کاربرد الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوری که میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
معروفترین الگوهای شمعی ژاپنی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش یا مرد به دار آویخته
- الگوی اینگالفینگ یا پوشش دهنده
- الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی دوجی:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است.الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود.
دوجی پایه بلند:در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
دوجی سنجاقک: در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
دوجی سنگ قبر: در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
الگوی چکش:
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد. یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند. اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود. در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی پوشش دهنده:
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.شمع اول، نزولی و پرقدرت است.شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
نتیجه گیری:
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی بالاتر از یک ساعت استفاده کنید.
آموزش تصویری کندل های پوششی
پرایس اکشن چیست ؟ آموزش جامع الگوهای پرایس اکشن !
پرایس اکشن قسمت مهمی از تحلیل تکنیکال است و از آن جایی که برای موفقیت در بازارهای مالی تسلط بر حرکات واقعی قیمت ها بسیار اهمیت دارد، نقش استراتژی معاملاتی پرایس اکشن پررنگ است. در بازار ارزهای دیجیتال میتوان از پرایس اکشن برای تشخیص زمان مناسب برای انجام معاملات استفاده کرد. در این مطلب از آکادمی ارزهای دیجیتال رضا شیرازی به توضیح کامل پرایس اکشن، انواع الگوها و نکات ضروری آن خواهیم پرداخت.
تعریف پرایس اکشن
پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که به معامله گران این امکان را میدهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات خود را بر اساس حرکتهای اخیر و واقعی قیمت و نه بر اساس شاخص های فنی اتخاذ کنند. تریدرها با مشاهده روند تغییرات قیمت یک رمزارز سعی میکنند به یک درک نسبی از رفتار سایر تریدرها و دیگر بازیگران بازار برسند و روند احتمالی قیمت یک ارز را بررسی و پیشبینی کنند. به طور کلی، ویژگی های استراتژی پرایس اکشن در 3 مورد خلاصه میشود:
1.پرایس اکشن اشاره به نوسانات قیمت یک سرمایه در بازه زمانی مشخصی در نمودار قیمت دارد.
2.برای مشخص کردن روند قیمتی در پرایس اکشن، معامله گران میتوانند نظرات و فرضیه های مختلفی را امتحان کنند.
3.پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است و الگوهای نموداری و همچنین ابزارهایی مانند میانگین متحرک با استفاده از تحلیل های مبتنی بر آن به دست می آیند.
الگوهای پرایس اکشن
1.الگوی reversal bar
مانند تصویر بالا، نوع صعودی این الگو (Bullish Reversal Bar) ابتدا به زیر Low کندل قبلی میرود و سپس بالاتر از Low کندل قبلی بسته خواهد شد. نوع نزولی این الگو (Bar Bearish Reversal) دقيقا برعکس حالت صعودی آن است. در واقع کندل ابتدا بالاتر از High کندل قبلی رفته و سپس پایين تر High کندل قبلی بسته میشود.
2.الگوی Key Reversal Bar
این الگو به لحاظ ساختاری دارای نشانه های واضح تری از حالت بازگشتی است. در نوع صعودی این الگو (Bullish Key Reversal Bar) کندل دوم که صعودی است از زیر Low کندل قبلی باز شده و بالاتر از High کندل قبلی بسته میشود. در نوع نزولی (Bearish Key Reversal آموزش تصویری کندل های پوششی Bar) اما جریان برعکس خواهد بود. کندل دوم که نزولی است از بالای High کندل قبلی باز می شود و پایينLow کندل قبلی بسته میشود.
در واقع الگو با وقوع یک گپ قيمتی شکل میگيرد. به دليل این که گپ در نمودارهای Intraday مثل (1 ساعته، 4 ساعته و غیره) کمتر اتفاق می افتد، اکثر الگوهای Key Reversal Barدر تایم فریم روزانه و بالاتر قابل مشاهده هستند. این الگو در حالت کلی نشان دهنده قدرت تمایلات بازار است.
3.الگوی Exhaustion Bar
الگوی صعودی Exhaustion Bar با یک گپ نزولی باز میشود ولی با قدرت زیادی بالا آمده و در نزدیکی High خود بسته میشود. الگوی نزولی Exhaustion Bar با یک گپ صعودی باز شده ولی این بار با قدرت زیادی به سمت پایين نزول میکند و در نزدیکی Low خود بسته میشود. در هر دو حالت، گپ بوجود آمده پرنشده باقی میماند. همچنین حجم معاملات در زمان وقوع این الگو افزایش پیدا خواهد کرد.
4.الگوی Pinocchio Bar
حالا چرا اسم پينوکيو را برا این الگو انتخاب کرده اند؟ چون شکل ظاهری آن مانند دماغ پينوکيو دراز است! این الگو یک سایه بلند و واضح دارد. در نوع صعودی این الگو سایه بلند را در پایين کندل داریم. ولی در حالت نزولی سایه کندل در بالای آن قرار دارد.
این الگو با استفاده از سایه های بلند خودش به شکل موقت یک سطح حمایت یا مقاومت را میشکند و در واقع تریدرها را فریب میدهد تا در جهت اشتباه وارد بازار شوند. تریدرها در تله می افتند و اگر متوجه نشوند و از این معامله اشتباه فرار نکنند، قربانی معامله گرانی خواهند شد که در جهت درست اقدام به معامله کرده اند.
5.الگوی Two-Bar Reversal
این الگو توسط دو کندل قوی که در جهت مخالف یکدیگر بسته شده اند تشکيل میشود. نوع صعودی این الگو، ترکيبی از یک کندل نزولی (اول) و یک کندل صعودی (دوم) تشکيل میشود. نوع نزولی این الگو کاملا متضاد حالت صعودی آن است. یعنی کندل صعودی در ابتدا می آید و بعد از آن کندل نزولی ظاهر میشود.
6.الگوی Three-Bar Reversal
شکل ظاهری نوع صعودی این الگو به ترتيب زیر است:
2.یک کندل دارای Lower Highو Low Lowerاست. در واقع سایه بالایی این کندل از High کندل قبلی پایين تر بوده و در عين حال سایه پایينی این کندل نيز از Low کندل قبلی پایین تر است.
3.یک کندل صعودی که Low آن بالاتر از Low کندل دوم است. کندل سوم همچنین بالاتر از High کندل دوم بسته میشود.
این الگو نقطه چرخش بازار را نشان میدهد. در مقایسه با سایر الگوها بازگشتی، این الگو حالت محافظه کارانه تری داشته و با سه کندل سعی در مجاب کردن تریدرها دارد. در این الگو از کندل سوم برای تایيد تغيير جهت بازار استفاده میشود.
7.الگوی Three Bar Pullback
نوع صعودی این الگو شامل یک کندل صعودی و سه کندل متوالی نزولی میشود که مانند تصویر بالا هستند. اما حالت نزولی این الگو دقيقا برعکس شکل صعودی آن است، به طوری که ابتدا یک کندل نزولی و سپس سه کندل صعودی متوالی خواهیم داشت.
8.الگوی Outside Bar
در این الگو ما دو کندل داریم که کندل دوم باید به صورت کامل توسط کندل قبلی پوشش داده شود. به عبارت دیگر، کندل دوم باید دارای High و Low هایی پایين تر از High و Low های کندل اول باشد. دقيقا مانند چيزی که در تصویر بالا مشاهده میکنید. این الگو به نوعی نشان دهنده مکث موقت در قيمت و نوسانات است.
9.الگوی Outside Bar
این الگو دقيقا برعکس الگوی قبلی است. در این الگو، این کندل دوم است که باید کندل اول را به صورت کامل پوشش بدهد. در واقع کندل دوم باید دارای High و Low هایی بالاتر از High و Low های کندل اول باشد. این الگو نشان دهنده نوسانات و زیادتر شدن حجم معاملات به صورت کوتاه مدت است و نشان میدهد که در هر دو جهت بازار قدرت وجود دارد.
10.الگوی NR7
برای تشکيل این الگو به 7 کندل نياز است. در صورتی که آخرین کندل دارای کوچک ترین رنج (رنج کندل در واقع اختلاف بين بالا و پایين یک کندل است) نسبت به شش کندل قبلی باشد، میتوانيم بگویيم که الگوی NR7 شکل گرفته است. این الگو کاهش نوسانات در بازار را نشان میدهد.
چند نکته ضروری درباره پرایس اکشن
۱.محدوده مقاومت و حمایت بهتر از خطوط مقاومت و حمایت است
حمایت و مقاومت شناخته شده ترین مفهوم در پرایس اکشن هستند، اما فقط تعداد اندکی از تریدرها میتوانند با استفاده از آنها سود به دست بیاورند. اما چرا؟
اکثر معامله گران فقط یک خط افقی تنها را به عنوان حمایت یا مقاومت در ترید در نظر میگیرند که درک آن خط در نگاه اول عالی به نظر میرسد، اما در هنگام ترید مشکل ایجاد خواهد کرد. دلیلش این است که تنها یک خط اثرگذار بر روی مسیر حرکت قیمت نیست و محدوده مقاومت و حمایت تاثیر بیشتری بر روی حرکت قیمت دارد. تریدری که فقط از یک خط استفاده کند، هم موقعیت های مناسبی که قیمت در آن این خط را لمس نمیکند از دست میدهد و هم ممکن است با ورورد بر اساس این خط در دام جهش های لحظه ای قیمت بیفتد و متضرر شود. در طرف مقابل، تریدری که از محدوده های حمایت و مقاومت استفاده میکند میتواند این نوساناتی که در این محدوده اتفاق می افتد را شناسایی و فیلتر کند.
2.قله ها و کف ها تمام آن چیزی است که لازم است شما بر روی آنها تمرکز کنید
آنالیز قله ها و کف ها اطلاعات مهمی را در مورد قدرت یک روند و جهت بازار ارائه میکند و حتی میتواند پایان یک روند و شروع روند بازگشتی را از قبل به شما اطلاع بدهد. چند نکته که میتواند به شما در شناخت قله ها و کف ها کمک کند، عبارتند از:
الف) آیا شما فقط موج های بلند در جهت روند و اصلاحات کوتاه میبینید؟ (این یک سیگنال برای تایید روند قوی است)
ب) آیا قیمت همراه با اشکال و ایراد قله ها و کف های بالاتر میسازد؟ (این قضیه میتواند نشان دهنده محو شدن و کاهش مومنتم و انرژی جنبشی در روند را بدهد)
پ) در یک روند صعودی در جایی که قیمت قادر نیست یک قله ی بالاتر از قله ی قبلی خود بسازد شما باید به آن توجه کنید.
3.موقعیت کنونی قیمت – در لحظه ترید خود را اصلاح کنید
بیشتر تریدرهای اماتور در گرفتن سیگنال های پرایس اکشن با توجه به جایی که قیمت در آنجاست اشتباه میکنند و متعجب هستند که چرا نسبت برد آنها کم است. بهتر است که ابتدا محدوده های حمایت و مقاومت را رسم کنید و نقاط عرضه و تقاضا را مشخص کنید و سپس منتظر بمانید تا قیمت وارد آن محدوده شود. تنها در صورتی وارد معامله شوید که سیگنال پرایس اکشن در محدوده هایی که از قبل مشخص کرده اید شکل بگیرد.
4.همه چیز نسبی است – مفهوم را درک کنید
یک اشتباه بزرگی که خیلی از تریدرها مرتکب میشوند، این است که آنها پرایس اکشن را به عنوان یک برنامه کاری یا الگویی برای روش ترید در نظر میگیرند و فقط به دنبال کندل استیک هایی هستند که منطبق با ضوابط آنها برای ترید است. یادتان نرود که در ترید کردن، همه چیز نسبی است و لازم است شما اطلاعات قیمت را در ارتباط با اتفاقات گذشته بسنجید.
یک دوره پرایس اکشن حرفه ای باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟
یک دوره پرایس اکشن حرفه ای باید:
1.مباحث به روز، اصولی و آخرین تغییرات بازار سرمایه را دربربگیرد.
2.تیم پشتیبانی داشته باشد تا هر موقع مشکلی داشتید بتوانید به آسانی مشاوره دریافت کنید.
3.باید به صرفه، جامع و کاربردی باشد و موقعیتی فراهم کند تا شما بتوانید از طریق تمرین های عملی خود را محک بزنید.
جمع بندی
انجام معاملات با روش پرایس اکشن به جای سرمایه گذاری بلند مدت برای معاملات محدود کوتاه مدت و میان مدت مناسب تر است. برخی از تریدرها معتقدند که بازار از یک الگوی تصادفی پیروی میکند و هیچ روش روشنی برای تعریف استراتژی وجود ندارد که همیشه کارساز باشد. برخی دیگر نیز بر این باورند که پرایس اکشن با ترکیب ابزارهای تحلیل تکنیکال و تاریخچه قیمت برای شناسایی فرصتهای معاملاتی بسیار مناسب و کارآمد است. نظر شما راجع به پرایس اکشن چیست؟
آموزش کندل شناسی و استراتژی های مبتنی بر کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، یکی از انواع نمودارهای پر استفاده در تحلیل تکنیکال است که مشابه سایر نمودارها، تغییرات قیمتی سهام را نشان میدهد. کندل استیک برای اولین بار توسط ژاپنیها مورد استفاده قرار گرفت. از همین رو به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز گفته میشود. تحلیلگران با یادگیری اصول کندل شناسی میتوانند از روی آموزش تصویری کندل های پوششی شکل کندل ها، رفتار فروشندگان و خریداران یک سهم را بررسی کنند. در تصویر زیر با اطلاعاتی که هر کندل استیک در بر دارد، آشنا میشویم.
هدف از بهکارگیری سیگنالهای کندل استیک یا نمودار شمعی این است که تا حد ممکن از احتمالات به نفع خود بهره ببرید. ما با بررسی کندلها بهدنبال گرفتن سیگنال برای ورود به سهم یا خروج از آن هستیم.
بهترین استراتژی خرید
بهترین استراتژی سرمایه گذاری این است که سهام ارزندهای را در پایینترین وضعیت خود بخرید. بالاترین و پایینترین قیمت هر سهم را میتوانیم با کشیدن سطوح حمایتی و مقاومت هر سهم در نمودار بلندمدت آن به دستآوریم. برای افزایش احتمال سودآوری در خرید سهام، میبایست به سهامی ورود کنید که خریداران بیشتری دارد. برای این کار بهتر است علاوه بر تحلیل تابلوی سهم به کمک دانش تابلوخوانی، به بررسی کندل استیک ها با استفاده از اصول کندل شناسی بپردازید.
افراد تمایل دارند سهم را در کف قیمتی خریده و در سقف قیمتی بفروشند. به کمک بررسی نمودارهای کندل استیک، نه به صورت قطعی، ولی به طور تقریبی میتوان به این هدف دست یافت.
سیگنال خرید با استفاده از کندل استیک
تحلیلگران با استفاده از اندازه بدنه و سایه کندل ها به بررسی، تحلیل و پیشبینی ادامه روند سهام میپردازند. سیگنالهای نمودار شمعی نشاندهنده یک تغییر احتمالی در جهت روند میباشند. میزان حضور خریداران، عامل مهمی در تعیین شدت این تغییر جهت خواهد بود.
در نمودار کندل استیک، هر کندل نشاندهنده اطلاعات قیمتی یک روز از ساعت ۹ تا ۱۲:۳۰ است. زمانی که میخواهیم کندلی را مورد بررسی قرار دهیم، بایستی در وهله اول به کندل قبل از آن، سپس به کندل تشکیلشده بعد از آن توجه ویژهای داشته باشیم.
در هر روزی که کندل ایجاد میشود، چهار سناریو ممکن است رخ دهد.
چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل
اصول کندل شناسی – چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل
سناریو اول
کندل سبز و مثبت با بدنه تقریبا بزرگ بعد از یک کندل قرمز نزولی ایجاد شود. در این حالت پایینترین قیمت کندل سبز بیشتر از بالاترین قیمت کندل نزولی قبل از خود است. این اتفاق بیانگر آن است که خریداران حضور فعالی دارند و این نشان از یک سیگنال خرید معتبر میدهد.
سناریو دوم
روند کلی سهام مثبت است اما قیمت آغازین کندل صعودی، پایینتر از قیمت آغازین کندل قبلی است. اگر سیگنال خرید به وسیله خریدهای گسترده ایجاد شده باشد، شاید ورود به سهم، معتبر و خالی از اشکال باشد. سعی کنید نحوه رفتار سهام و سهامداران را در چند دقیقه ابتدایی بازگشایی و از طریق تابلوی معاملاتی بررسی کنید. اگر هیچ نشانهای از فروش حداکثری و غیرمنطقی وجود نداشته باشد و باقی بازار نیز وضعیت متعادلی داشته باشد، میتوانید بهصورت پلهای به سهم ورود کنید.
سناریو سوم
کندل سبز ایجادشده نشاندهنده بازگشایی ضعیف (بدنه کوچک کندل استیک نشاندهنده حجم کم معاملات) ولی با قیمتی بالاتر از قیمت آغازین روز قبل است. این سناریو تا حدودی شبیه به سناریو اول است. با این تفاوت که در اینجا حجم معاملات کندل صعودی کم و نوسانات قیمتی باعث همپوشانی سایههای دو کندل شدهاست. در این حالت خریداران هنوز حضور دارند اما وضعیت نماد مورد نظر خوب نیست. این نوع کندلها به خریداران سیگنال احتیاط را میدهند.
سناریو چهارم
بدترین سناریو ممکن در کندل شناسی این است که کندلها نزولی بوده و قیمت آغازین کندل پایینتر از قیمت پایانی روز قبل باشد. در این صورت تصمیمهای زیادی باقی نمیماند. در چنین موقعیتی ورود به سهم اشتباه است.
بهترین زمان برای بررسی کندل استیک ها
بسیاری از معاملهگران معتقدند که بهترین زمان برای بررسی کندلها و تصمیمگیری براساس آنها، در یک ساعت اول و آخر زمان معاملات است. زیرا حدود ۶۰ درصد از معاملات روزانه در این بازه زمانی رخ میدهد. بررسیهایی که سرمایهگذاران در روز قبل انجام دادهاند، در طول یک ساعت اولیه گشایش بازار مورد استفاده قرار میگیرد و این بهترین زمان بهرهگیری از سیگنالهای نمودار شمعی است.
یک قانون کلی در کندل شناسی برای افزایش اطمینان سودآوری سرمایهگذاری این است که اگر قیمت بسته شدن سهم در روز ورود به آن (یک روز پس از شکلگیری سیگنال خرید) کمتر از نصف بدنه شمعی باشد که در روز قبل تشکیل شده، آن سرمایهگذاری را متوقف کنید و بدون توجه به حد ضرر تعریف شده، با کمترین ضرر سهام خریداریشده را بفروشید. این کندل نشان میدهد که فروشندگان هنوز بر خریداران غالب هستند و دلیلی که برای خرید این سهم داشتید را خنثی میکند. اما همچنان منتظر ظاهر شدن سیگنال خرید باشید و اگر چنین شد، دوباره وارد معامله شوید.
سیگنالهایی که از طریق کندلها بهدست میآیند، با فرمول عددی محاسبه نشدهاند و نمیتوان قیمت خرید را با استفاده از فرمول بهدست آورد. تصمیم نهایی کاملا منوط به شخص تحلیلگر و سرمایهگذار است.
استفاده از الگوهای کندل استیک برای خرید و فروش
الگوهای کندلی ارتباط تنگاتنگی با شکل کندلها دارند. تحلیلگران میتوانند با استفاده از کندلها، الگو را تشخیص داده و از این طریق روند آتی سهم را پیشبینی کنند.
الگوهایی مانند:
- هارامی (Harami)
- دوجی (Doji)
- هیکن آشی (Heikin-Ashi)
- پوشا یا اینگالف (Engulfing)
- الگوی نفوذی (Piercing)
- ماروبزو (Marubozu)
- چکش (Hammer)
- مرد دارآویز یا هنگینگ من (Hanging Man)
- چکش معکوس (Inverted Hammer)
- ستاره ثاقب (Shooting Star)
- ستاره صبحگاهی (Morning Star)
- سه ستاره صعودی
- و …
در ادامه به طور خلاصه به بررسی ساختار برخی از الگوهای کندل استیک و نکات مربوط به آنها پرداخته میشود.
آشنایی با برخی از الگوهای کندل استیک پر کاربرد
اصول کندل شناسی – الگوهای کندل استیک
- اگر دوجی بعد از ماروبزو قرمز دیده شود، نشان میدهد که فروشندگان سهم کم هستند و همین امر میتواند سیگنال خرید باشد.
- اگر «چکش» یا «چکش معکوس» با رنگ سبز در روند نزولی تشکیل شود، احتمال صعودی شدن روند افزایش پیدا میکند. بدین معنی که قیمت سهم افزایش پیدا خواهد کرد.
- الگوی هارامی شامل دو کندل در کنار هم است. اگر کندل دوم سبز و در انتهای روند نزولی تشکیل شود، سیگنال خرید خواهد بود. البته مهمترین پیشبینی پس از دیدن این الگو، کند شدن روند حرکت نمودار قیمتی است.
- تشکیل الگوی ستاره صبحگاهی نشان از پایان روند نزولی و شروع روند صعودی است و سیگنال خرید خواهد بود. ستاره صبحگاهی از سه کندل تشکیل شده است.
- الگوی سه ستاره صعودی نیز از سه شمع تشکیل شده است. اگر بین شمع اول و دوم، یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، احتمالا در ادامه، تغییر روند از نزولی به صعودی را مشاهده خواهیم کرد.
اصول آموزش تصویری کندل های پوششی کندل شناسی – الگوی کندل استیک اینگالف
- شمع فراگیر صعودی یا اصطلاحا الگوی اینگالف (Bullish Engulfing pattern) از اثرگذاری بالایی برخوردار است. با دیدن این شمع در نمودار کندل استیک چنین برداشت میشود که خریداران با قدرت در حال ورود به سهم هستند. حتی برای برخی تحلیلگران، ظهور این کندل به تنهایی نشان از صعود قیمت و سیگنال خرید است. این الگو از یک کندل در انتهای روند تشکیل شده که بدنه بزرگی دارد، به نحوی که چندین کندل قبل از خود را پوشش میدهد.
آنچه بهتر است درباره کندل شناسی مرور کنیم
توانایی بررسی نحوه گشایش یک سهام پیش از این که بازار بازگشایی شود، میتواند موقعیت سرمایهگذار را بطور قابل توجهی ارتقاء دهد و علاوه بر سودآوری بیشتر، از معاملات پرریسک نیز جلوگیری کند. وارد شدن به یک معامله شامل مجموعهای از تحلیلها است. همانطور که تصمیم شما برای آنکه امروز چه لباسی بپوشید، شامل بررسیهای متعددی مثل بررسی گزارش آب و هوا، دما و … است، بایستی برای ورود به هر سهم نیز از چندین فاکتور برای بررسی آن استفاده کنید. در این مقاله سعی کردیم به جزئیات بیشتری از کندل استیک ها یا همان نمودارهای شمعی بپردازیم و در مورد نقاط قیمتی امنتر برای ورود با توجه به شکل کندل ها صحبت کنیم.
سوالات پرتکرار کندل شناسی
کندل استیک یا نمودار شمعی، یکی از انواع نمودارهای پر استفاده در تحلیل تکنیکال است که مشابه سایر نمودارها، تغییرات قیمتی سهام را نشان میدهد. کندل استیک برای اولین بار توسط ژاپنیها مورد استفاده قرار گرفت. از همین رو به آن نمودار شمعی ژاپنی نیز گفته میشود.
تحلیلگران تکنیکال با یادگیری اصول کندل شناسی میتوانند از روی شکل کندل ها، رفتار فروشندگان و خریداران یک سهم را بررسی کرده و فرصت های سرمایه گذاری را شناسایی کنند.
بسیاری از معاملهگران معتقدند که بهترین زمان برای بررسی کندلها و تصمیمگیری براساس آنها، در یک ساعت اول و آخر زمان معاملات است. زیرا حدود ۶۰ درصد از معاملات روزانه در این بازه زمانی رخ میدهد. هچنین بررسیهایی که سرمایهگذاران در روز قبل انجام دادهاند، در طول یک ساعت اولیه گشایش بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
الگوی انبرک چیست؟ [ 2 نوع انبرک بالایی و پایینی ]+ آموزش تصویری ویدئویی رایگان
الگوی انبرک (Tweezer Pattern) یکی از نمونه الگوی بازگشتی است که بسیار برای تحلیل بازار بورس مورد استفاده قرار می گیرد. افرادی که از این الگو برای تعیین روند بازار استفاده می کنند، لازم است در مورد انواع الگوهای قیچی یا انبرک اطلاعات داشته باشند. تا بتوانند به راحتی این الگو را بر روی نمودار مشخص کنند.
الگوی انبرک در تحلیل بازار بورس چیست؟
تمام سرمایه گذاران و تحلیلگرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، نسبت به الگوهای مختلفی این بازار اطلاعات دقیقی دارند. الگوی انبرک یکی از الگوهای متداول در تحلیل بازار بورس است، که لازم است مورد بررسی قرار گیرد. این الگو که از جمله الگوهای بازگشتی در تحلیل بازار بورس به شمار می رود، دارای انواع مختلفی است.
الگوی انبرک یا الگوی موچین از الگوهای بازگشتی است که (حداقل) از دو کندل مخالف هم و در انتهای روندهای صعودی و نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند میشود. از الگوی انبرکها با اسامیدیگری نیز همچون: “موچین، قیچی، چنگک” نیز یاد میشود. engulfing
با بررسی هر یک از انواع الگوهای انبرک می توان به راحتی زمان مناسب برای ورود به بازار و خروج از بازار را تعیین کرد. از جمله مهمترین انواع الگوی انبرک باید به الگوی پایینی، الگوی سقف، الگوی کف و الگوی کندل استیک انبرک پایینی اشاره کنیم. هر کدام از این الگوها دارای اشکال خاصی بر روی نمودار بوده، و به راحتی قابل مشاهده هستند.
الگوی انبرک
الگوی انبرک را به چه نام های دیگری میشناسند ؟
تحلیلگران الگوی انبرک را با نام های دیگری نیز می شناسند. این الگو ممکن است با نام هایی همچون الگوی موچین، الگوی چنگک و الگوی قیچی نیز شناخته شود.
پس در صورتی که برخی از تحلیلگران بازار بورس از این نام ها استفاده کردند، تصور نکنید از الگوی جدید و ویژه ای برای تحلیل بازار استفاده می کنند.
2 نوع الگوی انبرک برای برسی بهتر وضعیت قیمت در بازار
در صورتی که تمایل دارید در بازار بورس سرمایه گذاری کنید، بهتر است در مورد انواع الگوهایی که می توان با استفاده از آنها وضعیت قیمت سهام را در بازار بورس بررسی کنید، اطلاعات به دست آورید. از جمله انواع الگوهایی که در بازار بورس استفاده می شوند، می توانیم به الگوهای زیر اشاره کنیم:
- الگوی انبرک پایینی (کف)
- الگوی انبرک بالایی (سقف)
الگوی انبرک کف (پایینی) چیست ؟
این نمونه از الگوهای موچین معمولا در انتهای روند نزولی شکل گرفته و منجر به تغییر روند قیمت سهام در بازار می شوند. کندل اولی که در الگوی کف نشان داده می شود معمولا به رنگ قرمز است، در حالی که الگوی دوم آن به رنگ سبز دیده می شود. حداقل قیمتی که می توانید در این کندل ها مشاهده کنید، تقریبا یکدیگر برابر هستند.
این الگو نیز همچون الگوی بالایی دارای دو کندل به رنگ های متفاوتی است. اما در الگوی پایینی بر خلاف الگوی بالایی کندل اول یک کندل نزولی بوده، و بدون هیچ سایه ای است. اما قوی بوده و در انتهای یک روند نزولی دیده می شود. در حالی که کندل دوم یا دوجی در کنار آن قرار می گیرد.
الگوی انبرک پایینی را می توانیم نوعی الگوی برگشتی صعودی به شمار آوریم، که منجر می شود تا روند بازار مثبت شود. از جمله مشخصاتی که می توانیم برای کندل های الگوی پایینی انبرک بیان کنیم، پوشش کندل دوم به طور کامل توسط کندل اول است. در حالی که کندل دوم از سایه بلندی برخوردار بوده و بلندتر از کندل اول است.
الگوی قیچی یا انبرک
الگوی انبرک سقف (بالایی) چیست ؟
یکی دیگر از الگوهایی که بررسی آن می تواند به کسب اطلاع در مورد روند بازار کمک کند، الگوی سقف انبرک است. این الگو معمولا در انتهای روند صعودی شکل گرفته و باعث می شود تا روند تغییر مسیر دهد. در الگوی سقف انبرک کندل اول برخلاف الگوی کف همیشه به رنگ سبز است. در حالی که کندل دوم آن به رنگ قرمز نشان داده می شود. حداکثر قیمتی که این دو کندل به تحلیلگر نشان می دهند، تقریبا با هم برابر هستند.
در صورتی که قیمت کندل ها در حداکثر و حداقل با هم اختلاف داشته باشند، بهتر است این اختلاف ناچیز را نادیده بگیرید و آنها را به عنوان الگوهای انبرک سقف و کف در نظر بگیرید. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که نیازی نیست در الگوی انبرک سقف و کف همیشه کندل های اول و دوم پشت سر هم باشند.
الگوی انبرک
ممکن است در برخی موارد کندل های الگوی قیچی اول و دوم با یکدیگر کمی فاصله داشته باشند. که در چنین حالت هایی الگوی انبرک با الگوی کلاسیک کف و سقف دوقلو همراه خواهد شد. این نکته را در همیشه در نظر داشته باشند که ممکن است انبرک ها در قالب دیگر الگوها نیز بر روی نمودار دیده شوند. مثلا اگر بر روی نمودار الگوهای ستاره صبحگاهی، مرد دارآویز، ستاره عصرگاهی، چکش، نفوذی و موارد دیگر را مشاهده کردید، همگی تایید کننده الگوی های انبرک هستند.
در الگوهای قیچی بالایی (سقف) ما شاهد دو کندل با رنگ های مختلف خواهیم بود. معمولا کندل اول در این الگو بدون سایه بوده و از آن با نام کندل صعودی یاد می شود که قوی است. از سوی دیگر باید به کندل دوم یا دوجی اشاره کنیم که به آن کندل چکشی نیز می گویند. این الگو نیز همچون الگوی سقف در انتهای روند صعودی ایجاد می شود.
انبرک بالایی و پایینی
از جمله مشخصاتی که می توانیم برای الگوی انبرک بالایی بیان کنیم، پوشش کامل کندل دوم به وسیله کندل اول است. علاوه بر آن کندل دوم دارای سایه بلند پایینی است، در حالی که کندل اول بدون سایه بوده یا از سایه کوچکی برخوردار است. بر روی این الگو هر چه میزان سایه کندل دوم بیشتر باشد، نشان دهنده روند بهتر بازار خواهد بود.
بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که هیچ کدام از اجزای کندل دوم بر روی الگوی انبرک بالایی، نباید از دامنه نوسان قیمتی کندل اول خارج شده باشند. به طور کلی این الگو نتیجه برخورد قیمت با سطح مقاومت بوده و با نام الگوی موچین نیز شناخته می شود.
مهمترین نکات در مورد الگوی انبرک
پیش از آنکه بر روی نمودار الگوی قیچی را بیابید، بهتر است به برخی از نکات مهم در مورد این الگو توجه کنید:
دانلود دوره کندل استیک (الگو های شمعی ژاپنی) استیو نیسون با دوبله فارسی
هم اکنون امکان دانلود رایگان دوره ویدیویی کندل استیک (الگو های شمعی ژاپنی) استیو نیسون (Steve Nison) با دوبله فارسی را فراهم کرده ایم که در ادامه این مقاله می توانید از داتیس نتورک دریافت کنید، همراه ما باشید.
پکیج دوره کندل استیک (الگو های شمعی ژاپنی) استیو نیسون با دوبله فارسی
استیو نیسون به عنوان پدر چارت های شمعی شناخته میشود.
وی نه تنها این روش را به دنیای غرب معرفی کرد، بلکه هر ساله هزاران معامله گر و سرمایه گذار را آموزش می دهد.
استیو نیسون را می توان یکی از برترین اساتید بازار های مالی دانست که کتاب معروف Japanese Candlestick Charting Techniques با فروش بی نظیر را منتشر کرد.
نمودارهای شمعی ژاپنی قدمتی فراتر از نمودارهای میلهای و حتی نمودارهای نقطه و رقم دارند.
کار با این نمودارها، هیجانانگیز، نیروبخش و مفرح است. استفاده از این تکنیکها شما در تحلیل بهتر بازار و کسب سود بیشتر یاری میکند.
در ادامه این مقاله امکان دانلود دوره کندل استیک (الگو های شمعی ژاپنی) استیو نیسون با دوبله فارسی را برای شما عزیزان فراهم کرده ایم، همراه داتیس نتورک باشید.
درباره استیو نیسون
استیو نیسون به عنوان پدر چارت های شمعی شناخته می شود.
وی نه تنها این روش را به دنیای غرب معرفی کرد، بلکه هر ساله هزاران معامله گر و سرمایه گذار را آموزش می دهد.
تکنیک ها و استراتژی های او برای هر نوع معامله گری مناسب می باشد.
این روش ها در هر بازار و در هر تایم فریمی به درستی عمل میکنند. روش های استیو نیسون به ما کمک میکند تا نقاط برگشتی بازار را قبل از اینکه سایرین متوجه شوند پیدا کنیم.
وی در ابتدا مهارت خود را به شرکت ها و موسسات معاملاتی ارائه میداد؛ از جمله شرکت های مورگان، فیلدلیتی، بانک نیویورک، گلدمن، اسپیر، لیدز اند کلاگ، مورگان استنلی، صندوق های پوشش ریسک، بورس اوراق بهادار نیویورک و فرابورس… بعلاوه استیو نیسون به عنوان یک تحلیل گر تکنیکال غربی مورد تحسین قرار گرفته است.
زیرا چارت های شمعی را با اندیکاتورهای تکنیکال غربی ترکیب کرده است و به دانشجویان خود آموزش می دهد که چگونه بیشترین سود را از هر معامله کسب کنند.
دانلود دوره کندل استیک (الگو های شمعی ژاپنی) استیو نیسون با دوبله فارسی
برای دانلود دوره تنها کافی است روی لینک زیر کلیک کنید تا به کانال تلگرام داتیس نتورک و پست مربوط به دوره مراجعه کنید و پس از عضویت رایگان در کانال می توانید فایل را دریافت کنید.
رمز فایل : www.datisnetwork.com
امیدواریم مقاله دانلود دوره کندل استیک (الگو های شمعی ژاپنی) استیو نیسون با دوبله فارسی مفید بوده باشد.
دیدگاه شما