهمترین کتاب اقتصادی جهان محسوب میشود، تلاش جامعی در تحلیل کارکرد یک اقتصاد سرمایهداری آزاد است. بنا بهعقیده مورخان اقتصاد، تقارن انتشار این کتاب و اعلان استقلال امریکا، امری تصادفی نیست. در این کتاب، آدام اسمیت مرزهای اقتصاد را آنقدر گسترش میدهد، تا حوزههای دیگری مانند علوم سیاسی و حتی مردمشناسی را نیز پوشش دهد. وی کتاب را در پنج جلد نگاشته، که فقط دو جلد اول کتاب، بهطور واقعی الهامبخش نسلهای بعدی شده است. وی در این دو جلد، علت بنیادی ثروت ملتها را معرفی میکند؛ اما جلدهای سوم تا پنجم، پیرامون موضوعاتی است، که فرد انتظار ندارد آنها را در یک کتاب اقتصادی بیابد.
در سرتاسر کتاب، سه اصل اساسی بهوضوح مشهود است:
تقسیم کار؛ او تمام اقتصاد جهان را بهمثابه یک کارخانه بزرگ تلقی میکند؛ که پایه آن تقسیم کار است.
آزادی بشر؛ وی معتقد است که سیاستهای اقتصادی، نباید به علایق اشخاص و یا یک طبقه خاصّ بستگی داشته باشد؛ بلکه باید منافع عموم جامعه را در نظر بگیرد.
تلاش برای منافع عمومی جامعه؛ اگرچه آدام اسمیت یک بدگمانی عمیقی درباره رفتار بازرگانان و قانونگذاران داشت و وظیفه دولت را تامین آن دسته از خدمات اجتماعی میدانست که بخش خصوصی قادر یا مایل به انجام آن نیست.
اسمیت یک مدافع اقتصاد آزاد، تجارت آزاد و تحرّک آزاد نیروی انسانی و کالاها و آزادی عملکرد بازار بود. او در کتابش به تقسیم کار، پول، ارزش و قیمت، توزیع درآمد، تراکم سرمایه و توسعه اقتصادی، نظام فئودالی و تحوّل آن به نظام سرمایهداری، نظامهای گوناگون اقتصاد سیاسی و نقش دولت میپردازد.
۴ - نظریات اسمیت
[ویرایش]
نظریات اسمیت یک زیربنای روانشناسی به نام نفع شخصی دارد. در دیدگاه او، محرّک اساسی فعالیتهای اقتصادی "نفع شخصی" است.
لازم به ذکر است برخی از اقتصاددانان چون "شومپیتر"، اعتقاد دارند که نظریات اسمیت، از ترکیب تفکرات فلاسفه و سیاستمدارن ایجاد شده است.
خلاصهای از نظریات وی در بخشهای مختلف اقتصاد، بدین شرح است:
۴.۱ - تولید
اسمیت برای اولین بار نقش بازار سرمایه در خلق ثروت با اهمیتدادن به نیروی کار، از انرژی و قدرت انسانی، به عنوان یکی از منابع ثروت اقتصادی نام میبرد. همین امر باعث شد که دانشمندان بعدی به این مهمّ اهمیت بیشتری دهند. وی میخواست عامل کار را در مقابل قوای طبیعت، به عنوان مهمترین محرّک تولید بشناساند. در واقع، زمین و سرمایه، بدون کمک و همکاری نیروی کار، قادر به تولید کالایی نخواهند بود.
۴.۲ - تقسیم کار
اسمیت معتقد است که نیروی کار، هنگامی در فرایند تولید مؤثر خواهد بود، که تقسیم کار، به مرحله اجرا درآید. به این صورت که برای تهیه هر کالا، هر جزء از آن کالا را فردی به عهده بگیرد؛ برای مثال در یک کارخانه سنجاقسازی، با تقسیم کار، ده کارگر در هر روز میتوانند ۴۸۰۰۰ سوزن تولید کنند. در صورتیکه اگر تقسیم کار صورت نپذیرد، شاید هر فرد، توانایی تولید بیش از بیست سنجاق را نداشته باشد. تقسیم کار سبب میشود بهرهوری و مهارت نیروی کار بهطور نسبی افزایش یابد. علاوهبر این، تعداد زیاد ماشین، سبب تسهیل و سادگی کار شده و در زمان صرفهجویی خواهد شد. البته خود اسمیت انجماد و رکود فکری را جزء عیوب تقسیم کار میدانست.
۴.۳ - نیروی کار مولد و غیرمولد
آدام نیروی کار مولّد را در حیطه کالا پنداشته و از خدمات، نامی نمیبرد. او در کتابش، کار صنعتگران و بازرگانان را بهاندازه کشاورزان، مولّد نمیدانست. در واقع او نتوانسته بود ارزش خدمات را درک کند؛ در حالیکه اقتصاد امروز، تولید را در دو عرصه کالا و خدمات تقسیمبندی میکند.
۴.۴ - ارزش مبادله
اسمیت در فصول ششم و هفتم کتاب خود، به بررسی نظریه ارزش میپردازد. او در این فصول، ارزش مبادله کالاها را ناشی از دو چیز میداند: کمیابی و کار. بهطور طبیعی، کالاهایی که دارای ارزش استفاده زیاد هستند، غالبا از دیدگاه مبادله، دارای ارزش کم و یا در برخی موارد، فاقد ارزشاند؛ برعکس، کالاهای دارای ارزش مبادلهی زیاد، عموما ارزش استفاده زیادی ندارند؛ مثلا الماس که استفاده چندانی هم ندارد، در مقایسه با آب که ارزش استفاده بسیار بالا و حیاتی دارد، از قیمت بسیار بالاتری نسبت به آب برخوردار است. در حالیکه قیمت آب، تقریبا ناچیز است. ارزش مبادله در مثل آب و الماس، مربوط به کمیابی کالا است؛ یعنی قیمت بالای الماس، ناشی از کمبود آن نسبت به آب است.
کار یکی دیگر از مسائلی است که به کالاها ارزش مبادله میبخشد. وی اعتقاد دارد که قیمت طبیعی یا ارزش واقعی هرکالا، برای کسی که میخواهد آنرا بهدست آورد، معادل زحمت و رنجی است که برای تحصیل آن متحمل شده است. اگر شخص تولیدکننده بخواهد کالای تولیدی خود را با کالای دیگری مبادله کند، قیمت کالا، معادل مقدار کاری خواهد بود که صرف تولید شده است. بنابراین کار، معیار ارزش مبادله تمام کالاها است.
۴.۵ - توزیع ثروت
آدام اسمیت در نظریه توزیع ثروت، سه عامل را دخیل میداند: دستمزد؛ نرخ دستمزد، در اکثر موارد، با تعادل عرضه و تقاضای آن بهدست میآید. در کتاب ثروت ملل رابطه میان دستمزد و رشد جمعیت نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
بهره؛ هرگاه یک فرد مازاد بر احتیاجات معیشتی خود، دارای ذخایر مالی باشد، میکوشد تا از این ذخایر برای کسب درآمد استفاده کند. البته اسمیت میان سود و بهره، تفاوتی قائل نیست و از سود، بهعنوان بازدهیای که شامل بهره و پاداش مخاطره (ریسک سرمایه) است، نام میبرد. اجاره زمین؛ وی اعتقاد دارد که اجاره زمین، سهم مالک از تولید ملّی است.
۴.۶ - رشد و توسعه اقتصادی
اولین نظریه رشد در مکتب کلاسیک، توسط اسمیت ارائه شده است. در این نظریه، مباحث زیر مطرح است:
- تولید تابع عوامل تولید است؛
- سرمایهگذاری تابع سود است؛
- تراکم سرمایه موجب پیشرفت فنی میشود؛
- سود، به عرضه نیروی کار و سطح تکنیک بستگی دارد؛
- تعداد کارگران فعّال، بهمیزان دستمزد (سهم عامل کار از درآمد ملی) بستگی دارد؛
- دستمزد به حجم سرمایهگذاری بستگی دارد.
وی پروسه رشد اقتصادی را در نظام سرمایهداری میبیند. از نظر وی، سرمایهداری، نه تنها منابع تولیدی را در جهت باارزشترین کاربردها هدایت میکند، باعث رشد و پیشرفت اقتصادی نیز میشود. رفاه اقتصادی به ظرفیت تولیدی بستگی دارد؛ ظرفیت تولیدی هم به نوبه خود، به انباشت سرمایه و تقسیم کار وابسته است. با تقسیم کار و تخصّص نیروی انسانی، بهرهوری کار بالا رفته و درآمد واقعی افزایش مییابد. با افزایش درآمد، سود زیاد شده و پسانداز و سرمایهگذاری افزایش مییابد؛ نقش بازار سرمایه در خلق ثروت که خود، باعث پیشرفت در شیوه فنّی تولید خواهد شد. در نتیجه، هزینهها کاهش یافته و میزان سود را افزایش میدهد و پسانداز و سرمایهگذاری بیشتر، ممکن میشود. از طرف دیگر، با ازدیاد سرمایهگذاری، تقاضای نیروی کار شدت میپذیرد و در وضعی که عرضه نیروی کار ثابت باشد، دستمزد واقعی بالا رفته و در حدی بالاتر از سطح معیشتی دستمزد قرار میگیرد.
بهمرور زمان، جمعیت رشد میکند و عرضه نیروی کار را بالا میبرد و دستمزد واقعی را بهاندازه پیشین، یعنی حد معیشتی، تنزل میدهد. با افزایش عرضه نیروی کار میزان سود دوباره بالا رفته و بر مقدار پسانداز و سرمایهگذاری میافزاید. هرگاه میزان پیشرفت فنّی در حد افزایش سرمایهگذاریها و در نتیجه، تقاضای نیروی کار از رشد جمعیت و عرضه آن پیشی گیرد، میزان دستمزد روند صعودی خواهد داشت و در هر مرحله، بهعلت رابطه مستقیم بین انباشت سرمایه، بهرهوری کار و میزان تولیدات واقعی، میتوان بیان داشت که رشد تولید سرانه از مصرف سرانه بیشتر است. از اینرو اقتصاد اسمیت دارای رشد ثابت و منظمی خواهد بود.
۴.۷ - دست نامرئی
اسمیت اعتقاد دارد در اقتصاد بازار، بازار بهصورت غیر متمرکز به تنظیم روابط عرضه و تقاضا پرداخته و در شرایط رقابت کامل، وضعیت موجود را بهطور خودکار تعدیل مینماید. در این نظام، نیاز باعث ایجاد تولید گشته (یعنی یک دست نامرئی، نیازمند را بهسمت تولید میکشاند) و هیچ نیازی به دستور برای تولید نیست. در این نظریه، اگر تولیدکنندگان، کالاها نقش بازار سرمایه در خلق ثروت را گرانتر از قیمت بازار بفروشند، موجب ورود تولیدکنندگان دیگر به تولید آن کالا خواهند شد. در نتیجه، وفور کالا ایجاد شده و سپس قیمت کاهش مییابد (فشار دست نامرئی برای کاهش قیمت.) دست نامرئی سبب تخصص در تولید، تعیین قیمت توسط بازار و تصحیح رفتارهای غیر اقتصادی در جامعه خواهد شد. همین امر دلیلی برای بینیازی سیستم اقتصاد آزاد به عدم دخالت دولت در بازار است.
نظریه دست نامرئی آدام اسمیت، براساس این فرض بنا شده که مردم عقلانی عمل میکنند و برمبنای اصالت فرد، در همه اوقات سعی میکنند رفاه و منافع شخصی خود را ارتقا دهند. این نظریه، از نظریه دست راهنمای "هوچسن" در فلسفه اخلاق اخذ شده؛ که اعتقاد دارد تصمیمیات غریزی افراد، با بهکار بستن عقل سلیم و از طریق دخالت الهی، منجر به نتایج اجتماعی مطلوبی خواهد شد؛ البته اسمیت رسیدن به نتایج مطلوب را بدون دخالت الهی و فقط از طریق تعقیب منافع شخصی توسط افراد در شرایط رقابت کامل، میسر میداند؛ هرچند افراد، قصد تامین آن را نداشته باشند.
۴.۸ - نقش دولت
اسمیت برای دولت سه وظیفه قائل است:
- ایجاد شرایطی که از طریق آن، دولت، امنیت خارجی کشور را تامین کند.
- تاسیس و ادارهی سازمانهایی که امنیت داخلی کشور را تامین مینماید.
- تولید برخی از کالاهای عمومی و فراهم آوردن خدمات اجتماعی که بخش خصوصی بهطرزی سودمند نتواند آنها را تولید و یا ارائه نماید.
وی با توجه به اینکه عموما حمایت از صنایع داخلی باعث ایجاد انحصار میگردد اعتقاد داشت که دخالت دولتها باعث انحصار و در نتیجه بالا رفتن قیمتها خواهد شد؛ که این امر رفاه عمومی را کاهش خواهد داد.
این نظریه با بهوجود آمدن بحران بزرگ خدشهدار شد و نظریه دخالت دولت کینز، لزوم حمایت دولت از اقتصاد را در شرایط بحرانی تایید کرد.
۴.۹ - تجارت خارجی
اسمیت در کتاب ثروت ملل در مورد تجارت خارجی معتقد است، در مبادلات خارجی هر دو کشور سود میبرند. نظریه تجارت خارجی اسمیت، براساس اصل تقسیم کار بینالمللی بنا شده است. در این نظریه، نفع هر کشور در این خواهد بود که کالا را ارزان بخرد و کالایی را صادر کند، که هزینه تولید آن کمتر از قیمت جهانی است. البته اسمیت ذخیره طلا و نقره را متّضمن پیشرفت اقتصادی نمیداند.
لاریجانی:باید از خلاقیت جوانان برای خلق ثروت به جای نفت استفاده کرد
خرداد: رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر به کارگیری نیروی جوان در سطح مدیریت کشور، گفت: جوانان ذهن خلاق دارند و می توانند برای خلق ثروت تفکر کنند لذا باید از نیروی آنها استفاده شود تا وزارتخانه صرفا منتظر بودجه نفت نماند.
به گزارش خرداد به نقل از خانه ملت، علی لاریجانی عصر امروز با محمد شریعتمداری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و جمعی از معاونان وی دیدار و گفت وگو کرد.
وی در این دیدار به راهکار حل مشکل صندوق ها اشاره کرد و گفت: منحل کردن صندوق ها پاک کردن صورت مساله است لذا باید آنها را احیا کنیم، چرا که در دوره ای به آنها دستبرد زده شد و برخی مقررات بنیه آنها را تضعیف کرد و باعث شد تاب آوری صندوق ها کاهش یابد، پس باید با حل اشکالات، آنها را مجددا احیا کنیم.
رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه دولت باید بدهی های خود به صندوق تامین اجتماعی را پرداخت کند، افزود:تئوری احیای صندوق ها را باید دنبال کرد که در این خصوص قوانینی نیز وضع و گفته شد اگر صندوق ها امتیازاتی می خواهند به آنها داده شود و البته دولت نیز پولی برای پرداخت ندارد، لذا باید خلق ثروت صورت گیرد و نقش بازار سرمایه در خلق ثروت اگر این کار با جدیت آغاز شود، مجلس نیز حمایت خواهد کرد.
وی با تاکید بر به کارگیری نیروی جوان در سطح مدیریت کشور، گفت: جوانان ذهن خلاق دارند و می توانند برای خلق ثروت تفکر کنند لذا باید از نیروی آنها استفاده شود تا وزارتخانه صرفا منتظر بودجه نفت نماند.
لاریجانی همچنین با بیان اینکه باید برنامه ریزی زمانی برای حل مشکلات در سطح کلان داشت، یادآور شد: وضعیت اشتغال با سرمایه گذاری سنگین حل نمی شود و باید به سمت سرمایه گذاری های خرد و کوچک حرکت کرد البته ممکن است در درازمدت به نفع نباشد اما برای ایجاد اشتغال فراگیر و جلوگیری از بحران نیاز است.
رئیس قوه مقننه ادامه داد: باید از IT و مشاغل خانگی، مشاغل مربوط به گردشگری و کشاورزی که شامل گلخانه داری و پرورش ماهی در قفس می شود استفاده کرد که بسیار ثروت افزا هستند.
وی همچنین آموزش برای اشتغال را بسیار حائز اهمیت دانست و افزود: باید آموزش های فنی و حرفه ای جدی گرفته شود و با فعال سازی بخش خصوصی، متناسب با ظرفیت استان ها آموزش داده شود، همچنین باید تکنولوژی آموزشگاه ها نیز مدرن شود.
لاریجانی ادامه داد: در کنار کار روستایی باید صنایع جانبی در حوزه صنعت، معدن و گردشگری نیز فراهم شود تا جوانان مشغول باشند.
رئیس مجلس شورای اسلامی در پایان با تاکید بر ضرورت استفاده از بازار خارج از ایران برای کارگران و اعزام کارگران ایرانی به این کشورها، افزود: وزارتخانه باید نقش اساسی در اعزام کارگران سازمانی به کشورها به خصوص همسایگان داشته باشد که به لحاظ اقتصادی و سیاسی بسیار مفید است.
همچنین وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این دیدار به ارائه گزارشی از عملکرد این وزارتخانه در سال 97 و برنامه های آن برای سال 98 اشاره کرد و گفت: در حال حاضر تیمی از کشور کرواسی در ایران حضور دارد که قرار است مجموعه سازمان فنی و حرفه ای با رایزنی با آنها اقدام به اعزام نیروهای متخصص به این کشور کند.
وزیر تعاون با بیان اینکه بودجه تعیین شده برای این وزارتخانه در سال 98 نسبت به سال 97 رشد داشته است، توضیح داد: کاستی هایی همیشه وجود دارد اما امیدواریم در طول سال با تدابیری که اندیشیده ایم، بتوانیم آن را جبران کنیم.
وی تصمیم مجلس برای قانونی کردن افزایش حقوق و دستمزد را بسیار مثبت ارزیابی کرد و گفت: این مصوبه بسیار کارگشا بود و در غیر این صورت ما نمی توانستیم اقدام به افزایش حقوق کنیم، البته تلاش داریم این اقدام به گونه ای صورت گیرد که نه تنها به هزینه های کارفرما اضافه نشود بلکه از آن بکاهد و فشار کمتری وارد آورد.
شریعتمداری همچنین با بیان اینکه برنامه سال 98 وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به صورت دقیق، مکتوب و به معاونت ها ابلاغ شده است، یادآور شد: درباره مساله صندوق ها مطالعه کرده ایم و همه چیز درباره آنها شفاف شده است، لذا تلاش داریم صندوق ها را در یکدیگر ادغام کرده و یا ورشکسته ها را منحل کنیم.
وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی درباره شستا گفت: قصد داریم به این سمت حرکت کنیم که شستا رفته رفته به سمت بورس حرکت کند، همچنین تلاش داریم تا طلب خود از افرادی که به وزارت بدهکار هستند را با راهکارهایی دریافت کنیم.
شریعتمداری ادامه داد: باید بپذیریم که جوانان باید وارد صحنه شوند البته ممکن است اشتباهاتی نیز داشته باشند اما با کسب تجربه حل می شود.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پایان با بیان اینکه پرداخت ها و دریافت های بهزیستی به صورت کاملا شفاف صورت می گیرد، افزود که معاونان این وزارتخانه بدون تبلیغات به مناطق سیل زده سرکشی کردند و جابجایی ساکنان به مناطق امن صورت گرفت تا شرایط آنها به ثبات برسد.
"محرومیت شدید"، سهم جامعه میزبان از ثروت ملی
منطق توزیع ثروت در کشور ما به گونه ای بوده است که جامعه میزبانِ خلق ثروت را در محرومیت شدید نگه داشته است.
عصر ایران؛ سجاد بهزادی- استاندار خوزستان قبل تر در گفتگو با ایرنا گفته بود "این استان تامین کننده حدود نیمی از منابع موجود کشور است و ۱۴ درصد نیاز غذایی کشور از این استان تامین می شود.از طرفی یکی دیگر از مقامات این استان با اشاره به اینکه حدود ۸۰ درصد درآمد ایران از خوزستان تأمین میشود گفته بود هرگونه اتفاق و رویداد ناگواری در استان خوزستان میتواند کل درآمدهای اقتصاد ایران را تحتالشعاع قرار دهد."
معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استان بوشهرهم که پایتخت انرژی کشور نام گرفته است نیز مدتی پیش اشاره داشت" ۶۰ درصد درآمد و اعتبارات کشور از استان بوشهر تأمین میشود.مدیر عامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس واقع در استان بوشهر نیز گفته است ۵۰ درصد درآمد ارزی و ۴۰ درصد مواد اولیه بنزین کشور از پارس جنوبی تأمین میشود."
پرسش اساسی اینست که چرا علیرغم سهم بالای دو استان جنوبی کشور (خوزستان وبوشهر) در سبد اقتصادی کشور، هر دو استان به مراتب در محرومیت شدید تری نسبت به بسیاری دیگر از استان های کشور به سر می برند؟مثلا چرا مردم آبادان در خوزستان و یا عسلویه و جم در بوشهر که نام آنها از بعد سرزمینی و تولید ثروت ملی و درآمد های کلان با ذخائر عظیم انرژی عجین شده است باید همچنان در محرومیت شدید قرار داشته باشند و حتی از نداشتن آب آشامیدنی سالم و کافی در رنج باشند؟
یک پاسخ برای این پرسش در برخی محافل علمی و حتی نخبگی این گونه داده می شود که برخورداری و توسعه یافتگی یک منطقه الزاما وابسته به مجاورت در کنار ثروت های ملی نیست.می توان کنار ثروت ملی و درآمدهای ملی زیست اما محروم بود.زندگی در کنار مشعل های نفت وگاز و آمیختگی سرزمینی و موقعیت زیستی فرد با ثروت ملی، نمی تواند برای او حق و حقوق معناداری ایجاد کند. در حقیقت شما نمی توانید به واسطه میزبانی از ذخائر ملی مانند آب ، گاز و نفت، سهم بیش تری از ثروت ملی طلب کنید.
بسیاری از صاحبنظران و عموم جامعه میزبان این پاسخ را مناسب شیوه حکم رانی در جهان سوم نمی دانند.آنها اعتقاد دارند تاسیسات در کشورهای توسعه نیافته و مناطق محروم کشور ما متناسب با فرمول SWOT پیش نرفته است.یعنی در اجرای پروژه ها ملی هرگز نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصتها و تهدیدها پیش بینی نشده است و توسعه پروژه های ملی سبب از بین رفتن فرصت های طبیعی در جامعه میزبان شده است و بر این اساس باید سهم ثروت ملی برای جامعه میزبان با در نظر گرفتن این آسیب ها و تهدیدهای به وجود آمده بسیار بیش تر از وضعیت کنونی باشدو مقوله CSR و مسئولیت های اجتماعی می بایست مورد توجه جدی قرار گیرد.
مثلا شهرستان جم در استان بوشهر دارای بحران شدید آب است. این منطقه تنها منطقه ای در استان بوشهر است که در گذشته آن چنان پربارش و خوش آب و هوا بوده که هنور آب مصرفی جمعیت تقریباصد هزار نفری اش را از چاههای زیرزمینی و سرزمینی خود تامین می کند.میزان آب شرب مورد نیاز استان بوشهر ۴۰۰ هزار متر مکعب در شبانه روز است که تمام آن یا از تا سیسات آب شیرین کن (۴۰ هزار نقش بازار سرمایه در خلق ثروت نقش بازار سرمایه در خلق ثروت متر مکعب) یا از استان های هم جوار تامین می شود وتنها شهرستان جم استان بوشهر هست که از آب چاههای زیرزمینی سرزمینی خود استفاده می کند.
حالا این شهرستان به دلایل مختلف گرفتار بحران شدید آب است و انتظار دارد سهم بیشتری از ثروت ملی مانند تاسیسات نفت و گاز که در مجاورت آن قرار دارد، جهت نقش بازار سرمایه در خلق ثروت رفع این بحران هزینه شود. انتظار جامعه میزبان از آن جهت منطقی است که بزرگ ترین پالایشگاه گاز کشور بیش از ۳۰ سال آب مصرفی تاسیسات و منازل مسکونی خود را از چاههای زیرزمینی همین منطقه برداشت می کرده است و این روند همچنان ادامه دارد.
همین اتفاق به صورت مشابه در استان خوزستان نیز شاهد هستیم.اگر بزرگترین پالایشگاه گاز کشور و بزرگترین میدان گاز جهان در استان بوشهر به بهره برداری رسید، اکتشاف نفت ایران ونخستین چاه خاورمیانه نیز در خوزستان به نفت رسید.کشور درآمد عظیمی از این نفت و گاز بدست آورد اما جامعه میزبان در همان سامان نیز با چالش های مهمی دست و پنجه نرم می کنند.
آلودگی آب و هوا و چالش های زیست محیطی به خاطر تاسیسات عظیم ملی یکی دیگر از بحران های این دو استان است. همه دیدیم وقتی که دولت می خواست کلنگ زنی و ساخت پروژه پتروشیمی میانکاله را در یکی از استان های شمالی آغاز نماید به دلیل "عواقب جدی محیط زیستی" با مخالفت شدید افکار عمومی رو به رو شد و این پروژه بر زمین ماند اما در جنوب کشور و در دو استان بوشهر و خوزستان دهها پتروشیمی با ثروت و درآمد ارزی سرشار و همچنین آلودگی عظیم در حال فعالیت هستند.
استان بوشهر و خوزستان در میان ۱۰ استان برتر کشور از نظر درآمدهای مالیاتی قرار دارند.بوشهر و خوزستان همواره در بین استان های نخست کشور از لحاظ صادرات غیرنفتی است و به طور تقریبی عمده نفت وگاز کشور نیز از این دو استان صادر می شود.
با اشاره به گوشه بسیار کوچکی از ظرفیت ها و میزبانی دو استان بوشهر و خوزستان از سرمایه های ملی و نقش آنها در تولید ثروت برای کشور، چه دلیلی برای محرومیت شدید در این دو استان وجود دارد و نوع حکم رانی و سیاست گذاری ها طی 4 دهه گذشته چرا به گونه ای بوده است که شاهد انباشت نارضایتی ها و بحران در نیازمندیهای اولیه این دو استان هستیم.
نماینده مردم استان بوشهر در مجلس انقلابی همین چند روز پیش با اشاره به مشکلات حوزه انتخابیه خود گفته بود" استان بوشهر بخش عمده هزینه و خرج کشور را می دهد، اما خود هیچ بهره ای نمی برد و بسیاری از مردم استان در فقر هستند و جوانان آن بیکارند و دانش آموزانش در مدارس کانکسی درس می خوانند. کی قرار است این روند ناعادلانه متوقف شود؟"
واقعا چگونه می توان جامعه میزبان را در مجاورت تاسیسات عظیم انرژی کشور و سواحل خلیج فارس، در بحران بی آبی رها کرد و بعد معاون اول دولت انقلابی خبر از بهره برداری خط لوله انتقال آب خلیج فارس در اوایل تابستان به استان یزد ومرکز کشور می دهد؟
منطق توزیع ثروت در کشور ما به گونه ای بوده است که جامعه میزبانِ خلق ثروت را در محرومیت شدید نگه داشته است. نتیجه این منطق و حکم رانی، از خود بیگانگی جامعه میزبان از سرمایه ملی و تاسیسات بزرگ هم جوار آن است.
اگر در گذشته جامعه میزبان به خاطر محرومیت شدید و نداشتن اعتراض و انتقاد، زیستی نجیبانه با فقر داشت، امروز این قائده به شدت به هم خورده است و چنانچه فکری به حال آن نشود جامعه میزبان را به "جامعه خطر" تبدیل می کنیم که با انباشتی از نارضایتی هر لحظه آماده طغیان می شود.
به قول اولریش بک در کتاب "جامعه خطر"؛ توزیع کننده ثروت نابرابر در یک جامعه، ناخواسته توزیع کننده خطر در آن جامعه می شود و کشمکش ها را بالا می برد.
نباید اجازه داد ثروت و سرمایه ملی در جامعه میزبان با خطر روبرو باشد و این سرمایه برای مردم بومی به جای فرصتی افتخار آمیز، آزار دهنده و تهدید آمیز باشد. شبیه طنز می ماند که با سرمایه و ثروت ملی بخواهیم خط لوله آب را از سرزمینی با مردمان تشنه عبور دهیم و به کویر و مرکز کشور برسانیم. منطق می گوید برای امنیت بیش تر ابتدا باید میزبان تشنه را نجات داد.
در خلق تولید ثروت از دانش وضعیت خوبی نداریم
مشاور معاونت فناوری و نوآوری وزارت عتف گفت: اکنون ایران رتبه پانزدهم جهانی در توسعه علم را دارد. همچنین در توسعه فناوری و ثبت پتنت نیز رشد پیدا کرده است اما در خلق تولید ثروت از دانش وضعیت خوبی ندارد.
به گزارش سیناپرس، دکتر مصطفی صفدری رنجبر، مشاور معاونت فناوری و نوآوری وزارت عتف در اجلاس سراسری معاونین پارک های علم و فناوری کشور گفت: معاونت فناوری و نوآوری از زمانی که شروع به فعالیت کرده، طیف متنوعی از برنامه های اجرایی را در دستور کار خود قرار داده است. جنس برنامه های اجرایی و عملیاتی این معاونت از نوع ریلی، مشارکت در تدوین اسناد بالادستی و راهبردی است که سرنوشت حوزه فناوری و نوآوری کشور طی سال های آینده به شدت تحت تاثیر آن قرار دارد.
وی افزود: اکنون حوزه راهبردی و ریل گذاری پارک های علم و فناوری معاونت فناوری ونوآوری وزارت عتف طبق آیین نامه حمایت از تولید، دانش بنیان و اشتغال آفرین در حوزه علوم، تحقیقات و فناوری است نقش بازار سرمایه در خلق ثروت که اخیرا به تصویب هیات وزیران رسیده و ابلاغ شده است. خیلی از احکام و گروه های هدف و مخاطب ما در این مصوبه پارک های علم و فناوری هستند.
وی اظهارداشت: تدوین نظام ملی نوآوری در حوزه آموزش عالی دومین کاری است که ما در معاونت فناوری و نوآوری انجام داده ایم. ماموریتی که از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به این معاونت ابلاغ شده و بنده نیز به عنوان مدیر تدوین این سند برگزیده شده ام.
صفدری تصریح کرد: ما در این سند نشست های تخصصی با 10 گروه هدف از معاونان پژوهش و فناوری دانشگاه ها تا صنایع و اندیشکده ها برگزار کرده ایم و نقطه نظرات آنها را برای تدوین این سند در نظر گرفته ایم. امیدورایم چارچوب های اصلی این سند تا پایان سال مشخص شود و به تصویب شواری عالی انقلاب فرهنگی برسد. قطعا ما سال های آینده برنامه جدی برای تدوین آیین نامه های اجرایی این سند خواهیم داشت. این سند سه ویژگی ممتاز" مشارکتی کار کردن"،" مساله محور بودن" و عملگرایی بودن" را دارد.
وی ادامه داد: تدوین احکام پیشنهادی پژوهش فناوری در برنامه هفتم توسعه از دیگر کارهایی که است ما در این معاونت در سطوح راهبردی انجام می دهیم. این برنامه نیز با مشارکت ذی نفعان انجام شده و به زودی احکام نهایی آن تقدیم موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی می شود.
مشاور معاونت فناوری و نوآوری وزارت عتف به ریشه تاریخی سند نظام ملی نوآوری جهان اشاره کرد و گفت: پس از جنگ جهانی دوم، این مدل در دنیا حاکم بود که ما می توانیم با فشار فناوری، بحث نوآوری را ایجاد کنیم یعنی یک ایده توسط مبتکر و مخترع ابداع و تبدیل به نوآوری می شود.
به مرور زمان عده ای اظهارداشتند شما در این مدل آیتم جدی کشش بازار را نادیده گرفته اید. به قول شومپیتر، شما اگر بهترین صابون را تولید کنید اما مردم را تشویق و ترغیب به پاکیزگی نکنید، موفق نخواهید شد. در واقع همان بحث نوآوری فرهنگی و فرهنگ نوآوری مطرح است به همین دلیل امروزه بسیاری از شرکت های دانش بنیان، بازار پایدار و مانا و تضیمن شده ای ندارند.
وی بیان کرد: در گذر زمان عده ای اظهار داشتند فشار فناوری و کشش فناوری هر دو داستان نوآوری را به جلو پیش می برند. مدل دیگری نیز مطرح و عنوان شد که در یک سازمان از مدل های R&D تحقیق و توسعه و نوآوری بیرون می آید. بعدها نگاهها فراتر از سازمان و بنگاه ها پیش رفت. بعضی ها اظهارداشتند شما چطور می توانید نقش تامین کننده ها، مشتری ها و یوزها را ناددیده بگیرید. در نهایت بحث نوآوری شامل زنجیره ارزش صنعت شد.
صفدری خاطرنشان کرد: بعدها در مدل سیستمی نوآوری عنوان شد که ما نمی توانیم تنها محدود به زنجیره ارزش صنعت باشیم. ما چطور می توانیم نقش نهادهای تامین مالی، نهادهای استاندارد گذار و قانونگذار را در نظام نوآوری نادیده بگیریم.
به گزارش سیناپرس، مشاور معاونت فناوری و نوآوری وزارت عتف گفت: امروز عمده مسائل شرکت ها، واحدهای فناور و نوآور ما اصلا مربوط به حوزه تکنیکال نیست. اتفاقا ما نشان داده ایم از پس پیچیدگی های فنی به خوبی برمی آییم. عمده مسائل ما مربوط به پیچیدگی های اجتماعی است. مثلا ما نمی توانیم سازمان غذا و دارو کشور را متقاعد کنیم که نگاه نوآورانه و دانش بنیان داشته باشد.
وی عنوان کرد: در نگاه سیستمی، مجموعه ای از نقش آفرینان بنگاهی و غیر بنگاهی، بخش دولتی و غیر دولتی، تحت نهادهای رسمی و غیر رسمی فعالیت می کنند. به عنوان مثال قانون حمایت از شرکت های دانش بنیان و قانون جهش تولید دانش بنیان نهادهای رسمی هستند که اکنون از شرکت ها حمایت می کنند. این نهادها با ریل گذاری موانع را برطرف کرده و فرهنگ نوآوری را ترویج می دهند.
مشاور معاونت فناوری و نوآوری وزارت عتف گفت: در نظام نوآوری، نگاهی ساختاری بر تعامل بازیگران و روابط فی مابین داریم یعنی من باید بتوانم تمام بازیگران نظام نوآوری را در ماتریس و در ستون قرار دهم و بگویم آیا بازیگران آن با یکدیگر تعامل دارند یا خیر. آیا تعامل درستی بین آنها حاکم است یا خیر.
وی افزود: در نظام نوآوری مجموعه ای از کارکردها را نیز داریم. در این نظام بازیگران نقش های مختلفی را بازی می کنند. برخی از بازیگران زنجیره ارزش صنعت هستند اما نباید نقش سایر بازیگران این زیست بوم و نظام را نیز نادیده بگیریم. یک سری بازیگران این مجموعه کارشان سیاستگذاری و هماهنگی، نظارت و ارزیابی است. سری دیگر کارشان تحقیق و توسعه است. ما نمی توانیم در مورد نوآوری کشور صحبت کنیم در حالی که تحقیق و توسعه بنیادی آن را تعطیل کرده باشیم.
صفدری اظهارداشت: هر کشور پیشتاز در حوزه نوآوری مانند کره جنوبی در حوزه تحقیقات بنیادین خود موفق عمل کرده است. این کشور فقط از تحقیقات بنیادین حمایت می کند. بودجه آن سازمان 9 هزار برابر بودجه صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشورماست.پس نباید بگوییم چرا کشور کره نوآور است زیرا به تمام کارکردهای این نظام فکر می کند و نهاد متولی نیز دارد.
به گفته وی، نظام نوآوری یک سری ورودی و خروجی دارد. خروجی ها باید به تناسب ورودی ها باشد یعنی چه تعداد پژوهشگر و زیرساخت مانند پارک های علم و فناوری، مرکز رشد، دانشگاه، آزمایشگاه و سرمایه گذار در R&D و حتی سهمی در )GDP تولید ناخالص ملی)داریم.
وی گفت: در نقشه جامع علمی کشور سهم ما از تولید ناخالص داخلی در سال 1404 باید 4 درصد باشد اما اکنون به زور توانسته ایم نیم درصد آن را محقق کنیم در حالی که کشوری مانند کره جنوبی از مرز 4 درصد هم گذشته است.
وی بیان کرد: اکنون رتبه ایران در توسعه علم پانزدهم دنیاست. در توسعه فناوری و ثبت پتنت نیز رشد داشته ایم اما در خلق ثروت وضعیت خوبی نداریم. ما باید کل این زنجیره را در نظر بگیریم.
وی افزود: در شاخص نوآوری جهان ما توانسته ایم از رتبه 120( در سال 2014) به 60(در سال 2021) برسیم. در خروجیهای دانشی و فناورانه و خلاقانه نیز اکنون رتبه 46 جهانی( بیشتر از میانگین دنیا) را داریم اما ضعف اصلی ما در شاخص های نهادی (قوانین، مقررات و فضای کسب و کار) است که رتبه 124 را داریم.
مشاور معاونت فناوری و نوآوری وزارت عتف در پایان گفت: مشکل ما در حوزه فناوری و نوآوری خارج از حوزه فناوری و نوآوری است. آنجایی که تمام سازمان ها و کنشگران باید بسیج شوند که نوآوری اتفاق بیفتد، مقاومت اقتصاد سنتی در مقابل جریان اقتصادی جدید و نوآوری وجود دارد. این مشکل را باید با نگاه سیستمی برطرف کنیم. پارک ها نقش جدی در این زمینه دارند و می توانند فرهنگ نوآوری را به تک تک سازمان ها تزریق کنند.
نقش بازار سرمایه در خلق ثروت
آزمون مجازی اقتصاد دهم | درس 9: تورم و کاهش قدرت خرید
تیم مدیریت گاما
آزمون مجازی اقتصاد دهم | درس 3: اصول انتخاب درست
تیم مدیریت گاما
آزمون مجازی اقتصاد دهم | درس 7: تجارت بین الملل
تیم مدیریت گاما
سوالات آزمون نوبت اول اقتصاد دهم دبیرستان حضرت خدیجه خالخیل | دی 1400
سید حسین مصطفی نژاد…
سوالات امتحان نوبت اول اقتصاد دهم دبیرستان آفرینش | دی 1400
مرتضی نادری دره شوری
سوالات امتحان اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا خواف | درس 5 و 6
سوالات امتحان اقتصاد دهم | درس 4: مرز امکانات تولید
آزمونک اقتصاد دهم دبیرستان مبین | درس 4: مرز امکانات تولید
ارزشیابی مستمر درس 4 و 5 اقتصاد دهم دبیرستان امام خمینی آباده
آزمون اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا خواف | درس 2: انتخاب نوع کسب و کار
دیدگاه شما